کاربر:Salehi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: واگردانی دستی
 
(۴۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''کلام الهی'''، ایجاد الفاظ یا اظهار آنچه در [[غیب]] است از ناحیه [[حق‌تعالی]].
محی‌الدین حائری شیرازی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی، امام جمعه شیراز، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو [[مجلس خبرگان رهبری]].  


==مفهوم‌شناسی==
==معرفی و زندگی‌نامه==
کلام به نطق قابل فهم<ref>ابن‌‏فارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۱۳۱.</ref> و پی‌درپی و انتقال‌دهنده معنا<ref>فیومى، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۵۳۹.</ref> گفته می‌شود. کلام الهی در اصطلاح علم کلام به معنای قائم به ذات<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۱/۲۱۴.</ref> یا ایجاد الفاظ یا اصوات در خارج از ناحیه حق‌تعالی است<ref>قاضی‌عبدالجبار، المغنی، ۷/۱۲؛ حلی، کشف المراد، ۲۸۹.</ref> و در اصطلاح فلسفی و عرفانی به معنای اظهار کلمات وجودی مکنون در ذات حق، به واسطه [[نفس رحمانی]]<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۸۱؛ سبزواری، شرح مثنوی، ۱/۱۴۰؛ فاضل تونی، مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی، ۲۲۰.</ref> یا تجلی حاصل از تعلق صفت [[اراده]] و [[قدرت]]، برای اظهار و ایجاد آنچه در مرتبه غیب است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۵.</ref> و یا اظهار معانی است که بندگان خاص او از طریق [[وحی]] و مکالمه یا مانند آن درک می‌کنند.<ref>جیلی، الانسان الکامل، ۸۸.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز کلام الهی را تجلی و اظهار کلمات وجود به [[فیض اقدس]]، در مرتبه [[احدیت و واحدیت|احدیت]] و همچنین تجلی به [[فیض مقدس]]، در مقام [[احدیت و واحدیت|واحدیت]] که حاصل تعلق اراده و قدرت او بر ایجاد و اظهار آنچه در غیب است، می‌داند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref>
محمدصادق حائری شیرازی، معروف به محی‌الدین حائری شیرازی، در ۱۳۱۵ در [[شیراز]] زاده شد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷.</ref> پدرش عبدالحسین تنها فرزند محمدطاهر، در [[کربلا]] به دنیا آمد و پس از تحصیل، به حکم [[میرزامحمدتقی شیرازی]] به شیراز، موطن پدری خود بازگشت و تا آخرین روزهای زندگی به تدریس، تربیت طلاب علوم دینی و ارشاد مردم پرداخت. وی از مجتهدان وارسته، عارف، مبارز و دارای حاشیه بر عروةالوثقی بود.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷ ـ ۱۲۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۶ ـ ۷ و ۱۶؛ آزادی فقیه، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، ۲۰.</ref> مادر وی از سادات و بانویی پارسا و شایسته بود که در دوران منع حجاب، از خانه بیرون نیامد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۲.</ref> صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین پس از رحلت پدرش در ۱۳۳۰، تربیت و حمایت از محی‌الدین را بر عهده گرفت و برای وی جایگاه و حالت پدری داشت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۱۰.</ref>


از واژگان مرتبط با کلام، تکلم<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۶/۱۵۸.</ref> و قول و کتاب است. به اعتقاد امام‌خمینی کلام و تکلم دارای دو معنا هستند و فرق آنها اعتباری است. مفهوم مشترک میان این دو معنا را از آن جهت که صوت و منفصل و متموج در هوا است، کلام گویند و از آن جهت که از شخص صادر شده و قائم به اوست، تکلم گویند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۱.</ref> فرق کلام با قول در این است که کلام خود به تنهایی معنای کاملی را می‌رساند؛ ولی قول ممکن است جزئی از یک کلام باشد و معنای تامی را نرساند.<ref>زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۱۷/۶۲۳.</ref> گاهی کلام مترادف «قول» به‌ کار می‌رود؛ اما برخی در فرق این دو بر این باورند که قول بر خلاف کلام قابل [[تحریف]] و تغییر است؛ از این ‌جهت، [[قرآن]] کلام ‌الله است نه قول‌ الله؛<ref>ابن‌‌منظور، لسان العرب، ۱۲/۵۲۳.</ref> اما فرق آن با کتاب در این است که کتاب آن چیزی است که در آن نگارش می‌شود<ref>ابن‌‌منظور، لسان العرب، ۱/۶۹۸.</ref> ولی کلام صوتی است که شنیده می‌شود<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۷۲۲.</ref> و فرق کلام الهی با کتاب او در این است که کلام از عالم امر است و کتاب از عالم خلق<ref>ملاصدرا، المشاعر، ۵۷.</ref> و کلام بسیط و کتاب مرکب است؛ همچنین کلام نسخ‌بردار نیست؛ ولی ممکن است کتاب منسوخ شود.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۶.</ref>
حائری شیرازی تحصیلات ابتدایی تا پایان دوره متوسطه را در شیراز گذراند و به مطالعه کتاب‌های داستانی، تاریخی و ادبیات روز علاقه‌مند بود.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۵ ـ ۱۶.</ref> سیداحمد اثنی‌عشری از معلمان دوره ابتدایی وی، شاگردان را با دین آشنا می‌کرد و روش مبارزه با رژیم پهلوی را همراه با رویداد‌های زندگی خود، به شاگردانش می‌آموخت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۷؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> وی در نوجوانی با «حاج‌مؤمن» و نیز محمداسماعیل دولابی از شاگردان [[محمدجواد انصاری همدانی]] که به شیراز آمده بود، آشنا شد و با همنشینی و گفتگو با آن دو تحت تأثیر شخصیت اخلاقی و عرفانی‌شان قرار گرفت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۷ ـ ۸؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۶؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.</ref> سیدحسین یعقوبی از شاگردان انصاری همدانی نیز از استادان اخلاق وی بود.<ref>حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.</ref>  


==پیشینه==
حائری شیرازی، پس از گذراندن دوره متوسطه در ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل در دانشگاه، به تهران رفت؛ ولی به سبب انتقاد از وضعیت دولت وقت به وسیله ماموران [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک)، دستگیر و از ادامه تحصیل محروم شد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۸ ـ ۹.</ref> وی پس از آن به فراگیری علوم دینی روی آورد و مقدمات را نزد پدر در شیراز و سطح را در مدارس منصوریه، سیدعلاءالدین حسین و آقاباباخان، نزد استادانی چون محمدعلی موحد، و تقریرات اصول میرزای قمی را از [[بهاءالدین محلاتی]] فرا گرفت و این دوره را در سه سال به پایان برد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۱؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰ ۱۱.</ref> پس از آن به [[حوزه علمیه قم]] رفت و شش ماه از درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]] بهره برد و پس از درگذشت وی، از درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[محمدعلی اراکی]] و [[میرزاهاشم آملی]] بهره گرفت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۵.</ref>
یکی از مباحث مورد توجه دانشمندان، بحث از کلام الهی است. اصل سخن‌گفتن و تکلم خداوند، از موضوعات قطعی میان [[مسلمانان]]،<ref>طوسی، تجرید الاعتقاد، ۶۰؛ حلی، کشف المراد، ۲۸۹.</ref> بلکه در تمام [[ادیان آسمانی]] است که قابل انکار نیست؛<ref>ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۴۵.</ref> چنان‌که در [[تورات]] از تکلم خداوند با [[آدم(ع)]]<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱، ۲۸ و ب۳، ۸ ـ ۱۲.</ref> و [[موسی(ع)]]<ref>کتاب مقدس، خروج، ب۳، ۴ ـ ۶ و ب۴، ۱ ـ ۱۷.</ref> خبر داده است. [[یهودیان]] معتقدند [[خداوند]] از طریق [[نبوتِ پیامبران]] با انسان‌ها ارتباط برقرار کرده و موسی کلیم‌الله(ع) بزرگ‌ترین پیامبری بود که خداوند به صورت مستقیم با وی تکلم کرده است.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۸۴.</ref> [[مسیحیان]] معتقدند خداوند در [[کتاب مقدس]] با بشر تکلم کرده است.<ref>فغالی، المحیط الجامع فی الکتاب المقدس و الشرق القدیم، ۱۶۱.</ref> در قرآن کریم، تکلم خداوند با [[فرشتگان]]<ref>بقره، ۳۰؛ حجر، ۲۸.</ref> و [[پیامبران]]<ref>نساء، ۱۶۴؛ اعراف، ۱۴۳.</ref> ذکر شده است. در برخی [[روایات]] کلام الهی به فعل او تفسیر شده است.<ref>نهج البلاغه، خ۲۲۸، ۳۴۰.</ref>


[[کلام|متکلمان]] از دیرباز درباره کلام الهی بحث کرده‌اند و آن را جزو هشت صفت جمالیِ ثبوتی خداوند قرار داده‌اند.<ref>شبر، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ‏ ۱/۴۱؛ سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ۱/۸۳.</ref> این بحث با مطرح‌شدن نظریه خلق قرآن، شتابی فراوان گرفت.<ref>بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی، ۱/۱۹۰.</ref> [[معتزله]] قائل به مخلوق و حادث‌بودن قرآن‌اند<ref>قاضی‎‌عبدالجبار، المغنی، ۷/۳ و ۲۰۸.</ref> و [[اشاعره]] آن را قدیم می‌دانند.<ref>اشعری، اللمع فی الرد علی اهل الزیغ والبدع، ۳۳ ـ ۴۳.</ref> برخی بر این باورند که وجه نام‌گذاری [[علم کلام]]، به جهت بحث از کلام الهی و بحث از [[حدوث و قدم]] آن در میان [[اندیشمندان اسلامی]] بوده است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱/۱۶۴؛ امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۳.</ref>
== ارتباط با امام‌خمینی ==
وی از تأثیر جدی [[امام‌خمینی]] بر زندگی و تغییر نظام ارزشی خود سخن گفته و از گفتار و رفتار ایشان با عنوان شاغول و معیار زندگی و مقتدای فکری خود یاد کرده است و در همه مسائل نگاه و رأی ایشان را بر نگاه خود مقدم داشته است.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۲/۱۳۳ ـ ۱۳۵.</ref> وی در حوزه قم افزون بر درس‌های حوزه، به تاریخ ملل، مسائل اقتصادی، کشاورزی، جامعه‌شناسی، تربیت و متون ادبیات فارسی به‌ویژه متون کهن ادبی، همچون گلستان، بوستان سعدی و دیوان حافظ علاقه داشت و چون با سه زبان عربی، انگلیسی و ترکی آشنایی کافی داشت، کتاب‌ها یا نوشته‌هایی که به این زبان‌ها بود، مطالعه می‌کرد.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref>


