سیدعباس خاتم یزدی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''سیدعباس خاتم یزدی،''' استاد حوزه، شاگرد و عضو دفتر استفتائات و نماینده امامخمینی در دبیرخانه ائمه جمعه. == زندگینامه== سیدعباس خاتم یزدی، در سال ۱۳۰۹ در خانوادهای روحانی در شهر یزد، متولد شد<ref>خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۷.</ref> پدر وی سیدیح...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۹
سیدعباس خاتم یزدی، استاد حوزه، شاگرد و عضو دفتر استفتائات و نماینده امامخمینی در دبیرخانه ائمه جمعه.
زندگینامه
سیدعباس خاتم یزدی، در سال ۱۳۰۹ در خانوادهای روحانی در شهر یزد، متولد شد[۱] پدر وی سیدیحیی احمدآبادی، معروف به سیدیحیی بزرگ، متولد روستای احمدآباد در اطراف اردکان یزد بود. سیدیحیی در جوانی برای تحصیل به یزد رفت و پس از مدتی به نجف سفر کرد و پس از رسیدن به درجه اجتهاد به یزد بازگشت[۲]؛ ولی با گسترش خفقان در زمان حکومت رضاخان پهلوی و مسئله کشف حجاب و مجبورکردن روحانیان برای عوضکردن لباسشان، وی به روستای دره، از ییلاقات مهریز یزد مهاجرت کرد[۳] بیبیهاجر مادر سیدعباس زنی از خانوادهای مذهبی و معلم قرآن بود[۴]
سیدعباس خاتم یزدی در دوران کودکی، روخوانی قرآن کریم و نیز اشعار سعدی و حافظ را در مدت کوتاهی فرا گرفت[۵] او در یازدهسالگی پدر خود را از دست داد و برای تأمین هزینه خانواده مشغول به کار شد؛ اما در سال ۱۳۲۵ به اصرار سیدعلیمحمد وزیری، از علمای یزد و از دوستان پدرش، وارد مدرسه علمیه شفیعیه یزد شد[۶] وی دروس مقدمات را نزد حیدرعلی کوچهبیوکی، عبدالحسین عربعجم و سیدحسن بنادکی خواند؛ پس از آن سطح اول را در مدرسه علمیه خان یزد، نزد محمود فرساد، جلال علومی، محمد فلسفی، غلامرضا فقیه خراسانی، سیدرضا مدرس، سیدمحمد کازرونی و جلال آیتاللهی تفتی فرا گرفت.[۷]
خاتم یزدی در سال ۱۳۲۹ برای ادامه تحصیل به قم سفر کرد و در مدرسه حجتیه ساکن شد. او کتابهای مکاسب را نزد مرتضی حائری یزدی، رسائل را نزد سیدحسن سریزدی و حسینعلی منتظری، کفایة الاصول را نزد عبدالجواد اصفهانی و مقداری کلام و فلسفه را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی و مرتضی مطهری فراگرفت و از درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و خارج فقه و اصول امامخمینی نیز مقداری استفاده کرد. از دیگر استادان او در قم محمد فکور یزدی، سیدمحمد محقق داماد، عباسعلی شاهرودی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی بودهاند[۸] وی در هنگام تحصیل، به تدریس نیز مشغول بود[۹]
خاتم یزدی پس از نزدیک به پنج سال اقامت در قم، به علت تلاش تحصیلی فراوان، دچار بیماری شد و در سال ۱۳۳۳ برای درمان و نیز ادامه تحصیل، به نجف اشرف رفت. او در نجف در مدرسه بزرگ آخوند محمدکاظم خراسانی ساکن شد و پس از مدتی به مدرسه آیتالله بروجردی رفت[۱۰] وی در نجف در درس خارج فقه و اصول سیدمحمود شاهرودی، سیدعبدالهادی شیرازی، حسین حلی، سیدحسن بجنوردی و سیدابوالقاسم خویی حاضر شد و نیز بخشی از حکمت متعالیه را نزد صدرا بادکوبهای فرا گرفت[۱۱]
