اسماعیل صالحی مازندرانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه | |||
| عنوان = | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| سرشناسی = | |||
| نام کامل = | |||
| لقب = | |||
| نسب = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| زادگاه = | |||
| تاریخ وفات = | |||
| شهر وفات = | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| محل دفن = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| محل تحصیل = | |||
| اجازه روایت از = | |||
| اجازه اجتهاد از = | |||
| اجازه روایت به = | |||
| اجازه اجتهاد به = | |||
| تالیفات = | |||
| سایر = | |||
| سیاسی = | |||
| اجتماعی = | |||
| امضا = | |||
| وبگاه رسمی = | |||
}} | |||
'''اسماعیل صالحی مازندرانی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | '''اسماعیل صالحی مازندرانی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
نسخهٔ ۲۵ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۵
اطلاعات فردی | |
---|---|
اطلاعات علمی |
اسماعیل صالحی مازندرانی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
خاندان
اسماعیل صالحی مازندرانی در سال ۱۳۱۲ش روستای نقت چال منطقه لفور در قائم شهر استان مازندران و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. پدرش ملّا رحمتالله، از روحانیان منطقه بود و اجداد او هم در کسوت روحانیت بودند.
تحصیل
صالحی مازندرانی قرائت قرآن را نزد پدرش آموخت. دوره ابتدایی را هم به صورت متفرقه در همانجا به پایان رساند.[۱] او از سال ۱۳۲۶ به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و بخشی از مقدمات را پیش پدرش خواند. سپس در سال ۱۳۲۷ش به بابل رفت و در مدرسه صدر آن شهر، صرف میر را نزد میرزا ابوالحسن جاودانی خواند. کتابهای صمدیه، شمسیه و جامی را هم نزد سیدمحمد محقق بهشتی خواند و در منطق کبری از شاگردان محمدعلی شریف طبرستانی بود. علاوه بر آن از درسهای سیدحسن بهشتی، ابوالحسن بپطبرستانی، عبدالله جوادی آملی، حسن حسنزاده آملی و سیدحسین شمس خراسانی در بابل بهره برد و در تمام سالهای تحصیل در بابل تحت تربیت شیخ امانالله کریمی قرار گفت و بعضی از دروس حوزوی را زیرنظر او خواند.[۲] هم زمان کتابهای سیوطی و حاشیه ملاعبدالله را در آنجا تدریس میکرد.[۳]
آنگاه در سال ۱۳۳۰ش راهی تهران شد و به مدت دو سال در مدارس دینی آن شهر از درس استادان آنجا بهره برد و از جمله در درسهای سیدحسین شمس خراسانی و ابوالفضل علمایی سرابی بهره برد.[۴] در مدت تحصیل در تهران به خانه آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی تردد داشت و تحت تاثیر اندیشهای او و نیز سیدمجتبی نواب صفوی قرار گرفت.[۵] صالحی در سال ۱۳۳۲ راهی مشهد شد و در آنجا در درس مطول محمدتقی ادیب نیشابوری شرکت کرد. مدتی هم در درس رسائل و مکاسب شیخ هاشم قزوینی شرکت کرد و سپس وارد درس خارج فقه و اصول سیدمجتبی قزوینی، میرزا کاظم دامغانی و آیتالله سیدمحمدهادی حسینی میلانی خواند.[۶]
مهاجرت به قم
او پس از شش سال تحصیل در مشهد، در سال ۱۳۳۹ ش راهی قم شد و به تکمیل تحصیلات خارج فقه و اصول نزد استادان آن حوزه پرداخت. وی کفایه الاصول را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی تکمیل کرد.[۷] و سپس مدت کوتاهی (چند ماه) در درس خارج فقه آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی شرکت داشت و آنگاه از درس خارج فقه و اصول آیات امامخمینی، میرزا هاشم آملی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و سیدمحمد محقق داماد سود برد. مدتی هم از درس علامه سیدمحمدحسین طباطبائی بهره برد و سپس به تدریس فقه و اصول در حوزه علمیه قم پرداخت.[۸] وی در خاطراتش از حضور سه الی چهار ساله در درس امامخمینی از بدو ورود به قم تا تبعید امامخمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ سخن گفته است. وی درباره تدریس امامخمینی میگوید:
