سیدعباس ابوترابی‌فرد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ابوترابی فرد، سید عباس'''؛ از شاگردان درس فلسفه و خارج اصول امام خمینی. او در سال 1295 ش در خانواده‌ای با پیشینه‌ درخشان علمی و سیادتی زاده شد. پدرش سید ابوتراب قزوینی، از روحانیان برجسته‌ قزوین و از شاگردان آیات شیخ محمدحسین نائینی، آقا ضیاءا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ابوترابی فرد، سید عباس'''؛ از شاگردان درس فلسفه و خارج اصول امام خمینی. او در سال 1295 ش در خانواده‌ای با پیشینه‌ درخشان علمی و سیادتی زاده شد. پدرش سید ابوتراب قزوینی، از روحانیان برجسته‌ قزوین و از شاگردان آیات شیخ محمدحسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی بود که به دستور آیت‌الله اصفهانی، در قزوین مقیم شد و به فعالیت‌های دینی مشغول گردید (شریف رازی، ج 6، 157-158). او مراودات دوستانه‌ای با امام خمینی داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 51، هشت) و در نخستین سفر امام خمینی به حج، از همسفران ایشان و واسطه‌ نامه‌ ایشان به یکی از علمای قزوین بود (صحیفه امام، ج 1، 1). سید عباس ابوترابی فرد دوره ابتدایی را در مدرسه دیانت قزوین طی کرد. آنگاه به درخواست پدرش، در کارخانه‌ صابون‌پزی در قزوین مشغول به کار شد. او پس از شش ماه، به درخواست یکی از دوستانش به مدرسه التفاتیه قزوین رفت و به فراگیری دروس حوزوی به‌صورت شبانه پرداخت. سپس کار در کارخانه‌ مذکور را رها کرد و همه همت خویش را صرف فراگیری علوم حوزوی نمود. او دروس مقدمات و سطح را نزد شیخ محمود رئیسی، شیخ یحیی مفیدی و پدرش در همان‌جا خواند («درگذشتگان: آیت‌الله...»، 109؛ زنگنه ابراهیم‌آبادی، 51). آنگاه تصمیم گرفت راهی قم شود. این تصمیم با مخالفت پدرش مواجه شد، ولی در نهایت با وساطت یکی از بزرگان شهر (حاج محمدصادق یزدی پدر دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت)، رضایت پدرش را به دست آورد (فرهنگ ناموران؛ قبادی، 25-26) و در سال 1313 ش (1353 ق) راهی قم شد («درگذشتگان: آیت‌الله...»، 109؛ زنگنه قاسم‌آبادی، 51) و در حوزه علمیه آن شهر در درس سید محمدباقر علوی، عموی پدرش، شرکت کرد و در آن مقطع علوی تنها استاد او بود (بروجردی، 13). سید عباس ابوترابی سپس به دامادی او هم درآمد («درگذشتگان: آیت‌الله...»، 109؛ شریف رازی، ج 6، 158).
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
ابوترابی فرد آنگاه در درس فلسفه و حکمت امام خمینی شرکت کرد و پس از تعطیلی درس فلسفه امام خمینی، از درس فلسفه علامه سید محمدحسین طباطبایی بهره برد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 51، ده)؛ بنابراین می‌توان گفت که پیش از سال 1328 ش در درس فلسفه امام خمینی شرکت می‌کرده است. هم‌زمان در درس اخلاق امام خمینی نیز شرکت می‌کرد (قبادی، 28). او در مقطع درس خارج فقه و اصول از درس‌های آیت‌الله سید محمد حجت کوه‌کمری استفاده کرد و درس فقه ایشان (مکاسب از بیع تا خیارات و صلاه) را در ۲۰ جلد به نگارش درآورد. با ورود آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس‌های فقه و اصول ایشان نیز حضور یافت و درس‌های ایشان را با عنوان زبده المقال فی خمس الرسول و آل (تقريرات بحث خمس آیت‌الله بروجردى) در حیات ایشان منتشر کرد. او از نخستین شاگردان درس خارج اصول امام خمینی بود؛ وی همراه با حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، شیخ عباس ایزدی نجف‌آبادی و اسدالله نوراللهی در درس خارج اصول (خارج مباحث جلد دوم کفایه‌الاصول) امام خمینی که در یکی از حجره‌های مدرسه فیضیه، نزدیک حجره‌ مرتضی مطهری تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد (سلسله موی دوست، 19-20)؛ بنابراین می‌توان گفت که از 1324 ش که درس خارج کفایه امام خمینی شروع شد، در آن درس حضور یافته بود. درباره سال‌های حضور او در درس خارج اصول امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی با استناد به گزارش شریف رازی، می‌توان گفت که حضور در آن درس مدت‌ها استمرار داشته است. او پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی و تبعید امام خمینی به خارج از کشور، در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سید محمد محقق داماد نیز شرکت کرد و آن دو درس را تقریر نمود (شریف رازی، ج 6، 157). او در کنار تحصیل درس خارج فقه و اصول، از شاگردان خاص و برجسته علامه سید محمدحسین طباطبایی در فلسفه (اسفار) بود و در جلسات درس خصوصی ایشان که با حضور افراد معدودی چون حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی و... در خانه‌های افراد تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. نتیجه‌ این جلسات، کتاب پربار اصول فلسفه و روش رئالیسم بود که بعدها توسط مرتضی مطهری انتشار یافت (خبرگان ملت، دفتر اول، 167-168؛ «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی»، 19-20).
| عنوان            =سیدعباس ابوترابی‌فرد
سید عباس ابوترابی فرد در اول شهریور 1342 در سخنانی در مسجد جامع قزوین، از مردم خواست فریب تبلیغات دروغین دستگاه پهلوی را نخورند. او در آن سخنرانی، حکومت پهلوی را با دستگاه اموی مقایسه کرد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب 51، 9)؛ به همین سبب به ساواک احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و سپس تعهد داد علیه «مصالح مملکتی» اظهاراتی نکند (همان، 10-12). او در اول بهمن آن سال نیز در سخنانی در مسجد سلطانی قزوین، ضمن برشمردن ویژگی‌های یک پادشاه، غیرمستقیم از محمدرضاشاه انتقاد کرد و پس از آن دوباره به شهربانی احضار شد و تعهد کتبی از او اخذ گردید (همان، 14). در 19 دی 1345 از امام خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد. امام خمینی ذیل معرف او نوشتند «معروف هستند» (صحیفه امام، ج 1، 459) و همین سند نشان از شناخت امام خمینی از او دارد. او در خرداد 1349 پس از رحلت آیت‌الله سید محسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامه‌ای به امام خمینی، رحلت آن مرجع را تسلیت گفتند (روحانی، ج 2، 576-577؛ سیر مبارزات یاران...، ج 5، 366؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، 222). او از همان سال در قزوین مقیم شد (قبادی، 29) و به فعالیت‌های مذهبی پرداخت و در مواردی، در رفع گرفتاری‌های برخی از فعالان مذهبی می‌کوشید. ازجمله در مهر 1351 همراه با جمعی از روحانیان قزوین در نامه‌ای به ریاست ساواک قزوین، خواستار آزادی دو تن از افراد مذهبی شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 51، 60).
| تصویر            =سیدعباس ابوترابی‌فرد.jpg
بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در تأسیس صندوق قرض‌الحسنه ولیعصر در قزوین نقش داشت (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 51، 63). از سال 1353 ش مقرر شد تدریس دروس عالی حوزوی را در قزوین و در حوزه‌ای نوبنیاد آغاز کند (همان، 78). در همان سال سرپرستی هیئت جان‌نثاران حسینی را بر عهده داشت (همان، 82) و هم‌زمان در هیئت علمیه قزوین عضویت داشت (همان، 86). او در سال 1354 ش و پس از تأسیس حزب رستاخیز و واکنش مراجع تقلید ازجمله اعلامیه امام خمینی علیه آن، خواستار واکنش به تأسیس حزب مذکور شد (همان، کتاب 60، 70). ساواک قزوین در سال 1354 ش از او به‌عنوان یکی از روحانیان طراز اول آن شهر نام برد (همان، کتاب 51، 94). او پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم (19 دی 1356)، در اعتراض به آن از اقامه نماز جماعت خودداری کرد (همان، 116) و سپس همراه با روحانیان قزوینی در نامه‌ای به مراجع تقلید، آن واقعه را تسلیت گفتند و اقدام حکومت پهلوی را تقبیح نمودند (همان، 118-119). در چهلم واقعه تبریز (29 بهمن 1356) مجلس یادبودی را در مسجد شاه قزوین برگزار کردند (همان، 127؛ سیر مبارزات یاران...، ج 8، 447). این اقدامات باعث شد کمیسیون امنیت اجتماعی، تبعید او را از قزوین در دستور کار قرار دهد، ولی در نهایت از این تصمیم منصرف شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 51، 147). او علی‌رغم تهدیدهای ساواک، به سخنرانی‌های انتقادی در قزوین ادامه می‌داد (همان، 156-157) و از امام خمینی تجلیل می‌کرد (همان، 182؛ سیر مبارزات یاران...، 10، 96). نقش او در تظاهرات مردم قزوین در 2 مرداد 1357، ساواک را به این جمع‌بندی رساند که «هر چه زودتر در این مورد تصمیمات قاطع و جدی اتخاذ و نتیجه را اعلام دارند» (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 51، 188-189). پیرو آن گزارش، او در 23 مرداد دستگیر و به کمیته مشترک ضدخرابکاری اعزام شد (همان، 203). دستگیری او واکنش مردم قزوین را برانگیخت و آنان مغازه‌ها و دکاکین را بستند (همان، 205) و تحصنی در آن شهر شکل گرفت (همان، 207). علما و اصناف قزوین نیز با صدور اعلامیه‌ای از دستگیری او و جمعی دیگر انتقاد کردند (همان، 237-240). این اعتراض‌ها باعث شد در 26 شهریور به ‌شرط عدم خروج از حوزه قضایی تهران، آزاد شود (همان، 263).
| توضیح تصویر      =
سید عباس ابوترابی فرد در سال 1358 ش در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم قزوین به نمایندگی برگزیده شد (معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی...، 19). پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی به تدریس دروس حوزوی در قزوین ادامه داد. تألیفات علمی او عبارت است از: 1. زبده‌المقال في خمس النبي و الال (تقريرات درس خمس آیت‌الله بروجردي). 2. تقريرات درس فقه (بحث طهارت) آیت‌الله بروجردي. 3. تقريرات درس فقه آیت‌الله حجت. 4. جهاد نفس. 5. حقيقت در سيماي حق. 6. يك دوره‌ فقه (در 10 جلد). 7. مباحث توحيد. 8. يك دوره‌ اصول (مباحث الفاظ و عقليه). او در سال 1377 ش، با حکم سید علی خامنه‌ای، مقام معظم رهبري، امامت جماعت مسجد امام حسين (ع) تهران را بر عهده گرفت. وي در 12 خرداد 1379 ش در حالی ‌که همراه فرزندش سید علی‌اکبر ابوترابی در مسير زيارت امام علي بن موسی‌الرضا (ع) بود براثر سانحه تصادف رانندگی درگذشت و پیکرش به مشهد انتقال یافت و در صحن عتیق حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد (بروجردی، 13-14؛ «درگذشتگان: آیت‌الله...»، 109-110؛ زنگنه قاسم‌آبادی، 51).
| اندازه تصویر      =
منابع: اسناد انقلاب اسلامی (1374)، ج 3، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بروجردی، حسین (1429 ق)، زبده‌المقال في خمس النبي والآل (ع) (تقريرات درس خمس آیت‌الله بروجردي)، مقرر: سید عباس قزوینی، محقق: عبدالسلام کاظم جعفری، قم، پیام آزادگان؛ خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (1379)، دفتر اول، ‌قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری؛ «درگذشتگان: آیت‌الله سید عباس ابوترابی» (1379)، دوماهنامه ‌آینه پژوهش، شماره 62، خرداد ـ تیر؛ روحانی، سید حمید (1364)، نهضت امام خمینی در ایران، ج 2، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی؛ زنگنه قاسم‌آبادی، ابراهیم (1382)، مشاهیر مدفون در حرم رضوی: جلد اول: عالمان دینی، به همکاری ویرایش علمی غلامرضا جلالی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (1385)، به کوشش: مجتبی فراهانی، با مقدمه: عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد ساواک (1393)، ج 5، 8 و 10، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ شریف رازی، محمد (1352)، ج 6، تهران، اسلامیه؛ صحیفه امام (1378)، ج 1، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ قبادی، محمد (1388پاسیاد پسر خاک: زندگی و زمانه حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی، تهران، سوره مهر؛ «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» (1389)، تهیه و تدوین: علی اوجبی، فصلنامه میثاق، شماره 17، زمستان؛ معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانون‌گذاری (1378)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی؛ یاران امام به روايت اسناد ساواک: کتاب 51: آیت‌الله سید عباس ابوترابی (1392)، تهران، مرکز بررسي اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب 60: آیت‌الله سید هادی باریک‌بین (1395)، تهران، مرکز بررسي اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
| سرشناسی          =
| نام کامل          =سیدعباس ابوترابی‌فرد
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        =۱۲۹۵ش
| زادگاه            = قزوین
| تاریخ وفات        = ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ش
| شهر وفات          =در مسیر زیارت امام رضا
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =[[حرم امام رضا(ع)]]
| خویشاوندان سرشناس =[[سیدعلی‌اکبر ابوترابی]] (فرزند)
| استادان          = [[امام‌خمینی]]، [[سیدمحمدحجت کوه‌کمری]]، [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمد محقق‌داماد]] و...
| شاگردان          =
| محل تحصیل        = قزوین و قم
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به   =
| اجازه اجتهاد به   =
| تالیفات          =تقریرات دروس آیت‌الله بروجردی و حجت
| سایر              =تدریس دروس حوزوی
| سیاسی            =مبارزه علیه حکومت پهلوی و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          = نماینده [[مجلس شورای اسلامی]] و امام جماعت مسجد امام‌حسین(ع)
| امضا              =
| وبگاه رسمی        =
}}
'''سیدعباس ابوترابی‌فرد'''، از شاگردان [[درس فلسفه امام‌خمینی|درس فلسفه]] و [[درس خارج اصول امام‌خمینی|خارج اصول امام‌خمینی]].  
 
