۱۹٬۳۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
سیدصابر جباری از کودکی و زیر نظر پدرش به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و در ۱۲ سالگی مقدمات علوم حوزوی را خواند. سپس راهی شهر کوهستان شد و در حوزه علمیه آن شهر که به همت [[محمد کوهستانی|شیخ محمد کوهستانی]] تأسیس شده بود، به تحصیل ادامه داد و بخشی از دروس سطح را پیش آقایان کوهستانی، سمچولی و سیدزکریا حسینی متکازینی خواند و جایزهای را به سبب مهارت در آموختن ادبیات عرب در صرف و نحو از کوهستانی دریافت کرد. مدتی بعد به حوزه علمیه نوکنده رفت و بخش دیگری از دروس سطح را پیش آقایان نصیری مازندرانی و عالمی به نام ربانی خواند. پس از یک سال راهی [[مشهد]] شد و در [[حوزه علمیه مشهد]] در دروس آقایان محمدتقی ادیب نیشابوری و شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی شرکت کرد و پس از حضوری کوتاه در آن درسها، رهسپار [[قم]] شد و از سال ۱۳۳۶ش در [[حوزه علمیه قم]] به فراگیری دروس حوزوی ادامه داد. او در آنجا با کسب نمره عالی در امتحانی که توسط [[سیدحسین بروجردی|آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] برگزار میشد، موفق به دریافت شهریه از این درس شد و سپس درسهای عالی سطح را پیش آقایان [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[حسین نوری همدانی]]، [[علیاکبر مشکینی|میرزا علیاکبر مشکینی]] و [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] تکمیل کرد. دروس فلسفی و همچنین [[تفسیر|تفسیر قرآن]] را هم پیش [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] خواند. آنگاه در درسهای خارج فقه و اصول آیات عباسعلی شاهرودی، [[امامخمینی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و [[محمدتقی بهجت]] شرکت کرد. در سال ۱۳۴۰ش در ۲۴ سالگی به [[درجه اجتهاد]] رسید و از همان زمان به تدریس سطوح عالیه فقه و اصول در [[حوزه علمیه قم]] مشغول شد.<ref>انصاری، ص۱۲۷-۱۲۸؛ کاظمینی، | سیدصابر جباری از کودکی و زیر نظر پدرش به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و در ۱۲ سالگی مقدمات علوم حوزوی را خواند. سپس راهی شهر کوهستان شد و در حوزه علمیه آن شهر که به همت [[محمد کوهستانی|شیخ محمد کوهستانی]] تأسیس شده بود، به تحصیل ادامه داد و بخشی از دروس سطح را پیش آقایان کوهستانی، سمچولی و سیدزکریا حسینی متکازینی خواند و جایزهای را به سبب مهارت در آموختن ادبیات عرب در صرف و نحو از کوهستانی دریافت کرد. مدتی بعد به حوزه علمیه نوکنده رفت و بخش دیگری از دروس سطح را پیش آقایان نصیری مازندرانی و عالمی به نام ربانی خواند. پس از یک سال راهی [[مشهد]] شد و در [[حوزه علمیه مشهد]] در دروس آقایان محمدتقی ادیب نیشابوری و شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی شرکت کرد و پس از حضوری کوتاه در آن درسها، رهسپار [[قم]] شد و از سال ۱۳۳۶ش در [[حوزه علمیه قم]] به فراگیری دروس حوزوی ادامه داد. او در آنجا با کسب نمره عالی در امتحانی که توسط [[سیدحسین بروجردی|آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] برگزار میشد، موفق به دریافت شهریه از این درس شد و سپس درسهای عالی سطح را پیش آقایان [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[حسین نوری همدانی]]، [[علیاکبر مشکینی|میرزا علیاکبر مشکینی]] و [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] تکمیل کرد. دروس فلسفی و همچنین [[تفسیر|تفسیر قرآن]] را هم پیش [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] خواند. آنگاه در درسهای خارج فقه و اصول آیات عباسعلی شاهرودی، [[امامخمینی]]، [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]]، [[میرزاهاشم آملی]] و [[محمدتقی بهجت]] شرکت کرد. در سال ۱۳۴۰ش در ۲۴ سالگی به [[درجه اجتهاد]] رسید و از همان زمان به تدریس سطوح عالیه فقه و اصول در [[حوزه علمیه قم]] مشغول شد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیتالله جباری»، ص۱۲۷-۱۲۸؛ کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱؛ «زندگینامه حضرت آیتالله حاج سیدصابر جباری امام جمعه بهشهر»، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حضرت آیتالله حاج سیدصابر جباری،.</ref> درباره سالهای دقیق حضور جباری در درس امامخمینی گزارشی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۳۰ش و اوایل دهه ۱۳۴۰ش و پیش از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]] در درسهای ایشان در [[مسجد سلماسی|مساجد سلماسی]] و [[مسجد اعظم قم|اعظم قم]] شرکت میکرده است. | ||
