علی آلاسحاق
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | علی آل اسحاق |
| تاریخ تولد | ۲۵ تیر ۱۳۱۸ |
| زادگاه | خوئین، زنجان |
| تاریخ وفات | ۲۴ خرداد ۱۳۸۰ |
| محل دفن | گلزار علی بن جعفر(ع)، قم |
| شهر وفات | قم |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | امامخمینی، سیدمحمدباقر زنجانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمدباقر صدر |
| محل تحصیل | حوزه علمیه قم، حوزه علمیه نجف |
| اجازه اجتهاد از | سیدمحسن حکیم |
| تألیفات | اسلام از دیدگاه دانشمندان جهان، آشنایی با مکتب وحی (مسیحیت)، مسئولیت امت از دیدگاه امام، جبهه یا دانشگاه خودسازی، کنترل زبان، یاد خدا عامل انقلاب، اخلاق و رفتار یا اصول تزکیه و حکمت، اصول خودسازی یا اخلاق در مکتب وحی الهی، زمینه اسلامشناسی، ایدئولوژی در سنگر بسیج عشایر دزفول |
| فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
| سیاسی | همراهی با نهضت امامخمینی، مبارزه با رژیم پهلوی، نمایندگی امامخمینی در عراق، فعالیت در جبهههای جنگ عراق علیه ایران |
| اجتماعی | تدریس دروس حوزوی و دانشگاهی، راهاندازی صندوق قرضالحسنه، سفرهای تبلیغی به خارج از کشور |
علی آل اسحاق، از شاگردان درس خارج فقه امامخمینی.
زادگاه و خاندان
او در ۲۵ تیر ۱۳۱۸ش در خوئین زنجان و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد.[۱] جدش ملا ابراهیم خوئینی هم از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و جد بزرگش مولی اسحاق زنجانی هم از روحانیان برجسته زنجان بودند. پدرش شیخ عبدالکریم خوئینی زنجانی از شاگردان آخوند خراسانی و از روحانیان برجسته منطقه خوئین و از مبارزان با حکومت پهلوی (رضاشاه) بود که از سال ۱۳۲۵ش به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و خودآموز کفایه از آثار اوست.[۲]
تحصیل
علی آل اسحاق خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در خوئین و نزد بانویی مکتبدار آموخت. ادبیات (صرف و نحو) را هم نزد شیخ ابراهیم آل اسحاق در همانجا خواند.[۳] او آنگاه همراه با خانواده راهی قم شد و دوران ابتدایی را در مدرسه قدس آن شهر گذراند.
از سال ۱۳۳۰ش به فراگیری دروس حوزوی روی آورد.[۴] و مقدمات را نزد بهاءالدین هیدجی، یدالله هیدجی و برخی دیگر از استادان حوزه علمیه قم آموخت. مدتی هم از درس تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بهره برد.[۵] وی در سال ۱۳۳۴ش عازم عراق شد و در مدرسه آیتالله بروجردی آن شهر سکنی گزید و تحصیلات حوزوی خود را در حوزه علمیه آن شهر پی گرفت.
آل اسحاق درس مکاسب را نزد شیخ صدرا بادکوبهای آموخت و در رسایل از شاگردان میرزا جواد تبریزی بود. همزمان در درس کفایهالاصول (جلد اول) آقایان حسین راستی کاشانی، حاج شیخ علی فلسفی و حسین وحید خراسانی شرکت میکرد. جلد دوم کفایهالاصول را هم پیش آیتالله محمدباقر صدر خواند. سپس در حلقه شاگردان خاص آیتالله صدر درآمد و در درسهای فلسفه و اقتصاد او که بر مبنای کتابهای فلسفتنا، اقتصادنا تدریس میشد، شرکت کرد.
همزمان در درس شرح تجرید سیداسداللّه مدنی تبریزی، درس فلسفه شیخ عباس قوچانی و درس طب سیدحسین حکیم حاضر شد. دو سال هم در درس خارج فقه آیات سیدابوالقاسم موسوی خویی و سیدمحمود حسینی شاهرودی شرکت جست.[۶] آنگاه در درس خارج فقه میرزا محمدباقر زنجانی حضور یافت و دوازده سال از آن درس بهرهمند شد و به افتخار دامادی ایشان درآمد.
