۲۰٬۹۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
سیدمحمدباقر موسوی همدانی در موسم تبلیغ، به شهرهای مختلف بهویژه همدان و شهرهای اطراف سفر میکرد و به تبیین معارف دینی میپرداخت. مدتی نیز در یکی از شهرهای استان مازندران به امر تبلیغ مشغول بود <ref>(محمدی اشتهاردی، ۲۳۷ ـ ۲۴۷).</ref> او که از مدرسان [[حوزه علمیه قم]] محسوب میشد، همراه با آنان به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] پرداخت و در هشتم مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید [[حوزههای علمیه]]، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، در نامهای به هیئت دولت، [[حسنعلی منصور]] نخستوزیر وقت را مخاطب قرار دادند و از تداوم حصر امامخمینی انتقاد کردند و خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی شدند. آنان در آن نامه از وضعیت سیاسی روز و اقدامات دولت علیه حوزههای علمیه نیز انتقاد کردند و خواستار تغییر رویه دولت در تعامل با مراکز دینی شدند <ref>(سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۲، ۸۰-۸۳).</ref> او همچنین پس از مهاجرت امامخمینی به عراق در سال ۱۳۴۴ش، همراه با جمعی از مدرسان دروس حوزوی در نامهای به ایشان، از حضور امامخمینی در نجف اشرف اظهار خرسندی کردند و آنگاه با اشاره به تداوم [[تبعید امامخمینی|تبعید ایشان در خارج از کشور]]، بر بازگرداندن آن مرجع تبعیدی به کشور تأکید نمودند <ref>(سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ۳۷۲ ـ ۳۶۹).</ref> | سیدمحمدباقر موسوی همدانی در موسم تبلیغ، به شهرهای مختلف بهویژه همدان و شهرهای اطراف سفر میکرد و به تبیین معارف دینی میپرداخت. مدتی نیز در یکی از شهرهای استان مازندران به امر تبلیغ مشغول بود <ref>(محمدی اشتهاردی، ۲۳۷ ـ ۲۴۷).</ref> او که از مدرسان [[حوزه علمیه قم]] محسوب میشد، همراه با آنان به مبارزه با [[حکومت پهلوی]] پرداخت و در هشتم مهر ۱۳۴۲ و در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید [[حوزههای علمیه]]، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، در نامهای به هیئت دولت، [[حسنعلی منصور]] نخستوزیر وقت را مخاطب قرار دادند و از تداوم حصر امامخمینی انتقاد کردند و خواستار آزادی ایشان و دیگر روحانیان زندانی شدند. آنان در آن نامه از وضعیت سیاسی روز و اقدامات دولت علیه حوزههای علمیه نیز انتقاد کردند و خواستار تغییر رویه دولت در تعامل با مراکز دینی شدند <ref>(سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج ۲، ۸۰-۸۳).</ref> او همچنین پس از مهاجرت امامخمینی به عراق در سال ۱۳۴۴ش، همراه با جمعی از مدرسان دروس حوزوی در نامهای به ایشان، از حضور امامخمینی در نجف اشرف اظهار خرسندی کردند و آنگاه با اشاره به تداوم [[تبعید امامخمینی|تبعید ایشان در خارج از کشور]]، بر بازگرداندن آن مرجع تبعیدی به کشور تأکید نمودند <ref>(سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ۳۷۲ ـ ۳۶۹).</ref> | ||
==فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی== | ==فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی== | ||
او پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت در دفتر امامخمینی در قم پرداخت و مسئولیت پاسخ به نامهها را در آن دفتر بر عهده گرفت و این وظیفه را تا هنگامی که امامخمینی در قم بود (سال | او پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت در [[دفتر امامخمینی]] در قم پرداخت و مسئولیت پاسخ به نامهها را در آن دفتر بر عهده گرفت و این وظیفه را تا هنگامی که امامخمینی در قم بود (سال ۱۳۵۸ش) ادامه داد. سپس به مدت دو سال بهعنوان امام جمعه شهر نراق در استان مرکزی خدمت کرد و پس از مدتی از سمت فوق استعفا داد و به قم بازگشت و به تدریس و تحقیق در [[حوزه علمیه قم]] پرداخت. | ||
