۲۱٬۳۱۵
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''محمدبنعلی''' یا '''امامجواد (ع)''' امام نهم شیعیان. | '''محمدبنعلی''' یا '''امامجواد (ع)''' امام نهم شیعیان. | ||
== | == زندگینامه امام نهم (ع) == | ||
امام ابوجعفر ثانی محمدبنعلی (ع) ملقب به ابنالرضا<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۴؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۸.</ref> جواد و تقیّ، نهمین پیشوای معصوم شیعیان است.<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵–۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱ و ۱۲–۱۳.</ref> پدر ایشان [[امامعلیبنموسی الرضا(ع)]] است<ref>مقاله علیبنموسی، امامرضا (ع).</ref> و مادر ایشان به نامهای ریحانه، سکینه،<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶.</ref> سبیکه و خیزران خوانده شده و گفته شده وی از خاندان ماریه قبطیه از همسران پیامبر اکرم (ص) بودهاست<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵ و ۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱–۲.</ref> و فاضلترین بانوی زمان خود بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.</ref> امامجواد (ع) در رجب (دهم رجب) یا رمضان سال ۱۹۵ هجری در مدینه زاده شد<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۷۳؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۲/۸۰۵.</ref> و هفت سال و چند ماه زمان حیات پدر خود را درک کرد<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۴.</ref> دوران [[امامت]] ایشان که در خردسالی به امامت رسید، نزدیک به نوزده سال بود<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۷.</ref> در دوران امامت با [[مأمون]] (۱۹۳–۲۱۸ق) و [[معتصم عباسی]] (۲۱۸–۲۲۷)<ref>طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۹۱.</ref> معاصر بود و مأمون ایشان را در سال ۲۰۲ پس از [[شهادت]] امامرضا (ع)، از مدینه به [[بغداد]] مرکز خلافت [[عباسیان]] منتقل کرد<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰–۲۲۲؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۹.</ref> | امام ابوجعفر ثانی محمدبنعلی (ع) ملقب به ابنالرضا<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۴؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۸.</ref> جواد و تقیّ، نهمین پیشوای معصوم [[شیعیان]] است.<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵–۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱ و ۱۲–۱۳.</ref> پدر ایشان [[امامعلیبنموسی الرضا(ع)]] است<ref>مقاله علیبنموسی، امامرضا (ع).</ref> و مادر ایشان به نامهای ریحانه، سکینه،<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۶.</ref> سبیکه و خیزران خوانده شده و گفته شده وی از خاندان ماریه قبطیه از [[همسران پیامبر اکرم (ص)]] بودهاست<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۳۵ و ۱۳۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱–۲.</ref> و فاضلترین بانوی زمان خود بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.</ref> امامجواد (ع) در رجب (دهم رجب) یا رمضان سال ۱۹۵ هجری در مدینه زاده شد<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۷۳؛ طوسی، مصباح المتهجد، ۲/۸۰۵.</ref> و هفت سال و چند ماه زمان حیات پدر خود را درک کرد<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۴.</ref> دوران [[امامت]] ایشان که در خردسالی به امامت رسید، نزدیک به نوزده سال بود<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۷.</ref> در دوران امامت با [[مأمون]] (۱۹۳–۲۱۸ق) و [[معتصم عباسی]] (۲۱۸–۲۲۷)<ref>طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۹۱.</ref> معاصر بود و مأمون ایشان را در سال ۲۰۲ پس از [[شهادت]] امامرضا (ع)، از مدینه به [[بغداد]] مرکز خلافت [[عباسیان]] منتقل کرد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰–۲۲۲؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۹.</ref> | ||