آل اسحاق همچنین از اولین روز شروع درس خارج فقه امامخمینی (از سال ۱۳۴۴ش) در مسجد شیخ انصاری معروف به مسجد ترکها در نجف حضور یافت و تا سال ۱۳۵۳ش از درس ایشان استفاده میکرد. همزمان در جلسات خصوصی که در خانه امامخمینی برگزار میشد، شرکت میکرد و مدتی هم در دفتر استفتائات ایشان مشغول فعالیت بود. یکی دیگر از وظایف او در بیت امامخمینی، تهیه خلاصه اخبار رادیوهای عربی و خارجی و ارائه آنها به امامخمینی بود. علاوه بر آن، از سوی امامخمینی مسئول تجدیدِ کتابت صورت نمایندگی نمایندگان ایشان شده بود. او سپس از آیتالله سیدمحسن طباطبایی حکیم اجازه اجتهاد و از شیخ آقابزرگ تهرانی اجازه نقل روایت و حدیث دریافت نمود.[۷]
خدمات علمی و اجتماعی
آل اسحاق در عراق و در کنار تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف، به تدریس در حوزه علمیه نجف میپرداخت و بهخصوص طلاب ترکیهای از درس او استفاده میکردند.[۸] او نمایندگی آیتالله حکیم را در شهرهای سنجار و تل عفر در استان موصل عراق بر عهده داشت و به همین سبب همه ساله در فصل تابستان راهی آن شهرها میشد و به رسیدگی به مسائل شرعی مردم آن شهرها میپرداخت.
پس از رحلت آیتالله حکیم، نمایندگی امامخمینی در همان منطقه را بر عهده گرفت و مسجد و همچنین مدرسهای علمیه در آن منطقه بنا نهاد. همچنین در جلسات مناظره و مباحثه با اهل سنت آن ناحیه شرکت میجست. او در سال ۱۳۵۳ش از عراق اخراج شد و به ایران بازگشت. از اوایل سال ۱۳۵۶ش به مدت ۳ ماه در یافتآباد تهران به تبلیغ و فعالیتهای فرهنگی و مذهبی پرداخت و در آن مدت کوتاه، صندوق قرضالحسنهای را در آنجا بنیان نهاد.
آل اسحاق سپس به شهر سنجان (استان مرکزی) رفت و مدتی نیز به فعالیتهای تبلیغی ـ سیاسی در آن منطقه مشغول بود. آنگاه راهی استان سیستان و بلوچستان شد و به فعالیتهای تبلیغی ـ جهادی در آن استان ادامه داد. او در آن استان در مقابله با پارهای مخالفتها با انقلاب اسلامی فعال بود. پس از مدتی حضور در آن استان، بار دیگر به استان مرکزی بازگشت و مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی را به احتمال زیاد در سنجان بر عهده گرفت. آنگاه راهی تهران شد و مسئولیت فرهنگی کمیتههای انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در جبهههای جنگ حضور یافت و به همین منظور راهی خوزستان شد و در تشکیل بسیج عشایر و سازماندهی نیروهای مقاوم بومی در منطقه جنوب نقش داشت. در کنار مسئولیت فوق، جلسات سخنرانی در نهادهایی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، وزارت بهداری و بهزیستی و... تشکیل میداد. همزمان امامت جماعت مسجد ابوذر تهران را با حکم آیتالله سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی بر عهده داشت و ده سال به اقامه نماز جماعت در آن مسجد میپرداخت.
یکی از فعالیتهای تبلیغی آل اسحاق، سفرهای تبلیغی به خارج از کشور بود؛ او یک بار به لبنان و یک بار هم به جمهوری آذربایجان سفر کرد و در سفر اخیر، امتیازی درباره صادرات و واردات از طریق مرز آذربایجان دریافت کرد و درآمد حاصل از آن را به ارائه خدمات برای طلاب علوم حوزوی اختصاص داد و سپس همراه با عدهای دیگر، تعاونی طلاب را تأسیس کرد. وی درآمد حاصله را در امور فرهنگی و حمایت از طلاب و دیگر موارد لازم صرف کرد.
