سرالقدر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ آذر ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
[[سرّ]] به معنای امر پنهان<ref>فراهیدی، العین، ۷/۱۸۶؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۳۲۸–۳۲۹.</ref> و [[قدر|قَدَر]] به معنای قضای الهی بر اشیا،<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۶۲.</ref> اندازه و مقدار شیء<ref>زبیدی، تاج العروس، ۷/۳۷۰.</ref> است. قَدَر در اصطلاح عارفان به معنای معلق و منوط‌بودن هر یک از احوال اشیا و هر آنچه برای چیزی یا کسی رخ می‌دهد، به زمان یا سبب معینی است که هر شیء با استعدادهای جزئی خود اقتضای آن را دارد<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۱؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۱۵.</ref> و قضا حکم الهی بر اشیاست که بر اساس علم او به معلومات تحقق می‌یابد.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۱؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ۵۰۸.</ref>
[[سرّ]] به معنای امر پنهان<ref>فراهیدی، العین، ۷/۱۸۶؛ طریحی، مجمع البحرین، ۳/۳۲۸–۳۲۹.</ref> و [[قدر|قَدَر]] به معنای قضای الهی بر اشیا،<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۵/۶۲.</ref> اندازه و مقدار شیء<ref>زبیدی، تاج العروس، ۷/۳۷۰.</ref> است. قَدَر در اصطلاح عارفان به معنای معلق و منوط‌بودن هر یک از احوال اشیا و هر آنچه برای چیزی یا کسی رخ می‌دهد، به زمان یا سبب معینی است که هر شیء با استعدادهای جزئی خود اقتضای آن را دارد<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۱؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۱۵.</ref> و قضا حکم الهی بر اشیاست که بر اساس علم او به معلومات تحقق می‌یابد.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۱؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ۵۰۸.</ref>


سرّالقدر در اصطلاح عارفان حکم و قضای الهی بر اشیاست که بر اساس علم ازلی الهی و عین ثابته آنها در صقع ربوبی است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۱۵؛ ← تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۹۴۵.</ref>؛ بنابراین قضا و قدر، حکم خداوند بر اشیاست که بر اساس علم او، منوط به وقت یا سبب معینی صورت می‌گیرد و این سرّی دارد که از آن به سرّالقدر تعبیر می‌شود. [[امام‌خمینی]] نیز قدر را تقدیر اشیا در مرتبه واحدیت می‌داند که بر اساس اعیان ثابته آنها واقع می‌شود<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۹۰.</ref> و سرّالقدر را حکم بر اشیا بر اساس اقتضای عین ثابت اشیا می‌شمارد که با تجلی به فیض اقدس صورت می‌گیرد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۲؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۱۷.</ref> {{ببینید|فیض اقدس و مقدس؛ قضا و قدر}}.
سرّالقدر در اصطلاح عارفان حکم و قضای الهی بر اشیاست که بر اساس علم ازلی الهی و عین ثابته آنها در صقع ربوبی است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۱۵؛ ← تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۹۴۵.</ref>؛ بنابراین قضا و قدر، حکم خداوند بر اشیاست که بر اساس علم او، منوط به وقت یا سبب معینی صورت می‌گیرد و این سرّی دارد که از آن به سرّالقدر تعبیر می‌شود. [[امام‌خمینی]] نیز قدر را تقدیر اشیا در مرتبه واحدیت می‌داند که بر اساس اعیان ثابته آنها واقع می‌شود<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۹۰.</ref> و سرّالقدر را حکم بر اشیا بر اساس اقتضای عین ثابت اشیا می‌شمارد که با تجلی به فیض اقدس صورت می‌گیرد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۲؛ امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۱۷.</ref> {{ببینید|فیض اقدس و مقدس|قضا و قدر}}.


== پیشینه ==
== پیشینه ==
خط ۳۶: خط ۳۶:


از آنجاکه سرّالقدر منافاتی با [[اختیار]] انسان ندارد، تعارضی میان اطلاع بر سرّالقدر و وظیفه انبیا (ع) در [[هدایت]] و [[تبلیغ]] تکالیف نیست؛ البته برخی معتقدند محجوب‌ماندن بعضی از انبیا (ع) از سرّالقدر به جهت این است که اطلاع بر سرّالقدر مانع از اجرای احکام ظاهری شریعت برای انبیا (ع) می‌شود.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۲۰.</ref> امام‌خمینی این عقیده را نمی‌پذیرد و خود معتقد است اطلاع بر سرّالقدر مانع اجرای احکام شریعت نیست؛ زیرا نبی (ع) می‌داند که اجرای احکام ظاهری نیز جزئی از احکام قدر است و شخص گناهکار نیز به مقتضای عین ثابت خود [[گناه]] می‌کند و بر همین اساس مستحق حدّ می‌شود؛ بنابراین احکام ظاهری شریعت و دعوت نبی (ع) نیز جزئی از اسرار قدر به‌شمار می‌رود.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۷.</ref>
از آنجاکه سرّالقدر منافاتی با [[اختیار]] انسان ندارد، تعارضی میان اطلاع بر سرّالقدر و وظیفه انبیا (ع) در [[هدایت]] و [[تبلیغ]] تکالیف نیست؛ البته برخی معتقدند محجوب‌ماندن بعضی از انبیا (ع) از سرّالقدر به جهت این است که اطلاع بر سرّالقدر مانع از اجرای احکام ظاهری شریعت برای انبیا (ع) می‌شود.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۲۰.</ref> امام‌خمینی این عقیده را نمی‌پذیرد و خود معتقد است اطلاع بر سرّالقدر مانع اجرای احکام شریعت نیست؛ زیرا نبی (ع) می‌داند که اجرای احکام ظاهری نیز جزئی از احکام قدر است و شخص گناهکار نیز به مقتضای عین ثابت خود [[گناه]] می‌کند و بر همین اساس مستحق حدّ می‌شود؛ بنابراین احکام ظاهری شریعت و دعوت نبی (ع) نیز جزئی از اسرار قدر به‌شمار می‌رود.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۷.</ref>
به اعتقاد امام‌خمینی اطلاع [[انبیا(ع)]] بر سرّالقدر در امور وحیانی، پیش از تنزل آن به وحی جبرئیلی است و نبی (ع) پس از اینکه این حقایق را در صقع ربوبی مشاهده کرد و در تنزل از آن مقام، این حقایق را در مرحله قلم و لوح {{ببینید|عقل(۲)}} مشاهده می‌کند. سپس این حقایق توسط ملک وحی از راه غیب نفس و سرّ روح در قلب نبی (ع) تنزل می‌یابد و گاهی نیز به صورت تمثلات مثالی در عالم مثال یا تمثلات ملکی در عالم طبیعت درک می‌کند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۲–۳۲۳.</ref> {{ببینید|وحی؛ برزخ}}. به باور امام‌خمینی ازجمله حقایقی که با اطلاع بر سرّالقدر روشن می‌شود، آگاهی بر بعضی اسرار [[عبادات]] مانند [[نماز]] است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۴۷.</ref>
به اعتقاد امام‌خمینی اطلاع [[انبیا(ع)]] بر سرّالقدر در امور وحیانی، پیش از تنزل آن به وحی جبرئیلی است و نبی (ع) پس از اینکه این حقایق را در صقع ربوبی مشاهده کرد و در تنزل از آن مقام، این حقایق را در مرحله قلم و لوح {{ببینید|عقل(۲)}} مشاهده می‌کند. سپس این حقایق توسط ملک وحی از راه غیب نفس و سرّ روح در قلب نبی (ع) تنزل می‌یابد و گاهی نیز به صورت تمثلات مثالی در عالم مثال یا تمثلات ملکی در عالم طبیعت درک می‌کند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۲–۳۲۳.</ref> {{ببینید|وحی|برزخ}}. به باور امام‌خمینی ازجمله حقایقی که با اطلاع بر سرّالقدر روشن می‌شود، آگاهی بر بعضی اسرار [[عبادات]] مانند [[نماز]] است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۴۷.</ref>


عارفان بر این عقیده‌اند کسی که به سرّالقدر اطلاع می‌یابد، بر قضا و تقدیرات الهی اعتراض نمی‌کند<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۴۰۵؛ کاشانی، شرح فصوص، ۹۳؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۹۱.</ref> و اطلاع بر سرّالقدر از جهتی موجب سکون و آرامش عارف است؛ زیرا می‌داند آنچه در عالم رخ می‌دهد، تقدیر الهی است و هر انسانی بر اساس عین ثابت خود، عصیان یا اطاعت می‌کند. از طرف دیگر نیز موجب عذاب و اضطراب اوست؛ زیرا شقاوت‌ها و گناهانی را در عالم مشاهده می‌کند که تدبیر و خلاصی از آن ممکن نیست.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۵۱۱؛ کاشانی، شرح فصوص، ۱۹۸؛ جامی، شرح فصوص، ۳۱۰.</ref> در حقیقت کسی که بر سرّالقدر مطلع است، در باطن خود افراد عاصی و شقی را بر اعمالشان ملامت نمی‌کند؛ هر چند در ظاهر آنان را امر و نهی می‌کند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۹۱.</ref>
عارفان بر این عقیده‌اند کسی که به سرّالقدر اطلاع می‌یابد، بر قضا و تقدیرات الهی اعتراض نمی‌کند<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۴۰۵؛ کاشانی، شرح فصوص، ۹۳؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۹۱.</ref> و اطلاع بر سرّالقدر از جهتی موجب سکون و آرامش عارف است؛ زیرا می‌داند آنچه در عالم رخ می‌دهد، تقدیر الهی است و هر انسانی بر اساس عین ثابت خود، عصیان یا اطاعت می‌کند. از طرف دیگر نیز موجب عذاب و اضطراب اوست؛ زیرا شقاوت‌ها و گناهانی را در عالم مشاهده می‌کند که تدبیر و خلاصی از آن ممکن نیست.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۵۱۱؛ کاشانی، شرح فصوص، ۱۹۸؛ جامی، شرح فصوص، ۳۱۰.</ref> در حقیقت کسی که بر سرّالقدر مطلع است، در باطن خود افراد عاصی و شقی را بر اعمالشان ملامت نمی‌کند؛ هر چند در ظاهر آنان را امر و نهی می‌کند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۹۱.</ref>
۱۵٬۸۸۰

ویرایش