== جایگاه و ویژگیها == | == جایگاه و ویژگیها == | ||
[[پیامبر اکرم(ص)]] به امامت همه [[امامان دوازدهگانه شیعه]] ازجمله امامجواد (ع) تصریح کردهاست.<ref>طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۱۸۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۲۸۹.</ref> امامرضا (ع) نیز فرزند خود امامجواد (ع) را پس از خود امام و حجت خداوند بر مردم به یاران معرفی<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۰–۳۲۳؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، ۵۰/۱۸.</ref> و امامت ایشان را در کودکی با نبوت [[عیسیبنمریم(ع)]] در کودکی مقایسه کرد<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷).</ref> همچنین آن حضرت را مانند [[موسیبنعمران(ع)]] در مبارزه با طاغوتها شمرد<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.</ref> و با برکتترین مولود برای [[شیعه]] دانست.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱.</ref> سن کم امامجواد (ع) پس از شهادت امامرضا (ع) موجب شد عدهای از شیعیان، دربارهٔ امامت ایشان تردید کنند و به چارهجویی برخیزند. آنان با رفتن نزد عبداللهبنموسی، عموی امامجواد (ع) و نیافتن پاسخ پرسشهای خود، او را رها کردند و سرانجام برای آزمودن و نیز استفاده از امامجواد (ع) و حل مشکلات خود نزد ایشان گرد آمدند و حضرت به پرسشها و مشکلات علمی و کلامی و فقهی آنان پاسخ داد و بهویژه شبهههای آنان دربارهٔ امامت خویش را برطرف کرد؛<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰–۲۲۳؛ مفید، الاختصاص، ۱۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۵–۹۱ و ۹۹–۱۰۰.</ref> چنانکه حضرت در حضور هشتاد تن از فقها و ازجمله علمای بغداد و دیگر شهرها به پرسشهای دشوار مردم در مسائل مختلف دینی پاسخ داد<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸–۳۸۹.</ref> | [[پیامبر اکرم(ص)]] به امامت همه [[امامان دوازدهگانه شیعه]] ازجمله امامجواد (ع) تصریح کردهاست.<ref>طبرسی، فضلبنحسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۱۸۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۳/۲۸۹.</ref> امامرضا (ع) نیز فرزند خود امامجواد (ع) را پس از خود امام و حجت خداوند بر مردم به یاران معرفی<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۰–۳۲۳؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، ۵۰/۱۸.</ref> و امامت ایشان را در کودکی با نبوت [[عیسیبنمریم(ع)]] در کودکی مقایسه کرد<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷).</ref> همچنین آن حضرت را مانند [[موسیبنعمران(ع)]] در مبارزه با طاغوتها شمرد<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۶.</ref> و با برکتترین مولود برای [[شیعه]] دانست.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۳۲۱.</ref> سن کم امامجواد (ع) پس از شهادت امامرضا (ع) موجب شد عدهای از شیعیان، دربارهٔ امامت ایشان تردید کنند و به چارهجویی برخیزند. آنان با رفتن نزد عبداللهبنموسی، عموی امامجواد (ع) و نیافتن پاسخ پرسشهای خود، او را رها کردند و سرانجام برای آزمودن و نیز استفاده از امامجواد (ع) و حل مشکلات خود نزد ایشان گرد آمدند و حضرت به پرسشها و مشکلات علمی و کلامی و فقهی آنان پاسخ داد و بهویژه شبهههای آنان دربارهٔ امامت خویش را برطرف کرد؛<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۰–۲۲۳؛ مفید، الاختصاص، ۱۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۵–۹۱ و ۹۹–۱۰۰.</ref> چنانکه حضرت در حضور هشتاد تن از فقها و ازجمله علمای بغداد و دیگر شهرها به پرسشهای دشوار مردم در مسائل مختلف دینی پاسخ داد<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۸۸–۳۸۹.</ref> | ||