== خاندان ==
سیدعباس ابوترابی در سال ۱۲۹۵ش در خانواده‌ای با پیشینه درخشان علمی و سیادتی زاده شد. پدرش سیدابوتراب قزوینی، از [[روحانیان]] برجسته قزوین و از شاگردان آیات [[محمدحسین نائینی|شیخ محمدحسین نائینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]] و [[سیدابوالحسن اصفهانی]] بود که به دستور آیت‌الله اصفهانی، در قزوین مقیم شد و به فعالیت‌های دینی مشغول گردید.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۱۵۷-۱۵۸.</ref> او مراودات دوستانه‌ای با [[امام‌خمینی]] داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، هشت.</ref> و در نخستین [[سفر امام‌خمینی به حج]]، از همسفران ایشان و واسطه نامه ایشان به یکی از علمای قزوین بود.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱.</ref>
 
== تحصیل ==
سیدعباس ابوترابی‌فرد دوره ابتدایی را در مدرسه دیانت قزوین طی کرد. آنگاه به درخواست پدرش، در کارخانه صابون‌پزی در قزوین مشغول به کار شد. او پس از شش ماه، به درخواست یکی از دوستانش به مدرسه التفاتیه قزوین رفت و به فراگیری دروس حوزوی به‌صورت شبانه پرداخت. سپس کار در کارخانه مذکور را رها کرد و همه همت خویش را صرف فراگیری علوم حوزوی نمود. او دروس مقدمات و سطح را نزد شیخ محمود رئیسی، شیخ یحیی مفیدی و پدرش در همان‌جا خواند.<ref>«درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»، ص۱۰۹؛ زنگنه قاسم‌آبادی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۵۱.</ref> آنگاه تصمیم گرفت راهی [[قم]] شود. این تصمیم با مخالفت پدرش مواجه شد، ولی در نهایت با وساطت یکی از بزرگان شهر<ref>حاج محمدصادق یزدی پدر دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت،</ref> رضایت پدرش را به دست آورد.<ref>فرهنگ ناموران؛ قبادی، پاسیاد پسر خاک، ص۲۵-۲۶.</ref> در سال ۱۳۱۳ش (۱۳۵۳ق) راهی قم شد.<ref>«درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»، ص۱۰۹؛ زنگنه قاسم‌آبادی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۵۱.</ref> در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] در درس سیدمحمدباقر علوی، عموی پدرش، شرکت کرد و در آن مقطع علوی تنها استاد او بود.<ref>بروجردی، زبده‌المقال فی خمس النبی والآل(ع)، ص۱۳.</ref> سیدعباس ابوترابی سپس به دامادی او هم درآمد.<ref>«درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»، ص۱۰۹؛ شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۱۵۸.</ref>
 
