|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''موسیقی''' [[حکم شرعی]] صدای موزون از ابزارهای خاص. | | '''محمد مؤمن''' روحانی مبارز، [[شاگردان امام خمینی|شاگرد امامخمینی]]، نماینده [[مجلس خبرگان رهبری]] و عضو [[فقهای شورای نگهبان]]. |
| ==مفهومشناسی== | | ==زندگینامه و تحصیلات== |
| موسیقی در معنایی عام، به صوت و آوای آهنگینی گفته میشود که با حنجره انسان یا ابزار و آلات ویژه تولید میشود.<ref>مصطفی و دیگران، المعجم الوسیط، ۲/۸۹۱؛ دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۳/۱۹۲۵۷.</ref> در شکل اول به آن موسیقی کلامی، آواز یا غنا گفته میشود که ذیل عنوان «غنا» بحث میگردد و در شکل دوم به آن موسیقی ابزاری یا آهنگ گفته میشود. مراد از موسیقی در کاربردهای رایج عرفی همین معنا است، که گاهی همراه با آواز و گاهی بدون آن اجرا میشود.<ref>حسینی، الموسیقی، ۱۷.</ref>
| | محمد دانشزاده معروف به محمد مؤمن قمی فرزند عباس در سال ۱۳۱۶ در خانواده کشاورز و در شهر [[قم]] متولد شد. وی در هفتسالگی [[قرآن]] را در مکتبخانه آموخت<ref>مؤمن، خاطرات، ۱۷ و ۳۳.</ref> و سپس وارد دبستان شد و تا سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۴۹۹.</ref> مؤمن در سال ۱۳۳۲ به تحصیل علوم حوزوی روی آورد: ادبیات عرب را نزد محیالدین فاضل هرندی، سیدمحمود یثربی قمی و میرزاعلیاصغر کنی فرا گرفت و سطح متوسطه حوزه را نزد [[سیدمحمدباقر ابطحی اصفهانی]]، مهدی باقری کنی، [[علیپناه اشتهاردی]] و [[احمد آذری قمی]] تحصیل کرد.<ref>مؤمن، خاطرات، ۳۶ و ۳۸ ـ ۴۲.</ref> وی سطح عالی حوزه را از [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[علیاکبر مشکینی]]، [[محمد شاهآبادی]] و [[سیدمحمد مجاهدی تبریزی]] آموخت.<ref>مؤمن، خاطرات، ۴۲ ـ ۴۳.</ref> و در سال ۱۳۳۷ سهماه در درس [[سیدحسین بروجردی]] حاضر شد.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۰.</ref> و سپس در درس خارج [[فقه]] و [[اصول]] امامخمینی شرکت کرد و تا زمانیکه امامخمینی در قم بود در درس ایشان حاضر میشد.<ref>مؤمن، خاطرات، ۴۴ و ۱۱۹.</ref> |
|
| |
|
| {{ببینید|غنا}}
| | پس از دستگیری [[امامخمینی]] در سال ۱۳۴۲، مؤمن در درس [[سیدمحمد محقق داماد]] و [[مرتضی حائری یزدی]] شرکت کرد و زمان کوتاهی در درس [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[محمدعلی اراکی]] و [[حسن فرید اراکی]] نیز حضور یافت. مؤمن [[شرح منظومه]] را نزد [[سیدمصطفی خمینی]] و [[فلسفه]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] را از [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] فرا گرفت <ref>مؤمن، خاطرات، ۴۶؛ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری،، ۱/۵۰۰ ـ ۵۰۱.</ref> وی در اواخر سال ۱۳۴۲ به [[نجف]] رفت و حدود شش ماه از درس [[سیدابوالقاسم خویی]] و [[سیدمحمود شاهرودی]] نیز بهرهمند گردید.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۰.</ref> و در شهریور ۱۳۴۳ به [[ایران]] بازگشت. او با [[محمدمهدی ربانی املشی]]، [[ابوالحسن مصلحی]] و [[سیدحسن طاهری خرمآبادی]] همبحث بود.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۱/۴۲ ـ ۴۳؛ مؤمن، خاطرات، ۶۶.</ref> مؤمن علاوه بر تحصیل به تدریس سطوح متوسطه و عالی نیز مشغول بود و از سال ۱۳۶۲ به تدریس خارج اصول و همچنین خارج فقه بر مبنای تحریر الوسیله امامخمینی اهتمام ورزید.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۱.</ref> |
| ==پیشینه==
| | ==فعالیتهای سیاسی== |
| زمان و مکان پیدایش موسیقی به معنای عام، بهدرستی معلوم نیست؛ اما بیشک در کهنترین دوران تاریخ بشر وجود داشتهاست و مانند سایر علوم و فنون، با گذشت زمان، گسترش یافته تا آنکه به یک فنّ و دانش تبدیل شدهاست. در [[ایران]]، همانند بسیاری از کشورها از نخستین ادوار تمدّنی در مراسم ملّی و مذهبی، در بزمها و رزمها وجود داشتهاست. در میان عربهای پیش از [[اسلام]] نیز به شکلی ساده و ابتدایی وجود داشته و پس از اسلام در زمان [[بنیامیه]] و [[بنیعباس]] در اثر ارتباط با ایرانیان، در دربار خلفا برای مجالس بزم و سرور به همراه رقص و پایکوبی و بادهگساری، توسط خوانندگان و نوازندگان زن و مرد به کار گرفته شدهاست.<ref>همایی، تاریخ ادبیات ایران، ۱۷۰ ـ ۱۷۷؛ زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ۵/۴۰ ـ ۴۱.</ref> | | در مهر ۱۳۴۲ گروهی از فضلای [[حوزه علمیه قم]] که محمد مؤمن نیز در شمار آنان بود، طی نامهای به هیئت دولت [[حسنعلی منصور]]، خواهان آزادی [[امامخمینی]] و جمعی از علما شدند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۰۴.</ref> در اسفند ۱۳۴۳ وی همراه جمعی از علما و محصلان حوزه علمیه قم، طی نامهای به [[امیرعباس هویدا]] نخستوزیر وقت رژیم پهلوی، به ادامه تبعید امامخمینی اعتراض کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۴۹ ـ ۱۵۰.</ref> در مهر ۱۳۴۴ در پی انتقال امامخمینی از [[ترکیه]] به نجف، مؤمن به همراه فضلا و طلاب حوزه علمیه قم طی نامهای از حضور ایشان در عتبات عالیات ابراز خرسندی کرد؛ اما ادامه تبعید ایشان را محکوم کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی،۳/۱۷۴؛ فاضل لنکرانی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی، ۲۹.</ref> وی در سال ۱۳۴۵ از امامخمینی اجازه [[امور حسبیه]] دریافت کرده<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۷۴.</ref> و در مواردی نیز معرف دیگران برای دریافت اجازه از ایشان بودهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۸۳ و ۴۹۵).</ref> |
