سیدعبدالمجید ایروانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| تاریخ تولد =۱۳۱۳ش | | تاریخ تولد =۱۳۱۳ش | ||
| زادگاه =تبریز | | زادگاه =تبریز | ||
| تاریخ وفات = | | تاریخ وفات =۶ شهریور ۱۳۷۱ش | ||
| شهر وفات = | | شهر وفات =تهران | ||
| تاریخ شهادت = | | تاریخ شهادت = | ||
| محل شهادت = | | محل شهادت = | ||
| محل دفن = | | محل دفن =بهشت زهرا | ||
| خویشاوندان سرشناس = | | خویشاوندان سرشناس = | ||
| استادان = | | استادان = [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[محمدعلی اراکی]]، [[امامخمینی]] و... | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| محل تحصیل = | | محل تحصیل =تبریز، قم و نجف | ||
| اجازه روایت از = | | اجازه روایت از = | ||
| اجازه اجتهاد از = | | اجازه اجتهاد از = | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| تالیفات = | | تالیفات = | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| سیاسی = | | سیاسی =سرپرستی کمیته انقلاب منطقه ۱۲ تهران، عضو شورای مرکزی [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، قائممقام [[دبیرخانه ائمه جمعه]]، نماینده امامخمینی در [[بنیاد مستضعفان]] و... | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''سیدعبدالمجید ایروانی'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | '''سیدعبدالمجید ایروانی'''، روحانی مبارز و از شاگردان [[تدریس امامخمینی|درس خارج]] فقه و اصول امامخمینی. | ||
== تحصیل در تبریز و قم == | == تحصیل در تبریز و قم == | ||
سیدعبدالمجید ایروانی در سال ۱۳۱۳ش در تبریز دیده به جهان گشود. پدرش سیدحجت ایروانی از شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و از روحانیان برجسته تبریز و پدربزرگش سیدعلی ایروانی از روحانیان برجسته ایروان (پایتخت جمهوری ارمنستان فعلی) بود. | سیدعبدالمجید ایروانی در سال ۱۳۱۳ش در تبریز دیده به جهان گشود. پدرش سیدحجت ایروانی از شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و از روحانیان برجسته تبریز و پدربزرگش سیدعلی ایروانی از روحانیان برجسته ایروان (پایتخت جمهوری ارمنستان فعلی) بود. | ||
سیدعبدالمجید مقدمات دروس حوزوی را در تبریز و نزد عالمان آن خطه خواند.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۷.</ref> در ۱۳۲۲ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی به قم رفت و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] به تحصیل پرداخت.<ref>حشمتالواعظین قمی، بلغ الامانی فی حیاه الفقیه الکبیر و الاصولی الشهیر الایروانی و المشاهیر من تلامذه، ص۳۵۰.</ref> پس از طی دوره سطح، در درس خارج آیات [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]] و [[محمدعلی اراکی|شیخ محمدعلی اراکی]] شرکت کرد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۷.</ref> و از سال ۱۳۳۶ش در درس خارج فقه و | سیدعبدالمجید مقدمات دروس حوزوی را در تبریز و نزد عالمان آن خطه خواند.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۷.</ref> در ۱۳۲۲ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی به قم رفت و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] به تحصیل پرداخت.<ref>حشمتالواعظین قمی، بلغ الامانی فی حیاه الفقیه الکبیر و الاصولی الشهیر الایروانی و المشاهیر من تلامذه، ص۳۵۰.</ref> پس از طی دوره سطح، در درس خارج آیات [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]] و [[محمدعلی اراکی|شیخ محمدعلی اراکی]] شرکت کرد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۷.</ref> و از سال ۱۳۳۶ش در [[درس خارج فقه امامخمینی|درس خارج فقه]] و [[درس اصول امامخمینی|اصول امامخمینی]] که در [[مسجد سلماسی]] برگزار میشد حضور یافت.<ref>پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۷۲؛ سرگذشتهای ویژه...، ج۵، ص۲۳؛ سلسله موی دوست،ص۳۷.</ref> او درباره نظم امامخمینی در درس میگوید: <blockquote>«وقتی در مسجد سلماسی پای درس امام حاضر میشدیم کمتر اتفاق میافتاد که مقداری زودتر به درس برویم که هنوز امام تشریف نیاورده باشند. غالباً من و اکثر طلاب که به مسجد میرفتیم میدیدیم که امام قبل از همه تشریف آوردهاند و روی منبر و یا سجاده نشستهاند و آماده گفتن درس هستند... همه ما میدانستیم حضرت امام از اینکه بعضی شاگردان بعد از شروع درس میآمدند، خیلی بدشان میآید، چراکه خودشان آدم منظمی بودند و میفهمیدند که این طلبه نامنظم است که سر وقت در درس حاضر نمیشود».