ابوترابی‌فرد آنگاه در [[درس فلسفه امام‌خمینی|درس فلسفه و حکمت امام‌خمینی]] شرکت کرد و پس از تعطیلی درس فلسفه امام‌خمینی، از درس فلسفه [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] بهره برد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ده.</ref> بنابراین می‌توان گفت که پیش از سال ۱۳۲۸ش در درس فلسفه امام‌خمینی شرکت می‌کرده است. هم‌زمان در [[درس اخلاق امام‌خمینی]] نیز شرکت می‌کرد.<ref>قبادی، پاسیاد پسر خاک، ص۲۸.</ref> او در مقطع درس خارج فقه و اصول از درس‌های [[سیدمحمدحجت کوه‌کمری|آیت‌الله سیدمحمدحجت کوه‌کمری]] استفاده کرد و درس فقه ایشان (مکاسب از بیع تا خیارات و صلاه) را در ۲۰ جلد به نگارش درآورد. با ورود [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] به قم، در درس‌های فقه و اصول ایشان نیز حضور یافت و درس‌های ایشان را با عنوان زبده المقال فی خمس الرسول و آل (تقریرات بحث خمس آیت‌الله بروجردی) در حیات ایشان منتشر کرد. او از نخستین شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی بود؛ وی همراه با [[حسینعلی منتظری]]، [[مرتضی مطهری]]، [[عباس ایزدی نجف‌آبادی|شیخ عباس ایزدی نجف‌آبادی]] و [[اسدالله نوراللهی]] در درس خارج اصول (خارج مباحث جلد دوم کفایه‌الاصول) امام‌خمینی که در یکی از حجره‌های [[مدرسه فیضیه]]، نزدیک حجره مرتضی مطهری تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.<ref>سلسله موی دوست، ص۱۹-۲۰.</ref>بنابراین می‌توان گفت که از ۱۳۲۴ش که درس خارج کفایه امام‌خمینی شروع شد، در آن درس حضور یافته بود. درباره سال‌های حضور او در درس خارج اصول امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی با استناد به گزارش [[محمد شریف‌رازی|شریف‌رازی]]، می‌توان گفت که حضور در آن درس مدت‌ها استمرار داشته است. او پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی و [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]]، در درس خارج فقه و اصول [[سیدمحمد محقق داماد|آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد]] نیز شرکت کرد و آن دو درس را تقریر نمود.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۱۵۷.</ref> او در کنار تحصیل درس خارج فقه و اصول، از شاگردان خاص و برجسته علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در فلسفه (اسفار) بود و در جلسات درس خصوصی ایشان که با حضور افراد معدودی چون حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] و... در خانه‌های افراد تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. نتیجه این جلسات، کتاب پربار اصول فلسفه و روش رئالیسم بود که بعدها توسط مرتضی مطهری انتشار یافت.<ref>خبرگان ملت، دفتر اول، ص۱۶۷-۱۶۸؛ «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی»، ص۱۹-۲۰.</ref>
 
== فعالیت مبارزاتی ==
سیدعباس ابوترابی‌فرد در اول شهریور ۱۳۴۲ش در سخنانی در مسجد جامع قزوین، از مردم خواست فریب تبلیغات دروغین دستگاه پهلوی را نخورند. او در آن سخنرانی، [[حکومت پهلوی]] را با دستگاه اموی مقایسه کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب ۵۱، ص۹.</ref> به همین سبب به [[ساواک]] احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و سپس تعهد داد علیه «مصالح مملکتی» اظهاراتی نکند.<ref> یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب، ص۱۰-۱۲.</ref> او در اول بهمن آن سال نیز در سخنانی در مسجد سلطانی قزوین، ضمن برشمردن ویژگی‌های یک پادشاه، غیرمستقیم از [[محمدرضاشاه]] انتقاد کرد و پس از آن دوباره به شهربانی احضار شد و تعهد کتبی از او اخذ گردید.<ref> یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب، ص۱۴.</ref> در ۱۹ دی ۱۳۴۵ش از [[امام‌خمینی]] اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد. امام‌خمینی ذیل معرف او نوشتند «معروف هستند».<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۹.</ref> همین سند نشان از شناخت امام‌خمینی از او دارد. او در خرداد ۱۳۴۹ش پس از رحلت [[سیدمحسن حکیم|آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، همراه با جمعی از مدرسان [[حوزه علمیه قم]] در نامه‌ای به امام‌خمینی، رحلت آن مرجع را تسلیت گفتند.<ref>روحانی، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، ۵۷۶-۵۷۷؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۶۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۲.</ref> او از همان سال در قزوین مقیم شد.<ref>قبادی، پاسیاد پسر خاک، ص۲۹.</ref> به فعالیت‌های مذهبی پرداخت و در مواردی، در رفع گرفتاری‌های برخی از فعالان مذهبی می‌کوشید. ازجمله در مهر ۱۳۵۱ش همراه با جمعی از روحانیان قزوین در نامه‌ای به ریاست ساواک قزوین، خواستار آزادی دو تن از افراد مذهبی شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۶۰.</ref>
 
