آموزش و پرورش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''آموزش و پرورش'''، نهاد مسئول [[تعلیم و تربیت]] پیش از [[دانشگاه]].
{{ جعبه اطلاعات سازمان
| عنوان        = آموزش و پرورش
| تصویر        = آموزش_و_پرورش.jpg
| اندازه تصویر  =
| توضیح تصویر  =
| سرشناسی      =
| نام‌های دیگر  = نهاد مسئول تعلیم و تربیت پیش از دانشگاه در کل [[ایران]]
| تأسیس        = در ایران تأسیس «[[دارالفنون]]»
| بنیانگذار    = در ایران [[میرزاتقی‌خان امیرکبیر]]
| وابسته به    = وزارت آموزش و پرورش
| رویکرد        = آموزشی و پرورشی
| نوع فعالیت    = تعلیم و تربیت پیش از [[دانشگاه]]
| گستره فعالیت  = همه مردم
| اهداف        = کارآفرینی، نخبه پروری
| فعالیت‌ها      = دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت فراهم کند.
| وظایف        = باسوادکردن مردم و روشن‌کردن افکار جوانان
| مکان          = مدارس
| دبیرکل        =
| رئیس          = وزیر آموزش و پرورش
| جانشین        =
| ساختار        = وزارت‌خانه
| وضعیت        =
| انحلال        =
| فعالیت به زبان= فارسی
| مراکز وابسته  =  سازمان نهضت سوادآموزی و ...
| شعار          =
| جوایز        =
| منابع مالی    =
| آثار          =
| مرتبط        =
| وبگاه        = https://medu.gov.ir/
}}
'''آموزش و پرورش'''، نهاد مسئول تعلیم و [[تربیت]] پیش از [[دانشگاه]].


==معنای لغوی و اصطلاحی==
تعلیم و تربیت سابقه‌ای دیرینه هم در تاریخ بشر و هم در آموزه‌های دینی دارد. در ایران، مقدمات آموزش و پرورش در سال ۱۲۲۸ش با تأسیس دارالفنون آغاز شد و پس از تأکید بر متمرکز بودن آموزش و پرورش در متمم [[قانون اساسی مشروطیت]]، این نهاد به‌تدریج در کشور رشد کرد.  
آموزش، اسمِ مصدر از آموختن، به عمل آموختن گفته می‌شود<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱/۱۶۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۱۶۱.</ref> و پرورش نیز به‌معنای پروردن جسم و جان و رساندن به مراتب متعالی است.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۳۴۷؛ عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیه، ۳۶۴ ۳۶۶.</ref> نهاد آموزش و پرورش در اصطلاح، به وزارتخانه و نهادی گفته می‌شود که مسئولیت ساماندهی تعلیم و تربیت پیش از دانشگاه را بر عهده دارد.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۱۶۱.</ref>
==پیشینه==