|
| |
|
| موسیقی به سبب تأثیرات سحرگونه، پیوسته در طول تاریخ مورد توجه طبقات مختلف مردم بودهاست. در نوشتهها از تأثیر نغمات و اصوات در نفوس و ایجاد نشاط و تقویت اراده در کارهای دشوار و خستگیآور عضلانی، برانگیختن حسّ سلحشوری در جنگها، کاهش غضب و ناراحتی یا تولید محبت و الفت و جز آنها نیز سخن گفتهاند.<ref>اخوانالصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۱/۱۸۳ ـ ۱۸۵.</ref> امروزه تأثیر موسیقی در درمان پارهای از بیماریهای روانی و حتی تأثیر آن در حیوانات و چگونگی رشد گیاهان نیز مطرح است.<ref>مختاری، غنا و موسیقی، ۱/۸۳.</ref> البته اینگونه نیست که همگان در تأثیرگذاری مثبت موسیقی در بخشهای مذکور اتفاق نظر داشته باشند؛ و کسانی مخالف این نظریات هستند. در عین حال چیزی که جای اختلاف ندارد، استفادههای نادرست از موسیقی و تأثیرگذاری نامطلوب موسیقیهای رایج در جوامع است که از اینرو همیشه عالمان و فقیهان با اشاعه و ترویج موسیقی در جامعه، مخالفت کردهاند.<ref>ادامه مقاله.</ref>
| | پس از شهادت سیدمحمدرضا سعیدی در سال ۱۳۴۹ و لزوم اطلاع دقیق امامخمینی از آن واقعه مسئولیت سفر از ایران به عراق و اطلاعرسانی بر عهده محمد مؤمن گذاشته شد و مقدمات سفر را عبدالرحیم ربانی شیرازی فراهم کرد. [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) که از این سفر آگاه شده بود، مؤمن را پس از بازگشت بازجویی کرد.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۲/۸۹ ـ ۹۰.</ref> مؤمن در سال ۱۳۵۲ همراه ۲۴ نفر از علمای قم به دلیل مبارزه علیه رژیم و پیگیری نظرهای امامخمینی به تبعید محکوم شد و مؤمن پنهان شد؛ اما ساواک در ۱۸/۱/۱۳۵۳ وی را بازداشت و به شهداد کرمان تبعید کرد.<ref>مؤمن، خاطرات، ۱۰۵ ـ ۱۰۷؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۲/۱۱۴ ـ ۱۱۶.</ref> ساواک پس از هفت ماه وی را بدون دلیل به تویسرکان منتقل کرد و در نوزدهم فروردین ۱۳۵۶ آزاد شد.<ref>مؤمن، خاطرات، ۱۰۸.</ref> پس از تبعید برادر امامخمینی سیدمرتضی پسندیده به خمین<ref>پسندیده، خاطرات، ۲۴۵.</ref> طرفداران امامخمینی تصمیم گرفتند به هدف پنهانماندن نماینده ایشان، محمد مؤمن همراه [[حسن صانعی]]، [[عباس محفوظی]] و برخی طلاب دیگر اموال شرعی را دریافت کنند و با اجازه پسندیده به نماینده امامخمینی تحویل دهند.<ref>مؤمن، یاران امام، ۴۳۹.</ref> |
|
| |
|
| گروهی از اندیشمندان مسلمان، چون [[فارابی]]،<ref>فارابی، احصاء العلوم، ۶۰ ـ ۶۲.</ref> [[ابنسینا]]،<ref>ابنسینا، رسائل، ۲۸۵ ـ ۲۹۶.</ref> و [[خواجهنصیر طوسی]]،<ref>خواجه نصیر، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱/۳۰۱ ـ ۳۰۵.</ref> از دانش موسیقی بحث کردهاند. در این فن با عنوان یکی از شاخههای علم ریاضی، درباره حالات نغمهها و ایقاع و چگونگی ترکیب لحنها و بهکارگیری ابزارهای موسیقی بحث شدهاست.<ref>بهایی، الکشکول، ۲/۲۰۰.</ref> موسیقی در بُعد عَملی در طی قرون متمادی به طور عمده به صورت لهوی و همراه با ابتذال، هرزگی و انواع فساد بودهاست. موسیقی در دوران معاصر بر اثر رویکارآمدن رسانههای شنیداری و دیداری در سطح وسیعی به کار گرفته میشود و از نظر فنّی با ابداع سبکهای نوین و اختراع ابزارهای جدید و درهمآمیختگی زیاد آن در سطح جهان در حد بیسابقهای رشد کردهاست و پیوسته به ابعاد جدیدی از آن پرداخته میشود.
| | {{ببینید|سیدمحمدرضا سعیدی|عبدالرحیم ربانی شیرازی|سیدمرتضی پسندیده}} |
| ==موسیقی در متون اسلامی==
| |
| علاوه بر [[قرآن کریم]] که مفسران مصداق برخی آیات<ref>لقمان، ۶.</ref> را نواختن آلات موسیقی و گوشدادن به صدای آنها دانستهاند،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۸/۴۹۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۲۰۹.</ref> تقریباً در همه کتابهای جامع روایی، از [[شیعه]] <ref>کلینی، الکافی، ۶/۴۳۱ ـ ۴۳۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۶/۲۳۹ ـ ۲۴۷.</ref> و [[سنی]]،<ref>ابنماجه، سنن ابن ماجه، ۱/۶۱۱ ـ ۶۱۳؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۲/۲۰۶.</ref> دهها حدیث درباره موسیقی وجود دارد. اگرچه سند شماری از این احادیث ضعیف شمرده میشود، اما در میان آنها [[روایات]] صحیح متعددی وجود دارد.<ref>انصاری، کتاب المکاسب، ۱/۲۸۵ ـ ۲۸۶؛ امامخمینی، مکاسب، ۱/۳۰۷ ـ ۳۰۸ و ۳۱۵ ـ ۳۱۶.</ref> در این روایات، موسیقی در مواردی همچون نواختن دف در عروسیها، مجاز شمرده شدهاست؛<ref>ابنماجه، سنن ابن ماجه، ۱/۶۱۲؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۳/۹۱ و ۱۴/۳۰۵ ـ ۳۰۶.</ref> ولی به طور غالب، این حدیثها به نکوهش و بازداشتن از موسیقی و ابزار آن پرداختهاست. طبق برخی از این روایتها [[پیامبر(ص)|پیامبر اعظم(ص)]] به طور صریح از برخی ابزار مانند مزمار، طبل و تنبور نهی کردهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۴ ـ ۳۱۵.</ref> در برخی دیگر شیوع موسیقی از نشانههای آخرالزمان و یا موجب نزول بلا شمرده شده و در پارهای دیگر، شنیدن صدای موسیقی زیر عنوان شنیدن [[لهو]]، موجب فساد قلب و رویش [[نفاق]] در آن دانسته شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۲ ـ ۳۱۳.</ref> در برخی دیگر مداومت بر نواختن برخی از ابزارها تا چهل روز، عامل چیرگی [[شیطان]] و از میانرفتن غیرت معرّفی شدهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۲.</ref> در مجموع، ابزارهایی چون طنبور، عود، مزمار، طبل، بربط و دف، در روایات ذکر شدهاست.