<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۸-۲۷۹؛ سلسله موی دوست، ص۳۷-۳۸.</ref></blockquote>به باور او، سبک درس امامخمینی بهگونهای بود که شاگردان را به بحث و مطالعه و گفتگو وادار میکرد. وی فضای درس ایشان در [[مسجد اعظم قم]] را چنین ترسیم میکند: <blockquote>«... در مسجد اعظم قم در درس ایشان واقعاً محشر و معرکهای بود از سؤال و جواب و اشکال. آن هم اشکال فضلای معظم قم که خودشان هر کدام استاد یک حلقه بزرگ درسی بودند که در پای درس ایشان اشکال میگفتند».<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref></blockquote> | ||
به باور او، سبک درس امامخمینی بهگونهای بود که شاگردان را به بحث و مطالعه و گفتگو وادار میکرد. وی فضای درس ایشان در [[مسجد اعظم قم]] را چنین ترسیم میکند: «... در مسجد اعظم قم در درس ایشان واقعاً محشر و معرکهای بود از سؤال و جواب و اشکال. آن هم اشکال فضلای معظم قم که خودشان هر کدام استاد یک حلقه بزرگ درسی بودند که در پای درس ایشان اشکال میگفتند».<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> | |||
== فعالیتهای مبارزاتی == | == فعالیتهای مبارزاتی == | ||
عبدالمجید ایروانی از روحانیانی بود که با آغاز نهضت امامخمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی و حمایت از امامخمینی پرداخت. او در سالهای آغازین نهضت امامخمینی در تبریز در ترویج مرجعیت امامخمینی میکوشید.<ref>خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، ج۱، ص۵۳.</ref> در سال ۱۳۴۲ ش در سخنرانی امامخمینی در مدرسه فیضیه (۱۳ خرداد آن سال) شرکت داشت و در آن روز همراه با برخی از شاگردان خاص امامخمینی، پشت سر ایشان ایستاده بود و سپس در انتقال ایشان از طریق صحن حرم به بیرون از مدرسه نقش داشت.<ref>پابهپای | عبدالمجید ایروانی از روحانیانی بود که با آغاز نهضت امامخمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی و حمایت از امامخمینی پرداخت. او در سالهای آغازین نهضت امامخمینی در تبریز در ترویج مرجعیت امامخمینی میکوشید.<ref>خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، ج۱، ص۵۳.</ref> در سال ۱۳۴۲ ش در سخنرانی امامخمینی در مدرسه فیضیه (۱۳ خرداد آن سال) شرکت داشت و در آن روز همراه با برخی از شاگردان خاص امامخمینی، پشت سر ایشان ایستاده بود و سپس در انتقال ایشان از طریق صحن حرم به بیرون از مدرسه نقش داشت.<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۳.</ref> پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به خارج از کشور]]، همراه با جمعی از روحانیان برجسته حوزه علمیه قم در جلسهای بهمنظور رایزنی درباره نحوه اعتراض به تبعید امامخمینی شرکت داشت که نتیجه آن جلسه به تحصن روحانیان در بیوت مراجع عظام تقلید منجر شد؛ تحصنی که در نهایت با تهدید [[ساواک]] و وساطت مراجع پایان یافت.<ref>خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴.</ref> | ||
وی مدتی هم در سالهای حضور امامخمینی در نجف اشرف، در درس خارج فقه امامخمینی در نجف اشرف که در [[مسجد شیخ انصاری]] تشکیل میشد، شرکت کرد.<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۶.</ref> ایروانی درباره تدریس امامخمینی در نجف و شیوه ایشان در آنجا میگوید: <blockquote>«گوش نکردن به اشکال در حوزه علمیه نجف متداول شده بود و شاگرد میبایست در پای درس استاد اشکال نگیرد و حرفی نزند. آن هم به این دلیل بود که وقت دیگران و کسانی که در جلسه حضور داشتند تلف نشود و زمان درس کوتاه نشود. ولی امام در جلسه درسشان در نجف این سد را درهم شکستند. شاگردان ایشان در پای درس اشکال میگرفتند و ایشان مانند شیوه تدریسشان جواب میدادند. به این معنا هم مقید بودند و هر اشکالی هم میشد، گوش میدادند و سپس جواب را میفرمودند؛ ولو اینکه آن اشکال، اشکال خیلی واردی نباشد. ایشان معتقد بودند که گاهی اشکالهایی که در درس گفته میشود که بقیه شاگردان به آنها توجه ندارند، وقتی کسی اشکالی را میگفت، تازه ذهنها دنبال آن میرود که این اشکال در این مطلب هست و در نتیجه از جواب استاد برداشت بهتری میکنند... به همین دلیل امامخمینی خیلی مقید بودند که اشکالهای وارد درس گفته شود».