ازجمله مباحث مهمی که در کلام الهی به آن توجه شده، اعتقاد به کلام نفسی است که اشاعره به آن معتقدند<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۴۰.</ref> و معتزله و امامیه آن را نمی‌پذیرند.<ref>مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل‌الرسول(ص)، ۷/۲۱۶؛ سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ۱/۱۸۹ ـ ۱۹۱.</ref> [[عرفا]] نیز کلام الهی را از امهات صفات الهی می‌دانند که دارای احاطه تام و شمول کلی است.<ref>کاشانی، عبدالرزاق، شرح فصوص الحکم، ۵؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۰۹.</ref> آنان کلام الهی را همان تجلی حق و همه عالم را کلمات او می‌دانند که دارای مراتبی‌ است؛<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۷۰.</ref> اما قرآن را به عنوان کلام الهی، مخلوق و حادث نمی‌دانند<ref>کلاباذی، کتاب التعرف، ۳۹.</ref> و دعوای مخلوق‌بودن و حادث‌بودن را دعوای لفظی می‌دانند.<ref>← کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایه، ۳۵ ـ ۳۷.</ref> [[فلاسفه]] کلام الهی را همان افعال حق و کلمات تامات تفسیر می‌کنند؛<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۵۲؛ سبزواری، شرح الاسماء، ۴۹۵ و ۵۵۹.</ref> به این معنا که کلام الهی، انشای کلمات وجودی و انزال آیات الهی در لباس الفاظ و عبارات است.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۵۲؛ ملاصدرا، المشاعر، ۵۷.</ref>
حائری شیرازی در دوران تحصیل، نزد امام‌خمینی با اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های روشنگر ایشان آشنا شد؛<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱.</ref> همچنین همانند دیگر شاگردان تحت تأثیر نصایح اخلاقی ایشان قرار گرفت و به بهره‌گیری از ‌اندیشه‌های روشن و انقلابی ایشان پرداخت و قدم در عرصه فعالیت‌های سیاسی گذاشت.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱ ـ ۱۴۲؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref> وی و دیگر شاگردان امام‌خمینی وظیفه خود می‌دانستند رجوع مردم به امام‌خمینی حفظ شود و ایشان تحت‌الشعاع دیگران قرار نگیرد؛ زیرا به اعتقاد وی فعالیت مثبت دیگران تنها در سایه ایشان امکان‌پذیر بود؛ اما رژیم پهلوی عکس آن رفتار می‌کرد و می‌خواست نامی و یادی از ایشان نباشد. او که در جلسات سودمند و مبارزاتی شیراز حضور داشت، خود نیز با تشکیل جلسات مذهبی و سیاسی برای جوانان، به مبارزات فکری و عقیدتی با رژیم پهلوی می‌پرداخت.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref>


امام‌خمینی به بحث کلام الهی اهتمام فراوانی داشته و در آثار خود به حقیقت کلام الهی، مراتب و اقسام آن پرداخته<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۳؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۶۴ و ۲۷۵.</ref> و نظریه اشاعره و معتزله را تحلیل و بررسی و نقد کرده است.<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۴ ـ ۱۹.</ref>
== مبارزات ==
==حقیقت کلام الهی==
حائری شیرازی پس از تبعید امام‌خمینی به [[ترکیه]] در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ آشکارا به عرصه مبارزات سیاسی وارد شد و به علت شدت تعلق خاطر به استاد، نتوانست در [[قم]] بماند و به شیراز بازگشت و مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی ادامه داد و طی جلسات گوناگونی که برای اقشار مختلف به‌ویژه جوانان در مسجد شمشیرگرها برگزار می‌کرد، مردم را با مسائل سیاسی روز، نقشه‌های استعمار، شخصیت امام‌خمینی و افکار ایشان آشنا می‌کرد و به ترویج مرجعیت ایشان می‌پرداخت.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۹ و ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> عوامل رژیم پهلوی برای وی و شرکت‌کنندگان در جلساتش محدودیت‌هایی فراهم آوردند. برخی از افراد را دستگیر، بازداشت و شکنجه کردند و جلسات را به‌تدریج تعطیل کردند. در این دوران مسجد شمشیرگرها از مراکز مهم فعالیت‌های انقلابی و از محورهای مبارزات در شیراز شده بود<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> و برای آینده انقلاب نیروهای مؤثری تربیت کرد.<ref>حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.</ref>
درباره حقیقت کلام الهی میان فرقه‌های کلامی و فلسفی اختلاف نظر وجود دارد. متکلمان معتزلی و امامیه کلام خداوند را از صفات فعلی می‌دانند که حادث و قائم به غیر است و تکلم خداوند را به وسیله ایجاد اصوات و حروف، در محلی از قبیل [[لوح محفوظ]] یا [[جبریل]] و یا قلب پیامبر(ص) می‌دانند.<ref>قاضی‏‌عبدالجبار، شرح الاصول، ۳۵۷ ـ ۳۵۹؛ حلی، معارج الفهم، ۳۰۷ ـ ۳۱۲.</ref> در برابر، [[اهل حدیث]] و [[حنابله]] کلام خداوند را از قسم حروف و اصوات می‌دانند که قائم به ذات است.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۹۱ ـ ۹۳.</ref> اشاعره با ایجاد تلفیق میان دیدگاه‌ حنبلی و معتزلی، حقیقت کلام را معانی قائم به ذات می‌دانند که نه حرف و نه صوت‌اند،<ref>آمدی، غایة المرام فی علم الکلام، ۸۷ ـ ۸۸.</ref> بلکه حقیقتی غیبی در نفس متکلم است که الفاظ و کلمات از آن معنا حکایت می‌کنند.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۹۳؛ بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی، ۱/۷۸۳.</ref> طبق معنای اول قیام کلام به حق‌تعالی قیامی صدوری و طبق دو معنای اخیر، قیامی حلولی است.


[[امام‌خمینی]] نظر متکلمان معتزلی و اشعری و نظر برخی از امامیه را در حقیقت کلام الهی نمی‌پذیرد و معتقد است لازمه سخن معتزله و بعضی از امامیه (که خداوند را به سبب ایجاد کلام در اشیایی مثل درخت و غیره متکلم می‌گویند) این است که تجدد و تغیر در ذات الهی راه یابد<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۵ ـ ۱۸.</ref> و گفته اشاعره (که کلام را معنایی قائم به ذات حق در ازل می‌دانند) نیز مستلزم نقص، ترکیب و قوه در حق‌تعالی و انقلاب وجوب ذاتی حق‌تعالی به امکان ذاتی و ماهیت‌دار بودن حق است.<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۹.</ref>
حائری شیرازی در ۱۳۴۵ به سبب تهیه نوار سخنرانی امام‌خمینی از قم و کشف آن در خانه برادر بزرگش صدرالدین، برای نخستین بار مدتی زندانی شد.<ref>حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref> مهم‌ترین اقدام وی در زندان مناظره فکری با [[مارکسیسم|کمونیست‌ها]] بود؛ اما وقتی از هدایت آنان ناامید شد، حتی از دست‌دادن با آنان پرهیز کرد و آنان را ناپاک شمرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.</ref> وی همچنین در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد.<ref>دستغیب، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، ۲۰.</ref> او پس از آزادی از زندان در مبارزه با رژیم پهلوی جدی‌تر شد و بر شمار سخنرانی‌های خود افزود و همچنان ارتباط خود را با دانشجویان و جوانان حفظ کرد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۲۶۱.</ref>  


فلاسفه معتقدند کلام خداوند ایجاد و ابداع ممکنات<ref>اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳/۵۱۷.</ref> و انشای کلمات تامات و انزال آیات در لباس الفاظ و عبارات<ref>ملاصدرا، المشاعر، ۵۷؛ ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۵۷.</ref> است که در حقیقت، کمال اظهار مکنونات است. طبق این نظر، در حقیقت تکلم، وجود اصوات و حروف شرط نیست؛ زیرا حقیقت تکلم، القای کلام معنوی به قلب مستمع است.<ref>ملاصدرا، اسرار الآیات، ۵۵ ـ ۵۶؛ ملاصدرا، المظاهر الالهیه، ۶۱.</ref> اهل معرفت نیز با اذعان به حقیقت کلام الهی<ref>جیلی، الانسان الکامل، ۸۸؛ ابن‌ترکه، شرح فصوص الحکم، ۱/۳۷۴.</ref> عالم را صورت کلام الهی می‌دانند که حق‌تعالی به واسطه [[نفس رحمانی]] آن را اظهار کرده است. بر این اساس اعیان عالم، مخاطب این کلام‌اند و از باطن به ظاهر آمده‌اند.<ref>جندی، شرح فصوص‌ الحکم، ۳۰۳.</ref>
پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، [[سیدمحسن حکیم]] در سال ۱۳۴۹، حائری شیرازی در تثبیت و ترویج مرجعیت امام‌خمینی همراه با علمای شیراز فعالیت می‌کرد. در نامه ساواک فارس، خطاب به رئیس ساواک، از تأیید مرجعیت امام‌خمینی به دست [[سیدعبدالحسین دستغیب]]، سیداحمد پیشوا، سیدکرامت‌الله ملک‌حسینى، صدرالدین حائری شیرازی و محی‌الدین حائرى شیرازی گزارش شده است.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲ و ۱۰/۹۲.</ref> حائری شیرازی از سال ۱۳۵۰ میان قم و شیراز در رفت ‌و آمد بود و در [[مدرسه حقانی]] (منتظریه)، مکتب توحید (خواهران) و مدرسه رضویه، مباحث جامعه‌شناختی و مسائل تربیتی به‌ویژه [[نهج‌ البلاغه]] را تدریس می‌کرد.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref>. وی این دوره از زندگی خود، یعنی تدریس در حوزه‌های علمیه را از پرثمرترین مقاطع زندگی خود دانسته که به نیرو سازی برای انقلاب پرداخته است.<ref>حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.</ref>