| |
|
| |
|
| موسیقی در متون فقهی بیشتر در باب [[مکاسب محرمه]]، ذیل بحث کسب درآمد با آلات لهو و در باب شهادت در بحث [[عدالت شاهد]]، مطرح شدهاست و در آن مسایلی از قبیل خرید و فروش ابزار موسیقی، ساخت، استفاده از آن و شنیدن صدای آن، بحث شدهاست. فقیهان با توجه به دلایلی که درباره لهو و ملاهی وارد شدهاست، ازجمله [[آیه لهو الحدیث]]<ref>لقمان، ۶.</ref> و روایاتی که در خصوص ابزار موسیقی وجود دارد، در همه این مسایل نظر به [[حرمت]] دادهاند و با نگاهی به متون فقهی، حکم مزبور درباره مسایل موسیقی را میتوان از احکام مورد اتفاق فقیهان [[شیعه]] <ref>طوسی، المبسوط، ۸/۲۲۴؛ نراقی، مستند الشیعه، ۱۸/۱۵۹ ـ ۱۶۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۵ و ۴۱/۵۱؛ خویی، موسوعه، ۳۵/۲۴۲ ـ ۲۴۴.</ref> و بیشتر فقیهان اهل سنّت در همه عصرها<ref>نووی، المجموع فی شرح المهذب، ۲۰/۲۳۰.</ref> دانست. تنها در خصوص استفاده از دف در جشن عروسی و یا ختنهسوران، بسیاری از فقیهان گذشته، به استناد حدیث مربوط، [[فتوا]] به حلیت آن دادهاند<ref>طوسی، المبسوط، ۸/۲۲۴؛ حلی، شرائع الاسلام، ۴/۱۱۷؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴/۱۸۳.</ref> و این فتوا به سبب ضعیفبودن سند حدیث <ref>تبریزی شهیدی، هدایة الطالب الی اسرار المکاسب، ۱/۱۰۷.</ref> مورد توجه شماری دیگر از فقیهان بهویژه فقیهان معاصر واقع نشده و معارضاتی به دنبال داشتهاست.<ref>امامخمینی، استفتائات، ۲/۱۶؛ خویی، صراط النجاة، ۲/۲۹۰؛ گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۵۶؛ تبریزی، صراط النجاة، ۶/۴۱۸.</ref> استفاده از برخی ابزارها مثل طبل و شیپور به منظور اعلام جنگ یا اعلام وقت و یا فراریدادن حیوانات، ازجمله کمشمار مسایلی است که برخی فقیهان آن را مطرح کرده و حکم به [[حرمت]] یا [[حلیت]] آن دادهاند؛ چنانکه بهکارگیری ابزارهای غیر متعارف که کاربرد دیگری دارند، در تولید موسیقی نیز مطرح شدهاست و درباره آن فتوای حلیت وجود دارد.<ref>نراقی، مستند الشیعه، ۱۸/۱۶۶ ـ ۱۶۷.</ref>
| | محمد مؤمن که از اعضای تشکل مدرسین بود که در ادامه نام [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] بهخود گرفت،<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۲.</ref> پس از تبعید، به جلساتی پیوست که برخی روحانیان به سرپرستی سیدمحمد حسینی بهشتی به صورت پنهانی در شهرهای قم، تهران و مشهد برگزار میکردند. |
|
| |
|
| امامخمینی در بعضی از کتابهای فقهی خود، به صورت مختصر بحث موسیقی را مطرح کردهاست؛<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳؛ امام خمینی، زبدة الاحکام، ۱۳۷.</ref> اما بعدها در چارچوب پاسخ به [[استفتائات]] به ابعاد مختلف موسیقی پرداخته و نظریات جدیدی دادهاست.
| | {{ببینید|سیدمحمد بهشتی}} |
|
| |
|
| ==دیدگاه فقهای معاصر== | | این جلسات تا ۱۳۵۷ ادامه داشت.<ref>طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۲/۱۳۸.</ref> در آبان ۱۳۵۶ فضلای حوزه علمیه قم که محمد مؤمن نیز در شمار آنان بود، طی تلگرامی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی را به امامخمینی تسلیت گفتند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹؛ فاضل لنکرانی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی، ۲۲۴.</ref> در پی اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی در هفدهم دی ۱۳۵۶ و برخورد خونین رژیم پهلوی با مردم قم در نوزدهم دی به دلیل اعتراض به این اهانت، مؤمن به همراه استادان و فضلای حوزه علمیه قم طی اعلامیهای در ۲۲/۱۰/۱۳۵۶، رفتار رژیم پهلوی را محکوم کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۳۹.</ref> |
| دگرگونیهایی که در دنیای معاصر در زمینه موسیقی به وجود آمدهاست، بستر جدیدی برای نگاه فقهی به موضوع موسیقی فراهم کرده و دیدگاههای تازهای به دنبال داشتهاست. فقها در این زمینه به دو گروه تقسیم شدهاند: برخی موسیقی را مطلقاً [[حرام]] دانستهاند و فرقی میان [[مطرب]] و غیر مطرب قائل نشده<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۵۷.</ref> و بعضی دیگر، میان موسیقی مطرب و غیر مطرب فرق گذاشتهاند.<ref>خویی، منیة السائل، ۱۶۲ ـ ۱۶۳؛ سیستانی، الفتاوی المیسره، ۴۳۷؛ حکیم، حواریات فقهیه، ۳۳۵.</ref>
| | ==فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب== |
| | پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی محمد مؤمن را در ۱۸/۵/۱۳۵۸ به سرپرستی امور زندانیان قم و رسیدگی به کار دادگاهها و اداره امور ستاد انقلاب اسلامی و تنظیم کارهای دفتر تبلیغات و همچنین تنظیم و اداره امور طلاب و روابط شهرستانها منصوب کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۰.</ref> پس از آن وی مسئول [[دادگاه عالی انقلاب اسلامی]] شد <ref>مؤمن، خاطرات ۱۵خرداد، ۲/۳۶۵؛ مؤمن، خاطرات، ۱۸۶.</ref> و سپس امامخمینی او را به عضویت [[شورای عالی قضایی]] منصوب کرد.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۳.</ref> |
|
| |
|
| امامخمینی از پیشگامان نگاه نو به موسیقی و نظریهپردازی جدید در این زمینه است. در دیدگاه سنتی، موسیقی تقریباً به طور مطلق حرام دانسته میشد. ظاهر سخن ایشان در کتاب [[تحریر الوسیله]] که پیش از انقلاب نوشته شده، مطابق دیدگاه سایر فقیهان است و از ابزارهای موسیقی چون نی، بربط و مانند آن به عنوان آلات لهو یاد کرده، آنها را یکی از مصادیق ابزارهای حرام، یعنی ابزارهایی که صرفاً منافع حرام دارند، دانستهاست. از اینرو ایشان خرید و فروش، اجاره و ساخت این قبیل ابزار را حرام و شکستن آن را واجب میشمرد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، ۱/۴۷۳؛ امام خمینی، وسیلة النجاة، ۳۲۰.</ref>