بر اساس گزارش [[ساواک]]، او در همان سال در تأسیس صندوق قرض‌الحسنه ولیعصر در قزوین نقش داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۶۳.</ref> از سال ۱۳۵۳ش مقرر شد تدریس دروس عالی حوزوی را در قزوین و در حوزه‌ای نوبنیاد آغاز کند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۷۸.</ref> در همان سال سرپرستی هیئت جان‌نثاران حسینی را بر عهده داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۸۲.</ref> هم‌زمان در هیئت علمیه قزوین عضویت داشت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۸۶.</ref> او در سال ۱۳۵۴ش و پس از تأسیس [[حزب رستاخیز]] و واکنش [[مراجع تقلید]] ازجمله اعلامیه امام‌خمینی علیه آن، خواستار واکنش به تأسیس حزب مذکور شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۶۰، ص۷۰.</ref> ساواک قزوین در سال ۱۳۵۴ش از او به‌عنوان یکی از روحانیان طراز اول آن شهر نام برد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۹۴.</ref> او پس از سرکوبی [[تظاهرات ۱۹ دی قم|تظاهرات مردم قم ۱۹ دی ۱۳۵۶]]، در اعتراض به آن از اقامه [[نماز جماعت]] خودداری کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۱۶.</ref> سپس همراه با روحانیان قزوینی در نامه‌ای به مراجع تقلید، آن واقعه را تسلیت گفتند و اقدام [[حکومت پهلوی]] را تقبیح نمودند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۱۸-۱۱۹.</ref> در چهلم واقعه تبریز۲۹ بهمن ۱۳۵۶ مجلس یادبودی را در مسجد شاه قزوین برگزار کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۲۷؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۸، ص۴۴۷.</ref> این اقدامات باعث شد کمیسیون امنیت اجتماعی، تبعید او را از قزوین در دستور کار قرار دهد، ولی در نهایت از این تصمیم منصرف شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۴۷.</ref> او علی‌رغم تهدیدهای ساواک، به سخنرانی‌های انتقادی در قزوین ادامه می‌داد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref> از امام‌خمینی تجلیل می‌کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۸۲؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ۱۰، ص۹۶.</ref> نقش او در تظاهرات مردم قزوین در ۲ مرداد ۱۳۵۷، ساواک را به این جمع‌بندی رساند که «هر چه زودتر در این مورد تصمیمات قاطع و جدی اتخاذ و نتیجه را اعلام دارند».<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> پیرو آن گزارش، او در ۲۳ مرداد دستگیر و به کمیته مشترک ضدخرابکاری اعزام شد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۰۳.</ref> دستگیری او واکنش مردم قزوین را برانگیخت و آنان مغازه‌ها و دکاکین را بستند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۰۵.</ref>تحصنی در آن شهر شکل گرفت.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۰۷.</ref> علما و اصناف قزوین نیز با صدور اعلامیه‌ای از دستگیری او و جمعی دیگر انتقاد کردند.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۳۷-۲۴۰.</ref> این اعتراض‌ها باعث شد در ۲۶ شهریور به شرط عدم خروج از حوزه قضایی تهران، آزاد شود.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۶۳.</ref>
 
سیدعباس ابوترابی‌فرد در سال ۱۳۵۸ش در اولین دوره انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]] با رأی مردم قزوین به نمایندگی برگزیده شد.<ref>معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانون‌گذاری، ص۱۹.</ref> پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی به تدریس دروس حوزوی در قزوین ادامه داد.
 
او در سال ۱۳۷۷ش، با حکم [[سیدعلی خامنه‌ای]]، مقام معظم رهبری، امامت جماعت مسجد امام حسین(ع) تهران را بر عهده گرفت.
 
== تألیفات ==
تألیفات علمی سیدعباس ابوترابی‌فرد عبارت است از:
* زبده‌المقال فی خمس النبی و الال (تقریرات درس خمس آیت‌الله بروجردی).
* تقریرات درس فقه (بحث طهارت) آیت‌الله بروجردی.
* تقریرات درس فقه آیت‌الله حجت.
* جهاد نفس.
* حقیقت در سیمای حق.
* یک دوره فقه (در ۱۰ جلد).
* مباحث توحید.
* یک دوره اصول (مباحث الفاظ و عقلیه).
 
== درگذشت ==
سیدعباس ابوترابی‌فرد در ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ش در حالی که همراه فرزندش [[سیدعلی‌اکبر ابوترابی]] در مسیر زیارت [[امام‌رضا(ع)|امام علی بن موسی‌الرضا(ع)]] بود براثر سانحه تصادف رانندگی درگذشت و پیکرش به [[مشهد]] انتقال یافت و در صحن عتیق [[حرم امام رضا]] به خاک سپرده شد.<ref>بروجردی، زبده‌المقال فی خمس النبی والآل(عص۱۳-۱۴؛ ««درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»»، ص۱۰۹-۱۱۰؛ زنگنه قاسم‌آبادی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۵۱.</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
==منابع==
{{منابع}}
* «درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی» (۱۳۷۹)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۶۲، خرداد ـ تیر
* «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» (۱۳۸۹)، تهیه و تدوین: علی اوجبی، فصلنامه میثاق، شماره ۱۷، زمستان
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
* بروجردی، حسین (۱۴۲۹ق)، زبده‌المقال فی خمس النبی والآل(ع) (تقریرات درس خمس آیت‌الله بروجردی)، مقرر: سیدعباس قزوینی، محقق: عبدالسلام کاظم جعفری، قم، پیام آزادگان
* خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر اول، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری
* روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی
* زنگنه قاسم‌آبادی، ابراهیم (۱۳۸۲)، مشاهیر مدفون در حرم رضوی: جلد اول: عالمان دینی، به همکاری ویرایش علمی غلامرضا جلالی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی
* سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۵)، به کوشش: مجتبی فراهانی، با مقدمه: عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
* سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۵، ۸ و ۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
* شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۶، تهران، اسلامیه
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
* قبادی، محمد (۱۳۸۸)، پاسیاد پسر خاک: زندگی و زمانه حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی، تهران، سوره مهر
* معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانون‌گذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی
* یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۱: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
* یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۶۰: آیت‌الله سیدهادی باریک‌بین (۱۳۹۵)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
{{پایان}}
 
