|
|
خط ۷: |
خط ۷: |
|
| |
|
| ==دیدگاههای علمی== | | ==دیدگاههای علمی== |
| خمینی علاوه بر اجتهاد مسلم در فقه و اصول، در [[فلسفه]]، رجال، [[تفسیر]] و دیگر علوم اسلامی نیز صاحبنظر و سرآمد بود<ref>فاضل لنکرانی، یادها و یادمانها، ۶۲/۱؛ میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> و در بسیاری از علوم بهویژه فقه و اصول و تفسیر نظریههای مهم و ارزشمندی داشت.
| |
| ===دیدگاههای فقهی=== | | ===دیدگاههای فقهی=== |
| وی در [[فقه]] در زمینههای غنا، تصویرگری و مجسمهسازی، مالیات و لزوم پرداخت آن به حکومت اسلامی، گرفتن مزد بر انجام واجبات، فهم عرفی در احکام، ریا در عبادات، معامله سرقفلی، نظریه کارشناسی در فقه و موضوعات متعدد دیگر افقهای تازهای را گشوده و نظریههای جدیدی را مطرح کردهاست؛<ref>اسماعیلی، نگاهی به دیدگاههای فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۳۵ ـ ۳۶.</ref> برای نمونه، در بحث غنا با نقل نظریه مشهور فقهای شیعه که مطلق غنا را حرام میدانند و نیز نقل نظریه محقق سبزواری و فیض کاشانی که آن را در صورتی که در مجالس لهو نباشد و با ابزار لهوی همراه نگردد و نیز مستلزم حرام دیگری نباشد حرام نمیدانند، به نقد و بررسی دلایل آنها پرداخته و خود نظریه سومی اختیار کرده و معتقد است اصل غنا حرام است؛ ولی نه به طور مطلق، بلکه غنا گونههای بسیاری دارد که برخی از آنها حرام و برخی حلالاند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ۳۸۶/۱؛ اسماعیلی، نگاهی به دیدگاههای فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۳۶ ـ ۴۴.</ref>
| |
|
| |
|
| خمینی در موضوع چهرهنگاری و پیکرتراشی نیز با نقل نظر فقهای شیعه و بررسی دلایل آن که عمدتاً اجماع و روایات است، براین باور است که حرامبودن پیکرتراشی و چهرهنگاری مطلق نیست، بلکه در صورتی است که انگیزههای جاهلی و زنده نگهداشتن شعائر بتپرستی در میان باشد و در غیر این صورت اشکالی ندارد.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ۳۷۴/۱ ـ ۳۸۵؛ اسماعیلی، نگاهی به دیدگاههای فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۴۴ ـ ۴۶.</ref> وی با اشاره به اینکه وقتی میتوان به اطلاقِ حرمت استناد کرد که مقدمات حکمت تمام باشد؛ ولی با توجه به شرایط روزگار ظهور اسلام و وجود زمینههای شرک و بتپرستی در جامعه آن روز منطقه جزیرةالعرب معلوم نیست ادله اطلاقی داشته باشند که بتوان به آن استناد کرد، بهویژه آنکه وجود قرینههای حالیه و مقامیه و مناسبت حکم و موضوع نیز چنین اقتضایی دارند.<ref>خمینی، مستند تحریر الوسیله، ۳۷۴/۱ ـ ۳۷۷؛ اسماعیلی، نگاهی به دیدگاههای فقهی شهید سیدمصطفی خمینی، ۴۷ ـ ۴۹.</ref>
| |
|
| |
| وی درباره جایگاه خطیر اجتهاد و لزوم پرهیز از اجتهادهای فردی و کمکگرفتن از اجتهاد شورایی سخن گفته و بر عدم جواز افتای فردی تأکید کردهاست.<ref>خمینی، ثلاث رسائل؛ ولایة الفقیه، العوائد و الفوائد، درس الاعلام و نقدها، ۵۳ ـ ۵۴.</ref>
| |
| ===دیدگاههای تفسیری===
| |
| خمینی در [[تفسیر|تفسیر قرآن]] نیز سبک مخصوص خود را داشت و نگرشهای علمی را جدای از یکدیگر میآورد و معتقد بود رعایتنکردن این مسئله موجب درهمآمیختگی بحثها در تفسیر شده و زیانبخش است.<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۹۸/۱ ـ ۱۹۹.</ref>