| | مؤمن در نخستین دوره [[مجلس خبرگان رهبری]]، نماینده مردم [[سمنان]] شد<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۴۹۷.</ref> و در تیر ۱۳۶۲ با حکم امامخمینی به عضویت [[فقهای شورای نگهبان]] درآمد<ref>امام خمین، صحیفه، ۱۷/۵۱۳.</ref> و عضویت وی تا زمانی که امامخمینی زنده بود ادامه داشت. |
|
| |
|
| با این همه امامخمینی در زمانهای بعد، موسیقی مطرب را حرام و غیر مطرب را حلال میشمارد و تشخیص این دو نوع موسیقی را بر عهده [[عرف]] دانسته، بر این باور است موسیقی مشکوک، یعنی موسیقیای که عرف نتواند تشخیص دهد مطرب است یا غیر مطرب، از نظر شرعی اشکال ندارد.<ref>امام خمینی، استفتائات، ۲/۱۲ ـ ۱۸.</ref> ایشان در بحث غنا میان ایجاد طرب که ملاک صدق غناست و لهویبودن، تفکیک قائل میشود (← مقاله غنا)، امّا در مورد موسیقی، گفتهاست مراد از مطرب، موسیقی مناسب با مجلس [[لهو و لعب]] است؛<ref>امام خمینی، استفتائات، ۳/۶۰۳.</ref> موسیقی غیر مطرب نیز به معنای غیر لهوی و مانند موسیقیهایی است که برای شورآفرینی در جنگ به کار میروند. ایشان بر همین مبنا بهکارگیری آلات موسیقی (نوازندگی)، خرید و فروش، اجاره، ساخت و نگهداری آنها، همچنین تعلیم و یادگیری نوازندگی در مورد ابزاری که مخصوص لهو باشد، یعنی موسیقی مطرب را جایز نمیداند، اما این امور را درباره ابزاری که در موسیقی غیر لهوی بهکار گرفته میشوند، جایز میشمارد و در اصطلاح چون از این ابزار هم در نوع لهوی و هم در غیر لهوی، استفاده میشود، به آنها «آلات مشترک» گفته میشود.<ref>امام خمینی، استفتائات، ۲/۱۲، ۱۶ و ۱۷.</ref> البته ایشان در فتوایی تصریح میکند اگر بر فرض آلات مختص به لهو، استفاده مشروع بیابند، یعنی استفاده از آنها در مورد موسیقی غیر مطرب رایج گردد، این دسته ابزار نیز جزو ابزار مشترک شمرده خواهند شد؛ از اینرو خرید و فروش آن و سایر تصرفات در آن با هدف کسب منافع حلال، اشکالی ندارد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۹.</ref>
| | در پی نظر [[حسینعلی منتظری]] مبنی بر رسیدگی به اوضاع نابسامان حوزه علمیه قم و تنظیم برنامههای مفید، برای آن شورایی متشکل از نمایندگان مراجع و چند نفر از استادان حوزه ازجمله محمد مؤمن، تشکیل گردید که پس از انتصاب وی مورد تأیید امامخمینی واقع شد.<ref>ایزدی، گذری بر زندگی فقیه عالیقدرآیتالله منتظری، ۱/۲۸۴.</ref> امامخمینی در ۴/۲/۱۳۶۸ مؤمن را در شمار هیئت بازنگری قانون اساسی معرفی کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳ ـ ۳۶۴.</ref> |
|
| |
|
| به طور کلی در دلیلآوری فرق موسیقی مطرب و غیر مطرب گفته میشود موسیقی در گذشته به سبب شرایط حاکم بر آن، همیشه مصداق لهو بودهاست؛ اما اکنون بر اثر استفادههای متنوّعی که از آن میشود، به یک موضوع مشترک میان لهو و غیر لهو تبدیل شدهاست. بنابراین نمیتوان حرمت همه انواع موسیقی را از روایات استنباط کرد؛ زیرا در بسیاری از این روایات، موسیقی و ابزار آن با عنوان لهو و آلات ملاهی و مانند آن، نکوهش شدهاست؛ پس نمیتواند بر حرمت موسیقی غیر لهوی دلالت کند. ممکن است اطلاق روایاتی که بهکارگیری ابزار موسیقی را نهی کردهاند، به سبب فرض لهویبودن موسیقی در زمان خود باشد. صرف این احتمال ـ حتی اگر اثبات هم نشود ـ اطلاق این روایات بر موسیقی غیر لهوی را مخدوش میسازد. در نتیجه، دلیلی برای حرامبودن موسیقیهای غیر لهوی و غیر مطرب که در این زمان وجود دارند، در دست نخواهدبود،<ref>حسینی، الموسیقی، ۲۳۴؛ گرجی، نقش زمان و مکان در احکام، ۱۴/۲۸۵.</ref> و چون لهو و طرب از موضوعاتی است که در منابع شرعی از [[قرآن|آیات]] و [[احادیث]]، تعریف ویژهای درباره آن وارد نشدهاست، بر اساس قاعده، تشخیص چنین موضوعی بر عهده [[عرف]] خواهد بود. چنانچه عرف در تشخیص مطرب و تعیین حد و مرز آن نسبت به غیر مطرب دچار شبهه گردد، یعنی در موارد خاص نتواند تشخیص دهد و شک کند که آیا مطرب است یا غیر مطرب، به عنوان یک شبهه موضوعی، طبق قاعده، [[اصل برائت]] در آن جاری میشود. در نتیجه حکم به حلالبودن موارد مشکوک، میگردد.<ref>ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۱۳ و ۱۱۵.</ref>
| | محمد مؤمن که از فضلای حوزه علمیه محسوب میشد، امامخمینی را از نظر دقت علمی بر دیگر استادان ترجیح داد<ref>مؤمن، خاطرات، ۱۲۰.</ref> و شخصیتی استثنایی دانست.<ref>مؤمن، خاطرات، ۱۱۹.</ref> فکر و اندیشه علمی امامخمینی و استقامت ایشان در مسائل فقه و اصول، سرعت انتقال بالا، دقت و خوشفهمی و قوت بیان ایشان، محمد مؤمن را بیشتر به خود جذب کرد.<ref>مؤمن، خاطرات، ۱۳۳ ـ ۱۳۴.</ref> وی امامخمینی را از نظر قوت روحی، شجاعت، هوش و درایت سیاسی فوقالعاده یافت که میتوانست پس از [[آیتالله بروجردی|بروجردی]] اساس حوزه علمیه قم را متحول کند.<ref>مؤمن، خاطرات، ۱۳۰.</ref> او خاطرنشان کرده که امامخمینی مردم را به خدا و [[توحید]] راهنمایی و تأکید میکرد همه چیز به دست خداوند است و باید به وظیفه خود عمل کرد.<ref>مؤمن، خاطرات ۱۵ خرداد، ۲/۳۷۴ ـ ۳۷۵.</ref> به نظر وی همین وظیفهشناسی امامخمینی باعث شد که ایشان انقلاب را [[رهبری]] کند و به پیروزی برساند.<ref>مؤمن، خاطرات ۱۵ خرداد، ۲/۳۷۵ و ۳۷۹ ـ ۳۸۰.</ref> |
| | | ==رحلت== |
