رونالد ریگان: تفاوت میان نسخهها
جز (انتقال از رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه به رده:مقالههای جلد ششم دانشنامه امامخمینی ردهانبوه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== فعالیت سیاسی == | == فعالیت سیاسی == | ||
رونالد ریگان از چهرههای | رونالد ریگان از چهرههای محافظهکار ایالات متحده [[آمریکا]] در ششم فوریه ۱۹۱۱م/ ۱۶ بهمن ۱۲۸۹ش در منطقه تامپیکو واقع در ایالات ایلینویز آمریکا به دنیا آمد.<ref>عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۷؛ ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ۲۳۴.</ref> وی از جوانی وارد فعالیتهای سینمایی شد و در ۲۷سالگی نخستین نقش سینماییاش را بازی کرد و خیلی زود توانست نقش اول را در فیلمها بازی کند و در بیش از پنجاه فیلم سینمایی ظاهر شود.<ref>ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ۲۳۴.</ref> او در دهه ۱۹۶۰م وارد دنیای [[سیاست]] شد و در [[انتخابات]] سال ۱۹۶۶م/ ۱۳۴۵ش توانست فرمانداری ایالت کالیفرنیا را به دست آورد.<ref>عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۸؛ ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ۲۳۴.</ref> ریگان در سال ۱۹۸۰م/ ۱۳۵۸ش در حالیکه ۶۹ساله بود در رقابت درونی حزب جمهوریخواه بر [[جورج بوش]] پیروز شد و سپس در انتخابات ریاستجمهوری ژانویه ۱۹۸۱م/ ۱۳۵۹ش در برابر [[جیمی کارتر]] از حزب دموکرات قرار گرفت و با پیروزی در انتخابات چهلمین رئیسجمهور آمریکا شد.<ref>عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۸–۹.</ref> وی در رقابت انتخاباتی خود وعده کرده بود عظمت و ابرقدرتی آمریکا را به این کشور برگرداند و با [[جمهوری اسلامی ایران]] و [[شوروی]] از موضع قدرت برخورد کند.<ref>نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷–۱۳۸۰)، ۱۷۲–۱۷۳.</ref> او همچنین به اقتصاد [[سرمایهداری]] کلاسیک و دموکراسی لیبرال پایبند بود و در طول حیات سیاسی خود در جهت این اصول و عقاید تلاشهای زیادی کرد.<ref>عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۱۰.</ref> | ||
=== در ارتباط با ایران === | === در ارتباط با ایران === | ||
ریگان از همان آغاز دوران ریاستجمهوریاش در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران با مشکلاتی روبهرو بود. وقوع [[انقلاب اسلامی]] در ایران و | ریگان از همان آغاز دوران ریاستجمهوریاش در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران با مشکلاتی روبهرو بود. وقوع [[انقلاب اسلامی]] در ایران و گروگانگیری تعدادی از امریکاییها در [[تهران]] و [[لبنان]]، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، درگیری در [[جنگ سرد]] و مبارزه با شوروی ازجمله مواردی بود که دولت آمریکا در دوران حکومت ریگان با آن روبهرو بود<ref>عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۱۰–۱۱.</ref> {{ببینید|آمریکا|تسخیر لانه جاسوسی آمریکا|جنگ تحمیلی}}). | ||
ریگان در برخورد با ایران از همان آغاز کار، طراحی انواع توطئهها را برای براندازی جمهوری اسلامی ایران در دستور کار خود قرار داد. حمایت از گروههای [[ضدانقلاب]] و مخالفان جمهوری اسلامی ایران،<ref>غضنفری، کامران، آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران، ۲۷۴.</ref> حمایت از [[رژیم عراق]] در جنگ تحمیلی علیه ایران<ref>تیمرمن، سوداگری مرگ، ۴۰۲.</ref> ازجمله تحویل اطلاعات نظامی و سری ایران به عراق<ref>نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷–۱۳۸۰)، ۱۸۰؛ ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۵۶.</ref> و تأمین نیازهای تسلیحاتی عراق،<ref>بنرمن، جنایتهای یک رئیسجمهوری یا جریان ایران کنترا، ۲۳۰.</ref> حضور نظامی در [[خلیج فارس]] و فشار بر ایران برای پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸]] شورای امنیت،<ref>ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲۳۸.</ref> همکاری با رژیم متجاوز عراق در بازپسگیری [[جزیره فاو]]، حمله به سکوهای نفتی و کشتیهای نظامی و تجاری ایران،<ref>صفری، ما اعتراف میکنیم، ۱۹۷؛ اخترشهر، ارتباط ایران و آمریکا، ۱۱۲–۱۱۴.</ref> سرنگونکردن هواپیمایی مسافربری ایران در تیر ۱۳۶۷<ref>طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۴۱.