| |
|
| |
| وی در تفسیر خود با بهرهگیری از تخصصهای گوناگون و دانشهای رایج در حوزه، چون رسمالخط، صرف، نحو، لغت، معانی، و بیان و عروض، علم حروف، تجوید و قرائت، تاریخ و شأن نزول، اصول فقه، فقه، کلام، عرفان، اخلاق، حکمت و فلسفه و سبکها و برداشتهای علمای تفسیر، به بحث از آیات میپردازد و در این اثر، شیوه ماندگاری در دانش تفسیر و قرآن پژوهی، از خود بهجا میگذارد.<ref>میری، نگاهی به زندگی علمی و آثار شهید آقامصطفی خمینی، ۳۶۶.</ref> وی همچنین از علوم غریبه ازجمله علم معروف اعداد و اوفاق و نیز دانش جفر، در تفسیر قرآن و مباحث عرفانی استفادههای زیادی کرده و به نکات جالب و جدیدی دست یافته که در نوع خود کمنظیر و ممتاز است؛<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۵/۱ ـ ۱۸۰.</ref> برای نمونه، در [[تفسیر سوره حمد]] معتقد است سوره حمد از چهار سفر معنوی آدمی حکایت دارد و این کشف را از الطاف خداوند متعال نسبت به خودش میداند.<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۲۱۶/۲ ـ ۲۱۷.</ref>
| |
| ===دیدگاههای فلسفی===
| |
| خمینی در مسائل مشکل و مهم فلسفی مانند مسئله نفس،<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۱۰ ـ ۱۱؛ مصطفوی، سیدهزهرا، نظر علامه شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی درباره مسئله وجود ذهنی، ۴۷ ـ ۵۱.</ref> علم و ادراک،<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۸۶ و ۹۷.</ref> مقولات عشر،<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۱۷۳.</ref> چگونگی وجود اجسام<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۵۶۵.</ref> و معاد جسمانی<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۶۸۲ ـ ۶۸۹.</ref> با سبک خاص خود برخی دیدگاههای مشهور را نقد و نظریات جدیدی ارائه کردهاست.
| |
|
| |
| وی در بحث مهم امتناع تسلسل، دلایل و براهینی را که [[فلسفه|فیلسوفان]] برای امتناع تسلسل اقامه کردهاند، بررسی دقیق کرده و ایرادهای جدی بر آنها وارد ساختهاست.<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۱۸ ـ ۲۲؛ بیات، آراء فلسفی شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی، ۱۵ ـ ۱۶.</ref> او همچنین درباره مسائل پیچیده اعراض و جواهر، برخی از اندیشههای ملاصدرا، حکیم و فیلسوف معروف را در این زمینه نقد کردهاست.<ref>خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۴۲۹ ـ ۴۶۹.</ref>
| |
| ===دیدگاههای اصولی===
| |
| خمینی در علم اصول فقه نیز بیاندازه مبتکر بود و حرفهای جدیدی داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمانها، ۱۰۸/۱ ـ ۱۰۹</ref> وی استفاده از فلسفه و دریافتها و قاعدههای علوم دیگر و نیز تکیه بر باریکبینیهای عقلی را در مباحث اصولی یکی از آسیبهای دانش اصول میدانست و معتقد بود لازم است مباحث اصولی از این امور پیراسته و برکنار باشند. او معتقد بود کتابهای اصولی بهتدریج متورم شدهاند و دانش اصول از اهداف اصلی خود دور مانده و گرفتار تقسیمبندیهای غیر لازم و ورود بحثهای غیر مرتبط و نیز طرح احتمالات نادرست فراوان شدهاست و این نیز از آسیبهای جدی این علم است و باید برای آن چارهاندیشی کرد.<ref>یعقوبی، رویکردهای نوین استاد در دانش اصول، ۱۲۶ ـ ۱۶۶؛ مبلغی، نقد اصولی از دیدگاه شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی، ۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref>
