کاربر:Salehi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: واگردانی دستی
 
(۶۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''کار و کارگر'''، ارزش کار و جایگاه، حقوق و وظایف کارگران.
محی‌الدین حائری شیرازی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی، امام جمعه شیراز، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]].  


==مفهوم‌شناسی==
==معرفی و زندگی‌نامه==
کار به معنای فعل و عمل و کردار<ref>(دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۵۸۱۷)</ref> و حرکت یا کیفیتی است که از ذات شخص یا چیزی صادر ‌شود.<ref>(توحیدی، المقابسات‏، ۲۸۰)</ref> این واژه در اصطلاح، تلاش و کوششی انسانی است برای کسب درآمد<ref>(صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۵۲۶)</ref> و فعالیتی که شخص به طور روزانه به آن مشغول است و معمولاً بابت آن حقوق دریافت می‌کند.<ref>(انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۶/۵۶۴۱)</ref> کارگر به مفهوم در بندو‌بست کارها بودن، رنج‌بردن و زحمت‌کشیدن است.<ref>(دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۵۸۴۴)</ref>
محمدصادق حائری شیرازی، معروف به محی‌الدین حائری شیرازی، در ۱۳۱۵ در [[شیراز]] زاده شد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷.</ref> پدرش عبدالحسین تنها فرزند محمدطاهر، در [[کربلا]] به دنیا آمد و پس از تحصیل، به حکم [[میرزامحمدتقی شیرازی]] به شیراز، موطن پدری خود بازگشت و تا آخرین روزهای زندگی به تدریس، تربیت طلاب علوم دینی و ارشاد مردم پرداخت. وی از مجتهدان وارسته، عارف، مبارز و دارای حاشیه بر عروةالوثقی بود.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷ ـ ۱۲۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۶ ـ ۷ و ۱۶؛ آزادی فقیه، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، ۲۰.</ref> مادر وی از سادات و بانویی پارسا و شایسته بود که در دوران منع حجاب، از خانه بیرون نیامد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۲.</ref> صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین پس از رحلت پدرش در ۱۳۳۰، تربیت و حمایت از محی‌الدین را بر عهده گرفت و برای وی جایگاه و حالت پدری داشت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۱۰.</ref>


==پیشینه==
حائری شیرازی تحصیلات ابتدایی تا پایان دوره متوسطه را در شیراز گذراند و به مطالعه کتاب‌های داستانی، تاریخی و ادبیات روز علاقه‌مند بود.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۵ ـ ۱۶.</ref> سیداحمد اثنی‌عشری از معلمان دوره ابتدایی وی، شاگردان را با دین آشنا می‌کرد و روش مبارزه با رژیم پهلوی را همراه با رویداد‌های زندگی خود، به شاگردانش می‌آموخت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۷؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> وی در نوجوانی با «حاج‌مؤمن» و نیز محمداسماعیل دولابی از شاگردان [[محمدجواد انصاری همدانی]] که به شیراز آمده بود، آشنا شد و با همنشینی و گفتگو با آن دو تحت تأثیر شخصیت اخلاقی و عرفانی‌شان قرار گرفت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۷ ـ ۸؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۶؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.</ref> سیدحسین یعقوبی از شاگردان انصاری همدانی نیز از استادان اخلاق وی بود.<ref>حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.</ref>  
در [[ایران]] پیش از [[اسلام]] به‌خصوص از دوره هخامنشیان تا ساسانیان، قواعدی درباره تقسیم کار و مانند آن در مشاغل دولتی و نیز برخی مشاغل آزاد وجود داشت.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۳ ـ ۸)</ref> در دوران هخامنشیان، کارگران در کارهای مختلف [[کشاورزی]]، کار در معادن و کارهای ساختمانی به‌کار گرفته می‌شدند و دستمزدشان ماهیانه و به شکل پرداخت‌های جنسی (غله، آرد، بره و..) یا پول نقره بود. در این دوران زنان و مردان کارگر در دسته‌های بزرگ چندصد نفری مشغول به کار بودند و هر دسته به چند قسمت کوچک تقسیم می‌شد و در رأس آنها سرکارگران قرار داشتند.<ref>(گرانتوسکی، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ۸۸)</ref> با حضور اسلام اوضاع کسب و کار در ایران رو به بهبودی نهاد؛<ref>(مطهرى، ‏مجموعه آثار استاد شهید مطهرى‏، ۱۴/۱۴۳ ـ ۱۴۵)</ref> ولی پس از روی کارآمدن حکومت‌ها در قرون بعدی در مرکز خلافت اسلامی، کشاورزان، پیشه‌وران و صنعتگران وضعیت خوبی نداشتند. در فاصله قرن‌های چهارم تا ششم هجری، با وجود اقدامات عمرانی و خدماتی در ایران، بردگان که بیشترشان غیر ایرانی و برای کار گماشته شده بودند، وضعیت خوبی نداشتند و حمله مغول سبب شد تا وضعیت کارگران و کشاورزان روزبه‌روز بدتر شود و می‌توان بدترین مقطع زمانی از نظر [[استثمار کارگران]] را این دوره نامید.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۴ ـ ۵)</ref>


ظهور طبقه کارگر، به معنا و مفهوم جدید آن، در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، عمر بسیار کوتاهی دارد و با تأخیر بسیار به سایر طبقات و اقشار جامعه ایران ملحق شده است. حضور کارگران نیمه‌ماهر و فنی در عرصه [[تولید و صنعت|تولید]]، از سال‌های آخر سلطنت [[ناصرالدین‌شاه قاجار]] آغاز شد و با تغییراتی در لایه‌بندی اجتماعی، در عصر [[سلطنت پهلوی]] به اوج کمی و کیفی رسید.<ref>(ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷)، ۱۴۳)</ref> [[جنبش کارگری]] در ایران، تحت تأثیر گسترش روابط با غرب، انقلاب مشروطه و به‌ویژه پیروزی انقلاب اکتبر روسیه ۱۹۱۷م/ ۱۲۹۶ش، پدید آمد و نخستین اتحادیه کارگری ایران، در سال ۱۲۸۵ و با انتشار روزنامه «اتفاق کارگران» آغاز به کار کرد.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۶۰)</ref> این اتحادیه‌ها که تا سال ۱۳۰۵ گسترش نسبی و فعالیت محدودی داشتند، با آغاز سلطنت [[رضاشاه]]، به کل متوقف شدند.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۶۳)</ref>  
حائری شیرازی، پس از گذراندن دوره متوسطه در ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل در دانشگاه، به تهران رفت؛ ولی به سبب انتقاد از وضعیت دولت وقت به وسیله ماموران [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک)، دستگیر و از ادامه تحصیل محروم شد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۸ ـ ۹.</ref> وی پس از آن به فراگیری علوم دینی روی آورد و مقدمات را نزد پدر در شیراز و سطح را در مدارس منصوریه، سیدعلاءالدین حسین و آقاباباخان، نزد استادانی چون محمدعلی موحد، و تقریرات اصول میرزای قمی را از [[بهاءالدین محلاتی]] فرا گرفت و این دوره را در سه سال به پایان برد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۱؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰ ۱۱.</ref> پس از آن به [[حوزه علمیه قم]] رفت و شش ماه از درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]] بهره برد و پس از درگذشت وی، از درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[محمدعلی اراکی]] و [[میرزاهاشم آملی]] بهره گرفت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۵.</ref>


از سوی دیگر، در [[جامعه‌شناسی سیاسی]]، کارگران جزء نیروهای اجتماعی شمرده می‌شوند. نیروهای اجتماعی، مجموعه طبقات و گروه‌هایی هستند که بر روی زندگی سیاسی به معنای کلی آن تأثیر می‌گذارند و ممکن است به شیوه‌ای مستقیم، قدرت سیاسی را در دست بگیرند یا به شیوه‌های مختلف در آن نفوذ کنند.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۴۹ ـ ۵۰)</ref> مهم‌ترین ابزارهای کارگران برای تأثیرگذاری بر عرصه اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی مواردی مانند [[اعتصاب]]، کم‌کاری و ایجاد خرابکاری در محیط کار. این امور، به‌ویژه در جامعه‌ای که متکی بر نوع خاصی از فعالیت تولید و اقتصادی است، تأثیرات زیادی برجای می‌گذارد که در صورت مدیریت نشدن، خسارات جبران‌ناپذیری برای جامعه ایجاد می‌کند.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۵۲)</ref> [[امام‌خمینی]] با تفسیری فلسفی و عرفانی از مفهوم کار و کارگر، معتقد بود آنچه بر همه عالم وجود احاطه دارد، کار است؛ [[خداوند]] اول مبدأ کارگری است و همه موجودات، جلوه و اثر کار حق‌تعالی هستند؛ این کار به همه موجودات سرایت کرده و تمام ذرات عالم که جلوه اثر و کار حق‌اند، خود نیز هوشیارانه در عالم وجود، منشأ اثر، فعال و کارگرند. هیچ موجودی در این عالم نیست مگر اینکه هم کار در او جلوه دارد هم کارگری.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۲ ـ ۱۷۳)</ref> ایشان که این سخنان را به مناسبت روز کارگر مطرح کرده است، بر همین مبنا، بحث از کارگران، به معنای مصطلح روز را، بحث در افق بسیار کوچک‌تری از کل عالم وجود ارزیابی کرده و معتقد بود کارگران، مدیران جامعه [[انسانیت‌|انسانیت‌اند]] و از ارزش و احترام بسیاری نزد خداوند، برخوردارند؛ همین ارزش و احترام، برای آنان مسئولیت بزرگی را نیز به همراه خواهد داشت؛ و کارگران می‌توانند عامل رشد و ترقی یا انحطاط و زوال یک کشور باشند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۳ ـ ۱۷۵)</ref>
== ارتباط با امام‌خمینی ==
وی از تأثیر جدی [[امام‌خمینی]] بر زندگی و تغییر نظام ارزشی خود سخن گفته و از گفتار و رفتار ایشان با عنوان شاغول و معیار زندگی و مقتدای فکری خود یاد کرده است و در همه مسائل نگاه و رأی ایشان را بر نگاه خود مقدم داشته است.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۲/۱۳۳ ـ ۱۳۵.</ref> وی در حوزه قم افزون بر درس‌های حوزه، به تاریخ ملل، مسائل اقتصادی، کشاورزی، جامعه‌شناسی، تربیت و متون ادبیات فارسی به‌ویژه متون کهن ادبی، همچون گلستان، بوستان سعدی و دیوان حافظ علاقه داشت و چون با سه زبان عربی، انگلیسی و ترکی آشنایی کافی داشت، کتاب‌ها یا نوشته‌هایی که به این زبان‌ها بود، مطالعه می‌کرد.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref>


==جایگاه کار و کارگر در اسلام==
حائری شیرازی در دوران تحصیل، نزد امام‌خمینی با اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های روشنگر ایشان آشنا شد؛<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱.</ref> همچنین همانند دیگر شاگردان تحت تأثیر نصایح اخلاقی ایشان قرار گرفت و به بهره‌گیری از ‌اندیشه‌های روشن و انقلابی ایشان پرداخت و قدم در عرصه فعالیت‌های سیاسی گذاشت.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱ ـ ۱۴۲؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref> وی و دیگر شاگردان امام‌خمینی وظیفه خود می‌دانستند رجوع مردم به امام‌خمینی حفظ شود و ایشان تحت‌الشعاع دیگران قرار نگیرد؛ زیرا به اعتقاد وی فعالیت مثبت دیگران تنها در سایه ایشان امکان‌پذیر بود؛ اما رژیم پهلوی عکس آن رفتار می‌کرد و می‌خواست نامی و یادی از ایشان نباشد. او که در جلسات سودمند و مبارزاتی شیراز حضور داشت، خود نیز با تشکیل جلسات مذهبی و سیاسی برای جوانان، به مبارزات فکری و عقیدتی با رژیم پهلوی می‌پرداخت.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref>
[[اسلام]] آیین کار و [[تولید و صنعت|تولید]] است.<ref>(نجم، ۳۹؛ ← مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۲/۸۶)</ref> پاداش و کیفر آخرت نیز نتیجه فعالیت‌های خود فرد است.<ref>(جاثیه، ۲۲)</ref> در روایات اسلامی، کار جزو برترین [[عبادات]]<ref>(حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۷/۲۴)</ref> و [[جهاد و دفاع|جهاد]] [[در راه خدا]]، بلکه بالاتر از آن<ref>(کلینی، الکافی، ۵/۸۸)</ref> معرفی شده است و [[مؤمن]] دارای حرفه و اشتغال، محبوب خداوند است؛<ref>(کلینی، الکافی، ۵/۱۱۳)</ref> همچنین بیکاری و تن‌پروری و گریز از کار به بهانه‌های مختلف نکوهش شده،<ref>(حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۷/۲۴ و ۵۷ ـ ۶۱؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۳/۸۶)</ref> بیکاری، عیب<ref>(کلینی، الکافی، ۵/۸۴)</ref> و کسی که بار خودش را بر دوش مردم بیندازد، ملعون<ref>(کلینی، الکافی، ۴/۱۲)</ref> معرفی شده است.