مأمون عباسی شیفته علم و فضل امامجواد (ع) بود و ایشان را افقه و اعلم به کتاب و سنت از دیگران میشمرد<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۴۵۱.</ref> و با کمی سن ایشان را در علم و حکمت و ادب و خرد با مشایخ روزگارخود برابر میشمرد و در مجلسی که یحییبناکثم قاضیالقضات حکومت | مأمون عباسی شیفته علم و فضل امامجواد (ع) بود و ایشان را افقه و اعلم به کتاب و سنت از دیگران میشمرد<ref>ابنشعبه، تحف العقول، ۴۵۱.</ref> و با کمی سن ایشان را در علم و حکمت و ادب و خرد با مشایخ روزگارخود برابر میشمرد و در مجلسی که یحییبناکثم قاضیالقضات [[حکومت عباسی]]، در حضور عدهای از علمای اسلام در بغداد با ایشان ترتیب داد، مراتب فضل و دانش و آگاهی آن حضرت بر همگان روشن شد.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۸۱–۲۸۶؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۳۹۱–۳۹۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۵–۷۸.</ref> | ||
امامخمینی، اماممحمدبنعلی (ع) را از امامان دوازدهگانه و حجت خدا بر مردم و از پیشوایان هدایتکننده شمردهاست.<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۹۸.</ref> ایشان با استناد به روایات<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۴/۲۳۹.</ref> روز چهارشنبه را متعلق به امامجواد (ع) شمرده و سزاوار دانستهاست در [[تعقیب نماز صبح]] برای در امانماندن از [[شیطان]] و [[نفس اماره]] به این امام تقرب جسته شود و برای قبول عبادتهای ناقص به آن وجود مقدس شفاعت جسته شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.</ref> | امامخمینی، اماممحمدبنعلی (ع) را از امامان دوازدهگانه و حجت خدا بر مردم و از پیشوایان هدایتکننده شمردهاست.<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۹۸.</ref> ایشان با استناد به روایات<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۴/۲۳۹.</ref> روز چهارشنبه را متعلق به امامجواد (ع) شمرده و سزاوار دانستهاست در [[تعقیب نماز صبح]] برای در امانماندن از [[شیطان]] و [[نفس اماره]] به این امام تقرب جسته شود و برای قبول عبادتهای ناقص به آن وجود مقدس [[شفاعت]] جسته شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.</ref> | ||
امامجواد (ع) در مکارم اخلاق ممتاز و از کودکی دارای کمالات و اعتماد به نفس بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۳–۲۲۴؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۵۳–۱۵۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸.</ref> مردم امامجواد (ع) را به [[عبادت]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۹۵/۲۱۵.</ref> پارسایی و شایستگی<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲.</ref> میشناختند و دانش و پرهیزکاری و زهد و بخشندگیِ ایشان را همانند پدر ایشان شمردهاند.<ref>سبطبنجوزی، تذکره الخواص من الامهٔ من ذکر خصائص الائمه، ۳۲۱.</ref> امامجواد (ع) در حد توان به مشکلات مردم بهویژه درماندگان رسیدگی میکرد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۴.</ref> و برای حل گرفتاریهای مردم از شیعیانِ دارای نفوذ اجتماعی کمک میگرفت و نامه ایشان به حسینبنعبدالله نیشابوری کارگزار سیستان دربارهٔ کمک به یکی از نیازمندان، از آن جمله است.<ref>کلینی، الکافی، ۵/۱۱۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۳۴–۳۳۵.</ref> | امامجواد (ع) در مکارم اخلاق ممتاز و از کودکی دارای کمالات و اعتماد به نفس بود.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۳–۲۲۴؛ اربلی، کشف الغمه، ۳/۱۵۳–۱۵۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸.</ref> مردم امامجواد (ع) را به [[عبادت]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۹۵/۲۱۵.</ref> پارسایی و شایستگی<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۹۲.</ref> میشناختند و دانش و پرهیزکاری و [[زهد]] و بخشندگیِ ایشان را همانند پدر ایشان شمردهاند.<ref>سبطبنجوزی، تذکره الخواص من الامهٔ من ذکر خصائص الائمه، ۳۲۱.</ref> امامجواد (ع) در حد توان به مشکلات [[مردم]] بهویژه درماندگان رسیدگی میکرد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۴.</ref> و برای حل گرفتاریهای مردم از شیعیانِ دارای نفوذ اجتماعی کمک میگرفت و نامه ایشان به حسینبنعبدالله نیشابوری کارگزار سیستان دربارهٔ کمک به یکی از نیازمندان، از آن جمله است.<ref>کلینی، الکافی، ۵/۱۱۱؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۳۴–۳۳۵.</ref> | ||