| بر پایه استدلال یادشده، روشن میشود دیدگاه جدید، یعنی فرقگذاشتن میان موسیقی مطرب و غیر مطرب، با دیدگاه سنّتی، تعارض ندارد و دیدگاه جدید از باب تغییر حکم یا تبدّل رأی نیست؛ بلکه ناشی از تغییر موضوع در موسیقی است که با مبانی علمی سازگار است؛<ref>ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۱۶؛ طاهری خرمآبادی، سازگاری دین و نیازهای جدید، ۱۴/۱۹۰.</ref> چنانکه از برخی نوشتههای امامخمینی نیز این حکم به دست میآید؛ زیرا ایشان با اشاره به تغییر موضوعات برخی مسایل، مانند [[انفال]]، [[رهان در سبق]]، [[رمایه]] و [[شطرنج]]، صدور احکام جدید در این امور را لازم میداند <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۰ ـ ۱۵۱.</ref> شاهد این مدعا، نقلی است که فرزند امامخمینی مطرح کردهاست که ممنوعبودن موسیقیهای [[رادیو]] و [[تلویزیون]] در رژیم پهلوی، به سبب مصلحتاندیشی بودهاست؛ یعنی همه موسیقیهای آن زمان حرام نبوده، موسیقیهای غیر مطرب حلال بودهاست؛ ولی چون بیشتر موسیقیها و برنامههای آن زمان، فسادآور بوده، امامخمینی به طور کلی گوشدادن به رادیو و تلویزیون و دیدن برنامهها و حتی خرید و فروش و نگهداری رادیو و تلویزیون را ممنوع اعلام کرد.<ref>خمینی، آینه آفتاب، ۲۱۱.</ref> همچنین از ایشان نقل شدهاست که گوشدادن به موسیقیهای مجاز [[صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران]] را در صورتی که از رادیو و تلویزیون کشور دیگری پخش شود، جایز نمیدانستهاست ؛<ref>خمینی، آینه آفتاب، ۲۱۱.</ref> یعنی چون رسانههای آن کشورها در برنامههای خود اهداف نامشروع، ضد اخلاقی و ضد ایرانی را دنبال میکنند، گوشدادن و دیدن هر گونه برنامه از رادیو و تلویزیون آنها، به مصلحت نیست.<ref>ایرانی، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، ۱۱۴.</ref>
| | محمد مؤمن پس از یک دوره بیماری در ۲ اسفند ۱۳۹۷ در سن ۸۱سالگی در قم درگذشت و پیکر وی پس از تشییع در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>اطلاعات، روزنامه.</ref> وی کتابها و رسالههای چندی در فقه و اصول فقه تألیف و تدوین کردهاست که ازجمله آنها تقریرات درس امامخمینی در [[اصول فقه|اصول]]، [[مکاسب محرمه]] و [[بیع]] میباشد. شرح کتاب قضا، شهادت و حدود [[تحریر الوسیله]] امامخمینی، [[ولایت فقیه]]، تسدید الاصول و کلمات سدیده که در مسائل مستحدثه است از دیگر آثار وی است.<ref>دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۲.</ref> فرزندان مؤمن در حوزه قم اشتغال به علوم حوزوی دارد. |
| | |
| برخی [[مراجع تقلید]] نیز در زمان امامخمینی و بسیاری از ایشان پس از وی، در فتوای خود همانند ایشان میان موسیقی مطرب و غیر مطرب فرق گذاشتند، امّا [[فتوای حلّیت موسیقی غیر مطرب]] و به طور کلی فرض موسیقی حلال، در آغاز امر، با توجه به سابقه ذهنی درباره موسیقی و ابزار لهو، گران به نظر میرسید؛ بهویژه زمانی که ابزار لهو را به سبب فرض استفاده از آن در موسیقی حلال، از ابزارهای مشترک شمرده، در نتیجه، استفاده و خرید و فروش آن برخلاف آنچه در برخی از [[نصوص]] آمدهاست، حلال دانسته شود. از اینرو [[محمدحسن قدیری]]؛ یکی از شاگردان و از اعضای دفتر امامخمینی در قم، نامهای به ایشان نوشت و ضمن نقل حدیثی از پیامبر(ص) که به طور صریح از ابزاری چون نی نهی میکند،<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۷/۳۱۴.</ref> با استناد به اطلاق آن، یادآوری کرد نیزدن حرام است؛ چه ابزار لهو دانسته شود و چه ابزار مشترک، و دلیلی برای انصراف آن وجود ندارد. همچنین یادآور شد قصد حلال در ابزار مشترک، مجوّز خرید و فروش آن نیست، بلکه لازم است قصد حرام در میان نباشد. امامخمینی در پاسخ وی با اشاره به لزوم توجه به مسئله، تفاوت اوضاع زمانه و تغییر موضوع، تأکید کردهاست نداشتن قصد حرام به معنای داشتن قصد حلال است؛ زیرا عموماً کسانی که معامله میکنند، با توجه و قصد معامله میکنند و فردِ متوجّه، وقتی قصد حرام ندارد، یعنی قصد حلال دارد؛ نه آنکه اصلاً قصدی نداشته باشد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۹ ـ ۱۵۲.</ref>
| |
| ==ترویج موسیقی مبتذل==
| |
| در اوایل پیروزی [[انقلاب اسلامی]]، امامخمینی اشاعه و ترویج موسیقی را نکوهش کرده، آن را مولّد روح عشقبازی، شهوترانی و میگساری که شجاعت، جوانمردی و جدّیت را از انسان دور ساخته، و موجب خماری و تنبلی میشود، معرفی کرد، و خاطرنشان ساخت جوانی که به موسیقی عادت کند، از مسایل جدّی زندگی، ازجمله مسایل سیاسی غافل شده، نمیتواند برای جامعه مفید باشد. ایشان رواج موسیقی در زمان رژیم پهلوی را در راستای انحراف و سرگرمکردن جوانان برای جلوگیری از رشد آنان و وابستهکردن به بیگانگان و بهتاراجبردن گنجینههای کشور ارزیابی کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۵۷ ـ ۱۵۸ و ۲۰۰ ـ ۲۰۲.</ref> از اینرو در سالهای آغازین انقلاب اسلامی، بارها به [[مسئولان]] امر، سفارش کرد موسیقی را از صدا و سیما حذف کنند و از تهمت کهنهپرستی نهراسند. از نظر ایشان موسیقی خیانت به مملکت بود و عادت به آن، عادت خبیثی بود که صدا و سیما باید آرامآرام، با عادتدادن مردم به مسایل آموزنده آن را از میان ببرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۵۷ ـ ۱۵۸ و ۲۰۴ ـ ۲۰۵.</ref> ایشان در ادامه نیز بر لزوم پرهیز از پخش غنا و موسیقی حرام که گاه در صدا و سیما وجود داشت، تأکید کرد و خواهان آن شد در مواردی که امکان تفکیک مصادیق حرام از اصل برنامه نیست، خود برنامه کنار گذاشته شود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۹۰.</ref>
| |
| | |
