محمدعلی حیدری: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''محمدعلی حیدری'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول | '''محمدعلی حیدری'''، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی. | ||
محمدعلی حیدری در سال ۱۳۱۵ ش در خانوادهای روحانی و منتسب به عشایر منطقه سلسله و دلفان در غرب کشور در شهر قم متولد شد. اجداد او قربانعلی خان و حاج علی خان، از سران عشایر سلسله و دلفان بودند که سالها با رضاشاه مبارزه میکردند. پدرش نیز شیخ محمدولی حیدری لرستانی از مدرسان حوزه علمیه قم بود که پس از سالها تدریس در حوزه علمیه قم، به نهاوند رفت و بهعنوان «مجتهد بزرگ غرب کشور» (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۲) حوزه علمیه نهاوند را بنیان نهاد و به تبلیغ و تدریس در آن شهر میپرداخت (شریف رازی، ج ۷، ۳۲۸). در دوران تدریس او در قم بود که فرزندش محمدعلی حیدری به دنیا آمد. محمدعلی حیدری خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را نزد پدرش در قم آموخت. دوران ابتدایی را هم در قم گذراند (زرینی، ۱۴۷) و آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در حوزه علمیه قم و نزد استادان آن حوزه فراگرفت. سپس دروس سطح را پیش آقایان میرزا علی مشکینی، حسینعلی منتظری و | محمدعلی حیدری در سال ۱۳۱۵ ش در خانوادهای روحانی و منتسب به عشایر منطقه سلسله و دلفان در غرب کشور در شهر قم متولد شد. اجداد او قربانعلی خان و حاج علی خان، از سران عشایر سلسله و دلفان بودند که سالها با رضاشاه مبارزه میکردند. پدرش نیز شیخ محمدولی حیدری لرستانی از مدرسان حوزه علمیه قم بود که پس از سالها تدریس در حوزه علمیه قم، به نهاوند رفت و بهعنوان «مجتهد بزرگ غرب کشور» (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۲) حوزه علمیه نهاوند را بنیان نهاد و به تبلیغ و تدریس در آن شهر میپرداخت (شریف رازی، ج ۷، ۳۲۸). در دوران تدریس او در قم بود که فرزندش محمدعلی حیدری به دنیا آمد. محمدعلی حیدری خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را نزد پدرش در قم آموخت. دوران ابتدایی را هم در قم گذراند (زرینی، ۱۴۷) و آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در حوزه علمیه قم و نزد استادان آن حوزه فراگرفت. سپس دروس سطح را پیش آقایان میرزا علی مشکینی، حسینعلی منتظری و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. شرح منظومه را همراه با سیدمصطفی خمینی نزد شیخ محمد فکور یزدی خواند (کاظمینی، ۳۱۳) و شفای ابنسینا را هم پیش علامه سیدمحمدحسین طباطبایی فراگرفت (زرینی، ۱۴۷-۱۴۸). وی همچنین از معدود طلابی بود که در جلسات درس فلسفه علامه طباطبایی که روزهای پنجشنبه و جمعه و بهصورت خصوصی در قم برگزار میشد، شرکت مییافت («گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی»، ۱۷). پس از چند سال تحصیل در قم، راهی نجف اشرف شد و در حوزه علمیه آن شهر پای درس برخی از استادان نشست (زرینی، ۱۴۷-۱۴۸). حضور او در نجف اشرف کوتاهمدت بود و اطلاعاتی درباره استادان او در آن حوزه در دست نیست. حیدری پس از بازگشت به کشور، در حوزه علمیه قم نزد آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمد محقق داماد (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳) و امامخمینی به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت (همان؛ روحانی، ج ۱، ۴۵) و دروس آیات بروجردی و امامخمینی را تقریر نمود. درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه و اصول امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۳۰ ش تا تبعید امامخمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ ش در درسهای ایشان که در مساجد سلماسی و اعظم قم برگزار میشد شرکت میکرده است. او مدتی هم از درس خارج فقه و اصول آیتالله شیخ محمدعلی اراکی بهرهمند شد (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳). حیدری مورد توجه آیتالله بروجردی بود و به سبب تلاش در فرایند تحصیل مورد تشویق ایشان قرار گرفت و یک دوره کتاب وسایل الشیعه را بهعنوان جایزه از ایشان دریافت کرد (همان). | ||