امام‌خمینی اصل معنای کلام را اظهار آنچه در ضمیر پنهان است می‌داند که در انسان، با خروج هوا از مخارج حروف و عبور از مراحل باطن و سرّ به خارج تحقق می‌یابد<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۶.</ref> که این اظهار از اوصاف کمالیه وجود<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸.</ref> و اوصاف نیکوی حق‌تعالی است.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۵.</ref> ایشان همانند بعضی از [[حکما]]<ref>ملاصدرا، سه رساله فلسفی، ۳۰۴ ـ ۳۰۵.</ref> معتقد است الفاظ و کلمات برای ارواح معانی وضع شده‌اند و منحصرکردن مدلولات الفاظ در معنای عرفی و محسوس آنها صحیح نیست؛<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۳۹.</ref> چنان‌که لفظ میزان در معنای عرفی و محسوس برای ترازو وضع شده است؛ اما روح معنای آن برای هر وسیله سنجش است؛ مانند [[علم منطق]] که میزان برای [[فکر]] است. [[ملاصدرا]] درک حقیقت این اصل را زیربنای [[فهم قرآن|فهم اسرار قرآنی]] می‌داند و معتقد است کشف حقیقت انباء و تعلیم در نشآت و عوالم مختلف، منوط به درک این مطلب است.<ref>ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۹۱ ـ ۹۲.</ref> در حقیقت هر ابراز و انشایی که شیئی را از باطن ذات، به ظاهر تجلی برساند، همان کلمه و تکلم است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۶؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۴۷ ـ ۳۴۸.</ref>
حائرى شیرازى در سال ۱۳۵۱ به دلیل فعالیت‌های مبارزاتی از سوی رژیم از سخنرانی منع شد و مدتی پس از آن به علت برگزاری جلساتی برای ارشاد مردم در خانه‌اش،<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.</ref> شش ماه به شهر فومن تبعید گردید. در فومن زبان گیلکى را فرا گرفت و بسیاری از جوانان آن شهر را با ‌اندیشه‌هاى انقلابی و اوضاع جامعه آشنا کرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref>. پس از تبعید، به قم رفت؛ مدت‌ها ساواک در جستجوى وی بود.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> پس از بازگشت به شیراز، شماری از مبارزان و دوستان به دیدار وی رفتند و ساواک همگی ازجمله خود وی را دستگیر کرد و به کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاد.<ref>ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۲۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.</ref> وی در زندان شکنجه‌های بسیار شد و ازجمله گرفتار ناراحتی و سنگینی گوش شد؛ با این حال، برخی شکنجه‌گران تحت تأثیر او قرار گرفتند.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.</ref>
:{{ببینید|روح معانی}}
طبق این بیان حقیقت تکلم، متقوم به خروج کلام از مخارج مخصوصه و استفاده از آلات خاص نیست و آنچه در لغت و عرف متداول است، به اعتبار انس و عادت است؛ از این جهت روح معنای تکلم، اظهار آنچه در ضمیر پنهان است، می‌باشد؛ چه از مقوله صوت و لفظ باشد و چه این‌چنین نباشد؛<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۱ ـ ۲۳۲.</ref> بنابراین تمام سلسله وجود از عقل تا عالم هیولی و طبیعت، تکلم باری‌تعالی هستند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۲؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۴.</ref> به باور امام‌خمینی، کلام هر متکلمی به حسب مقام ظهور، جلوه ذات اوست<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۸.</ref> و چون کمالات متکلم در مرتبه خفاست، طبق [[حدیث قدسی]] «کنت کنزاً مخفیاً»<ref>حافظ برسی، مشارق انوار الیقین فی اسرار امیرالمومنین(ع)، ۴۱.</ref> حق‌تعالی که متکلم است، دوست دارد آن کمالات را اظهار کند و مراتب وجود و [[عوالم غیب]] و وجود، همان کلمات وجودی حق‌تعالی هستند که به واسطه [[نفس رحمانی]] از مرتبه الهیه صادر شده‌اند و این به جهت حب ذاتی حق‌تعالی به اظهار کمالات اسمائی است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۶ ـ ۵۷.</ref>


== اثبات کلام الهی ==
در سال‌های ۱۳۵۴ ـ ۱۳۵۶ بیشتر اقدامات حائری شیرازی، همانند دیگر روحانیان شیراز صرف سازمان‌دادن به مبارزات مردمی و آشکارکردن ماهیت رژیم پهلوی بود. مراسمی با حضور روحانیان شیراز در ۲/۸/۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی برگزار شد که همه روحانیان، ازجمله حائری شیرازی در آن حضور داشتند و به درگیری و تظاهرات انجامید.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۱ ـ ۱۲.</ref> وی در جریان حمله رژیم پهلوی به مسجد جامع شیراز در ۱۹/۵/۱۳۵۷ حضور داشت و پس از آن، از اقدام رژیم در سرکوب مبارزان انتقاد کرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.</ref> امام‌خمینی نیز در نامه‌اى از پاریس به سیدمرتضی پسندیده، لزوم رسیدگى به بعضى زندانیان و جویا شدن از حال آنان یا خویشاوندان آنان ازجمله سیدعبدالحسین دستغیب و حائرى شیرازى را یادآور شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۴/۲۸۰.</ref>
اندیشمندان الهی در متکلم‌بودن خداوند اتفاق نظر دارند<ref>حلی، کشف المراد، ۲۸۹؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۹۱؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۱۴۵.</ref> و از راه نقلی و عقلی کلام الهی را اثبات کرده‌اند:


الف) راه نقل: برخی از [[کلام|امامیه]] کلام الهی را تنها از راه نقل و [[شرع]] ممکن می‌دانند<ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۰۶ ـ ۱۰۸.</ref> و آیاتی چون «کلَّمَ اللَّهُ مُوسی تَکلِیماً»<ref>نساء، ۱۶۴.</ref> را دال بر آن می‌دانند.<ref>حلی، معارج الفهم، ۳۰۸.</ref>
== فعالیت‌ها پس از انقلاب ==
حائرى شیرازی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزى انقلاب اسلامی]] مدتی به تدریس در دانشکده الهیات و دیگر مراکز فرهنگی تهران پرداخت.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.</ref> وی در تدریس از مثال‌ها و نمونه‌های محسوس در طبیعت استفاده می‌کرد و مخاطب او از هر قشری که بود، از آموزه‌های وی بهره‌مند می‌شد.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> وی نماینده امام‌خمینی در [[قوای مسلح|ارتش]] بود<ref>ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷.</ref> و پس از [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تسخیر سفارت امریکا]] به دست دانشجویان پیرو خط امام، مباحث [[ولایت فقیه]] و اخلاق اسلامی را برای آنان تدریس کرد.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵.</ref> وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم شیراز انتخاب گردید و در مجلس به عنوان رئیس کمیسیون اصل نود به انجام وظایف قانونى پرداخت.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری، حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶.</ref> نمایندگی دوره‌های اول، دوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان فارس از دیگر مسئولیت‌های اوست.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹.</ref>


ب) راه عقل: ۱. تکلم از صفات کمالی است و عدم تکلم برای کسی که قادر بر تکلم باشد، نقص شمرده می‌شود. از این‌ جهت اتصاف [[خداوند]] به عدم تکلم محال است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۴۴.</ref> ۲. خداوند اوامری دارد که اراده وقوع به آن تعلق نگرفته است، مانند اوامر امتحانی؛ پس مصدر این اوامر نمی‌تواند اراده حق‌تعالی باشد و باید حقیقت دیگری باشد که آن کلام است.<ref>فخر رازی، المحصل، ۴۰۳ ـ ۴۰۷.</ref> ۳. حق‌تعالی صرف الوجود و تمام هستی است؛ بنابراین باید تکلم را که از صفات وجود است، داشته باشد، بلکه او صرف‌الکلام است و کلام عین ذات اوست.<ref>شاه‌آبادی، شذرات المعارف، ۱۴۱ ـ ۱۴۲.</ref> ۴. [[قدرت حق‌تعالی]] عام و شامل ایجاد اصوات و الفاظ در خارج است و این همان کلام الهی است.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۱۹۳؛ حلی، کشف المراد، ۲۸۹.</ref>
حائری شیرازی پس از شهادت [[سیدعبدالحسین دستغیب]] در بیستم آذر ۱۳۶۰ در ۱۰/۱۰/۱۳۶۰ طى حکمى از سوی امام‌خمینی به امامت جمعه شیراز<ref>امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۵/۴۶۱.</ref> و پس از آن به نمایندگی ولى فقیه در استان فارس،<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref> منصوب شد. اختلافات و قضایای میان علمای برجسته شیراز در سال ۱۳۶۴ سبب شد امام‌خمینی، [[احمد جنتی]] را برای رفع و حل آن به شیراز بفرستد و از حائرى شیرازی نیز خواست با همراهى هیئت اعزامی در رفع اختلافات بکوشد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۹/۳۰۶.</ref> اما این اعزام نتیجه مطلوبی نداشت و امام‌خمینی حل این مسئله را به [[حسینعلی منتظری]] واگذار کرد و منتظری با تشکیل شورایی از سیدعلی‌محمد دستغیب، سیدعلی‌اصغر دستغیب، سیدهاشم دستغیب و رسول منتجب‌نیا و حائری شیرازی، یادآور شد تصمیمات مربوط به نمایندگی ولی فقیه در این استان را این شورا بگیرد و نماز جمعه را افراد یادشده به نوبت بخوانند. حائری شیرازی با اینکه این حکمیت را قبول نداشت، پذیرفت؛ ولی به [[سید هاشم رسولی محلاتی|سیدهاشم رسولی محلاتی]] از اعضای دفتر امام‌خمینی خاطرنشان کرد اگر اوضاع به همین شکل پیش رود، استعفا خواهد کرد. با انتقال سخنان وی به امام‌خمینی، ایشان شورای تشکیل‌شده را رد کرد و به وی پیام داد خود به نماز جمعه ادامه دهد.<ref>حائری، شهاب الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۶ ـ ۱۲۷.</ref>  


امام‌خمینی تکلم در حق‌تعالی به معنای ایجاد صوت را و اینکه تکلم قائم بر [[حق]] باشد حتی به نحو [[قیام صدوری]] نه [[قیام حلولی|حلولی]]، مستلزم تجدد در صفات و ذات می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۳ ـ ۱۴.</ref>. ایشان از آنجاکه تکلم را اظهار آنچه در ضمیر پنهان می‌داند، تکلم در خداوند را از همین طریق اثبات می‌کند؛ زیرا خداوند حقایق هستی را به [[فیض اقدس و مقدس]] ابراز کرده است.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸.</ref> و حقایق هستی، همان کلمات وجودی‌اند که خداوند آنها را انشا کرده است؛ همچنان‌که قرآن کلمات الهی محسوب می‌شود؛ بنابراین تمام مراتب وجود از [[قوس نزول و صعود]] کلمات الهی‌اند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۲ ـ ۳۵۳ و ۳۵۷.</ref>
حائرى شیرازی با استقرار در شیراز، تلاش‌هاى همه‌جانبه‌اى در حوزه‌هاى دینى و فرهنگى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى سامان داد و طرح‌هاى مفیدی براى جذب جوانان و فعّال‌کردن ستادهاى برگزارى نماز جمعه در استان و استان‌هاى مجاور و جنوب کشور ارائه کرد؛ ازجمله هر از چندى اقدام به برگزارى گردهمایی‌هاى منطقه‌اى کرد و از امامان جمعه استان فارس و استان‌هاى مجاور دعوت کرد مشکلات و مسائل فرهنگى، اجتماعى و سیاسى مناطق خود را در این اجتماعات مطرح کنند و با مشورت به راهکارهاى مناسب دست یابند.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> از دیگر فعالیت‌هاى وی حضور چشمگیر در مناطق جنگى در دوران [[دفاع مقدس]] بود. وى بارها به جبهه رفت<ref>روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ۹۳.</ref> و ضمن ارتباط با رزمندگان سخنرانى‌های بسیاری در جبهه داشت. تصریح فرماندهانی چون [[علی صیاد شیرازى]]، [[ابراهیم همّت]] و [[سیدرحیم صفوى]] به استفاده معنوى مسئولان از حائری و خاطرات خوش رزمندگان سپاه پاسداران و ارتش از وى، گویاى آثار فراوان این حضور است.<ref>روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ ۹۳؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> حائری شیرازی در بهمن ۱۳۸۷ از سمت امامت جمعه کناره‌گیری کرد و فعالیت‌های علمی خود را در حوزه علمیه قم پی گرفت.<ref>مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.</ref>
:{{ببینید|علی صیاد شیرازی}}
==آثار==
از حائری شیرازی آثار پرشماری در مسائل متنوع اسلامی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.</ref> انسان الهى، انسان‌شناسى، با على در صحرا، تمثیلات (۸ جلد)، تفسیر سوره حمد، تربیت کودکان، حافظ سرّ، درس سحر، در سایه‌سار وحى، ولایت فقیه انتخابى یا انتصابى، و ولایت فقیه، ازجمله کتاب‌های وی می‌باشند.<ref>سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش؛ شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۹.</ref>