امامخمینی، امامجواد (ع) را از امامان نیکوکار و افراد خیراندیش شمردهاست<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴.</ref> و این روایت<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۲.</ref> را یادآور شدهاست که امامرضا (ع) به فرزند خود سفارش کرد خود را در معرض دیدار با فقرا قرار دهد و اطرافیان مانع از انفاق ایشان به نیازمندان نشوند؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.</ref> چنانکه ایشان در اشعار خود در ستایش از [[امام زمان(ع)]] ایشان را وارث ویژگی، تقوا و بزرگی امامجواد (ع) دانستهاست<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.</ref> و در جای دیگر از حضرت جواد (ع) به نور ساطع و بلند یاد کردهاست و بر وی و پدران و فرزندانِ برگزیده ایشان درود فرستادهاست.<ref>امام خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۱۹.</ref> | امامخمینی، امامجواد (ع) را از امامان نیکوکار و افراد خیراندیش شمردهاست<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۲۴.</ref> و این روایت<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۲.</ref> را یادآور شدهاست که امامرضا (ع) به فرزند خود سفارش کرد خود را در معرض دیدار با فقرا قرار دهد و اطرافیان مانع از انفاق ایشان به نیازمندان نشوند؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.</ref> چنانکه ایشان در اشعار خود در ستایش از [[امام زمان(ع)]] ایشان را وارث ویژگی، [[تقوا]] و بزرگی امامجواد (ع) دانستهاست<ref>امام خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.</ref> و در جای دیگر از حضرت جواد (ع) به نور ساطع و بلند یاد کردهاست و بر وی و پدران و فرزندانِ برگزیده ایشان درود فرستادهاست.<ref>امام خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۱۹.</ref> | ||
== دوران امامت == | == دوران امامت == | ||
امامجواد (ع) پس از [[شهادت]] امامرضا (ع) بهرغم سن کم خود به رهبری و هدایت شیعیان رسید. از زندگی راویان به دست میآید شیعیان در زمان ایشان در نقاط مختلف جهان اسلام ازجمله مصر<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷.</ref> بغداد<ref>عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۷۵.</ref> همدان، | امامجواد (ع) پس از [[شهادت]] امامرضا (ع) بهرغم سن کم خود به رهبری و هدایت شیعیان رسید. از زندگی راویان به دست میآید شیعیان در زمان ایشان در نقاط مختلف جهان اسلام ازجمله [[مصر]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷.</ref> بغداد<ref>عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۷۵.</ref> همدان، [[کوفه]]، ری، [[قم]]، بصره<ref>عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۵۲–۲۶۲.</ref> بُست، سجستان<ref>کلینی، الکافی، ۵/۱۱۱.</ref> [[خراسان]] و مرو<ref>عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۵۸.</ref> و اهواز<ref>طوسی، الفهرست، ۵۸.</ref> پراکنده بودند و بهویژه در [[بغداد]] شمار زیادی را تشکیل میدادند و از اقتدار و شوکت برخوردار بودند<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۲۰.</ref> و جمعیت آنان رو به گسترش بود. حضرت جواد (ع) با مردم بهویژه شیعیان به روشهای گوناگون ازجمله دیدار حضوری در مدینه<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۱).</ref> و بهویژه در [[مسجد پیامبر(ص)]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸.</ref> و به وسیله نامه و از طریق وکلا و نمایندگان ارتباط داشت و در ارتقای دانش دینی آنان میکوشید<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۴/۱۴۱؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۳۳.