پس از ورود امامخمینی به نجف و آغاز تدریس ایشان در سال ۱۳۴۴ خاتم یزدی با آنکه سابقه سیاسی و مبارزاتی نداشت، در درس امامخمینی حاضر میشد و از محضر ایشان استفاده میکرد [۱۲] وی در سیزده سال حضور امامخمینی در نجف، از یاران و شاگردان ایشان بود. امامخمینی به وی توجه میکرد و نوشتههای مباحث بیع و مکاسب خود را به او میسپرد تا آن را تصحیح و تنقیح کند[۱۳] وی از نقدکنندگان جدی درس امامخمینی و مورد توجه ایشان بود [۱۴] وی در نجف، از اعضای شورای استفتای امامخمینی و یکی از کسانی بود که امامخمینی برای گرفتن امتحان فقه و اصول حوزه قرار داده بود [۱۵]؛ چنانکه در مواردی معرف افراد برای دریافت اجازه امور حسبیه از امامخمینی بود[۱۶] در آذر ۱۳۵۶ امامخمینی خاتم یزدی را به همراه حبیبالله اراکی، غلامرضا رضوانی و سیدجعفر کریمی، وصیّ خود در امور مربوط به وجوه شرعی معرفی کرد.[۱۷]
پس از هجرت امامخمینی به پاریس در سال ۱۳۵۷ خاتم یزدی به نمایندگی از ایشان در نجف ماند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت بعثی عراق، وی را در بهار ۱۳۵۸ بازداشت و زندانی و سپس به همراه عدهای دیگر از عراق اخراج کرد و به ایران فرستاد. او پس از ورود به ایران در شهر قم ساکن شد[۱۸]
خاتم یزدی پس از بازگشت به قم عضویت در شورای استفتائات امامخمینی را ادامه داد و امامخمینی در ۱۹ تیر ۱۳۶۴ در پاسخ به نامه سرپرست دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، درباره انتشار توضیح المسائل خود، انتشار آن را مشروط به تأیید خاتم یزدی، سیدجعفر کریمی و محمدحسن قدیری دانست[۱۹] خاتم یزدی از امامخمینی در امور حسبیه اجازه داشت و وکیل ایشان در رسیدگی به امور حجاج بیتالله الحرام بود[۲۰] و تا سال ۱۳۶۶ پیاپی از طرف امامخمینی به مکه مشرف شد و پاسخگوی مسائل شرعی حاجیان بود. او که یکی از نمایندگان امامخمینی در دبیرخانه ائمه جمعه و به عنوان دبیر و عضو شورای سیاستگذاری این دبیرخانه بود[۲۱]، به همراه چند نفر دیگر از نمایندگان ایشان در سال ۱۳۶۶ درباره شرایط ولایت فقیه جامع شرایط از ایشان استفتا کرده است [۲۲] وی نمایندگی مردم استان یزد در دوره دوم و سوم مجلس خبرگان رهبری را بر عهده داشت[۲۳] خاتم یزدی، امامخمینی را در عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوند از عابدان، در مقام زهد پارساترین مردم، در مقام علم، سرآمد دیگران و در انسانیت پرعاطفهترینِ مردم به بندگان خدا و جدیترین آنان در برابر ستمگران و ظالمان شمرده و او را پدری مهربان برای یتیمان و فقیران و بینوایان و انسانی آشتیناپذیر در برابر زورگویان روزگار، دانسته است[۲۴] بنا به گفته او، در حضور امامخمینی امکان غیبت و بدگوییکردن از دیگران نبود. وی تأکید کرده است که امامخمینی در برخورد با بیتالمال محتاط بود و از وجوهات شرعی استفاده نمیکرد و تنها از وجوهی که به صورت هدیه و بخشش و تبرع میآمد، برای هزینه زندگی شخصی خویش بر میداشت[۲۵] نیز خاطرنشان کرده است که امامخمینی روحیه عدالتجویانه داشت و میان طلاب تبعیض قائل نمیشد[۲۶] و با اینکه از لحاظ علمی، جامع علوم نقلی و عقلی بود، همواره از سخنگفتن درباره اعمال خود پرهیز میکرد و هرگز خودستایی نمیکرد [۲۷]؛ چنانکه امامخمینی در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز با آن همه خدماتی که انجام داده بود و فوقالعاده برای مردم ارزشمند بود، خود را خدمتگزار مردم و کارهایش را ناچیز و انجام وظیفه میدانست و مردم را ولیّنعمت خود میدید و در مقابل مردم متواضع بود.[۲۸]
درگذشت
خاتم یزدی در سال ۱۳۸۰ بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان خاتمالانبیا(ص) تهران بستری شد و در صبحگاه روز سهشنبه بیستم شهریور ۱۳۸۰ش/ ۲۲ جمادیالثانی ۱۴۲۲ق در ۷۱سالگی درگذشت. پیکر وی، پس از تشییع در شهر یزد و سپس در قم در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد[۲۹]
آثار