[[رده:مقاله‌های ارزیابی‌شده/پروژه شاگردان]]
[[رده:شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی]]
[[رده:شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی]]
[[رده:شاگردان درس اخلاق امام‌خمینی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۵۳

سیدعباس ابوترابی‌فرد
سیدعباس ابوترابی‌فرد.jpg
اطلاعات فردی
نام کاملسیدعباس ابوترابی‌فرد
تاریخ تولد۱۲۹۵ش
زادگاهقزوین
تاریخ وفات۱۲ خرداد ۱۳۷۹ش
محل دفنحرم امام رضا(ع)
شهر وفاتدر مسیر زیارت امام رضا
خویشاوندان
سرشناس
سیدعلی‌اکبر ابوترابی (فرزند)
اطلاعات علمی
استادانامام‌خمینی، سیدمحمدحجت کوه‌کمری، سیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق‌داماد و...
محل تحصیلقزوین و قم
تألیفاتتقریرات دروس آیت‌الله بروجردی و حجت
سایرتدریس دروس حوزوی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه علیه حکومت پهلوی و حمایت از نهضت امام‌خمینی
اجتماعینماینده مجلس شورای اسلامی و امام جماعت مسجد امام‌حسین(ع)


سیدعباس ابوترابی‌فرد، از شاگردان درس فلسفه و خارج اصول امام‌خمینی.

خاندان

سیدعباس ابوترابی در سال ۱۲۹۵ش در خانواده‌ای با پیشینه درخشان علمی و سیادتی زاده شد. پدرش سیدابوتراب قزوینی، از روحانیان برجسته قزوین و از شاگردان آیات شیخ محمدحسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی بود که به دستور آیت‌الله اصفهانی، در قزوین مقیم شد و به فعالیت‌های دینی مشغول گردید.[۱] او مراودات دوستانه‌ای با امام‌خمینی داشت.[۲] و در نخستین سفر امام‌خمینی به حج، از همسفران ایشان و واسطه نامه ایشان به یکی از علمای قزوین بود.[۳]

تحصیل

سیدعباس ابوترابی‌فرد دوره ابتدایی را در مدرسه دیانت قزوین طی کرد. آنگاه به درخواست پدرش، در کارخانه صابون‌پزی در قزوین مشغول به کار شد. او پس از شش ماه، به درخواست یکی از دوستانش به مدرسه التفاتیه قزوین رفت و به فراگیری دروس حوزوی به‌صورت شبانه پرداخت. سپس کار در کارخانه مذکور را رها کرد و همه همت خویش را صرف فراگیری علوم حوزوی نمود. او دروس مقدمات و سطح را نزد شیخ محمود رئیسی، شیخ یحیی مفیدی و پدرش در همان‌جا خواند.[۴] آنگاه تصمیم گرفت راهی قم شود. این تصمیم با مخالفت پدرش مواجه شد، ولی در نهایت با وساطت یکی از بزرگان شهر[۵] رضایت پدرش را به دست آورد.[۶] در سال ۱۳۱۳ش (۱۳۵۳ق) راهی قم شد.[۷] در حوزه علمیه آن شهر در درس سیدمحمدباقر علوی، عموی پدرش، شرکت کرد و در آن مقطع علوی تنها استاد او بود.[۸] سیدعباس ابوترابی سپس به دامادی او هم درآمد.[۹]

ابوترابی‌فرد آنگاه در درس فلسفه و حکمت امام‌خمینی شرکت کرد و پس از تعطیلی درس فلسفه امام‌خمینی، از درس فلسفه علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بهره برد.[۱۰] بنابراین می‌توان گفت که پیش از سال ۱۳۲۸ش در درس فلسفه امام‌خمینی شرکت می‌کرده است. هم‌زمان در درس اخلاق امام‌خمینی نیز شرکت می‌کرد.[۱۱] او در مقطع درس خارج فقه و اصول از درس‌های آیت‌الله سیدمحمدحجت کوه‌کمری استفاده کرد و درس فقه ایشان (مکاسب از بیع تا خیارات و صلاه) را در ۲۰ جلد به نگارش درآورد. با ورود آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس‌های فقه و اصول ایشان نیز حضور یافت و درس‌های ایشان را با عنوان زبده المقال فی خمس الرسول و آل (تقریرات بحث خمس آیت‌الله بروجردی) در حیات ایشان منتشر کرد. او از نخستین شاگردان درس خارج اصول امام‌خمینی بود؛ وی همراه با حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، شیخ عباس ایزدی نجف‌آبادی و اسدالله نوراللهی در درس خارج اصول (خارج مباحث جلد دوم کفایه‌الاصول) امام‌خمینی که در یکی از حجره‌های مدرسه فیضیه، نزدیک حجره مرتضی مطهری تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد.[۱۲]بنابراین می‌توان گفت که از ۱۳۲۴ش که درس خارج کفایه امام‌خمینی شروع شد، در آن درس حضور یافته بود. درباره سال‌های حضور او در درس خارج اصول امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی با استناد به گزارش شریف‌رازی، می‌توان گفت که حضور در آن درس مدت‌ها استمرار داشته است. او پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی و تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدمحمد محقق داماد نیز شرکت کرد و آن دو درس را تقریر نمود.[۱۳] او در کنار تحصیل درس خارج فقه و اصول، از شاگردان خاص و برجسته علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در فلسفه (اسفار) بود و در جلسات درس خصوصی ایشان که با حضور افراد معدودی چون حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری، سیدمحمد حسینی بهشتی و... در خانه‌های افراد تشکیل می‌شد، شرکت می‌کرد. نتیجه این جلسات، کتاب پربار اصول فلسفه و روش رئالیسم بود که بعدها توسط مرتضی مطهری انتشار یافت.[۱۴]

