سیدعبدالله ضیایی‌نیا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
در همان سال، ساواک با اشاره به سفر ضیایی‌نیا به مکه مکرمه، احتمال داد که وی با نمایندگان امام خمینی در موسم حج دیدار خواهد کرد. در همان گزارش، از او به‌عنوان فردی که «دارای افکار منحرف بوده و اهالی آستانه اشرفیه به وی ایمان زیادی دارند» نام برده شد (همان، ۳۷۴). ساواک در همان سال گزارش داد که وی گرایش‌های سیاسی «حاد و انحرافی» دارد و در فرصت‌های مناسب و با رعایت حفاظت، فعالیت‌های خلافی را در جانب‌داری از «روحانیون افراطی و همچنین گروه‌های خرابکار» انجام می‌دهد. ساواک با تأکید بر اینکه احضار او به سبب موقعیت اجتماعی‌اش، به صلاح نیست، خواستار ارسال نوار سخنرانی‌های او و همچنین کنترل دقیق اعمال و رفتار او گردید (همان، ۳۷۹). او در مناسبت‌های رسمی که توسط حکومت پهلوی برگزار می‌شد، شرکت نمی‌کرد (همان، ۴۱۴). همچنین به دیدن روحانیان تبعیدی می‌رفت که از آن جمله می‌توان به عزیمت به هشتپر و دیدار با سید محمدصادق لواسانی، روحانی تبعیدی در آن شهر اشاره کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۹، ۴۴۷). به سبب تداوم این فعالیت‌ها، ساواک خواستار ممنوعیت او از منبر شد (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان گیلان، ج ۱، ۴۰۸). پیرو این دستور، او در محرم و صفر ۱۳۵۴ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد. این ممنوعیت در سال ۱۳۵۵ ش هم تداوم داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳، ۱۴۷). در سال ۱۳۵۵ ش سخنرانی‌هایی را علیه حکومت پهلوی ایراد می‌کرد و به سبب این فعالیت‌ها، به یکی از طرفداران امام خمینی در گیلان معروف شده بود (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان گیلان، ج ۲، ۳۸-۳۹). فعالیت‌های سیاسی او در نهایت به انحلال کانون تبلیغات اسلامی ولی‌عصر که توسط وی تأسیس شده بود، انجامید (همان، ۱۰۱).
در همان سال، ساواک با اشاره به سفر ضیایی‌نیا به مکه مکرمه، احتمال داد که وی با نمایندگان امام خمینی در موسم حج دیدار خواهد کرد. در همان گزارش، از او به‌عنوان فردی که «دارای افکار منحرف بوده و اهالی آستانه اشرفیه به وی ایمان زیادی دارند» نام برده شد (همان، ۳۷۴). ساواک در همان سال گزارش داد که وی گرایش‌های سیاسی «حاد و انحرافی» دارد و در فرصت‌های مناسب و با رعایت حفاظت، فعالیت‌های خلافی را در جانب‌داری از «روحانیون افراطی و همچنین گروه‌های خرابکار» انجام می‌دهد. ساواک با تأکید بر اینکه احضار او به سبب موقعیت اجتماعی‌اش، به صلاح نیست، خواستار ارسال نوار سخنرانی‌های او و همچنین کنترل دقیق اعمال و رفتار او گردید (همان، ۳۷۹). او در مناسبت‌های رسمی که توسط حکومت پهلوی برگزار می‌شد، شرکت نمی‌کرد (همان، ۴۱۴). همچنین به دیدن روحانیان تبعیدی می‌رفت که از آن جمله می‌توان به عزیمت به هشتپر و دیدار با سید محمدصادق لواسانی، روحانی تبعیدی در آن شهر اشاره کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۹، ۴۴۷). به سبب تداوم این فعالیت‌ها، ساواک خواستار ممنوعیت او از منبر شد (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان گیلان، ج ۱، ۴۰۸). پیرو این دستور، او در محرم و صفر ۱۳۵۴ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد. این ممنوعیت در سال ۱۳۵۵ ش هم تداوم داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۳، ۱۴۷). در سال ۱۳۵۵ ش سخنرانی‌هایی را علیه حکومت پهلوی ایراد می‌کرد و به سبب این فعالیت‌ها، به یکی از طرفداران امام خمینی در گیلان معروف شده بود (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان گیلان، ج ۲، ۳۸-۳۹). فعالیت‌های سیاسی او در نهایت به انحلال کانون تبلیغات اسلامی ولی‌عصر که توسط وی تأسیس شده بود، انجامید (همان، ۱۰۱).
ضیایی‌نیا پس از سرکوب تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با روحانیان لاهیجان، در نامه‌ای به مراجع تقلید، آن اقدام حکومت پهلوی را محکوم و با مراجع تقلید و خانواده‌های شهدای آن روز ابراز همدردی کردند (همان، ۱۳۹). در اردیبهشت ۱۳۵۷ هم در اعتراض به حکومت پهلوی، از اقامه نماز خودداری کرد (همان، ۲۰۵)؛ و تلگرافی را در محکومیت حمله به بیوت مراجع تقلید در قم، به آنان ارسال کرد. به علت این فعالیت‌ها، در سال ۱۳۵۷ ش هم ممنوع‌المنبر شد (همان، ۲۱۵-۲۱۶). با وجود چنین ممنوعیتی، به سخنرانی در آستانه اشرفیه ادامه داد و بر اساس گزارش ساواک در شهریور آن سال، علیه شاه سخنانی را ایراد می‌کرد (همان، ۳۱۶). تداوم این مبارزات باعث شد تا محل اقامت ضیایی‌نیا توسط عوامل حکومت پهلوی به آتش کشیده شود و او مجبور به ترک آستانه اشرفیه گردد (قربانی، ۸۷۷).
ضیایی‌نیا پس از سرکوب تظاهرات مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، همراه با روحانیان لاهیجان، در نامه‌ای به مراجع تقلید، آن اقدام حکومت پهلوی را محکوم و با مراجع تقلید و خانواده‌های شهدای آن روز ابراز همدردی کردند (همان، ۱۳۹). در اردیبهشت ۱۳۵۷ هم در اعتراض به حکومت پهلوی، از اقامه نماز خودداری کرد (همان، ۲۰۵)؛ و تلگرافی را در محکومیت حمله به بیوت مراجع تقلید در قم، به آنان ارسال کرد. به علت این فعالیت‌ها، در سال ۱۳۵۷ ش هم ممنوع‌المنبر شد (همان، ۲۱۵-۲۱۶). با وجود چنین ممنوعیتی، به سخنرانی در آستانه اشرفیه ادامه داد و بر اساس گزارش ساواک در شهریور آن سال، علیه شاه سخنانی را ایراد می‌کرد (همان، ۳۱۶). تداوم این مبارزات باعث شد تا محل اقامت ضیایی‌نیا توسط عوامل حکومت پهلوی به آتش کشیده شود و او مجبور به ترک آستانه اشرفیه گردد (قربانی، ۸۷۷).
ضیایی‌نیا در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ ش، با رأی مردم استان گیلان، به نمایندگی برگزیده شد (راهنمای استفاده از مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، ج ۴، ۳۷۰). او پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی به قم رفت و به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت. مدتی هم دبیری شورای مدیریت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت. او به فعالیت‌های علمی هم می‌پرداخت، ازجمله کتاب منتخب‌الاثر را به فارسی برگرداند. همچنین تألیفی در زمینه حقوق تربیتی داشت که در آتش‌سوزی خانه‌اش در آستانه اشرفیه، طعمه آتش شد. توسعه مسجد جامع آستانه اشرفیه، اعزام مبلغ به روستاهای گیلان، احداث صندوق‌های قرض‌الحسنه، پمپ بنزین و ساختمان‌های وقفی برای بیمارستان‌ها، مدارس و مساجد و حسینیه‌ها از فعالیت‌های اجتماعی ضیایی‌نیا بود. سید عبدالله ضیایی‌نیا در ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ درگذشت و در بهشت‌زهرای تهران به خاک سپرده شد (قربانی، ۸۷۸-۸۷۹).
 