==مراتب کلام الهی==
==درگذشت==
[[عرفا]] کلام الهی را دارای مراتبی می‌دانند که متناسب با اختلاف عوالم، مختلف می‌شود؛ به این معنا که کلام در مرتبه ذات حق‌تعالی، همانند دیگر صفات، عین ذات متکلم است و در [[عالم ارواح]]، معنای قائم به‌ ذات متکلم است که القای معانی به مخاطب در این مرتبه، از جنس الفاظ نیست. در [[عالم مثال]] نیز تکلم الهی شبیه مکالمه حسی، دارای ترکیب و حروف مثالی است و در عالم حس این کلام، مرکب از حروف و اصوات مادی است.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۷۰ ـ ۳۷۱.</ref>
حائرى در ۲۹/۹/۱۳۹۶ در ۸۱سالگی در [[قم]] درگذشت<ref>شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳.</ref> و در [[حضرت فاطمه معصومه(س)|حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد. وی در سال ۱۳۴۸ با دختر سیدنورالدین حسینى شیرازى از علمای مبارز شیراز ازدواج کرد<ref>ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.</ref> و ثمره آن شش پسر و یک دختر است. از میان پسران دو تن به تحصیلات حوزوى اشتغال دارند.<ref>حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۸.</ref>  


[[امام‌خمینی]] معتقد است ظهور و اظهار، از حقیقت وجود ناشی می‌شود و هرچه وجود رو به کمال رود، ظهور و اظهارش بیشتر می‌شود تا به نهایت مرتبه کمال یعنی حق‌تعالی برسد و از آنجاکه کلام و کلمه از اوصاف کمالیه وجودند، کلام حق‌تعالی در اعلا درجه وجود قرار دارد<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۲.</ref> و با توجه به ذومراتب‌بودنِ وجود، کلام و کلمات وجودی نیز ذومراتب‌اند و این کلمات به هر اندازه از حیث وجود در دلالت و کشفِ آنچه در [[غیب]] است، قوی‌تر باشند، به همان اندازه کلمه و کلام کامل‌تر و جامع‌تری هستند؛ از این‌ جهت بعضی از موجودات مانند عقل اول، کلمه تامه و برخی از وجودات مانند موجودات عالم طبیعت، کلمات ناقصه‌اند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۲.</ref> ایشان بر این باور است که کتاب الهی نیز که به نوعی کلام اوست، دارای مراتب و سطوحی چندگانه است که به حسب نشئه‌‌های وجودی، مختلف است و در هر نشئه وجودی، حقیقتی مخصوص به خود دارد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۴.</ref>
==صدرالدین حائری شیرازی==
:{{ببینید|قرآن}}
صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین حائری شیرازی، در سال ۱۳۰۹ در شیراز زاده شد. درس‌های مقدماتی حوزه را در شیراز نزد پدر فرا گرفت و سپس به قم رفت و دوره سطح را از [[سیدمهدی روحانی]]، [[حسین نوری همدانی]] و [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] فرا گرفت و در [[درس خارج فقه و اصول]] بروجردی و میرزا‌هاشم آملی و [[امام‌خمینی]] حاضر شد و همزمان از درس تفسیر و فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] استفاده کرد و در عرفان و سیر و سلوک نیز از محمدجواد انصاری همدانی بهره برد؛<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> سپس با مهاجرت به [[نجف]] از استادان و مراجع بزرگ وقت بهره گرفت.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.</ref> وی از علمای برجسته شیراز و از نظر مبارزاتی هم‌ردیف بهاءالدین محلاتی<ref>حیدری،حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.</ref> و سیدعبدالحسین دستغیب بود. وی در جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی فعال و در ارتباط نزدیک با روحانیان انقلابی، ازجمله [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]،<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰ ـ ۹۱.</ref> [[سیدعلی خامنه‌ای]] و دیگر روحانیان مبارز<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> بود. وی با خامنه‌ای گروه و جریانی به نام بعثت راه‌اندازی کردند تا ‌اندیشه‌های امام‌خمینی مکتوب و عرضه شود.<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> او مورد اعتماد امام‌خمینی بود و ایشان در سال ۱۳۴۶ با شناختی که خود از او داشت، در [[امور حسبیه]] به وی اجازه تصدی داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱/۴۷۸.</ref>
امام‌خمینی مانند دیگر عارفان<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۱/۲۴۷ ـ ۲۴۸.</ref> عوالم وجود از غیب و شهود را کتاب، آیات و کلمات الهی می‌داند. به باور ایشان این کتاب تکوینی الهی، مطابق با کتاب تدوینی الهی است و همچنان‌که کتاب الهی مشتمل بر ابواب، سور، آیات، کلمات و حروف است، عالم نیز دارای ابواب، فصول و آیات و کلماتی است و اگر همه عالم کتاب واحد لحاظ شود، هر یک از عوالم کلیه ابواب و هر یک از عوالم جزئیه، سوره‌ها و فصول آن خواهند بود و اگر هر عالمی کتابی لحاظ گردد، به اعتبار مراتب، انواع و افراد، دارای ابواب، آیات و کلماتی هستند؛<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۱ ـ ۵۳.</ref> بر این اساس کلام تنها به مرتبه صوت و لفظ محدود نمی‌شود، بلکه کلام الهی در [[صقع ربوبی]]، تجلی به [[فیض اقدس]] و [[فیض مقدس]] و اظهار آن چیزی است که در غیب است.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۷.</ref> طبق این بیان، تکلم و انبای حق در مرتبه اسما و اعیان ثابته با مکالمه او در عالم عقل و نفوس متفاوت است.<ref>امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۳۸ ـ ۳۹.</ref>


به باور امام‌خمینی کلام الهی در [[مقام احدیت]]، تجلی به فیض اقدس است و در این تجلی احدی، متکلم، ذات مقدس احدی و کلام، فیض اقدس و سامع، [[اسما و صفات]] است که از این تجلی اطاعت کرده و تحقق علمی پیدا می‌کنند. در [[مرتبه واحدیت]]، تجلی به فیض مقدس است که متکلم، ذات مقدس واحدی و کلام، فیض مقدس و سامع، اعیان ثابته‌اند که به امر «کُنْ فَیَکُونُ» تحقق عینی پیدا می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۱۸؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۷۵ ـ ۲۷۶.</ref> در تحقق عینی نیز موجودات خارجی کلمات وجودی حق‌تعالی هستند.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۱ ـ ۲۳۲.</ref> امام‌خمینی [[وحی]] را یکی از مصادیق کلام الهی می‌داند که پس از عبور از [[حجاب‌های نورانی|حجاب‌های نوری]]، بر [[قلب پیامبر]] نازل می‌شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۹۸.</ref> و به حدی تنزل می‌کند که به صورت کلام گزاره‌ای و الفاظ قابل فهم برای عموم مردم می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۵ ـ ۱۳۸ و ۱۶۲ ـ ۱۶۳.</ref>
صدرالدین از آغاز مبارزات با امام‌خمینی همراه شد و حمایت‌های خود ازجمله اعلامیه‌های دفاع از راه ایشان را بارها امضا کرد.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۱۲۵ ـ ۱۲۶ و ۲۵۹؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی همراه محلاتی به دستگیری ایشان در ۱۵ خرداد اعتراض کرد. پس از دستگیری محلاتی، در همان روز روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین به این بازداشت نیز اعتراض کردند که تظاهرات گسترده و بازداشت‌هایی در پی داشت.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.</ref> پس از مهاجرت علمای تراز اول و مراجع تقلید در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، او نیز نه تنها در شمار علمای مهاجر بود و دیگران را نیز به مهاجرت فراخواند و در تهران نیز فعال بود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۴۲۴؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی پس از انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف، در تلگرامی ورود ایشان به نجف را التیام‌بخش دل‌ها دانست.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۱۹۵.</ref> وی روحانیان بسیاری ازجمله برادر خود محی‌الدین را به میدان مبارزه کشاند. او با [[سیدعلی اندرزگو]] ارتباط داشت و خانه وی یکی از پناهگاه‌های اندرزگو بود و به همین دلیل نیز دستگیر و شکنجه‌های بسیار شد و یک چشم او آسیب دید.<ref>حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۰؛ حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۶ ـ ۱۳۸؛ کاظم‌زاده، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>
:{{ببینید|وحی}}
:{{ببینید|بهاءالدین محلاتی}}
مرکز فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین مسجد سپهسالار (امام‌خمینی) در شیراز بود. رژیم پهلوی برای محدودکردن وی، هیئت امنایی برای این مسجد تعیین کرد؛ اما وی به این کار اعتراض و مسجد را ترک کرد و در نماز جماعت حاضر نشد و اعلامیه‌ای بر ضد رژیم صادر کرد و در آن به اقدامات دولت ازجمله تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.</ref> وی ازجمله عالمان و مبارزان و یاران امام‌خمینی بود که پیش از انقلاب یا در تبعید یا در زندان بودند؛<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸؛ ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.</ref> ازجمله در تیر ۱۳۴۷ به گنبد کاووس تبعید شد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۴۶۸.</ref> او پس از یک سال تبعید، به شیراز بازگشت و دوباره به مبارزه خود ادامه داد و به همین دلیل، از سخنرانی منع شد. پس از فوت مرجع تقلی وقت، [[سیدمحسن حکیم]] همگام با دیگر روحانیان شیراز، ضمن ارسال تسلیتی به امام‌خمینی،<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۵.</ref> از مرجعیت ایشان حمایت کرد.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۸۱۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲.</ref>. وی در ۳۰/۱/۱۳۵۲ با برادرش محی‌الدین و دوازده تن دیگر که در خانه آنان بودند، بازداشت شدند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.</ref> همچنین وی پس از آن به همراه ربانی شیرازی نیز بازداشت و زندانی شد و در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.</ref>  