[[امام‌خمینی]] در نگاه [[هستی‌شناسانه]] و [[عارفانه]]، کار را نظیر «وجود» در همه عوالم (ماقبل الطبیعه، طبیعت و مابعدالطبیعه) و مراتب وجود، ساری و جاری و در همه شئون، دخیل می‌دانست و خداوند را سرچشمه کار و کار را عمل خدا می‌شناخت.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۱ ـ ۱۷۳)</ref> ایشان با استناد به آیه‌ای از [[قرآن کریم]]،<ref>(اسراء، ۴۴)</ref> کار را جلوه حق‌تعالی می‌شمرد که در تمام موجودات سرایت کرده و از این‌رو کار و کارکردن را همگامی با ذرات همه عوالم می‌دانست؛<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۷/۱۷۱ ـ ۱۷۴)</ref> همین پیونددادن پایه و ارزش کار با مبدأ آفرینش یعنی حق‌تعالی و با جهان غیب و شهود و طبیعت، برای کار افزون بر ارزش اجتماعی، ارزش ذاتی نیز به ارمغان می‌آورد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۱ ـ ۱۷۳)</ref>
== مبارزات ==
حائری شیرازی پس از تبعید امام‌خمینی به [[ترکیه]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ آشکارا به عرصه مبارزات سیاسی وارد شد و به علت شدت تعلق خاطر به استاد، نتوانست در [[قم]] بماند و به شیراز بازگشت و مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی ادامه داد و طی جلسات گوناگونی که برای اقشار مختلف به‌ویژه جوانان در مسجد شمشیرگرها برگزار می‌کرد، مردم را با مسائل سیاسی روز، نقشه‌های استعمار، شخصیت امام‌خمینی و افکار ایشان آشنا می‌کرد و به ترویج مرجعیت ایشان می‌پرداخت.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۹ و ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> عوامل رژیم پهلوی برای وی و شرکت‌کنندگان در جلساتش محدودیت‌هایی فراهم آوردند. برخی از افراد را دستگیر، بازداشت و شکنجه کردند و جلسات را به‌تدریج تعطیل کردند. در این دوران مسجد شمشیرگرها از مراکز مهم فعالیت‌های انقلابی و از محورهای مبارزات در شیراز شده بود<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> و برای آینده انقلاب نیروهای مؤثری تربیت کرد.<ref>حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.</ref>


امام‌خمینی همواره همه را به کار با انگیزه الهی دعوت می‌کرد<ref>(امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۱ و ۵۲؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۹؛ امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱/۲۷۴)</ref> و [[بهشت و دوزخ]] را حاصل کار انسان می‌دانست؛ اگر کار انسان صالح و خوب باشد، مبدأ تحقق بهشت و اگر اعمال، غیر صالح و فاسد باشد، مبدأ دوزخ خواهد بود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۲)</ref> ایشان با تأسی از [[پیشوایان اسلام]]<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۶۳ و ۲۰/۴۹۵)</ref> خوب‌کارکردنِ را برای انسان، مسئولیت می‌دانست<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۵؛ ۹/۱۹ و ۱۰/۳۳۲)</ref> و کار را باعث سالم‌ماندن مزاج و روح انسان معرفی می‌کرد و بیکاری را عامل افسردگی و بیماری می‌شمرد؛<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۲۳۴)</ref> همچنین بر این باور بود که توجه [[رسول خدا(ص)]] و بوسه آن حضرت بر دست کارگر و اهتمام [[ائمه اطهار(ع)]] به کار، نشانه جایگاه کارگر است<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۲۳۴ ـ ۲۳۵)</ref> و اسلام با احترام ویژه به طبقه کارگر، آنان را برای به ‌دست‌گرفتن سرنوشتشان یاری می‌دهد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۶/۳۸۱)</ref>
حائری شیرازی در ۱۳۴۵ به سبب تهیه نوار سخنرانی امام‌خمینی از قم و کشف آن در خانه برادر بزرگش صدرالدین، برای نخستین بار مدتی زندانی شد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref> مهم‌ترین اقدام وی در زندان مناظره فکری با [[مارکسیسم|کمونیست‌ها]] بود؛ اما وقتی از هدایت آنان ناامید شد، حتی از دست‌دادن با آنان پرهیز کرد و آنان را ناپاک شمرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.</ref> وی همچنین در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد.<ref>دستغیب، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، ۲۰.</ref> او پس از آزادی از زندان در مبارزه با رژیم پهلوی جدی‌تر شد و بر شمار سخنرانی‌های خود افزود و همچنان ارتباط خود را با دانشجویان و جوانان حفظ کرد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۲۶۱.</ref>  


امام‌خمینی، برابر آموزه‌های اسلامی<ref>(حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۷/۶۷)</ref> که عرق کارگر را با قطره خون [[شهید]] برابر می‌داند، کارگران را جهادگران راه خدا می‌نامید که برای [[استقلال]] و عظمت کشور عرق می‌ریزند و زحمت می‌کشند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۲۹ و ۱۶/۲۳۶)</ref> ایشان معتقد بود اگرچه کارگران طبقه ضعیفی‌اند، اما از حیث ارزش معنوی از سرمایه‌داران بالاتر و بلندمقام‌ترند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۷/۳۳۵)</ref> کارگران ستون فقرات کشور<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۲۸)</ref> و تضمین اساس [[اقتصاد]] آن هستند<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۸۶)</ref> و باعث حرکت و چرخش چرخ عظیم جوامع بشری می‌شوند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۶۴)</ref> ایشان رشد و برکات در هر کشوری را محصول کار و تلاش کارگران آن کشور می‌دانست<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۴)</ref> و بر کار گروهی و حفظ نظم در کار تأکید می‌کرد و آبادانی کشور را در گرو انجام درست کارهای محوله<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۵؛ ۱۲/۷۷؛ ۱۳/۴۱ و ۱۴/۴۶)</ref> و کار گروهی<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۹۸)</ref> می‌شناخت. ایشان به مانند دیگر فقیهان به بحث درباره کسب‌های حرام نیز پرداخته است.
پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، [[سیدمحسن حکیم]] در سال ۱۳۴۹، حائری شیرازی در تثبیت و ترویج مرجعیت امام‌خمینی همراه با علمای شیراز فعالیت می‌کرد. در نامه ساواک فارس، خطاب به رئیس ساواک، از تأیید مرجعیت امام‌خمینی به دست [[سیدعبدالحسین دستغیب]]، سیداحمد پیشوا، سیدکرامت‌الله ملک‌حسینى، صدرالدین حائری شیرازی و محی‌الدین حائرى شیرازی گزارش شده است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲ و ۱۰/۹۲.</ref> حائری شیرازی از سال ۱۳۵۰ میان قم و شیراز در رفت ‌و آمد بود و در [[مدرسه حقانی]] (منتظریه)، مکتب توحید (خواهران) و مدرسه رضویه، مباحث جامعه‌شناختی و مسائل تربیتی به‌ویژه [[نهج‌ البلاغه]] را تدریس می‌کرد.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref>. وی این دوره از زندگی خود، یعنی تدریس در حوزه‌های علمیه را از پرثمرترین مقاطع زندگی خود دانسته که به نیرو سازی برای انقلاب پرداخته است.<ref>حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.</ref>
:{{ببینید|المکاسب المحرمه}}


==وضع کارگران در رژیم پهلوی==
حائرى شیرازى در سال ۱۳۵۱ به دلیل فعالیت‌های مبارزاتی از سوی رژیم از سخنرانی منع شد و مدتی پس از آن به علت برگزاری جلساتی برای ارشاد مردم در خانه‌اش،<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.</ref> شش ماه به شهر فومن تبعید گردید. در فومن زبان گیلکى را فرا گرفت و بسیاری از جوانان آن شهر را با ‌اندیشه‌هاى انقلابی و اوضاع جامعه آشنا کرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref>. پس از تبعید، به قم رفت؛ مدت‌ها ساواک در جستجوى وی بود.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> پس از بازگشت به شیراز، شماری از مبارزان و دوستان به دیدار وی رفتند و ساواک همگی ازجمله خود وی را دستگیر کرد و به کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاد.<ref>ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۲۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.</ref> وی در زندان شکنجه‌های بسیار شد و ازجمله گرفتار ناراحتی و سنگینی گوش شد؛ با این حال، برخی شکنجه‌گران تحت تأثیر او قرار گرفتند.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.</ref>
روند رو به رشد صنعتی شدن و مدرنیزاسیون در غرب و توسعه [[ارتباطات]]، گرایش به نوسازی را به‌صورت یک نیاز جهانی درآورد. در [[ایران]]، تمایل به نوسازی اگرچه در دوران [[قاجار]] آغاز شد، اما در دوره [[پهلوی‌]]، به‌ویژه پهلوی دوم تشدید شد. یکی از نیازهای عمده نوسازی در جهان معاصر نیز، ظهور طبقه متوسط جدید یا به تعبیر بسیاری از اندیشمندان، طبقه کارگر است.<ref>(عیوضی، طبقات اجتماعی و رژیم شاه، ۱۴۱ و ۱۴۳ ـ ۱۴۹)</ref> در پی تشکیل جنبش‌های کارگری در کشورهای جهان، این جنبش، در ایران نیز پابه‌پای [[مشروطه]] آغاز شد؛ اما با آغاز سلطنت [[رضاشاه پهلوی]]، به آزادی نهادهای مستقلی مانند [[مجلس]]، [[مطبوعات]] و [[اتحادیه‌های کارگری]]، ضربات زیان‌باری وارد شد و به‌رغم موفقیت‌های اولیه، جنبش کارگری در این دوره متوقف شد. هرچند حکومت پهلوی در کوتاه مدت، جنبش کارگری را تضعیف کرد، اما نادانسته، در درازمدت با مدرنیزه کردن [[اقتصاد]] و ایجاد طبقه کارگر صنعتی، به آن کمک کرد.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۶۰ و ۶۳ ـ ۶۴)</ref>