تعلیم و تربیت قدمتی همزاد با بشر دارد؛ انسان‌های نخست آنچه را برای گذران زندگی نیاز داشتند از پدر و مادر و قبیله می‌آموختند و به نسل بعد منتقل می‌کردند. در این دوران تلاش زیادی برای آموزش نمی‌شد؛ اما با پیشرفت زندگی بشر و نیاز به کسب آمادگی برای مقابله با مسائل پیچیده روزمره، نیاز به تربیت و آموزش در [[خانواده]] و [[جامعه]]، تحت نظارت گروه خاص و به شکل منظم احساس شد.<ref>معیری، مسائل آموزش و پرورش، ۹.</ref>
اولویت نوسازی فرهنگی در دورۀ پهلوی، تغییرات اساسی در نظام آموزشی را رقم زد. به باور [[امام‌خمینی]]، [[رژیم پهلوی]] در آموزش، گرایش و وابستگی به شرق و غرب را گسترش می‌داد و در پرورش، اباحی‌گری و فساد را ترویج می‌کرد.
در دنیای [[اسلام]]، از همان آغار و هم‌زمان با نزول [[قرآن کریم]] که نخستین آیات آن، به نعمت الهی علم‌آموزی اشاره داشت، <ref>علق، ۳ ۵.</ref> آموزش و پرورش مورد اهتمام ویژه قرار گرفت. در قرآن بارها بر تعلیم کتاب و حکمت تاکید شده است.<ref>الرحمن، ۲؛ انعام، ۹۱؛ نمل، ۱۶؛ بقره، ۳۱ و ۱۲۹.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] نخستین فردی است که در میان مسلمانان، حلقه علم‌آموزی تشکیل داد و مساجد نخستین پایگاه آموزش در صدر اسلام بودند.<ref>قاسمی پویا، مدارس جدید در دوره قاجاریه، بانیان و پیشروان، ۴۵.</ref> تاکیدها و سفارش‌های مکرر قرآن بر تعقل و تفکر و تعلیم و تعلم و شیوه‌های تشویقی پیامبر(ص) در علم‌آموزی تاثیر شگرفی بر امر آموزش گذاشت. به دستور پیامبر اکرم(ص) پس از [[جنگ بدر]]، اسیران باسواد به عنوان «[[فدیه]]»، به مسلمانان خواندن و نوشتن می‌آموختند و آزاد می‌شدند<ref>واقدی، طبقات الکبری، ۲/۱۹.</ref> که این خود نشانه‌ای از اهمیت‌دادن اسلام به آموزش است.
در منابع متعددی شکل‌گیری نهاد آموزش و پرورش را از خانه‌های شخصی، خانه مربیان و دانشوران، آتشکده‌ها، کاخ‌ها، مکتبخانه‌ها، تالارها، مساجد و فضا‌های باز دانسته‌اند که به مرور زمان به شکل امروزی ارتقا یافته‌اند.<ref>صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۲۶ و ۴۸.</ref> در [[ایران باستان]] مسائل پرورشی بر آرمان‌های [[خداشناسی]] استوار بود. فرزندان پسر در پنج‌سالگی مقدمات مسائل مذهبی را می‌آموختند و از پانزده‌سالگی به تعلیمات نظامی روی می‌آوردند.<ref>مایر، تاریخ ‌اندیشه‌های تربیتی، ۱/۱۱۶.</ref> در [[دوران ساسانی]] پرورش اخلاقی و اجتماعی افراد رونق گرفت؛ ولی این آموزش‌ها منحصر به افراد خاصی در جامعه بود.<ref>ضمیری، تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام، ۴۲.</ref> با ورود اسلام و غلبه مکتب توحید، آموزش و پرورش در [[ایران]] با تغییرات بنیادین روبه‌رو شد<ref>درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۶۶ و ۸۰.</ref> و بعدها با تاسیس نظامیه‌ها به دست [[خواجه‌نظام الملک]]، دولت نظارت بیشتری بر نهاد آموزشی داشت.<ref>درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۹۴ - ۹۵.</ref>
مقدمات ایجاد نهاد نو آموزش و پرورش در ایران را [[میرزاتقی‌خان امیرکبیر]] با تاسیس «[[دارالفنون]]» در سال ۱۲۲۸ پایه‌ریزی کرد.<ref>طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه، ۱۳۴۰ ۱۷۱.</ref> در اصل هجدهم و نوزدهم متمم قانون اساسی مشروطیت، علاوه بر آزادیِ تعلیم علوم و معارف، بر متمرکزبودن آموزش و پرورش تاکید شد و پس از [[نهضت مشروطه]] در سال ۱۲۸۵-۱۲۸۶ نظام آموزش و پرورش رشد بیشتری کرد.<ref>طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه، ۱۷۱ ۱۷۲.</ref> در زمان [[رضاشاه پهلوی]] دولت موظف به تشکیل وزارت علوم و معارف شد تا آموزش و پرورش مطابق قانون و تحت اشراف این وزارتخانه باشد.<ref>کرونین، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ۱۸۷.</ref> در این دوره، روند تحصیل در شش کلاس اجباری برای دختران و پسران تعریف شد.<ref>کرونین، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ۱۸۷.</ref> در سال ۱۳۱۷ وزارت علوم و معارف به «وزارت فرهنگ» تغییر نام یافت؛ سپس در زمان [[محمدرضا پهلوی]] طبق قانون مصوب ۱۳۴۳ به دو وزارتخانه «آموزش و پرورش» و «وزارت فرهنگ و هنر» تقسیم شد.<ref>صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۵۴-۵۵.</ref>
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، [[نظام جمهوری اسلامی]]، یکی از ‌نخستین وظایف مهم خود را گسترش آموزش و پرورش قرار داد.<ref>هراتی، کارنامه سازندگی، ۷۲۱.</ref> تحولات بنیادینی در تمامی نهادهای اجتماعی، ازجمله نهادهای فرهنگی به ‌وقوع پیوست. در نیمه‌ نخست دهه‌ ۱۳۶۰ شوراهایی ‌چون «شورای عالی آموزش و پرورش» و «شورای مشترک برنامه‌ریزی آموزش و پرورش» مامور انجام تغییر اساسی در نظام آموزش و پرورش شدند<ref>درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۱۲۴-۱۲۶.</ref> و بر اساس نظر [[امام‌خمینی]] در سال ۱۳۶۴ برنامه‌ای کلان جهت تغییر در شیوه‌های مدیریت در آموزش و پرورش، تدوین متون درسی متناسب با زمان و روش‌های تدریس تنظیم گردید.<ref>میرسلیم، جریان‏شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۴۴؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی (۱۳۸۳-۱۳۶۳)، ۷۶.</ref>
==اهمیت و جایگاه==
امام‌خمینی با نگاه توحیدی به مسئله آموزش و پرورش، آن را عبادت الهی می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۷.</ref> و معتقد بود تنها از راه آموزش و پرورشِ صحیح می‌توان انسان را به حیات و رشد کامل رساند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۵۱۳-۵۱۵.</ref> بر همین مبنا ایشان نهاد آموزش و پرورش و معلمی را متفاوت از دیگر وزارتخانه‌ها و ادارات تعریف می‌کرد{{ببینید|متن=ببینید|مقاله معلم}} و برای نهاد آموزش و پرورش، جایگاه ارزشمندی قائل بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۶.</ref> ایشان معتقد بود نهاد آموزش و پرورش باید به سمت مکتب پیامبران الهی سوق داده شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۹-۴۰.</ref> آموزش و پرورش و شغل آموزگاران از نظر ایشان در تراز «[[نبوت]]» قرار می‌گیرد که رسالت نورپراکنی در جامعه انسانی را بر عهده دارد. از اهتمام ایشان به امر آموزش و پرورش روشن می‌شود که این نهاد به منزله قلب جامعه انسانی است و پویایی و سلامت دیگر اعضا متکی بر سلامت آموزش و پرورش است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰.</ref>؛ این است که ایشان معلمی را شغل انبیا(ع) شمرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۸.</ref>
امام‌خمینی رفع مشکلات کشور را در گرو حل‌شدن مشکلات فرهنگی و آموزشی می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۰۹.</ref>؛ از این‌رو درباره نهاد آموزش و پرورش حساسیت و اهتمام کم‌نظیری نشان می‌داد و مسئولان این نهاد را از هر گونه انحراف بر حذر می‌داشت و بر تغییرات بنیادین این نهاد به سوی آموزش و پرورشِ تزکیه‌محور و الهی تاکید می‌ورزید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹-۲۲۰.</ref> ایشان محتوای آموزش و پرورش را با واژه‌های نور<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۱.</ref> و تزکیه<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲.</ref> متصف ساخته و نهاد آموزش و پرورش را که متولی تعلیم و تربیت است، به انسان‌سازی سفارش کرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۹۵.</ref> اجازه امام‌خمینی در مصرف‌کردن [[وجوه شرعی]] و [[اموال مجهول‌المالک]] در مدارس و نهاد آموزش و پرورش<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۸۱.</ref> و همچنین مجوز‌دادن به برخی از وکلای شرعی در صرف بخشی از [[خمس]] برای امور نهاد آموزش و پرورش، از دیگر نشانه‌های اهتمام ایشان به این نهاد است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۶۵ و ۷۴-۷۵.</ref>
==رسالت و اهداف==
هدف غایی از آموزش و پرورش تحول مثبت (رشد) در انسان و به تبع آن، جامعه است و در آموزه‌های دینی نیز تعالی‌بخشیدن، انگیزه آموختن معرفی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۴، ۳۵ و ۴۹.</ref> قرآن کریم اموری چون برآورده‌شدن نیازهای حیاتی انسان، <ref>انبیاء، ۸۰؛ بقره، ۲۸۲؛ مائده، ۴.</ref> ‌اندیشیدن<ref>بقره، ۲۱۹؛ نحل، ۴۴.</ref> و کسب بینش و [[بصیرت]]<ref>کهف، ۶۶.</ref> را اهداف آموزش و پرورش بیان کرده است.<ref>هراتی، کارنامه سازندگی، ۵۳۰ و ۷۲۲.</ref> به باور امام‌خمینی نهاد آموزش و پرورش در جامعه، باید زمینه‌ رشد و تعالی همه‌جانبه افراد را فراهم کند و آنان را در مسیر پرورش استعدادها و خلاقیت‌های نهفته در وجودشان یاری دهد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۵۵-۶۵۷؛ قلی‌پور، مواضع امام‌خمینی در برابر نظام سیاسی پهلوی و نهادهای آن، ۱۰۰.</ref> در نگاه ایشان هدف آموزش و پرورش، رهایی‌بخشیدن از عالم طبیعت، حیوانیت و اخلاق فاسد و راهنمایی به سمت انسانیت، عالَم الهی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۲.</ref> و تبدیل انسان طبیعی به انسان الهی، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱.</ref> سیر به سوی حق<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۵۱.</ref> و در نهایت، رسیدن به عبودیت حقیقی خدای واحد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷ و ۴۰.</ref> است. امام‌خمینی تاکید می‌کند نهاد آموزش و پرورش نباید صرفاً متولی آموزش علوم باشد، بلکه علم با نورانیتی که دارد باید در خدمت بیرون‌بردن بشر از ظلمت [[جهل]]، [[شرک]]، [[خودپرستی]] و [[رذایل اخلاقی]]، به سمت [[ایمان]]، خدمت به خلق و رسیدن به [[توحید]] قرار گیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۳۵.</ref>
==تقدم پرورش بر آموزش==
امام‌خمینی آموزش و پرورش را هدیه الهی از مسیر آموزه‌های انبیا و اولیای الهی می‌دانست و همواره بر تقدم پرورش روحی و شخصیتی تاکید می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۲ و ۱۹/۱۹۰.</ref> و آموزش صحیح را در گرو [[تزکیه]] و پرورش و تربیت روحی و اخلاقی می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۶؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.</ref> در این نگاه، نقطه عطف وظیفه الهی و شغل اصلی [[انبیا(ع)]] پرورش انسان الهی است. از این‌رو در نگاه ایشان، پیامبر اکرم(ص) و [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] آموزگاران بزرگی‌اند که باید در امر پرورش‌محوری و اهمیت بنیادین پرورش بر آموزش، به آنان اقتدا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۹۱.</ref> مسئله تقدم رتبی پرورش بر آموزش، در حیطه وظایف پیامبران الهی، ریشه در آموزه‌های قرآنی دارد؛ چنان‌که خداوند تعالی بارها بدان تصریح و هدف از برانگیختن رسولان خویش را تربیت و تعلیم انسان‌ها اعلام کرده است و بدین‌سان پرورش، محور و مورد اهتمام ویژه قرار گرفته است.<ref>بقره، ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴؛ جمعه، ۲.</ref> در روایتی پیامبر اکرم(ص) نیز انگیزه و هدف از [[بعثت]] خویش را اتمام مکارم اخلاق معرفی کرده است.<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ۸؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۵/۳۹۲؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۱۸۷.</ref>
امام‌خمینی با استناد به آیات قرآن کریم، <ref>روم، ۳۰.</ref> معتقد است انسان [[فطرت توحیدی]] دارد و ذاتاً کمال‌طلب است<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۱؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۷ و ۱۸۱.</ref>؛ گرایش به توحید و [[کمال مطلق]] از خصیصه‌های بنیادین و ذاتی انسان است و پرورشی کارآمد است که با گرایش‌های اساسی و فطری انسان همپوشانی داشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۰۹-۵۱۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|مقاله فطرت}} ایشان با اتکا به حدیث نبوی که انسان را در آغاز تولد دارای فطرت الهی و پاک می‌داند، <ref>صدوق، من ‌لایحضره الفقیه، ۲/۴۹.</ref> معتقد است فساد و انحراف را مربیان و فضای آموزش و پرورش بر انسان تحمیل می‌کنند و مسئولیت آن متوجه مسئولان آموزش و پرورش است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۷.</ref>؛ از این‌رو اهتمام به امر پرورشِ درست در کودکی و نوجوانی، از ضرورت و موفقیت بیشتری برخوردار است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۳.</ref>
==آموزش و پرورش در رژیم پهلوی==
با روی‌کارآمدن [[رژیم پهلوی]] در ایران، تغییرات اساسی در نظام سیاسی اجتماعی در دستور کار قرار گرفت که ازجمله آن نوسازی فرهنگی بود. نوسازی فرهنگی رضاشاه پهلوی بر سه محور [[ناسیونالیسم باستانگرایانه]]، [[تجددطلبی]] و [[مذهب‌زدایی]] می‌چرخید.<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۷.</ref> در این راستا تغییر نظام آموزشی ازجمله فعالیت‌هایی بوده که در این دوره با جدیت پی‌گیری شده و به‌ویژه آموزش و پرورش به غربی‌شدن گرایش پیدا کرد و پهلوی مصمم شد تا از طریق آموزش و پرورشِ سکولار اعتقادات و علایق دینی مردم را کم‌رنگ کند.<ref>تخشید، اصلاحات و سیاست‌های نوگرایی رضاشاه و تاثیر آن بر قدرت و نفوذ روحانیون در ایران، ۱۱۳.</ref> بدین خاطر در نخستین گام روحانیون از نظام آموزشی خارج و تحصیل‌کردگان غرب سکان هدایت و راهبری نظام آموزشی را به عهده گرفتند<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۴۰.</ref> و تلاش کردند با ایجاد اصلاحات در کتاب‌های درسی افکار میهن‌دوستی و شاه‌پرستی را در محتوای کتاب‌ها بپرورانند.<ref>زریری، تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی، مجله زمانه، ۲۵.</ref> در این راستا شاه به عنوان پدر ملت به شمار آمد و دانش‌آموزان موظف شدند طبق متون درسی خویش پس از خدا، شاه را ستایش کنند.<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۴۲-۴۳.</ref> این روند در دوره محمدرضا پهلوی نیز با شدت بیشتری ادامه یافت. در این دوره اگر چه آموزش و پرورش از نظر کمیّ رشد و گسترش داشت، <ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۵۲.</ref> اما بر فلسفه ارزشی خاصی مبتنی بود که با ویژگی‌های قومی و [[فرهنگ اسلامی]] و ایرانی سنخیتی نداشت.<ref>آزرمی، تاملی بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران، ۲۱.</ref> تقویت افراطی احساسات شاه‌دوستی در دانش آموزان، کنترل فضای فکری مدارس از راه‌کارهای بیهوده و سرگرم‌کننده، نفی سنت‌ها و نهادها و ارزش‌های بومی به عنوان ارزش‌های عقب‌مانده، گسترش ‌اندیشه‌های ‌غرب‌گرایانه و تلاش برای تغییر هویت ملی ازجمله ویژگی‌های نظام آموزشی در این دوره بوده است.<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۷۰-۸۰.</ref>
به باور امام‌خمینی نیز نهاد آموزش و پرورش در رژیم پهلوی، از نظر آموزش، سدی در برابر رشد جوان‌ها بود و از نظر پرورش، محیط علمی و فرهنگی کشور را تبدیل به مرکز فساد کرده بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۴۷۶.</ref> برپا کردن مدارس مختلط و تدریس آموزگار مرد در مدارس دخترانه و برعکس، در نگاه ایشان در همین راستا ارزیابی می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۸.</ref> ایشان آموزش و پرورش در رژیم پهلوی را الفاظی بدون محتوا می‌دانست که حاصل علمی و پرورشیِ قابل توجه‌ای برای ملت نداشته است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۰-۴۹۱ و ۴۹۴.</ref>؛ چنان‌که رژیم در قسمت آموزش، گرایش و وابستگی به شرق و غرب را گسترش می‌داد و به لحاظ پرورشی، [[اباحی‌گری]] و [[فساد]] را ترویج می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴۱.</ref> به اعتقاد ایشان وزارت علوم و معارف که وظیفه ذاتی‌اش، باسوادکردن مردم و روشن‌کردن افکار جوانان بود، همچون ماشین تبلیغاتی دستگاه دیکتاتور، در جهت منافع استعمار خارجی عمل می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱ و ۱۲/۳۴۱؛ حکیمی، ۱۴۴-۱۴۵.</ref> با این حال، رژیم پهلوی در دستیابی به همه اهداف خود ناکام ماند؛ چنان‌که به عنوان مثال معلمان و دانش‌آموزان با تعطیل‌کردن درس در اول [[مهر]] ۱۳۴۹ و همراهی با دیگر اقشار جامعه در اعتصاب<ref>عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۴۸۷.</ref> و تعطیل‌کردن مدارس و تظاهرات در سیزدهم [[آبان]] ۱۳۵۷<ref>بری دیزجی، علی و دیگران، روزها و رویدادها، ۳/۱۵۹-۱۶۱.</ref> به مقابله با رژیم برخاستند. امام‌خمینی ضمن تشکر از دانش‌آموزان و معلمانی که برای برقراری حکومت عدل به‌پا خاسته بودند، از آنان خواست به دیگر گروه‌ها بپیوندند و از احکام اسلام پیروی کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۸۳.</ref>
==آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی==