</ref> ایشان با استفاده از فرصتی که در اختیار داشت افراد نخبه و برجسته بسیاری را در علوم دینی تربیت کرد. شمار راویان از امامجواد (ع) را ۱۲۱ تا ۱۳۰ نفر ثبت کردهاند<ref>طوسی، الرجال، ۳۷۳–۳۸۰؛ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۴۹–۳۳۲).</ref> [[امامخمینی]]، [[علیبنمهزیار]]<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۱/۱۵۴.</ref> ابندرید، صاحب الجمهره فی اللغه<ref>امام خمینی، تهذیب الاصول، ۲/۴۲۰.</ref> حسنبنسعید اهوازی<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۶.</ref> ابوالقاسم صیقل<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۷۳–۷۴.</ref> ابراهیمبنشیبه<ref>امام خمینی، الرسائل العشره، ۷۸.</ref> و ابوالحسنبنحصین<ref>امام خمینی، الرسائل العشرة، ۲۰۳–۲۰۴.</ref> را از اصحاب امامجواد (ع) شمردهاست. | ||
امامجواد (ع) برای اداره امور دینی شیعیان در مناطق گوناگون جهان اسلام ازجمله | امامجواد (ع) برای اداره امور دینی شیعیان در مناطق گوناگون جهان اسلام ازجمله [[بغداد]]، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری، سیستان دارای وکیل بود<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۷–۳۸؛ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۷۹.</ref> خیران خادم<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۶۷.</ref> ایوببننوح<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۴۱.</ref> عبدالعزیز مهتدی<ref>عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۹۸.</ref> و ابراهیمبنمحمد همدانی<ref>عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> از وکلای آن حضرت بودند و نیز احمدبنمحمدبنابینصر بزنطی از [[اصحاب اجماع]] از خواص امامجواد (ع) بودهاست<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ۷۵.</ref> امامجواد (ع) در دفاع از کیان اسلام و [[قرآن]] و تفسیر درست کتاب خدا و [[سیره پیامبر (ص)]] فعالیتهای علمی بسیاری از خود به جای گذاشت و به شبهههای فکری مردم پاسخ گفته و روایات نبوی (ص) تحریفشده را بر آنان آشکار و واقعیتها را بیان کردهاست<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۸۰–۸۳.</ref> | ||
{{ببینید|رجال}} | {{ببینید|رجال}} | ||
[[امامخمینی]] نیز یادآور شدهاست امامجواد (ع) عقاید و علوم و معارف اسلام و اهل بیت (ع) را برای مردم بیان میکرد و با گفتگوهای شفاهی و از راه مکاتبه به پرسشهای آنان پاسخ میداد<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۷۳–۷۴.</ref> و نیز به شیعیان توصیه میکرد از کتابهای روایی امامان مراقبت کنند<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۳۰.</ref> ایشان با اشاره به برخی از روایات<ref>کلینی، الکافی، ۱/۸۰–۸۲.</ref> تصویر درست از خداوند و بیان صفات کمال حقتعالی برای مردم و بهدورداشتن خدا از تشبیه به مخلوقات را از بیانات امامجواد (ع) بازگو کردهاست.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۶.</ref> حضرت در برابر فرقه مجسِّمه که با برداشتهای غلط آنان از آیاتی چون «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ»<ref>فتح، ۱۰.</ref> و «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی»<ref>طه، ۵.</ref> خداوند سبحان را جسم میپنداشتند، شیعیان را از نمازگزاردن پشت سر آنان و ادای زکات به آنان منع کرد<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۸۳.</ref> ایشان با سران غالیان بهشدت برخورد میکرد، ازجمله ابوالخطاب (محمدبنابیزینب) و پیروان او را لعن کرد و به اصحاب خود نیز دستور داد آنان را لعن کنند؛<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۱۱.</ref> همچنین قائلان به غیبت [[امامموسی کاظم(ع)]]، را نیز مصداق نواصب میدانست و شیعیان را از نمازگزاردن در پشت سر آنان منع میکرد.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۳۷۹؛ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۱۵۰.