==اقسام کلام‌ الهی==
از سوی دیگر، یکی از فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین پشتیبانی از دیگر مبارزان انقلابی در سراسر کشور،<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۶.</ref> همچنین تدارک گسترده برای حمایت از دستگیرشدگان و جلوگیری از اعدام جوانان مبارز مسلمان<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۷.</ref> و همکاری نزدیک با [[ربانی شیرازی]] در کمک‌رساندن به خانواده‌های زندانیان سیاسی<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۳۳۰.</ref> بود. شرکت در مجالس بزرگداشت [[سیدمصطفی خمینی]] در سال ۱۳۵۶ و سخنرانی‌های پی‌درپی برای افشای ماهیت رژیم پهلوی، از دیگر اقدامات وی است.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۲؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.</ref> وی پس از سرکوب مبارزات مردم شیراز به دست رژیم پهلوی و فاجعه خونین و کشتار مردم در مسجد جامع نو شیراز در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷، همراه با دیگر روحانیان شیراز به‌شدت از این اقدام انتقاد کردند و با صدور اعلامیه‌هایی عزای عمومی اعلام کردند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> امام‌خمینی در ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ضمن فرستادن نامه‌ای خطاب به روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین حائری شیرازی، از آنان خواست مردم را علیه رژیم پهلوی بسیج کنند و از طریق وعظ و خطابه مردم را به تظاهرات خیابانی، نشر اعلامیه، در اختیار گرفتن جراید و تماس با سازمان‌های بی‌طرف خارجی تشویق کرده، هر اقدامی که برای رسیدن به این هدف لازم است، انجام دهند.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.</ref> روحانیان پس از این پیام به مبارزه بیشتر دلگرم شدند و صدرالدین از روحانیان سرشناس خواست فهرست افراد مضروب و شهید تظاهرات را تهیه کنند تا به خارج از کشور فرستاده شود.<ref>حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.</ref>
کلام الهی دارای تقسیماتی است:


الف) کلام ذاتی و فعلی: اندیشمندان کلام الهی را به اعتبار اِسناد آن به ذات یا فعل الهی، به کلام ذاتی و فعلی تقسیم کرده‌اند: ۱. کلام ذاتی در اصطلاح فلسفی اظهار ذات برای ذات است. در این صورت کلام و متکلم یکی هستند.<ref>جامی، الدرة الفاخرة، ۲۱۴؛ سبزواری، شرح الاسماء، ۴۹۵.</ref> ۲. کلام فعلی ایجاد حقایق در خارج است که از اسمای الهی نشئت می‌گیرد.<ref>فرغانی، منتهی المدارک فی شرح تائیة ابن‌فارض، ۲/۱۵۸.</ref> این حقایق کلمات وجودی حق‌تعالی شمرده می‌شوند. از این کلمات وجودی گاهی به کلمه «کُن» و گاهی به «عالم امر» تعبیر شده است.<ref>سبزواری، شرح الاسماء، ۴۹۵ و ۵۵۹.</ref>
صدرالدین حائری شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با درخواست خود و موافقت امام‌خمینی وارد کارهای اجرایی نشد و با اجازه‌هایی که از ایشان داشت، امور حوزه‌های علمیه استان فارس و استان‌های مجاور مانند بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد را پی‌گیری می‌کرد.<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی در ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ در ۷۴سالگی درگذشت و در قم، صحن [[حضرت فاطمه معصومه(س)|فاطمه معصومه(س)]] در کنار مزار اسماعیل دولابی به خاک سپرده شد شد.<ref>پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref> وی دارای چهار دختر و دو پسر روحانی است.


[[امام‌خمینی]] کلام ذاتی را تجلی ازلی ذات برای ذات می‌داند<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۱۴۲ و ۳۵۱.</ref> که به لسان ذات و در حضرت غیب واقع شده و برای اظهار آن چیزی است که در غیب مکنون است و مشاهده این تجلی، سمع ذات است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۵.</ref> این تجلیِ ذاتی گاهی در غیب ذات و در حضرت واحدیت است که از آن به تکلم ذاتیِ نفسی تعبیر می‌شود و گاهی در مقام احدیت است که تکلم حق‌تعالی تجلی به [[فیض اقدس]] است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۷۵.</ref> ایشان تکلم فعلی حق را همان ظهور حقایق موجودات عالم، به واسطه فیض منبسط می‌داند؛<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۱۴۲.</ref> بنابراین همه موجودات عالم، کلام حق‌تعالی و کلمات وجودی او شمرده می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳۴۷.</ref>
امام‌خمینی نظر استاد خود [[محمدعلی شاه‌آبادی]] را مبنی بر اینکه کلام قولیِ خداوند در «کُنْ فَیَکُونُ» عین ذات الهی نیست نمی‌پذیرد. به باور شاه‌آبادی کلامی که عین ذات است، کلام نفسی به معنای عرفانی است که اظهار آنچه در غیب حق است به تجلی ذاتی در حضرت واحدیت است؛ اما امام‌خمینی معتقد است کلام قولی خداوند نیز از آن جهت که تجلی خداوند به اسم متکلم است و از اسمای ظاهر است، عین ذات است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>
ب) کلام لفظی و نفسی: [[کلام|متکلمان اشعری]] کلام را به کلام نفسی و کلام لفظی تقسیم کرده‌اند و کلام لفظی را عبارت از اصوات و عبارات می‌دانند و معتقدند قوه یا صفتی در نفس وجود دارد که متکلم به واسطه آن می‌تواند معانی را برای نفس خود بیان و نجوا کند.<ref>شهرستانی، نهایة الاقدام فی علم الکلام، ۱۸۰ ـ ۱۸۲.</ref> این کلام با اختلاف عبارات و وضع‌ها مختلف نمی‌شود و این متکلم است که می‌تواند این معانی را با الفاظ مخصوص به خود به دیگران القا کند.<ref>غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ۹۸.</ref> آنان با مطرح‌کردن کلام نفسی در [[خداوند]] در برابر کلام لفظی، آن را دارای ماهیتی معنوی و غیر محسوس دانسته‌اند که مجرد از مواد است<ref>آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن‌ العظیم و السبع‌ المثانی، ۱/۱۲.</ref> و صفتی قدیم و قایم‌ به‌ ذات‌ خداوند است<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۸/۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref>
اشاعره در اثبات کلام نفسی چند دلیل بیان کرده‌اند: ۱. گاهی شخص در جمله خبری از اموری خبر می‌دهد که به آنها علم و اعتقاد ندارد<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۳۴.</ref> و گاه شخص به چیزی امر می‌کند که [[اراده]] آن را ندارد، مانند اوامر امتحانی و این نشان می‌دهد که در امرکننده چیز دیگری است و آن [[طلب]] و کلام نفسی است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۴۹؛ ← امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۲۲.</ref> ۲. تکلیف [[کفار]] و [[گنهکاران]] بر تکلیف، بر کلام نفسی دلالت می‌کند. این تکلیف از اراده حق‌تعالی ناشی نمی‌شود؛ زیرا لازمه آن تخلف اراده حق‌تعالی از مراد است.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱/۴۰؛ ← امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۲۸.</ref>
امام‌خمینی کلام اشاعره را رد می‌کند و معتقد است در اوامر امتحانی نیز اراده موجود است؛ اما اراده متعلق به فعل ارادی بنده نیست؛ زیرا افعال اختیاری، متعلق فعل غیر واقع نمی‌شوند، بلکه متعلق اراده، فعل خود حق‌تعالی یعنی امر، نهی و انشای آن است و اراده در حقیقت، به [[بعث و زجر]] تعلق می‌گیرد و فرق اوامر امتحانی با اوامر غیر امتحانی و حقیقی این است که غرض و انگیزه امر در اوامر امتحانی، امتحان و آزمایش است؛ اما در اوامر حقیقی انجام فعل و رسیدن به مصالح در فعل است.<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۲۲ ـ ۲۳.</ref> در تکلیف کفار نیز این جواب جاری است و اوامر و نواهی حق‌تعالی به فعل عبد تعلق نمی‌گیرد؛ از این جهت فعل کفار متعلق [[اراده|اراده تشریعی]] نیست؛ علاوه بر اینکه از دیدگاه فقهی نیز [[تکالیف شرعی]] به صورت عام صادر شده‌اند و متوجه افراد معین نیستند و مخاطب خطاب‌های شرعی به مانند خطاب‌های قانونی عموم مکلفان‌اند، حتی افرادی که به آن عمل نمی‌کنند.<ref>امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۴۸۴ ـ ۴۸۵.</ref>
:{{ببینید|خطابات قانونی}}
به باور امام‌خمینی کیفیت صدور اوامر در حق‌تعالی با بندگان متفاوت است؛ همچنان‌که در غایت و غرض و دواعی نیز با آنها یکسان نیست و حق‌تعالی منزه از آن است که در افعال خود به دنبال غرضی باشد؛ زیرا دواعی و اغراض، مؤثر در فاعل‌اند و فاعل تحت تأثیر این اغراض واقع می‌شود؛ اما این امر در حق‌تعالی مستلزم ترکب، امکان و احتیاج است و در حق‌تعالی، [[حب به ذات]] است که مستلزم حب به آثار و اراده به آنهاست که مصون از تغیر و تجدد است.<ref>امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> ایشان گفته بعضی از [[کلام|متکلمان معتزله]]<ref>قاضی‌عبدالجبار، شرح الاصول، ۳۵۷ ـ ۳۵۹.</ref> و [[کلام|امامیه]]<ref>حلی، معارج الفهم، ۳۰۷ ـ ۳۱۲.</ref> که کلام الهی را از قبیل کلام لفظی صوت و لفظ می‌شمارند، صحیح نمی‌داند؛ زیرا این امور خود تغیر و تجددپذیرند و در طول زمان ثابت نیستند و استناد به این امور بدون واسطه به حق‌تعالی صحیح نیست و این افراد برای تنزیه حق‌تعالی از تکلم زبانی، تکلم در حق‌تعالی را حمل بر مجاز کرده‌اند که این امر در حقیقت، به تحدید در ذات حق‌تعالی و تعطیل بر می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۵۴؛ امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۱۴.</ref>
ج) کلام تشریعی و تکوینی: کلام تشریعی، اوامر و نواهی حق‌تعالی است؛ مانند آنچه به واسطه [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] بر بندگان خدا افاضه شده و مهم‌ترین آن [[علم توحید]] و [[علم تهذیب نفس]] است. به واسطه [[هدایت تشریعی]]، نفوس مستعده در ناحیه علم و عمل از قوه به فعل رهنمون می‌شوند و کلام تکوینیِ حق، اعیان خارجی‌اند که با «کُنْ» حاصل می‌شوند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۲۵.</ref> مهم‌ترین کلام غیر تشریعی حق‌تعالی، قول ذاتی است که به سبب آن، [[اسمای الهی]] در حضرت علمی ظهور یافتند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۱۲۵.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* آزادی فقیه، مریم، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
* قرآن کریم.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن‌ العظیم و السبع‌ المثانی، تصحیح علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* آمدی، سیف‌الدین، غایة المرام فی علم الکلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* حائری شیرازی، صدر‌الدین، نقش علامه تهرانی در پایه‌گذاری انقلاب در میان مردم، پایگاه اطلاع‌رسانی عرفان و حکمت در پرتو قرآن وعترت تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات، ۱۵/۱۰/۱۳۹۸ش.
* آملی، سیدحیدر، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، تصحیح سیدمحسن موسوی تبریزی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۲ق.
* حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، چاپ‌شده در خبرگان ملت، تهران، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* ابن‌ترکه، صائن‌الدین، شرح فصوص الحکم، تحقیق محسن بیدارفر، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* حائری شیرازی، محمدصادق، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
* ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
* حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* حوزه، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ۴/۱۱/۱۳۹۷ش.
* اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* حیدری، سلیمان، حائری شیرازی (آیت‌اللهچاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
* اشعری، ابوالحسن، اللمع فی الرد علی اهل الزیغ والبدع، تصحیح حمود غرابه، قاهره، المکتبة الازهریة للتراث، بی‌تا.
* دستغیب، سیدعلی‌اصغر، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۳۷۷۱ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
* ذو‌الانوار، سیدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
* ربانی شیرازی، عبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، شرح مبارزات حضرت آیت‌الله‌ شیخ‌عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
* روزی‌طلب، محمدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* سلمانی آرانی، حبیب‌‎الله، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
* کاظم‌زاده، مجتبی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* مدرسی، سیدمحمدکاظم و میرزامحمد، کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، انتشارات صحیفه خرد، چاپ دوم، ۱۳۹۶ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب و الاراده، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
* مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
* مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* بدوی، عبدالرحمن، تاریخ اندیشه‌های کلامی، ترجمه حسین صابری، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش.
* مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تصحیح عبدالرحمن عمیره، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* جامی، عبدالرحمن، الدرة الفاخرة، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی، چاپ اول، ‌۱۳۵۸ش.
* جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۳۲۵ق.
* جندی، مؤیدالدین، شرح فصوص‌ الحکم، تحقیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
* جیلی، عبدالکریم، الانسان الکامل، تصحیح صلاح‌بن‌محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
* حافظ برسی، رجب‌بن‌محمد، مشارق انوار الیقین فی اسرار امیرالمومنین(عتحقیق علی عاشور، بیروت، اعلمی، چاپ اول ۱۴۲۲ق.
* حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، تحقیق فارس حسون، قم، نشر الهادی، ۱۴۰۴ق.
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق و تعلیق حسن حسن‌زاده آملی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
* حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، معارج الفهم فی شرح النظم، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* خواجه‌نصیر طوسی، محمدبن‌محمد، تجرید الاعتقاد، تحقیق حسینی جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
* راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
* زبیدی، سیدمحمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، تصحیح علی هلالی و علی شیری، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، قم، مرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۴۱۲ق.
* سبزواری، ملاهادی، شرح الاسماء الحسنی، تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
* سبزواری، ملاهادی، شرح مثنوی، تصحیح مصطفی بروجردی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* شاه‌آبادی، محمدعلی، شذرات المعارف، توضیح و تقریر نورالله شاه‌آبادی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* شبر، سیدعبدالله، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ‏ قم‏، أنوار الهدى‏، چاپ دوم‏، ۱۴۲۴ق.
* شهرستانی، محمدبن‌عبدالکریم، نهایة الاقدام فی علم الکلام، تحقیق احمد فرید مزیدی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* طوسی، محمدبن‌حسن، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، بیروت، دارالأضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
* غزالی، ابوحامد، الاقتصاد فی الاعتقاد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* فاضل تونی، محمدحسین، مجموعه رسائل عرفانی و فلسفی، تصحیح وحید روح‌الله‌پور، قم، مطبوعات دینی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
* فخر رازی، محمدبن‌عمر، المحصل، تصحیح اتای، عمان، دارالرازی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
* فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* فرغانی، سعیدالدین، منتهی المدارک فی شرح تائیة ابن‌فارض، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۸ق.
* فغالی، بولس، المحیط الجامع فی الکتاب المقدس و الشرق القدیم، بیروت، جمعیة الکتاب المقدس، ۲۰۰۳م.
* فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
* قاضی‌عبدالجبار همدانی، ابوالحسن، شرح الاصول الخمسه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. همو، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، تحقیق جورج قنواتی، قاهره، دارالمصریه، ۱۹۶۵م.
* قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
* کاشانی، عبدالرزاق، شرح فصوص الحکم، قم، بیدار، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
* کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایه، تصحیح جلال‌الدین همایی، تهران، هما، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ش.
* کتاب مقدس، بی‌جا، ‌دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
* کلاباذی، محمدبن‌ابراهیم، کتاب التعرف، به کوشش محمدجواد شریعت، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
* مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل‌الرسول(ص)، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، اسرار الآیات، تصحیح محمد خواجوی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۰ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، سه رساله فلسفی، تحقیق و تعلیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیه، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، مشهد، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۴ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المشاعر، به اهتمام هانری کربن، تهران، طهوری، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیه، تصحیح سیدمحمد خامنه‌ای، تهران، بنیاد حکمت صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
* ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* هینلز، جان. ر، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
{{پایان}}
علی شفیعی ـ سیدعلی احمدی امیری

