کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:


== حقیقت دین ==
== حقیقت دین ==
دین از دیدگاه اندیشمندان اسلامی یک طرح جامع، هماهنگ و منسجم است که هدف آن کمال انسان و تأمین سعادت همگانی است و در آن خطوط اصلی و روش‌ها، و بایدها و نبایدها، وسیله‌ها، نیازها و درمان‌ها و مسئولیت‌ها مشخص شده‌است (مطهری، ۲/۵۷). دین روش ویژه‌ای برای چگونگی زندگی بشر دارد که مصالح دنیوی انسان را در جهت کمال اخروی و حیات ابدی او برآورده می‌سازد (طباطبایی، ۲/۱۳۰). ریشه ادیان آسمانی وحی است که از طریق پیامبران(ع) به بشر رسیده‌است و مجموعه‌ای از معارف مربوط به مبداء و معاد و قوانین عبادی و اجتماعی را بیان کرده‌است (همان، ۱/۴۲۴).
دین از دیدگاه اندیشمندان اسلامی یک طرح جامع، هماهنگ و منسجم است که هدف آن کمال انسان و تأمین سعادت همگانی است و در آن خطوط اصلی و روش‌ها، و بایدها و نبایدها، وسیله‌ها، نیازها و درمان‌ها و مسئولیت‌ها مشخص شده‌است.<ref> (مطهری، ۲/۵۷)</ref> دین روش ویژه‌ای برای چگونگی زندگی بشر دارد که مصالح دنیوی انسان را در جهت کمال اخروی و حیات ابدی او برآورده می‌سازد.<ref> (طباطبایی، ۲/۱۳۰)</ref> ریشه ادیان آسمانی وحی است که از طریق پیامبران(ع) به بشر رسیده‌است و مجموعه‌ای از معارف مربوط به مبداء و معاد و قوانین عبادی و اجتماعی را بیان کرده‌است.<ref> (همان، ۱/۴۲۴)</ref>


دین‌شناسان مسلمان، غالباً از منظر درون‌دینی و کلامی به تعریف دین پرداخته‌اند؛ در حالی‌که دین‌شناسان غربی غالباً با نگاهی برون‌دینی آن را تعریف کرده‌اند؛ از این‌رو تعریف دین در آثار آنان گرفتار پراکندگی و گوناگونی است. برخی اندیشمندان غربی دین را مجموعه‌ای از باورها و اعمال انسان می‌دانند که اعتقاد به موجودی ماورای طبیعی دارند (← رودریکس و هاردینگ، ۳۴)؛ چنان‌که برخی دین را مجموعه‌ای از اعتقادات، اعمال و احساسات فردی و اجتماعی انسان شمرده‌اند که بر محور حقیقت غایی سامان یافته‌است. این حقیقت را می‌توان بر حسب تفاوت ادیان با یکدیگر، واحد یا متکثر، متشخص یا نامتشخص، الهی یا غیر الهی و نظایر آن تقسیم کرد (پترسون و دیگران، ۲۱ ـ ۲۰).
دین‌شناسان مسلمان، غالباً از منظر درون‌دینی و کلامی به تعریف دین پرداخته‌اند؛ در حالی‌که دین‌شناسان غربی غالباً با نگاهی برون‌دینی آن را تعریف کرده‌اند؛ از این‌رو تعریف دین در آثار آنان گرفتار پراکندگی و گوناگونی است. برخی اندیشمندان غربی دین را مجموعه‌ای از باورها و اعمال انسان می‌دانند که اعتقاد به موجودی ماورای طبیعی دارند؛<ref> (← رودریکس و هاردینگ، ۳۴)</ref> چنان‌که برخی دین را مجموعه‌ای از اعتقادات، اعمال و احساسات فردی و اجتماعی انسان شمرده‌اند که بر محور حقیقت غایی سامان یافته‌است. این حقیقت را می‌توان بر حسب تفاوت ادیان با یکدیگر، واحد یا متکثر، متشخص یا نامتشخص، الهی یا غیر الهی و نظایر آن تقسیم کرد.<ref> (پترسون و دیگران، ۲۱ ـ ۲۰)</ref>