</ref> و قراردادن نام ایران در فهرست | ریگان در برخورد با ایران از همان آغاز کار، طراحی انواع توطئهها را برای براندازی جمهوری اسلامی ایران در دستور کار خود قرار داد. حمایت از گروههای [[ضدانقلاب]] و مخالفان جمهوری اسلامی ایران،<ref>غضنفری، کامران، آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران، ۲۷۴.</ref> حمایت از [[حزب بعث عراق|رژیم عراق]] در جنگ تحمیلی علیه ایران<ref>تیمرمن، سوداگری مرگ، ۴۰۲.</ref> ازجمله تحویل اطلاعات نظامی و سری ایران به عراق<ref>نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷–۱۳۸۰)، ۱۸۰؛ ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۵۶.</ref> و تأمین نیازهای تسلیحاتی عراق،<ref>بنرمن، جنایتهای یک رئیسجمهوری یا جریان ایران کنترا، ۲۳۰.</ref> حضور نظامی در [[خلیج فارس]] و فشار بر ایران برای پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸]] شورای امنیت،<ref>ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲۳۸.</ref> همکاری با رژیم متجاوز عراق در بازپسگیری [[جزیره فاو]]، حمله به سکوهای نفتی و کشتیهای نظامی و تجاری ایران،<ref>صفری، ما اعتراف میکنیم، ۱۹۷؛ اخترشهر، ارتباط ایران و آمریکا، ۱۱۲–۱۱۴.</ref> سرنگونکردن هواپیمایی مسافربری ایران در تیر ۱۳۶۷<ref>طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۴۱.</ref> و قراردادن نام ایران در فهرست «کشورهای طرفدار تروریسم»<ref>طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۱۱.</ref> ازجمله مواردی بود که ریگان دربارهٔ ایران انجام داد. ({{ببینید|حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری}} | ||
اقدامات ریگان و دولت او علیه ایران، با واکنشهای مختلفی از سوی [[امامخمینی]] روبهرو بود. [[سخنرانیها|سخنان امامخمینی]] دربارهٔ ریگان، عموماً مربوط به مسئولیت او به عنوان رئیسجمهور آمریکا و اقدامات او است. | اقدامات ریگان و دولت او علیه ایران، با واکنشهای مختلفی از سوی [[امامخمینی]] روبهرو بود. [[سخنرانیها|سخنان امامخمینی]] دربارهٔ ریگان، عموماً مربوط به مسئولیت او به عنوان رئیسجمهور آمریکا و اقدامات او است. | ||
== محور سخنان امام دربارهٔ ریگان == | == محور سخنان امام دربارهٔ ریگان == | ||
محورهای سخنان ایشان دربارهٔ ریگان عبارتاند از: | محورهای سخنان ایشان دربارهٔ ریگان عبارتاند از: | ||
# منطق رابطه با سایر کشورها: امامخمینی معتقد بود منطق ریگان و امثال او، صرفاً منافع [[آمریکا]] و حفظ آن است؛ هرکس در برابر این منافع، مفیدتر و رامتر باشد و مصالح آنها را در نظر بگیرد، تأیید میشود و هر کس برای آنها منفعتی نداشته باشد یا سرکشی کند، متهم به [[تروریسم]] و وحشیگری میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۰–۲۷۱.</ref> این افراد با انواع فریب و نقاب، تلاش میکنند خود را حامی صلح و طرفدار ملتها نشان دهند و حتی در برخی موارد نقاب اسلامشناسی به چهره میزنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۲–۲۹۳.</ref> از نظر امامخمینی نزد کسانی چون ریگان، دوستی و دشمنی و [[صداقت]] کمترین ارزشی ندارد و منطق تنها منطق منفعت است و اگر لحظهای منفعتشان اقتضا کند، از فدا کردن وفادارترین یاران خود نیز ابایی ندارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۹.</ref> امامخمینی با تبیین معنای دخالت [[ابرقدرتها]] در امور سایر کشورها، این دخالت را به معنای حضور عملی شخص ریگان یا دیگران در منطقه ندانست و فعالیت [[سازمان مجاهدین خلق]] و آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] را از نشانههای این دخالت و برای تأمین منافع آنها برشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۱.</ref> ایشان همچنین با اشاره به حمایت آمریکا از چند بهائی گرفتار در ایران، ادعای آمریکا دربارهٔ نقض [[حقوق بشر]] از سوی ایران و رفتار [[جمهوری اسلامی ایران]] با [[بهائیان]] صرفاً به دلیل اعتقاداتشان را رد کرد و بر [[جاسوسی]] این عده تأکید کرد. ایشان با ذکر مثالهایی از [[ظلم]] به افراد بیگناه در عراق و سایر کشورها و سکوت رئیسجمهور آمریکا، ادعای آمریکا مبنی بر | # منطق رابطه با سایر کشورها: امامخمینی معتقد بود منطق ریگان و امثال او، صرفاً منافع [[آمریکا]] و حفظ آن است؛ هرکس در برابر این منافع، مفیدتر و رامتر باشد و مصالح آنها را در نظر بگیرد، تأیید میشود و هر کس برای آنها منفعتی نداشته باشد یا سرکشی کند، متهم به [[تروریسم]] و وحشیگری میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۰–۲۷۱.</ref> این افراد با انواع فریب و نقاب، تلاش میکنند خود را حامی صلح و طرفدار ملتها نشان دهند و حتی در برخی موارد نقاب اسلامشناسی به چهره میزنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۲–۲۹۳.</ref> از نظر امامخمینی نزد کسانی چون ریگان، دوستی و دشمنی و [[صداقت]] کمترین ارزشی ندارد و منطق تنها منطق منفعت است و اگر لحظهای منفعتشان اقتضا کند، از فدا کردن وفادارترین یاران خود نیز ابایی ندارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۹.</ref> امامخمینی با تبیین معنای دخالت [[ابرقدرتها]] در امور سایر کشورها، این دخالت را به معنای حضور عملی شخص ریگان یا دیگران در منطقه ندانست و فعالیت [[سازمان مجاهدین خلق]] و آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] را از نشانههای این دخالت و برای تأمین منافع آنها برشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۱.</ref> ایشان همچنین با اشاره به حمایت آمریکا از چند بهائی گرفتار در ایران، ادعای آمریکا دربارهٔ نقض [[حقوق بشر]] از سوی ایران و رفتار [[جمهوری اسلامی ایران]] با [[بهائیان]] صرفاً به دلیل اعتقاداتشان را رد کرد و بر [[جاسوسی]] این عده تأکید کرد. ایشان با ذکر مثالهایی از [[ظلم]] به افراد بیگناه در عراق و سایر کشورها و سکوت رئیسجمهور آمریکا، ادعای آمریکا مبنی بر انساندوستی او را بیاساس دانست و همین حمایتهای بیحد را نشان و دلیل محکمی بر جاسوسی بهائیان و در خطر قرارگرفتن منافع آمریکا قلمداد کرد؛ زیرا در ایران گروههای منحرف اعتقادی دیگری ازجمله [[کمونیسم|کمونیستها]] هم هستند که هیچگاه به دلیل اعتقاداتشان محاکمه نشدهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۹–۴۶۱.</ref> ({{ببینید|بهائیت}}. | ||
# ماجرای مک فارلین: یکی از رسواییهای سیاسی ریگان در دوره ریاستجمهوریاش، ماجرای موسوم به «ایران ـ کنترا» یا «رسوایی مک فارلین» است.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۲۲۸.</ref> در خرداد ۱۳۶۵ [[رابرت مکفارلین]] مشاور امنیت ملی [[کاخ سفید]] به همراه اولیور نورث، جورج کیو، هوارد تیچر و آمیرام نیر از طرف رئیسجمهور آمریکا و با گذرنامه جعلی به ایران آمدند.<ref>علیزاده، مک فارلین، ۱۰.</ref> در حالیکه هیئت آمریکایی خواستار دیدار با مقامات ارشد ایرانی بودند، [[امامخمینی]] دیدار مسئولان ارشد ایران با هیئت آمریکایی را نپذیرفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۰.</ref> و تنها به موضوع اصلی مورد نظر هیئت آمریکایی، یعنی آزادی گروگانها و تأمین سلاح و [[جنگ ایران و عراق]] پرداخته شد.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۱۶–۱۱۷.</ref> افشای این خبر در آبان ۱۳۶۵، پیامدهای ناگواری برای امریکاییها داشت و تبدیل به یکی از بزرگترین رسواییهای سیاسی آن کشور شد.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۶۹ و ۱۷۸؛ طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۳۲.</ref> ریگان در سخنانی، ماجرای مک فارلین را بزرگترین شکست دوران ریاستجمهوری خود خواند و مسئولیت کامل پیامدهای آن را بر عهده گرفت.<ref>طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۳۴.</ref> ماجرای مک فارلین به همان اندازه که برای امریکاییها شرمآور و مایه سرافکندگی بود، برای ایرانیان مایه غرور و افتخار شد. امامخمینی در سخنانی در | # ماجرای مک فارلین: یکی از رسواییهای سیاسی ریگان در دوره ریاستجمهوریاش، ماجرای موسوم به «ایران ـ کنترا» یا «رسوایی مک فارلین» است.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۲۲۸.</ref> در خرداد ۱۳۶۵ [[رابرت مکفارلین]] مشاور امنیت ملی [[کاخ سفید]] به همراه اولیور نورث، جورج کیو، هوارد تیچر و آمیرام نیر از طرف رئیسجمهور آمریکا و با گذرنامه جعلی به ایران آمدند.<ref>علیزاده، مک فارلین، ۱۰.</ref> در حالیکه هیئت آمریکایی خواستار دیدار با مقامات ارشد ایرانی بودند، [[امامخمینی]] دیدار مسئولان ارشد ایران با هیئت آمریکایی را نپذیرفت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۰.</ref> و تنها به موضوع اصلی مورد نظر هیئت آمریکایی، یعنی آزادی گروگانها و تأمین سلاح و [[جنگ ایران و عراق]] پرداخته شد.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۱۶–۱۱۷.