<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۶.</ref> </blockquote>او درباره رویکرد امامخمینی در تشویق طلاب به درس میگوید: <blockquote>«امام در تشویق اهل علم و محصلان به فراگرفتن علوم فقه و اصول و دستیابی به درکی عالی، شیوههای مختلفی را انتخاب میکردند. گاهی اگر کسی به بطالت و سستی ایام خود را میگذرانید، با وجود آنکه وجوه شرعی باید مصرف طلبهها و محصلان بشود، آمادگی نداشتند که از سهم مبارک امام ـ علیهالسلام ـ به او کمک کنند».<ref>سلسله موی دوست، ص۳۸-۴۰.</ref></blockquote>عبدالمجید ایروانی در ۲۱ شعبان ۱۳۸۸ ق/آبان ۱۳۴۷ موفق به اخذ اجازه تصدی در امور حسبیه از امامخمینی شد. امامخمینی در معرف او تاکید بودند «ایشان را میشناسم» و همین عبارت نشان شناخت امامخمینی از ایروانی حکایت دارد.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۸۴.</ref> او پس از بازگشت به کشور، به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و در ۱۳۵۰ به تهران رفت و در مسجد ابوالفضل معروف به مسجد سمنانیها در خیابان رباطکریم به اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین پرداخت<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۸.</ref> و سپس «مهدیه» تهران را احیا کرد.<ref>«درگذشت آیتالله سیدعبدالمجید ایروانی»، ص۱۱۵.</ref> ساواک در گزارشی در آبان ۱۳۵۴ اعلام کرد که وی فعالیتهای زیادی به نفع امامخمینی انجام میدهد و مقلدان دیگر مراجع را هم به امامخمینی ارجاع میدهد.<ref>مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۹۰.</ref> وی براثر تداوم این فعالیتها، در ۱۳۵۵ ممنوعالخروج شد.<ref>سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۷، ص۳۹۰.</ref> | وی مدتی هم در سالهای حضور امامخمینی در نجف اشرف، در درس خارج فقه امامخمینی در نجف اشرف که در [[مسجد شیخ انصاری]] تشکیل میشد، شرکت کرد.<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۶.</ref> ایروانی درباره تدریس امامخمینی در نجف و شیوه ایشان در آنجا میگوید: <blockquote>«گوش نکردن به اشکال در حوزه علمیه نجف متداول شده بود و شاگرد میبایست در پای درس استاد اشکال نگیرد و حرفی نزند. آن هم به این دلیل بود که وقت دیگران و کسانی که در جلسه حضور داشتند تلف نشود و زمان درس کوتاه نشود. ولی امام در جلسه درسشان در نجف این سد را درهم شکستند. شاگردان ایشان در پای درس اشکال میگرفتند و ایشان مانند شیوه تدریسشان جواب میدادند. به این معنا هم مقید بودند و هر اشکالی هم میشد، گوش میدادند و سپس جواب را میفرمودند؛ ولو اینکه آن اشکال، اشکال خیلی واردی نباشد. ایشان معتقد بودند که گاهی اشکالهایی که در درس گفته میشود که بقیه شاگردان به آنها توجه ندارند، وقتی کسی اشکالی را میگفت، تازه ذهنها دنبال آن میرود که این اشکال در این مطلب هست و در نتیجه از جواب استاد برداشت بهتری میکنند... به همین دلیل امامخمینی خیلی مقید بودند که اشکالهای وارد درس گفته شود».<ref>پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۶.</ref> </blockquote>او درباره رویکرد امامخمینی در تشویق طلاب به درس میگوید: <blockquote>«امام در تشویق اهل علم و محصلان به فراگرفتن علوم فقه و اصول و دستیابی به درکی عالی، شیوههای مختلفی را انتخاب میکردند. گاهی اگر کسی به بطالت و سستی ایام خود را میگذرانید، با وجود آنکه وجوه شرعی باید مصرف طلبهها و محصلان بشود، آمادگی نداشتند که از سهم مبارک امام ـ علیهالسلام ـ به او کمک کنند».<ref>سلسله موی دوست، ص۳۸-۴۰.</ref></blockquote>عبدالمجید ایروانی در ۲۱ شعبان ۱۳۸۸ ق/آبان ۱۳۴۷ موفق به اخذ اجازه تصدی در امور حسبیه از امامخمینی شد. امامخمینی در معرف او تاکید بودند «ایشان را میشناسم» و همین عبارت نشان شناخت امامخمینی از ایروانی حکایت دارد.<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۴۸۴.</ref> او پس از بازگشت به کشور، به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و در ۱۳۵۰ به تهران رفت و در مسجد ابوالفضل معروف به مسجد سمنانیها در خیابان رباطکریم به اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین پرداخت<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۸.</ref> و سپس «مهدیه» تهران را احیا کرد.<ref>«درگذشت آیتالله سیدعبدالمجید ایروانی»، ص۱۱۵.</ref> ساواک در گزارشی در آبان ۱۳۵۴ اعلام کرد که وی فعالیتهای زیادی به نفع امامخمینی انجام میدهد و مقلدان دیگر مراجع را هم به امامخمینی ارجاع میدهد.<ref>مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۹۰.</ref> وی براثر تداوم این فعالیتها، در ۱۳۵۵ ممنوعالخروج شد.<ref>سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۷، ص۳۹۰.</ref> | ||
