confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== جمع میان خوف و رجا == | == جمع میان خوف و رجا == | ||
علمای اخلاق و | علمای [[اخلاق]] و [[عرفان]]، بر جمع میان خوف و رجا تأکید کرده، معتقدند خوف باید به حدی باشد که به یأس منجر نشود؛ رجا نیز نباید به امن از عقوبت الهی منتهی گردد.<ref>انصاری، منازل السائرین، ۸۴؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۲/۱۷؛ نراقی، جامع السعادات، ۲۶۶/۱.</ref> [[امامخمینی]] با تأکید بر لزوم همراهی خوف و رجا<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۱۱۳؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۳.</ref> معتقد است انسان باید پیوسته امید به رحمت حق و خوف را که توجه به فقر و قصور ذاتی خود است، در کنار هم داشته باشد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۲۳؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۵.</ref> ایشان چگونگی همراهی خوف و رجا را دو گونه میداند. نخست، جمع میان توجه به قصور و نقصان ذاتی و توجه به سعه رحمت و نعمتهای بیپایان حق است<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۵.</ref> که بسیاری از روایات<ref>کلینی، الکافی، ۶۷/۲.</ref> و دعاهای،<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ۵۹۱/۲.</ref> ناظر به این گونه است. گونه دیگر، مختص به عارفان کامل است و آن جمع میان تجلیات لطفی که از اسمای جمال حق ناشی میشود و تجلیات قهری است که ناشی از اسمای جلال است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲.</ref> | ||
امامخمینی انبیا(ع) و اولیا(ع) را از جهت جمع میان خوف و رجا به سه دسته تقسیم میکند: | امامخمینی [[انبیا(ع)]] و اولیا(ع) را از جهت جمع میان خوف و رجا به سه دسته تقسیم میکند: | ||
۱. گروهی که خوف بر قلوب آنها تجلی کرده، به افق جلال نزدیکترند؛ مانند حضرت یحیی(ع). | ۱. گروهی که خوف بر قلوب آنها تجلی کرده، به افق جلال نزدیکترند؛ مانند [[حضرت یحیی(ع)]]. | ||
۲. گروهی که رحمت و جمال خداوند بر قلوب آنها چیره شده، رجا بر آنها غالب است؛ مانند حضرت عیسی(ع). | ۲. گروهی که رحمت و جمال خداوند بر قلوب آنها چیره شده، رجا بر آنها غالب است؛ مانند [[حضرت عیسی(ع)]]. | ||
۳. گروهی که خوف و رجا را با هم دارند. به اعتقاد ایشان، قلبی که میان این دو تجلی جمع کند، هر چه به افق اعتدال نزدیکتر باشد کاملتر است؛ تا آنجا که هیچیک بر دیگری غلبه نکند. نمونه کامل آن نیز قلب حضرت ختمی مرتبت(ص) است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> | ۳. گروهی که خوف و رجا را با هم دارند. به اعتقاد ایشان، قلبی که میان این دو تجلی جمع کند، هر چه به افق اعتدال نزدیکتر باشد کاملتر است؛ تا آنجا که هیچیک بر دیگری غلبه نکند. نمونه کامل آن نیز قلب [[حضرت محمد(ص)|حضرت ختمی مرتبت(ص)]] است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> | ||
امامخمینی سخن برخی از علمای اخلاق<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۹/۱۳ ـ ۲۴؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۷.</ref> که رجحان رجا را در حال مرگ و رجحان خوف را در بعضی از حالات مثل صحّت و سلامت، افضل شمردهاند، صحیح ندانسته، مطابق احادیث نمیداند؛ زیرا رجای محبوب نیز انسان را به عمل و کسب آخرت بر میانگیزاند و خوف از حق، همیشه محبوب است و با رجای واثق منافات ندارد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> برخی دیگر بر این باورند که خوف در آخرت از فضایل نفسانی و کمالات عقلی نیست و تنها در دار دنیا که دار عمل است، از امور سودمند برای فعل عبادات و ترک معاصی به شمار میآید و پس از خروج از دنیا فایدهای ندارد؛ بر خلاف رجا که حتی در آخرت نیز باقی است و هرچه بیشتر به رحمت خدا نایل میشود، طمعش به فضل حق افزون میگردد؛ پس خوف منقطع میشود و رجا باقی میماند. برخی دیگر بر این باورند که پس از مشاهده امور آخرت، یکی بر دیگری رجحان پیدا میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> | امامخمینی سخن برخی از علمای اخلاق<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۹/۱۳ ـ ۲۴؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۷.