| |
| ===دیدگاههای سیاسی ـ اجتماعی===
| |
| خمینی در حوزه مسائل سیاسی و حکومتی نظریات قابل توجه داشت. وی اعتقاد داشت کسی که ادعای خبرهبودن در دین و اسلامشناسی دارد، باید اصول کلی شریعت را خوب درک کند تا بتواند میان مبانی دینی و عرصههای سیاسی و اجتماعی پیوند منطقی و مناسب برقرار کند. کسی که از درک همه زوایای دین ناتوان و از درک خطوط اصلی آن بیخبر است و میان اسلام و سیاست و اجتماع پیوندی نمیبیند، فقیه و دینشناس نیست و آگاهیهای وی هرچند زیاد باشند، گرهگشا نیستند و نمیتوانند به حال امت اسلامی مفید باشند.<ref>خمینی، ثلاث رسائل؛ ولایة الفقیه، العوائد و الفوائد، درس الاعلام و نقدها، ۳ ـ ۱۰؛ رضوی، تلاشهای سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۴ ـ ۳۲۵.</ref> وی همواره مردم و روحانیان را به تلاش برای به دست آوردن قدرت برای محققساختن وظیفههای شرعیشان فرا میخواند و با اشاره به آیه شریفه «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»<ref>انفال، ۶۰.</ref> معتقد بود وظیفه روحانیت همان وظیفه انبیاست و وقتی وظیفه انبیا در برابر ستم و بیدادگری قیام است، وظیفه روحانیت هم اینگونه است.<ref>خمینی، ثلاث رسائل؛ ولایة الفقیه، العوائد و الفوائد، درس الاعلام و نقدها، ۲۵ ـ ۴۵؛ رضوی، تلاشهای سیاسی و اجتماعی شهید آقامصطفی خمینی، ۳۲۹.</ref>
| |
| ==مبارزات و فعالیتهای سیاسی== | | ==مبارزات و فعالیتهای سیاسی== |
| خمینی از آغاز [[نهضت امامخمینی]] همواره در کنار ایشان بود و از حرکتهای انقلابی و مبارزه بر ضد رژیم پهلوی حمایت میکرد. وی پیش از آن نیز در جریان مبارزات سیاسی قرار داشت و با فداییان اسلام که فعالیتهای گستردهای بر ضد رژیم داشتند، پیوسته در تماس بود و علاقه فراوانی به [[سیدمجتبی نواب صفوی]] و سیدعبدالحسین واحدی داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمانها، ۱۱۱/۱.</ref> وی با [[فداییان اسلام]] بهویژه واحدی که مدتی فراری و در خانه محمد صدوقی یزدی مخفی بود، جلسات خصوصی و رفت و آمد داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمانها، ۱۱۱/۱؛ روحانی، یادها و یادمانها، ۲۰۴/۱؛ یزدی، خاطرات آیتالله محمد یزدی، ۱۷۱.</ref> | | خمینی از آغاز [[نهضت امامخمینی]] همواره در کنار ایشان بود و از حرکتهای انقلابی و مبارزه بر ضد رژیم پهلوی حمایت میکرد. وی پیش از آن نیز در جریان مبارزات سیاسی قرار داشت و با فداییان اسلام که فعالیتهای گستردهای بر ضد رژیم داشتند، پیوسته در تماس بود و علاقه فراوانی به [[سیدمجتبی نواب صفوی]] و سیدعبدالحسین واحدی داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمانها، ۱۱۱/۱.</ref> وی با [[فداییان اسلام]] بهویژه واحدی که مدتی فراری و در خانه محمد صدوقی یزدی مخفی بود، جلسات خصوصی و رفت و آمد داشت.<ref>خلخالی، یادها و یادمانها، ۱۱۱/۱؛ روحانی، یادها و یادمانها، ۲۰۴/۱؛ یزدی، خاطرات آیتالله محمد یزدی، ۱۷۱.</ref> |