او پس از درگذشت [[سیدنورالدین هندی]]، برادر امامخمینی، همراه با جمعی از علمای برجسته تهران اعلام کردند که ۵ مرداد ۱۳۵۵، مجلس ختمی در [[مسجد ارگ تهران]] برگزار خواهند کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۵۵۸.</ref> در چهلمین روز درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]] نیز اعلامیهای مبنی بر برگزاری مجلس ختم در مسجد ابوالفضل تهران منتشر کرد و در آن از [[امامخمینی]] نام برد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۱۶۹.</ref> ساواک در گزارشی در این باره، او را یکی از طرفداران امامخمینی نامید.<ref>شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص۵۱۴؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۱۵.</ref> بر اساس گزارشی که ساواک در مرداد ۱۳۵۷ از روحانیون طرفدار امامخمینی در تهران تهیه کرد، وی را از روحانیان افراطی تهران نامید که در تحریک مردم به تظاهرات نقش دارد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، | او پس از درگذشت [[سیدنورالدین هندی]]، برادر امامخمینی، همراه با جمعی از علمای برجسته تهران اعلام کردند که ۵ مرداد ۱۳۵۵، مجلس ختمی در [[مسجد ارگ تهران]] برگزار خواهند کرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۵۵۸.</ref> در چهلمین روز درگذشت [[سیدمصطفی خمینی]] نیز اعلامیهای مبنی بر برگزاری مجلس ختم در مسجد ابوالفضل تهران منتشر کرد و در آن از [[امامخمینی]] نام برد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۱۶۹.</ref> ساواک در گزارشی در این باره، او را یکی از طرفداران امامخمینی نامید.<ref>شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص۵۱۴؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۱۵.</ref> بر اساس گزارشی که ساواک در مرداد ۱۳۵۷ از روحانیون طرفدار امامخمینی در تهران تهیه کرد، وی را از روحانیان افراطی تهران نامید که در تحریک مردم به تظاهرات نقش دارد.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۹، ص۱۶۰.</ref> او در آن سالها (۱۳۵۶-۱۳۵۷) در صدور اعلامیهها علیه حکومت پهلوی نقش داشت و امضای او در اغلب اعلامیههای روحانیان مبارز تهران به چشم میخورد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۸، ۱۷۲ ـ ۱۷۴، ۱۷۸ ـ ۱۷۳، ۲۳۱ ـ ۲۳۲، ۲۳۶ ـ ۲۳۷، ۲۴۵، ۲۸۱ ـ ۲۸۳، ۲۸۹ ـ ۲۹۰، ۳۰۸ ـ ۳۰۹، ۳۱۲ ـ ۳۱۴، ۳۲۳ ـ ۳۲۵، ۳۶۸ ـ ۳۷۱، ۳۸۵ ـ ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۰ ـ ۳۹۱، ۳۹۶ ـ ۳۹۷، ۴۱۲ ـ ۴۱۱، ۴۱۶ ـ ۴۱۷، ۴۳۰ ـ ۴۲۸، ۴۳۵ ـ ۴۳۷، ۴۵۳ ـ ۴۵۶، ۴۶۷ ـ ۴۷۰، ۴۸۳ ـ ۴۸۷، ۴۹۹ ـ ۵۰۰، ۵۰۹ ـ ۵۱۲، ۵۱۳ ـ ۵۱۷.</ref> وی در آذر ۱۳۵۷ در جلسه روحانیت مبارز تهران درباره برنامهریزی برای تداوم تظاهرات پس از برگزاری باشکوه [[تظاهرات تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ش|تظاهرات تاسوعا و عاشورا]] شرکت داشت.<ref>انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲۰، ص۱۰۴.</ref> همچنین در تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به دولت [[شاپور بختیار]] حضور یافت و با همکاری جمعی از بازاریان، هزینه تحصن را تأمین کرد.<ref>خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، ص۱۱۲.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | == فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | ||
عبدالمجید ایروانی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] و شکلگیری [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیتههای انقلاب اسلامی]]، به سرپرستی کمیته انقلاب منطقه ۱۲ منصوب شد.<ref>حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری، ص۱۷۸.</ref> او در ۶ شهریور ۱۳۶۰ در انتخابات اعضای شورای مرکزی [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، به عضویت آن شورا برگزیده شد.<ref>کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> سپس مسئولیت جامعه روحانیت حوزه جنوب و غرب تهران را بر عهده گرفت.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ص۱۴۸.