محمدعلی حیدری در کنار تحصیل دروس حوزوی، تحصیل دروس جدید را هم ادامه داد و موفق به دریافت مدرک دیپلم متوسطه گردید. همزمان در دبیرستان دین و دانش در کلاسهای زبان انگلیسی که با همت | محمدعلی حیدری در کنار تحصیل دروس حوزوی، تحصیل دروس جدید را هم ادامه داد و موفق به دریافت مدرک دیپلم متوسطه گردید. همزمان در دبیرستان دین و دانش در کلاسهای زبان انگلیسی که با همت سیدمحمد حسینی بهشتی تشکیل میشد حضور یافت (زرینی، ۱۴۸). او پس از دستگیری امامخمینی در خرداد ۱۳۴۲، در راهپیمایی اعتراضی مردم قم حضور داشت (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳) و در پایان تظاهرات، در حرم حضرت معصومه (س) سخنرانی و ابعاد شخصیت امامخمینی را تبیین کرد و دستگیری ایشان را همانند از میان بردن قرآن و اسلام و شرف دانست (کاظمینی، ۳۱۳) و مردم را به مبارزه علیه حکومت پهلوی فراخواند (زرینی، ۱۴۷-۱۴۸). پس از پایان سخنرانی، با لباس مبدل و با همکاری مردم از تعرض مأموران دولتی مصون ماند (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳-۳۱۴). او در اسفند ۱۳۴۲ و پس از انتصاب حسنعلی منصور به نخستوزیری، در نامهای به او که رونوشت آن را به امامخمینی و آیتالله سیدحسن قمی نیز ارسال کردند، اقدامات دولت اسدالله علم را در نقض حریم دین و قانون اساسی تقبیح کردند و سپس با اشاره به دستگیری امامخمینی و آیات سیدحسن طباطبایی قمی و سیدمحمود علایی طالقانی، آن را محکوم نمودند و خواستار آزادی آنان و دیگر زندانیان سیاسی و الغای تصویبنامههای ضددینی شدند (روحانی، ج ۱، ۶۴۲؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۲۱۴-۲۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۹-۱۱۰). او پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، مبارزات خود را در قالب مدرسان حوزه علمیه قم ادامه داد و همراه با آنان اعلامیههایی را در محکومیت آن صادر کرد. ازجمله در خرداد ۱۳۴۹ پس از رحلت آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در تلگرافی به امامخمینی «زعیم و مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی خمینی»، درگذشت آیتالله حکیم را تسلیت گفتند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۲۲؛ روحانی، ج ۲، ۵۷۶-۵۷۷؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۵، ۳۶۶؛ آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ۲۲۵). وی (به احتمال زیاد در همان سال) در جریان دستگیری میرزا علیاکبر مشکینی، با فریادهای اعتراضی، مردم را در جریان یورش مأموران به خانه میرزا علی مشکینی قرار داد و در پی کشاندن مردم به خیابانها بود. پس از آن خانه او محاصره شد و مأموران حکومتی وی را دستگیر و به تهران منتقل کردند. حیدری در تهران و در زندان قزلقلعه تهران مورد شکنجه قرار گرفت و شش ماه در آنجا زندانی بود (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۴) و آنگاه آزاد شد و به قم بازگشت. او در ۱۶ تیر ۱۳۵۰ ش / ۱۳۹۱ ق از امامخمینی اجازهنامهای در امور شرعیه دریافت کرد (صحیفه امام، ج۲، ۳۷۷) و علاوه بر آن چنین اجازهنامههای را هم از آیات سیداحمد موسوی خوانساری و سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی دریافت نمود (زرینی، ۱۴۸). | ||
محمدعلی حیدری در سال ۱۳۵۲ ش پس از درگذشت پدرش و به درخواست مردم نهاوند، راهی آن دیار شد و به تبلیغ دین و اقامه نماز جماعت در آنجا پرداخت. تشکیل دارالایتام در نهاوند، تأسیس صندوق قرضالحسنه قائم (عج)، تأسیس کتابخانه عمومی در آن شهر و ایجاد کتابفروشی در نهاوند و روستاهای اطراف از اقدامات اجتماعی او بود. او در نهاوند، حسینیه جوانان آن شهر را به صورت پایگاهی برای مبارزات خود علیه حکومت پهلوی درآورد و با تشکیل جلسات تدریس تفسیر قرآن و نهجالبلاغه و دعوت از سخنرانان مذهبی، سعی میکرد جوانان را با اندیشههای | محمدعلی حیدری