فضل‌الله قاسمی قزوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات عالمان شیعه
| عنوان            =فضل‌الله قاسمی قزوینی
| تصویر            =
| توضیح تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| سرشناسی          =
| نام کامل          =
| لقب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        = ۱۲۸۷ش
| زادگاه            = یکی از روستاهای بوئین‌زهرا
| تاریخ وفات        =۲۵ دی ۱۳۵۶
| شهر وفات          =
| تاریخ شهادت      =
| محل شهادت        =
| محل دفن          =  امامزاده شاه احمد بن قاسم قم
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| سایر              =
| سیاسی            =
| اجتماعی          =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        = 
}}
'''فضل‌الله قاسمی'''، از شاگردان درس اخلاق، فلسفه و خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  
'''فضل‌الله قاسمی'''، از شاگردان درس اخلاق، فلسفه و خارج فقه و اصول امام‌خمینی.  


فضل‌الله قاسمی معروف به قاسمی قزوینی در سال ۱۲۸۷ ش در یکی از روستاهای بوئین‌زهرا به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. سپس به سبب حضور بهاییان در روستای محل تولدش و همچنین حضور برادرش در دانشکده افسری، تحصیل در آن دانشکده را بر ماندن در روستا ترجیح داد و وارد آن دانشکده شد. او تحصیل در آنجا را نیمه‌کاره رها کرد و چون ترک تحصیل از دانشکده افسری جرم بود، همراه با شانزده نفر از دوستان هم‌دوره خود به شهر قم رفت و در فیضیه پناهنده شد تا سربازان قزاق نتوانند آنان را دستگیر کنند. قاسمی سپس در قم در نانوایی مشغول به کار شد و هم‌زمان به تحصیل در حوزه علمیه قم پرداخت. درباره استادان او در مقطع مقدمات و همچنین سطح حوزوی اطلاعاتی در دست نیست، ولی با استناد به سال‌های حضور او در قم که در دوره زعامت آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود، می‌توان احتمال داد که درس‌های سطح را نزد آیات امام‌خمینی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی خوانده باشد، چراکه نام آنان در فهرست استادان قاسمی قزوینی دیده می‌شود.
== زادگاه و تحصیل ==
قاسمی قزوینی سپس از درس‌های خارج فقه و اصول آیات حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری و شیخ عباسعلی شاهرودی بهره برد. همچنین حضور او در درس‌های خارج فقه و اصول آیات امام‌خمینی، مرعشی نجفی، گلپایگانی و اراکی نیز محتمل است. همچنین مدتی از درس‌های شیخ مهدی امامی مازندرانی بهره‌مند می‌شد که احتمالاً درس فلسفه ایشان بوده است. در سال‌های حضور او در قم، امام‌خمینی هم به تدریس فلسفه می‌پرداخت و احتمالاً قاسمی قزوینی در درس فلسفه (شرح منظومه و اسفار اربعه ملاصدرای) امام‌خمینی هم شرکت می‌کرده است. درباره سال‌های دقیق حضور او در درس‌های فلسفه امام‌خمینی در قم اطلاعات زیادی در دست نیست، ولی با استناد به سال‌های حضور او در قم می‌توان گفت که در دهه ۱۳۱۰ ش در آن درس‌ها شرکت می‌کرده است.
فضل‌الله قاسمی معروف به قاسمی قزوینی در سال ۱۲۸۷ش در یکی از روستاهای بوئین‌زهرا به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. سپس به سبب حضور [[بهائیت|بهاییان]] در روستای محل تولدش و همچنین حضور برادرش در دانشکده افسری، تحصیل در آن دانشکده را بر ماندن در روستا ترجیح داد و وارد آن دانشکده شد. او تحصیل در آنجا را نیمه‌کاره رها کرد و چون ترک تحصیل از دانشکده افسری جرم بود، همراه با شانزده نفر از دوستان هم‌دوره خود به [[قم|شهر قم]] رفت و در [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] پناهنده شد تا سربازان قزاق نتوانند آنان را دستگیر کنند. قاسمی سپس در قم در نانوایی مشغول به کار شد و هم‌زمان به تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] پرداخت.  
قاسمی قزوینی در سال ۱۳۲۰ ش پس از سال‌ها دوری از زادگاهش، به محل تولد خویش بازگشت و با استقبال اهالی روبرو شد. او در آنجا به مبارزه با بهاییان پرداخت. سپس بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیل و تدریس در آنجا ادامه داد. قاسمی قزوینی از شاگردان نزدیک امام‌خمینی بود و علاقه فراوانی به ایشان داشت و از امام‌خمینی به‌عنوان «امام اعلم ما فی‌الارض است» نام می‌برد. امام‌خمینی هم به او علاقه‌مند بود و وقتی یکی از شاگردان در نزد امام‌خمینی صحبتی از قاسمی قزوینی می‌کند، امام می‌گوید: «نگویید شاگرد من، بگویید رفیق من». این ارتباط صرفاً به محیط درس خلاصه نمی‌شد و امام‌خمینی دو بار برای دیدار قاسمی قزوینی به منزل او رفته بود. قاسمی قزوینی در قم بعد از نماز صبح و نماز مغرب و عشاء در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (س) و بعد از نماز ظهر و عصر در فیضیه (پس از نماز آیت‌الله سیداحمد حسینی زنجانی) به بیان مسائل شرعی و احکام برای مردم و طلاب می‌پرداخت. او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام‌خمینی از سال ۱۳۴۱ ش وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد و پس از انتشار رساله عملیه امام‌خمینی، به بیان مسائل شرعی بر اساس آن رساله پرداخت («زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»، http://buinzahra-tablighat.blogfa.com). قاسمی قزوینی در ۲۷ خرداد ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد (صحیفه امام، ج ۲۱، ۵۳۰). همچنین در سال ۱۳۴۵ ش از آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی اجازه‌نامه‌ای را دریافت کرد.
 