تغییر نظام سیاسی ایران از [[سلطنت]] به [[جمهوری اسلامی]]، تغییرات بنیادین در همه ابعاد را می‌طلبید و نهاد آموزش و پرورش در این میان در اولویت قرار داشت. این مهم از نگاه [[امام‌خمینی]] دور نماند؛ از این‌رو ایشان تاکید داشت که از مسائل ضروری و بسیار بااهمیت در نهاد آموزش و پرورش، تحول بنیادین در برنامه‌های تحصیلی و روش آموزش و پرورش است؛ تحولی که مدارس را از وابستگی و [[غرب‌زدگی]] به سمت [[استقلال فرهنگی]] سوق دهد و این استقلال‌خواهی برای نسل‌های بعدی نهادینه شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱ -۸۲.</ref> در همین راستا امام‌خمینی در [[خرداد]] ۱۳۵۹ حکم تشکیل [[ستاد انقلاب فرهنگی]] جهت رسیدگی به وضعیت دانشگاه‌ها و آموزش و پرورش را صادر کرد و ساماندهی و توسعه و تکامل آموزش و پرورش را ضروری خواند و بر آن تاکید کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۱-۴۳۲ و ۱۴/۳۶۲ و ۴۲۶؛ ← مقاله شورای عالی انقلاب فرهنگی.</ref>؛ چنان‌که ایشان برای اصلاح کیفیت آموزش و پرورش در سال ۱۳۶۷ طی حکمی، نظارت بر تدوین کتاب‌های درسی و اصلاح آن را خواستار شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۴-۲۹۵.</ref>
پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، امام خمینی با تأکید بر اهمیت نهاد آموزش و پرورش و متفاوت بودن آن با سایر وزارتخانه‌ها، پرورش را بر آموزش مقدم می‌دانست. طبق اصل ۳۰ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]]، آموزش و پرورش رایگان تا پایان دوره متوسطه، بر عهدۀ دولت است.
امام‌خمینی با توجه به ضرورت وجود آموزش و پرورش و با اشاره به کم‌کاری رژیم پهلوی و محروم‌بودن بیشتر افراد کشور از سواد خواندن و نوشتن، مردم و مسئولان را به تشکیل نهاد نهضت سوادآموزی در کشور فراخواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۷-۴۵۲.</ref> و ضمن انتصاب نماینده‌ای در این نهاد، به اهمیت ریشه‌کن‌کردن آفت بی‌سوادی اشاره کرد. ایشان بر بهره‌گیری از تمامی امکانات وزارت آموزش و پرورش برای آموزش همگانی تاکید کرده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۴۸ و ۴۹۵-۴۹۶.</ref> و بی‌سوادی را برای ایرانی که زمانی مهد دانش بوده و مردمش پیرو مکتبی‌اند که علم‌آموزی را فریضه می‌داند، <ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۰.</ref> مایه سرافکندگی شمرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶؛ ← مقاله نهضت سواد‌آموزی.</ref> در راستای همین تاکیدها بود که بنیان‌های قانونی آموزش عمومی و عالی، در نظام جمهوری اسلامی مورد اهتمام قرار گرفت.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۲۴.</ref> از سوی دیگر، طبق اصل ۳۰ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
==توصیه‌ها و هشدارها==


امام‌خمینی در ۳۰/۱۱/۱۳۵۷ از [[مدرسه علوی]] تهران و طی یک پیام رادیویی خطاب به مسئولان آموزش و پرورش ورود معلم‌ها و تدوین کتاب‌های درسی جدید را در نظام آموزشی از دبستان تا [[دانشگاه]] خواستار شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۳-۱۹۴.</ref> ایشان که استقلال همه‌جانبه مراکز علمی و فرهنگی را خواستار بود، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱.</ref> به مسئولان نهاد آموزش و پرورش، تاکید کرد با دقت تمام به سمت آموزش نافع برای [[اسلام]] و [[ملت]]، حرکت کنند و راه خودکفایی فرهنگی را حساب‌شده بپیمایند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۴-۴۹۵.</ref> ایشان از مجموعه نهاد آموزش و پرورش می‌خواست معلمان فرهیخته و تربیت‌شده را معرفی و گزینش کنند تا فرزندان کشور، منطقی و درست آموزش داده شوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۶-۴۹۸.</ref> ایشان که نسبت به وابستگی فرهنگی جامعه به غرب، بیش از دیگر جنبه‌های وابستگی نگران بود، در توصیه‌هایی به ملت، آثار چشمگیر فرهنگ مستقل و پیامدهای ناخوشایند غرب‌زدگی را متذکر می‌شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۴-۲۴۷ و ۴۴۶-۴۴۷.</ref> و به والدین سفارش می‌کرد مراقب فرزندان خود حتی در مدارس باشند تا اسیر نیرنگ بیگانگان نشوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|مقاله تربیت}}
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
==پانویس==
آموزش، اسمِ مصدر از آموختن، به عمل آموختن گفته می‌شود<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱/۱۶۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۱۶۱.</ref> و پرورش نیز به‌معنای پروردن جسم و جان و رساندن به مراتب متعالی است.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۳۴۷؛ عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیه، ۳۶۴ ۳۶۶.</ref> نهاد آموزش و پرورش در اصطلاح، به وزارتخانه و نهادی گفته می‌شود که مسئولیت ساماندهی تعلیم و تربیت پیش از [[دانشگاه]] را بر عهده دارد.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۱۶۱.</ref>
{{پانویس}}
 
==منابع==
== پیشینه ==
تعلیم و تربیت قدمتی همزاد با بشر دارد؛ انسان‌های نخست آنچه را برای گذران زندگی نیاز داشتند از پدر و مادر و قبیله می‌آموختند و به نسل بعد منتقل می‌کردند. در این دوران تلاش زیادی برای آموزش نمی‌شد؛ اما با پیشرفت زندگی بشر و نیاز به کسب آمادگی برای مقابله با مسائل پیچیده روزمره، نیاز به [[تربیت]] و آموزش در [[خانواده]] و [[جامعه]]، تحت نظارت گروه خاص و به شکل منظم احساس شد.<ref>معیری، مسائل آموزش و پرورش، ۹.</ref>
 
در دنیای [[اسلام]]، از همان آغار و هم‌زمان با نزول [[قرآن کریم]] که نخستین آیات آن، به نعمت الهی علم‌آموزی اشاره داشت،<ref>علق، ۳ ۵.</ref> آموزش و پرورش مورد اهتمام ویژه قرار گرفت. در قرآن بارها بر تعلیم کتاب و حکمت تأکید شده‌است.<ref>الرحمن، ۲؛ انعام، ۹۱؛ نمل، ۱۶؛ بقره، ۳۱ و ۱۲۹.</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] نخستین فردی است که در میان مسلمانان، حلقه علم‌آموزی تشکیل داد و [[مسجد|مساجد]] نخستین پایگاه آموزش در صدر اسلام بودند.<ref>قاسمی پویا، مدارس جدید در دوره قاجاریه، بانیان و پیشروان، ۴۵.</ref> تاکیدها و سفارش‌های مکرر قرآن بر تعقل و [[تفکر]] و تعلیم و تعلم و شیوه‌های تشویقی پیامبر (ص) در علم‌آموزی تأثیر شگرفی بر امر آموزش گذاشت. به دستور پیامبر اکرم (ص) پس از [[جنگ بدر]]، اسیران باسواد به عنوان «[[فدیه]]»، به مسلمانان خواندن و نوشتن می‌آموختند و آزاد می‌شدند<ref>واقدی، طبقات الکبری، ۲/۱۹.</ref> که این خود نشانه‌ای از اهمیت‌دادن اسلام به آموزش است.
 
در منابع متعددی شکل‌گیری نهاد آموزش و پرورش را از خانه‌های شخصی، خانه مربیان و دانشوران، آتشکده‌ها، کاخ‌ها، مکتبخانه‌ها، تالارها، مساجد و فضاهای باز دانسته‌اند که به مرور زمان به شکل امروزی ارتقا یافته‌اند.<ref>صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۲۶ و ۴۸.</ref> در ایران باستان مسائل پرورشی بر آرمان‌های [[خداشناسی]] استوار بود. فرزندان پسر در پنج‌سالگی مقدمات مسائل مذهبی را می‌آموختند و از پانزده‌سالگی به تعلیمات نظامی روی می‌آوردند.<ref>مایر، تاریخ اندیشه‌های تربیتی، ۱/۱۱۶.</ref> در دوران ساسانی پرورش اخلاقی و اجتماعی افراد رونق گرفت؛ ولی این آموزش‌ها منحصر به افراد خاصی در جامعه بود.<ref>ضمیری، تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام، ۴۲.</ref> با ورود اسلام و غلبه مکتب توحید، آموزش و پرورش در [[ایران]] با تغییرات بنیادین روبه‌رو شد<ref>درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۶۶ و ۸۰.</ref> و بعدها با تأسیس نظامیه‌ها به دست [[خواجه‌نظام الملک]]، دولت نظارت بیشتری برنهاد آموزشی داشت.<ref>درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۹۴–۹۵.</ref>
 