جباری در ۴ فروردین ۱۳۴۴ همراه با جمعی از عالمان و محصلان مازندرانی مقیم حوزه علمیه قم، نامهای به [[امیرعباس هویدا]] نخستوزیر وقت نوشت و به عملکرد [[حکومت پهلوی]] در مواجهه با [[انتقاد|انتقادها]] و عدم اهتمام به پیشرفت و آبادانی کشور انتقاد کرد. آنان در آن نامه با اشاره به تبعید «زعیم معظم مسلمین مرجع بزرگ تقلید شیعیان حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» به خارج از کشور به جرم نصیحت و خیرخواهی، تبعید امامخمینی را مغایر با اصول و مواد قانون اساسی و اساس شریعت دانستند و آن را محکوم کردند و خواستار بازگرداندن ایشان به کشور شدند. همچنین خواستار لغو مصوبات خلاف شرع و قانون، آزادی زندانیان سیاسی، برطرف کردن اختناق و جبر و فشار و جبران نواقص گذشته شدند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> | جباری در ۴ فروردین ۱۳۴۴ همراه با جمعی از عالمان و محصلان مازندرانی مقیم حوزه علمیه قم، نامهای به [[امیرعباس هویدا]] نخستوزیر وقت نوشت و به عملکرد [[حکومت پهلوی]] در مواجهه با [[انتقاد|انتقادها]] و عدم اهتمام به پیشرفت و آبادانی کشور انتقاد کرد. آنان در آن نامه با اشاره به تبعید «زعیم معظم مسلمین مرجع بزرگ تقلید شیعیان حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» به خارج از کشور به جرم نصیحت و خیرخواهی، تبعید امامخمینی را مغایر با اصول و مواد قانون اساسی و اساس شریعت دانستند و آن را محکوم کردند و خواستار بازگرداندن ایشان به کشور شدند. همچنین خواستار لغو مصوبات خلاف شرع و قانون، آزادی زندانیان سیاسی، برطرف کردن اختناق و جبر و فشار و جبران نواقص گذشته شدند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> | ||
جباری همچنین در پاییز ۱۳۴۴ش پس از مهاجرت امامخمینی به عراق و حضور ایشان در نجف اشرف، همراه با جمعی از روحانیان و محصلان دروس حوزوی در قم نامهای به امامخمینی ارسال کردند و در آن نامه با محکوم کردن مجدد تبعید ایشان به خارج از کشور، از حضور ایشان در نجف اشرف اظهار مسرت کردند.<ref>سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲ـ۳۶۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸ـ۱۷۳.</ref> او در ۱۵ خرداد ۱۳۴۵ و در سالروز [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]] نیز همراه با جمعی از محصلان حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای به «حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مرجع تقلید عظیمالشأن و پیشوای عالیقدر»، سالگرد قیام خونین خرداد را «روز قتل عام آزادمردانی... که برای دفاع از قرآن و روحانیت و استقلال و آزادی به پا خاسته بودند»، به آن زعیم بزرگ تسلیت گفتند و از ترور و اختناق حاکم بر کشور انتقاد نمودند و با اشاره به [[دستگیری امامخمینی|دستگیری]] و تبعید امامخمینی و نیز دستگیری و زندانی کردن جمعی از روحانیان مبارز، از سیاستهای سرکوبگرانه حکومت پهلوی بهشدت انتقاد کردند.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ۲۰۱-۲۰۴؛ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۴، ص۲۱-۲۴.</ref> | جباری همچنین در پاییز ۱۳۴۴ش پس از مهاجرت امامخمینی به عراق و حضور ایشان در نجف اشرف، همراه با جمعی از روحانیان و محصلان دروس حوزوی در قم نامهای به امامخمینی ارسال کردند و در آن نامه با محکوم کردن مجدد تبعید ایشان به خارج از کشور، از حضور ایشان در نجف اشرف اظهار مسرت کردند.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲ـ۳۶۹؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸ـ۱۷۳.</ref> او در ۱۵ خرداد ۱۳۴۵ و در سالروز [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]] نیز همراه با جمعی از محصلان حوزه علمیه قم، با ارسال نامهای به «حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مرجع تقلید عظیمالشأن و پیشوای عالیقدر»، سالگرد قیام خونین خرداد را «روز قتل عام آزادمردانی... که برای دفاع از قرآن و روحانیت و استقلال و آزادی به پا خاسته بودند»، به آن زعیم بزرگ تسلیت گفتند و از ترور و اختناق حاکم بر کشور انتقاد نمودند و با اشاره به [[دستگیری امامخمینی|دستگیری]] و تبعید امامخمینی و نیز دستگیری و زندانی کردن جمعی از روحانیان مبارز، از سیاستهای سرکوبگرانه حکومت پهلوی بهشدت انتقاد کردند.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ۲۰۱-۲۰۴؛ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۴، ص۲۱-۲۴.</ref> | ||