«حضرت امام در تدریس از دقت نظر بالایی برخوردار بود و تحقیق ایشان زبانزد عام و خاص بود. خوشبختانه بعد از تبعید ایشان، با کتابها و نظرات ایشان مانوس بودم و پیش نمیآید کتابهای ایشان دم دست نباشد و از آن استفاده نکنم».[۹] او پس از تبعید امامخمینی در درس خارج اصول را نزد آیتالله میرزا هاشم آملی ادامه داد و در درس خارج فقه از درس آیتالله گلپایگانی و سیدمحمد محقق داماد و ابوالفضل خوانساری بهره برد و هم زمان در درس فلسفه و تفسیر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی استفاده میکرد . هم زمان از درس فلسفه حسینعلی منتظری و علی مشکینی استفاده میکرد.[۱۰] هم زمان به تدریس کتابهای رسایل و مکاسب و کفایه الاصول در حوزه علمیه قم میپرداخت.[۱۱]
فعالیت مبارزاتی
صالحی مازندرانی با شروع نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد و همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم، اعلامیههایی را در حمایت از امامخمینی امضا میکرد. پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و در ۴ فروردین ۱۳۴۴ ش همراه با جمعی از علما و محصلان مازندرانی حوزه علمیه قم در نامهای به امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، به تبعید امامخمینی اعتراض کرد و خواستار بازگرداندن امامخمینی به کشور و نیز آزادی سایر زندانیان شد.[۱۲] پس از تبعید امامخمینی به عراق، همراه با روحانیان و طلاب علوم حوزوی حوزه علمیه قم در نامهای به ایشان با عنوان «بزرگ مرجع عالم تشیع حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی»، خرسندی خود را از حضور امامخمینی در عتبات عالیات ابراز کردند، ولی با اشاره به این مهم که «تبعید آن مرجع عالیقدر که به خاطر دفاع از قرآن و حقوق ملت اسلام و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی کشور اسلامی ایران صورت گرفته است»، تأثر و تنفر عموم ملت ایران را از آن اقدام حکومت پهلوی اعلام و بار دیگر بر این نکته تأکید کردند که «ملت شریف مسلمان ایران و حوزه علمیه قم که از منویات مقدس آن قائد العظیمالشأن پیروی میکنند و برای تأمین و اجرای آن از هیچگونه فداکاری دریغ ندارند». آنان سپس بازگشت ایشان به کشور را مسئلت کردند تا «با مراجعت حضرتعالی به حوزه علمیه قم و با تدبیرات خردمندانه و رهبریهای ارزنده آن زعیم عالیقدر، مصالح عالیه اسلام و ایران و حقوق از دست رفته ملت تأمین گردد».[۱۳] در آستانه سومین سالگرد حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه نیز، همراه با دیگر روحانیان، با صدور اعلامیهای آن اقدام و نیز دستگیری و تبعید امامخمینی به خارج از کشور و دستگیری و زندانی کردن جمع کثیری از فعالان سیاسی ـ مذهبی را مورد انتقاد قرار دادند.[۱۴]
او در سال ۱۳۵۳ ش براثر تداوم فعالیتهای سیاسی دستگیر شد و پس از بازجویی در قم و مدتی حبس در زندانی شهربانی قم، در تیر ۱۳۵۳ به تهران منتقل شد و مدت یک سال در زندانهای قزلقلعه (انفرادی و عمومی)، اوین و قصر، زندانی شد. در آن دوران از جمله روحانیان بود که محاسنش توسط ماموران کوتاه شد و این کار با هدف شکنجه روحانیان صورت میگرد. در آن زندانها با عبدالرحیم ربانی شیرازی، عبدالمجید معادیخواه، جعفر شجونی و... هم بند بود و همراه با آنان به مبارزه عقیدتی با زندانیان مخالف مذهب میپرداخت. او در نهایت در بهار ۱۳۵۴ از زندان آزاد گردید و به قم بازگشت.[۱۵] او پس از آزادی به مبارزات سیاسی ادامه داد و در سالهای ۱۳۵۶ـ۱۳۵۷ همراه مدرسین حوزه علمیه قم به صدور اعلامیههای انتقادی میپرداخت.[۱۶] وی همزمان با سفر به نقاط مختلف کشور ازجمله استانهای مازندران، یزد و کرمان، در تبیین اهداف نهضت اسلامی نقش ایفا میکرد.