رضاشاه تمام امکانات مسالمت‌آمیز برای بیان نارضایتی کارگران را از میان برداشت؛ ولی به‌رغم اقدامات سرکوب‌گرانه دولت، کارگران کاملاً سرکوب نشدند و در دوره [[دیکتاتوری]] وی، چند [[اعتصاب]] کارگری بزرگ به وقوع پیوست که [[اعتصاب بزرگ کارگران]] در سال ۱۳۰۹، [[اعتصاب کارگران راه‌آهن]] در مازندران و [[اعتصاب کارگران کارخانه وطن]] در [[اقامتگاه‌های امام‌خمینی|اصفهان]] در سال ۱۳۱۰، از آن جمله است.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۶۴)</ref> در سال ۱۳۲۰ و با آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی بار دیگر [[احزاب]] و اتحادیه‌های کارگری تشکیل شدند که مهم‌ترین آنها [[حزب توده]] و [[شورای مرکزی]] بود. پس از [[تبعید]] رضاشاه، زمینه مساعدی برای تحول در روابط کارگری در ایران فراهم آمد، ولی دستگاه اجرایی همچنان از رشد نهادهای مستقل کارگری و بالا رفتن توان چانه‌زنی کارگران وحشت داشت.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۶۵)</ref>
در سال‌های ۱۳۵۴ ـ ۱۳۵۶ بیشتر اقدامات حائری شیرازی، همانند دیگر روحانیان شیراز صرف سازمان‌دادن به مبارزات مردمی و آشکارکردن ماهیت رژیم پهلوی بود. مراسمی با حضور روحانیان شیراز در ۲/۸/۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی برگزار شد که همه روحانیان، ازجمله حائری شیرازی در آن حضور داشتند و به درگیری و تظاهرات انجامید.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۱ ـ ۱۲.</ref> وی در جریان حمله رژیم پهلوی به مسجد جامع شیراز در ۱۹/۵/۱۳۵۷ حضور داشت و پس از آن، از اقدام رژیم در سرکوب مبارزان انتقاد کرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.</ref> امام‌خمینی نیز در نامه‌اى از پاریس به سیدمرتضی پسندیده، لزوم رسیدگى به بعضى زندانیان و جویا شدن از حال آنان یا خویشاوندان آنان ازجمله سیدعبدالحسین دستغیب و حائرى شیرازى را یادآور شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۴/۲۸۰.</ref>  


در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا پهلوی، تعداد کارگران ایران، به پنج برابر افزایش یافت؛ در حالی‌که در بخش [[خدمات و صنعت]]، تعداد کارگران روزبه‌روز افزایش می‌یافت، از شاغلان بخش [[کشاورزی]] کاسته می‌شد. در این دوره همچنین نرخ افزایش تعداد کارکنان [[زن]]، چندین بار بیشتر از نرخ افزایش تعداد کارکنان مرد بود.<ref>(ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷)، ۱۴۳)</ref> محمدرضا پهلوی به پیروی از [[سیاست]] اقتصاد سرمایه‌داری و برای مبارزه با خطر گسترش [[مارکسیسم]] و نیز جذب کارگران و طبقات پایین جامعه، تلاش کرد اصلاحاتی در کشور انجام دهد؛<ref>(هلیدی، دیکتاتوری و توسعه سرمایه‌داری در ایران، ۱۱۲ ـ ۱۱۴)</ref> اصلاحاتی که به نام اصلاحات ارضی و انقلاب سفید، با تبلیغات و سروصدای زیاد انجام شد.
== فعالیت‌ها پس از انقلاب ==
:{{ببینید|اصلاحات ارضی|انقلاب سفید}}
حائرى شیرازی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزى انقلاب اسلامی]] مدتی به تدریس در دانشکده الهیات و دیگر مراکز فرهنگی تهران پرداخت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.</ref> وی در تدریس از مثال‌ها و نمونه‌های محسوس در طبیعت استفاده می‌کرد و مخاطب او از هر قشری که بود، از آموزه‌های وی بهره‌مند می‌شد.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> وی نماینده امام‌خمینی در [[قوای مسلح|ارتش]] بود<ref>ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷.</ref> و پس از [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تسخیر سفارت امریکا]] به دست دانشجویان پیرو خط امام، مباحث [[ولایت فقیه]] و اخلاق اسلامی را برای آنان تدریس کرد.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵.</ref> وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم شیراز انتخاب گردید و در مجلس به عنوان رئیس کمیسیون اصل نود به انجام وظایف قانونى پرداخت.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری، حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶.</ref> نمایندگی دوره‌های اول، دوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان فارس از دیگر مسئولیت‌های اوست.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹.</ref>


بند ۴ از اصول انقلاب سفید، یعنی سهیم‌کردن کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی، کارفرمایان را مکلف می‌کرد تا خرداد ۱۳۴۲، از راه پیمان‌های دسته‌جمعی برای افزایش درآمد کارگران اقدام کنند.<ref>(پهلوی، مجموعه آثار شاه (تألیفات، نطق‌ها، پیام‌ها، مصاحبه‌ها و بیانات محمدرضا پهلوی)، ۱/۷۸۰ ـ ۷۸۱)</ref> همچنین تأمین امکان فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به کارگران، یکی از اصولی بود که بعدها به اصول انقلاب سفید اضافه شد؛<ref>(ثابتی، در دامگه حادثه (گفتگو با پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی ساواک، درباره علل فروپاشی حکومت شاهنشاهی)، ۱۳۵)</ref> اما بر اساس آمار تنها بخش ناچیزی از کارگران مشمول طرح‌های اصلاحی انقلاب سفید شدند و این طرح بیشتر حالت عوام‌فریبانه داشت.<ref>(افراسیابی، ایران و تاریخ، ۲۰۲ ـ ۲۰۷)</ref> آنچه در عمل رخ داد، سیاست‌های نادرست اقتصادی بود که به افزایش شکاف طبقاتی و نامتعادل شدن اقتصاد منجر شد و برنامه‌هایی مانند سهیم‌کردن کارگران در سود سهام موسسات و کارخانه‌ها، برخلاف پیگیری پرسروصدای تبلیغاتی، به هدف‌های اعلام‌شده نرسید و [[نابرابری اجتماعی]]، روند صعودی یافت.<ref>(نجاتی، تاریخ بیست ‌و پنج‌ساله ایران، ۱/۳۴۵ ـ ۳۴۸ و ۲/۳۹)</ref>
حائری شیرازی پس از شهادت [[سیدعبدالحسین دستغیب]] در بیستم آذر ۱۳۶۰ در ۱۰/۱۰/۱۳۶۰ طى حکمى از سوی امام‌خمینی به امامت جمعه شیراز<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۵/۴۶۱.</ref> و پس از آن به نمایندگی ولى فقیه در استان فارس،<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref> منصوب شد. اختلافات و قضایای میان علمای برجسته شیراز در سال ۱۳۶۴ سبب شد امام‌خمینی، [[احمد جنتی]] را برای رفع و حل آن به شیراز بفرستد و از حائرى شیرازی نیز خواست با همراهى هیئت اعزامی در رفع اختلافات بکوشد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۹/۳۰۶.</ref> اما این اعزام نتیجه مطلوبی نداشت و امام‌خمینی حل این مسئله را به [[حسینعلی منتظری]] واگذار کرد و منتظری با تشکیل شورایی از سیدعلی‌محمد دستغیب، سیدعلی‌اصغر دستغیب، سیدهاشم دستغیب و رسول منتجب‌نیا و حائری شیرازی، یادآور شد تصمیمات مربوط به نمایندگی ولی فقیه در این استان را این شورا بگیرد و نماز جمعه را افراد یادشده به نوبت بخوانند. حائری شیرازی با اینکه این حکمیت را قبول نداشت، پذیرفت؛ ولی به [[سید هاشم رسولی محلاتی|سیدهاشم رسولی محلاتی]] از اعضای دفتر امام‌خمینی خاطرنشان کرد اگر اوضاع به همین شکل پیش رود، استعفا خواهد کرد. با انتقال سخنان وی به امام‌خمینی، ایشان شورای تشکیل‌شده را رد کرد و به وی پیام داد خود به نماز جمعه ادامه دهد.<ref>حائری، شهاب الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۶ ـ ۱۲۷.</ref>  


رژیم پهلوی در اجرای برنامه [[توسعه اقتصادی]] با مشکلات بسیاری، به‌ویژه در چگونگی برخورد با طبقه کارگر روبه‌رو بود. از یک سو با خفقان حاکم از فعالیت سازمان‌یافته آنان جلوگیری می‌کرد و از سوی دیگر، برای به ‌دست‌آوردن حداقل همکاری بخشی از کارگران، اتحادیه‌های کارگری قابل کنترلی ایجاد کرد. دولت با احتیاط فعالیت کارگران را در اتحادیه‌ها و شوراهای کارگری کارخانه‌های بزرگ و برخی از کارگاه‌های کوچک، تا اوایل دهه ۱۳۴۰ تحمل کرد؛ اما از این تاریخ به بعد با یورش ارتجاعی به سازمان‌ها و نهادهای مشارکت قانونی به عمر این نوع سازمان‌ها خاتمه داد.<ref>(ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷)، ۱۴۷)</ref> پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تحکیم پایه‌های قدرت محمدرضا پهلوی، روابط دولت و کارفرمایان و کارگران، دوباره به همان صورتی درآمد که در حکومت رضاشاه بود. از این زمان تا پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، اگرچه گاه برخی شرایط، زمینه [[آزادی]] عمل محدود برای کارگران فراهم کرد؛ اما در مجموع جنبش کارگری در ایران عملاً فعالیت و حضور چندانی نداشت و همواره توسط رژیم سرکوب می‌شد.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۶۶ ـ ۶۷)</ref>
حائرى شیرازی با استقرار در شیراز، تلاش‌هاى همه‌جانبه‌اى در حوزه‌هاى دینى و فرهنگى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى سامان داد و طرح‌هاى مفیدی براى جذب جوانان و فعّال‌کردن ستادهاى برگزارى نماز جمعه در استان و استان‌هاى مجاور و جنوب کشور ارائه کرد؛ ازجمله هر از چندى اقدام به برگزارى گردهمایی‌هاى منطقه‌اى کرد و از امامان جمعه استان فارس و استان‌هاى مجاور دعوت کرد مشکلات و مسائل فرهنگى، اجتماعى و سیاسى مناطق خود را در این اجتماعات مطرح کنند و با مشورت به راهکارهاى مناسب دست یابند.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> از دیگر فعالیت‌هاى وی حضور چشمگیر در مناطق جنگى در دوران [[دفاع مقدس]] بود. وى بارها به جبهه رفت<ref>روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ۹۳.</ref> و ضمن ارتباط با رزمندگان سخنرانى‌های بسیاری در جبهه داشت. تصریح فرماندهانی چون [[علی صیاد شیرازى]]، [[ابراهیم همّت]] و [[سیدرحیم صفوى]] به استفاده معنوى مسئولان از حائری و خاطرات خوش رزمندگان سپاه پاسداران و ارتش از وى، گویاى آثار فراوان این حضور است.<ref>روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ ۹۳؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> حائری شیرازی در بهمن ۱۳۸۷ از سمت امامت جمعه کناره‌گیری کرد و فعالیت‌های علمی خود را در حوزه علمیه قم پی گرفت.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref>
:{{ببینید|علی صیاد شیرازی}}
==آثار==
از حائری شیرازی آثار پرشماری در مسائل متنوع اسلامی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> انسان الهى، انسان‌شناسى، با على در صحرا، تمثیلات (۸ جلد)، تفسیر سوره حمد، تربیت کودکان، حافظ سرّ، درس سحر، در سایه‌سار وحى، ولایت فقیه انتخابى یا انتصابى، و ولایت فقیه، ازجمله کتاب‌های وی می‌باشند.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش؛ شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۹.</ref>


[[امام‌خمینی]] که پایه و اساس یک کشور و اقتصاد آن را، کارگران و کشاورزان آن کشور می‌دانست، معتقد بود در دوره پهلوی، این دو جبهه اقتصادی، ویران شد و به جز نابودی کشاورزی و وابسته شدن کشور، کار کارگران هم در خدمت غیر قرار گرفت و زندگی‌شان مختل شد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۸۶)</ref> ایشان اقدامات محمدرضا پهلوی به بهانه بهترکردن اوضاع را، با نتیجه عکس تحلیل می‌کرد و بر این باور بود که اصلاحات ارضی وسیله‌ای برای ایجاد فقر روزافزون روستاییان، مهاجرت آنان به شهرها و سوء استفاده پهلوی از نیروی کار فراوان و ارزان در شهرها شد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۸)</ref> و هر گونه اعتراض از سوی کارگران برای گرفتن حق خود از کارخانه‌داران نیز با سرکوبی شدید روبه‌رو بود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۹)</ref>
==درگذشت==
حائرى در ۲۹/۹/۱۳۹۶ در ۸۱سالگی در [[قم]] درگذشت<ref>شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳.</ref> و در [[حضرت فاطمه معصومه(س)|حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد. وی در سال ۱۳۴۸ با دختر سیدنورالدین حسینى شیرازى از علمای مبارز شیراز ازدواج کرد<ref>ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.</ref> و ثمره آن شش پسر و یک دختر است. از میان پسران دو تن به تحصیلات حوزوى اشتغال دارند.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۸.</ref>  