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۶

محی‌الدین حائری شیرازی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی، امام جمعه شیراز، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان رهبری.

معرفی و زندگی‌نامه

محمدصادق حائری شیرازی، معروف به محی‌الدین حائری شیرازی، در ۱۳۱۵ در شیراز زاده شد.[۱] پدرش عبدالحسین تنها فرزند محمدطاهر، در کربلا به دنیا آمد و پس از تحصیل، به حکم میرزامحمدتقی شیرازی به شیراز، موطن پدری خود بازگشت و تا آخرین روزهای زندگی به تدریس، تربیت طلاب علوم دینی و ارشاد مردم پرداخت. وی از مجتهدان وارسته، عارف، مبارز و دارای حاشیه بر عروةالوثقی بود.[۲] مادر وی از سادات و بانویی پارسا و شایسته بود که در دوران منع حجاب، از خانه بیرون نیامد.[۳] صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین پس از رحلت پدرش در ۱۳۳۰، تربیت و حمایت از محی‌الدین را بر عهده گرفت و برای وی جایگاه و حالت پدری داشت.[۴]

حائری شیرازی تحصیلات ابتدایی تا پایان دوره متوسطه را در شیراز گذراند و به مطالعه کتاب‌های داستانی، تاریخی و ادبیات روز علاقه‌مند بود.[۵] سیداحمد اثنی‌عشری از معلمان دوره ابتدایی وی، شاگردان را با دین آشنا می‌کرد و روش مبارزه با رژیم پهلوی را همراه با رویداد‌های زندگی خود، به شاگردانش می‌آموخت.[۶] وی در نوجوانی با «حاج‌مؤمن» و نیز محمداسماعیل دولابی از شاگردان محمدجواد انصاری همدانی که به شیراز آمده بود، آشنا شد و با همنشینی و گفتگو با آن دو تحت تأثیر شخصیت اخلاقی و عرفانی‌شان قرار گرفت.[۷] سیدحسین یعقوبی از شاگردان انصاری همدانی نیز از استادان اخلاق وی بود.[۸]

حائری شیرازی، پس از گذراندن دوره متوسطه در ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیل در دانشگاه، به تهران رفت؛ ولی به سبب انتقاد از وضعیت دولت وقت به وسیله ماموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، دستگیر و از ادامه تحصیل محروم شد.[۹] وی پس از آن به فراگیری علوم دینی روی آورد و مقدمات را نزد پدر در شیراز و سطح را در مدارس منصوریه، سیدعلاءالدین حسین و آقاباباخان، نزد استادانی چون محمدعلی موحد، و تقریرات اصول میرزای قمی را از بهاءالدین محلاتی فرا گرفت و این دوره را در سه سال به پایان برد.[۱۰] پس از آن به حوزه علمیه قم رفت و شش ماه از درس خارج فقه سیدحسین بروجردی بهره برد و پس از درگذشت وی، از درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی، سیدمحمد محقق داماد، محمدعلی اراکی و میرزاهاشم آملی بهره گرفت.[۱۱]

ارتباط با امام‌خمینی

وی از تأثیر جدی امام‌خمینی بر زندگی و تغییر نظام ارزشی خود سخن گفته و از گفتار و رفتار ایشان با عنوان شاغول و معیار زندگی و مقتدای فکری خود یاد کرده است و در همه مسائل نگاه و رأی ایشان را بر نگاه خود مقدم داشته است.[۱۲] وی در حوزه قم افزون بر درس‌های حوزه، به تاریخ ملل، مسائل اقتصادی، کشاورزی، جامعه‌شناسی، تربیت و متون ادبیات فارسی به‌ویژه متون کهن ادبی، همچون گلستان، بوستان سعدی و دیوان حافظ علاقه داشت و چون با سه زبان عربی، انگلیسی و ترکی آشنایی کافی داشت، کتاب‌ها یا نوشته‌هایی که به این زبان‌ها بود، مطالعه می‌کرد.[۱۳]

حائری شیرازی در دوران تحصیل، نزد امام‌خمینی با اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های روشنگر ایشان آشنا شد؛[۱۴] همچنین همانند دیگر شاگردان تحت تأثیر نصایح اخلاقی ایشان قرار گرفت و به بهره‌گیری از ‌اندیشه‌های روشن و انقلابی ایشان پرداخت و قدم در عرصه فعالیت‌های سیاسی گذاشت.[۱۵] وی و دیگر شاگردان امام‌خمینی وظیفه خود می‌دانستند رجوع مردم به امام‌خمینی حفظ شود و ایشان تحت‌الشعاع دیگران قرار نگیرد؛ زیرا به اعتقاد وی فعالیت مثبت دیگران تنها در سایه ایشان امکان‌پذیر بود؛ اما رژیم پهلوی عکس آن رفتار می‌کرد و می‌خواست نامی و یادی از ایشان نباشد. او که در جلسات سودمند و مبارزاتی شیراز حضور داشت، خود نیز با تشکیل جلسات مذهبی و سیاسی برای جوانان، به مبارزات فکری و عقیدتی با رژیم پهلوی می‌پرداخت.[۱۶]