</ref> ایروانی در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ همراه با [[سیدعلی هاشمی گلپایگانی]]، [[محمدرضا توسلی]]، [[حیدرعلی جلالی خمینی|حیدرعلی جلالی]] و [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]] و با حکم امامخمینی، به نمایندگی امامخمینی در امور حج منصوب شد.<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> مدتی هم قائممقام [[دبیرخانه ائمه جمعه]] و نماینده امامخمینی در [[بنیاد مستضعفان]] بود و سپس مسئولیت امور فرهنگی ستاد رسیدگی به امور آزادگان را بر عهده گرفت.<ref>حشمتالواعظین قمی، بلغ الامانی فی حیاه الفقیه الکبیر و الاصولی الشهیر الایروانی و المشاهیر من تلامذه، ص۳۵۲؛ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> او در سالهای پایان عمرش به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] پرداخت.<ref>«درگذشت آیتالله سیدعبدالمجید ایروانی»، ص۱۱۶.</ref> | عبدالمجید ایروانی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] و شکلگیری [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیتههای انقلاب اسلامی]]، به سرپرستی کمیته انقلاب منطقه ۱۲ منصوب شد.<ref>حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری، ص۱۷۸.</ref> او در ۶ شهریور ۱۳۶۰ در انتخابات اعضای شورای مرکزی [[جامعه روحانیت مبارز تهران]]، به عضویت آن شورا برگزیده شد.<ref>کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> سپس مسئولیت جامعه روحانیت حوزه جنوب و غرب تهران را بر عهده گرفت.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ص۱۴۸.</ref> ایروانی در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ همراه با [[سیدعلی هاشمی گلپایگانی]]، [[محمدرضا توسلی]]، [[حیدرعلی جلالی خمینی|حیدرعلی جلالی]] و [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]] و با حکم امامخمینی، به نمایندگی امامخمینی در امور حج منصوب شد.<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> مدتی هم قائممقام [[دبیرخانه ائمه جمعه]] و نماینده امامخمینی در [[بنیاد مستضعفان]] بود و سپس مسئولیت امور فرهنگی ستاد رسیدگی به امور آزادگان را بر عهده گرفت.<ref>حشمتالواعظین قمی، بلغ الامانی فی حیاه الفقیه الکبیر و الاصولی الشهیر الایروانی و المشاهیر من تلامذه، ص۳۵۲؛ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> او در سالهای پایان عمرش به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] پرداخت.<ref>«درگذشت آیتالله سیدعبدالمجید ایروانی»، ص۱۱۶.</ref> | ||
==درگذشت== | |||
عبدالمجید ایروانی در ۶ شهریور ۱۳۷۱ پس از یک دوره بیماری طولانی در تهران از دنیا رفت و پیکرش در قطعه ۱۲ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.<ref>الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۹.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:پروژه شاگردان]] | [[رده:مقالههای ارزیابیشده/پروژه شاگردان]] | ||
[[رده:شاگردان درس خارج اصول امامخمینی]] | [[رده:شاگردان درس خارج اصول امامخمینی]] | ||
[[رده:شاگردان درس خارج فقه امامخمینی]] | [[رده:شاگردان درس خارج فقه امامخمینی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۴۳
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سیدعبدالمجید ایروانی |
تاریخ تولد | ۱۳۱۳ش |
زادگاه | تبریز |
تاریخ وفات | ۶ شهریور ۱۳۷۱ش |
محل دفن | بهشت زهرا |
شهر وفات | تهران |
اطلاعات علمی | |
استادان | سیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، محمدعلی اراکی، امامخمینی و... |
محل تحصیل | تبریز، قم و نجف |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | سرپرستی کمیته انقلاب منطقه ۱۲ تهران، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران، قائممقام دبیرخانه ائمه جمعه، نماینده امامخمینی در بنیاد مستضعفان و... |
سیدعبدالمجید ایروانی، روحانی مبارز و از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
تحصیل در تبریز و قم
سیدعبدالمجید ایروانی در سال ۱۳۱۳ش در تبریز دیده به جهان گشود. پدرش سیدحجت ایروانی از شاگردان آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و از روحانیان برجسته تبریز و پدربزرگش سیدعلی ایروانی از روحانیان برجسته ایروان (پایتخت جمهوری ارمنستان فعلی) بود.
