ابتلای پیامبران (ع): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ابتلای پیامبران (ع)''': امتحانکردن پیامبران توسط خداوند برخی از اندیشمندان اسلامی، مانند مجلسی با استناد به برخی روایات، بر این باورند که امکان ابتلای پیامبران (ع) و اوصیا(ع) به تمام بیماریها وجود دارد؛ چه اینکه آنان در ا...» ایجاد کرد) |
جز (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
برخی از اندیشمندان اسلامی، مانند [[علامه مجلسی|مجلسی]] با استناد به برخی روایات، بر این باورند که امکان ابتلای پیامبران (ع) و [[اوصیا(ع)]] به تمام بیماریها وجود دارد؛ چه اینکه آنان در این مسئله نسبت به دیگران سزاوارترند و این امر هیچ منافاتی با مقام آنان ندارد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۴/۲۵۰.</ref> در برابر، [[خواجهنصیرالدین طوسی]] معتقد است پیامبران (ع) باید از تمام چیزهایی که موجب تنفر و بیزاری دیگران میشود، به دور باشند.<ref>خواجهنصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۳–۲۱۴.</ref> [[علامه حلی]] نیز در شرح گفتار خواجه، معتقد است پیامبران (ع) باید از بیماریهایی چون [[جذام]] و [[برص]] که موجب نفرت دیگران میشود، منزه باشند. وی به این نکته استدلال کردهاست که این بیماریها با هدف بعثت پیامبران-که هدایت مردم است-منافات دارند.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۴۹–۳۵۰.</ref> | برخی از اندیشمندان اسلامی، مانند [[علامه مجلسی|مجلسی]] با استناد به برخی روایات، بر این باورند که امکان ابتلای پیامبران (ع) و [[اوصیا(ع)]] به تمام بیماریها وجود دارد؛ چه اینکه آنان در این مسئله نسبت به دیگران سزاوارترند و این امر هیچ منافاتی با مقام آنان ندارد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۴/۲۵۰.</ref> در برابر، [[خواجهنصیرالدین طوسی]] معتقد است پیامبران (ع) باید از تمام چیزهایی که موجب تنفر و بیزاری دیگران میشود، به دور باشند.<ref>خواجهنصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۳–۲۱۴.</ref> [[علامه حلی]] نیز در شرح گفتار خواجه، معتقد است پیامبران (ع) باید از بیماریهایی چون [[جذام]] و [[برص]] که موجب نفرت دیگران میشود، منزه باشند. وی به این نکته استدلال کردهاست که این بیماریها با هدف بعثت پیامبران-که هدایت مردم است-منافات دارند.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۴۹–۳۵۰.</ref> | ||
امامخمینی با نقل کلمات علامه مجلسی و محقق طوسی، بین این دو رای را جمع کرده، معتقد است گرچه بیماری جسمانی در پیامبران (ع)، با مقام روحانیت آنان منافات ندارد و نبوت تابع کمالات و مقامات روحانی آنهاست؛ اما چون عموم مردم، برخی از بیماریها را با مقام پیامبران (ع) در تضاد میدانند، [[رحمت الهی]] اقتضا میکند پیامبران صاحب شریعت به بیماریهایی که موجب تنفر مردم میشود، مبتلا نشوند؛ با این حال، با توجه به بعضی از احادیث،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۵۴ و ۸/۲۸۸.</ref> ایشان ابتلای برخی از پیامبران غیر صاحب شریعت را به بیماریهای تنفرآور میپذیرد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۳–۲۴۴.</ref> ایشان معتقد است ابتلا در اولیای الهی از اینرو نیست که آنان را از [[غفلت]] بیرون بیاورد و به یاد خدا بیندازد؛ زیرا مقام آنان بالاتر از آن است که با بلا به یاد خدا بیفتند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۱.</ref>؛ بلکه ابتلای پیامبران (ع) و [[اولیا(ع)]] و بعضی از بندگان، برای علو درجه آنهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۴.