علی آلاسحاق: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «آل اسحاق، علي؛ از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی. او در 25 تير 1318 ش در خوئين زنجان و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد (احمدی، 221). جدش ملا ابراهیم خوئینی هم از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و جد بزرگش مولی اسحاق زنجانی هم از روحانیان برجسته زنجان بو...» ایجاد کرد) |
جز (removed Category:پروژه شاگردان3; added Category:پروژه شاگردان2 using HotCat) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
آل اسحاق در 24 خرداد 1380 ش در قم درگذشت و پيكرش در گلزار علي بن جعفر (ع)، در قطعه مخصوص پدر شهيدان به خاك سپرده شد («درگذشتگان:...»، 149). | آل اسحاق در 24 خرداد 1380 ش در قم درگذشت و پيكرش در گلزار علي بن جعفر (ع)، در قطعه مخصوص پدر شهيدان به خاك سپرده شد («درگذشتگان:...»، 149). | ||
منابع: احمدی، مهدی (1382)، «علی آل اسحاق، دانشور دلسوز»، ستارگان حرم، ج 12، قم، انتشارات زائر؛ خاطرات آیتالله علی آل اسحاق (1384)، تدوين: محمدرضا شمسا و طاهره مهرورزيان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي؛ «درگذشتگان: آیتالله آل اسحاق» (1394)، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوششم، شماره 156، بهمن و اسفند. | منابع: احمدی، مهدی (1382)، «علی آل اسحاق، دانشور دلسوز»، ستارگان حرم، ج 12، قم، انتشارات زائر؛ خاطرات آیتالله علی آل اسحاق (1384)، تدوين: محمدرضا شمسا و طاهره مهرورزيان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي؛ «درگذشتگان: آیتالله آل اسحاق» (1394)، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوششم، شماره 156، بهمن و اسفند. | ||
[[رده:پروژه شاگردان2]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۵
آل اسحاق، علي؛ از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی. او در 25 تير 1318 ش در خوئين زنجان و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد (احمدی، 221). جدش ملا ابراهیم خوئینی هم از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و جد بزرگش مولی اسحاق زنجانی هم از روحانیان برجسته زنجان بودند. پدرش شيخ عبدالكريم خوئيني زنجاني از شاگردان مرحوم آخوند خراساني و از روحانیان برجسته منطقه خوئین و از مبارزان با حکومت پهلوی (رضاشاه) بود که از سال 1325 ش به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و خودآموز کفایه از آثار اوست. («درگذشتگان: آیتالله آل اسحاق»، 147-149). علی آل اسحاق خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در خوئین و نزد بانویی مکتبدار آموخت. ادبیات (صرف و نحو) را هم نزد شیخ ابراهیم آل اسحاق در همانجا خواند (خاطرات آیتالله...