مقدمات ایجاد نهاد نو آموزش و پرورش در ایران را [[میرزاتقی‌خان امیرکبیر]] با تأسیس «[[دارالفنون]]» در سال ۱۲۲۸ پایه‌ریزی کرد.<ref>طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه، ۱۳۴۰ ۱۷۱.</ref> در اصل هجدهم و نوزدهم متمم [[قانون اساسی مشروطیت]]، علاوه بر آزادیِ تعلیم علوم و معارف، بر متمرکزبودن آموزش و پرورش تأکید شد و پس از [[نهضت مشروطه]] در سال ۱۲۸۵–۱۲۸۶ نظام آموزش و پرورش رشد بیشتری کرد.<ref>طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه، ۱۷۱ ۱۷۲.</ref> در زمان [[رضاشاه پهلوی]] دولت موظف به تشکیل وزارت علوم و معارف شد تا آموزش و پرورش مطابق قانون و تحت اشراف این وزارتخانه باشد.<ref>کرونین، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ۱۸۷.</ref> در این دوره، روند تحصیل در شش کلاس اجباری برای دختران و پسران تعریف شد.<ref>کرونین، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ۱۸۷.</ref> در سال ۱۳۱۷ وزارت علوم و معارف به «وزارت فرهنگ» تغییر نام یافت؛ سپس در زمان [[محمدرضا پهلوی]] طبق قانون مصوب ۱۳۴۳ به دو وزارتخانه «آموزش و پرورش» و «وزارت فرهنگ و هنر» تقسیم شد.<ref>صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۵۴–۵۵.</ref>
 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]]، یکی از نخستین وظایف مهم خود را گسترش آموزش و پرورش قرار داد.<ref>هراتی، کارنامه سازندگی، ۷۲۱.</ref> تحولات بنیادینی در تمامی نهادهای اجتماعی، ازجمله نهادهای فرهنگی به وقوع پیوست. در نیمه نخست دهه ۱۳۶۰ شوراهایی چون «شورای عالی آموزش و پرورش» و «شورای مشترک برنامه‌ریزی آموزش و پرورش» مأمور انجام تغییر اساسی در نظام آموزش و پرورش شدند<ref>درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۱۲۴–۱۲۶.</ref> و بر اساس نظر [[امام‌خمینی]] در سال ۱۳۶۴ برنامه‌ای کلان جهت تغییر در شیوه‌های [[مدیریت]] در آموزش و پرورش، تدوین متون درسی متناسب با زمان و روش‌های تدریس تنظیم گردید.<ref>میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۴۴؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی (۱۳۸۳–۱۳۶۳)، ۷۶.</ref>
[[پرونده:آموزش_وپروزش_عکس_رهبری.gif|بندانگشتی|عکس امام‌خامنه‌ای در کلاس درس]]
== اهمیت و جایگاه ==
امام‌خمینی با نگاه توحیدی به مسئله آموزش و پرورش، آن را [[عبادت|عبادت الهی]] می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۷.</ref> و معتقد بود تنها از راه آموزش و پرورشِ صحیح می‌توان انسان را به حیات و رشد کامل رساند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۵۱۳–۵۱۵.</ref> بر همین مبنا ایشان نهاد آموزش و پرورش و [[معلم|معلمی]] را متفاوت از دیگر وزارتخانه‌ها و [[ادارات]] تعریف می‌کرد{{ببینید|متن=ببینید|معلم}} و برای نهاد آموزش و پرورش، جایگاه ارزشمندی قائل بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۶.</ref> ایشان معتقد بود نهاد آموزش و پرورش باید به سمت مکتب [[پیامبران الهی]] سوق داده شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۹–۴۰.</ref> آموزش و پرورش و شغل آموزگاران از نظر ایشان در تراز «[[نبوت]]» قرار می‌گیرد که رسالت نورپراکنی در جامعه انسانی را بر عهده دارد. از اهتمام ایشان به امر آموزش و پرورش روشن می‌شود که این نهاد به منزله [[قلب]] جامعه انسانی است و پویایی و سلامت دیگر اعضا متکی بر سلامت آموزش و پرورش است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰.</ref>؛ این است که ایشان معلمی را شغل انبیا (ع) شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۸.</ref>
 
امام‌خمینی رفع مشکلات کشور را در گرو حل‌شدن مشکلات فرهنگی و آموزشی می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۰۹.</ref>؛ از این‌رو دربارهٔ نهاد آموزش و پرورش حساسیت و اهتمام کم‌نظیری نشان می‌داد و مسئولان این نهاد را از هر گونه [[انحراف]] بر حذر می‌داشت و بر تغییرات بنیادین این نهاد به سوی آموزش و پرورشِ تزکیه‌محور و الهی تأکید می‌ورزید.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹–۲۲۰.</ref> ایشان محتوای آموزش و پرورش را با واژه‌های نور<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۱.</ref> و تزکیه<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲.</ref> متصف ساخته و نهاد آموزش و پرورش را که متولی تعلیم و تربیت است، به انسان‌سازی سفارش کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۹۵.</ref> اجازه امام‌خمینی در مصرف‌کردن [[وجوه شرعی]] و [[اموال مجهول‌المالک]] در مدارس و نهاد آموزش و پرورش<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۸۱.</ref> و همچنین مجوزدادن به برخی از وکلای شرعی در صرف بخشی از [[خمس]] برای امور نهاد آموزش و پرورش، از دیگر نشانه‌های اهتمام ایشان به این نهاد است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۶۵ و ۷۴–۷۵.</ref>
 
== رسالت و اهداف ==
هدف غایی از آموزش و پرورش تحول مثبت (رشد) در انسان و به تبع آن، [[جامعه]] است و در آموزه‌های دینی نیز تعالی‌بخشیدن، انگیزه آموختن معرفی شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۴، ۳۵ و ۴۹.</ref> [[قرآن|قرآن کریم]] اموری چون برآورده‌شدن نیازهای حیاتی انسان،<ref>انبیاء، ۸۰؛ بقره، ۲۸۲؛ مائده، ۴.</ref> اندیشیدن<ref>بقره، ۲۱۹؛ نحل، ۴۴.</ref> و کسب بینش و [[بصیرت]]<ref>کهف، ۶۶.</ref> را اهداف آموزش و پرورش بیان کرده‌است.<ref>هراتی، کارنامه سازندگی، ۵۳۰ و ۷۲۲.</ref> به باور امام‌خمینی نهاد آموزش و پرورش در جامعه، باید زمینه رشد و تعالی همه‌جانبه افراد را فراهم کند و آنان را در مسیر پرورش استعدادها و خلاقیت‌های نهفته در وجودشان یاری دهد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۵۵–۶۵۷؛ قلی‌پور، مواضع امام‌خمینی در برابر نظام سیاسی پهلوی و نهادهای آن، ۱۰۰.</ref> در نگاه ایشان هدف آموزش و پرورش، رهایی‌بخشیدن از عالم طبیعت، حیوانیت و اخلاق فاسد و راهنمایی به سمت انسانیت، عالَم الهی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۲.</ref> و تبدیل انسان طبیعی به انسان الهی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱.</ref> سیر به سوی حق<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۵۱.</ref> و در نهایت، رسیدن به عبودیت حقیقی خدای واحد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷ و ۴۰.</ref> است. امام‌خمینی تأکید می‌کند نهاد آموزش و پرورش نباید صرفاً متولی آموزش علوم باشد، بلکه علم با نورانیتی که دارد باید در خدمت بیرون‌بردن بشر از ظلمت [[جهل]]، [[شرک]]، [[خودپرستی]] و [[رذایل اخلاقی]]، به سمت [[ایمان]]، خدمت به خلق و رسیدن به [[توحید]] قرار گیرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۳۵.</ref>
 
== تقدم پرورش بر آموزش ==
امام‌خمینی آموزش و پرورش را هدیه الهی از مسیر آموزه‌های انبیا و اولیای الهی می‌دانست و همواره بر تقدم پرورش روحی و شخصیتی تأکید می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۲ و ۱۹/۱۹۰.</ref> و آموزش صحیح را در گرو [[تزکیه]] و پرورش و تربیت روحی و اخلاقی می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۶؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.</ref> در این نگاه، نقطه عطف وظیفه الهی و شغل اصلی [[انبیا(ع)]] پرورش انسان الهی است. از این‌رو در نگاه ایشان، پیامبر اکرم (ص) و [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] آموزگاران بزرگی‌اند که باید در امر پرورش‌محوری و اهمیت بنیادین پرورش بر آموزش، به آنان اقتدا کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۹۱.</ref> مسئله تقدم رتبی پرورش بر آموزش، در حیطه وظایف پیامبران الهی، ریشه در آموزه‌های قرآنی دارد؛ چنان‌که خداوند تعالی بارها بدان تصریح و هدف از برانگیختن رسولان خویش را [[تربیت]] و تعلیم انسان‌ها اعلام کرده‌است و بدین‌سان پرورش، محور و مورد اهتمام ویژه قرار گرفته‌است.<ref>بقره، ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴؛ جمعه، ۲.</ref> در روایتی [[پیامبر اکرم (ص)]] نیز انگیزه و هدف از [[بعثت]] خویش را اتمام مکارم اخلاق معرفی کرده‌است.<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ۸؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۵/۳۹۲؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۱۸۷.</ref>
 
امام‌خمینی با استناد به آیات قرآن کریم،<ref>روم، ۳۰.</ref> معتقد است انسان [[فطرت توحیدی]] دارد و ذاتاً کمال‌طلب است<ref>امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۱؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۷ و ۱۸۱.</ref>؛ گرایش به [[توحید]] و کمال مطلق از خصیصه‌های بنیادین و ذاتی انسان است و پرورشی کارآمد است که با گرایش‌های اساسی و فطری انسان همپوشانی داشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۰۹–۵۱۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|فطرت}} ایشان با اتکا به حدیث نبوی که انسان را در آغاز تولد دارای فطرت الهی و پاک می‌داند،<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۴۹.</ref> معتقد است فساد و [[انحراف]] را مربیان و فضای آموزش و پرورش بر انسان تحمیل می‌کنند و [[مسئولیت]] آن متوجه مسئولان آموزش و پرورش است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۷.</ref>؛ از این‌رو اهتمام به امر پرورشِ درست در کودکی و نوجوانی، از ضرورت و موفقیت بیشتری برخوردار است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۳.</ref>
 
