مجوس (زرتشت): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(صفحه‌ای تازه حاوی «مجوس: یکی از ادیان الهی و پیروان زرتشت زرتشت (مزدَیسنا) به عنوان یک دین الهی معروف است که برخی آن را همان دین مجوس دانسته‌اند.<ref>فخر رازی، المطالب العالیه، ۸/۷۵؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۳۵۸.</ref> امام‌خمینی مانند برخی اندیشمندا...» ایجاد کرد)
 
 
خط ۱۷: خط ۱۷:
# حرنانیون: امام‌خمینی بر خلاف برخی اندیشمندان که حرنانیون را فرقه‌ای از صابئه می‌دانند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۶۵.</ref> آنان را طایفه‌ای از مجوس می‌داند که میان تثلیث مسیحیان و شرک ثنویه جمع کرده‌اند و پنج اصل قائل شده‌اند: دو اصل حی و فاعل که باری و نفس است و یک اصل منفعل که هیولاست و دو اصل غیر فاعل و غیر منفعل که دهر و خلأ هستند.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۳.</ref>
# حرنانیون: امام‌خمینی بر خلاف برخی اندیشمندان که حرنانیون را فرقه‌ای از صابئه می‌دانند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۶۵.</ref> آنان را طایفه‌ای از مجوس می‌داند که میان تثلیث مسیحیان و شرک ثنویه جمع کرده‌اند و پنج اصل قائل شده‌اند: دو اصل حی و فاعل که باری و نفس است و یک اصل منفعل که هیولاست و دو اصل غیر فاعل و غیر منفعل که دهر و خلأ هستند.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۳.</ref>
# زرتشتیه: اصحاب زردشت که در زمان گشتاسب ظاهر شد، برای خود [[انبیا]] و ملوکی قائل بودند که نخستین آنها کیومرث بود.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۸۱–۲۸۲.</ref>
# زرتشتیه: اصحاب زردشت که در زمان گشتاسب ظاهر شد، برای خود [[انبیا]] و ملوکی قائل بودند که نخستین آنها کیومرث بود.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۸۱–۲۸۲.</ref>
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۶

مجوس: یکی از ادیان الهی و پیروان زرتشت

زرتشت (مزدَیسنا) به عنوان یک دین الهی معروف است که برخی آن را همان دین مجوس دانسته‌اند.[۱] امام‌خمینی مانند برخی اندیشمندان[۲] زرتشت را طایفه‌ای از مجوس می‌داند.[۳] تاریخ ظهور دین زرتشت روشن نیست؛ اما بعضی ظهور آن را در میانه هزاره اول پیش از میلاد می‌دانند.[۴] پیامبر این دین، زرتشت است و به نام‌های دیگری مانند زردشت، زرادشت، زاردشت، زراتشت، زردهشت نیز آمده است.[۵] کتاب مقدس زرتشتیان اوستا نام دارد که شامل پنج بخش است و معروف‌ترین آنها یسنا (جشن و پرستش) است که قسمتی از آن گاتها (سرود) نامیده می‌شود. یسنا که شامل ادعیه و معارف دینی است، منسوب به خود زرتشت است و باقی بخش‌ها به پیشوایان زرتشت نسبت داده می‌شوند و «زند» تفسیری است که در زمان ساسانیان به خط پهلوی بر آن نوشته شده است.[۶] البته این قوم معتقدند کتاب خود را در واقعه استیلای اسکندر بر ایران از دست دادند و در زمان ساسانیان دوباره نوشتند؛ به همین جهت بنابر نظر برخی محققان ممکن نیست به واقعیت مذهب آنان اطلاع یافت.[۷]

در قرآن کریم[۸] و روایات[۹] مجوس در صف ادیان آسمانی و در برابر و قسیم مشرکان قرار گرفته است. اگر چه قرآن کریم از کتاب مجوس نام نبرده است؛ اما بعضی روایات، مجوس را اهل کتاب شمرده‌اند و لازمه آن این است که یا برای خود کتابی داشته باشند یا منسوب به یکی از کتاب‌های ادیان دیگر باشند.[۱۰] امام‌خمینی، اوستا را کتاب تحریف‌شده منسوب به زرتشت[۱۱] و مجوس را از جهت فقهی ملحق به یهودیان و مسیحیان می‌داند و از اهل کتاب می‌شمارد که گمان به کتاب‌داشتن آنان وجود دارد؛ از این جهت حکم جزیه بر آنان ثابت است.[۱۲]