</ref> افشای این خبر در آبان ۱۳۶۵، پیامدهای ناگواری برای امریکاییها داشت و تبدیل به یکی از بزرگترین رسواییهای سیاسی آن کشور شد.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۶۹ و ۱۷۸؛ طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۳۲.</ref> ریگان در سخنانی، ماجرای مک فارلین را بزرگترین شکست دوران ریاستجمهوری خود خواند و مسئولیت کامل پیامدهای آن را بر عهده گرفت.<ref>طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۳۴.</ref> ماجرای مک فارلین به همان اندازه که برای امریکاییها شرمآور و مایه سرافکندگی بود، برای ایرانیان مایه غرور و افتخار شد. امامخمینی در سخنانی در آبان ۱۳۶۵ با اشاره به اضطراب و نگرانی رئیسجمهور آمریکا در موضوع مک فارلین، استقبال نکردن هیچیک از مقامات ایرانی برای دیدار با نماینده ویژه او را عزای کاخ سفید و مایه ننگ ریگان به عنوان رئیسجمهور یک کشور مقتدر خواند و آن را یکی از شواهد عجز و ناکامی سیاستهای آمریکا و رسوایی بزرگ برای این دولت دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۹–۱۶۰.</ref> ایشان همچنین با واکنشی تند نسبت به برخی از افراد داخلی که با انتقاد از مسئولان کشور، کاخ سفید و ریگان را توجیه و تأیید میکردند، آنان را عقبافتاده شمرد که تحت تأثیر تبلیغات خارجی، موجب خدشه به [[وحدت]] داخلی در چنین موضوع مهمی هستند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۲.</ref> ({{ببینید|مک فارلین}}. | ||
# هشدار به ملت آمریکا و کشورهای منطقه: امامخمینی با وصف شخص ریگان، به عنوان شخصیتی که در مسائل سیاسی و تصمیمگیریها ناتوان شده و نیازمند کمک عقلا و اندیشمندان است تا ملت خود را به ورطه سقوط نکشد، به مردم آمریکا هشدار داد که عنان [[عقل]] و [[اراده]] خود را در مهمترین مسائل سیاسی، نظامی و بینالمللی به دست فردی چون ریگان نسپارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۸–۳۲۹.</ref> ایشان همچنین در سال ۱۳۶۶ که پیروزیهای ایران در جنگ، جامعه جهانی و آمریکا را به حمایت یکپارچه از عراق و توصیه به ایران برای پذیرش صلح واداشته بود، از سران کشورهای منطقه خواست با توسل به عنصر ورشکسته سیاسی مانند دولت آمریکا، بیش از این کشورهای خود را تحقیر نکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۸–۳۲۹.</ref> ایشان سکوت محض کشورهای اسلامی منطقه در برابر جنایات [[رژیم اسرائیل]] در [[لبنان]] و خدمتگزاری این دولتها به این رژیم را نیز در حالیکه حجم جنایات به حدی بود که حتی ریگان هم به ظاهر آن را محکوم کرد، مایه شرم دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۵۱۹–۵۲۰.</ref> | # هشدار به ملت آمریکا و کشورهای منطقه: امامخمینی با وصف شخص ریگان، به عنوان شخصیتی که در مسائل سیاسی و تصمیمگیریها ناتوان شده و نیازمند کمک عقلا و اندیشمندان است تا ملت خود را به ورطه سقوط نکشد، به مردم آمریکا هشدار داد که عنان [[عقل]] و [[اراده]] خود را در مهمترین مسائل سیاسی، نظامی و بینالمللی به دست فردی چون ریگان نسپارند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۸–۳۲۹.</ref> ایشان همچنین در سال ۱۳۶۶ که پیروزیهای ایران در جنگ، جامعه جهانی و آمریکا را به حمایت یکپارچه از عراق و توصیه به ایران برای پذیرش صلح واداشته بود، از سران کشورهای منطقه خواست با توسل به عنصر ورشکسته سیاسی مانند دولت آمریکا، بیش از این کشورهای خود را تحقیر نکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۸–۳۲۹.</ref> ایشان سکوت محض کشورهای اسلامی منطقه در برابر جنایات [[رژیم اسرائیل]] در [[لبنان]] و خدمتگزاری این دولتها به این رژیم را نیز در حالیکه حجم جنایات به حدی بود که حتی ریگان هم به ظاهر آن را محکوم کرد، مایه شرم دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۵۱۹–۵۲۰.</ref> | ||
# هشدار دربارهٔ جنگ خلیج فارس: امامخمینی دخالت نظامی آمریکا در خلیج فارس را به منزله تهاجم همهجانبه به کشورهای اسلامی تلقی کرد و به ریگان هشدار داد بار دیگر از مسیر [[سیاست]] مینگذاری شده خلیج فارس عبور نکند و دستکم برای حفظ ظاهر قدرت خود، بر مرکب [[غرور]] و جهلی که صاحب آن را بارها بر زمین زده، سوار نشود. ایشان با تأکید بر این نکته که ایران تاکنون برای پیشگیری از بیثباتی در منطقه اقدامی نکردهاست، پیامدهای خطرناک حرکات جنونآمیز ریگان در منطقه را یادآور شد و تصریح کرد ناامنی در خلیج فارس، به بحران ناخواسته علیه خود آنان تبدیل خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۰ و ۲۱/ ۸۹–۹۰.