| به نظر میرسد با توجه به اشراف و نظارت کلی امامخمینی بر صدا و سیما، این استنباط وجود دارد که ایشان به سبب شیوع موسیقی مبتذل در دوران پهلوی، بر آن بود تا رسیدن به طرح مطلوب موسیقی، موسیقی موجود حذف شود و در حدّ ضرورت، از آن استفاده گردد و به اشاعه و ترویج آن توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران، دامن زده نشود تا موسیقی در مسیر پالایش از ابتذال و در جهت اهداف انقلاب قرار گیرد. البته امامخمینی در مدت رهبری پس از انقلاب اسلامی، در عمل با بهکارگیری موسیقی به طور مطلق در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و مراکز مربوط دیگر، مخالفت نکرد و در این مراکز نیز به شکل معمول از موسیقی استفاده میشدهاست؛<ref>امام خمینی، استفتائات، ۲/۱۱ ـ ۱۸.</ref> حتی در اظهار نظری صریح، در آذر ۱۳۶۶ بیشتر موارد آن را از نظر شرعی، بیاشکال دانستهاست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۴۶.</ref> همچنین سرود «ای مجاهد شهید مطهر» که درباره شهید [[مرتضی مطهری]] ساخته شده بود، در حضور ایشان و با ابزارهای موسیقی به صورت زنده اجرا شد <ref>دعایی، پایگاه اطلاعرسانی جماران.</ref> و ایشان این سرود را بیاشکال دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۰.</ref>
| |
| | |
| از سوی دیگر، گفته شدهاست که امامخمینی در سالهای آخر عمر خود نظر جدیدی ابراز کردهاست و در جلسهای که چند نفر از مسئولان کشور حضور داشتهاند، خاطرنشان کردهاست که این چیزهایی که امروز از رادیوی جمهوری اسلامی ایران پخش میشود، حلال است؛ اما اگر همینها در فلان کشور (عربستان) اجرا شود، حرام است.<ref>خامنهای، غناء، متن درس خارجفقه رهبر معظم انقلاب، ۲۶۸.</ref> این نگاه امامخمینی به ملاک لهوبودن در فضا و احوال عمومی جامعه و کشور تفسیر شدهاست.<ref>خامنهای، غناء، متن درس خارجفقه رهبر معظم انقلاب، ۲۶۸.</ref> در گزارشی دیگر آمدهاست که در جلسه سران کشور که در خانه [[سیداحمد خمینی]] تشکیل شده بود و تلویزیون هنگام ورود امامخمینی آهنگ یکی از خوانندگان را پخش میکرد، امامخمینی در پاسخ به پرسش [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] که چگونه در گذشته موسیقی را حرام میدانست و اینک حلال، خاطرنشان کرد که اینک نیز همین موسیقی را اگر از رادیوی [[عربستان]] پخش شود، حرام میداند و افزود که ایشان خبر رادیوی رژیم پهلوی را نیز حرام میدانست و موسیقی که جای خود دارد؛ اما این موسیقی از نظام اسلامی پخش میشود و حلال است؛<ref>خمینی، کیهان.</ref> بر این اساس فتوای ایشان تغییر نکردهاست و ملاک [[حکم اولی]] همان مطرببودن است و این نظر بر اساس [[حکم ثانوی]] پخششدن از رسانه نظام فاسد است.<ref>سروش محلاتی، نظریه اخیر امامخمینی درباره موسیقی، ۲۴.</ref>
| |
| | |
| از سوی دیگر، گفته شده امامخمینی که علاقمند به دیدار با سازندگان سرود شهید مرتضی مطهری بود، پیشانی [[محمدعلی راغب]] سازنده این سرود را بوسید و او را تشویق به ادامه راه کرد و تاکید کرد در کشور باید موسیقیای تولید شود که از غرب فاصله بگیرد و موسیقی با ادبیات اصیل و عرفانی ترویج گردد.<ref>راغب، روزنامه جمهوری اسلامی، ۸.</ref>
| |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع|۲}} | | {{منابع|۲}} |
| * قرآن کریم. | | *اطلاعات، روزنامه، ۴/۱۲/۱۳۹۷ش. |
| * ابنسینا، حسینبنعبدالله، رسائل ابنسینا، قم، بیدار، ۱۴۰۰ق.
| | *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. |
| * ابنماجه قزوینی، محمدبنیزید، سنن ابنماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، بیتا.
| | *ایزدی، مصطفی، گذری بر زندگی فقیه عالیقدرآیتالله منتظری، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش. |
| * اخوانالصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | | *پسندیده، سیدمرتضی، خاطرات آیتالله پسندیده، گفتهها و نوشتهها، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
| | *پسندیده، سیدمرتضی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله سیدمرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| | *دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، ۱۳۷۹ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| | *طاهری خرمآبادی، سیدحسن، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، به کوشش محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، زبدة الاحکام (عربی)، مطابق با فتوای آیتالله العظمی الامامالخمینی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
| | *فاضل لنکرانی، محمد، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
| | *مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. | | *مؤمن، محمد، خاطرات آیتالله محمد مؤمن قمی، تدوین رضا شیخمحمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | | *مؤمن، محمد، مصاحبه، چاپشده در خاطرات ۱۵ خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. |
| * انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | |
| * ایرانی، علیاکبر، هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
| |
| * بهایی عاملی، محمدبنحسین، الکشکول، بیروت، اعلمی، چاپ ششم، ۱۴۰۳ق.
| |
| * تبریزی شهیدی، میرزافتاح، هدایة الطالب الی اسرار المکاسب، تبریز، اطلاعات، ۱۳۷۵ق.
| |
| * تبریزی، میرزاجواد، صراط النجاة، قم، دارالصدیقة الشهیده(س)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
| |
| * حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | |
| * حسینی، علی، الموسیقی، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | |
| * حکیم طباطبایی، سیدمحمدسعید، حواریات فقهیه، تحقیق سیدعبدالهادی حکیم، بیروت، المنار، چاپ اول، ۱۴۱۶ق. | |
| * حلی، محقق، جعفربنحسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
| |
| * خامنهای، سیدعلی، غناء، متن درس خارجفقه رهبر معظم انقلاب، تهران، فقه روز، چاپ اول، ۱۳۹۸ش.
| |
| * خمینی، سیداحمد، آئینه آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
| |
| * خمینی، سیداحمد، روزنامه کیهان، ۱۱/۲/۱۳۷۰ش.
| |
| * خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، بلاغت، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
| |
| * خویی، سیدابوالقاسم، صراط النجاة، قم، دفتر نشر برگزیده، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
| |
| * خویی، سیدابوالقاسم، منیة السائل، بینا، بیتا.
| |
| * خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخوئی، مصباح الفقاهه، ج۳۵، تقریر میرزامحمدعلی توحیدی تبریزی، قم، مؤسسه احیاء آثار الإمامالخویی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق.
| |
| * دعایی، سیدمحمود، پایگاه اطلاعرسانی جماران، کد خبر ۷۷۵۹۷، ۱۸/۱۲/۱۳۹۳ش.
| |
| * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | |
| * راغب، محمدعلی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۲/۹/۱۳۹۹ش.
| |
| * زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهرکلام، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۳۳ش.
| |
| * سروش محلاتی، محمد، نظریه اخیر امامخمینی درباره موسیقی، مجله حریم امام، شماره ۳۸۰، ۱۳۹۸ش. | |
| * سیستانی، سیدعلی، الفتاوی المیسره، قم، دفتر آیتالله سیستانی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
| |
| * شهید ثانی، زینالدینبنعلی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
| |
| * طاهری خرمآبادی، سیدحسن، سازگاری دین و نیازهای جدید، چاپشده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | |
| * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
| |
| * طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
| |
| * طوسی، محمدبنحسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
| |
| * فارابی، ابونصر، احصاء العلوم، مقدمه و شرح علی بوملحم، بیروت، الهلال، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
| |
| * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
| |
| * گرجی، ابوالقاسم، نقش زمان و مکان در احکام، چاپشده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
| |
| * گلپایگانی، سیدمحمدرضا، ارشاد السائل، بیروت، دارالصفوه، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
| |
| * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
| |
| * مختاری، رضا و محسن صادقی، غنا و موسیقی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
| |
| * مصطفی، ابراهیم و دیگران، المعجم الوسیط، قاهره، دارالدعوه، بیتا.
| |
| * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
| |
| * نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
| |
| * نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
| |
| * نووی، یحییبنشرف، المجموع فی شرح المهذب، بیروت، دارالفکر، بیتا.
| |
| * همایی، جلالالدین، تاریخ ادبیات ایران، تهران، فروغی، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش.
| |
| * هیثمی، علیبنابیبکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
| |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
محمد مؤمن روحانی مبارز، شاگرد امامخمینی، نماینده مجلس خبرگان رهبری و عضو فقهای شورای نگهبان.
زندگینامه و تحصیلات
محمد دانشزاده معروف به محمد مؤمن قمی فرزند عباس در سال ۱۳۱۶ در خانواده کشاورز و در شهر قم متولد شد. وی در هفتسالگی قرآن را در مکتبخانه آموخت[۱] و سپس وارد دبستان شد و تا سوم دبیرستان ادامه تحصیل داد.[۲] مؤمن در سال ۱۳۳۲ به تحصیل علوم حوزوی روی آورد: ادبیات عرب را نزد محیالدین فاضل هرندی، سیدمحمود یثربی قمی و میرزاعلیاصغر کنی فرا گرفت و سطح متوسطه حوزه را نزد سیدمحمدباقر ابطحی اصفهانی، مهدی باقری کنی، علیپناه اشتهاردی و احمد آذری قمی تحصیل کرد.[۳] وی سطح عالی حوزه را از سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، علیاکبر مشکینی، محمد شاهآبادی و سیدمحمد مجاهدی تبریزی آموخت.[۴] و در سال ۱۳۳۷ سهماه در درس سیدحسین بروجردی حاضر شد.[۵] و سپس در درس خارج فقه و اصول امامخمینی شرکت کرد و تا زمانیکه امامخمینی در قم بود در درس ایشان حاضر میشد.[۶]
پس از دستگیری امامخمینی در سال ۱۳۴۲، مؤمن در درس سیدمحمد محقق داماد و مرتضی حائری یزدی شرکت کرد و زمان کوتاهی در درس سیدمحمدرضا گلپایگانی، محمدعلی اراکی و حسن فرید اراکی نیز حضور یافت. مؤمن شرح منظومه را نزد سیدمصطفی خمینی و فلسفه و تفسیر را از سیدمحمدحسین طباطبایی فرا گرفت [۷] وی در اواخر سال ۱۳۴۲ به نجف رفت و حدود شش ماه از درس سیدابوالقاسم خویی و سیدمحمود شاهرودی نیز بهرهمند گردید.[۸] و در شهریور ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. او با محمدمهدی ربانی املشی، ابوالحسن مصلحی و سیدحسن طاهری خرمآبادی همبحث بود.[۹] مؤمن علاوه بر تحصیل به تدریس سطوح متوسطه و عالی نیز مشغول بود و از سال ۱۳۶۲ به تدریس خارج اصول و همچنین خارج فقه بر مبنای تحریر الوسیله امامخمینی اهتمام ورزید.[۱۰]
فعالیتهای سیاسی
در مهر ۱۳۴۲ گروهی از فضلای حوزه علمیه قم که محمد مؤمن نیز در شمار آنان بود، طی نامهای به هیئت دولت حسنعلی منصور، خواهان آزادی امامخمینی و جمعی از علما شدند.[۱۱] در اسفند ۱۳۴۳ وی همراه جمعی از علما و محصلان حوزه علمیه قم، طی نامهای به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت رژیم پهلوی، به ادامه تبعید امامخمینی اعتراض کردند.[۱۲] در مهر ۱۳۴۴ در پی انتقال امامخمینی از ترکیه به نجف، مؤمن به همراه فضلا و طلاب حوزه علمیه قم طی نامهای از حضور ایشان در عتبات عالیات ابراز خرسندی کرد؛ اما ادامه تبعید ایشان را محکوم کرد.[۱۳] وی در سال ۱۳۴۵ از امامخمینی اجازه امور حسبیه دریافت کرده[۱۴] و در مواردی نیز معرف دیگران برای دریافت اجازه از ایشان بودهاست.[۱۵]
پس از شهادت سیدمحمدرضا سعیدی در سال ۱۳۴۹ و لزوم اطلاع دقیق امامخمینی از آن واقعه مسئولیت سفر از ایران به عراق و اطلاعرسانی بر عهده محمد مؤمن گذاشته شد و مقدمات سفر را عبدالرحیم ربانی شیرازی فراهم کرد. سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) که از این سفر آگاه شده بود، مؤمن را پس از بازگشت بازجویی کرد.[۱۶] مؤمن در سال ۱۳۵۲ همراه ۲۴ نفر از علمای قم به دلیل مبارزه علیه رژیم و پیگیری نظرهای امامخمینی به تبعید محکوم شد و مؤمن پنهان شد؛ اما ساواک در ۱۸/۱/۱۳۵۳ وی را بازداشت و به شهداد کرمان تبعید کرد.[۱۷] ساواک پس از هفت ماه وی را بدون دلیل به تویسرکان منتقل کرد و در نوزدهم فروردین ۱۳۵۶ آزاد شد.[۱۸] پس از تبعید برادر امامخمینی سیدمرتضی پسندیده به خمین[۱۹] طرفداران امامخمینی تصمیم گرفتند به هدف پنهانماندن نماینده ایشان، محمد مؤمن همراه حسن صانعی، عباس محفوظی و برخی طلاب دیگر اموال شرعی را دریافت کنند و با اجازه پسندیده به نماینده امامخمینی تحویل دهند.[۲۰]
(ببینید: سیدمحمدرضا سعیدی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، و سیدمرتضی پسندیده)
محمد مؤمن که از اعضای تشکل مدرسین بود که در ادامه نام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بهخود گرفت،[۲۱] پس از تبعید، به جلساتی پیوست که برخی روحانیان به سرپرستی سیدمحمد حسینی بهشتی به صورت پنهانی در شهرهای قم، تهران و مشهد برگزار میکردند.