او سپس به تدریس در حوزه علمیه قم ادامه داد و همزمان به سخنرانی در مجالس مختلف میپرداخت. در نوروز سال ۱۳۴۲ ش در درگیری روحانیان با ساواک در [[مدرسه فیضیه|مدرسه فیضیه قم]] حضور داشت. همچنین در تجمع طلاب در [[قم]] به علت بازداشت امامخمینی، سیلی محکمی به گوش رئیس شهربانی وقت به دلیل انداختن قرآن از دست یکی از روحانیان زدند و همین باعث درگیری شدید بین طلاب و عمال رژیم فاسد پهلوی شد. در سالهای نهضت اسلامی برای تبلیغ به شهرهای مختلف کشور ازجمله مشهد، گرگان، سمنان، دامغان، فومن، اراک، خوانسار، آمل، فریدونکنار، محمودآباد، توابع قم و … سفر میکرد و در روشنگری مردم نسبت به مسائل روز جامعه نقش داشت. هنگام به ثمر نشستن [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]]، مردم در فریدونکنار بهاتفاق او شهربانی شهر را تسخیر و نیروهای آن را خلع سلاح کردند. جباری در سال ۱۳۵۹ از سوی [[امامخمینی]] به سمت امامت جمعه شهرستان بهشهر منصوب شد. در همان ایام آغازین [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، برای بازدید از مناطق جنگی تا سر پل ذهاب رفت. همچنین برای بردن کمکهای مردمی و اطلاع از وضعیت رزمندگان، ۱۹ بار به مناطق جنگی غرب و جنوب کشور سفر کرد. | او سپس به تدریس در حوزه علمیه قم ادامه داد و همزمان به سخنرانی در مجالس مختلف میپرداخت. در نوروز سال ۱۳۴۲ ش در درگیری روحانیان با ساواک در [[مدرسه فیضیه|مدرسه فیضیه قم]] حضور داشت. همچنین در تجمع طلاب در [[قم]] به علت بازداشت امامخمینی، سیلی محکمی به گوش رئیس شهربانی وقت به دلیل انداختن قرآن از دست یکی از روحانیان زدند و همین باعث درگیری شدید بین طلاب و عمال رژیم فاسد پهلوی شد. در سالهای نهضت اسلامی برای تبلیغ به شهرهای مختلف کشور ازجمله مشهد، گرگان، سمنان، دامغان، فومن، اراک، خوانسار، آمل، فریدونکنار، محمودآباد، توابع قم و … سفر میکرد و در روشنگری مردم نسبت به مسائل روز جامعه نقش داشت. هنگام به ثمر نشستن [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]]، مردم در فریدونکنار بهاتفاق او شهربانی شهر را تسخیر و نیروهای آن را خلع سلاح کردند. جباری در سال ۱۳۵۹ از سوی [[امامخمینی]] به سمت امامت جمعه شهرستان بهشهر منصوب شد. در همان ایام آغازین [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]، برای بازدید از مناطق جنگی تا سر پل ذهاب رفت. همچنین برای بردن کمکهای مردمی و اطلاع از وضعیت رزمندگان، ۱۹ بار به مناطق جنگی غرب و جنوب کشور سفر کرد. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
از ابتکارات ویژه او میتوان به راهاندازی دستجات عزاداری در شب شهادت ائمه معصومین(ع) و حرکت بهسوی مسجدی که به نام آن امام همام مزین شده است، اشاره کرد. او در سومین و چهارمین دوره انتخابات [[مجلس خبرگان رهبری]] از سوی مردم استان مازندران به نمایندگی برگزیده شد. علاوه بر آن، عضویت در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان مازندران و نیز قائممقامی شورای مدیریت حوزههای استان مازندران از مسئولیتهای اوست. او در مدت ۳۰ سال حضور در مسند امامت جمعه هرگز جلسات درس و بحث علمی را تعطیل نکرد و علاوه بر اینکه رئیس حوزههای علمیه امام صادق(ع)، چهارده معصوم، جبلالنور و قدسیه شهرستان بهشهر بود، خود نیز به تدریس خارج فقه و اصول، تفسیر قرآن مجید، تفسیر و اخلاق در حوزه، دانشگاه و نهادهای مختلف ازجمله [[جهاد سازندگی|جهاد]]، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و … مشغول بود. | از ابتکارات ویژه او میتوان به راهاندازی دستجات عزاداری در شب شهادت ائمه معصومین(ع) و حرکت بهسوی مسجدی که به نام آن امام همام مزین شده است، اشاره کرد. او در سومین و چهارمین دوره انتخابات [[مجلس خبرگان رهبری]] از سوی مردم استان