او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور نیز به بیان مسائل شرعی بر اساس رساله عملیه امام‌خمینی ادامه داد و به این سبب بارها توسط ساواک تهدید شد، ولی به این کار ادامه داد. یکی از اقدامات او برای زنده نگه داشتن نام و یاد امام‌خمینی، به عباراتی چون «برای سلامتی آن آقایی که در نجف است صلوات»، «سلامتی آن آقایی که هم من می‌دانم هم شما می‌دانید، صلوات»، «سلامتی آن آقایی که نمی‌گذارند اسمش را ببریم صلوات» یا «برای سلامتی آن آقایی که از اسمش می‌ترسند صلوات» متوسل می‌شد. این تلاش‌ها باعث شده بود تا توسط مأموران به آقای صلواتی موسوم شود و بارها توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود. در جریان برگزاری دعای توسل برای امام‌خمینی در اسفند ۱۳۴۳ و در مسجد بالاسر حضرت معصومه (س)، یکی از گردانندگان آن تحصن بود. تداوم این فعالیت‌ها باعث شد تا بارها توسط ساواک دستگیر و زندانی شود. سپس به دو ماه اقامت اجباری (تبعید) در قزوین محکوم شد، ولی با وساطت یکی از علمای قزوین در استان تهران (به‌احتمال قوی آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی) دو ماه در تهران باقی ماند («زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»، http://buinzahra-tablighat.blogfa.com).
درباره استادان او در مقطع مقدمات و همچنین سطح حوزوی اطلاعاتی در دست نیست، ولی با استناد به سال‌های حضور او در قم که در دوره زعامت [[عبدالکریم حائری یزدی|آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] بود، می‌توان احتمال داد که درس‌های سطح را نزد آیات [[امام‌خمینی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی]] و [[محمدعلی اراکی|شیخ محمدعلی اراکی]] خوانده باشد، چراکه نام آنان در فهرست استادان قاسمی قزوینی دیده می‌شود.
او پس از دو ماه به قم برگشت و در سال ۱۳۴۴ ش وقتی خبر استقرار امام‌خمینی در نجف اشرف منتشر شد، همراه با جمع کثیری از روحانیان مبارز، خرسندی خود را از حضور ایشان در محیط مناسب نجف (نسبت به ترکیه) ابراز و در ادامه بر ناراحتی خود از محرومیت حوزه علمیه قم از حضور امام‌خمینی تأکید کردند و خواستار آزادی و بازگشت ایشان به کشور شدند (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ۶۶۷۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۷۸ ـ ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج ۵، ۳۷۲ ـ ۳۶۹). همچنین در اولین سالگرد تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، همراه با جمع کثیری از طلاب و روحانیان سراسر کشور، با صدور اعلامیه‌ای، تبعید ایشان را به خاطر دفاع از دین و قانون اساسی، غیرقانونی دانستند و بر ضرورت بازگرداندن ایشان به کشور تأکید کردند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۹۰ ـ ۱۸۵). در ۱۵ خرداد ۱۳۴۵ نیز همراه با جمعی از محصلان حوزه علمیه قم و به بهانه سالروز قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اقدام حکومت پهلوی در سرکوب تظاهرات را محکوم کردند و سپس با اشاره به دستگیری و تبعید امام‌خمینی و نیز دستگیری و زندانی کردن جمعی از روحانیان مبارز، از سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت پهلوی به‌شدت انتقاد کردند (همان، ۲۰۱-۲۰۴؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد شهربانی، ج ۴٬۱۶ ). این فعالیت‌ها باعث شد تا دوباره ساواک درصدد دستگیری و تبعید وی به قزوین برآید، ولی او به‌جای حضور در قزوین به‌صورت قاچاقی به نجف رفت و چهار ماه در منزل امام‌خمینی اقامت گزید. پس از بازگشت به کشور به فعالیت‌های خود ادامه داد. به همین علت ساواک از او به‌عنوان یکی از روحانیان طرفدار امام‌خمینی نام برد که به احضارهای ساواک وقعی نمی‌نهد و مقرر کرد تا در صورت تداوم فعالیت‌هایش دستگیر و به یکی از شهرهای بدآب‌وهوا تبعید شود (سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج ۹، ۴۹۶). قاسمی قزوینی با وجود این تهدیدها، به مبارزات خود ادامه می‌داد و به همین علت در سال ۱۳۴۶ ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد. ساواک اعلام کرده بود او در صورتی می‌تواند در رمضان آن سال سخنرانی کند که تعهدی مبنی بر عدم مخالفت با حکومت پهلوی بدهد (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۱۵۰). استمرار فعالیت‌های او باعث شد تا ساواک تأکید کند که او نباید در قم بماند. این سخت‌گیری‌ها قاسمی قزوینی را واداشت که در سال ۱۳۴۸ ش راهی تهران شود.
 