مبارزات

حائری شیرازی پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ آشکارا به عرصه مبارزات سیاسی وارد شد و به علت شدت تعلق خاطر به استاد، نتوانست در قم بماند و به شیراز بازگشت و مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی ادامه داد و طی جلسات گوناگونی که برای اقشار مختلف به‌ویژه جوانان در مسجد شمشیرگرها برگزار می‌کرد، مردم را با مسائل سیاسی روز، نقشه‌های استعمار، شخصیت امام‌خمینی و افکار ایشان آشنا می‌کرد و به ترویج مرجعیت ایشان می‌پرداخت.[۱۷] عوامل رژیم پهلوی برای وی و شرکت‌کنندگان در جلساتش محدودیت‌هایی فراهم آوردند. برخی از افراد را دستگیر، بازداشت و شکنجه کردند و جلسات را به‌تدریج تعطیل کردند. در این دوران مسجد شمشیرگرها از مراکز مهم فعالیت‌های انقلابی و از محورهای مبارزات در شیراز شده بود[۱۸] و برای آینده انقلاب نیروهای مؤثری تربیت کرد.[۱۹]

حائری شیرازی در ۱۳۴۵ به سبب تهیه نوار سخنرانی امام‌خمینی از قم و کشف آن در خانه برادر بزرگش صدرالدین، برای نخستین بار مدتی زندانی شد.[۲۰] مهم‌ترین اقدام وی در زندان مناظره فکری با کمونیست‌ها بود؛ اما وقتی از هدایت آنان ناامید شد، حتی از دست‌دادن با آنان پرهیز کرد و آنان را ناپاک شمرد.[۲۱] وی همچنین در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و به مدت سه ماه زندانی شد.[۲۲] او پس از آزادی از زندان در مبارزه با رژیم پهلوی جدی‌تر شد و بر شمار سخنرانی‌های خود افزود و همچنان ارتباط خود را با دانشجویان و جوانان حفظ کرد.[۲۳]

پس از درگذشت مرجع تقلید وقت، سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹، حائری شیرازی در تثبیت و ترویج مرجعیت امام‌خمینی همراه با علمای شیراز فعالیت می‌کرد. در نامه ساواک فارس، خطاب به رئیس ساواک، از تأیید مرجعیت امام‌خمینی به دست سیدعبدالحسین دستغیب، سیداحمد پیشوا، سیدکرامت‌الله ملک‌حسینى، صدرالدین حائری شیرازی و محی‌الدین حائرى شیرازی گزارش شده است.[۲۴] حائری شیرازی از سال ۱۳۵۰ میان قم و شیراز در رفت ‌و آمد بود و در مدرسه حقانی (منتظریه)، مکتب توحید (خواهران) و مدرسه رضویه، مباحث جامعه‌شناختی و مسائل تربیتی به‌ویژه نهج‌ البلاغه را تدریس می‌کرد.[۲۵]. وی این دوره از زندگی خود، یعنی تدریس در حوزه‌های علمیه را از پرثمرترین مقاطع زندگی خود دانسته که به نیرو سازی برای انقلاب پرداخته است.[۲۶]

حائرى شیرازى در سال ۱۳۵۱ به دلیل فعالیت‌های مبارزاتی از سوی رژیم از سخنرانی منع شد و مدتی پس از آن به علت برگزاری جلساتی برای ارشاد مردم در خانه‌اش،[۲۷] شش ماه به شهر فومن تبعید گردید. در فومن زبان گیلکى را فرا گرفت و بسیاری از جوانان آن شهر را با ‌اندیشه‌هاى انقلابی و اوضاع جامعه آشنا کرد.[۲۸]. پس از تبعید، به قم رفت؛ مدت‌ها ساواک در جستجوى وی بود.[۲۹] پس از بازگشت به شیراز، شماری از مبارزان و دوستان به دیدار وی رفتند و ساواک همگی ازجمله خود وی را دستگیر کرد و به کمیته مشترک ضد خرابکاری فرستاد.[۳۰] وی در زندان شکنجه‌های بسیار شد و ازجمله گرفتار ناراحتی و سنگینی گوش شد؛ با این حال، برخی شکنجه‌گران تحت تأثیر او قرار گرفتند.[۳۱]

در سال‌های ۱۳۵۴ ـ ۱۳۵۶ بیشتر اقدامات حائری شیرازی، همانند دیگر روحانیان شیراز صرف سازمان‌دادن به مبارزات مردمی و آشکارکردن ماهیت رژیم پهلوی بود. مراسمی با حضور روحانیان شیراز در ۲/۸/۱۳۵۶ به مناسبت درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی برگزار شد که همه روحانیان، ازجمله حائری شیرازی در آن حضور داشتند و به درگیری و تظاهرات انجامید.[۳۲] وی در جریان حمله رژیم پهلوی به مسجد جامع شیراز در ۱۹/۵/۱۳۵۷ حضور داشت و پس از آن، از اقدام رژیم در سرکوب مبارزان انتقاد کرد.[۳۳] امام‌خمینی نیز در نامه‌اى از پاریس به سیدمرتضی پسندیده، لزوم رسیدگى به بعضى زندانیان و جویا شدن از حال آنان یا خویشاوندان آنان ازجمله سیدعبدالحسین دستغیب و حائرى شیرازى را یادآور شد.[۳۴]

فعالیت‌ها پس از انقلاب

حائرى شیرازی پس از پیروزى انقلاب اسلامی مدتی به تدریس در دانشکده الهیات و دیگر مراکز فرهنگی تهران پرداخت.[۳۵] وی در تدریس از مثال‌ها و نمونه‌های محسوس در طبیعت استفاده می‌کرد و مخاطب او از هر قشری که بود، از آموزه‌های وی بهره‌مند می‌شد.[۳۶] وی نماینده امام‌خمینی در ارتش بود[۳۷] و پس از تسخیر سفارت امریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، مباحث ولایت فقیه و اخلاق اسلامی را برای آنان تدریس کرد.[۳۸] وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم شیراز انتخاب گردید و در مجلس به عنوان رئیس کمیسیون اصل نود به انجام وظایف قانونى پرداخت.[۳۹] نمایندگی دوره‌های اول، دوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان فارس از دیگر مسئولیت‌های اوست.[۴۰]

حائری شیرازی پس از شهادت سیدعبدالحسین دستغیب در بیستم آذر ۱۳۶۰ در ۱۰/۱۰/۱۳۶۰ طى حکمى از سوی امام‌خمینی به امامت جمعه شیراز[۴۱] و پس از آن به نمایندگی ولى فقیه در استان فارس،[۴۲] منصوب شد. اختلافات و قضایای میان علمای برجسته شیراز در سال ۱۳۶۴ سبب شد امام‌خمینی، احمد جنتی را برای رفع و حل آن به شیراز بفرستد و از حائرى شیرازی نیز خواست با همراهى هیئت اعزامی در رفع اختلافات بکوشد؛[۴۳] اما این اعزام نتیجه مطلوبی نداشت و امام‌خمینی حل این مسئله را به حسینعلی منتظری واگذار کرد و منتظری با تشکیل شورایی از سیدعلی‌محمد دستغیب، سیدعلی‌اصغر دستغیب، سیدهاشم دستغیب و رسول منتجب‌نیا و حائری شیرازی، یادآور شد تصمیمات مربوط به نمایندگی ولی فقیه در این استان را این شورا بگیرد و نماز جمعه را افراد یادشده به نوبت بخوانند. حائری شیرازی با اینکه این حکمیت را قبول نداشت، پذیرفت؛ ولی به سیدهاشم رسولی محلاتی از اعضای دفتر امام‌خمینی خاطرنشان کرد اگر اوضاع به همین شکل پیش رود، استعفا خواهد کرد. با انتقال سخنان وی به امام‌خمینی، ایشان شورای تشکیل‌شده را رد کرد و به وی پیام داد خود به نماز جمعه ادامه دهد.[۴۴]

حائرى شیرازی با استقرار در شیراز، تلاش‌هاى همه‌جانبه‌اى در حوزه‌هاى دینى و فرهنگى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى سامان داد و طرح‌هاى مفیدی براى جذب جوانان و فعّال‌کردن ستادهاى برگزارى نماز جمعه در استان و استان‌هاى مجاور و جنوب کشور ارائه کرد؛ ازجمله هر از چندى اقدام به برگزارى گردهمایی‌هاى منطقه‌اى کرد و از امامان جمعه استان فارس و استان‌هاى مجاور دعوت کرد مشکلات و مسائل فرهنگى، اجتماعى و سیاسى مناطق خود را در این اجتماعات مطرح کنند و با مشورت به راهکارهاى مناسب دست یابند.[۴۵] از دیگر فعالیت‌هاى وی حضور چشمگیر در مناطق جنگى در دوران دفاع مقدس بود. وى بارها به جبهه رفت[۴۶] و ضمن ارتباط با رزمندگان سخنرانى‌های بسیاری در جبهه داشت. تصریح فرماندهانی چون علی صیاد شیرازى، ابراهیم همّت و سیدرحیم صفوى به استفاده معنوى مسئولان از حائری و خاطرات خوش رزمندگان سپاه پاسداران و ارتش از وى، گویاى آثار فراوان این حضور است.[۴۷] حائری شیرازی در بهمن ۱۳۸۷ از سمت امامت جمعه کناره‌گیری کرد و فعالیت‌های علمی خود را در حوزه علمیه قم پی گرفت.[۴۸]

(ببینید: علی صیاد شیرازی)

آثار

از حائری شیرازی آثار پرشماری در مسائل متنوع اسلامی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است.[۴۹] انسان الهى، انسان‌شناسى، با على در صحرا، تمثیلات (۸ جلد)، تفسیر سوره حمد، تربیت کودکان، حافظ سرّ، درس سحر، در سایه‌سار وحى، ولایت فقیه انتخابى یا انتصابى، و ولایت فقیه، ازجمله کتاب‌های وی می‌باشند.[۵۰]

درگذشت

حائرى در ۲۹/۹/۱۳۹۶ در ۸۱سالگی در قم درگذشت[۵۱] و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد. وی در سال ۱۳۴۸ با دختر سیدنورالدین حسینى شیرازى از علمای مبارز شیراز ازدواج کرد[۵۲] و ثمره آن شش پسر و یک دختر است. از میان پسران دو تن به تحصیلات حوزوى اشتغال دارند.[۵۳]