سیدعبدالمجید مقدمات دروس حوزوی را در تبریز و نزد عالمان آن خطه خواند.[۱] در ۱۳۲۲ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت.[۲] پس از طی دوره سطح، در درس خارج آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمد محقق داماد و شیخ محمدعلی اراکی شرکت کرد.[۳] و از سال ۱۳۳۶ش در درس خارج فقه و اصول امامخمینی که در مسجد سلماسی برگزار میشد حضور یافت.[۴] او درباره نظم امامخمینی در درس میگوید:
«وقتی در مسجد سلماسی پای درس امام حاضر میشدیم کمتر اتفاق میافتاد که مقداری زودتر به درس برویم که هنوز امام تشریف نیاورده باشند. غالباً من و اکثر طلاب که به مسجد میرفتیم میدیدیم که امام قبل از همه تشریف آوردهاند و روی منبر و یا سجاده نشستهاند و آماده گفتن درس هستند... همه ما میدانستیم حضرت امام از اینکه بعضی شاگردان بعد از شروع درس میآمدند، خیلی بدشان میآید، چراکه خودشان آدم منظمی بودند و میفهمیدند که این طلبه نامنظم است که سر وقت در درس حاضر نمیشود».[۵]
به باور او، سبک درس امامخمینی بهگونهای بود که شاگردان را به بحث و مطالعه و گفتگو وادار میکرد. وی فضای درس ایشان در مسجد اعظم قم را چنین ترسیم میکند:
«... در مسجد اعظم قم در درس ایشان واقعاً محشر و معرکهای بود از سؤال و جواب و اشکال. آن هم اشکال فضلای معظم قم که خودشان هر کدام استاد یک حلقه بزرگ درسی بودند که در پای درس ایشان اشکال میگفتند».[۶]
فعالیتهای مبارزاتی
عبدالمجید ایروانی از روحانیانی بود که با آغاز نهضت امامخمینی، به مبارزه با حکومت پهلوی و حمایت از امامخمینی پرداخت. او در سالهای آغازین نهضت امامخمینی در تبریز در ترویج مرجعیت امامخمینی میکوشید.[۷] در سال ۱۳۴۲ ش در سخنرانی امامخمینی در مدرسه فیضیه (۱۳ خرداد آن سال) شرکت داشت و در آن روز همراه با برخی از شاگردان خاص امامخمینی، پشت سر ایشان ایستاده بود و سپس در انتقال ایشان از طریق صحن حرم به بیرون از مدرسه نقش داشت.[۸] پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، همراه با جمعی از روحانیان برجسته حوزه علمیه قم در جلسهای بهمنظور رایزنی درباره نحوه اعتراض به تبعید امامخمینی شرکت داشت که نتیجه آن جلسه به تحصن روحانیان در بیوت مراجع عظام تقلید منجر شد؛ تحصنی که در نهایت با تهدید ساواک و وساطت مراجع پایان یافت.[۹]
وی مدتی هم در سالهای حضور امامخمینی در نجف اشرف، در درس خارج فقه امامخمینی در نجف اشرف که در مسجد شیخ انصاری تشکیل میشد، شرکت کرد.[۱۰] ایروانی درباره تدریس امامخمینی در نجف و شیوه ایشان در آنجا میگوید:
«گوش نکردن به اشکال در حوزه علمیه نجف متداول شده بود و شاگرد میبایست در پای درس استاد اشکال نگیرد و حرفی نزند. آن هم به این دلیل بود که وقت دیگران و کسانی که در جلسه حضور داشتند تلف نشود و زمان درس کوتاه نشود. ولی امام در جلسه درسشان در نجف این سد را درهم شکستند. شاگردان ایشان در پای درس اشکال میگرفتند و ایشان مانند شیوه تدریسشان جواب میدادند. به این معنا هم مقید بودند و هر اشکالی هم میشد، گوش میدادند و سپس جواب را میفرمودند؛ ولو اینکه آن اشکال، اشکال خیلی واردی نباشد. ایشان معتقد بودند که گاهی اشکالهایی که در درس گفته میشود که بقیه شاگردان به آنها توجه ندارند، وقتی کسی اشکالی را میگفت، تازه ذهنها دنبال آن میرود که این اشکال در این مطلب هست و در نتیجه از جواب استاد برداشت بهتری میکنند... به همین دلیل امامخمینی خیلی مقید بودند که اشکالهای وارد درس گفته شود».[۱۱]
او درباره رویکرد امامخمینی در تشویق طلاب به درس میگوید:
«امام در تشویق اهل علم و محصلان به فراگرفتن علوم فقه و اصول و دستیابی به درکی عالی، شیوههای مختلفی را انتخاب میکردند. گاهی اگر کسی به بطالت و سستی ایام خود را میگذرانید، با وجود آنکه وجوه شرعی باید مصرف طلبهها و محصلان بشود، آمادگی نداشتند که از سهم مبارک امام ـ علیهالسلام ـ به او کمک کنند».[۱۲]
عبدالمجید ایروانی در ۲۱ شعبان ۱۳۸۸ ق/آبان ۱۳۴۷ موفق به اخذ اجازه تصدی در امور حسبیه از امامخمینی شد. امامخمینی در معرف او تاکید بودند «ایشان را میشناسم» و همین عبارت نشان شناخت امامخمینی از ایروانی حکایت دارد.[۱۳] او پس از بازگشت به کشور، به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و در ۱۳۵۰ به تهران رفت و در مسجد ابوالفضل معروف به مسجد سمنانیها در خیابان رباطکریم به اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین پرداخت[۱۴] و سپس «مهدیه» تهران را احیا کرد.[۱۵] ساواک در گزارشی در آبان ۱۳۵۴ اعلام کرد که وی فعالیتهای زیادی به نفع امامخمینی انجام میدهد و مقلدان دیگر مراجع را هم به امامخمینی ارجاع میدهد.[۱۶] وی براثر تداوم این فعالیتها، در ۱۳۵۵ ممنوعالخروج شد.[۱۷]
او پس از درگذشت سیدنورالدین هندی، برادر امامخمینی، همراه با جمعی از علمای برجسته تهران اعلام کردند که ۵ مرداد ۱۳۵۵، مجلس ختمی در مسجد ارگ تهران برگزار خواهند کرد.[۱۸] در چهلمین روز درگذشت سیدمصطفی خمینی نیز اعلامیهای مبنی بر برگزاری مجلس ختم در مسجد ابوالفضل تهران منتشر کرد و در آن از امامخمینی نام برد.[۱۹] ساواک در گزارشی در این باره، او را یکی از طرفداران امامخمینی نامید.[۲۰] بر اساس گزارشی که ساواک در مرداد ۱۳۵۷ از روحانیون طرفدار امامخمینی در تهران تهیه کرد، وی را از روحانیان افراطی تهران نامید که در تحریک مردم به تظاهرات نقش دارد.[۲۱] او در آن سالها (۱۳۵۶-۱۳۵۷) در صدور اعلامیهها علیه حکومت پهلوی نقش داشت و امضای او در اغلب اعلامیههای روحانیان مبارز تهران به چشم میخورد.[۲۲] وی در آذر ۱۳۵۷ در جلسه روحانیت مبارز تهران درباره برنامهریزی برای تداوم تظاهرات پس از برگزاری باشکوه تظاهرات تاسوعا و عاشورا شرکت داشت.[۲۳] همچنین در تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به دولت شاپور بختیار حضور یافت و با همکاری جمعی از بازاریان، هزینه تحصن را تأمین کرد.[۲۴]
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
عبدالمجید ایروانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری کمیتههای انقلاب اسلامی، به سرپرستی کمیته انقلاب منطقه ۱۲ منصوب شد.[۲۵] او در ۶ شهریور ۱۳۶۰ در انتخابات اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران، به عضویت آن شورا برگزیده شد.[۲۶] سپس مسئولیت جامعه روحانیت حوزه جنوب و غرب تهران را بر عهده گرفت.[۲۷] ایروانی در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ همراه با سیدعلی هاشمی گلپایگانی، محمدرضا توسلی، حیدرعلی جلالی و سیدحسن طاهری خرمآبادی و با حکم امامخمینی، به نمایندگی امامخمینی در امور حج منصوب شد.[۲۸] مدتی هم قائممقام دبیرخانه ائمه جمعه و نماینده امامخمینی در بنیاد مستضعفان بود و سپس مسئولیت امور فرهنگی ستاد رسیدگی به امور آزادگان را بر عهده گرفت.[۲۹] او در سالهای پایان عمرش به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت.[۳۰]
درگذشت
عبدالمجید ایروانی در ۶ شهریور ۱۳۷۱ پس از یک دوره بیماری طولانی در تهران از دنیا رفت و پیکرش در قطعه ۱۲ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.[۳۱]
پانویس
- ↑ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ حشمتالواعظین قمی، بلغ الامانی فی حیاه الفقیه الکبیر و الاصولی الشهیر الایروانی و المشاهیر من تلامذه، ص۳۵۰.