در سال ۱۳۵۲ ش پس از درگذشت پدرش و به درخواست مردم نهاوند، راهی آن دیار شد و به تبلیغ دین و اقامه نماز جماعت در آنجا پرداخت. تشکیل دارالایتام در نهاوند، تأسیس صندوق قرضالحسنه قائم (عج)، تأسیس کتابخانه عمومی در آن شهر و ایجاد کتابفروشی در نهاوند و روستاهای اطراف از اقدامات اجتماعی او بود. او در نهاوند، حسینیه جوانان آن شهر را به صورت پایگاهی برای مبارزات خود علیه حکومت پهلوی درآورد و با تشکیل جلسات تدریس تفسیر قرآن و نهجالبلاغه و دعوت از سخنرانان مذهبی، سعی میکرد جوانان را با اندیشههای امامخمینی آشنا کند و آنان را در مسیر مبارزه با حکومت پهلوی قرار دهد (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۴-۳۱۵). او همچنین به سخنرانیهای انتقادی در نهاوند میپرداخت و در تبیین اهداف امامخمینی میکوشید. در چنین فضایی بود که گروههایی چون ابوذر و انجمن اسلامی معلمان در آن شهر شکل گرفتند و به گروههایی فعال علیه حکومت پهلوی تبدیل شدند (همان). او در نهاوند از حضور در مراسم و برنامههایی که توسط مقامات محلی برگزار میشد خودداری میکرد. همچنین همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی صادر میکرد و نام او پای اغلب آن اعلامیهها دیده میشود (زرینی، ۱۴۸). او در چهلم شهدای نوزده دی ۱۳۵۶ شمسی، مجلس یادبودی برای آنان در نهاوند برگزار کرد که پس از پایان آن مراسم تظاهراتی در آن شهر شکل گرفت. ساواک که او را محور آن تظاهرات میدانست، رأی به تبعید او به شهر بابک در استان کرمان داد. در پی آن وی به آن شهر اعزام شد، ولی حکم دو ساله تبعید او به دو ماه تقلیل یافت و پس از گذراندن دوران محکومیت، در میان استقبال مردم، به نهاوند بازگشت. | ||
حیدری در بازگشت به نهاوند بار دیگر رهبری مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی را بر عهده گرفت و در برگزاری تظاهرات مردم آن شهر نقش محوری داشت. این فعالیتها بار دیگر ساواک را برآن داشت که او را دستگیر کند. وی پس از مدتی آزاد شد و دوباره به سازماندهی مبارزات ادامه داد. حیدری در بهمن ۱۳۵۷ ش به تهران رفت و در تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها بر روی پروازهای خارجی (با هدف جلوگیری از بازگشت | حیدری در بازگشت به نهاوند بار دیگر رهبری مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی را بر عهده گرفت و در برگزاری تظاهرات مردم آن شهر نقش محوری داشت. این فعالیتها بار دیگر ساواک را برآن داشت که او را دستگیر کند. وی پس از مدتی آزاد شد و دوباره به سازماندهی مبارزات ادامه داد. حیدری در بهمن ۱۳۵۷ ش به تهران رفت و در تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها بر روی پروازهای خارجی (با هدف جلوگیری از بازگشت امامخمینی به کشور) شرکت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کمیتههای انقلاب اسلامی را در نهاوند بنیان نهاد و سرپرستی آنها را بر عهده گرفت. در مرداد ۱۳۵۸ ش نیز با حکم امامخمینی، به امامت جمعه نهاوند منصوب گردید و در اول آذر آن سال نیز به سمت قاضی شرع دادگاههای انقلاب اسلامی استان همدان منصوب شد و سرپرستی دادگاههای انقلاب اسلامی آن استان را بر عهده گرفت. همزمان در شورای سرپرستی جهاد سازندگی نهاوند عضویت داشت و مدتی هم سرپرستی کمیته امداد امامخمینی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و نهضت سوادآموزی نهاوند را عهدهدار بود. او در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم نهاوند به نمایندگی برگزیده شد و در کمیسیون قضایی مشغول به فعالیت شد. محمدعلی حیدری که از اعضای حزب جمهوری اسلامی نیز بود، هفتم تیر ۱۳۶۰ در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدو پیکرش به نهاوند انتقال یافت و در جوار مرقد پدرش در حسینیه جوانان آنجا به خاک سپرده شد (کاظمینی، ۳۱۵؛ زرینی، ۱۴۹). | ||