مجوسیان بر این اعتقادند که یزدان مبدأ خیر و اهرمن مبدأ شر است و یزدان اهرمن را ایجاد کرده است؛ اما ایجاد او شر نبوده، بلکه شر از اهرمن ناشی شده است. از این‌رو بعضی مجوس را ازجمله ثنویه به‌شمار نمی‌آورند؛ زیرا ثنویه به دو مبدأ نور و ظلمت قائل بودند که ازلی و قدیم‌اند؛ اما مجوس نور را قدیم و ظلمت را حادث می‌دانند و نور را یزدان و اهرمن را شیطان می‌نامند که منشأ شرور است.[۱۳]

ازجمله مهم‌ترین عقاید زرتشتیان عبارت است از:

  1. توحید: اصل عقیده زرتشت بر یگانه‌پرستی بوده است و معلوم نیست که گرایش زرتشتیان بر دوگانه‌پرستی از چه عصری آغاز شد. در اعتقاد آنان اهورامزدا در عرض جلال خود هیچ ضد و مثلی ندارد.[۱۴]
  2. معاد و بقای روح: در آیین زرتشت مرگ به مفهوم «نیستی» حقیقت ندارد. آنان قائل به جاودانگی روح‌اند؛ همچنین آنان به صراط، میزان اعمال، بهشت و برزخ معتقدند.[۱۵]
  3. اندیشه، گفتار و کردار نیک: در آئین زرتشت، سه رکن اندیشه نیک (هَومَتَه)، گفتار نیک (هوخْته) و کردار نیک (هورشته) بیش از هر چیز قابل توجه است.[۱۶]

مجوس فرقه‌های متعددی دارد؛ ازجمله:

  1. کیومرثیه: این فرقه قائل بودند کیومرث همان حضرت آدم(ع)، است و اهرمن مخلوق است و از فکر بد یزدان در اینکه اگر منازعی برای او وجود داشته باشد چگونه خواهد بود، حادث شده است؛ در حالی‌که این فکر مناسب طبیعت نور نیست.[۱۷]
  2. زروانیه: این فرقه قائل بودند نور اصل همه موجودات و مبدع اشخاصی از نور است که همه روحانی، نورانی و ربانی‌اند؛ اما شخص اعظمی که نام او زوران است در چیزی از اشیا شک کرد که از آن شک اهریمن حادث شد.[۱۸]
  3. حرنانیون: امام‌خمینی بر خلاف برخی اندیشمندان که حرنانیون را فرقه‌ای از صابئه می‌دانند.[۱۹] آنان را طایفه‌ای از مجوس می‌داند که میان تثلیث مسیحیان و شرک ثنویه جمع کرده‌اند و پنج اصل قائل شده‌اند: دو اصل حی و فاعل که باری و نفس است و یک اصل منفعل که هیولاست و دو اصل غیر فاعل و غیر منفعل که دهر و خلأ هستند.[۲۰]
  4. زرتشتیه: اصحاب زردشت که در زمان گشتاسب ظاهر شد، برای خود انبیا و ملوکی قائل بودند که نخستین آنها کیومرث بود.[۲۱]
  1. فخر رازی، المطالب العالیه، ۸/۷۵؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۳۵۸.
  2. آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۲/۲۷۹.
  3. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۱.
  4. ناس، تاریخ جامع ادیان، ۴۵۳.
  5. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۲/۱۹۰–۱۹۱؛ خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۲۷.
  6. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۶۴؛ خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۲۸.
  7. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۳۵۸.
  8. حج، ۱۷.
  9. طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۱۷۵؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۲۹/۲۲۱–۲۲۲.
  10. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۳۰۶.
  11. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۸۱.
  12. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۷۲.
  13. شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۷۸، ۲۹۰؛ نراقی، جامع الافکار و ناقد الانظار، ۱/۴۵۵؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۱.
  14. ناس، تاریخ جامع ادیان، ۴۶۰.
  15. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۶۶.
  16. اوستا، وندیداد، فرگرد ۱۸: ۱۷.
  17. شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۷۸؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۱–۱۲.
  18. شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۷۹؛ آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۲/۲۷۹.
  19. شهرستانی، الملل و النحل، ۲/۳۶۵.
  20. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۱۳.
  21. شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۲۸۱–۲۸۲.