فعالیت مبارزاتی

سیدعباس ابوترابی‌فرد در اول شهریور ۱۳۴۲ش در سخنانی در مسجد جامع قزوین، از مردم خواست فریب تبلیغات دروغین دستگاه پهلوی را نخورند. او در آن سخنرانی، حکومت پهلوی را با دستگاه اموی مقایسه کرد.[۱۵] به همین سبب به ساواک احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت و سپس تعهد داد علیه «مصالح مملکتی» اظهاراتی نکند.[۱۶] او در اول بهمن آن سال نیز در سخنانی در مسجد سلطانی قزوین، ضمن برشمردن ویژگی‌های یک پادشاه، غیرمستقیم از محمدرضاشاه انتقاد کرد و پس از آن دوباره به شهربانی احضار شد و تعهد کتبی از او اخذ گردید.[۱۷] در ۱۹ دی ۱۳۴۵ش از امام‌خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد. امام‌خمینی ذیل معرف او نوشتند «معروف هستند».[۱۸] همین سند نشان از شناخت امام‌خمینی از او دارد. او در خرداد ۱۳۴۹ش پس از رحلت آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در نامه‌ای به امام‌خمینی، رحلت آن مرجع را تسلیت گفتند.[۱۹] او از همان سال در قزوین مقیم شد.[۲۰] به فعالیت‌های مذهبی پرداخت و در مواردی، در رفع گرفتاری‌های برخی از فعالان مذهبی می‌کوشید. ازجمله در مهر ۱۳۵۱ش همراه با جمعی از روحانیان قزوین در نامه‌ای به ریاست ساواک قزوین، خواستار آزادی دو تن از افراد مذهبی شد.[۲۱]

بر اساس گزارش ساواک، او در همان سال در تأسیس صندوق قرض‌الحسنه ولیعصر در قزوین نقش داشت.[۲۲] از سال ۱۳۵۳ش مقرر شد تدریس دروس عالی حوزوی را در قزوین و در حوزه‌ای نوبنیاد آغاز کند.[۲۳] در همان سال سرپرستی هیئت جان‌نثاران حسینی را بر عهده داشت.[۲۴] هم‌زمان در هیئت علمیه قزوین عضویت داشت.[۲۵] او در سال ۱۳۵۴ش و پس از تأسیس حزب رستاخیز و واکنش مراجع تقلید ازجمله اعلامیه امام‌خمینی علیه آن، خواستار واکنش به تأسیس حزب مذکور شد.[۲۶] ساواک قزوین در سال ۱۳۵۴ش از او به‌عنوان یکی از روحانیان طراز اول آن شهر نام برد.[۲۷] او پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم ۱۹ دی ۱۳۵۶، در اعتراض به آن از اقامه نماز جماعت خودداری کرد.[۲۸] سپس همراه با روحانیان قزوینی در نامه‌ای به مراجع تقلید، آن واقعه را تسلیت گفتند و اقدام حکومت پهلوی را تقبیح نمودند.[۲۹] در چهلم واقعه تبریز۲۹ بهمن ۱۳۵۶ مجلس یادبودی را در مسجد شاه قزوین برگزار کردند.[۳۰] این اقدامات باعث شد کمیسیون امنیت اجتماعی، تبعید او را از قزوین در دستور کار قرار دهد، ولی در نهایت از این تصمیم منصرف شد.[۳۱] او علی‌رغم تهدیدهای ساواک، به سخنرانی‌های انتقادی در قزوین ادامه می‌داد.[۳۲] از امام‌خمینی تجلیل می‌کرد.[۳۳] نقش او در تظاهرات مردم قزوین در ۲ مرداد ۱۳۵۷، ساواک را به این جمع‌بندی رساند که «هر چه زودتر در این مورد تصمیمات قاطع و جدی اتخاذ و نتیجه را اعلام دارند».[۳۴] پیرو آن گزارش، او در ۲۳ مرداد دستگیر و به کمیته مشترک ضدخرابکاری اعزام شد.[۳۵] دستگیری او واکنش مردم قزوین را برانگیخت و آنان مغازه‌ها و دکاکین را بستند.[۳۶]تحصنی در آن شهر شکل گرفت.[۳۷] علما و اصناف قزوین نیز با صدور اعلامیه‌ای از دستگیری او و جمعی دیگر انتقاد کردند.[۳۸] این اعتراض‌ها باعث شد در ۲۶ شهریور به شرط عدم خروج از حوزه قضایی تهران، آزاد شود.[۳۹]

سیدعباس ابوترابی‌فرد در سال ۱۳۵۸ش در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم قزوین به نمایندگی برگزیده شد.[۴۰] پس از پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی به تدریس دروس حوزوی در قزوین ادامه داد.