آل اسحاق در کنار فعالیتهای اجزایی ـ تبلیغی فوق، به تدریس دروس حوزوی در مدارس امامخمینی، حجّتیه (برای طلاب خارجی)، الهادی و مدرسه صدوقی (برای طلاب ایرانی) میپرداخت. مدتی هم جلسات پاسخ به شبهههای مطرحشده تحت عنوان «احکام اجتماعی قرآن و تبیین مسائل روز» را در مدرسه فیضیه برگزار میکرد. او گذشته از تدریس در مدارس دینی فوق، سالها به تدریس دروس معارف اسلامی در دانشگاه شهید بهشتی تهران، دانشگاه تبریز و دانشکده امام حسین(ع) اشتغال داشت. سپس به تدریس خارج فقه و اصول در خانهاش پرداخت.
تألیفات
برخی از تألیفات او عبارت است: ۱- اسلام از دیدگاه دانشمندان جهان ۲- آشنایی با مکتب وحی (مسیحیت). ۳- مسئولیت امت از دیدگاه امام. ۴- جبهه یا دانشگاه خودسازی. ۵- کنترل زبان. ۶- یاد خدا عامل انقلاب. ۷- اخلاق و رفتار یا اصول تزکیه و حکمت (دوره ویژه جهاد سازندگی). ۸- اصول خودسازی یا اخلاق در مکتب وحی الهی. ۹- زمینه اسلامشناسی، ایدئولوژی در سنگر بسیج عشایر دزفول. آثار مخطوط او هم عبارت است از: ۱- قرائت امامخمینی (ره) از ولایت مطلقه فقیه یا حکومت جهانی فرامین الهی. ۲- تقریرات اصول فقه مرحوم آیتاللهالعظمی محمدباقر زنجانی. ۳- النکاح علی المذاهب الخمسه (عربی). ۴- الفقه الاسلامی (الحلقه الاولی، عربی). ۵- آخرین نظریات علمای اصول در محور کفایتالاصول از مرحوم آخوند تا امامخمینی. ۶- مبانی فکری امام امت یا اصول سیاسی، اجتماعی اسلام. ۷- بهترین راهنمای حج (مطابق با فتاوای امامخمینی). ۸- معالم دین یا تنظیم مضامین عالی.
درگذشت
آل اسحاق در ۲۴ خرداد ۱۳۸۰ ش در قم درگذشت و پیکرش در گلزار علی بن جعفر(ع)، در قطعه مخصوص پدر شهیدان به خاک سپرده شد.[۹]
پانویس
- ↑ احمدی، احمدی، «علی آل اسحاق، دانشور دلسوز»، ص۲۲۱.
- ↑ «درگذشتگان: آیتالله آل اسحاق»، ص۱۴۷-۱۴۹.
- ↑ خاطرات آیتالله...، ص۲۶-۲۷.
- ↑ خاطرات آیتالله...، ص۲۸-۳۲.
- ↑ خاطرات آیتالله...، ص۳۸-۴۱.
- ↑ خاطرات آیتالله...، ص۴۹-۵۸.
- ↑ احمدی، «علی آل اسحاق، دانشور دلسوز»، ص۲۲۳-۲۲۵.
- ↑ احمدی، «علی آل اسحاق، دانشور دلسوز»، ص۲۳۴.
- ↑ «درگذشتگان:...»، ص۱۴۹.
منابع
- احمدی، مهدی (۱۳۸۲)، «علی آل اسحاق، دانشور دلسوز»، ستارگان حرم، ج ۱۲، قم، انتشارات زائر.
- خاطرات آیتالله علی آل اسحاق (۱۳۸۴)، تدوین: محمدرضا شمسا و طاهره مهرورزیان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- «درگذشتگان: آیتالله آل اسحاق» (۱۳۹۴)، دوماهنامه آینه پژوهش، سال بیستوششم، شماره ۱۵۶، بهمن و اسفند.