</ref> | [[امامخمینی]] نیز یادآور شدهاست امامجواد (ع) عقاید و علوم و معارف اسلام و اهل بیت (ع) را برای مردم بیان میکرد و با گفتگوهای شفاهی و از راه مکاتبه به پرسشهای آنان پاسخ میداد<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۷۳–۷۴.</ref> و نیز به شیعیان توصیه میکرد از کتابهای روایی امامان مراقبت کنند<ref>امام خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۳۰.</ref> ایشان با اشاره به برخی از روایات<ref>کلینی، الکافی، ۱/۸۰–۸۲.</ref> تصویر درست از خداوند و بیان صفات کمال حقتعالی برای مردم و بهدورداشتن خدا از تشبیه به مخلوقات را از بیانات امامجواد (ع) بازگو کردهاست.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۶.</ref> حضرت در برابر فرقه مجسِّمه که با برداشتهای غلط آنان از آیاتی چون «یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ»<ref>فتح، ۱۰.</ref> و «الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی»<ref>طه، ۵.</ref> خداوند سبحان را جسم میپنداشتند، شیعیان را از نمازگزاردن پشت سر آنان و ادای [[زکات]] به آنان منع کرد<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۸۳.</ref> ایشان با سران [[غالیان]] بهشدت برخورد میکرد، ازجمله ابوالخطاب (محمدبنابیزینب) و پیروان او را [[لعن]] کرد و به اصحاب خود نیز دستور داد آنان را لعن کنند؛<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۱۱.</ref> همچنین قائلان به غیبت [[امامموسی کاظم(ع)]]، را نیز مصداق نواصب میدانست و شیعیان را از نمازگزاردن در پشت سر آنان منع میکرد.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۳۷۹؛ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۱۵۰.</ref> | ||
{{ببینید|علیبنموسی، امامرضا (ع)}} | {{ببینید|علیبنموسی، امامرضا (ع)}} | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== مناظرات == | == مناظرات == | ||
از موضوعات قابل توجه در زندگی امامجواد (ع)، مناظرات آن حضرت بهویژه دربارهٔ مسائل امامت و احکام شرعی بودهاست. ایشان دراینباره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام دادهاست؛ ازجمله مناظره با یحییبناکثم، دربارهٔ [[محرمات احرام]] در حج<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۶–۷۷.</ref> و نیز مناظره کلامی دربارهٔ روایات منسوب به پیامبر (ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر (ص)، تحریف و ساختگیبودن آن گزارشها را اثبات کرد.<ref>طبرسی، احمد، الاحتجاج، ۲/۴۴۷).</ref> امامخمینی دراینباره به استناد روایات<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱/۳۱۹؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۴/۴۵۴.</ref> یادآور شدهاست علمای دیگر مذاهب اسلامی بر آن بودند که [[مجازات]] سارق با قطع دست وی از مچ یا آرنج انجام میگیرد و امامجواد (ع) پاسخ داد که باید (در مرتبه اول) انگشتان وی از مفصل قطع شود. معتصم عباسی از دلیل آن پرسید و حضرت با استشهاد به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»<ref>جن، ۱۸.</ref> و اختصاص مواضع هفتگانه سجده به خدا و روایت «وجوب بهزمینرسیدن هفت موضع در سجده»<ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۸۱/۲۰۷)</ref> روشن ساخت که در صورت قطع دست از مچ یا آرنج یا بازو جایی برای بهزمینرسیدن دست باقی نمیماند؛ از اینرو دست دزد نباید از مچ قطع شود.<ref>الخلل، ۳۱۰.</ref> | از موضوعات قابل توجه در زندگی امامجواد (ع)، مناظرات آن حضرت بهویژه دربارهٔ مسائل [[امامت]] و احکام شرعی بودهاست. ایشان دراینباره گفتگوهایی با شیعیان و نیز بزرگان دیگر مذاهب اسلامی انجام دادهاست؛ ازجمله مناظره با یحییبناکثم، دربارهٔ [[محرمات احرام]] در حج<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۷۶–۷۷.</ref> و نیز مناظره کلامی دربارهٔ روایات منسوب به پیامبر (ص) در فضایل خلفا که حضرت با استناد به قرآن و سنت مسلم پیامبر (ص)، تحریف و ساختگیبودن آن گزارشها را اثبات کرد.<ref>طبرسی، احمد، الاحتجاج، ۲/۴۴۷).</ref> امامخمینی دراینباره به استناد روایات<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱/۳۱۹؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۴/۴۵۴.</ref> یادآور شدهاست علمای دیگر مذاهب اسلامی بر آن بودند که [[مجازات]] سارق با قطع دست وی از مچ یا آرنج انجام میگیرد و امامجواد (ع) پاسخ داد که باید (در مرتبه اول) انگشتان وی از مفصل قطع شود. معتصم عباسی از دلیل آن پرسید و حضرت با استشهاد به آیه «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً»<ref>جن، ۱۸.</ref> و اختصاص [[مواضع هفتگانه سجده]] به خدا و روایت «وجوب بهزمینرسیدن هفت موضع در سجده»<ref>(مجلسی، بحار الانوار، ۸۱/۲۰۷)</ref> روشن ساخت که در صورت قطع دست از مچ یا آرنج یا بازو جایی برای بهزمینرسیدن دست باقی نمیماند؛ از اینرو دست دزد نباید از مچ قطع شود.<ref>الخلل، ۳۱۰.</ref> | ||
== مواضع سیاسی == | == مواضع سیاسی == | ||
امامجواد (ع) همانند دیگر [[ائمه(ع)]] و پیروان آنان | امامجواد (ع) همانند دیگر [[ائمه(ع)]] و پیروان آنان امامت و [[رهبری]] و خلافت از [[پیامبر(ص)]] را حق [[اماممعصوم(ع)]] میدانست و دیگر حاکمان را نامشروع میشمرد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۱۰۸؛ ادیب، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ۲۴۶–۲۵۵.</ref> و همواره در راه معرفی ائمه (ع) به مردم و احقاق حقوق آنان تلاش میکرد<ref>عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۹۶–۱۰۳.</ref> ایشان درخواست کرد شیعیان واجبات مالی ازجمله [[خمس]] را به ایشان بپردازند<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۹.</ref> افزون بر آنکه [[خلفای عباسی]] قیامهای پدید آمده در مناطق شیعهنشین چون قیام جعفربنداوود قمی در [[قم]]<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۶/۴۱۵ و ۴۲۰–۴۲۶.</ref> را بیارتباط با امامجواد (ع) نمیدانستند؛ بهویژه که در میان کشتهشدگان وکیل ایشان یحییبنعمران نیز وجود داشت<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۷۸–۸۰.</ref> و قیام محمدبنقاسم در زمان امامجواد (ع) که در [[مرو]] از حمایت شیعیان برخوردار بود.<ref>مدرسی، امامان شیعه و جنبشهای مکتبی، ۳۰۸–۳۱۲.</ref> مأمون عباسی از جایگاه [[امامت]] در میان شیعیان و جایگاه ویژه حضرت به عنوان جانشین امامرضا (ع) در میان پیروان اهل بیت (ع) آگاه بود؛ از اینرو به اقتضای سیاست، به حمایت از آن حضرت تظاهر کرد. وی پس از شهادت امامرضا (ع)، امامجواد (ع) را در بغداد ساکن کرد و زیر نظر قرار داد<ref>حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۸۰؛ عاملی، الحیاة السیاسیه للامامالجواد (ع)، ۹۲–۹۵.</ref> و دخترش امالفضل را به ازدواج ایشان درآورد؛<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱/۱۸۲؛ حسین، تاریخ سیاسی غیبت امامدوازدهم، ۸۰.</ref> اما امامجواد (ع) مرعوب وی نشد و با تحمل شرایط دشوار توانست نقاب تزویر را از چهره مأمون بزداید و ماهیت وی را برای مردم آشکار سازد.<ref>خامنهای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۸۴.</ref> با همه امکانات ظاهری که برای حضرت در بغداد آماده شده بود، ایشان از فشارهای باطنی آنان رنج میبرد و آرزو داشت به مدینه برگردد<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۴۸.</ref> ایشان پس از مدتی از توقف در عراق، به سفر [[حج]] رفت و به [[مدینه]] بازگشت.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۶/۴۱۷؛ عطاردی، مسند الامامالجواد ابیجعفر محمدبن علی (ع)، ۵۵.</ref> | ||
== شهادت == | == شهادت == | ||
پس از مرگ مأمون، معتصم عباسی، امام جواد (ع) را به بغداد فراخواند<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۴.</ref> [[معتصم عباسی]] از نظر هوش و ذکاوت به پای مأمون نمیرسید؛ از این جهت گروههای بسیاری علیه او سر به شورش برداشتند. وی گاه امامجواد (ع) را زیر فشار قرار میداد و گاه عرصه را برای حضرت باز میگذاشت و گاه علما را برای احتجاج با حضرت گرد میآورد؛ ولی همه کوششهای وی به ابراز منزلت و اظهار کرامتهای حضرت انجامید؛<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۱۹–۱۲۰.</ref> از اینرو نقشه قتل حضرت را کشید<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳–۷، ۱۷ و ۴۵–۴۶.</ref> امامجواد (ع) در ذیالقعده یا ذیالحجه سال ۲۲۰ق<ref>ابنابیالثلچ، تاریخ الائمه، ۱۵؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵.</ref> به دستور معتصم عباسی به دست جعفربنمأمون و امالفضل همسر امام (ع)، مسموم شد و به [[شهادت]] رسید و در مقبره قریش بغداد به خاک سپرده شد<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۷۹.</ref> جایی که اینک به [[کاظمین]] شهره است. | پس از مرگ مأمون، معتصم عباسی، امام جواد (ع) را به بغداد فراخواند<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۸۴.</ref> [[معتصم عباسی]] از نظر هوش و ذکاوت به پای مأمون نمیرسید؛ از این جهت گروههای بسیاری علیه او سر به شورش برداشتند. وی گاه امامجواد (ع) را زیر فشار قرار میداد و گاه عرصه را برای حضرت باز میگذاشت و گاه علما را برای احتجاج با حضرت گرد میآورد؛ ولی همه کوششهای وی به ابراز منزلت و اظهار کرامتهای حضرت انجامید؛<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۱۹–۱۲۰.</ref> از اینرو نقشه قتل حضرت را کشید<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳–۷، ۱۷ و ۴۵–۴۶.</ref> امامجواد (ع) در ذیالقعده یا ذیالحجه سال ۲۲۰ق<ref>ابنابیالثلچ، تاریخ الائمه، ۱۵؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵.</ref> به دستور معتصم عباسی به دست جعفربنمأمون و امالفضل همسر امام (ع)، مسموم شد و به [[شهادت]] رسید و در مقبره قریش بغداد به خاک سپرده شد<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۴/۳۷۹.</ref> جایی که اینک به [[کاظمین]] شهره است. | ||
تحلیل امامخمینی از شهادت امامجواد (ع) آن است که پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصوم (ع)، دین را با سیاست و اجتماع در پیوند دانستهاند و سیاست بخشی از مسئولیتهای مذهبی آنان بودهاست. حبس، شکنجه، تبعید و مسمومشدن ائمه (ع) (ازجمله امامجواد (ع)) در جهت [[مبارزه سیاسی]] آن بزرگواران و شیعیان علیه حکومتهای ستمکار بودهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸ و ۱۵/۲۵۷.</ref> | تحلیل [[امامخمینی]] از شهادت امامجواد (ع) آن است که پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصوم (ع)، [[دین]] را با [[سیاست]] و اجتماع در پیوند دانستهاند و سیاست بخشی از مسئولیتهای مذهبی آنان بودهاست. حبس، شکنجه، تبعید و مسمومشدن ائمه (ع) (ازجمله امامجواد (ع)) در جهت [[مبارزه سیاسی]] آن بزرگواران و شیعیان علیه حکومتهای ستمکار بودهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۸۸ و ۱۵/۲۵۷.</ref> | ||
امامجواد (ع) چهار فرزند به نامهای علی (ع)، موسی، فاطمه و امامه داشت.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵.</ref> ایشان فرزند خود علی (ع) را به جانشینی خود معرفی کرد<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷.</ref> امامخمینی در سفر تبعید از [[ترکیه]] به عراق نخست به کاظمین برای زیارت [[موسیبنجعفر(ع)]] و امامجواد (ع) رفت و پس از چند روز اقامت در عصر جمعه ۱۶/۷/۱۳۴۴ راهی [[کربلا]] شد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۱–۱۶۴.</ref> | امامجواد (ع) چهار فرزند به نامهای علی (ع)، موسی، فاطمه و امامه داشت.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵.</ref> ایشان فرزند خود علی (ع) را به جانشینی خود معرفی کرد<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۹۵؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۲۷.</ref> امامخمینی در سفر تبعید از [[ترکیه]] به عراق نخست به کاظمین برای زیارت [[موسیبنجعفر(ع)]] و امامجواد (ع) رفت و پس از چند روز اقامت در عصر جمعه ۱۶/۷/۱۳۴۴ راهی [[کربلا]] شد.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۱–۱۶۴.</ref> |