به اعتقاد امام‌خمینی قشر کارگر در رژیم پهلوی، وضعیت خوبی نداشت و این در حالی بود که حکومت می‌توانست با صرف بودجه اندکی از درآمد کشور از مشکلات کارگران بکاهد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۹۸)</ref> در این دوران، از یک طرف رژیم با ایجاد وضعیت بد معیشتی، زمینه به‌وجودآمدن مفاسد را فراهم کرده بود<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰)</ref> و از طرف دیگر با اجازه حضور به [[مستشاران خارجی‌]] در کشور، در صدد بود ایران و [[اسلام]] را در تربیت متخصص، عاجز و نالایق معرفی و کشور و مردم را به غرب سرمایه‌دار یا شرق [[کمونیست]] وابسته کند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۳۵۸)</ref> با وجود تلاش شبانه‌روزی کارگران، آنان از حداقل امکانات برای زندگی بی‌بهره بودند و نتیجه تلاش آنان تنها به افزایش درآمد معدودی از افراد منجر می‌شد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۳۵)</ref> و کارگران با دستمزد ناچیز در خدمت صنایع مونتاژ با سرمایه‌های خارجی بودند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۰)</ref> ایشان وعده‌های پهلوی به طبقه کارگر را پوچ و اصلاحات شاهانه را شکست‌خورده می‌دانست و بر همین اساس از همه اقشار مردم، به‌ویژه کارگران دعوت می‌کرد تا به [[نهضت اسلامی]] بپیوندند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۳/۷۳ ـ ۷۵)</ref>
==صدرالدین حائری شیرازی==
صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین حائری شیرازی، در سال ۱۳۰۹ در شیراز زاده شد. درس‌های مقدماتی حوزه را در شیراز نزد پدر فرا گرفت و سپس به قم رفت و دوره سطح را از [[سیدمهدی روحانی]]، [[حسین نوری همدانی]] و [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] فرا گرفت و در [[درس خارج فقه و اصول]] بروجردی و میرزا‌هاشم آملی و [[امام‌خمینی]] حاضر شد و همزمان از درس تفسیر و فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] استفاده کرد و در عرفان و سیر و سلوک نیز از محمدجواد انصاری همدانی بهره برد؛<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> سپس با مهاجرت به [[نجف]] از استادان و مراجع بزرگ وقت بهره گرفت.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.</ref> وی از علمای برجسته شیراز و از نظر مبارزاتی هم‌ردیف بهاءالدین محلاتی<ref>حیدری،حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.</ref> و سیدعبدالحسین دستغیب بود. وی در جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی فعال و در ارتباط نزدیک با روحانیان انقلابی، ازجمله [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]،<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰ ـ ۹۱.</ref> [[سیدعلی خامنه‌ای]] و دیگر روحانیان مبارز<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> بود. وی با خامنه‌ای گروه و جریانی به نام بعثت راه‌اندازی کردند تا ‌اندیشه‌های امام‌خمینی مکتوب و عرضه شود.<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> او مورد اعتماد امام‌خمینی بود و ایشان در سال ۱۳۴۶ با شناختی که خود از او داشت، در [[امور حسبیه]] به وی اجازه تصدی داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱/۴۷۸.</ref>


==نقش کارگران در انقلاب اسلامی==
صدرالدین از آغاز مبارزات با امام‌خمینی همراه شد و حمایت‌های خود ازجمله اعلامیه‌های دفاع از راه ایشان را بارها امضا کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۱۲۵ ـ ۱۲۶ و ۲۵۹؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی همراه محلاتی به دستگیری ایشان در ۱۵ خرداد اعتراض کرد. پس از دستگیری محلاتی، در همان روز روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین به این بازداشت نیز اعتراض کردند که تظاهرات گسترده و بازداشت‌هایی در پی داشت.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.</ref> پس از مهاجرت علمای تراز اول و مراجع تقلید در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، او نیز نه تنها در شمار علمای مهاجر بود و دیگران را نیز به مهاجرت فراخواند و در تهران نیز فعال بود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۴۲۴؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی پس از انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف، در تلگرامی ورود ایشان به نجف را التیام‌بخش دل‌ها دانست.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۱۹۵.</ref> وی روحانیان بسیاری ازجمله برادر خود محی‌الدین را به میدان مبارزه کشاند. او با [[سیدعلی اندرزگو]] ارتباط داشت و خانه وی یکی از پناهگاه‌های اندرزگو بود و به همین دلیل نیز دستگیر و شکنجه‌های بسیار شد و یک چشم او آسیب دید.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۰؛ حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۶ ـ ۱۳۸؛ کاظم‌زاده، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>
مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سبب شد تا نارضایتی از وضع موجود و تلاش برای تغییر آن در میان کارگران ایران نیز به عنوان یکی از نیروهای مهم اجتماعی عصر پهلوی شکل بگیرد و عواملی مانند ساختار استبدادی رژیم پهلوی، اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی، عدم مشارکت سیاسی، توجه‌نکردن به فرهنگ عمومی کارگران و انجام اقداماتی که با عقاید و باورهای سنتی جامعه کارگری ایران در تعارض بود، شرایطی فراهم کرد که هم‌زمان با اجرای فضای باز سیاسی در سال ۱۳۵۶، به بروز ناآرامی‌های سیاسی انجامید.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۵۵ ـ ۱۶۰)</ref> هم‌پای این عوامل، رهبری امام‌خمینی و بهره‌گیری مناسب از شرایط برای آگاهی‌بخشی به طبقات مختلف ازجمله طبقه کارگر، نقش مهمی در خیزش عمومی گروه‌های مختلف مردم داشت.<ref>(عیوضی و رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۱۰)</ref>
:{{ببینید|بهاءالدین محلاتی}}
مرکز فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین مسجد سپهسالار (امام‌خمینی) در شیراز بود. رژیم پهلوی برای محدودکردن وی، هیئت امنایی برای این مسجد تعیین کرد؛ اما وی به این کار اعتراض و مسجد را ترک کرد و در نماز جماعت حاضر نشد و اعلامیه‌ای بر ضد رژیم صادر کرد و در آن به اقدامات دولت ازجمله تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.</ref> وی ازجمله عالمان و مبارزان و یاران امام‌خمینی بود که پیش از انقلاب یا در تبعید یا در زندان بودند؛<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸؛ ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.</ref> ازجمله در تیر ۱۳۴۷ به گنبد کاووس تبعید شد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۴۶۸.</ref> او پس از یک سال تبعید، به شیراز بازگشت و دوباره به مبارزه خود ادامه داد و به همین دلیل، از سخنرانی منع شد. پس از فوت مرجع تقلی وقت، [[سیدمحسن حکیم]] همگام با دیگر روحانیان شیراز، ضمن ارسال تسلیتی به امام‌خمینی،<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۵.</ref> از مرجعیت ایشان حمایت کرد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۸۱۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲.</ref>. وی در ۳۰/۱/۱۳۵۲ با برادرش محی‌الدین و دوازده تن دیگر که در خانه آنان بودند، بازداشت شدند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.</ref> همچنین وی پس از آن به همراه ربانی شیرازی نیز بازداشت و زندانی شد و در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.</ref>  


فعالیت سازمان‌یافته کارگران به‌مثابه نیرویی سرنوشت‌ساز در واپسین ماه‌های نهضت اسلامی، دوباره آغاز شد. با ورود طبقه کارگر به‌ویژه کارگران بخش صنایع در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ به مبارزه، نهضت اسلامی وارد مرحله جدید و سرنوشت‌سازی شد. اعتصابات سراسری کارگری که با [[اعتصاب کارکنان صنعت نفت|اعتصاب کارگران شرکت نفت]] به اوج رسید و همبستگی کارگران با نیروهای انقلابی، همچنین پیروی از [[رهبری]]، سازمان‌یافتگی و مبارزه‌جویی کارگران علیه دولت، بدون تردید نقش تعیین‌کننده‌ای در سقوط رژیم پهلوی ایفا کرد.<ref>(ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷۱۴۷)</ref> [[امام‌خمینی]] بارها با اشاره به حضور کارگران در کنار اقشار دیگر در نهضت اسلامی، این همدلی سراسری را موجب پیروزی قطعی می‌شمرد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۳/۷۵، ۳۱۶ و ۴۴۲؛ ۵/۷۷ و ۳۳۱ و ۶/۱۴۹)</ref> ایشان با پشتیبانی قاطع از اعتصابات کارگری و تأکید به ضرورت ادامه آن، از مردم می‌خواست تا با حمایت از این اعتصابات و کمک مالی به کسانی که از این اعتصابات زیان دیده‌اند، به ادامه آن کمک کنند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۱۰، ۳۶۷ و ۴۹۸ و ۵/۳۰۲ و ۴۵۰)</ref>
از سوی دیگر، یکی از فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین پشتیبانی از دیگر مبارزان انقلابی در سراسر کشور،<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۶.</ref> همچنین تدارک گسترده برای حمایت از دستگیرشدگان و جلوگیری از اعدام جوانان مبارز مسلمان<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۷.</ref> و همکاری نزدیک با [[ربانی شیرازی]] در کمک‌رساندن به خانواده‌های زندانیان سیاسی<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۳۳۰.</ref> بود. شرکت در مجالس بزرگداشت [[سیدمصطفی خمینی]] در سال ۱۳۵۶ و سخنرانی‌های پی‌درپی برای افشای ماهیت رژیم پهلوی، از دیگر اقدامات وی است.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۲؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله۱/۱۱۱.</ref> وی پس از سرکوب مبارزات مردم شیراز به دست رژیم پهلوی و فاجعه خونین و کشتار مردم در مسجد جامع نو شیراز در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷، همراه با دیگر روحانیان شیراز به‌شدت از این اقدام انتقاد کردند و با صدور اعلامیه‌هایی عزای عمومی اعلام کردند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> امام‌خمینی در ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ضمن فرستادن نامه‌ای خطاب به روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین حائری شیرازی، از آنان خواست مردم را علیه رژیم پهلوی بسیج کنند و از طریق وعظ و خطابه مردم را به تظاهرات خیابانی، نشر اعلامیه، در اختیار گرفتن جراید و تماس با سازمان‌های بی‌طرف خارجی تشویق کرده، هر اقدامی که برای رسیدن به این هدف لازم است، انجام دهند.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.</ref> روحانیان پس از این پیام به مبارزه بیشتر دلگرم شدند و صدرالدین از روحانیان سرشناس خواست فهرست افراد مضروب و شهید تظاهرات را تهیه کنند تا به خارج از کشور فرستاده شود.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.</ref>  
:{{ببینید|اعتصاب|اعتصاب کارکنان صنعت نفت}}


در روزهای پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و پس از فرمان امام‌خمینی برای رفع اعتصاب‌هایی که ادامه آن برای عموم مردم مشکلاتی را در پی داشت، کمیته‌ای برای رسیدگی به مشکلات کارگران و رفع موانع بازگشایی کارخانه‌ها تشکیل شد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۱)</ref> و با وجود چالش‌های پیش رو، برای تأمین منافع کارگران، در مواردی چون تشکیل کمیته ویژه، اجرای طرح وام بیکاری، افزایش حداقل دستمزد، اجرای طرح پرداختِ پاداشِ افزایش تولید، اجرای طرح آماری «بررسی مسائل کلی نیروی انسانی و اشتغال»، تهیه پیش‌نویس قانون جدید کار و تشکیل هیئت عالی حل اختلاف، نتایج نسبی حاصل شد.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۱۵۳ ـ ۱۵۵)</ref>
صدرالدین حائری شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با درخواست خود و موافقت امام‌خمینی وارد کارهای اجرایی نشد و با اجازه‌هایی که از ایشان داشت، امور حوزه‌های علمیه استان فارس و استان‌های مجاور مانند بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد را پی‌گیری می‌کرد.<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی در ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ در ۷۴سالگی درگذشت و در قم، صحن [[حضرت فاطمه معصومه(س)|فاطمه معصومه(س)]] در کنار مزار اسماعیل دولابی به خاک سپرده شد شد.<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی دارای چهار دختر و دو پسر روحانی است.