== آموزش و پرورش در رژیم پهلوی ==
با روی‌کارآمدن [[رژیم پهلوی]] در ایران، تغییرات اساسی در نظام سیاسی اجتماعی در دستور کار قرار گرفت که ازجمله آن نوسازی فرهنگی بود. نوسازی فرهنگی رضاشاه پهلوی بر سه محور ناسیونالیسم باستانگرایانه، تجددطلبی و مذهب‌زدایی می‌چرخید.<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۷.</ref> در این راستا تغییر نظام آموزشی ازجمله فعالیت‌هایی بوده که در این دوره با جدیت پی‌گیری شده و به‌ویژه آموزش و پرورش به غربی‌شدن گرایش پیدا کرد و پهلوی مصمم شد تا از طریق آموزش و پرورشِ سکولار اعتقادات و علایق دینی مردم را کم‌رنگ کند.<ref>تخشید، اصلاحات و سیاست‌های نوگرایی رضاشاه و تأثیر آن بر قدرت و نفوذ روحانیون در ایران، ۱۱۳.</ref> بدین خاطر در نخستین گام روحانیون از نظام آموزشی خارج و تحصیل‌کردگان غرب سکان هدایت و راهبری نظام آموزشی را به عهده گرفتند<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۴۰.</ref> و تلاش کردند با ایجاد اصلاحات در کتاب‌های درسی افکار میهن‌دوستی و شاه‌پرستی را در محتوای کتاب‌ها بپرورانند.<ref>زریری، تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی، مجله زمانه، ۲۵.</ref> در این راستا شاه به عنوان پدر ملت به‌شمار آمد و دانش‌آموزان موظف شدند طبق متون درسی خویش پس از خدا، شاه را ستایش کنند.<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۴۲–۴۳.</ref> این روند در دوره [[محمدرضا پهلوی]] نیز با شدت بیشتری ادامه یافت. در این دوره اگر چه آموزش و پرورش از نظر کمیّ رشد و گسترش داشت،<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۵۲.</ref> اما بر فلسفه ارزشی خاصی مبتنی بود که با ویژگی‌های [[قومیت|قومی]] و [[فرهنگ اسلامی]] و ایرانی سنخیتی نداشت.<ref>آزرمی، تأملی بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران، ۲۱.</ref> تقویت افراطی احساسات شاه‌دوستی در دانش آموزان، کنترل فضای فکری مدارس از راه‌کارهای بیهوده و سرگرم‌کننده، نفی سنت‌ها و نهادها و ارزش‌های بومی به عنوان ارزش‌های عقب‌مانده، گسترش اندیشه‌های غرب‌گرایانه و تلاش برای تغییر [[هویت|هویت ملی]] ازجمله ویژگی‌های نظام آموزشی در این دوره بوده‌است.<ref>احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۷۰–۸۰.</ref>
 
به باور امام‌خمینی نیز نهاد آموزش و پرورش در رژیم پهلوی، از نظر آموزش، سدی در برابر رشد جوان‌ها بود و از نظر پرورش، محیط علمی و فرهنگی کشور را تبدیل به مرکز فساد کرده بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۴۷۶.</ref> برپا کردن مدارس مختلط و تدریس آموزگار مرد در مدارس دخترانه و برعکس، در نگاه ایشان در همین راستا ارزیابی می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۸.</ref> ایشان آموزش و پرورش در رژیم پهلوی را الفاظی بدون محتوا می‌دانست که حاصل علمی و پرورشیِ قابل توجه‌ای برای ملت نداشته‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۰–۴۹۱ و ۴۹۴.</ref>؛ چنان‌که رژیم در قسمت آموزش، گرایش و وابستگی به شرق و غرب را گسترش می‌داد و به لحاظ پرورشی، [[اباحی‌گری]] و فساد را ترویج می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴۱.</ref> به اعتقاد ایشان وزارت علوم و معارف که وظیفه ذاتی‌اش، باسوادکردن مردم و روشن‌کردن افکار جوانان بود، همچون ماشین تبلیغاتی دستگاه دیکتاتور، در جهت منافع استعمار خارجی عمل می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱ و ۱۲/۳۴۱؛ حکیمی، ۱۴۴–۱۴۵.</ref> با این حال، رژیم پهلوی در دستیابی به همه اهداف خود ناکام ماند؛ چنان‌که به عنوان مثال معلمان و دانش‌آموزان با تعطیل‌کردن درس در اول مهر ۱۳۴۹ و همراهی با دیگر اقشار جامعه در [[اعتصاب]]<ref>عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۴۸۷.</ref> و تعطیل‌کردن مدارس و تظاهرات در سیزدهم آبان ۱۳۵۷<ref>بری دیزجی، علی و دیگران، روزها و رویدادها، ۳/۱۵۹–۱۶۱.</ref> به مقابله با رژیم برخاستند. امام‌خمینی ضمن تشکر از دانش‌آموزان و معلمانی که برای برقراری حکومت عدل به‌پا خاسته بودند، از آنان خواست به دیگر گروه‌ها بپیوندند و از احکام اسلام پیروی کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۸۳.</ref>
 
== آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ==
[[پرونده:آموزش_و_پروزش_عکس_امام.png|بندانگشتی|تصویر امام‌خمینی در کتاب سال اول دبستان]]
تغییر نظام سیاسی ایران از [[سلطنت]] به [[جمهوری اسلامی]]، تغییرات بنیادین در همه ابعاد را می‌طلبید و نهاد آموزش و پرورش در این میان در اولویت قرار داشت. این مهم از نگاه [[امام‌خمینی]] دور نماند؛ از این‌رو ایشان تأکید داشت که از مسائل ضروری و بسیار بااهمیت در نهاد آموزش و پرورش، تحول بنیادین در برنامه‌های تحصیلی و روش آموزش و پرورش است؛ تحولی که مدارس را از وابستگی و [[غرب‌زدگی]] به سمت استقلال فرهنگی سوق دهد و این استقلال‌خواهی برای نسل‌های بعدی نهادینه شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱–۸۲.</ref> در همین راستا امام‌خمینی در خرداد ۱۳۵۹ حکم تشکیل [[شورای عالی انقلاب فرهنگی|ستاد انقلاب فرهنگی]] جهت رسیدگی به وضعیت [[دانشگاه|دانشگاه‌ها]] و آموزش و پرورش را صادر کرد و ساماندهی و توسعه و تکامل آموزش و پرورش را ضروری خواند و بر آن تأکید کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۱–۴۳۲ و ۱۴/۳۶۲ و ۴۲۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|شورای عالی انقلاب فرهنگی}}؛ چنان‌که ایشان برای اصلاح کیفیت آموزش و پرورش در سال ۱۳۶۷ طی حکمی، [[نظارت]] بر تدوین کتاب‌های درسی و اصلاح آن را خواستار شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۴–۲۹۵.</ref>
 
امام‌خمینی با توجه به ضرورت وجود آموزش و پرورش و با اشاره به کم‌کاری رژیم پهلوی و محروم‌بودن بیشتر افراد کشور از سواد خواندن و نوشتن، مردم و مسئولان را به تشکیل نهاد [[نهضت سوادآموزی]] در کشور فراخواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۷–۴۵۲.</ref> و ضمن انتصاب نماینده‌ای در این نهاد، به اهمیت ریشه‌کن‌کردن آفت بی‌سوادی اشاره کرد. ایشان بر بهره‌گیری از تمامی امکانات وزارت آموزش و پرورش برای آموزش همگانی تأکید کرده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۴۸ و ۴۹۵–۴۹۶.</ref> و بی‌سوادی را برای ایرانی که زمانی مهد دانش بوده و مردمش پیرو مکتبی‌اند که علم‌آموزی را فریضه می‌داند،<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۰.</ref> مایه سرافکندگی شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|نهضت سوادآموزی}} در راستای همین تاکیدها بود که بنیان‌های قانونی آموزش عمومی و عالی، در [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] مورد اهتمام قرار گرفت.<ref>ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۲۴.</ref> از سوی دیگر، طبق اصل ۳۰ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد.
 
== توصیه‌ها و هشدارها ==
[[پرونده:کلاس_درس.jpg|بندانگشتی|تدریس معلم برای دانش آموزان]]
امام‌خمینی در ۳۰/۱۱/۱۳۵۷ از [[مدرسه علوی]] تهران و طی یک پیام رادیویی خطاب به مسئولان آموزش و پرورش ورود معلم‌ها و تدوین کتاب‌های درسی جدید را در نظام آموزشی از دبستان تا [[دانشگاه]] خواستار شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۳–۱۹۴.</ref> ایشان که [[استقلال]] همه‌جانبه مراکز علمی و فرهنگی را خواستار بود،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱.</ref> به مسئولان نهاد آموزش و پرورش، تأکید کرد با دقت تمام به سمت آموزش نافع برای [[اسلام]] و [[ملت]]، حرکت کنند و راه خودکفایی فرهنگی را حساب‌شده بپیمایند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۴–۴۹۵.</ref> ایشان از مجموعه نهاد آموزش و پرورش می‌خواست [[معلم|معلمان]] فرهیخته و تربیت‌شده را معرفی و گزینش کنند تا فرزندان کشور، منطقی و درست آموزش داده شوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۶–۴۹۸.</ref> ایشان که نسبت به وابستگی فرهنگی [[جامعه]] به غرب، بیش از دیگر جنبه‌های وابستگی نگران بود، در توصیه‌هایی به ملت، آثار چشمگیر فرهنگ مستقل و پیامدهای ناخوشایند غرب‌زدگی را متذکر می‌شد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۴–۲۴۷ و ۴۴۶–۴۴۷.</ref> و به والدین سفارش می‌کرد مراقب فرزندان خود حتی در مدارس باشند تا اسیر نیرنگ [[بیگانگان]] نشوند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|تربیت}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
* آزرمی، سعید، تاملی بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران، مجله تربیت، شماره ۵۹، ۱۳۷۰ش.
* آزرمی، سعید، تأملی بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران، مجله تربیت، شماره ۵۹، ۱۳۷۰ش.
* احمدی، حسین، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۵ش.
* احمدی، حسین، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۵ش.
* ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
* ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* انوری، حسین، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* انوری، حسین، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* برّی دیزجی، علی و دیگران، روزها و رویدادها، تهران، زهد، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* برّی دیزجی، علی و دیگران، روزها و رویدادها، تهران، زهد، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
* تخشید، محمدرضا، اصلاحات و سیاست‌های نوگرایی رضاشاه و تاثیر آن بر قدرت و نفوذ روحانیون در ایران، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۴۰، تابستان ۱۳۷۷ش.
* تخشید، محمدرضا، اصلاحات و سیاست‌های نوگرایی رضاشاه و تأثیر آن بر قدرت و نفوذ روحانیون در ایران، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۴۰، تابستان ۱۳۷۷ش.
* حکیمی، محمود، آموزش و پرورش خودکامگان، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* حکیمی، محمود، آموزش و پرورش خودکامگان، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* حویزی، عبدعلی‌بن‌جمعه، تفسیر نور الثقلین، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
* حویزی، عبدعلی‌بن‌جمعه، تفسیر نور الثقلین، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
خط ۴۸: خط ۱۰۲:
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
* زریری، رضا، تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی، مجله زمانه، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۴.
* زریری، رضا، تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی، مجله زمانه، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۴.
* شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی (۱۳۸۳-۱۳۶۳)، تهران، دانش‌پرور، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی (۱۳۸۳–۱۳۶۳)، تهران، دانش‌پرور، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
* صدوق، محمد‌بن‌علی، من ‌لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* صفوی، امان‌الله، تاریخ آموزش و پرورش ایران، تهران، رشد، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* صفوی، امان‌الله، تاریخ آموزش و پرورش ایران، تهران، رشد، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* ضمیری، محمدعلی، تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام، شیراز، ساسان، چاپ هشتم، ۱۳۸۰ش.
* ضمیری، محمدعلی، تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام، شیراز، ساسان، چاپ هشتم، ۱۳۸۰ش.
خط ۶۰: خط ۱۱۴:
* کرونین، استفانی، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران، جامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* کرونین، استفانی، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران، جامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* مایر، فردریک، تاریخ ‌اندیشه‌های تربیتی، ترجمه علی‌اصغر فیاض، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* مایر، فردریک، تاریخ اندیشه‌های تربیتی، ترجمه علی‌اصغر فیاض، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
* معیری، محمدطاهر، مسائل آموزش و پرورش، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
* معیری، محمدطاهر، مسائل آموزش و پرورش، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
* میرسلیم، سیدمصطفی، جریان‏شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* میرسلیم، سیدمصطفی، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
* نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
* واقدی، محمدبن‌سعد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* واقدی، محمدبن‌سعد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* هراتی، عبدالحسین، کارنامه سازندگی، تهران، صحف، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* هراتی، عبدالحسین، کارنامه سازندگی، تهران، صحف، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
حسین صالحی، دانشنامه امام‌خمینی، ج1، ص ...