- ↑ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ پابهپای آفتاب، ج۴، ص۲۷۲؛ سرگذشتهای ویژه...، ج۵، ص۲۳؛ سلسله موی دوست،ص۳۷.
- ↑ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۸-۲۷۹؛ سلسله موی دوست، ص۳۷-۳۸.
- ↑ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۸-۲۷۹.
- ↑ خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، ج۱، ص۵۳.
- ↑ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۳.
- ↑ خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴.
- ↑ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۶.
- ↑ پابهپای آفتاب، ج۳، ص۲۷۶.
- ↑ سلسله موی دوست، ص۳۸-۴۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۴۸۴.
- ↑ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۸.
- ↑ «درگذشت آیتالله سیدعبدالمجید ایروانی»، ص۱۱۵.
- ↑ مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۹۰.
- ↑ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج۷، ص۳۹۰.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۵۵۸.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، ج۴۱، ص۱۶۹.
- ↑ شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، ص۵۱۴؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۹، ص۱۶۰.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۶۸، ۱۷۲ ـ ۱۷۴، ۱۷۸ ـ ۱۷۳، ۲۳۱ ـ ۲۳۲، ۲۳۶ ـ ۲۳۷، ۲۴۵، ۲۸۱ ـ ۲۸۳، ۲۸۹ ـ ۲۹۰، ۳۰۸ ـ ۳۰۹، ۳۱۲ ـ ۳۱۴، ۳۲۳ ـ ۳۲۵، ۳۶۸ ـ ۳۷۱، ۳۸۵ ـ ۳۸۶، ۳۸۸، ۳۹۰ ـ ۳۹۱، ۳۹۶ ـ ۳۹۷، ۴۱۲ ـ ۴۱۱، ۴۱۶ ـ ۴۱۷، ۴۳۰ ـ ۴۲۸، ۴۳۵ ـ ۴۳۷، ۴۵۳ ـ ۴۵۶، ۴۶۷ ـ ۴۷۰، ۴۸۳ ـ ۴۸۷، ۴۹۹ ـ ۵۰۰، ۵۰۹ ـ ۵۱۲، ۵۱۳ ـ ۵۱۷.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲۰، ص۱۰۴.
- ↑ خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، ص۱۱۲.
- ↑ حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری، ص۱۷۸.
- ↑ کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران، ص۱۶۸-۱۶۹.
- ↑ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ص۱۴۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۴۱۰-۴۱۱.
- ↑ حشمتالواعظین قمی، بلغ الامانی فی حیاه الفقیه الکبیر و الاصولی الشهیر الایروانی و المشاهیر من تلامذه، ص۳۵۲؛ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ «درگذشت آیتالله سیدعبدالمجید ایروانی»، ص۱۱۶.
- ↑ الوانساز خویی، گلشن ابرار آذربایجان، ج۱، ص۱۴۹.
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- الوانساز خویی، جعفر (۱۳۹۴)، گلشن ابرار آذربایجان، به کوشش عبدالصمد جودتی استیار، تهران، پژوهشکده باقرالعلوم.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۶)، ج۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۱)، ج۹، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۵)، ج۲۰، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- پابهپای آفتاب: گفتهها و ناگفتهها از زندگی امامخمینی (۱۳۹۱)، گردآوری و تدوین: امیررضا ستوده، تهران، پنجره.
- حشمتالواعظین قمی، محمدتقی (۱۳۸۰)، بلغ الامانی فی حیاه الفقیه الکبیر و الاصولی الشهیر الایروانی و المشاهیر من تلامذه، تهران، مدرسه العلمیه الایروانی.
- خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی (۱۳۸۳)، تدوین: احمد رشیدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین ناطق نوری (۱۳۸۴)، ج۱، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- «درگذشت آیتالله سیدعبدالمجید ایروانی» (۱۳۷۱)، دوماهنامه آینه پژوهش، دوره ۳، شماره ۱۵، پاییز.
- شهید آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک (امید اسلام) (۱۳۸۸)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امامخمینی(س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- کردی، علی (۱۳۸۶)، جامعه روحانیت مبارز تهران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- موسوی تبریزی، حسین (۱۳۸۴)، خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی (دفتر اول)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یاران امامخمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۹)، کتاب: ملا احمد کروبی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یاران امامخمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۸)، کتاب ۴۱: آیتالله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.