با پیروزی انقلاب، کمیته‌های کارگری کارگران، تشکیل شد و سپس به شوراهای کارگری تبدیل شد. فعالیت این شوراها عمدتاً صنفی بود و دولت برای پیشگیری از ورود جریان‌های چپ به این شوراها، اقدامات مؤثری کرد که از آن جمله تشکیل شوراهای اسلامی به جای شوراهای کارگری بود.<ref>(بحرانی، ۳۲۴)</ref> امام‌خمینی با دعوت از همه گروه‌های مردم، ازجمله کارگران، برای تلاشی سخت و ساختن و آباد کردن ویرانی‌های کشور پس از پیروزی انقلاب،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۵۵ و ۲۷۰)</ref> به کارگران هشدار می‌داد تا در برابر گروه‌های سوسیالیستی و کمونیستی که با شعار حمایت از خلق و کارگران، قصد ایجاد آشوب و تفرقه دارند، هوشیار و شکیبا باشند و توطئه آنان را خنثی کنند و بدانند که توده حقیقی و واقعی ملت، کارگران و زحمتکشان هستند و دولت بیش و پیش از همه در پی رفع مشکلات آنان است.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۲، ۳۱۲، ۳۹۰ و ۳۹۷ و ۷/۱۸، ۲۴، ۶۳، ۸۱ و ۱۵۰)</ref> ایشان این گروه‌ها را که با شعار حمایت از خلق و کارگران، اغتشاش ایجاد می‌کردند، وابسته به [[قدرت‌های خارجی]] و دشمنان خلق و خالق‌ می‌دانست<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۰۶، ۴۱۹ و ۱۴/۳۲۶)</ref> که به سبب تأثیر مهم قشر کارگر در جامعه، در صدد سوء ‌استفاده از آنان‌ و تشویق آنها به کم‌کاری و اعتصاب‌اند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۴/۳۲۸ ـ ۳۲۹)</ref>
به باور امام‌خمینی مفهوم کارگر، به یک جنبش یا گروه خاص محدود نمی‌شود<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۶۴)</ref> و ادعای این گروه‌های منحرف، از حقوق کارگر، یک توطئه‌ استعماری و برای بازداشتن ملت از کار مثبت بود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۷/۶۳)</ref> ایشان ایجاد اخلال میان کارگران را به اسم «کمونیست»، «مارکسیست» و «توده»، محکوم می‌کرد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۸/۱۳۷ ـ ۱۳۸)</ref> و از قشر کارگر می‌خواست با هوشیاری در برابر آنان مقاومت کنند تا آمال شرق و غرب برای ورود دوباره در ایران برآورده نشود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۲۸ ـ ۳۳۲)</ref>
==قانون کار==
در عهد [[قاجار]] و با ظهور [[نهضت مشروطه‌خواهی]] و برقراری دموکراسی نسبی در ایران، مقررات مفیدی در زمینه مسائل اجتماعی وضع شد.<ref>(مؤسسه‌ کار و تأمین اجتماعی، ۶۳ ـ ۱۶۰)</ref> در دوران پهلوی از سال ۱۳۰۴ با ورود صنایع جدید، وضعیت اقتصادی ایران تغییر کرد.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۹)</ref> نخستین مقررات و آئین‌نامه در حمایت و بهبود شرایط صنف قالیبافی در کرمان و بلوچستان بود. این آئین‌نامه در سال ۱۳۰۲ از طرف والی ایالت کرمان و بلوچستان صادر شد.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۱۰)</ref> در سال ۱۳۰۷ [[مقررات قانون مدنی ایران]] به عنوان نخستین منبع قانونیِ روابط کار، بر اساس [[قواعد حقوق اسلام]] تدوین و تصویب شد.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۱۱)</ref> سه سال بعد و با توسعه ‌نسبی صنایع جدید در ایران، برخی از مقررات مربوط به کار و بیمه‌های اجتماعی به تصویب رسید و در سال‌های ۱۳۱۲ تا ۱۳۲۳ با توسعه صنایع و عرصه کار، این مقررات کامل شد.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۱۳ ـ ۱۶)</ref> در سال ۱۳۲۵ زمانی که وزارت کار تأسیس شد، حمایت از حقوق کار و کارگر رسمیت بیشتری یافت و نخستین قانون کار [[ایران]] در همان سال به تصویب رسید.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۱۶ ـ ۲۴)</ref> دولت [[منوچهر اقبال]]، در سال ۱۳۳۷ قانون جدید کار را به [[مجلس]] فرستاد و پس از تصویب، این [[قانون]] جایگزین قانون قبلی شد؛ ولی این قانون پاسخگوی نیازهای آن روزهای کارگران و بازار کار نبود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم اهداف، وظایف و ساختار سازمانی وزارت کار، شکل تازه‌تری به خود گرفت.<ref>(هرمزی و دیگران، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، ۱۴۱)</ref>
به دلایل مختلفی تدوین مقررات جدید کار پس از [[پیروزی انقلاب]]، ضروری می‌نمود؛ از این‌رو در سال ۱۳۵۸، تلاش‌هایی برای تنظیم پیش‌نویس [[قانون کار]] آغاز شد. احمد توکلی وزیر وقت کار، برای تهیه و تدوین پیش‌نویس قانون کار و نیز انطباق آن با [[فقه اسلامی]] از [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] کمک خواست و جامعه مدرسین هم گروهی را برای شرکت در جلسات مشترک مشخص کرد.<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۶)</ref> این پیش‌نویس که با تکیه بر [[فقه سنتی]] و اسلام رساله‌ای تنظیم شده بود، با مخالفت [[دولت جمهوری اسلامی ایران|دولت]] روبه‌رو شد. مخالفان طرح بر این باور بودند که در این پیش‌نویس، هیچ توجهی به تغییرات روابط کار در عصر حاضر نشده است و تنها به [[قواعد فقهی]] و [[حقوق خصوصی]] و ضوابط حاکم بر بخش «الاجاره» در فقه توجه شده و به همین سبب هیچ‌گونه مقررات الزامی درباره حداکثر ساعات کار، حداقل مزد، مرخصی استحقاقی، شرایط کار نوجوانان و [[زنان]]، در آن وجود ندارد و همه موارد به توافق کارگر و [[کارفرما]] وانهاده شده است.<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۶)</ref> هیئت دولت، پس از بررسی موضوع، تصمیم گرفت اصلاح و تکمیل پیش‌نویس قانون کار را به گروهی هشت‌نفره از وزرا واگذار کند که به گونه‌ای با مسئله کارگری مربوط هستند و با فقه و حقوق اسلامی نیز آشنایی عمیق‌تری دارند.{{ببینید|(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۸ ـ ۲۸۹؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۹/۱۳۶۱)}}
نخستین پیش‌نویس قانون کار از سوی وزیر وقت کار و امور اجتماعی در اول دی‌ماه ۱۳۶۱ منتشر شد.<ref>(جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱/۱۰/۱۳۶۱)</ref> این پیش‌نویس هم باعث چالش‌های مختلف فکری بین گروه‌های اسلام‌گرا در مجلس و دولت و [[شورای نگهبان]] شد.<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۵)</ref> سرانجام پس از یک سال بحث و بررسی، پیش‌نویس جدید قانون کار در بهمن ۱۳۶۲ منتشر شد.<ref>(جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۶/۱۱/۱۳۶۲؛ صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۹)</ref> در پیش‌نویس دوم قانون کار، تفکر مبتنی بر حقوق خصوصی تا حد زیادی تعدیل شده بود و تدوین‌کنندگان آن، برخلاف پیش‌نویس اول، به وضع مقررات الزامی درباره مواردی مانند [[بیمه]]، مرخصی کارگران، حداکثر ساعات کار، حداقل مزد و سایر مواردی که حقوق کارگران را در مقابل [[کارگزاران|کارفرمایان]] تضمین می‌کرد، پرداخته بودند<ref>(جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۶/۱۱/۱۳۶۲؛ صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۹)</ref>
این پیش‌نویس در اردیبهشت ۱۳۶۴، برای تصویب تحویل مجلس شورای اسلامی شد و پس از دو سال بحث و بررسی در کمیسیون‌های تخصصی مجلس، سرانجام در آبان ۱۳۶۶ به تصویب نمایندگان مجلس رسید و برای اظهارنظر شورای نگهبان فرستاده شد؛<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۹)</ref> اما شورای نگهبان، ماده نخست این مصوبه مجلس را، که در آن تمام کارگران، کارگاه‌ها، مؤسسات تولیدی، صنعتی و خدماتی و کشاورزی که به هر گونه از امکانات دولتی مانند ارز، انرژی، مواد اولیه و اعتبارات بانکی استفاده می‌کنند، مکلف به پیروی از مقررات قانون کار شده بودند، رد کرد. این شورا اکثر مواد این مصوبه را از آن جهت که برای کارفرمایان تعهدات و الزاماتی خارج از قرارداد منعقدشده میان کارفرما و کارگر ایجاد می‌کند، خلاف شرع دانسته و خواستار اصلاح آن‌ها شد.<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۸۹ ـ ۲۹۰)</ref> در همان روزهایی که [[لایحه]] در شورای نگهبان، بررسی می‌شد، ابوالقاسم سرحدی‌زاده وزیر وقت کار و امور اجتماعی، از [[امام‌خمینی]] استفسار کرد که آیا دولت می‌تواند برای واحدهایی که از امکانات و خدمات دولتی و عمومی مانند آب، برق، تلفن و سوخت، ارز، مواد اولیه، بندر، جاده، اسکله، سیستم اداری، سیستم بانکی، به نحوی از انحا استفاده می‌کنند، اعم از اینکه این استفاده در گذشته باشد یا حال، در ازای این استفاده شروطی الزامی مقرر کند؟ ایشان در پاسخ به دولت اجازه داد در هر دو صورت، چه گذشته و چه حال، شروط الزامی داشته باشد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۰)</ref> ولی فتوای امام‌خمینی نتوانست تغییری در نظر شورای نگهبان به وجود آورد<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۹۰)</ref> و حتی زمانی که ایشان در پاسخ به نامه [[لطف‌الله صافی گلپایگانی]]، دبیر وقت شورای نگهبان، بار دیگر بر نظر پیشین خود تأکید کرد،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۴ ـ ۴۳۵)</ref> در نظر شورا تغییری به وجود نیامد و این شورا همچنان بر نظر خود که مبتنی بر خصوصی‌بودن روابط کار و در نتیجه عدم جواز مداخله دولت در این روابط بود، پافشاری کرد.<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۲۹۰)</ref>
سرانجام قانون کار که سال‌ها در کش و قوس فروع و ادله و درگیرودار دستگاه‌ها و نهادهای قانون‌گذاری کشور، حل‌نشده باقی مانده بود، ذیل عنوان قطعی «ضرورت» و با دخالت مستقیم امام‌خمینی به عنوان [[ولی فقیه]] و فصل‌الخطاب از بُن‌بست درآمد<ref>(مرتضوی، امام و تصحیح ‌اندیشه‌ها، ۲۵؛ مرتضوی، عدالت اجتماعی، ۲۶ ـ ۲۷)</ref> و در مسیر تصویب قانونی قرار گرفت. با تشکیل [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] در بهمن ۱۳۶۶، لایحه قانون کار به مجمع مزبور فرستاده شد و این مجمع نیز در ۲۹ آبان ۱۳۶۹، با اصلاح و تقسیم، این لایحه را به تصویب رساند.<ref>(صالح، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، ۲/۳۹۱؛ رنجبری، حقوق کار به ضمیمه قانون کار جمهوری اسلامی ایران، ۲۰۴)</ref>
==وظایف حکومت اسلامی==