، 26-27). او آنگاه همراه با خانواده راهی قم شد و دوران ابتدایی را در مدرسه قدس آن شهر گذراند. از سال 1330 ش به فراگیری دروس حوزوی روی آورد (همان، 28-32) و مقدمات را نزد بهاءالدین هیدجی، یدالله هیدجی و برخی دیگر از استادان حوزه علمیه قم آموخت. مدتی هم از درس تفسیر قرآن علامه سید محمدحسین طباطبایی بهره برد (همان، 38-41). وی در سال 1334 ش عازم عراق شد و در مدرسه آیتالله بروجردی آن شهر سکنی گزید و تحصیلات حوزوی خود را در حوزه علمیه آن شهر پی گرفت. آل اسحاق درس مکاسب را نزد شیخ صدرا بادكوبهاي آموخت و در رسایل از شاگردان میرزا جواد تبريزي بود. همزمان در درس کفایهالاصول (جلد اول) آقایان حسين راستي كاشاني، حاج شيخ علي فلسفي و حسين وحيد خراساني شرکت میکرد. جلد دوم کفایهالاصول را هم پیش آیتالله شهيد محمدباقر صدر خواند. سپس در حلقه شاگردان خاص آیتالله صدر درآمد و در درسهای فلسفه و اقتصاد او که بر مبنای کتابهای فلسفتنا، اقتصادنا تدریس میشد، شرکت کرد. همزمان در درس شرح تجريد سید اسداللّه مدني تبریزی، درس فلسفه شيخ عباس قوچاني و درس طب سید حسين حكيم حاضر شد. دو سال هم در درس خارج فقه آیات سید ابوالقاسم موسوی خویی و سید محمود حسینی شاهرودي شركت جست (همان، 49-58). آنگاه در درس خارج فقه ميرزا محمدباقر زنجاني حضور یافت و دوازده سال از آن درس بهرهمند شد و به افتخار دامادی ایشان درآمد. آل اسحاق همچنین از اولین روز شروع درس خارج فقه امام خمینی (از سال 1344 ش) در مسجد شیخ انصاری معروف به مسجد ترکها در نجف حضور یافت و تا سال 1353 ش از درس ایشان استفاده میکرد. همزمان در جلسات خصوصی که در خانه امام خمینی برگزار میشد، شرکت میکرد و مدتی هم در دفتر استفتائات ایشان مشغول فعالیت بود. یکی دیگر از وظایف او در بیت امام خمینی، تهیه خلاصه اخبار راديوهاي عربي و خارجي و ارائه آنها به امام خمینی بود. علاوه بر آن، از سوی امام خميني مسئول تجديدِ كتابت صورت نمايندگي نمايندگان ایشان شده بود. او سپس از آیتالله سید محسن طباطبایی حکیم اجازه اجتهاد و از شیخ آقابزرگ تهرانی اجازه نقل روایت و حدیث دریافت نمود (احمدی، 223-225). آل اسحاق در عراق و در کنار تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف، به تدریس در حوزه علمیه نجف میپرداخت و بهخصوص طلاب ترکیهای از درس او استفاده میکردند (همان، 234). او نمایندگی آیتالله حكيم را در شهرهاي سنجار و تل عفر در استان موصل عراق بر عهده داشت و به همین سبب همه ساله در فصل تابستان راهی آن شهرها میشد و به رسیدگی به مسائل شرعی مردم آن شهرها میپرداخت. پس از رحلت آیتالله حكيم، نمايندگي امام خمینی در همان منطقه را بر عهده گرفت و مسجد و همچنین مدرسهای علمیه در آن منطقه بنا نهاد. همچنین در جلسات مناظره و مباحثه با اهل سنت آن ناحيه شركت ميجست. او در سال 1353 ش از عراق اخراج شد و به ایران بازگشت. از اوايل سال 1356 ش به مدت 3 ماه در يافتآباد تهران به تبليغ و فعاليتهاي فرهنگي و مذهبي پرداخت و در آن مدت کوتاه، صندوق قرضالحسنهاي را در آنجا بنیان نهاد. آل اسحاق سپس به شهر سنجان (استان مركزي) رفت و مدتی نیز به فعالیتهای تبلیغی ـ سیاسی در آن منطقه مشغول بود. آنگاه راهی استان سيستان و بلوچستان شد و به فعالیتهای تبلیغی ـ جهادی در آن استان ادامه داد. او در آن استان در مقابله با پارهای مخالفتها با انقلاب اسلامی فعال بود. پس از مدتی حضور در آن استان، بار دیگر به استان مرکزی بازگشت و مسئولیت كميته انقلاب اسلامي را به احتمال زیاد در سنجان بر عهده گرفت. آنگاه راهی تهران شد و مسئوليت فرهنگي كميتههاي انقلاب اسلامي را بر عهده گرفت. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در جبهههای جنگ حضور یافت و به همین منظور راهی خوزستان شد و در تشكيل بسيج عشاير و سازماندهی نيروهاي مقاوم بومي در منطقه جنوب نقش داشت. در کنار مسئولیت فوق، جلسات سخنرانی در نهادهایی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگي، وزارت بهداري و بهزيستي و... تشکیل میداد. همزمان امامت جماعت مسجد ابوذر تهران را با حکم آیتالله سید محمدرضا موسوی گلپایگانی بر عهده داشت و ده سال به اقامه نماز جماعت در آن مسجد میپرداخت. یکی از فعالیتهای تبلیغی آل اسحاق، سفرهای تبلیغی به خارج از کشور بود؛ او یک بار به لبنان و یک بار هم به جمهوری آذربایجان سفر کرد و در سفر اخیر، امتیازی درباره صادرات و واردات از طريق مرز آذربايجان دریافت کرد و درآمد حاصل از آن را به ارائه خدمات برای طلاب علوم حوزوی اختصاص داد و سپس همراه با عدهای دیگر، تعاونی طلاب را تأسیس کرد. وي درآمد حاصله را در امور فرهنگي و حمايت از طلاب و ديگر موارد لازم صرف کرد. آل اسحاق در کنار فعالیتهای اجزایی ـ تبلیغی فوق، به تدریس دروس حوزوی در مدارس امام خميني، حجّتيه (براي طلاب خارجي)، الهادي و مدرسه صدوقي (براي طلاب ايراني) میپرداخت. مدتی هم جلسات پاسخ به شبهههاي مطرحشده تحت عنوان «احكام اجتماعي قرآن و تبيين مسائل روز» را در مدرسه فيضيه برگزار میکرد. او گذشته از تدریس در مدارس دینی فوق، سالها به تدریس دروس معارف اسلامی در دانشگاه شهيد بهشتي تهران، دانشگاه تبريز و دانشكده امام حسين (ع) اشتغال داشت. سپس به تدریس خارج فقه و اصول در خانهاش پرداخت. برخی از تألیفات او عبارت است: 1- اسلام از ديدگاه دانشمندان جهان 2- آشنايي با مکتب وحي (مسيحيت). 3- مسئوليت امت از ديدگاه امام. 4- جبهه يا دانشگاه خودسازي. 5- کنترل زبان. 6- ياد خدا عامل انقلاب. 7- اخلاق و رفتار يا اصول تزکيه و حکمت (دوره ويژه جهاد سازندگي). 8- اصول خودسازي يا اخلاق در مکتب وحي الهي. 9- زمينه اسلامشناسي، ايدئولوژي در سنگر بسيج عشاير دزفول. آثار مخطوط او هم عبارت است از: 1- قرائت امام خميني (ره) از ولايت مطلقه فقيه يا حکومت جهاني فرامين الهي. 2- تقريرات اصول فقه مرحوم آیتاللهالعظمی محمدباقر زنجاني. 3- النکاح علي المذاهب الخمسه (عربي). 4- الفقه الاسلامي (الحلقه الاولي، عربي). 5- آخرين نظريات علماي اصول در محور کفايتالاصول از مرحوم آخوند تا امام خمینی. 6- مباني فکري امام امت يا اصول سياسي، اجتماعي اسلام. 7- بهترين راهنماي حج (مطابق با فتاواي امام خميني). 8- معالم دين يا تنظيم مضامين عالي. آل اسحاق در 24 خرداد 1380 ش در قم درگذشت و پيكرش در گلزار علي بن جعفر (ع)، در قطعه مخصوص پدر شهيدان به خاك سپرده شد («درگذشتگان:...»، 149). منابع: احمدی، مهدی (1382)، «علی آل اسحاق، دانشور دلسوز»، ستارگان حرم، ج 12، قم، انتشارات زائر؛ خاطرات آیتالله علی آل اسحاق (1384)، تدوين: محمدرضا شمسا و طاهره مهرورزيان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي؛ «درگذشتگان: آیتالله آل اسحاق» (1394)، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوششم، شماره 156، بهمن و اسفند.