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
صالحی مازندرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در رسیدگی به وضعیت منطقه مازندران به خصوص قائمشهر نقش داشت و از جمله کمیتههای انقلاب اسلامی آنجا را ساماندهی کرد. مدتی هم در دادگستری انجا خدمت کرد[۱۷] سپس در استان کردستان به فعالیت علیه ضد انقلاب پرداخت.[۱۸] او سپس به نمایندگی از امامخمینی به استانهای کرمان، اردبیل و زنجان فعالیت داشت.[۱۹] و مدت یک ماه هم در دادگاه انقلاب اسلامی در استان مرکزی خدمت کرد و مدتی هم در استانهای همدان و خراسان به فعالیتهای قضایی پرداخت.[۲۰] صالحی در نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری از سوی مردم استان مازندران به نمایندگی برگزیده شد.[۲۱] او که در سال ۱۳۶۷ ش از امامخمینی اجازهای در امور شرعی دریافت کرده بود،.[۲۲] در دومین دوره مجلس خبرگان رهبری نیز بار دیگر به نمایندگی از سوی مردم استان مازندران انتخاب شد.[۲۳] او همچنین سالها در دادگاه عالی انقلاب اسلامی به فعالیتهای قضایی مشغول بود.[۲۴]
صالحی مازندرانی که سالها در حوزه علمیه قم به تدریس شرح تجرید، شرح منظومه، اسفار اربعه، نهایه الحکمه، کفایهالاصول میپرداخت،.[۲۵] از سال ۱۳۵۸ش به تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم پرداخت و همزمان درسهای تفسیر قرآن و اخلاق را هم تدریس میکرد.
تألیفات
صالحی مازندرانی به تألیف آثار علمی هم اهتمام داشت و از آثار او میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱ رساله توضیح المسائل. ۲ - مفتاح البصیره فی فقه الشریعه (شرح عروهالوثقی)، جلد اول و دوم و سوم در موضوع طهارت. ۳ مناسک حج. ۴ - استفتائات، دو جلد. ۵ احکام جوانان و نوجوانان. بعضی از تألیفات وی که هنوز چاپ نشده نیز عبارت است از: ۱-یک دوره خارج طهارت. ۲ - یک دوره کامل خارج اصول فقه در چهار جلد. ۳– رسالهای در «ولایتفقیه» که قبل از پیروزی انقلاب تألیف شده است. ۴- حواشی و تعلیقه بر کتاب اسفار و شرح منظومه. ۵– رسالهای مبسوط و استدلالی در «انفال و ثروتهای عمومی». ۶– رسالهای در «ولایت جدّ و پدر بر دختر بالغ». ۷- یک دوره خارج قضا، خمس، وکالت و کفالت از کتاب تحریرالوسیله. ۸ - یک دوره خارج بیع و خیارات از کتاب مکاسب.
درگذشت
صالحی مازندرانی در ۹ شهریور ۱۳۸۰ ش در سوادکوه از دنیا رفت و پیکرش پس از انتقال به قم و اقامه نماز توسط عبدالله جوادی آملی در مسجد طباطبایی حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.[۲۶]
پانویس
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۲۰-۲۱.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۳۰-۳۸.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۸۴.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۴۰-۴۱.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۴۲-۴۴.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۴۷-۵۲؛ محیطی اردکانی، ص۸۴-۸۷؛ «درگذشتگان: آیتالله صالحی مازندرانی»، ص۱۱۶.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۷۰.
- ↑ محیطی اردکانی، ص۸۷-۹۰.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۶۹-۷۰.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۷۰- ۸۰.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۸۴-۸۵.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۵۸-۱۶۰.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۱۷۸- ۱۷۳؛ سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ص۳۷۲-۳۶۹.
- ↑ سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ص۱۹۲-۱۹۵.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۹۶-۱۷۰؛ محیطی اردکانی، ص۱۰۲.
- ↑ دوانی، ج۷، ص۷۷-۸۱، ج۸، ص۳۸۰-۳۸۱؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۵۱، ۲۶۷، ۲۶۹، ۲۶۹، ۳۲۱ ـ ۳۲۲، ۳۲۹ ـ ۳۳۲، ۴۰۳ ـ ۴۰۵، ۴۱۸، ۴۲۵؛ آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ص۴۴۸-۴۴۹.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۲۲۶-۲۲۸.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۲۲۸-۲۳۷.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۲۳۸.
- ↑ خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۲۴۰-۲۸۱.
- ↑ خبرگان ملت، دفتر اول، ص۵۸۹.
- ↑ صحیفه امام، ج ۲۱، ص۵۸.
- ↑ صحیفه امام، ج ۲۱، ص۵۹۴.
- ↑ «درگذشتگان: آیتالله صالحی مازندرانی»، ص۱۱۶.
- ↑ «درگذشتگان: آیتالله صالحی مازندرانی»، ص۱۱۶.
- ↑ «درگذشتگان: آیتالله صالحی مازندرانی»، ص۱۱۷.
منابع
- آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلام.
- خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی (۱۳۸۴)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- «درگذشتگان: آیتالله صالحی مازندرانی» (۱۳۸۰)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۶۹.
- دوانی، علی (۱۳۷۷)، نهضت روحانیون ایران، ج۷ و ۸، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- محیطی اردکانی، احمد (۱۳۸۲)، «شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی، فقیه فروتن»، ستارگان حرم، ج۱۲، گروهی از نویسندگان ماهنامه¬ کوثر، قم، زائر.