</ref> | # هشدار دربارهٔ جنگ خلیج فارس: امامخمینی دخالت نظامی آمریکا در خلیج فارس را به منزله تهاجم همهجانبه به کشورهای اسلامی تلقی کرد و به ریگان هشدار داد بار دیگر از مسیر [[سیاست]] مینگذاری شده خلیج فارس عبور نکند و دستکم برای حفظ ظاهر قدرت خود، بر مرکب [[غرور]] و جهلی که صاحب آن را بارها بر زمین زده، سوار نشود. ایشان با تأکید بر این نکته که ایران تاکنون برای پیشگیری از بیثباتی در منطقه اقدامی نکردهاست، پیامدهای خطرناک حرکات جنونآمیز ریگان در منطقه را یادآور شد و تصریح کرد ناامنی در خلیج فارس، به بحران ناخواسته علیه خود آنان تبدیل خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۰ و ۲۱/ ۸۹–۹۰.</ref> | ||
# توصیه و پند به مسئولان کشور: امامخمینی گاه در پند و توصیه به مسئولان کشور، دربارهٔ دقت در عمل بر طبق موازین شرعی و نه آن چنانکه مطابق میل امثال ریگان باشد، سفارش میکرد و با توصیه به مقهورنشدن در برابر | # توصیه و پند به مسئولان کشور: امامخمینی گاه در پند و توصیه به مسئولان کشور، دربارهٔ دقت در عمل بر طبق موازین شرعی و نه آن چنانکه مطابق میل امثال ریگان باشد، سفارش میکرد و با توصیه به مقهورنشدن در برابر تبلیغات خارجی، معتقد بود نباید نگران نقد و مخالفت ریگان و مانند او بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۹۰ و ۴۴۳؛ ۱۵/۱۸۶.</ref> ایشان به عکس، ستایش [[کارتر]] و ریگان از مسئولان را نشانه وجود اشکال در کار میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۴۲.</ref> و همچنین با نقد برخی رفتارها در میان مسئولان [[جمهوری اسلامی]] که مؤید تفرقه بود، رفتار ریگان و [[گورباچف]]، دو رئیسجمهور [[ابرقدرت]] را که بر باطل خود متفق بوده و با [[تبلیغات]] وسیع خود را متحد و پرقدرت نشان میدادند، مثال زد و بعضی رفتارهای داخلی را که بهرغم پیروزیهای به دست آمده، به [[انقلاب]] ضربه میزد، نکوهش کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۲.</ref> | ||
# عجز و اضطراب در برابر ایران: امامخمینی با اشاره به قدرت [[ایمان]] در ملت ایران، این قدرت را موجب ضعف و اضطراب ریگان و دیگران و خضوع آنان در برابر ایران دانست و تأکید کرد این همه از برکات بیداری و [[اسلام]] است و نباید از آن غفلت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۱.</ref> ایشان تناقضگویی ریگان و افترازدنهای چندباره او به [[ایران]] را نشانه این اضطراب و واهمه از پیشرفت [[اسلام]] ارزیابی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۷–۱۱۸.</ref> | # عجز و اضطراب در برابر ایران: امامخمینی با اشاره به قدرت [[ایمان]] در ملت ایران، این قدرت را موجب ضعف و اضطراب ریگان و دیگران و خضوع آنان در برابر ایران دانست و تأکید کرد این همه از برکات بیداری و [[اسلام]] است و نباید از آن غفلت کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۱.</ref> ایشان تناقضگویی ریگان و افترازدنهای چندباره او به [[ایران]] را نشانه این اضطراب و واهمه از پیشرفت [[اسلام]] ارزیابی میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۷–۱۱۸.</ref> | ||
ریگان در سالهای آخر عمر خود (۱۹۹۴م/ ۱۳۷۳ش) به بیماری فراموشی دچار شد و ده سال بعد در پنجم ژوئن ۲۰۰۴م/ ۱۶ خرداد ۱۳۸۳ در ۹۳سالگی درگذشت.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> | ریگان در سالهای آخر عمر خود (۱۹۹۴م/ ۱۳۷۳ش) به بیماری فراموشی دچار شد و ده سال بعد در پنجم ژوئن ۲۰۰۴م/ ۱۶ خرداد ۱۳۸۳ در ۹۳سالگی درگذشت.<ref>هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۲۲۷–۲۲۸.</ref> |
نسخهٔ ۲۲ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۲۷
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | رونالد ریگان |
زادروز | ششم فوریه ۱۹۱۱م/ ۱۶ بهمن ۱۲۸۹ش |
شهر تولد | منطقه تامپیکو واقع در ایالات ایلینویز |
کشور تولد | آمریکا |
تاریخ درگذشت | پنجم ژوئن ۲۰۰۴م/ ۱۶ خرداد ۱۳۸۳ |
کشور درگذشت | آمریکا |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | چهلمین رئیسجمهور آمریکا و اقدامات خصمانه او علیه نظام جمهوری اسلامی ایران |
رونالد ریگان، چهلمین رئیسجمهور آمریکا و اقدامات خصمانه او علیه نظام جمهوری اسلامی ایران.
فعالیت سیاسی
رونالد ریگان از چهرههای محافظهکار ایالات متحده آمریکا در ششم فوریه ۱۹۱۱م/ ۱۶ بهمن ۱۲۸۹ش در منطقه تامپیکو واقع در ایالات ایلینویز آمریکا به دنیا آمد.[۱] وی از جوانی وارد فعالیتهای سینمایی شد و در ۲۷سالگی نخستین نقش سینماییاش را بازی کرد و خیلی زود توانست نقش اول را در فیلمها بازی کند و در بیش از پنجاه فیلم سینمایی ظاهر شود.[۲] او در دهه ۱۹۶۰م وارد دنیای سیاست شد و در انتخابات سال ۱۹۶۶م/ ۱۳۴۵ش توانست فرمانداری ایالت کالیفرنیا را به دست آورد.[۳] ریگان در سال ۱۹۸۰م/ ۱۳۵۸ش در حالیکه ۶۹ساله بود در رقابت درونی حزب جمهوریخواه بر جورج بوش پیروز شد و سپس در انتخابات ریاستجمهوری ژانویه ۱۹۸۱م/ ۱۳۵۹ش در برابر جیمی کارتر از حزب دموکرات قرار گرفت و با پیروزی در انتخابات چهلمین رئیسجمهور آمریکا شد.[۴] وی در رقابت انتخاباتی خود وعده کرده بود عظمت و ابرقدرتی آمریکا را به این کشور برگرداند و با جمهوری اسلامی ایران و شوروی از موضع قدرت برخورد کند.[۵] او همچنین به اقتصاد سرمایهداری کلاسیک و دموکراسی لیبرال پایبند بود و در طول حیات سیاسی خود در جهت این اصول و عقاید تلاشهای زیادی کرد.[۶]
در ارتباط با ایران
ریگان از همان آغاز دوران ریاستجمهوریاش در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران با مشکلاتی روبهرو بود. وقوع انقلاب اسلامی در ایران و گروگانگیری تعدادی از امریکاییها در تهران و لبنان، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، درگیری در جنگ سرد و مبارزه با شوروی ازجمله مواردی بود که دولت آمریکا در دوران حکومت ریگان با آن روبهرو بود[۷] (ببینید: آمریکا، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، و جنگ تحمیلی)). ریگان در برخورد با ایران از همان آغاز کار، طراحی انواع توطئهها را برای براندازی جمهوری اسلامی ایران در دستور کار خود قرار داد. حمایت از گروههای ضدانقلاب و مخالفان جمهوری اسلامی ایران،[۸] حمایت از رژیم عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران[۹] ازجمله تحویل اطلاعات نظامی و سری ایران به عراق[۱۰] و تأمین نیازهای تسلیحاتی عراق،[۱۱] حضور نظامی در خلیج فارس و فشار بر ایران برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت،[۱۲] همکاری با رژیم متجاوز عراق در بازپسگیری جزیره فاو، حمله به سکوهای نفتی و کشتیهای نظامی و تجاری ایران،[۱۳] سرنگونکردن هواپیمایی مسافربری ایران در تیر ۱۳۶۷[۱۴] و قراردادن نام ایران در فهرست «کشورهای طرفدار تروریسم»[۱۵] ازجمله مواردی بود که ریگان دربارهٔ ایران انجام داد. ( (ببینید: حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری) اقدامات ریگان و دولت او علیه ایران، با واکنشهای مختلفی از سوی امامخمینی روبهرو بود. سخنان امامخمینی دربارهٔ ریگان، عموماً مربوط به مسئولیت او به عنوان رئیسجمهور آمریکا و اقدامات او است.
محور سخنان امام دربارهٔ ریگان
محورهای سخنان ایشان دربارهٔ ریگان عبارتاند از:
- منطق رابطه با سایر کشورها: امامخمینی معتقد بود منطق ریگان و امثال او، صرفاً منافع آمریکا و حفظ آن است؛ هرکس در برابر این منافع، مفیدتر و رامتر باشد و مصالح آنها را در نظر بگیرد، تأیید میشود و هر کس برای آنها منفعتی نداشته باشد یا سرکشی کند، متهم به تروریسم و وحشیگری میشود.[۱۶] این افراد با انواع فریب و نقاب، تلاش میکنند خود را حامی صلح و طرفدار ملتها نشان دهند و حتی در برخی موارد نقاب اسلامشناسی به چهره میزنند.[۱۷] از نظر امامخمینی نزد کسانی چون ریگان، دوستی و دشمنی و صداقت کمترین ارزشی ندارد و منطق تنها منطق منفعت است و اگر لحظهای منفعتشان اقتضا کند، از فدا کردن وفادارترین یاران خود نیز ابایی ندارند.[۱۸] امامخمینی با تبیین معنای دخالت ابرقدرتها در امور سایر کشورها، این دخالت را به معنای حضور عملی شخص ریگان یا دیگران در منطقه ندانست و فعالیت سازمان مجاهدین خلق و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را از نشانههای این دخالت و برای تأمین منافع آنها برشمرد.[۱۹] ایشان همچنین با اشاره به حمایت آمریکا از چند بهائی گرفتار در ایران، ادعای آمریکا دربارهٔ نقض حقوق بشر از سوی ایران و رفتار جمهوری اسلامی ایران با بهائیان صرفاً به دلیل اعتقاداتشان را رد کرد و بر جاسوسی این عده تأکید کرد. ایشان با ذکر مثالهایی از ظلم به افراد بیگناه در عراق و سایر کشورها و سکوت رئیسجمهور آمریکا، ادعای آمریکا مبنی بر انساندوستی او را بیاساس دانست و همین حمایتهای بیحد را نشان و دلیل محکمی بر جاسوسی بهائیان و در خطر قرارگرفتن منافع آمریکا قلمداد کرد؛ زیرا در ایران گروههای منحرف اعتقادی دیگری ازجمله کمونیستها هم هستند که هیچگاه به دلیل اعتقاداتشان محاکمه نشدهاند[۲۰] ( (ببینید: بهائیت).
- ماجرای مک فارلین: یکی از رسواییهای سیاسی ریگان در دوره ریاستجمهوریاش، ماجرای موسوم به «ایران ـ کنترا» یا «رسوایی مک فارلین» است.[۲۱] در خرداد ۱۳۶۵ رابرت مکفارلین مشاور امنیت ملی کاخ سفید به همراه اولیور نورث، جورج کیو، هوارد تیچر و آمیرام نیر از طرف رئیسجمهور آمریکا و با گذرنامه جعلی به ایران آمدند.[۲۲] در حالیکه هیئت آمریکایی خواستار دیدار با مقامات ارشد ایرانی بودند، امامخمینی دیدار مسئولان ارشد ایران با هیئت آمریکایی را نپذیرفت[۲۳] و تنها به موضوع اصلی مورد نظر هیئت آمریکایی، یعنی آزادی گروگانها و تأمین سلاح و جنگ ایران و عراق پرداخته شد.[۲۴] افشای این خبر در آبان ۱۳۶۵، پیامدهای ناگواری برای امریکاییها داشت و تبدیل به یکی از بزرگترین رسواییهای سیاسی آن کشور شد.[۲۵] ریگان در سخنانی، ماجرای مک فارلین را بزرگترین شکست دوران ریاستجمهوری خود خواند و مسئولیت کامل پیامدهای آن را بر عهده گرفت.[۲۶] ماجرای مک فارلین به همان اندازه که برای امریکاییها شرمآور و مایه سرافکندگی بود، برای ایرانیان مایه غرور و افتخار شد. امامخمینی در سخنانی در آبان ۱۳۶۵ با اشاره به اضطراب و نگرانی رئیسجمهور آمریکا در موضوع مک فارلین، استقبال نکردن هیچیک از مقامات ایرانی برای دیدار با نماینده ویژه او را عزای کاخ سفید و مایه ننگ ریگان به عنوان رئیسجمهور یک کشور مقتدر خواند و آن را یکی از شواهد عجز و ناکامی سیاستهای آمریکا و رسوایی بزرگ برای این دولت دانست.[۲۷] ایشان همچنین با واکنشی تند نسبت به برخی از افراد داخلی که با انتقاد از مسئولان کشور، کاخ سفید و ریگان را توجیه و تأیید میکردند، آنان را عقبافتاده شمرد که تحت تأثیر تبلیغات خارجی، موجب خدشه به وحدت داخلی در چنین موضوع مهمی هستند[۲۸] ( (ببینید: مک فارلین).
- هشدار به ملت آمریکا و کشورهای منطقه: امامخمینی با وصف شخص ریگان، به عنوان شخصیتی که در مسائل سیاسی و تصمیمگیریها ناتوان شده و نیازمند کمک عقلا و اندیشمندان است تا ملت خود را به ورطه سقوط نکشد، به مردم آمریکا هشدار داد که عنان عقل و اراده خود را در مهمترین مسائل سیاسی، نظامی و بینالمللی به دست فردی چون ریگان نسپارند.[۲۹] ایشان همچنین در سال ۱۳۶۶ که پیروزیهای ایران در جنگ، جامعه جهانی و آمریکا را به حمایت یکپارچه از عراق و توصیه به ایران برای پذیرش صلح واداشته بود، از سران کشورهای منطقه خواست با توسل به عنصر ورشکسته سیاسی مانند دولت آمریکا، بیش از این کشورهای خود را تحقیر نکنند.[۳۰] ایشان سکوت محض کشورهای اسلامی منطقه در برابر جنایات رژیم اسرائیل در لبنان و خدمتگزاری این دولتها به این رژیم را نیز در حالیکه حجم جنایات به حدی بود که حتی ریگان هم به ظاهر آن را محکوم کرد، مایه شرم دانست.[۳۱]
- هشدار دربارهٔ جنگ خلیج فارس: امامخمینی دخالت نظامی آمریکا در خلیج فارس را به منزله تهاجم همهجانبه به کشورهای اسلامی تلقی کرد و به ریگان هشدار داد بار دیگر از مسیر سیاست مینگذاری شده خلیج فارس عبور نکند و دستکم برای حفظ ظاهر قدرت خود، بر مرکب غرور و جهلی که صاحب آن را بارها بر زمین زده، سوار نشود. ایشان با تأکید بر این نکته که ایران تاکنون برای پیشگیری از بیثباتی در منطقه اقدامی نکردهاست، پیامدهای خطرناک حرکات جنونآمیز ریگان در منطقه را یادآور شد و تصریح کرد ناامنی در خلیج فارس، به بحران ناخواسته علیه خود آنان تبدیل خواهد شد.[۳۲]
- توصیه و پند به مسئولان کشور: امامخمینی گاه در پند و توصیه به مسئولان کشور، دربارهٔ دقت در عمل بر طبق موازین شرعی و نه آن چنانکه مطابق میل امثال ریگان باشد، سفارش میکرد و با توصیه به مقهورنشدن در برابر تبلیغات خارجی، معتقد بود نباید نگران نقد و مخالفت ریگان و مانند او بود.[۳۳] ایشان به عکس، ستایش کارتر و ریگان از مسئولان را نشانه وجود اشکال در کار میدانست،[۳۴] و همچنین با نقد برخی رفتارها در میان مسئولان جمهوری اسلامی که مؤید تفرقه بود، رفتار ریگان و گورباچف، دو رئیسجمهور ابرقدرت را که بر باطل خود متفق بوده و با تبلیغات وسیع خود را متحد و پرقدرت نشان میدادند، مثال زد و بعضی رفتارهای داخلی را که بهرغم پیروزیهای به دست آمده، به انقلاب ضربه میزد، نکوهش کرد.[۳۵]
- عجز و اضطراب در برابر ایران: امامخمینی با اشاره به قدرت ایمان در ملت ایران، این قدرت را موجب ضعف و اضطراب ریگان و دیگران و خضوع آنان در برابر ایران دانست و تأکید کرد این همه از برکات بیداری و اسلام است و نباید از آن غفلت کرد.[۳۶] ایشان تناقضگویی ریگان و افترازدنهای چندباره او به ایران را نشانه این اضطراب و واهمه از پیشرفت اسلام ارزیابی میکرد.[۳۷]
ریگان در سالهای آخر عمر خود (۱۹۹۴م/ ۱۳۷۳ش) به بیماری فراموشی دچار شد و ده سال بعد در پنجم ژوئن ۲۰۰۴م/ ۱۶ خرداد ۱۳۸۳ در ۹۳سالگی درگذشت.[۳۸]
پانویس
- ↑ عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۷؛ ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ۲۳۴.
- ↑ ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ۲۳۴.
- ↑ عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۸؛ ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ۲۳۴.
- ↑ عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۸–۹.
- ↑ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷–۱۳۸۰)، ۱۷۲–۱۷۳.
- ↑ عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۱۰.
- ↑ عیاری، مقدمه کتاب جنگ ریگان، ۱۰–۱۱.
- ↑ غضنفری، کامران، آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران، ۲۷۴.
- ↑ تیمرمن، سوداگری مرگ، ۴۰۲.
- ↑ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷–۱۳۸۰)، ۱۸۰؛ ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۱۵۶.
- ↑ بنرمن، جنایتهای یک رئیسجمهوری یا جریان ایران کنترا، ۲۳۰.
- ↑ ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، ۲۳۸.
- ↑ صفری، ما اعتراف میکنیم، ۱۹۷؛ اخترشهر، ارتباط ایران و آمریکا، ۱۱۲–۱۱۴.
- ↑ طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۴۱.
- ↑ طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۰–۲۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۲–۲۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۹–۴۶۱.
- ↑ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۲۲۸.
- ↑ علیزاده، مک فارلین، ۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۰.
- ↑ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۱۶–۱۱۷.
- ↑ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۱۶۹ و ۱۷۸؛ طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۳۲.
- ↑ طیرانی، روزشمار روابط ایران و آمریکا، ۳۳۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۵۹–۱۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۸–۳۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۸–۳۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۵۱۹–۵۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۰ و ۲۱/ ۸۹–۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۹۰ و ۴۴۳؛ ۱۵/۱۸۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۷–۱۱۸.
- ↑ هاشمی و حمیدی، ماجرای مک فارلین، ۲۲۷–۲۲۸.
منابع
- اخترشهر، رجبعلی، ارتباط ایران و آمریکا، تهران، کانون اندیشه جوان، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بنرمن، جوئل، جنایتهای یک رئیسجمهوری یا جریان ایران کنترا، ترجمه یحیی شمس، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- تیمرمن، کنت. آر، سوداگری مرگ.
- ناگفتههای جنگ عراق با ایران، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- ساجدی، احمد، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، تهران، محراب قلم، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
- صفری، محسن، ما اعتراف میکنیم، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
- طیرانی، بهروز، روزشمار روابط ایران و آمریکا، تهران، وزارت خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- علیزاده، فاطمه، مک فارلین، تهران، روزنامه ایران، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- عیاری، علیرضا، مقدمه کتاب جنگ ریگان، داستان چهل سال مبارزه و پیروزی نهایی وی بر کمونیسم، تألیف پیتر شوایتزر، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- غضنفری، کامران، آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران، تهران، کیا، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- نوازنی، بهرام، الگوهای رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷–۱۳۸۰)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- ولایتی، علیاکبر، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش.
- هاشمی، محسن و حبیبالله حمیدی، ماجرای مک فارلین، تهران، معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
پیوند به بیرون
- فاطمه امانی توانی، رونالد ریگان، دانشنامه امامخمینی، ج۶، ص۲۴–۲۸.