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
== پیوند به بیرون ==
[[رده:مقاله‌های بدون لینک دانشنامه]]
*حسین صالحی، [https://books.khomeini.ir/books/10001/369/ آموزش و پرورش]، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۱، ص۳۶۹_۳۷۴.
 
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های جلد اول دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:سازمان‌های دولتی]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۳۲

آموزش و پرورش
آموزش و پرورش.jpg
اطلاعات کلی
نام‌های دیگرنهاد مسئول تعلیم و تربیت پیش از دانشگاه در کل ایران
تأسیسدر ایران تأسیس «دارالفنون»
بنیانگذاردر ایران میرزاتقی‌خان امیرکبیر
وابسته بهوزارت آموزش و پرورش
رویکردآموزشی و پرورشی
نوع فعالیتتعلیم و تربیت پیش از دانشگاه
گستره فعالیتهمه مردم
اهدافکارآفرینی، نخبه پروری
فعالیت‌هادولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت فراهم کند.
وظایفباسوادکردن مردم و روشن‌کردن افکار جوانان
مکانمدارس
رئیسوزیر آموزش و پرورش
سایر
ساختاروزارت‌خانه
فعالیت به زبانفارسی
وبگاهhttps://medu.gov.ir/


آموزش و پرورش، نهاد مسئول تعلیم و تربیت پیش از دانشگاه.

تعلیم و تربیت سابقه‌ای دیرینه هم در تاریخ بشر و هم در آموزه‌های دینی دارد. در ایران، مقدمات آموزش و پرورش در سال ۱۲۲۸ش با تأسیس دارالفنون آغاز شد و پس از تأکید بر متمرکز بودن آموزش و پرورش در متمم قانون اساسی مشروطیت، این نهاد به‌تدریج در کشور رشد کرد.

اولویت نوسازی فرهنگی در دورۀ پهلوی، تغییرات اساسی در نظام آموزشی را رقم زد. به باور امام‌خمینی، رژیم پهلوی در آموزش، گرایش و وابستگی به شرق و غرب را گسترش می‌داد و در پرورش، اباحی‌گری و فساد را ترویج می‌کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی با تأکید بر اهمیت نهاد آموزش و پرورش و متفاوت بودن آن با سایر وزارتخانه‌ها، پرورش را بر آموزش مقدم می‌دانست. طبق اصل ۳۰ قانون اساسی، آموزش و پرورش رایگان تا پایان دوره متوسطه، بر عهدۀ دولت است.

معنای لغوی و اصطلاحی

آموزش، اسمِ مصدر از آموختن، به عمل آموختن گفته می‌شود[۱] و پرورش نیز به‌معنای پروردن جسم و جان و رساندن به مراتب متعالی است.[۲] نهاد آموزش و پرورش در اصطلاح، به وزارتخانه و نهادی گفته می‌شود که مسئولیت ساماندهی تعلیم و تربیت پیش از دانشگاه را بر عهده دارد.[۳]

پیشینه

تعلیم و تربیت قدمتی همزاد با بشر دارد؛ انسان‌های نخست آنچه را برای گذران زندگی نیاز داشتند از پدر و مادر و قبیله می‌آموختند و به نسل بعد منتقل می‌کردند. در این دوران تلاش زیادی برای آموزش نمی‌شد؛ اما با پیشرفت زندگی بشر و نیاز به کسب آمادگی برای مقابله با مسائل پیچیده روزمره، نیاز به تربیت و آموزش در خانواده و جامعه، تحت نظارت گروه خاص و به شکل منظم احساس شد.[۴]

در دنیای اسلام، از همان آغار و هم‌زمان با نزول قرآن کریم که نخستین آیات آن، به نعمت الهی علم‌آموزی اشاره داشت،[۵] آموزش و پرورش مورد اهتمام ویژه قرار گرفت. در قرآن بارها بر تعلیم کتاب و حکمت تأکید شده‌است.[۶] پیامبر اکرم(ص) نخستین فردی است که در میان مسلمانان، حلقه علم‌آموزی تشکیل داد و مساجد نخستین پایگاه آموزش در صدر اسلام بودند.[۷] تاکیدها و سفارش‌های مکرر قرآن بر تعقل و تفکر و تعلیم و تعلم و شیوه‌های تشویقی پیامبر (ص) در علم‌آموزی تأثیر شگرفی بر امر آموزش گذاشت. به دستور پیامبر اکرم (ص) پس از جنگ بدر، اسیران باسواد به عنوان «فدیه»، به مسلمانان خواندن و نوشتن می‌آموختند و آزاد می‌شدند[۸] که این خود نشانه‌ای از اهمیت‌دادن اسلام به آموزش است.

در منابع متعددی شکل‌گیری نهاد آموزش و پرورش را از خانه‌های شخصی، خانه مربیان و دانشوران، آتشکده‌ها، کاخ‌ها، مکتبخانه‌ها، تالارها، مساجد و فضاهای باز دانسته‌اند که به مرور زمان به شکل امروزی ارتقا یافته‌اند.[۹] در ایران باستان مسائل پرورشی بر آرمان‌های خداشناسی استوار بود. فرزندان پسر در پنج‌سالگی مقدمات مسائل مذهبی را می‌آموختند و از پانزده‌سالگی به تعلیمات نظامی روی می‌آوردند.[۱۰] در دوران ساسانی پرورش اخلاقی و اجتماعی افراد رونق گرفت؛ ولی این آموزش‌ها منحصر به افراد خاصی در جامعه بود.[۱۱] با ورود اسلام و غلبه مکتب توحید، آموزش و پرورش در ایران با تغییرات بنیادین روبه‌رو شد[۱۲] و بعدها با تأسیس نظامیه‌ها به دست خواجه‌نظام الملک، دولت نظارت بیشتری برنهاد آموزشی داشت.[۱۳]

مقدمات ایجاد نهاد نو آموزش و پرورش در ایران را میرزاتقی‌خان امیرکبیر با تأسیس «دارالفنون» در سال ۱۲۲۸ پایه‌ریزی کرد.[۱۴] در اصل هجدهم و نوزدهم متمم قانون اساسی مشروطیت، علاوه بر آزادیِ تعلیم علوم و معارف، بر متمرکزبودن آموزش و پرورش تأکید شد و پس از نهضت مشروطه در سال ۱۲۸۵–۱۲۸۶ نظام آموزش و پرورش رشد بیشتری کرد.[۱۵] در زمان رضاشاه پهلوی دولت موظف به تشکیل وزارت علوم و معارف شد تا آموزش و پرورش مطابق قانون و تحت اشراف این وزارتخانه باشد.[۱۶] در این دوره، روند تحصیل در شش کلاس اجباری برای دختران و پسران تعریف شد.[۱۷] در سال ۱۳۱۷ وزارت علوم و معارف به «وزارت فرهنگ» تغییر نام یافت؛ سپس در زمان محمدرضا پهلوی طبق قانون مصوب ۱۳۴۳ به دو وزارتخانه «آموزش و پرورش» و «وزارت فرهنگ و هنر» تقسیم شد.[۱۸]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، یکی از نخستین وظایف مهم خود را گسترش آموزش و پرورش قرار داد.[۱۹] تحولات بنیادینی در تمامی نهادهای اجتماعی، ازجمله نهادهای فرهنگی به وقوع پیوست. در نیمه نخست دهه ۱۳۶۰ شوراهایی چون «شورای عالی آموزش و پرورش» و «شورای مشترک برنامه‌ریزی آموزش و پرورش» مأمور انجام تغییر اساسی در نظام آموزش و پرورش شدند[۲۰] و بر اساس نظر امام‌خمینی در سال ۱۳۶۴ برنامه‌ای کلان جهت تغییر در شیوه‌های مدیریت در آموزش و پرورش، تدوین متون درسی متناسب با زمان و روش‌های تدریس تنظیم گردید.[۲۱]