او در سال ۱۳۷۷ش، با حکم سیدعلی خامنه‌ای، مقام معظم رهبری، امامت جماعت مسجد امام حسین(ع) تهران را بر عهده گرفت.

تألیفات

تألیفات علمی سیدعباس ابوترابی‌فرد عبارت است از:

  • زبده‌المقال فی خمس النبی و الال (تقریرات درس خمس آیت‌الله بروجردی).
  • تقریرات درس فقه (بحث طهارت) آیت‌الله بروجردی.
  • تقریرات درس فقه آیت‌الله حجت.
  • جهاد نفس.
  • حقیقت در سیمای حق.
  • یک دوره فقه (در ۱۰ جلد).
  • مباحث توحید.
  • یک دوره اصول (مباحث الفاظ و عقلیه).

درگذشت

سیدعباس ابوترابی‌فرد در ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ش در حالی که همراه فرزندش سیدعلی‌اکبر ابوترابی در مسیر زیارت امام علی بن موسی‌الرضا(ع) بود براثر سانحه تصادف رانندگی درگذشت و پیکرش به مشهد انتقال یافت و در صحن عتیق حرم امام رضا به خاک سپرده شد.[۴۱]

پانویس

  1. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۱۵۷-۱۵۸.
  2. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، هشت.
  3. صحیفه امام، ج۱، ص۱.
  4. «درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»، ص۱۰۹؛ زنگنه قاسم‌آبادی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۵۱.
  5. حاج محمدصادق یزدی پدر دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت،
  6. فرهنگ ناموران؛ قبادی، پاسیاد پسر خاک، ص۲۵-۲۶.
  7. «درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»، ص۱۰۹؛ زنگنه قاسم‌آبادی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۵۱.
  8. بروجردی، زبده‌المقال فی خمس النبی والآل(ع)، ص۱۳.
  9. «درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»، ص۱۰۹؛ شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۱۵۸.
  10. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ده.
  11. قبادی، پاسیاد پسر خاک، ص۲۸.
  12. سلسله موی دوست، ص۱۹-۲۰.
  13. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۱۵۷.
  14. خبرگان ملت، دفتر اول، ص۱۶۷-۱۶۸؛ «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی»، ص۱۹-۲۰.
  15. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب ۵۱، ص۹.
  16. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب، ص۱۰-۱۲.
  17. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتب، ص۱۴.
  18. صحیفه امام، ج۱، ص۴۵۹.
  19. روحانی، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، ۵۷۶-۵۷۷؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۶۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۲۲.
  20. قبادی، پاسیاد پسر خاک، ص۲۹.
  21. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۶۰.
  22. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۶۳.
  23. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۷۸.
  24. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۸۲.
  25. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۸۶.
  26. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۶۰، ص۷۰.
  27. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۹۴.
  28. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۱۶.
  29. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۱۸-۱۱۹.
  30. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۲۷؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۸، ص۴۴۷.
  31. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۴۷.
  32. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۵۶-۱۵۷.
  33. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۸۲؛ سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ۱۰، ص۹۶.
  34. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۱، ص۱۸۸-۱۸۹.
  35. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۰۳.
  36. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۰۵.
  37. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۰۷.
  38. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۳۷-۲۴۰.
  39. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۶۳.
  40. معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانون‌گذاری، ص۱۹.
  41. بروجردی، زبده‌المقال فی خمس النبی والآل(ع)، ص۱۳-۱۴؛ ««درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی»»، ص۱۰۹-۱۱۰؛ زنگنه قاسم‌آبادی، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۵۱.

منابع

  • «درگذشتگان: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی» (۱۳۷۹)، دوماهنامه آینه پژوهش، شماره ۶۲، خرداد ـ تیر
  • «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» (۱۳۸۹)، تهیه و تدوین: علی اوجبی، فصلنامه میثاق، شماره ۱۷، زمستان
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
  • بروجردی، حسین (۱۴۲۹ق)، زبده‌المقال فی خمس النبی والآل(ع) (تقریرات درس خمس آیت‌الله بروجردی)، مقرر: سیدعباس قزوینی، محقق: عبدالسلام کاظم جعفری، قم، پیام آزادگان
  • خبرگان ملت: شرح‌حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری (۱۳۷۹)، دفتر اول، قم، دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری
  • روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امام‌خمینی در ایران، ج۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی
  • زنگنه قاسم‌آبادی، ابراهیم (۱۳۸۲)، مشاهیر مدفون در حرم رضوی: جلد اول: عالمان دینی، به همکاری ویرایش علمی غلامرضا جلالی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی
  • سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام‌خمینی به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۵)، به کوشش: مجتبی فراهانی، با مقدمه: عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۵، ۸ و ۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۶، تهران، اسلامیه
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
  • قبادی، محمد (۱۳۸۸)، پاسیاد پسر خاک: زندگی و زمانه حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی، تهران، سوره مهر
  • معرفی نمایندگان مجلس شورای اسلامی از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا پایان دوره پنجم قانون‌گذاری (۱۳۷۸)، تهران، اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۱: آیت‌الله سیدعباس ابوترابی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۶۰: آیت‌الله سیدهادی باریک‌بین (۱۳۹۵)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.