امام‌خمینی دین را مجموعه قوانین و دستورهایی می‌داند که خداوند تشریع کرده‌است تا راه‌های هدایت را به انسان بفهماند و آنها را تحت نظم و انتظام درآورد (چهل حدیث، ۲۰۱). این دستورها برای آسایش و سعادت انسان است و وظیفه انسان‌سازی و پرورش انسان در همه ابعاد وجودی او را بر عهده دارد، به‌خلاف ادیان غیر توحیدی که تمام تلاششان حفظ نظم دنیوی بشر است و به جهات معنوی کاری ندارند (صحیفه، ۷/۲۸۷ ـ ۲۸۸). به اعتقاد ایشان دین امری جامع و کامل است که به همه ابعاد زندگی بشر کار دارد (همان، ۷/۲۸۸). از این جهت ایشان معتقد است دین در تمامی ابعاد زندگی انسان تأثیرگذار است و می‌تواند در متن اداره جامعه وارد شود و آن را به پیشرفت برساند (همان، ۴/۳۵۹ ـ ۳۶۰). ایشان تأکید کرده‌است ماهیت دین، بر پایه توحید استوار است و توحید اساس دین و معارف آن را تشکیل می‌دهد (همان، ۲۱/۴۴۹؛ حدیث جنود، ۸۹). به نظر ایشان دین را دارای مراتبی است و کامل‌ترین آن، دین اسلام است که مشتمل بر حقایق و معارفی است که در ادیان دیگر یافت نمی‌شود، مانند لطایف توحید و تجرید (آداب الصلاة، ۲۶۴؛ صحیفه، ۱۹/۱۱۲)؛ البته با آمدن دین کامل، پیروی از ادیان گذشته جایز نیست (تحریر الوسیله، ۲/۴۷۲). امام‌خمینی مذهب شیعه را اصل حقیقت اسلام می‌داند که دارای عالی‌ترین منابع معرفت دینی است و از دو منبع وحی و ولایت استفاده می‌کند؛ در حالی‌که مذاهب دیگر منبع ولایت را ندارند (صحیفه، ۲۰/۴۱۰).
امام‌خمینی دین را مجموعه قوانین و دستورهایی می‌داند که خداوند تشریع کرده‌است تا راه‌های هدایت را به انسان بفهماند و آنها را تحت نظم و انتظام درآورد.<ref> (چهل حدیث، ۲۰۱)</ref> این دستورها برای آسایش و سعادت انسان است و وظیفه انسان‌سازی و پرورش انسان در همه ابعاد وجودی او را بر عهده دارد، به‌خلاف ادیان غیر توحیدی که تمام تلاششان حفظ نظم دنیوی بشر است و به جهات معنوی کاری ندارند.<ref> (صحیفه، ۷/۲۸۷ ـ ۲۸۸)</ref> به اعتقاد ایشان دین امری جامع و کامل است که به همه ابعاد زندگی بشر کار دارد.<ref> (همان، ۷/۲۸۸)</ref> از این جهت ایشان معتقد است دین در تمامی ابعاد زندگی انسان تأثیرگذار است و می‌تواند در متن اداره جامعه وارد شود و آن را به پیشرفت برساند.<ref> (همان، ۴/۳۵۹ ـ ۳۶۰)</ref> ایشان تأکید کرده‌است ماهیت دین، بر پایه توحید استوار است و توحید اساس دین و معارف آن را تشکیل می‌دهد.<ref> (همان، ۲۱/۴۴۹؛ حدیث جنود، ۸۹)</ref> به نظر ایشان دین را دارای مراتبی است و کامل‌ترین آن، دین اسلام است که مشتمل بر حقایق و معارفی است که در ادیان دیگر یافت نمی‌شود، مانند لطایف توحید و تجرید؛<ref> (آداب الصلاة، ۲۶۴؛ صحیفه، ۱۹/۱۱۲)</ref> البته با آمدن دین کامل، پیروی از ادیان گذشته جایز نیست.<ref> (تحریر الوسیله، ۲/۴۷۲)</ref> امام‌خمینی مذهب شیعه را اصل حقیقت اسلام می‌داند که دارای عالی‌ترین منابع معرفت دینی است و از دو منبع وحی و ولایت استفاده می‌کند؛ در حالی‌که مذاهب دیگر منبع ولایت را ندارند.<ref> (صحیفه، ۲۰/۴۱۰)</ref>


== ضرورت دین ==
== ضرورت دین ==
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش