ریاضت: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ریاضت'''، تحمل دشواری در سیر و سلوک عرفانی است که از شرایط تهذیب نفس است که در هر مقامی از مقامات | '''ریاضت'''، تحمل دشواری در [[سیر و سلوک|سیر و سلوک عرفانی]] است که از شرایط [[تهذیب نفس]] است که در هر مقامی از [[مقامات عرفانی]]، معنای خاصی با آن مقام را دارد. | ||
==اهمیت و جایگاه ریاضت== | ==اهمیت و جایگاه ریاضت== | ||
ریاضت در اصطلاح اهل | ریاضت در اصطلاح [[عرفا|اهل معرفت]]، به معنای پاکسازی [[قلب]] و ترک حظوظ و امیال نفسانی است.<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۱۳۲؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۲۴۵؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۲۲۷.</ref> ریاضت و تهذیب نفس یکی از مباحث مهم اخلاق و ارکان عرفان عملی به حساب میآید، در نظام سلوکی، انسان با خودسازی و ریاضت میتواند از مرز حیوانیت رهایی یابد و به مقام والای انسانیت برسد.<ref>ناصری، ریاضت، اقسام و مراتب آن، ص۹۶.</ref> برخی اهل معرفت در آثار خویش به بنیاد ریاضت اشاره کرده و تحمل دشواری در سیر و سلوک عرفانی را از شرایط تهذیب نفس و ریاضت دانستهاند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۳، ص۳۹۶؛ ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ۲۷۸؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۲۷۵.</ref> راه و روش ریاضت نفس در سیر و سلوک در معارف وحیانی و آثار اهل معرفت مورد توجه بوده و قرارگاه اصلی و عامل محوری تکامل وجودی انسان تلقی شده است.<ref>فرغانی، مشارق الدراری، ص۳۹۲؛ جامی، نقد النصوص، ۱۸۶-۱۸۷؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۷-۲۱۹؛ الطائف الاعلام، ص۳۰۵.</ref> | ||
ریاضت و تهذیب نفس یکی از مباحث مهم اخلاق و ارکان عرفان عملی به حساب میآید، در نظام سلوکی، انسان با خودسازی و ریاضت میتواند از مرز حیوانیت رهایی یابد و به مقام والای انسانیت برسد.<ref>ناصری، ریاضت، اقسام و مراتب آن، ص۹۶.</ref> برخی اهل معرفت در آثار خویش به بنیاد ریاضت اشاره کرده و تحمل دشواری در سیر و سلوک عرفانی را از شرایط تهذیب نفس و ریاضت دانستهاند.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۳، ص۳۹۶؛ ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ۲۷۸؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۲۷۵.</ref> راه و روش ریاضت نفس در سیر و سلوک در معارف وحیانی و آثار اهل معرفت مورد توجه بوده و قرارگاه اصلی و عامل محوری تکامل وجودی انسان تلقی شده است.<ref>فرغانی، مشارق الدراری، ص۳۹۲؛ جامی، نقد النصوص، ۱۸۶-۱۸۷؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۷-۲۱۹؛ الطائف الاعلام، ص۳۰۵.</ref> | |||
امامخمینی نیز به بحث ریاضت پرداخته و آن را به عنوان یکی از مؤلفههای مهم سیر و سلوک دانسته است.<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۱ و ۱۲۵؛ جهاد اکبر، ص۵۷؛ صحیفه امام، ج۲، ص۳۹؛ آداب الصلاة، ص۲۵؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۹.</ref> | [[امامخمینی]] نیز به بحث ریاضت پرداخته و آن را به عنوان یکی از مؤلفههای مهم سیر و سلوک دانسته است.<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۱ و ۱۲۵؛ جهاد اکبر، ص۵۷؛ صحیفه امام، ج۲، ص۳۹؛ آداب الصلاة، ص۲۵؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۹.</ref> | ||
==حقیقت ریاضت== | ==حقیقت ریاضت== | ||
اهل معرفت حقیقت ریاضت را دور کردن موانع و شواغل از قلب و تمرین دادن نفس برای قبول صدق میدانند که دارای مراتب و درجاتی میباشد.<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۸-۲۲۰.</ref> امامخمینی نیز حقیقت ریاضت را از بین بردن حالت طغیان نفس امّاره و مبازره و جهاد با خواهشهای آن و خروج از سلطنت و حکومت شیطان از مملکت وجودی انسان میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۹؛ ج۹، ص۳-۴؛ شرح حدیث جنود عقل، ص۱۸؛ آداب الصلاة، ص۶۰-۶۱.</ref> البته این ریاضت در آغاز سلوک قدری دشواری است به ویژه در روزگار سالمندی از بین بردن صفات ناپسند و ریاضت کشیدن زحمات زیاد لازم دارد.<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۱؛ جهاد اکبر، ص۵۷-۵۸.</ref> | اهل معرفت حقیقت ریاضت را دور کردن موانع و شواغل از قلب و تمرین دادن نفس برای قبول صدق میدانند که دارای مراتب و درجاتی میباشد.<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۸-۲۲۰.</ref> امامخمینی نیز حقیقت ریاضت را از بین بردن حالت طغیان [[نفس اماره|نفس امّاره]] و مبازره و جهاد با خواهشهای آن و خروج از سلطنت و حکومت [[شیطان]] از مملکت وجودی انسان میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۹؛ ج۹، ص۳-۴؛ شرح حدیث جنود عقل، ص۱۸؛ آداب الصلاة، ص۶۰-۶۱.</ref> البته این ریاضت در آغاز سلوک قدری دشواری است به ویژه در روزگار سالمندی از بین بردن صفات ناپسند و ریاضت کشیدن زحمات زیاد لازم دارد.<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۱؛ جهاد اکبر، ص۵۷-۵۸.</ref> | ||
امامخمینی در باب ریاضت اشاره به نکتهای در مورد رعایت احوال دل در تمامی عبادات و سریان آن به جمیع حالات سلوکی، به عنوان قاعدهای سلوکی از آن مدد گرفته و آن را مراعات نامیده است؛ یعنی سالک در هر مرتبه که هست، چه در ریاضات علمی یا نفسانی، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار کند و زاید بر طاقت و حالت خود تحمیل آن نکند؛ زیرا ممکن است به واسطه سختگیری فوق العاده، نفس عنان گسیخته شود و زمام اختیار را از دست بگیرد و اقتضائات طبیعت که متراکم شده و آتش تیز شهوت که در تحت فشار بیاندازه ریاضت واقع شده، محترق شود، پس بر سالک الی الله لازم است همانند طبیب حاذقی نبض خود را در ایّام سلوک بگیرد و از روی اقتضائات احوال و ایام سلوک، با نفس رفتار کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۳-۴۵۴.</ref> | امامخمینی در باب ریاضت اشاره به نکتهای در مورد رعایت احوال دل در تمامی [[عبادات]] و سریان آن به جمیع حالات سلوکی، به عنوان قاعدهای سلوکی از آن مدد گرفته و آن را مراعات نامیده است؛ یعنی سالک در هر مرتبه که هست، چه در ریاضات علمی یا نفسانی، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار کند و زاید بر طاقت و حالت خود تحمیل آن نکند؛ زیرا ممکن است به واسطه سختگیری فوق العاده، نفس عنان گسیخته شود و زمام اختیار را از دست بگیرد و اقتضائات طبیعت که متراکم شده و آتش تیز شهوت که در تحت فشار بیاندازه ریاضت واقع شده، محترق شود، پس بر سالک الی الله لازم است همانند طبیب حاذقی نبض خود را در ایّام سلوک بگیرد و از روی اقتضائات احوال و ایام سلوک، با نفس رفتار کند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۳-۴۵۴.</ref> | ||
==اقسام ریاضت== | ==اقسام ریاضت== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==آثار و نتایج ریاضت== | ==آثار و نتایج ریاضت== | ||
علمای اخلاق و اهل معرفت برای ریاضت آثار و نتایج پرشماری بر شمردهاند، از جمله: از بین بردن | علمای اخلاق و اهل معرفت برای ریاضت آثار و نتایج پرشماری بر شمردهاند، از جمله: از بین بردن [[بخل]]، [[حسد]]، [[تکبر]]، [[حرص|حرص به دنیا]] و دستیابی به صفات پسندیده.<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۸-۲۲۱؛ فرهنگ فقه، ج۴، ص۲۱۳؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۲۷۹؛ نصیری، درآمدی بر خاستگاه روایی تصوف و عرفان اسلامی، ص۳۳۹-۳۴۰.</ref> البته ریاضت در هر شرایطی به ثمر نمینشیند، ریاضت سودمند زمانی مؤثر واقع میشود که بر پایه عقلانیت، آگاهی و بر طبق موازین شریعت باشد.<ref>آمدی، غررالحکم، ص۲۳۸؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> | ||
امامخمینی نیز در آثار خویش برای ریاضت ثمرات و نتایج فراوانی برشمرده است از جمله؛ کنترل خیال، رفع حجاب ظلمانی و حضور قلب.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۱، ۴۴، ۱۲۴؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۱۶.</ref> به نظر امامخمینی یکی دیگر از فضایل و نتایج و اسرار ریاضتهای شرعی آن است که انسان به واسطه آنها، دارای عزم قوی در جهت سیر و سلوک میشود. وقتی اراده تام و تمام شود و عزم قوی و محکم گردد، در این حالت قوای ظاهره و باطنه، مثل ملائکه الله شده، دیگر عصیان نمیکنند و به هرچه امر شوند، اطاعت کنند و اقالیم سبعه ملک، تسلیم ملکوت انسانی میشود. در مقابل حب دنیا مانع ریاضت شرعی میشود و عبادات و مناسک صورت نمیگیرد و عزم انسان سست و اراده ضعیف میگردد.<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۲۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۲.</ref> | [[امامخمینی]] نیز در آثار خویش برای ریاضت ثمرات و نتایج فراوانی برشمرده است از جمله؛ کنترل خیال، رفع حجاب ظلمانی و [[حضور قلب]].<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۱، ۴۴، ۱۲۴؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۱۶.</ref> به نظر امامخمینی یکی دیگر از فضایل و نتایج و اسرار ریاضتهای شرعی آن است که انسان به واسطه آنها، دارای عزم قوی در جهت [[سیر و سلوک]] میشود. وقتی [[اراده]] تام و تمام شود و عزم قوی و محکم گردد، در این حالت قوای ظاهره و باطنه، مثل ملائکه الله شده، دیگر عصیان نمیکنند و به هرچه امر شوند، اطاعت کنند و اقالیم سبعه ملک، تسلیم ملکوت انسانی میشود. در مقابل [[حب دنیا]] مانع ریاضت شرعی میشود و عبادات و مناسک صورت نمیگیرد و عزم انسان سست و اراده ضعیف میگردد.<ref>امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۲۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۹
ریاضت، تحمل دشواری در سیر و سلوک عرفانی است که از شرایط تهذیب نفس است که در هر مقامی از مقامات عرفانی، معنای خاصی با آن مقام را دارد.
اهمیت و جایگاه ریاضت
ریاضت در اصطلاح اهل معرفت، به معنای پاکسازی قلب و ترک حظوظ و امیال نفسانی است.[۱] ریاضت و تهذیب نفس یکی از مباحث مهم اخلاق و ارکان عرفان عملی به حساب میآید، در نظام سلوکی، انسان با خودسازی و ریاضت میتواند از مرز حیوانیت رهایی یابد و به مقام والای انسانیت برسد.[۲] برخی اهل معرفت در آثار خویش به بنیاد ریاضت اشاره کرده و تحمل دشواری در سیر و سلوک عرفانی را از شرایط تهذیب نفس و ریاضت دانستهاند.[۳] راه و روش ریاضت نفس در سیر و سلوک در معارف وحیانی و آثار اهل معرفت مورد توجه بوده و قرارگاه اصلی و عامل محوری تکامل وجودی انسان تلقی شده است.[۴]
امامخمینی نیز به بحث ریاضت پرداخته و آن را به عنوان یکی از مؤلفههای مهم سیر و سلوک دانسته است.[۵]
حقیقت ریاضت
اهل معرفت حقیقت ریاضت را دور کردن موانع و شواغل از قلب و تمرین دادن نفس برای قبول صدق میدانند که دارای مراتب و درجاتی میباشد.[۶] امامخمینی نیز حقیقت ریاضت را از بین بردن حالت طغیان نفس امّاره و مبازره و جهاد با خواهشهای آن و خروج از سلطنت و حکومت شیطان از مملکت وجودی انسان میداند.[۷] البته این ریاضت در آغاز سلوک قدری دشواری است به ویژه در روزگار سالمندی از بین بردن صفات ناپسند و ریاضت کشیدن زحمات زیاد لازم دارد.[۸]
امامخمینی در باب ریاضت اشاره به نکتهای در مورد رعایت احوال دل در تمامی عبادات و سریان آن به جمیع حالات سلوکی، به عنوان قاعدهای سلوکی از آن مدد گرفته و آن را مراعات نامیده است؛ یعنی سالک در هر مرتبه که هست، چه در ریاضات علمی یا نفسانی، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار کند و زاید بر طاقت و حالت خود تحمیل آن نکند؛ زیرا ممکن است به واسطه سختگیری فوق العاده، نفس عنان گسیخته شود و زمام اختیار را از دست بگیرد و اقتضائات طبیعت که متراکم شده و آتش تیز شهوت که در تحت فشار بیاندازه ریاضت واقع شده، محترق شود، پس بر سالک الی الله لازم است همانند طبیب حاذقی نبض خود را در ایّام سلوک بگیرد و از روی اقتضائات احوال و ایام سلوک، با نفس رفتار کند.[۹]
اقسام ریاضت
اهل معرفت، ریاضت را در نظام سلوکی بر اساس معیارهایی خاص تقسیم کردهاند؛ نظیر ریاضت علمی و عملی، شرعی و عقلی، باطل و حق.[۱۰] امامخمینی نیز به اقسام ریاضت نظیر ریاضت علمی و عملی، شرعی، عقلی، باطل و درست اشاره کرده و در خصوص میزان در ریاضت صحیح و باطل بر این اعتقاد است که اگر سالک به قدم نفس و هواهای نفس ریاضت بکشد، ریاضت او باطل است و سلوک او منجر به سوءعاقبت میباشد و اگر سالک به قدم حق و برای حق سلوک کرد و خداجو شد، ریاضت او حق و شرعی است و حقتعالی از او دستگیری میکند.[۱۱]
به اعتقاد امامخمینی اینکه برخی اهل ریاضت، ریاضت آنها قلبشان را مکدر میکند به جهت آن است که اولاً ریاضت آنها شرعی نیست و بر سلوک معنوی الهی و مهاجرت الی الله محافظت نکردهاند و ثانیاً ریاضت آنها معقول نیست و سلوک علمی و ریاضتشان با تصرفات شیطانی همراه بوده است.[۱۲]
آثار و نتایج ریاضت
علمای اخلاق و اهل معرفت برای ریاضت آثار و نتایج پرشماری بر شمردهاند، از جمله: از بین بردن بخل، حسد، تکبر، حرص به دنیا و دستیابی به صفات پسندیده.[۱۳] البته ریاضت در هر شرایطی به ثمر نمینشیند، ریاضت سودمند زمانی مؤثر واقع میشود که بر پایه عقلانیت، آگاهی و بر طبق موازین شریعت باشد.[۱۴]
امامخمینی نیز در آثار خویش برای ریاضت ثمرات و نتایج فراوانی برشمرده است از جمله؛ کنترل خیال، رفع حجاب ظلمانی و حضور قلب.[۱۵] به نظر امامخمینی یکی دیگر از فضایل و نتایج و اسرار ریاضتهای شرعی آن است که انسان به واسطه آنها، دارای عزم قوی در جهت سیر و سلوک میشود. وقتی اراده تام و تمام شود و عزم قوی و محکم گردد، در این حالت قوای ظاهره و باطنه، مثل ملائکه الله شده، دیگر عصیان نمیکنند و به هرچه امر شوند، اطاعت کنند و اقالیم سبعه ملک، تسلیم ملکوت انسانی میشود. در مقابل حب دنیا مانع ریاضت شرعی میشود و عبادات و مناسک صورت نمیگیرد و عزم انسان سست و اراده ضعیف میگردد.[۱۶]
پانویس
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۱۳۲؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۲۴۵؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۲۲۷.
- ↑ ناصری، ریاضت، اقسام و مراتب آن، ص۹۶.
- ↑ سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۳، ص۳۹۶؛ ملکی، در امتداد وحی و عرفان، ۲۷۸؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۲۷۵.
- ↑ فرغانی، مشارق الدراری، ص۳۹۲؛ جامی، نقد النصوص، ۱۸۶-۱۸۷؛ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۷-۲۱۹؛ الطائف الاعلام، ص۳۰۵.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۱ و ۱۲۵؛ جهاد اکبر، ص۵۷؛ صحیفه امام، ج۲، ص۳۹؛ آداب الصلاة، ص۲۵؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۹.
- ↑ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۸-۲۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۹؛ ج۹، ص۳-۴؛ شرح حدیث جنود عقل، ص۱۸؛ آداب الصلاة، ص۶۰-۶۱.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۱؛ جهاد اکبر، ص۵۷-۵۸.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۳-۴۵۴.
- ↑ ملاصدرا، مجموعه رسائل تسعه، ص۹۵؛ المبدأ و المعاد، ص۵۵۶؛ ناصری، ریاضت، اقسام و مراتب آن، ص۹۹.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۹ و ص۴۱۸؛ شرح چهل حدیث، ص۴۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۳.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۱؛ شرح چهل حدیث، ص۴۵.
- ↑ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۱۸-۲۲۱؛ فرهنگ فقه، ج۴، ص۲۱۳؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۲۷۹؛ نصیری، درآمدی بر خاستگاه روایی تصوف و عرفان اسلامی، ص۳۳۹-۳۴۰.
- ↑ آمدی، غررالحکم، ص۲۳۸؛ روحانینژاد، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، ص۲۷۹-۲۸۰.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۱۱، ۴۴، ۱۲۴؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۱۱۶.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۲۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۲.
منابع
- ابنعربی، محییالدین، نقش الفصوص، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۰ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، تحقیق محدث، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۰ش.
- جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۰ش.
- جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه، مطابق مذهب اهل بیت (ع)، قم، موسسه دایرة المعارف، فقه اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- روحانینژاد، حسین، درآمدی بر مبادی و مبانی سلوک، تهران، فرهنگ اندیشه، ۱۳۹۶ش.
- سهروردی، شهابالدّین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- صاحبی، باقر، اوج، معرفت تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- فرغانی، سعیدالدّین، مشارق الدراری، مقدمه و تصحیح سیدجلالالدّین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۷۹ش.
- کاشانی، عبد الرزاق، لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تصحیح مجید هادیزاده، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادیزاده، انتشارات حکمت، تهران،۱۳۸۱ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، انتشارات بیدار، قم، ۱۳۸۵ش.
- ملاصدرا، مجموعه رسائل تسعه، تهران انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۸ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مبدأ و المعاد، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۵۸ش.
- ملکی، محمد، در امتداد وحی و عرفان، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۹ش.
- ناصری، محمود، ریاضت، اقسام درجات و مراتب، آن فصلنامه عرفان، شماره ۴۹، ۱۳۹۵ش.
- نصیری، محمد، درآمدی بر خاستگاه روایی تصوف و عرفان، نشر ادیان قم، ۱۳۹۵ش.
- هجویری، علیبنعثمان، کشف المحجوب، تهران، نشر طهوری، ۱۳۷۵ش.
نویسنده: باقر صاحبی