او در تهران به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع واقع در بازار تهران پرداخت و هم‌زمان به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد. به همین علت در سال ۱۳۵۲ ش هم از سوی ساواک ممنوع‌المنبر شد (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ۲۶۸). قاسمی قزوینی پس از سال‌ها اقامه نماز جماعت در آن مسجد، در ۲۵ دی ۱۳۵۶ براثر بیماری درگذشت و شبانه با حضور ۴ نفر از اقوام مخفیانه در کنار امامزاده شاه احمد بن قاسم قم به خاک سپرده شد («زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»، http://buinzahra-tablighat.blogfa.com).
قاسمی قزوینی سپس از درس‌های خارج فقه و اصول آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدصدرالدین صدر، [[سیدمحمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]]، [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، سیدمحمد حجت کوه‌کمری و شیخ عباسعلی شاهرودی بهره برد. همچنین حضور او در درس‌های خارج فقه و اصول آیات امام‌خمینی، مرعشی نجفی، گلپایگانی و اراکی نیز محتمل است. همچنین مدتی از درس‌های شیخ مهدی امامی مازندرانی بهره‌مند می‌شد که احتمالاً درس فلسفه ایشان بوده است. در سال‌های حضور او در قم، امام‌خمینی هم به تدریس [[فلسفه]] می‌پرداخت و احتمالاً قاسمی قزوینی در درس فلسفه (شرح منظومه و اسفار اربعه ملاصدرای) امام‌خمینی هم شرکت می‌کرده است. درباره سال‌های دقیق حضور او در درس‌های فلسفه امام‌خمینی در قم اطلاعات زیادی در دست نیست، ولی با استناد به سال‌های حضور او در قم می‌توان گفت که در دهه ۱۳۱۰ش در آن درس‌ها شرکت می‌کرده است.
منابع: آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»، http://buinzahra-tablighat.blogfa.com/post/42؛ سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج ۷، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
 