سیدمحمدباقر موسوی همدانی که از سال ۱۳۲۶ش در بحث تفسیر قرآن علامه طباطبایی شرکت میکرد، در گروه ترجمه المیزان عضویت یافت. ترجمه ده جلد از آن تفسیر سترگ توسط افراد مختلفی صورت گرفت و علامه طباطبایی ترجمه جلد دهم تا بیستم آن را به موسوی همدانی واگذار کرد. وقتی ترجمه ده جلد پایانی آن تفسیر به پایان رسید، علامه طباطبایی برای یکنواختی آن، از موسوی همدانی خواست ده جلد نخست را هم ترجمه کند و وی به این اقدام همت گماشت و سپس آن ترجمهها را با علامه طباطبایی مقابله کرد و انتشار داد و این کار ۲۳ سال به طول انجامید <ref>(محمدی اشتهاردی، ۲۴۶؛ «المیزان یک کتابخانه...»، ۲۲-۲۵).</ref> | موسوی همدانی همچنین سالها در مؤسسه خیریه رسیدگی به ایتام موسوم به حضرت زهرا(س) در رسیدگی به ایتام فعال بود. | ||
== تألیفات == | |||
سیدمحمدباقر موسوی همدانی همه ساله در خانهاش دروس خارج فقه را بر اساس جواهر الکلام تدریس میکرد و محصول این تدریس چند ساله، اثر ۲۲ جلدی الهدایه الی المرام من مبهمات جواهر الکلام است. همچنین [[تحریرالوسیله|تحریرالوسیله امامخمینی]] را در چهار جلد به فارسی برگردانده است. | |||
موسوی همدانی که از سال ۱۳۲۶ش در بحث تفسیر قرآن علامه طباطبایی شرکت میکرد، در گروه ترجمه المیزان عضویت یافت. ترجمه ده جلد از آن تفسیر سترگ توسط افراد مختلفی صورت گرفت و علامه طباطبایی ترجمه جلد دهم تا بیستم آن را به موسوی همدانی واگذار کرد. وقتی ترجمه ده جلد پایانی آن تفسیر به پایان رسید، علامه طباطبایی برای یکنواختی آن، از موسوی همدانی خواست ده جلد نخست را هم ترجمه کند و وی به این اقدام همت گماشت و سپس آن ترجمهها را با علامه طباطبایی مقابله کرد و انتشار داد و این کار ۲۳ سال به طول انجامید <ref>(محمدی اشتهاردی، ۲۴۶؛ «المیزان یک کتابخانه...»، ۲۲-۲۵).</ref> | |||
دیگر آثار علمی او عبارت است از: قصص قرآن و داستان انبیا، عزاداری امام حسین علیهالسلام و رد شبهات وهابیان در این راستا، علی فی کُتب اهل السنه (به عربی) که بنا به توصیه علامه امینی تألیف شده است، پاسخ به پرسشهای دینی (برای جوانان)، درسهایی از اصول عقاید در سه جلد، یتیم (درباره خدمت به ایتام)، کتابی در اصول اعتقادات بهصورت رُمان، محرم از دیدگاه عارفان (ترجمه و شرح فصل اول کتاب المراقبات از تألیفات حاج میرزا جواد تبریزی ملکی)، پیام سوره حمد (موسوی، کح و کط). او علاوه بر آن مقالات متعددی در نشریات منتشر کرده است. | دیگر آثار علمی او عبارت است از: قصص قرآن و داستان انبیا، عزاداری امام حسین علیهالسلام و رد شبهات وهابیان در این راستا، علی فی کُتب اهل السنه (به عربی) که بنا به توصیه علامه امینی تألیف شده است، پاسخ به پرسشهای دینی (برای جوانان)، درسهایی از اصول عقاید در سه جلد، یتیم (درباره خدمت به ایتام)، کتابی در اصول اعتقادات بهصورت رُمان، محرم از دیدگاه عارفان (ترجمه و شرح فصل اول کتاب المراقبات از تألیفات حاج میرزا جواد تبریزی ملکی)، پیام سوره حمد (موسوی، کح و کط). او علاوه بر آن مقالات متعددی در نشریات منتشر کرده است. | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
او در هفتم دی ۱۳۷۹ ش براثر سکته قلبی در بیمارستان کامکار قم از دنیا رفت. پیکرش پس از اقامه نماز توسط [[حسین نوری همدانی|آیتالله حسین نوری همدانی]]، در صحن حضرت معصومه به خاک سپرده شد <ref>(«درگذشتگان: آیتالله...»، ص۱۱۶-۱۱۷)</ref> | او در هفتم دی ۱۳۷۹ ش براثر سکته قلبی در بیمارستان کامکار قم از دنیا رفت. پیکرش پس از اقامه نماز توسط [[حسین نوری همدانی|آیتالله حسین نوری همدانی]]، در صحن حضرت معصومه به خاک سپرده شد <ref>(«درگذشتگان: آیتالله...»، ص۱۱۶-۱۱۷)</ref> |