</ref> در نگاه ایشان، از آنجاکه دنیا نزد پیامبران (ع) پست و ناچیز است، با اختیار خودشان فقر را بر ثروت و گرفتاریها را بر آسودگی برمیگزینند؛ همانگونه که در برخی روایات<ref>کلینی، الکافی، ۸/۱۳۰–۱۳۱.</ref> نیز به این نکته اشاره شدهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۱.</ref> | امامخمینی با نقل کلمات علامه مجلسی و محقق طوسی، بین این دو رای را جمع کرده، معتقد است گرچه بیماری جسمانی در پیامبران (ع)، با مقام روحانیت آنان منافات ندارد و نبوت تابع کمالات و مقامات روحانی آنهاست؛ اما چون عموم مردم، برخی از بیماریها را با مقام پیامبران (ع) در تضاد میدانند، [[رحمت الهی]] اقتضا میکند پیامبران صاحب شریعت به بیماریهایی که موجب تنفر مردم میشود، مبتلا نشوند؛ با این حال، با توجه به بعضی از احادیث،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۵۴ و ۸/۲۸۸.</ref> ایشان ابتلای برخی از پیامبران غیر صاحب شریعت را به بیماریهای تنفرآور میپذیرد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۳–۲۴۴.</ref> ایشان معتقد است ابتلا در اولیای الهی از اینرو نیست که آنان را از [[غفلت]] بیرون بیاورد و به یاد خدا بیندازد؛ زیرا مقام آنان بالاتر از آن است که با بلا به یاد خدا بیفتند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۱.</ref>؛ بلکه ابتلای پیامبران (ع) و [[اولیا(ع)]] و بعضی از بندگان، برای علو درجه آنهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۴.</ref> در نگاه ایشان، از آنجاکه دنیا نزد پیامبران (ع) پست و ناچیز است، با اختیار خودشان فقر را بر ثروت و گرفتاریها را بر آسودگی برمیگزینند؛ همانگونه که در برخی روایات<ref>کلینی، الکافی، ۸/۱۳۰–۱۳۱.</ref> نیز به این نکته اشاره شدهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۴۱.</ref> | ||
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۴۶
ابتلای پیامبران (ع): امتحانکردن پیامبران توسط خداوند
برخی از اندیشمندان اسلامی، مانند مجلسی با استناد به برخی روایات، بر این باورند که امکان ابتلای پیامبران (ع) و اوصیا(ع) به تمام بیماریها وجود دارد؛ چه اینکه آنان در این مسئله نسبت به دیگران سزاوارترند و این امر هیچ منافاتی با مقام آنان ندارد.[۱] در برابر، خواجهنصیرالدین طوسی معتقد است پیامبران (ع) باید از تمام چیزهایی که موجب تنفر و بیزاری دیگران میشود، به دور باشند.[۲] علامه حلی نیز در شرح گفتار خواجه، معتقد است پیامبران (ع) باید از بیماریهایی چون جذام و برص که موجب نفرت دیگران میشود، منزه باشند. وی به این نکته استدلال کردهاست که این بیماریها با هدف بعثت پیامبران-که هدایت مردم است-منافات دارند.[۳] امامخمینی با نقل کلمات علامه مجلسی و محقق طوسی، بین این دو رای را جمع کرده، معتقد است گرچه بیماری جسمانی در پیامبران (ع)، با مقام روحانیت آنان منافات ندارد و نبوت تابع کمالات و مقامات روحانی آنهاست؛ اما چون عموم مردم، برخی از بیماریها را با مقام پیامبران (ع) در تضاد میدانند، رحمت الهی اقتضا میکند پیامبران صاحب شریعت به بیماریهایی که موجب تنفر مردم میشود، مبتلا نشوند؛ با این حال، با توجه به بعضی از احادیث،[۴] ایشان ابتلای برخی از پیامبران غیر صاحب شریعت را به بیماریهای تنفرآور میپذیرد.[۵] ایشان معتقد است ابتلا در اولیای الهی از اینرو نیست که آنان را از غفلت بیرون بیاورد و به یاد خدا بیندازد؛ زیرا مقام آنان بالاتر از آن است که با بلا به یاد خدا بیفتند[۶]؛ بلکه ابتلای پیامبران (ع) و اولیا(ع) و بعضی از بندگان، برای علو درجه آنهاست.[۷] در نگاه ایشان، از آنجاکه دنیا نزد پیامبران (ع) پست و ناچیز است، با اختیار خودشان فقر را بر ثروت و گرفتاریها را بر آسودگی برمیگزینند؛ همانگونه که در برخی روایات[۸] نیز به این نکته اشاره شدهاست.[۹]