خاتم یزدی آثار علمی بسیاری دارد که به چاپ نرسیده است، ازجمله حاشیه بر عروة الوثقی، قاعدة لاضرر (عربی)، قاعده ید (فارسی)، نجاست و طهارت اهل کتاب (فارسی)، میراث النساء (فارسی)، تقریرات درس امامخمینی در نجف اشرف، تقریرات درس سیدابوالقاسم خویی (عربی)، تقریرات درس حسین حلی؛ حج (فارسی)، زبدة الاحکام (فارسی)، تقیه (فارسی)، الصحیح و الأعمّ (عربی)، کتاب الصلاة فیما لو نَسیِ التشهد و فیما لو نَسیِ السلام (عربی)، المشتق (عربی)، کتاب الزکاة (عربی)، کلام فی اتحاد الطلب و الاراده (عربی)، الشبهة الموضوعیه (عربی) و تفسیر سوره حجرات و درس اخلاق[۳۰]
پانویس
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش
- خاتم یزدی، سیدعباس، خاطرات آیتالله خاتم یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش
- خاتم یزدی، سیدعباس، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش
- خاتم یزدی، سیدعباس، مصاحبه، چاپشده در خاتم معرفت، قم، مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، چاپ اول، ۱۳۸۱ش
- دعایی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۱۹، ۵/۳/۱۳۹۵ش
- مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، خاتم معرفت، قم، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
نسرین آقابیک
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۷.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۵)
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۶ ـ ۱۷؛ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۷ ـ ۲۸.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۸.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۲۲.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۷ و ۲۲.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۹ ـ ۲۲؛ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۱۸.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۱۹؛ خاتم یزدی، خاطرات، ص۲۹ ـ ۳۷.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۴۰.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۳۹ و ۴۱ ـ ۴۳.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۱۹.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۰.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت،ص۲۰.
- ↑ دعایی، مصاحبه، ص۱۳.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۱، ۴۵۳، ۴۵۶ و ۴۹۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۲۷۰ و ۲۸۰.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۳۱۴.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۱.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۲)
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۴۵۹.
- ↑ خاتم یزدی، خاتم معرفت، ص۲۴.
- ↑ خاتم یزدی، پابهپای آفتاب، ج۲، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶.
- ↑ خاتم یزدی، پابهپای آفتاب، ج۲، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶؛ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۱۴.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۱۷.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۳۳ ـ ۱۳۴.
- ↑ خاتم یزدی، خاطرات، ص۱۴۲.
- ↑ مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، خاتم معرفت، ص۲۲۹ ـ ۲۳۱.
- ↑ مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ منهاج، خاتم معرفت، ص۲۴۳ ـ ۲۴۴.