صدرالدین حائری شیرازی

صدرالدین حائری شیرازی برادر بزرگ‌تر محی‌الدین حائری شیرازی، در سال ۱۳۰۹ در شیراز زاده شد. درس‌های مقدماتی حوزه را در شیراز نزد پدر فرا گرفت و سپس به قم رفت و دوره سطح را از سیدمهدی روحانی، حسین نوری همدانی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فرا گرفت و در درس خارج فقه و اصول بروجردی و میرزا‌هاشم آملی و امام‌خمینی حاضر شد و همزمان از درس تفسیر و فلسفه سیدمحمدحسین طباطبایی استفاده کرد و در عرفان و سیر و سلوک نیز از محمدجواد انصاری همدانی بهره برد؛[۵۴] سپس با مهاجرت به نجف از استادان و مراجع بزرگ وقت بهره گرفت.[۵۵] وی از علمای برجسته شیراز و از نظر مبارزاتی هم‌ردیف بهاءالدین محلاتی[۵۶] و سیدعبدالحسین دستغیب بود. وی در جریان مبارزات علیه رژیم پهلوی فعال و در ارتباط نزدیک با روحانیان انقلابی، ازجمله عبدالرحیم ربانی شیرازی،[۵۷] سیدعلی خامنه‌ای و دیگر روحانیان مبارز[۵۸] بود. وی با خامنه‌ای گروه و جریانی به نام بعثت راه‌اندازی کردند تا ‌اندیشه‌های امام‌خمینی مکتوب و عرضه شود.[۵۹] او مورد اعتماد امام‌خمینی بود و ایشان در سال ۱۳۴۶ با شناختی که خود از او داشت، در امور حسبیه به وی اجازه تصدی داد [۶۰]

صدرالدین از آغاز مبارزات با امام‌خمینی همراه شد و حمایت‌های خود ازجمله اعلامیه‌های دفاع از راه ایشان را بارها امضا کرد.[۶۱] وی همراه محلاتی به دستگیری ایشان در ۱۵ خرداد اعتراض کرد. پس از دستگیری محلاتی، در همان روز روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین به این بازداشت نیز اعتراض کردند که تظاهرات گسترده و بازداشت‌هایی در پی داشت.[۶۲] پس از مهاجرت علمای تراز اول و مراجع تقلید در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی، او نیز نه تنها در شمار علمای مهاجر بود و دیگران را نیز به مهاجرت فراخواند و در تهران نیز فعال بود.[۶۳] وی پس از انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف، در تلگرامی ورود ایشان به نجف را التیام‌بخش دل‌ها دانست.[۶۴] وی روحانیان بسیاری ازجمله برادر خود محی‌الدین را به میدان مبارزه کشاند. او با سیدعلی اندرزگو ارتباط داشت و خانه وی یکی از پناهگاه‌های اندرزگو بود و به همین دلیل نیز دستگیر و شکنجه‌های بسیار شد و یک چشم او آسیب دید.[۶۵]

(ببینید: بهاءالدین محلاتی)

مرکز فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین مسجد سپهسالار (امام‌خمینی) در شیراز بود. رژیم پهلوی برای محدودکردن وی، هیئت امنایی برای این مسجد تعیین کرد؛ اما وی به این کار اعتراض و مسجد را ترک کرد و در نماز جماعت حاضر نشد و اعلامیه‌ای بر ضد رژیم صادر کرد و در آن به اقدامات دولت ازجمله تبعید امام‌خمینی اعتراض کرد.[۶۶] وی ازجمله عالمان و مبارزان و یاران امام‌خمینی بود که پیش از انقلاب یا در تبعید یا در زندان بودند؛[۶۷] ازجمله در تیر ۱۳۴۷ به گنبد کاووس تبعید شد.[۶۸] او پس از یک سال تبعید، به شیراز بازگشت و دوباره به مبارزه خود ادامه داد و به همین دلیل، از سخنرانی منع شد. پس از فوت مرجع تقلی وقت، سیدمحسن حکیم همگام با دیگر روحانیان شیراز، ضمن ارسال تسلیتی به امام‌خمینی،[۶۹] از مرجعیت ایشان حمایت کرد.[۷۰]. وی در ۳۰/۱/۱۳۵۲ با برادرش محی‌الدین و دوازده تن دیگر که در خانه آنان بودند، بازداشت شدند.[۷۱] همچنین وی پس از آن به همراه ربانی شیرازی نیز بازداشت و زندانی شد و در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد.[۷۲]

از سوی دیگر، یکی از فعالیت‌های مبارزاتی صدرالدین پشتیبانی از دیگر مبارزان انقلابی در سراسر کشور،[۷۳] همچنین تدارک گسترده برای حمایت از دستگیرشدگان و جلوگیری از اعدام جوانان مبارز مسلمان[۷۴] و همکاری نزدیک با ربانی شیرازی در کمک‌رساندن به خانواده‌های زندانیان سیاسی[۷۵] بود. شرکت در مجالس بزرگداشت سیدمصطفی خمینی در سال ۱۳۵۶ و سخنرانی‌های پی‌درپی برای افشای ماهیت رژیم پهلوی، از دیگر اقدامات وی است.[۷۶] وی پس از سرکوب مبارزات مردم شیراز به دست رژیم پهلوی و فاجعه خونین و کشتار مردم در مسجد جامع نو شیراز در ۱۹ مرداد ۱۳۵۷، همراه با دیگر روحانیان شیراز به‌شدت از این اقدام انتقاد کردند و با صدور اعلامیه‌هایی عزای عمومی اعلام کردند.[۷۷] امام‌خمینی در ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ضمن فرستادن نامه‌ای خطاب به روحانیان شیراز ازجمله صدرالدین حائری شیرازی، از آنان خواست مردم را علیه رژیم پهلوی بسیج کنند و از طریق وعظ و خطابه مردم را به تظاهرات خیابانی، نشر اعلامیه، در اختیار گرفتن جراید و تماس با سازمان‌های بی‌طرف خارجی تشویق کرده، هر اقدامی که برای رسیدن به این هدف لازم است، انجام دهند.[۷۸] روحانیان پس از این پیام به مبارزه بیشتر دلگرم شدند و صدرالدین از روحانیان سرشناس خواست فهرست افراد مضروب و شهید تظاهرات را تهیه کنند تا به خارج از کشور فرستاده شود.[۷۹]

صدرالدین حائری شیرازی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با درخواست خود و موافقت امام‌خمینی وارد کارهای اجرایی نشد و با اجازه‌هایی که از ایشان داشت، امور حوزه‌های علمیه استان فارس و استان‌های مجاور مانند بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد را پی‌گیری می‌کرد.[۸۰] وی در ۱۷ خرداد ۱۳۸۳ در ۷۴سالگی درگذشت و در قم، صحن فاطمه معصومه(س) در کنار مزار اسماعیل دولابی به خاک سپرده شد شد.[۸۱] وی دارای چهار دختر و دو پسر روحانی است.

پانویس

  1. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷.
  2. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۲۷ ـ ۱۲۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۶ ـ ۷ و ۱۶؛ آزادی فقیه، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، ۲۰.
  3. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۲.
  4. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۱۰.
  5. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۵ ـ ۱۶.
  6. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۷؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  7. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، ۷ ـ ۸؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۶؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.
  8. حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۵.
  9. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۸ ـ ۹.
  10. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۱؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰ ۱۱.
  11. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۵.
  12. حائری، خبرگان ملت، ۲/۱۳۳ ـ ۱۳۵.
  13. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  14. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱.
  15. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۴۱ ـ ۱۴۲؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  16. مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  17. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۹ و ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  18. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  19. حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.
  20. حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۸؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  21. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.
  22. دستغیب، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، ۲۰.
  23. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۲۶۱.
  24. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲ و ۱۰/۹۲.
  25. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  26. حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۴.
  27. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.
  28. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  29. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  30. ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش، ۲۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.
  31. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.
  32. مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۱ ـ ۱۲.
  33. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۲.
  34. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۴/۲۸۰.
  35. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.
  36. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  37. ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷.
  38. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵.
  39. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹؛ حائری، حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۵؛ حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶.
  40. مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹.
  41. امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۵/۴۶۱.
  42. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۶؛ مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  43. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱۹/۳۰۶.
  44. حائری، شهاب الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲۶ ـ ۱۲۷.
  45. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  46. روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ۹۳.
  47. روزی‌طلب، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۹۲ ـ ۹۳؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  48. مدرسی و کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، ۱/۴۰۹.
  49. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۳۸۲ش، ۶؛ سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  50. سلمانی، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش؛ شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۹.
  51. شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳.
  52. ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲.
  53. حائری شیرازی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۲؛ حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۸.
  54. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  55. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.
  56. حیدری،حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.
  57. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰ ـ ۹۱.
  58. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  59. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  60. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۲ش، ۱/۴۷۸.
  61. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۱۲۵ ـ ۱۲۶ و ۲۵۹؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  62. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.
  63. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴ ـ ۳/۴۲۴؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  64. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۱۹۵.
  65. حائری شیرازی، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، ۱۰؛ حائری، خبرگان ملت، ۱۳۷۹ش، ۲/۱۳۶ ـ ۱۳۸؛ کاظم‌زاده، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۳۱ ـ ۳۲.
  66. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۰.
  67. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸؛ ذوالانوار، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۲۷؛ ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.
  68. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۴۶۸.
  69. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۵.
  70. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۸۱۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۴۲.
  71. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲۱/۳۸ ـ ۳۹ و ۲۰۸.
  72. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۹۰.
  73. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۶.
  74. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۷.
  75. ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، ۳۳۰.
  76. مرکز بررسی اسناد تاریخی، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۲؛ حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.
  77. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۵۸ ـ ۳۵۹.
  78. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.
  79. حیدری، حائری شیرازی (آیت‌الله)، ۱/۱۱۱.
  80. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  81. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

منابع

  • آزادی فقیه، مریم، جلوه‌های شخصیت آیت‌الله حائری شیرازی در آئینه کلام یاران و شاگردان، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • حائری شیرازی، شهاب‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • حائری شیرازی، صدر‌الدین، نقش علامه تهرانی در پایه‌گذاری انقلاب در میان مردم، پایگاه اطلاع‌رسانی عرفان و حکمت در پرتو قرآن وعترت تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات، ۱۵/۱۰/۱۳۹۸ش.
  • حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، چاپ‌شده در خبرگان ملت، تهران، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • حائری شیرازی، محمدصادق، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • حائری شیرازی، محمدصادق، نظریه‌پردازی در علوم انسانی، گفتگو با آیت‌الله حائری شیرازی، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۰۷، ۱۳۸۲ش.
  • حائری شیرازی، نظام‌الدین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • حوزه، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، ۴/۱۱/۱۳۹۷ش.
  • حیدری، سلیمان، حائری شیرازی (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • دستغیب، سیدعلی‌اصغر، خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر دستغیب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۳۷۷۱ش.
  • ذو‌الانوار، سیدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • ربانی شیرازی، عبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، شرح مبارزات حضرت آیت‌الله‌ شیخ‌عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • روزی‌طلب، محمدحسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • سلمانی آرانی، حبیب‌‎الله، تندیس تفکر، پایگاه اطلاع‌رسانی فرهیختگان تمدن شیعی، ۱۲/۷/۱۳۹۴ش.
  • شاهد یاران، مجله، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • کاظم‌زاده، مجتبی، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶۰، ۱۳۹۶ش.
  • مدرسی، سیدمحمدکاظم و میرزامحمد، کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه کشور، انتشارات صحیفه خرد، چاپ دوم، ۱۳۹۶ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.