ضیایی‌نیا در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ ش، با رأی مردم استان گیلان، به نمایندگی برگزیده شد (راهنمای استفاده از مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، ج ۴، ۳۷۰). او پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی به قم رفت و به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت. مدتی هم دبیری شورای مدیریت حوزه علمیه قم را بر عهده داشت. او به فعالیت‌های علمی هم می‌پرداخت، ازجمله کتاب منتخب‌الاثر را به فارسی برگرداند. همچنین تألیفی در زمینه حقوق تربیتی داشت که در آتش‌سوزی خانه‌اش در آستانه اشرفیه، طعمه آتش شد. توسعه مسجد جامع آستانه اشرفیه، اعزام مبلغ به روستاهای گیلان، احداث صندوق‌های قرض‌الحسنه، پمپ بنزین و ساختمان‌های وقفی برای بیمارستان‌ها، مدارس و مساجد و حسینیه‌ها از فعالیت‌های اجتماعی ضیایی‌نیا بود. سید عبدالله ضیایی‌نیا در ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ درگذشت و در بهشت‌زهرای تهران به خاک سپرده شد (قربانی، ۸۷۸-۸۷۹).
 
منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان گیلان (۱۳۸۹)، ج ۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ راهنمای مشروح مذاکرات مجلس، بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۴)، ج ۴، تهران، تهیه و تنظیم اداره کل تبلیغات و انتشارات، روابط عمومی مجلس شورای اسلامی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۴)، گنجینه دانشمندان، ج ۷، قم، پیروز؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ قربانی، زین‌العابدین (۱۳۷۵)، پیشینه تاریخی لاهیجان و بزرگان آن، تهران، سایه؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب سوم: شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد (۱۳۷۷)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۵)، کتاب ۵۹: آیت‌الله حاج سید محمدصادق لواسانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان گیلان (۱۳۸۹)، ج ۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ راهنمای مشروح مذاکرات مجلس، بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۴)، ج ۴، تهران، تهیه و تنظیم اداره کل تبلیغات و انتشارات، روابط عمومی مجلس شورای اسلامی؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۴)، گنجینه دانشمندان، ج ۷، قم، پیروز؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ قربانی، زین‌العابدین (۱۳۷۵)، پیشینه تاریخی لاهیجان و بزرگان آن، تهران، سایه؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب سوم: شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد (۱۳۷۷)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۵)، کتاب ۵۹: آیت‌الله حاج سید محمدصادق لواسانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
۲۴٬۹۱۰

ویرایش