[[امام‌خمینی]] [[اسلام]] را حامی حقوق کارگران<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۲ و ۷/۱۴، ۱۷۵)</ref> و [[دولت جمهوری اسلامی ایران|دولت اسلامی]] را دولت محرومان<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۹/۳۴)</ref> می‌دانست و خود نیز همواره مشکلات طبقه کارگر را در نظر داشت.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۶/۳۹۷ ـ ۳۹۸)</ref> ایشان پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] دستور رسیدگی سریع به وضع کارگران را صادر کرد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۱ و ۳۸۰)</ref> و آن را بر مسئولان، امری لازم شمرد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۷/۳۳۵ و ‏۱۸/۲۵۸ ـ ۲۵۹)</ref> از نگاه ایشان فراهم‌سازی اسباب کار و تولید و راه‌اندازی کارخانه‌ها،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۶۰ و ۱۲/۲۰۵)</ref> بر اساس قوانین عادلانه و منصفانه اسلامی<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۱۴ ـ ۳۱۵)</ref> و رسیدن به [[خودکفایی]]<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۳۵)</ref> و تأمین کار و مسکن برای محرومان و [[رفاه عمومی]] برای همه اقشار،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۶/۵۱۹)</ref> به ‌طور عادلانه و فراگیر ازجمله وظایف دولت اسلامی است.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۷/۲۷ و ۸/۲۲۸)</ref>
پس از پیروزی انقلاب اسلامی طبق قانون کار در [[جمهوری اسلامی]]، دولت مکلف به ایجاد خدمات بهداشتی و درمانی برای کارگران و خانواده‌های آنان شد<ref>(قانون‌ کار، فصل۸، ماده ۱۴۷)</ref> و کارفرمایان مکلف به بیمه‌کردن کارگران،<ref>(قانون‌ کار، فصل۸، ماده ۱۴۸)</ref> همکاری با تعاونی‌های مسکن برای تأمین سرپناه برای کارگرانِ بی‌مسکن شدند.<ref>(قانون‌ کار، فصل۸، ماده ۱۴۹)</ref> همچنین بر اساس این قانون اجازه تأسیس [[انجمن‌های اسلامی]]<ref>(قانون‌ کار، فصل ۶، ماده ۱۳۰)</ref> و ایجاد [[شرکت‌های تعاونی]] به کارگران داده شد.<ref>(قانون‌ کار، فصل۶، ماده ۱۳۲)</ref> زنان نیز مورد حمایت قرار گرفته‌اند و ازجمله در ماده ۷۵ قانون کار از اشتغال به کارهای سخت و زیان‌آور باز داشته شده‌اند و در ماده ۷۶ مرخصی ویژه‌ای برای دوران بارداری و زایمان آنان منظور شده است.
[[امام‌خمینی]] معتقد بود در مقابل ارزش بسیاری که [[اسلام]] برای کارگران قائل شده، دو بلوک شرق و غرب، ارزش انسانی این قشر را فراموش کرده‌اند و با اینکه ادعای حمایت از کارگران را دارند و [[شعار]] می‌دهند، آنان را ابزار منافع خویش قرار داده‌اند و با کارگران برخورد غیر انسانی می‌کنند؛<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ‏۱۶/۲۳۸ ـ ۲۳۹)</ref> به همین دلیل درباره روز یازدهم اردیبهشت (یکم مِی میلادی)، که روز جهانی کار و کارگر نام‌گذاری شده است، ضمن بزرگداشت این روز، سرتاسر عالم را عرصه کار و تلاش کارگر شمرده و با توجه به جایگاه، شأن و مجاهدت کارگران،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۱ ـ ۱۷۶؛ ۱۴/۳۲۸ و ۱۶/۲۳۷ ـ ۲۳۹)</ref> هر روز را روز کارگر می‌دانست و معتقد بود اختصاص یک روز به نام کارگر، حق کارگران را ادا نمی‌کند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۱)</ref> ایشان روز کارگر را در یک معنا روز همه ‌ملت می‌دانست؛ زیرا کار به جنسیت و صنف خاص اختصاص ندارد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۶۴ و ‏۱۶/۲۳۲)</ref> روز کارگر در [[نگاه]] ایشان روز خلع سلاح و دفن سلطه ابرقدرت‌ها است<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۶۵)</ref> و استمرار پیروزی انقلاب و ارجمندی ملت، در گرو کار و کوشش کارگران و به‌راه‌انداختن چرخ‌های تولید مملکت است.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۱ ـ ۱۷۴ و ۱۲/۲۶۴ ـ ۲۶۵)</ref>
==سیره عملی امام‌خمینی==
امام‌خمینی از نظر [[سلوک عملی]] نیز توجه زیادی به قشر کارگر داشت و با گشاده‌رویی و [[محبت و عشق|محبت]] با آنان صحبت می‌کرد.<ref>(افسریان، مصاحبه، ۲/۳۵)</ref> در این راستا و افزون بر نگاه فقهی ایشان در حمایت از حقوق کارگران در [[قانون کار]]، توجه ایشان به خواسته‌های کارگران و فرمان تشکیل کمیته برای رسیدگی به امور مربوط به آنان،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۱ و ۳۸۰)</ref> سخنرانی در دیدار با کارگران<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۶، ۱۴۴، ۳۰۳ و ۸/۲۸۶)</ref> و فرستادن پیام تبریک به مناسبت روز کارگر<ref>(امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۶۴)</ref> قابل توجه است؛ همچنین فرق‌نگذاشتن میان کارگران خانه با فرزندان خود، تعارف و تقسیم غذای خود با آنان، احوال‌پرسی از آنان و جویاشدن شرایط ‌کاری‌ آنان،<ref>(بافقی، مصاحبه، ۲/۷۵)</ref> پیگیری حال خدمه‌ای که بیمار می‌شدند و اصرار بر پیگیری مداوای آنان،<ref>(بافقی، مصاحبه، ۲/۷۹)</ref> حتی تقسیم میوه‌های باغچه میان کارگران،<ref>(جعفری، مصاحبه، ۲/۱۲۷)</ref> قبول درخواست دیدار با کارگرانی که برای انجام کارهای موقت (مانند رنگ‌کاری) به خانه ایشان می‌آمدند،<ref>(جعفری، مصاحبه، ۲/۱۲۷ ـ ۱۲۸)</ref> فرستادن آنان به مرخصی برای رسیدن به امور شخصی<ref>(خادم نجفی، مصاحبه، ۲/۱۹۲)</ref> و قراردادن [[امکانات رفاهی]] برای آنان<ref>(خادم نجفی، مصاحبه، ۲/۱۹۴)</ref> ازجمله نکاتی است که درباره رفتار امام‌خمینی با کارگران داخل خانه ایشان نقل شده است.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* آزادی فقیه، مریم، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
* قرآن کریم.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
*  ازغندی، سیدعلیرضا، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران (۱۳۲۰ ـ ۱۳۵۷)، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
* حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
*  افراسیابی، بهرام، ایران و تاریخ، تهران، علم، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش.
* حائری شیرازی، صدر‌الدین، نقش علامه تهرانی در پایه‌گذاری انقلاب در میان مردم، پایگاه اطلاع‌رسانی عرفان و حکمت در پرتو قرآن وعترت تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات، ۱۵/۱۰/۱۳۹۸ش.
*  افسریان، هانی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، چاپ‌شده در خبرگان ملت، تهران، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش.
* حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* حائری شیرازی، محمدصادق، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
*  امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* حوزه، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ۴/۱۱/۱۳۹۷ش.
* بافقی، ربابه، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* حیدری، سلیمان، حائری شیرازی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
*  بحرانی، محمدحسین، طبقه متوسط و تحولات سیاسی در ایران معاصر (۱۳۲۰ ـ ۱۳۸۰)، تهران، نشر آگاه، چاپ سوم، ۱۳۹۵ش.
* دستغیب، سیدعلی‌اصغر، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* پهلوی، محمد رضا، مجموعه آثار شاه (تألیفات، نطق‌ها، پیام‌ها، مصاحبه‌ها و بیانات محمدرضا پهلوی)، تهران، کتابخانه پهلوی.
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۳۷۷۱ش.
*  کیهان، چاپ دوم، ۱۳۴۸ش.
* ذو‌الانوار، سیدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* توحیدی، ابوحیان، المقابسات‏، تحقیق از حسن السندوبى‏، مصر، المکتبة البحاریه، چاپ اول، ۱۹۲۹م.
* ربانی شیرازی، عبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، شرح مبارزات حضرت آیت‌الله‌ شیخ‌عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* ثابتی، پرویز، در دامگه حادثه (گفتگو با پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی ساواک، درباره علل فروپاشی حکومت شاهنشاهی)، گفتگو از عرفان قانعی‌فرد، لس‌آنجلس، شرکت کتاب، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
* روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
* جعفری، عیسی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* روزی‌طلب، محمدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۹/۱۳۶۱، ۱/۱۰/۱۳۶۱، ۲۶/۱۱/۱۳۶۲ش.
* سلمانی آرانی، حبیب‌‎الله، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
* حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(عچاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
*  خادم نجفی، ابراهیم، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* کاظم‌زاده، مجتبی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
*  دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* مدرسی، سیدمحمدکاظم و میرزامحمد، کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، انتشارات صحیفه خرد، چاپ دوم، ۱۳۹۶ش.
*  رنجبری، ابوالفضل، حقوق کار به ضمیمه قانون کار جمهوری اسلامی ایران، تهران، مجد، چاپ چهاردهم، ۱۳۹۳ش.
* مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
*  صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوز علمیه قم، از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ترجمه منوچهر صانعی، تهران، حکمت، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
*  عیوضی، محمدرحیم، طبقات اجتماعی و رژیم شاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* عیوضی، محمدرحیم و ملیحه رمضانی، نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
* قانون کار جمهوری اسلامی، ناشر مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، ۱۳۹۳ش.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*  گرانتوسکی، ا ـ آ، تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ترجمه کیخسرو کشاورزی، تهران، پویش، چاپ اول، ۱۳۵۹ش.
* مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، تاریخ و شرایط کار در ایران از عهد باستان تا کنون، تهران، چاپ اول، ۱۳۵۰ش.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مرتضوی، سیدضیاء، امام و تصحیح ‌اندیشه‌ها، روزنامه جمهوری اسلامی، ویژه دومین سالگرد رحلت حضرت امام‌خمینی، خرداد ۱۳۷۰ش.
* مرتضوی، سیدضیاء، عدالت اجتماعی در مصاف با اسلام آمریکایی، روزنامه جمهوری اسلامی، ویژه هفتمین سالگرد ارتحال حضرت امام‌خمینی، خرداد ۱۳۷۵ش.
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهرى‏، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و شش، ۱۳۸۵ش.
* نجاتی، غلامرضا، تاریخ بیست ‌و پنج‌ساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
* هرمزی، فاطمه و فاطمه حاجیها و فروغ حریریان، سیر تطور مقررات و سازمان اجرایی کار در ایران، تهران، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* هلیدی، فرد، دیکتاتوری و توسعه سرمایه‌داری در ایران، ترجمه فضل‌الله نیک‌آیین، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
{{پایان}}
محمدهادی فلاح ـ پروین‌سادات قوامی