</ref> که رجحان رجا را در حال مرگ و رجحان خوف را در بعضی از حالات مثل صحّت و سلامت، افضل شمردهاند، صحیح ندانسته، مطابق احادیث نمیداند؛ زیرا رجای محبوب نیز [[انسان]] را به عمل و کسب آخرت بر میانگیزاند و خوف از حق، همیشه محبوب است و با رجای واثق منافات ندارد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> برخی دیگر بر این باورند که خوف در آخرت از فضایل نفسانی و کمالات عقلی نیست و تنها در دار دنیا که دار عمل است، از امور سودمند برای فعل عبادات و ترک معاصی به شمار میآید و پس از خروج از دنیا فایدهای ندارد؛ بر خلاف رجا که حتی در آخرت نیز باقی است و هرچه بیشتر به رحمت خدا نایل میشود، طمعش به فضل حق افزون میگردد؛ پس خوف منقطع میشود و رجا باقی میماند. برخی دیگر بر این باورند که پس از مشاهده امور آخرت، یکی بر دیگری رجحان پیدا میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰.</ref> | ||
امامخمینی هر دو نظر را نقد کرده، معتقد است غلبه خوف و رجا در عالم آخرت بر فرض صحت مربوط به افراد متوسط است که خوف و رجای آنها نسبت به ثواب و عقاب است اما خواص و اولیای الهی خوف و رجایی که از مشاهده عظمت، جلال و تجلی اسمای لطف و جمال در قلب آنان حاصل شود به معاینه و مشاهده امور آخرت زایل نمیشود و بر یکدیگر رجحان پیدا نمیکند، بلکه آثار جلال و عظمت که سبب خوف و تجلیات جمال و لطف که سبب رجا میشود، در آخرت بیشتر است و خوف حاصل از عظمت حقتعالی از لذتهای روحانی عالم آخرت است و از قسم خوف ناپسند نیست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref> | امامخمینی هر دو نظر را نقد کرده، معتقد است غلبه خوف و رجا در عالم آخرت بر فرض صحت مربوط به افراد متوسط است که خوف و رجای آنها نسبت به ثواب و عقاب است اما خواص و اولیای الهی خوف و رجایی که از مشاهده عظمت، جلال و تجلی اسمای لطف و جمال در قلب آنان حاصل شود به معاینه و مشاهده امور آخرت زایل نمیشود و بر یکدیگر رجحان پیدا نمیکند، بلکه آثار جلال و عظمت که سبب خوف و تجلیات جمال و لطف که سبب رجا میشود، در آخرت بیشتر است و خوف حاصل از عظمت حقتعالی از لذتهای روحانی عالم آخرت است و از قسم خوف ناپسند نیست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref> | ||
ملاصدرا خوف را صفتی کمالی میداند که مخصوص دنیاست. ایشان در آخرت این صفت را از کمالات باقی انسان نمیداند.<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۴۱۸/۱ ـ ۴۱۹.</ref> امامخمینی این گفته را نمیپذیرد و آن را مخصوص خوف از عذاب و عقاب میداند و معتقد است خوف ناشی از جلال در آخرت کاملتر است، بلکه خوف حاصل از عظمت حق، از لذایذ معنوی در آخرت است،<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref> اما از آنجا که پس از این تجلیات جلالی، خوف حاصل از عظمت حق، به انس و طمأنینه تبدیل میشود، این خوف نیز زایل میگردد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۴.</ref> | [[ملاصدرا]] خوف را صفتی کمالی میداند که مخصوص دنیاست. ایشان در آخرت این صفت را از کمالات باقی انسان نمیداند.<ref>ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۴۱۸/۱ ـ ۴۱۹.</ref> امامخمینی این گفته را نمیپذیرد و آن را مخصوص خوف از عذاب و عقاب میداند و معتقد است خوف ناشی از جلال در آخرت کاملتر است، بلکه خوف حاصل از عظمت حق، از لذایذ معنوی در [[آخرت]] است،<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref> اما از آنجا که پس از این تجلیات جلالی، خوف حاصل از عظمت حق، به انس و طمأنینه تبدیل میشود، این خوف نیز زایل میگردد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۴.</ref> | ||
==ثمرات خوف و رجا== | ==ثمرات خوف و رجا== |