قاسمی قزوینی در سال ۱۳۲۰ ش پس از سال‌ها دوری از زادگاهش، به محل تولد خویش بازگشت و با استقبال اهالی روبرو شد. او در آنجا به مبارزه با [[بهاییان]] پرداخت. سپس بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیل و تدریس در آنجا ادامه داد. قاسمی قزوینی از شاگردان نزدیک امام‌خمینی بود و علاقه فراوانی به ایشان داشت و از [[امام‌خمینی]] به‌عنوان «امام اعلم ما فی‌الارض است» نام می‌برد. امام‌خمینی هم به او علاقه‌مند بود و وقتی یکی از [[شاگردان امام‌خمینی|شاگردان]] در نزد امام‌خمینی صحبتی از قاسمی قزوینی می‌کند، امام می‌گوید: «نگویید شاگرد من، بگویید رفیق من». این ارتباط صرفاً به محیط درس خلاصه نمی‌شد و امام‌خمینی دو بار برای دیدار قاسمی قزوینی به منزل او رفته بود. قاسمی قزوینی در قم بعد از نماز صبح و نماز مغرب و عشاء در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) و بعد از نماز ظهر و عصر در [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] (پس از نماز آیت‌الله سیداحمد حسینی زنجانی) به بیان مسائل شرعی و احکام برای مردم و طلاب می‌پرداخت.  
 
== فعالیت مبارزاتی ==
او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام‌خمینی از سال ۱۳۴۱ش وارد مبارزه با [[حکومت پهلوی]] شد و پس از انتشار [[رساله توضیح المسائل امام‌خمینی|رساله عملیه امام‌خمینی]]، به بیان مسائل شرعی بر اساس آن رساله پرداخت <ref>(«زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»).</ref> قاسمی قزوینی در ۲۷ خرداد ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد <ref>(صحیفه امام، ج۲۱، ص۵۳۰).</ref> همچنین در سال ۱۳۴۵ش از [[آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی]] اجازه‌نامه‌ای را دریافت کرد.
 
او پس از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور]] نیز به بیان مسائل شرعی بر اساس رساله عملیه امام‌خمینی ادامه داد و به این سبب بارها توسط [[ساواک]] تهدید شد، ولی به این کار ادامه داد. یکی از اقدامات او برای زنده نگه داشتن نام و یاد امام‌خمینی، به عباراتی چون «برای سلامتی آن آقایی که در نجف است صلوات»، «سلامتی آن آقایی که هم من می‌دانم هم شما می‌دانید، صلوات»، «سلامتی آن آقایی که نمی‌گذارند اسمش را ببریم صلوات» یا «برای سلامتی آن آقایی که از اسمش می‌ترسند صلوات» متوسل می‌شد. این تلاش‌ها باعث شده بود تا توسط مأموران به آقای صلواتی موسوم شود و بارها توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود. در جریان برگزاری دعای توسل برای امام‌خمینی در اسفند ۱۳۴۳ و در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س)، یکی از گردانندگان آن تحصن بود. تداوم این فعالیت‌ها باعث شد تا بارها توسط ساواک دستگیر و زندانی شود. سپس به دو ماه اقامت اجباری (تبعید) در قزوین محکوم شد، ولی با وساطت یکی از علمای قزوین در استان تهران (به‌احتمال قوی [[سیدابوالحسن رفیعی قزوینی|آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]]) دو ماه در تهران باقی ماند <ref>(«زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»).</ref>
 
او پس از دو ماه به قم برگشت و در سال ۱۳۴۴ش وقتی خبر استقرار امام‌خمینی در نجف اشرف منتشر شد، همراه با جمع کثیری از روحانیان مبارز، خرسندی خود را از حضور ایشان در محیط مناسب نجف (نسبت به ترکیه) ابراز و در ادامه بر ناراحتی خود از محرومیت [[حوزه علمیه قم]] از حضور امام‌خمینی تأکید کردند و خواستار آزادی و بازگشت ایشان به کشور شدند <ref>(آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۶۶۷۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸ـ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲ـ۳۶۹).</ref> همچنین در اولین سالگرد تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، همراه با جمع کثیری از طلاب و روحانیان سراسر کشور، با صدور اعلامیه‌ای، تبعید ایشان را به خاطر دفاع از دین و قانون اساسی، غیرقانونی دانستند و بر ضرورت بازگرداندن ایشان به کشور تأکید کردند <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۰ ـ ۱۸۵).</ref> در ۱۵ خرداد ۱۳۴۵ نیز همراه با جمعی از محصلان حوزه علمیه قم و به بهانه سالروز قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اقدام حکومت پهلوی در سرکوب تظاهرات را محکوم کردند و سپس با اشاره به [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیری]] و [[تبعید امام‌خمینی]] و نیز دستگیری و زندانی کردن جمعی از روحانیان مبارز، از سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت پهلوی به‌شدت انتقاد کردند <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۰۱-۲۰۴؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد شهربانی، ج۴، ص۱۶).</ref> این فعالیت‌ها باعث شد تا دوباره ساواک درصدد دستگیری و تبعید وی به قزوین برآید، ولی او به‌جای حضور در قزوین به‌صورت قاچاقی به نجف رفت و چهار ماه در منزل امام‌خمینی اقامت گزید. پس از بازگشت به کشور به فعالیت‌های خود ادامه داد. به همین علت ساواک از او به‌عنوان یکی از روحانیان طرفدار امام‌خمینی نام برد که به احضارهای ساواک وقعی نمی‌نهد و مقرر کرد تا در صورت تداوم فعالیت‌هایش دستگیر و به یکی از شهرهای بدآب‌وهوا تبعید شود <ref>(سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۹، ص۴۹۶).</ref>
 
قاسمی قزوینی با وجود این تهدیدها، به مبارزات خود ادامه می‌داد و به همین علت در سال ۱۳۴۶ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد. ساواک اعلام کرده بود او در صورتی می‌تواند در رمضان آن سال سخنرانی کند که تعهدی مبنی بر عدم مخالفت با حکومت پهلوی بدهد <ref>(آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۵۰).</ref> استمرار فعالیت‌های او باعث شد تا ساواک تأکید کند که او نباید در قم بماند. این سخت‌گیری‌ها قاسمی قزوینی را واداشت که در سال ۱۳۴۸ش راهی تهران شود.
 
او در تهران به اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد جامع واقع در بازار تهران پرداخت و هم‌زمان به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد. به همین علت در سال ۱۳۵۲ش هم از سوی ساواک ممنوع‌المنبر شد <ref>(آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۲۶۸).</ref>
 
== درگذشت ==
قاسمی قزوینی پس از سال‌ها اقامه نماز جماعت در آن مسجد، در ۲۵ دی ۱۳۵۶ بر اثر بیماری درگذشت و شبانه با حضور ۴ نفر از اقوام مخفیانه در کنار امامزاده شاه احمد بن قاسم قم به خاک سپرده شد <ref>(«زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»).</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
* آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* «[http://buinzahra-tablighat.blogfa.com/post/42 زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی]».
* سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج ۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
* صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
{{پایان}}


[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۳۲

فضل‌الله قاسمی قزوینی
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۲۸۷ش
زادگاهیکی از روستاهای بوئین‌زهرا
تاریخ وفات۲۵ دی ۱۳۵۶
محل دفنامامزاده شاه احمد بن قاسم قم
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمی 


فضل‌الله قاسمی، از شاگردان درس اخلاق، فلسفه و خارج فقه و اصول امام‌خمینی.

زادگاه و تحصیل

فضل‌الله قاسمی معروف به قاسمی قزوینی در سال ۱۲۸۷ش در یکی از روستاهای بوئین‌زهرا به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. سپس به سبب حضور بهاییان در روستای محل تولدش و همچنین حضور برادرش در دانشکده افسری، تحصیل در آن دانشکده را بر ماندن در روستا ترجیح داد و وارد آن دانشکده شد. او تحصیل در آنجا را نیمه‌کاره رها کرد و چون ترک تحصیل از دانشکده افسری جرم بود، همراه با شانزده نفر از دوستان هم‌دوره خود به شهر قم رفت و در فیضیه پناهنده شد تا سربازان قزاق نتوانند آنان را دستگیر کنند. قاسمی سپس در قم در نانوایی مشغول به کار شد و هم‌زمان به تحصیل در حوزه علمیه قم پرداخت.

درباره استادان او در مقطع مقدمات و همچنین سطح حوزوی اطلاعاتی در دست نیست، ولی با استناد به سال‌های حضور او در قم که در دوره زعامت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود، می‌توان احتمال داد که درس‌های سطح را نزد آیات امام‌خمینی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی خوانده باشد، چراکه نام آنان در فهرست استادان قاسمی قزوینی دیده می‌شود.

قاسمی قزوینی سپس از درس‌های خارج فقه و اصول آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری و شیخ عباسعلی شاهرودی بهره برد. همچنین حضور او در درس‌های خارج فقه و اصول آیات امام‌خمینی، مرعشی نجفی، گلپایگانی و اراکی نیز محتمل است. همچنین مدتی از درس‌های شیخ مهدی امامی مازندرانی بهره‌مند می‌شد که احتمالاً درس فلسفه ایشان بوده است. در سال‌های حضور او در قم، امام‌خمینی هم به تدریس فلسفه می‌پرداخت و احتمالاً قاسمی قزوینی در درس فلسفه (شرح منظومه و اسفار اربعه ملاصدرای) امام‌خمینی هم شرکت می‌کرده است. درباره سال‌های دقیق حضور او در درس‌های فلسفه امام‌خمینی در قم اطلاعات زیادی در دست نیست، ولی با استناد به سال‌های حضور او در قم می‌توان گفت که در دهه ۱۳۱۰ش در آن درس‌ها شرکت می‌کرده است.

قاسمی قزوینی در سال ۱۳۲۰ ش پس از سال‌ها دوری از زادگاهش، به محل تولد خویش بازگشت و با استقبال اهالی روبرو شد. او در آنجا به مبارزه با بهاییان پرداخت. سپس بار دیگر به قم بازگشت و به تحصیل و تدریس در آنجا ادامه داد. قاسمی قزوینی از شاگردان نزدیک امام‌خمینی بود و علاقه فراوانی به ایشان داشت و از امام‌خمینی به‌عنوان «امام اعلم ما فی‌الارض است» نام می‌برد. امام‌خمینی هم به او علاقه‌مند بود و وقتی یکی از شاگردان در نزد امام‌خمینی صحبتی از قاسمی قزوینی می‌کند، امام می‌گوید: «نگویید شاگرد من، بگویید رفیق من». این ارتباط صرفاً به محیط درس خلاصه نمی‌شد و امام‌خمینی دو بار برای دیدار قاسمی قزوینی به منزل او رفته بود. قاسمی قزوینی در قم بعد از نماز صبح و نماز مغرب و عشاء در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) و بعد از نماز ظهر و عصر در فیضیه (پس از نماز آیت‌الله سیداحمد حسینی زنجانی) به بیان مسائل شرعی و احکام برای مردم و طلاب می‌پرداخت.

فعالیت مبارزاتی

او با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام‌خمینی از سال ۱۳۴۱ش وارد مبارزه با حکومت پهلوی شد و پس از انتشار رساله عملیه امام‌خمینی، به بیان مسائل شرعی بر اساس آن رساله پرداخت [۱] قاسمی قزوینی در ۲۷ خرداد ۱۳۴۳ از امام‌خمینی اجازه‌ای در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرد [۲] همچنین در سال ۱۳۴۵ش از آیت‌الله سیدابوالقاسم موسوی خویی اجازه‌نامه‌ای را دریافت کرد.

او پس از تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور نیز به بیان مسائل شرعی بر اساس رساله عملیه امام‌خمینی ادامه داد و به این سبب بارها توسط ساواک تهدید شد، ولی به این کار ادامه داد. یکی از اقدامات او برای زنده نگه داشتن نام و یاد امام‌خمینی، به عباراتی چون «برای سلامتی آن آقایی که در نجف است صلوات»، «سلامتی آن آقایی که هم من می‌دانم هم شما می‌دانید، صلوات»، «سلامتی آن آقایی که نمی‌گذارند اسمش را ببریم صلوات» یا «برای سلامتی آن آقایی که از اسمش می‌ترسند صلوات» متوسل می‌شد. این تلاش‌ها باعث شده بود تا توسط مأموران به آقای صلواتی موسوم شود و بارها توسط ساواک ممنوع‌المنبر شود. در جریان برگزاری دعای توسل برای امام‌خمینی در اسفند ۱۳۴۳ و در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س)، یکی از گردانندگان آن تحصن بود. تداوم این فعالیت‌ها باعث شد تا بارها توسط ساواک دستگیر و زندانی شود. سپس به دو ماه اقامت اجباری (تبعید) در قزوین محکوم شد، ولی با وساطت یکی از علمای قزوین در استان تهران (به‌احتمال قوی آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی) دو ماه در تهران باقی ماند [۳]