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۶

محی‌الدین حائری شیرازی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی، امام جمعه شیراز، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان رهبری.

معرفی و زندگی‌نامه

محمدصادق حائری شیرازی، معروف به محی‌الدین حائری شیرازی، در ۱۳۱۵ در شیراز زاده شد.[۱] پدرش عبدالحسین تنها فرزند محمدطاهر، در کربلا به دنیا آمد و پس از تحصیل، به حکم میرزامحمدتقی شیرازی به شیراز، موطن پدری خود بازگشت و تا آخرین روزهای زندگی به تدریس، تربیت طلاب علوم دینی و ارشاد مردم پرداخت. وی از مجتهدان وارسته، عارف، مبارز و دارای حاشیه بر عروةالوثقی بود.[۲] مادر وی از سادات و بانویی پارسا و شایسته بود که در دوران منع حجاب، از خانه بیرون نیامد.[۳] صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین پس از رحلت پدرش در ۱۳۳۰، تربیت و حمایت از محی‌الدین را بر عهده گرفت و برای وی جایگاه و حالت پدری داشت.[۴]

حائری شیرازی تحصیلات ابتدایی تا پایان دوره متوسطه را در شیراز گذراند و به مطالعه کتاب‌های داستانی، تاریخی و ادبیات روز علاقه‌مند بود.[۵] سیداحمد اثنی‌عشری از معلمان دوره ابتدایی وی، شاگردان را با دین آشنا می‌کرد و روش مبارزه با رژیم پهلوی را همراه با رویداد‌های زندگی خود، به شاگردانش می‌آموخت.[۶] وی در نوجوانی با «حاج‌مؤمن» و نیز محمداسماعیل دولابی از شاگردان محمدجواد انصاری همدانی که به شیراز آمده بود، آشنا شد و با همنشینی و گفتگو با آن دو تحت تأثیر شخصیت اخلاقی و عرفانی‌شان قرار گرفت.[۷] سیدحسین یعقوبی از شاگردان انصاری همدانی نیز از استادان اخلاق وی بود.[۸]

حائری شیرازی، پس از گذراندن دوره متوسطه در ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل در دانشگاه، به تهران رفت؛ ولی به سبب انتقاد از وضعیت دولت وقت به وسیله ماموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، دستگیر و از ادامه تحصیل محروم شد.[۹] وی پس از آن به فراگیری علوم دینی روی آورد و مقدمات را نزد پدر در شیراز و سطح را در مدارس منصوریه، سیدعلاءالدین حسین و آقاباباخان، نزد استادانی چون محمدعلی موحد، و تقریرات اصول میرزای قمی را از بهاءالدین محلاتی فرا گرفت و این دوره را در سه سال به پایان برد.[۱۰] پس از آن به حوزه علمیه قم رفت و شش ماه از درس خارج فقه سیدحسین بروجردی بهره برد و پس از درگذشت وی، از درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی، سیدمحمد محقق داماد، محمدعلی اراکی و میرزاهاشم آملی بهره گرفت.[۱۱]

ارتباط با امام‌خمینی

وی از تأثیر جدی امام‌خمینی بر زندگی و تغییر نظام ارزشی خود سخن گفته و از گفتار و رفتار ایشان با عنوان شاغول و معیار زندگی و مقتدای فکری خود یاد کرده است و در همه مسائل نگاه و رأی ایشان را بر نگاه خود مقدم داشته است.[۱۲] وی در حوزه قم افزون بر درس‌های حوزه، به تاریخ ملل، مسائل اقتصادی، کشاورزی، جامعه‌شناسی، تربیت و متون ادبیات فارسی به‌ویژه متون کهن ادبی، همچون گلستان، بوستان سعدی و دیوان حافظ علاقه داشت و چون با سه زبان عربی، انگلیسی و ترکی آشنایی کافی داشت، کتاب‌ها یا نوشته‌هایی که به این زبان‌ها بود، مطالعه می‌کرد.[۱۳]

حائری شیرازی در دوران تحصیل، نزد امام‌خمینی با اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های روشنگر ایشان آشنا شد؛[۱۴] همچنین همانند دیگر شاگردان تحت تأثیر نصایح اخلاقی ایشان قرار گرفت و به بهره‌گیری از ‌اندیشه‌های روشن و انقلابی ایشان پرداخت و قدم در عرصه فعالیت‌های سیاسی گذاشت.[۱۵] وی و دیگر شاگردان امام‌خمینی وظیفه خود می‌دانستند رجوع مردم به امام‌خمینی حفظ شود و ایشان تحت‌الشعاع دیگران قرار نگیرد؛ زیرا به اعتقاد وی فعالیت مثبت دیگران تنها در سایه ایشان امکان‌پذیر بود؛ اما رژیم پهلوی عکس آن رفتار می‌کرد و می‌خواست نامی و یادی از ایشان نباشد. او که در جلسات سودمند و مبارزاتی شیراز حضور داشت، خود نیز با تشکیل جلسات مذهبی و سیاسی برای جوانان، به مبارزات فکری و عقیدتی با رژیم پهلوی می‌پرداخت.[۱۶]

مبارزات

حائری شیرازی پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ آشکارا به عرصه مبارزات سیاسی وارد شد و به علت شدت تعلق خاطر به استاد، نتوانست در قم بماند و به شیراز بازگشت و مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی ادامه داد و طی جلسات گوناگونی که برای اقشار مختلف به‌ویژه جوانان در مسجد شمشیرگرها برگزار می‌کرد، مردم را با مسائل سیاسی روز، نقشه‌های استعمار، شخصیت امام‌خمینی و افکار ایشان آشنا می‌کرد و به ترویج مرجعیت ایشان می‌پرداخت.[۱۷] عوامل رژیم پهلوی برای وی و شرکت‌کنندگان در جلساتش محدودیت‌هایی فراهم آوردند. برخی از افراد را دستگیر، بازداشت و شکنجه کردند و جلسات را به‌تدریج تعطیل کردند. در این دوران مسجد شمشیرگرها از مراکز مهم فعالیت‌های انقلابی و از محورهای مبارزات در شیراز شده بود[۱۸] و برای آینده انقلاب نیروهای مؤثری تربیت کرد.[۱۹]

حائری شیرازی در ۱۳۴۵ به سبب تهیه نوار سخنرانی امام‌خمینی از قم و کشف آن در خانه برادر بزرگش صدرالدین، برای نخستین بار مدتی زندانی شد.[۲۰] مهم‌ترین اقدام وی در زندان مناظره فکری با کمونیست‌ها بود؛ اما وقتی از هدایت آنان ناامید شد، حتی از دست‌دادن با آنان پرهیز کرد و آنان را ناپاک شمرد.[۲۱] وی همچنین در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد.[۲۲] او پس از آزادی از زندان در مبارزه با رژیم پهلوی جدی‌تر شد و بر شمار سخنرانی‌های خود افزود و همچنان ارتباط خود را با دانشجویان و جوانان حفظ کرد.[۲۳]

پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹، حائری شیرازی در تثبیت و ترویج مرجعیت امام‌خمینی همراه با علمای شیراز فعالیت می‌کرد. در نامه ساواک فارس، خطاب به رئیس ساواک، از تأیید مرجعیت امام‌خمینی به دست سیدعبدالحسین دستغیب، سیداحمد پیشوا، سیدکرامت‌الله ملک‌حسینى، صدرالدین حائری شیرازی و محی‌الدین حائرى شیرازی گزارش شده است.[۲۴] حائری شیرازی از سال ۱۳۵۰ میان قم و شیراز در رفت ‌و آمد بود و در مدرسه حقانی (منتظریه)، مکتب توحید (خواهران) و مدرسه رضویه، مباحث جامعه‌شناختی و مسائل تربیتی به‌ویژه نهج‌ البلاغه را تدریس می‌کرد.[۲۵]. وی این دوره از زندگی خود، یعنی تدریس در حوزه‌های علمیه را از پرثمرترین مقاطع زندگی خود دانسته که به نیرو سازی برای انقلاب پرداخته است.[۲۶]

حائرى شیرازى در سال ۱۳۵۱ به دلیل فعالیت‌های مبارزاتی از سوی رژیم از سخنرانی منع شد و مدتی پس از آن به علت برگزاری جلساتی برای ارشاد مردم در خانه‌اش،[۲۷] شش ماه به شهر فومن تبعید گردید. در فومن زبان گیلکى را فرا گرفت و بسیاری از جوانان آن شهر را با ‌اندیشه‌هاى انقلابی و اوضاع جامعه آشنا کرد.[۲۸]. پس از تبعید، به قم رفت؛ مدت‌ها ساواک در جستجوى وی بود.[۲۹] پس از بازگشت به شیراز، شماری از مبارزان و دوستان به دیدار وی رفتند و ساواک همگی ازجمله خود وی را دستگیر کرد و به کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاد.[۳۰] وی در زندان شکنجه‌های بسیار شد و ازجمله گرفتار ناراحتی و سنگینی گوش شد؛ با این حال، برخی شکنجه‌گران تحت تأثیر او قرار گرفتند.[۳۱]

در سال‌های ۱۳۵۴ ـ ۱۳۵۶ بیشتر اقدامات حائری شیرازی، همانند دیگر روحانیان شیراز صرف سازمان‌دادن به مبارزات مردمی و آشکارکردن ماهیت رژیم پهلوی بود. مراسمی با حضور روحانیان شیراز در ۲/۸/۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی برگزار شد که همه روحانیان، ازجمله حائری شیرازی در آن حضور داشتند و به درگیری و تظاهرات انجامید.[۳۲] وی در جریان حمله رژیم پهلوی به مسجد جامع شیراز در ۱۹/۵/۱۳۵۷ حضور داشت و پس از آن، از اقدام رژیم در سرکوب مبارزان انتقاد کرد.[۳۳] امام‌خمینی نیز در نامه‌اى از پاریس به سیدمرتضی پسندیده، لزوم رسیدگى به بعضى زندانیان و جویا شدن از حال آنان یا خویشاوندان آنان ازجمله سیدعبدالحسین دستغیب و حائرى شیرازى را یادآور شد.[۳۴]

فعالیت‌ها پس از انقلاب

حائرى شیرازی پس از پیروزى انقلاب اسلامی مدتی به تدریس در دانشکده الهیات و دیگر مراکز فرهنگی تهران پرداخت.[۳۵] وی در تدریس از مثال‌ها و نمونه‌های محسوس در طبیعت استفاده می‌کرد و مخاطب او از هر قشری که بود، از آموزه‌های وی بهره‌مند می‌شد.[۳۶] وی نماینده امام‌خمینی در ارتش بود[۳۷] و پس از تسخیر سفارت امریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، مباحث ولایت فقیه و اخلاق اسلامی را برای آنان تدریس کرد.[۳۸] وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم شیراز انتخاب گردید و در مجلس به عنوان رئیس کمیسیون اصل نود به انجام وظایف قانونى پرداخت.[۳۹] نمایندگی دوره‌های اول، دوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان فارس از دیگر مسئولیت‌های اوست.[۴۰]

حائری شیرازی پس از شهادت سیدعبدالحسین دستغیب در بیستم آذر ۱۳۶۰ در ۱۰/۱۰/۱۳۶۰ طى حکمى از سوی امام‌خمینی به امامت جمعه شیراز[۴۱] و پس از آن به نمایندگی ولى فقیه در استان فارس،[۴۲] منصوب شد. اختلافات و قضایای میان علمای برجسته شیراز در سال ۱۳۶۴ سبب شد امام‌خمینی، احمد جنتی را برای رفع و حل آن به شیراز بفرستد و از حائرى شیرازی نیز خواست با همراهى هیئت اعزامی در رفع اختلافات بکوشد؛[۴۳] اما این اعزام نتیجه مطلوبی نداشت و امام‌خمینی حل این مسئله را به حسینعلی منتظری واگذار کرد و منتظری با تشکیل شورایی از سیدعلی‌محمد دستغیب، سیدعلی‌اصغر دستغیب، سیدهاشم دستغیب و رسول منتجب‌نیا و حائری شیرازی، یادآور شد تصمیمات مربوط به نمایندگی ولی فقیه در این استان را این شورا بگیرد و نماز جمعه را افراد یادشده به نوبت بخوانند. حائری شیرازی با اینکه این حکمیت را قبول نداشت، پذیرفت؛ ولی به سیدهاشم رسولی محلاتی از اعضای دفتر امام‌خمینی خاطرنشان کرد اگر اوضاع به همین شکل پیش رود، استعفا خواهد کرد. با انتقال سخنان وی به امام‌خمینی، ایشان شورای تشکیل‌شده را رد کرد و به وی پیام داد خود به نماز جمعه ادامه دهد.[۴۴]

حائرى شیرازی با استقرار در شیراز، تلاش‌هاى همه‌جانبه‌اى در حوزه‌هاى دینى و فرهنگى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى سامان داد و طرح‌هاى مفیدی براى جذب جوانان و فعّال‌کردن ستادهاى برگزارى نماز جمعه در استان و استان‌هاى مجاور و جنوب کشور ارائه کرد؛ ازجمله هر از چندى اقدام به برگزارى گردهمایی‌هاى منطقه‌اى کرد و از امامان جمعه استان فارس و استان‌هاى مجاور دعوت کرد مشکلات و مسائل فرهنگى، اجتماعى و سیاسى مناطق خود را در این اجتماعات مطرح کنند و با مشورت به راهکارهاى مناسب دست یابند.[۴۵] از دیگر فعالیت‌هاى وی حضور چشمگیر در مناطق جنگى در دوران دفاع مقدس بود. وى بارها به جبهه رفت[۴۶] و ضمن ارتباط با رزمندگان سخنرانى‌های بسیاری در جبهه داشت. تصریح فرماندهانی چون علی صیاد شیرازى، ابراهیم همّت و سیدرحیم صفوى به استفاده معنوى مسئولان از حائری و خاطرات خوش رزمندگان سپاه پاسداران و ارتش از وى، گویاى آثار فراوان این حضور است.[۴۷] حائری شیرازی در بهمن ۱۳۸۷ از سمت امامت جمعه کناره‌گیری کرد و فعالیت‌های علمی خود را در حوزه علمیه قم پی گرفت.[۴۸]

(ببینید: علی صیاد شیرازی)

آثار

از حائری شیرازی آثار پرشماری در مسائل متنوع اسلامی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است.[۴۹] انسان الهى، انسان‌شناسى، با على در صحرا، تمثیلات (۸ جلد)، تفسیر سوره حمد، تربیت کودکان، حافظ سرّ، درس سحر، در سایه‌سار وحى، ولایت فقیه انتخابى یا انتصابى، و ولایت فقیه، ازجمله کتاب‌های وی می‌باشند.[۵۰]

درگذشت

حائرى در ۲۹/۹/۱۳۹۶ در ۸۱سالگی در قم درگذشت[۵۱] و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد. وی در سال ۱۳۴۸ با دختر سیدنورالدین حسینى شیرازى از علمای مبارز شیراز ازدواج کرد[۵۲] و ثمره آن شش پسر و یک دختر است. از میان پسران دو تن به تحصیلات حوزوى اشتغال دارند.[۵۳]

صدرالدین حائری شیرازی

صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین حائری شیرازی، در سال ۱۳۰۹ در شیراز زاده شد. درس‌های مقدماتی حوزه را در شیراز نزد پدر فرا گرفت و سپس به قم رفت و دوره سطح را از سیدمهدی روحانی، حسین نوری همدانی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فرا گرفت و در درس خارج فقه و اصول بروجردی و میرزا‌هاشم آملی و امام‌خمینی حاضر شد و همزمان از درس تفسیر و فلسفه سیدمحمدحسین طباطبایی استفاده کرد و در عرفان و سیر و سلوک نیز از محمدجواد انصاری همدانی بهره برد؛[۵۴] سپس با مهاجرت به نجف از استادان و مراجع بزرگ وقت بهره گرفت.[۵۵] وی از علمای برجسته شیراز و از نظر مبارزاتی هم‌ردیف بهاءالدین محلاتی[۵۶] و سیدعبدالحسین دستغیب بود. وی در جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی فعال و در ارتباط نزدیک با روحانیان انقلابی، ازجمله عبدالرحیم ربانی شیرازی،[۵۷] سیدعلی خامنه‌ای و دیگر روحانیان مبارز[۵۸] بود. وی با خامنه‌ای گروه و جریانی به نام بعثت راه‌اندازی کردند تا ‌اندیشه‌های امام‌خمینی مکتوب و عرضه شود.[۵۹] او مورد اعتماد امام‌خمینی بود و ایشان در سال ۱۳۴۶ با شناختی که خود از او داشت، در امور حسبیه به وی اجازه تصدی داد [۶۰]

صدرالدین از آغاز مبارزات با امام‌خمینی همراه شد و حمایت‌های خود ازجمله اعلامیه‌های دفاع از راه ایشان را بارها امضا کرد.[۶۱] وی همراه محلاتی به دستگیری ایشان در ۱۵ خرداد اعتراض کرد. پس از دستگیری محلاتی، در همان روز روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین به این بازداشت نیز اعتراض کردند که تظاهرات گسترده و بازداشت‌هایی در پی داشت.[۶۲] پس از مهاجرت علمای تراز اول و مراجع تقلید در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، او نیز نه تنها در شمار علمای مهاجر بود و دیگران را نیز به مهاجرت فراخواند و در تهران نیز فعال بود.[۶۳] وی پس از انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف، در تلگرامی ورود ایشان به نجف را التیام‌بخش دل‌ها دانست.[۶۴] وی روحانیان بسیاری ازجمله برادر خود محی‌الدین را به میدان مبارزه کشاند. او با سیدعلی اندرزگو ارتباط داشت و خانه وی یکی از پناهگاه‌های اندرزگو بود و به همین دلیل نیز دستگیر و شکنجه‌های بسیار شد و یک چشم او آسیب دید.[۶۵]

(ببینید: بهاءالدین محلاتی)

مرکز فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین مسجد سپهسالار (امام‌خمینی) در شیراز بود. رژیم پهلوی برای محدودکردن وی، هیئت امنایی برای این مسجد تعیین کرد؛ اما وی به این کار اعتراض و مسجد را ترک کرد و در نماز جماعت حاضر نشد و اعلامیه‌ای بر ضد رژیم صادر کرد و در آن به اقدامات دولت ازجمله تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد.[۶۶] وی ازجمله عالمان و مبارزان و یاران امام‌خمینی بود که پیش از انقلاب یا در تبعید یا در زندان بودند؛[۶۷] ازجمله در تیر ۱۳۴۷ به گنبد کاووس تبعید شد.[۶۸] او پس از یک سال تبعید، به شیراز بازگشت و دوباره به مبارزه خود ادامه داد و به همین دلیل، از سخنرانی منع شد. پس از فوت مرجع تقلی وقت، سیدمحسن حکیم همگام با دیگر روحانیان شیراز، ضمن ارسال تسلیتی به امام‌خمینی،[۶۹] از مرجعیت ایشان حمایت کرد.[۷۰]. وی در ۳۰/۱/۱۳۵۲ با برادرش محی‌الدین و دوازده تن دیگر که در خانه آنان بودند، بازداشت شدند.[۷۱] همچنین وی پس از آن به همراه ربانی شیرازی نیز بازداشت و زندانی شد و در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد.[۷۲]

از سوی دیگر، یکی از فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین پشتیبانی از دیگر مبارزان انقلابی در سراسر کشور،[۷۳] همچنین تدارک گسترده برای حمایت از دستگیرشدگان و جلوگیری از اعدام جوانان مبارز مسلمان[۷۴] و همکاری نزدیک با ربانی شیرازی در کمک‌رساندن به خانواده‌های زندانیان سیاسی[۷۵] بود. شرکت در مجالس بزرگداشت سیدمصطفی خمینی در سال ۱۳۵۶ و سخنرانی‌های پی‌درپی برای افشای ماهیت رژیم پهلوی، از دیگر اقدامات وی است.[۷۶] وی پس از سرکوب مبارزات مردم شیراز به دست رژیم پهلوی و فاجعه خونین و کشتار مردم در مسجد جامع نو شیراز در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷، همراه با دیگر روحانیان شیراز به‌شدت از این اقدام انتقاد کردند و با صدور اعلامیه‌هایی عزای عمومی اعلام کردند.[۷۷] امام‌خمینی در ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ضمن فرستادن نامه‌ای خطاب به روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین حائری شیرازی، از آنان خواست مردم را علیه رژیم پهلوی بسیج کنند و از طریق وعظ و خطابه مردم را به تظاهرات خیابانی، نشر اعلامیه، در اختیار گرفتن جراید و تماس با سازمان‌های بی‌طرف خارجی تشویق کرده، هر اقدامی که برای رسیدن به این هدف لازم است، انجام دهند.[۷۸] روحانیان پس از این پیام به مبارزه بیشتر دلگرم شدند و صدرالدین از روحانیان سرشناس خواست فهرست افراد مضروب و شهید تظاهرات را تهیه کنند تا به خارج از کشور فرستاده شود.[۷۹]

صدرالدین حائری شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با درخواست خود و موافقت امام‌خمینی وارد کارهای اجرایی نشد و با اجازه‌هایی که از ایشان داشت، امور حوزه‌های علمیه استان فارس و استان‌های مجاور مانند بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد را پی‌گیری می‌کرد.[۸۰] وی در ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ در ۷۴سالگی درگذشت و در قم، صحن فاطمه معصومه(س) در کنار مزار اسماعیل دولابی به خاک سپرده شد شد.[۸۱] وی دارای چهار دختر و دو پسر روحانی است.

پانویس

  1. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷.
  2. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷ ـ ۱۲۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۶ ـ ۷ و ۱۶؛ آزادی فقیه، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، ۲۰.
  3. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۲.
  4. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۱۰.
  5. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۵ ـ ۱۶.
  6. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۷؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  7. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۷ ـ ۸؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۶؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.
  8. حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.
  9. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۸ ـ ۹.
  10. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۱؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰ ۱۱.
  11. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۵.
  12. حائری، خبرگان ملت، ۲/۱۳۳ ـ ۱۳۵.
  13. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  14. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱.
  15. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱ ـ ۱۴۲؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  16. مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  17. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۹ و ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  18. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  19. حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.
  20. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  21. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.
  22. دستغیب، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، ۲۰.
  23. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۲۶۱.
  24. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲ و ۱۰/۹۲.
  25. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  26. حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.
  27. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.
  28. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  29. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  30. ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۲۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.
  31. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.
  32. مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۱ ـ ۱۲.
  33. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.
  34. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۴/۲۸۰.
  35. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.
  36. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  37. ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷.
  38. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵.
  39. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری، حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶.
  40. مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹.
  41. امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۵/۴۶۱.
  42. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  43. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۹/۳۰۶.
  44. حائری، شهاب الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۶ ـ ۱۲۷.
  45. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  46. روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ۹۳.
  47. روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ ۹۳؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  48. مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  49. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  50. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش؛ شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۹.
  51. شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳.
  52. ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.
  53. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۸.
  54. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  55. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.
  56. حیدری،حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.
  57. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰ ـ ۹۱.
  58. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  59. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  60. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱/۴۷۸.
  61. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۱۲۵ ـ ۱۲۶ و ۲۵۹؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  62. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.
  63. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۴۲۴؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  64. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۱۹۵.
  65. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۰؛ حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۶ ـ ۱۳۸؛ کاظم‌زاده، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۳۱ ـ ۳۲.
  66. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.
  67. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸؛ ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.
  68. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۴۶۸.
  69. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۵.
  70. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۸۱۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲.
  71. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.
  72. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.
  73. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۶.
  74. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۷.
  75. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۳۳۰.
  76. مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۲؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.
  77. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۵۸ ـ ۳۵۹.
  78. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.
  79. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.
  80. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  81. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

منابع

  • آزادی فقیه، مریم، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • حائری شیرازی، صدر‌الدین، نقش علامه تهرانی در پایه‌گذاری انقلاب در میان مردم، پایگاه اطلاع‌رسانی عرفان و حکمت در پرتو قرآن وعترت تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات، ۱۵/۱۰/۱۳۹۸ش.
  • حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، چاپ‌شده در خبرگان ملت، تهران، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • حائری شیرازی، محمدصادق، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
  • حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • حوزه، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ۴/۱۱/۱۳۹۷ش.
  • حیدری، سلیمان، حائری شیرازی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • دستغیب، سیدعلی‌اصغر، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۳۷۷۱ش.
  • ذو‌الانوار، سیدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • ربانی شیرازی، عبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، شرح مبارزات حضرت آیت‌الله‌ شیخ‌عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • روزی‌طلب، محمدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • سلمانی آرانی، حبیب‌‎الله، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  • شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • کاظم‌زاده، مجتبی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • مدرسی، سیدمحمدکاظم و میرزامحمد، کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، انتشارات صحیفه خرد، چاپ دوم، ۱۳۹۶ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.