مازندران به نمایندگی برگزیده شد. علاوه بر آن، عضویت در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان مازندران و نیز قائممقامی شورای مدیریت حوزههای استان مازندران از مسئولیتهای اوست. او در مدت ۳۰ سال حضور در مسند امامت جمعه هرگز جلسات درس و بحث علمی را تعطیل نکرد و علاوه بر اینکه رئیس حوزههای علمیه امام صادق(ع)، چهارده معصوم، جبلالنور و قدسیه شهرستان بهشهر بود، خود نیز به تدریس خارج فقه و اصول، تفسیر قرآن مجید، تفسیر و اخلاق در حوزه، دانشگاه و نهادهای مختلف ازجمله [[جهاد سازندگی|جهاد]]، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و … مشغول بود. | ||
علاوه بر این، پژوهشهایی ازجمله کتاب اعجاز الدلیلین از او بر جای مانده است. او خدمات عامالمنفعه زیادی انجام داده است که از آن جمله میتوان به ساخت مدارس، مساجد و اماکن مذهبی متعدد، پیگیری جدّی برای ساختن بیمارستانهای امامخمینی(ره) و شهدای بهشهر، ایجاد دانشگاه علم و فناوری مازندران، تداوم و بقاء دانشگاه پیام نور، ایجاد درمانگاه و خانههای بهداشت و از همه مهمتر ساخت مسجد جامع و مصلاّی بزرگ شهرستان بهشهر و… اشاره کرد.<ref>انصاری، ص۱۲۷-۱۲۸؛ کاظمینی، ج۱.</ref> | علاوه بر این، پژوهشهایی ازجمله کتاب اعجاز الدلیلین از او بر جای مانده است. او خدمات عامالمنفعه زیادی انجام داده است که از آن جمله میتوان به ساخت مدارس، مساجد و اماکن مذهبی متعدد، پیگیری جدّی برای ساختن بیمارستانهای امامخمینی(ره) و شهدای بهشهر، ایجاد دانشگاه علم و فناوری مازندران، تداوم و بقاء دانشگاه پیام نور، ایجاد درمانگاه و خانههای بهداشت و از همه مهمتر ساخت مسجد جامع و مصلاّی بزرگ شهرستان بهشهر و… اشاره کرد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیتالله جباری»، ص۱۲۷-۱۲۸؛ کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱.</ref> | ||
سیدصابر جباری در دهم شهریور ۱۳۹۳ در بهشهر درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط نورالله طبرسی در مصلای بهشهر به خاک سپرده شد.<ref>انصاری، ص۱۲۸.</ref> | سیدصابر جباری در دهم شهریور ۱۳۹۳ در بهشهر درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط نورالله طبرسی در مصلای بهشهر به خاک سپرده شد.<ref>انصاری، «درگذشتگان: آیتالله جباری»، ص۱۲۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، | * اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. | ||
* انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۳)، «درگذشتگان: آیتالله جباری»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیست و پنجم، شماره ۱۴۸، مهر و آبان. | * انصاری، ناصرالدین (۱۳۹۳)، «درگذشتگان: آیتالله جباری»، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیست و پنجم، شماره ۱۴۸، مهر و آبان. | ||
* [https://www.sjabbari.ir/?page_id=2%7C%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87 «زندگینامه حضرت آیتالله حاج سیدصابر جباری امام جمعه بهشهر»]، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حضرت آیتالله حاج سیدصابر جباری، تاریخ مشاهده: ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ش. | * [https://www.sjabbari.ir/?page_id=2%7C%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87 «زندگینامه حضرت آیتالله حاج سیدصابر جباری امام جمعه بهشهر»]، پایگاه اطلاعرسانی دفتر حضرت آیتالله حاج سیدصابر جباری، تاریخ مشاهده: ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ش. | ||
* سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | * سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک (۱۳۸۶)، ج۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱، ۳، ۵، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | * سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱، ۳، ۵، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی. | ||
* کاظمینی، محمدکاظم (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، | * کاظمینی، محمدکاظم (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج۱، تهران، برگ رضوان. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] | [[رده:پروژه شاگردان]] |