او پس از دو ماه به قم برگشت و در سال ۱۳۴۴ش وقتی خبر استقرار امام‌خمینی در نجف اشرف منتشر شد، همراه با جمع کثیری از روحانیان مبارز، خرسندی خود را از حضور ایشان در محیط مناسب نجف (نسبت به ترکیه) ابراز و در ادامه بر ناراحتی خود از محرومیت حوزه علمیه قم از حضور امام‌خمینی تأکید کردند و خواستار آزادی و بازگشت ایشان به کشور شدند [۴] همچنین در اولین سالگرد تبعید امام‌خمینی به خارج از کشور، همراه با جمع کثیری از طلاب و روحانیان سراسر کشور، با صدور اعلامیه‌ای، تبعید ایشان را به خاطر دفاع از دین و قانون اساسی، غیرقانونی دانستند و بر ضرورت بازگرداندن ایشان به کشور تأکید کردند [۵] در ۱۵ خرداد ۱۳۴۵ نیز همراه با جمعی از محصلان حوزه علمیه قم و به بهانه سالروز قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، اقدام حکومت پهلوی در سرکوب تظاهرات را محکوم کردند و سپس با اشاره به دستگیری و تبعید امام‌خمینی و نیز دستگیری و زندانی کردن جمعی از روحانیان مبارز، از سیاست‌های سرکوبگرانه حکومت پهلوی به‌شدت انتقاد کردند [۶] این فعالیت‌ها باعث شد تا دوباره ساواک درصدد دستگیری و تبعید وی به قزوین برآید، ولی او به‌جای حضور در قزوین به‌صورت قاچاقی به نجف رفت و چهار ماه در منزل امام‌خمینی اقامت گزید. پس از بازگشت به کشور به فعالیت‌های خود ادامه داد. به همین علت ساواک از او به‌عنوان یکی از روحانیان طرفدار امام‌خمینی نام برد که به احضارهای ساواک وقعی نمی‌نهد و مقرر کرد تا در صورت تداوم فعالیت‌هایش دستگیر و به یکی از شهرهای بدآب‌وهوا تبعید شود [۷]

قاسمی قزوینی با وجود این تهدیدها، به مبارزات خود ادامه می‌داد و به همین علت در سال ۱۳۴۶ش توسط ساواک ممنوع‌المنبر شد. ساواک اعلام کرده بود او در صورتی می‌تواند در رمضان آن سال سخنرانی کند که تعهدی مبنی بر عدم مخالفت با حکومت پهلوی بدهد [۸] استمرار فعالیت‌های او باعث شد تا ساواک تأکید کند که او نباید در قم بماند. این سخت‌گیری‌ها قاسمی قزوینی را واداشت که در سال ۱۳۴۸ش راهی تهران شود.

او در تهران به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع واقع در بازار تهران پرداخت و هم‌زمان به فعالیت‌های سیاسی ادامه داد. به همین علت در سال ۱۳۵۲ش هم از سوی ساواک ممنوع‌المنبر شد [۹]

درگذشت

قاسمی قزوینی پس از سال‌ها اقامه نماز جماعت در آن مسجد، در ۲۵ دی ۱۳۵۶ بر اثر بیماری درگذشت و شبانه با حضور ۴ نفر از اقوام مخفیانه در کنار امامزاده شاه احمد بن قاسم قم به خاک سپرده شد [۱۰]

پانویس

  1. («زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»).
  2. (صحیفه امام، ج۲۱، ص۵۳۰).
  3. («زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»).
  4. (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۶۶۷۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۷۸ـ۱۷۳؛ سیر مبارزات امام در آیینه اسناد ساواک، ج۵، ص۳۷۲ـ۳۶۹).
  5. (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۰ ـ ۱۸۵).
  6. (اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۰۱-۲۰۴؛ سیر مبارزات امام‌خمینی در آیینه اسناد شهربانی، ج۴، ص۱۶).
  7. (سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۹، ص۴۹۶).
  8. (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۱۵۰).
  9. (آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی، ص۲۶۸).
  10. («زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی»).

منابع

  • آیت‌الله‌العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • «زندگینامه حجت‌الاسلام شیخ فضل‌الله قزوینی».
  • سیر مبارزات امام‌خمینی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۷)، ج ۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.