منابع: آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روحانی، | منابع: آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روحانی، سیدحمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی در ایران، ج ۱، بیجا، دارالفکر ـ دارالعلم؛ روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امامخمینی در ایران، ج ۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی؛ زرینی، حسین (۱۳۸۸)، «حیدری، محمدعلی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۵ و ۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، جلد دوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه¬ ائمه¬ جمعه¬ سراسر کشور، به اهتمام سیدمحمدکاظم مدرسی و میرزا محمد کاظمینی، ج ۱، بنیاد ریحانه الرسول یزد، تهران، برگ رضوان؛ «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» (۱۳۸۹)، تهیه و تدوین: علی اوجبی، فصلنامه میثاق، شماره ۱۷، زمستان؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۱)، کتاب: ۳۰، شهید حجتالاسلام حیدری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | ||
[[رده:پروژه شاگردان2]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۸
اطلاعات فردی | |
---|---|
اطلاعات علمی |
محمدعلی حیدری، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
محمدعلی حیدری در سال ۱۳۱۵ ش در خانوادهای روحانی و منتسب به عشایر منطقه سلسله و دلفان در غرب کشور در شهر قم متولد شد. اجداد او قربانعلی خان و حاج علی خان، از سران عشایر سلسله و دلفان بودند که سالها با رضاشاه مبارزه میکردند. پدرش نیز شیخ محمدولی حیدری لرستانی از مدرسان حوزه علمیه قم بود که پس از سالها تدریس در حوزه علمیه قم، به نهاوند رفت و بهعنوان «مجتهد بزرگ غرب کشور» (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۲) حوزه علمیه نهاوند را بنیان نهاد و به تبلیغ و تدریس در آن شهر میپرداخت (شریف رازی، ج ۷، ۳۲۸). در دوران تدریس او در قم بود که فرزندش محمدعلی حیدری به دنیا آمد. محمدعلی حیدری خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را نزد پدرش در قم آموخت. دوران ابتدایی را هم در قم گذراند (زرینی، ۱۴۷) و آنگاه به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را در حوزه علمیه قم و نزد استادان آن حوزه فراگرفت. سپس دروس سطح را پیش آقایان میرزا علی مشکینی، حسینعلی منتظری و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. شرح منظومه را همراه با سیدمصطفی خمینی نزد شیخ محمد فکور یزدی خواند (کاظمینی، ۳۱۳) و شفای ابنسینا را هم پیش علامه سیدمحمدحسین طباطبایی فراگرفت (زرینی، ۱۴۷-۱۴۸). وی همچنین از معدود طلابی بود که در جلسات درس فلسفه علامه طباطبایی که روزهای پنجشنبه و جمعه و بهصورت خصوصی در قم برگزار میشد، شرکت مییافت («گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی»، ۱۷). پس از چند سال تحصیل در قم، راهی نجف اشرف شد و در حوزه علمیه آن شهر پای درس برخی از استادان نشست (زرینی، ۱۴۷-۱۴۸). حضور او در نجف اشرف کوتاهمدت بود و اطلاعاتی درباره استادان او در آن حوزه در دست نیست. حیدری پس از بازگشت به کشور، در حوزه علمیه قم نزد آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمد محقق داماد (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳) و امامخمینی به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت (همان؛ روحانی، ج ۱، ۴۵) و دروس آیات بروجردی و امامخمینی را تقریر نمود. درباره سالهای حضور او در درس خارج فقه و اصول امامخمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۳۰ ش تا تبعید امامخمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ ش در درسهای ایشان که در مساجد سلماسی و اعظم قم برگزار میشد شرکت میکرده است. او مدتی هم از درس خارج فقه و اصول آیتالله شیخ محمدعلی اراکی بهرهمند شد (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳). حیدری مورد توجه آیتالله بروجردی بود و به سبب تلاش در فرایند تحصیل مورد تشویق ایشان قرار گرفت و یک دوره کتاب وسایل الشیعه را بهعنوان جایزه از ایشان دریافت کرد (همان).