(ببینید: سیدمحمد بهشتی)
این جلسات تا ۱۳۵۷ ادامه داشت.[۲۲] در آبان ۱۳۵۶ فضلای حوزه علمیه قم که محمد مؤمن نیز در شمار آنان بود، طی تلگرامی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی را به امامخمینی تسلیت گفتند.[۲۳] در پی اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی در هفدهم دی ۱۳۵۶ و برخورد خونین رژیم پهلوی با مردم قم در نوزدهم دی به دلیل اعتراض به این اهانت، مؤمن به همراه استادان و فضلای حوزه علمیه قم طی اعلامیهای در ۲۲/۱۰/۱۳۵۶، رفتار رژیم پهلوی را محکوم کردند.[۲۴]
فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی محمد مؤمن را در ۱۸/۵/۱۳۵۸ به سرپرستی امور زندانیان قم و رسیدگی به کار دادگاهها و اداره امور ستاد انقلاب اسلامی و تنظیم کارهای دفتر تبلیغات و همچنین تنظیم و اداره امور طلاب و روابط شهرستانها منصوب کرد.[۲۵] پس از آن وی مسئول دادگاه عالی انقلاب اسلامی شد [۲۶] و سپس امامخمینی او را به عضویت شورای عالی قضایی منصوب کرد.[۲۷]
مؤمن در نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری، نماینده مردم سمنان شد[۲۸] و در تیر ۱۳۶۲ با حکم امامخمینی به عضویت فقهای شورای نگهبان درآمد[۲۹] و عضویت وی تا زمانی که امامخمینی زنده بود ادامه داشت.
در پی نظر حسینعلی منتظری مبنی بر رسیدگی به اوضاع نابسامان حوزه علمیه قم و تنظیم برنامههای مفید، برای آن شورایی متشکل از نمایندگان مراجع و چند نفر از استادان حوزه ازجمله محمد مؤمن، تشکیل گردید که پس از انتصاب وی مورد تأیید امامخمینی واقع شد.[۳۰] امامخمینی در ۴/۲/۱۳۶۸ مؤمن را در شمار هیئت بازنگری قانون اساسی معرفی کرد.[۳۱]
محمد مؤمن که از فضلای حوزه علمیه محسوب میشد، امامخمینی را از نظر دقت علمی بر دیگر استادان ترجیح داد[۳۲] و شخصیتی استثنایی دانست.[۳۳] فکر و اندیشه علمی امامخمینی و استقامت ایشان در مسائل فقه و اصول، سرعت انتقال بالا، دقت و خوشفهمی و قوت بیان ایشان، محمد مؤمن را بیشتر به خود جذب کرد.[۳۴] وی امامخمینی را از نظر قوت روحی، شجاعت، هوش و درایت سیاسی فوقالعاده یافت که میتوانست پس از بروجردی اساس حوزه علمیه قم را متحول کند.[۳۵] او خاطرنشان کرده که امامخمینی مردم را به خدا و توحید راهنمایی و تأکید میکرد همه چیز به دست خداوند است و باید به وظیفه خود عمل کرد.[۳۶] به نظر وی همین وظیفهشناسی امامخمینی باعث شد که ایشان انقلاب را رهبری کند و به پیروزی برساند.[۳۷]
رحلت
محمد مؤمن پس از یک دوره بیماری در ۲ اسفند ۱۳۹۷ در سن ۸۱سالگی در قم درگذشت و پیکر وی پس از تشییع در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۳۸] وی کتابها و رسالههای چندی در فقه و اصول فقه تألیف و تدوین کردهاست که ازجمله آنها تقریرات درس امامخمینی در اصول، مکاسب محرمه و بیع میباشد. شرح کتاب قضا، شهادت و حدود تحریر الوسیله امامخمینی، ولایت فقیه، تسدید الاصول و کلمات سدیده که در مسائل مستحدثه است از دیگر آثار وی است.[۳۹] فرزندان مؤمن در حوزه قم اشتغال به علوم حوزوی دارد.
پانویس
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۱۷ و ۳۳.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۴۹۹.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۳۶ و ۳۸ ـ ۴۲.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۴۲ ـ ۴۳.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۰.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۴۴ و ۱۱۹.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۴۶؛ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری،، ۱/۵۰۰ ـ ۵۰۱.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۰.
- ↑ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۱/۴۲ ـ ۴۳؛ مؤمن، خاطرات، ۶۶.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۱.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۰۴.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۴۹ ـ ۱۵۰.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی،۳/۱۷۴؛ فاضل لنکرانی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی، ۲۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۷۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۸۳ و ۴۹۵).
- ↑ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۲/۸۹ ـ ۹۰.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۱۰۵ ـ ۱۰۷؛ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۲/۱۱۴ ـ ۱۱۶.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۱۰۸.
- ↑ پسندیده، خاطرات، ۲۴۵.
- ↑ مؤمن، یاران امام، ۴۳۹.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۲.
- ↑ طاهری خرمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، ۲/۱۳۸.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹؛ فاضل لنکرانی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی، ۲۲۴.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۳۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۰.
- ↑ مؤمن، خاطرات ۱۵خرداد، ۲/۳۶۵؛ مؤمن، خاطرات، ۱۸۶.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۳.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۴۹۷.
- ↑ امام خمین، صحیفه، ۱۷/۵۱۳.
- ↑ ایزدی، گذری بر زندگی فقیه عالیقدرآیتالله منتظری، ۱/۲۸۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳ ـ ۳۶۴.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۱۲۰.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۱۱۹.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۱۳۳ ـ ۱۳۴.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۱۳۰.
- ↑ مؤمن، خاطرات ۱۵ خرداد، ۲/۳۷۴ ـ ۳۷۵.
- ↑ مؤمن، خاطرات ۱۵ خرداد، ۲/۳۷۵ و ۳۷۹ ـ ۳۸۰.
- ↑ اطلاعات، روزنامه.
- ↑ دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، ۱/۵۰۲.
منابع