عکس امام‌خامنه‌ای در کلاس درس

اهمیت و جایگاه

امام‌خمینی با نگاه توحیدی به مسئله آموزش و پرورش، آن را عبادت الهی می‌دانست[۲۲] و معتقد بود تنها از راه آموزش و پرورشِ صحیح می‌توان انسان را به حیات و رشد کامل رساند.[۲۳] بر همین مبنا ایشان نهاد آموزش و پرورش و معلمی را متفاوت از دیگر وزارتخانه‌ها و ادارات تعریف می‌کرد (ببینید: معلم) و برای نهاد آموزش و پرورش، جایگاه ارزشمندی قائل بود.[۲۴] ایشان معتقد بود نهاد آموزش و پرورش باید به سمت مکتب پیامبران الهی سوق داده شود.[۲۵] آموزش و پرورش و شغل آموزگاران از نظر ایشان در تراز «نبوت» قرار می‌گیرد که رسالت نورپراکنی در جامعه انسانی را بر عهده دارد. از اهتمام ایشان به امر آموزش و پرورش روشن می‌شود که این نهاد به منزله قلب جامعه انسانی است و پویایی و سلامت دیگر اعضا متکی بر سلامت آموزش و پرورش است[۲۶]؛ این است که ایشان معلمی را شغل انبیا (ع) شمرده‌است.[۲۷]

امام‌خمینی رفع مشکلات کشور را در گرو حل‌شدن مشکلات فرهنگی و آموزشی می‌دانست[۲۸]؛ از این‌رو دربارهٔ نهاد آموزش و پرورش حساسیت و اهتمام کم‌نظیری نشان می‌داد و مسئولان این نهاد را از هر گونه انحراف بر حذر می‌داشت و بر تغییرات بنیادین این نهاد به سوی آموزش و پرورشِ تزکیه‌محور و الهی تأکید می‌ورزید.[۲۹] ایشان محتوای آموزش و پرورش را با واژه‌های نور[۳۰] و تزکیه[۳۱] متصف ساخته و نهاد آموزش و پرورش را که متولی تعلیم و تربیت است، به انسان‌سازی سفارش کرده‌است.[۳۲] اجازه امام‌خمینی در مصرف‌کردن وجوه شرعی و اموال مجهول‌المالک در مدارس و نهاد آموزش و پرورش[۳۳] و همچنین مجوزدادن به برخی از وکلای شرعی در صرف بخشی از خمس برای امور نهاد آموزش و پرورش، از دیگر نشانه‌های اهتمام ایشان به این نهاد است.[۳۴]

رسالت و اهداف

هدف غایی از آموزش و پرورش تحول مثبت (رشد) در انسان و به تبع آن، جامعه است و در آموزه‌های دینی نیز تعالی‌بخشیدن، انگیزه آموختن معرفی شده‌است.[۳۵] قرآن کریم اموری چون برآورده‌شدن نیازهای حیاتی انسان،[۳۶] اندیشیدن[۳۷] و کسب بینش و بصیرت[۳۸] را اهداف آموزش و پرورش بیان کرده‌است.[۳۹] به باور امام‌خمینی نهاد آموزش و پرورش در جامعه، باید زمینه رشد و تعالی همه‌جانبه افراد را فراهم کند و آنان را در مسیر پرورش استعدادها و خلاقیت‌های نهفته در وجودشان یاری دهد.[۴۰] در نگاه ایشان هدف آموزش و پرورش، رهایی‌بخشیدن از عالم طبیعت، حیوانیت و اخلاق فاسد و راهنمایی به سمت انسانیت، عالَم الهی[۴۱] و تبدیل انسان طبیعی به انسان الهی،[۴۲] سیر به سوی حق[۴۳] و در نهایت، رسیدن به عبودیت حقیقی خدای واحد[۴۴] است. امام‌خمینی تأکید می‌کند نهاد آموزش و پرورش نباید صرفاً متولی آموزش علوم باشد، بلکه علم با نورانیتی که دارد باید در خدمت بیرون‌بردن بشر از ظلمت جهل، شرک، خودپرستی و رذایل اخلاقی، به سمت ایمان، خدمت به خلق و رسیدن به توحید قرار گیرد.[۴۵]

تقدم پرورش بر آموزش

امام‌خمینی آموزش و پرورش را هدیه الهی از مسیر آموزه‌های انبیا و اولیای الهی می‌دانست و همواره بر تقدم پرورش روحی و شخصیتی تأکید می‌کرد[۴۶] و آموزش صحیح را در گرو تزکیه و پرورش و تربیت روحی و اخلاقی می‌شمرد.[۴۷] در این نگاه، نقطه عطف وظیفه الهی و شغل اصلی انبیا(ع) پرورش انسان الهی است. از این‌رو در نگاه ایشان، پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) آموزگاران بزرگی‌اند که باید در امر پرورش‌محوری و اهمیت بنیادین پرورش بر آموزش، به آنان اقتدا کرد.[۴۸] مسئله تقدم رتبی پرورش بر آموزش، در حیطه وظایف پیامبران الهی، ریشه در آموزه‌های قرآنی دارد؛ چنان‌که خداوند تعالی بارها بدان تصریح و هدف از برانگیختن رسولان خویش را تربیت و تعلیم انسان‌ها اعلام کرده‌است و بدین‌سان پرورش، محور و مورد اهتمام ویژه قرار گرفته‌است.[۴۹] در روایتی پیامبر اکرم (ص) نیز انگیزه و هدف از بعثت خویش را اتمام مکارم اخلاق معرفی کرده‌است.[۵۰]

امام‌خمینی با استناد به آیات قرآن کریم،[۵۱] معتقد است انسان فطرت توحیدی دارد و ذاتاً کمال‌طلب است[۵۲]؛ گرایش به توحید و کمال مطلق از خصیصه‌های بنیادین و ذاتی انسان است و پرورشی کارآمد است که با گرایش‌های اساسی و فطری انسان همپوشانی داشته باشد.[۵۳] (ببینید: فطرت) ایشان با اتکا به حدیث نبوی که انسان را در آغاز تولد دارای فطرت الهی و پاک می‌داند،[۵۴] معتقد است فساد و انحراف را مربیان و فضای آموزش و پرورش بر انسان تحمیل می‌کنند و مسئولیت آن متوجه مسئولان آموزش و پرورش است[۵۵]؛ از این‌رو اهتمام به امر پرورشِ درست در کودکی و نوجوانی، از ضرورت و موفقیت بیشتری برخوردار است.[۵۶]

آموزش و پرورش در رژیم پهلوی

با روی‌کارآمدن رژیم پهلوی در ایران، تغییرات اساسی در نظام سیاسی اجتماعی در دستور کار قرار گرفت که ازجمله آن نوسازی فرهنگی بود. نوسازی فرهنگی رضاشاه پهلوی بر سه محور ناسیونالیسم باستانگرایانه، تجددطلبی و مذهب‌زدایی می‌چرخید.[۵۷] در این راستا تغییر نظام آموزشی ازجمله فعالیت‌هایی بوده که در این دوره با جدیت پی‌گیری شده و به‌ویژه آموزش و پرورش به غربی‌شدن گرایش پیدا کرد و پهلوی مصمم شد تا از طریق آموزش و پرورشِ سکولار اعتقادات و علایق دینی مردم را کم‌رنگ کند.[۵۸] بدین خاطر در نخستین گام روحانیون از نظام آموزشی خارج و تحصیل‌کردگان غرب سکان هدایت و راهبری نظام آموزشی را به عهده گرفتند[۵۹] و تلاش کردند با ایجاد اصلاحات در کتاب‌های درسی افکار میهن‌دوستی و شاه‌پرستی را در محتوای کتاب‌ها بپرورانند.[۶۰] در این راستا شاه به عنوان پدر ملت به‌شمار آمد و دانش‌آموزان موظف شدند طبق متون درسی خویش پس از خدا، شاه را ستایش کنند.[۶۱] این روند در دوره محمدرضا پهلوی نیز با شدت بیشتری ادامه یافت. در این دوره اگر چه آموزش و پرورش از نظر کمیّ رشد و گسترش داشت،[۶۲] اما بر فلسفه ارزشی خاصی مبتنی بود که با ویژگی‌های قومی و فرهنگ اسلامی و ایرانی سنخیتی نداشت.[۶۳] تقویت افراطی احساسات شاه‌دوستی در دانش آموزان، کنترل فضای فکری مدارس از راه‌کارهای بیهوده و سرگرم‌کننده، نفی سنت‌ها و نهادها و ارزش‌های بومی به عنوان ارزش‌های عقب‌مانده، گسترش اندیشه‌های غرب‌گرایانه و تلاش برای تغییر هویت ملی ازجمله ویژگی‌های نظام آموزشی در این دوره بوده‌است.[۶۴]

به باور امام‌خمینی نیز نهاد آموزش و پرورش در رژیم پهلوی، از نظر آموزش، سدی در برابر رشد جوان‌ها بود و از نظر پرورش، محیط علمی و فرهنگی کشور را تبدیل به مرکز فساد کرده بود.[۶۵] برپا کردن مدارس مختلط و تدریس آموزگار مرد در مدارس دخترانه و برعکس، در نگاه ایشان در همین راستا ارزیابی می‌شود.[۶۶] ایشان آموزش و پرورش در رژیم پهلوی را الفاظی بدون محتوا می‌دانست که حاصل علمی و پرورشیِ قابل توجه‌ای برای ملت نداشته‌است[۶۷]؛ چنان‌که رژیم در قسمت آموزش، گرایش و وابستگی به شرق و غرب را گسترش می‌داد و به لحاظ پرورشی، اباحی‌گری و فساد را ترویج می‌کرد.[۶۸] به اعتقاد ایشان وزارت علوم و معارف که وظیفه ذاتی‌اش، باسوادکردن مردم و روشن‌کردن افکار جوانان بود، همچون ماشین تبلیغاتی دستگاه دیکتاتور، در جهت منافع استعمار خارجی عمل می‌کرد.[۶۹] با این حال، رژیم پهلوی در دستیابی به همه اهداف خود ناکام ماند؛ چنان‌که به عنوان مثال معلمان و دانش‌آموزان با تعطیل‌کردن درس در اول مهر ۱۳۴۹ و همراهی با دیگر اقشار جامعه در اعتصاب[۷۰] و تعطیل‌کردن مدارس و تظاهرات در سیزدهم آبان ۱۳۵۷[۷۱] به مقابله با رژیم برخاستند. امام‌خمینی ضمن تشکر از دانش‌آموزان و معلمانی که برای برقراری حکومت عدل به‌پا خاسته بودند، از آنان خواست به دیگر گروه‌ها بپیوندند و از احکام اسلام پیروی کنند.[۷۲]

آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی

تصویر امام‌خمینی در کتاب سال اول دبستان

تغییر نظام سیاسی ایران از سلطنت به جمهوری اسلامی، تغییرات بنیادین در همه ابعاد را می‌طلبید و نهاد آموزش و پرورش در این میان در اولویت قرار داشت. این مهم از نگاه امام‌خمینی دور نماند؛ از این‌رو ایشان تأکید داشت که از مسائل ضروری و بسیار بااهمیت در نهاد آموزش و پرورش، تحول بنیادین در برنامه‌های تحصیلی و روش آموزش و پرورش است؛ تحولی که مدارس را از وابستگی و غرب‌زدگی به سمت استقلال فرهنگی سوق دهد و این استقلال‌خواهی برای نسل‌های بعدی نهادینه شود.[۷۳] در همین راستا امام‌خمینی در خرداد ۱۳۵۹ حکم تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی جهت رسیدگی به وضعیت دانشگاه‌ها و آموزش و پرورش را صادر کرد و ساماندهی و توسعه و تکامل آموزش و پرورش را ضروری خواند و بر آن تأکید کرد[۷۴] (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی)؛ چنان‌که ایشان برای اصلاح کیفیت آموزش و پرورش در سال ۱۳۶۷ طی حکمی، نظارت بر تدوین کتاب‌های درسی و اصلاح آن را خواستار شد.[۷۵]

امام‌خمینی با توجه به ضرورت وجود آموزش و پرورش و با اشاره به کم‌کاری رژیم پهلوی و محروم‌بودن بیشتر افراد کشور از سواد خواندن و نوشتن، مردم و مسئولان را به تشکیل نهاد نهضت سوادآموزی در کشور فراخواند[۷۶] و ضمن انتصاب نماینده‌ای در این نهاد، به اهمیت ریشه‌کن‌کردن آفت بی‌سوادی اشاره کرد. ایشان بر بهره‌گیری از تمامی امکانات وزارت آموزش و پرورش برای آموزش همگانی تأکید کرده[۷۷] و بی‌سوادی را برای ایرانی که زمانی مهد دانش بوده و مردمش پیرو مکتبی‌اند که علم‌آموزی را فریضه می‌داند،[۷۸] مایه سرافکندگی شمرده‌است.[۷۹] (ببینید: نهضت سوادآموزی) در راستای همین تاکیدها بود که بنیان‌های قانونی آموزش عمومی و عالی، در نظام جمهوری اسلامی مورد اهتمام قرار گرفت.[۸۰] از سوی دیگر، طبق اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد.

توصیه‌ها و هشدارها

تدریس معلم برای دانش آموزان

امام‌خمینی در ۳۰/۱۱/۱۳۵۷ از مدرسه علوی تهران و طی یک پیام رادیویی خطاب به مسئولان آموزش و پرورش ورود معلم‌ها و تدوین کتاب‌های درسی جدید را در نظام آموزشی از دبستان تا دانشگاه خواستار شد.[۸۱] ایشان که استقلال همه‌جانبه مراکز علمی و فرهنگی را خواستار بود،[۸۲] به مسئولان نهاد آموزش و پرورش، تأکید کرد با دقت تمام به سمت آموزش نافع برای اسلام و ملت، حرکت کنند و راه خودکفایی فرهنگی را حساب‌شده بپیمایند.[۸۳] ایشان از مجموعه نهاد آموزش و پرورش می‌خواست معلمان فرهیخته و تربیت‌شده را معرفی و گزینش کنند تا فرزندان کشور، منطقی و درست آموزش داده شوند.[۸۴] ایشان که نسبت به وابستگی فرهنگی جامعه به غرب، بیش از دیگر جنبه‌های وابستگی نگران بود، در توصیه‌هایی به ملت، آثار چشمگیر فرهنگ مستقل و پیامدهای ناخوشایند غرب‌زدگی را متذکر می‌شد[۸۵] و به والدین سفارش می‌کرد مراقب فرزندان خود حتی در مدارس باشند تا اسیر نیرنگ بیگانگان نشوند.[۸۶] (ببینید: تربیت)

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه، ۱/۱۶۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۱۶۱.
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۳۴۷؛ عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیه، ۳۶۴ ۳۶۶.
  3. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۱۶۱.
  4. معیری، مسائل آموزش و پرورش، ۹.
  5. علق، ۳ ۵.
  6. الرحمن، ۲؛ انعام، ۹۱؛ نمل، ۱۶؛ بقره، ۳۱ و ۱۲۹.
  7. قاسمی پویا، مدارس جدید در دوره قاجاریه، بانیان و پیشروان، ۴۵.
  8. واقدی، طبقات الکبری، ۲/۱۹.
  9. صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۲۶ و ۴۸.
  10. مایر، تاریخ اندیشه‌های تربیتی، ۱/۱۱۶.
  11. ضمیری، تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام، ۴۲.
  12. درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۶۶ و ۸۰.
  13. درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۹۴–۹۵.
  14. طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه، ۱۳۴۰ ۱۷۱.
  15. طباطبایی، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه، ۱۷۱ ۱۷۲.
  16. کرونین، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ۱۸۷.
  17. کرونین، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ۱۸۷.
  18. صفوی، تاریخ آموزش و پرورش ایران، ۵۴–۵۵.
  19. هراتی، کارنامه سازندگی، ۷۲۱.
  20. درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۱۲۴–۱۲۶.
  21. میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۴۴؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی (۱۳۸۳–۱۳۶۳)، ۷۶.
  22. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۷.
  23. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۵۱۳–۵۱۵.
  24. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۶.
  25. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۹–۴۰.
  26. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰.
  27. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۸.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۰۹.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۱۹–۲۲۰.
  30. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۱.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۹۵.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۸۱.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۶۵ و ۷۴–۷۵.
  35. کلینی، الکافی، ۱/۳۴، ۳۵ و ۴۹.
  36. انبیاء، ۸۰؛ بقره، ۲۸۲؛ مائده، ۴.
  37. بقره، ۲۱۹؛ نحل، ۴۴.
  38. کهف، ۶۶.
  39. هراتی، کارنامه سازندگی، ۵۳۰ و ۷۲۲.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۵۵–۶۵۷؛ قلی‌پور، مواضع امام‌خمینی در برابر نظام سیاسی پهلوی و نهادهای آن، ۱۰۰.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۲.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۵۱.
  44. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷ و ۴۰.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۳۵.
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۲ و ۱۹/۱۹۰.
  47. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۶؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.
  48. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۹۱.
  49. بقره، ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴؛ جمعه، ۲.
  50. طبرسی، مکارم الاخلاق، ۸؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۵/۳۹۲؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۱/۱۸۷.
  51. روم، ۳۰.
  52. امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۱؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۷ و ۱۸۱.
  53. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۰۹–۵۱۰.
  54. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۴۹.
  55. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۷.
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۳.
  57. احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۷.
  58. تخشید، اصلاحات و سیاست‌های نوگرایی رضاشاه و تأثیر آن بر قدرت و نفوذ روحانیون در ایران، ۱۱۳.
  59. احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۴۰.
  60. زریری، تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی، مجله زمانه، ۲۵.
  61. احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۴۲–۴۳.
  62. احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۵۲.
  63. آزرمی، تأملی بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران، ۲۱.
  64. احمدی، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، ۷۰–۸۰.
  65. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۴۷۶.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۸.
  67. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۰–۴۹۱ و ۴۹۴.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴۱.
  69. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱ و ۱۲/۳۴۱؛ حکیمی، ۱۴۴–۱۴۵.
  70. عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، ۴۸۷.
  71. بری دیزجی، علی و دیگران، روزها و رویدادها، ۳/۱۵۹–۱۶۱.
  72. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۸۳.
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱–۸۲.
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۱–۴۳۲ و ۱۴/۳۶۲ و ۴۲۶.
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۹۴–۲۹۵.
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۷–۴۵۲.
  77. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۴۸ و ۴۹۵–۴۹۶.
  78. کلینی، الکافی، ۱/۳۰.
  79. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۴۶.
  80. ازغندی، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، ۲۴.
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۳–۱۹۴.
  82. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۸۱.
  83. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۴–۴۹۵.
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۹۶–۴۹۸.
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۴–۲۴۷ و ۴۴۶–۴۴۷.
  86. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آزرمی، سعید، تأملی بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران، مجله تربیت، شماره ۵۹، ۱۳۷۰ش.
  • احمدی، حسین، نقش معلمان و دانش آموزان، در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۵ش.
  • ازغندی، علی‌رضا، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران، سمت، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انوری، حسین، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • برّی دیزجی، علی و دیگران، روزها و رویدادها، تهران، زهد، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • تخشید، محمدرضا، اصلاحات و سیاست‌های نوگرایی رضاشاه و تأثیر آن بر قدرت و نفوذ روحانیون در ایران، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۴۰، تابستان ۱۳۷۷ش.
  • حکیمی، محمود، آموزش و پرورش خودکامگان، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • حویزی، عبدعلی‌بن‌جمعه، تفسیر نور الثقلین، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • درّانی، کمال، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، تهران، سمت، چاپ سیزدهم، ۱۳۹۳ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • زریری، رضا، تجددگرایی و هویت ایرانی در عصر پهلوی، مجله زمانه، شماره ۴۰، دی ۱۳۸۴.
  • شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی (۱۳۸۳–۱۳۶۳)، تهران، دانش‌پرور، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • صفوی، امان‌الله، تاریخ آموزش و پرورش ایران، تهران، رشد، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • ضمیری، محمدعلی، تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام، شیراز، ساسان، چاپ هشتم، ۱۳۸۰ش.
  • طباطبایی، محمدحسن، نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران در دهه ۱۳۴۰، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • طبرسی، حسن‌بن‌فضل، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
  • عامری، محمدبن‌یوسف، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیه، تحقیق مجتبی مینوی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۳۶ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • قاسمی پویا، اقبال، مدارس جدید در دوره قاجاریه، بانیان و پیشروان، تهران، نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • قلی‌پور، جعفر، مواضع امام‌خمینی در برابر نظام سیاسی پهلوی و نهادهای آن، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • کرونین، استفانی، شکل‌گیری ایران نوین: دولت و جامعه در دوران رضاشاه، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران، جامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مایر، فردریک، تاریخ اندیشه‌های تربیتی، ترجمه علی‌اصغر فیاض، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • معیری، محمدطاهر، مسائل آموزش و پرورش، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش.
  • میرسلیم، سیدمصطفی، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • واقدی، محمدبن‌سعد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • هراتی، عبدالحسین، کارنامه سازندگی، تهران، صحف، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.

پیوند به بیرون