محمدعلی حیدری در کنار تحصیل دروس حوزوی، تحصیل دروس جدید را هم ادامه داد و موفق به دریافت مدرک دیپلم متوسطه گردید. همزمان در دبیرستان دین و دانش در کلاسهای زبان انگلیسی که با همت سیدمحمد حسینی بهشتی تشکیل میشد حضور یافت (زرینی، ۱۴۸). او پس از دستگیری امامخمینی در خرداد ۱۳۴۲، در راهپیمایی اعتراضی مردم قم حضور داشت (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳) و در پایان تظاهرات، در حرم حضرت معصومه (س) سخنرانی و ابعاد شخصیت امامخمینی را تبیین کرد و دستگیری ایشان را همانند از میان بردن قرآن و اسلام و شرف دانست (کاظمینی، ۳۱۳) و مردم را به مبارزه علیه حکومت پهلوی فراخواند (زرینی، ۱۴۷-۱۴۸). پس از پایان سخنرانی، با لباس مبدل و با همکاری مردم از تعرض مأموران دولتی مصون ماند (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۳-۳۱۴). او در اسفند ۱۳۴۲ و پس از انتصاب حسنعلی منصور به نخستوزیری، در نامهای به او که رونوشت آن را به امامخمینی و آیتالله سیدحسن قمی نیز ارسال کردند، اقدامات دولت اسدالله علم را در نقض حریم دین و قانون اساسی تقبیح کردند و سپس با اشاره به دستگیری امامخمینی و آیات سیدحسن طباطبایی قمی و سیدمحمود علایی طالقانی، آن را محکوم نمودند و خواستار آزادی آنان و دیگر زندانیان سیاسی و الغای تصویبنامههای ضددینی شدند (روحانی، ج ۱، ۶۴۲؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۲، ۲۱۴-۲۱۵؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۰۹-۱۱۰). او پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، مبارزات خود را در قالب مدرسان حوزه علمیه قم ادامه داد و همراه با آنان اعلامیههایی را در محکومیت آن صادر کرد. ازجمله در خرداد ۱۳۴۹ پس از رحلت آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم، همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم در تلگرافی به امامخمینی «زعیم و مرجع عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمی خمینی»، درگذشت آیتالله حکیم را تسلیت گفتند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۲۲؛ روحانی، ج ۲، ۵۷۶-۵۷۷؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد، ج ۵، ۳۶۶؛ آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی، ۲۲۵). وی (به احتمال زیاد در همان سال) در جریان دستگیری میرزا علیاکبر مشکینی، با فریادهای اعتراضی، مردم را در جریان یورش مأموران به خانه میرزا علی مشکینی قرار داد و در پی کشاندن مردم به خیابانها بود. پس از آن خانه او محاصره شد و مأموران حکومتی وی را دستگیر و به تهران منتقل کردند. حیدری در تهران و در زندان قزلقلعه تهران مورد شکنجه قرار گرفت و شش ماه در آنجا زندانی بود (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۴) و آنگاه آزاد شد و به قم بازگشت. او در ۱۶ تیر ۱۳۵۰ ش / ۱۳۹۱ ق از امامخمینی اجازهنامهای در امور شرعیه دریافت کرد (صحیفه امام، ج۲، ۳۷۷) و علاوه بر آن چنین اجازهنامههای را هم از آیات سیداحمد موسوی خوانساری و سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی دریافت نمود (زرینی، ۱۴۸).
محمدعلی حیدری در سال ۱۳۵۲ ش پس از درگذشت پدرش و به درخواست مردم نهاوند، راهی آن دیار شد و به تبلیغ دین و اقامه نماز جماعت در آنجا پرداخت. تشکیل دارالایتام در نهاوند، تأسیس صندوق قرضالحسنه قائم (عج)، تأسیس کتابخانه عمومی در آن شهر و ایجاد کتابفروشی در نهاوند و روستاهای اطراف از اقدامات اجتماعی او بود. او در نهاوند، حسینیه جوانان آن شهر را به صورت پایگاهی برای مبارزات خود علیه حکومت پهلوی درآورد و با تشکیل جلسات تدریس تفسیر قرآن و نهجالبلاغه و دعوت از سخنرانان مذهبی، سعی میکرد جوانان را با اندیشههای امامخمینی آشنا کند و آنان را در مسیر مبارزه با حکومت پهلوی قرار دهد (کاظمینی، ج ۱، ۳۱۴-۳۱۵). او همچنین به سخنرانیهای انتقادی در نهاوند میپرداخت و در تبیین اهداف امامخمینی میکوشید. در چنین فضایی بود که گروههایی چون ابوذر و انجمن اسلامی معلمان در آن شهر شکل گرفتند و به گروههایی فعال علیه حکومت پهلوی تبدیل شدند (همان). او در نهاوند از حضور در مراسم و برنامههایی که توسط مقامات محلی برگزار میشد خودداری میکرد. همچنین همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم اعلامیههایی را علیه حکومت پهلوی صادر میکرد و نام او پای اغلب آن اعلامیهها دیده میشود (زرینی، ۱۴۸). او در چهلم شهدای نوزده دی ۱۳۵۶ شمسی، مجلس یادبودی برای آنان در نهاوند برگزار کرد که پس از پایان آن مراسم تظاهراتی در آن شهر شکل گرفت. ساواک که او را محور آن تظاهرات میدانست، رأی به تبعید او به شهر بابک در استان کرمان داد. در پی آن وی به آن شهر اعزام شد، ولی حکم دو ساله تبعید او به دو ماه تقلیل یافت و پس از گذراندن دوران محکومیت، در میان استقبال مردم، به نهاوند بازگشت.
حیدری در بازگشت به نهاوند بار دیگر رهبری مبارزات مردم علیه حکومت پهلوی را بر عهده گرفت و در برگزاری تظاهرات مردم آن شهر نقش محوری داشت. این فعالیتها بار دیگر ساواک را برآن داشت که او را دستگیر کند. وی پس از مدتی آزاد شد و دوباره به سازماندهی مبارزات ادامه داد. حیدری در بهمن ۱۳۵۷ ش به تهران رفت و در تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها بر روی پروازهای خارجی (با هدف جلوگیری از بازگشت امامخمینی به کشور) شرکت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کمیتههای انقلاب اسلامی را در نهاوند بنیان نهاد و سرپرستی آنها را بر عهده گرفت. در مرداد ۱۳۵۸ ش نیز با حکم امامخمینی، به امامت جمعه نهاوند منصوب گردید و در اول آذر آن سال نیز به سمت قاضی شرع دادگاههای انقلاب اسلامی استان همدان منصوب شد و سرپرستی دادگاههای انقلاب اسلامی آن استان را بر عهده گرفت. همزمان در شورای سرپرستی جهاد سازندگی نهاوند عضویت داشت و مدتی هم سرپرستی کمیته امداد امامخمینی، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و نهضت سوادآموزی نهاوند را عهدهدار بود. او در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی با رأی مردم نهاوند به نمایندگی برگزیده شد و در کمیسیون قضایی مشغول به فعالیت شد. محمدعلی حیدری که از اعضای حزب جمهوری اسلامی نیز بود، هفتم تیر ۱۳۶۰ در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدو پیکرش به نهاوند انتقال یافت و در جوار مرقد پدرش در حسینیه جوانان آنجا به خاک سپرده شد (کاظمینی، ۳۱۵؛ زرینی، ۱۴۹).
منابع: آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۶)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روحانی، سیدحمید (۱۳۵۸)، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی در ایران، ج ۱، بیجا، دارالفکر ـ دارالعلم؛ روحانی، سیدحمید (۱۳۶۴)، نهضت امامخمینی در ایران، ج ۲، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید با همکاری سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی؛ زرینی، حسین (۱۳۸۸)، «حیدری، محمدعلی»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۵ و ۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، جلد دوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه¬ ائمه¬ جمعه¬ سراسر کشور، به اهتمام سیدمحمدکاظم مدرسی و میرزا محمد کاظمینی، ج ۱، بنیاد ریحانه الرسول یزد، تهران، برگ رضوان؛ «گفتگو با فیلسوف گفتگو دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی» (۱۳۸۹)، تهیه و تدوین: علی اوجبی، فصلنامه میثاق، شماره ۱۷، زمستان؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۱)، کتاب: ۳۰، شهید حجتالاسلام حیدری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.