سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

اطلاعات کلی
تأسیس	۲ اردیبهشت ۱۳۵۸
بنیانگذار	امام‌خمینی
رویکرد	نظامی
نوع فعالیت	نظامی
اهداف	پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن
فعالیت‌ها	حضور در جنگ تحمیلی
وظایف	پاسداری از اسلام و قرآن، دفاع از دستاوردهای نهضت اسلامی، پاسداری از جمهوری اسلامی و مبارزه با توطئه‌های دشمنان اسلام، پاسداری از استقلال کشور و انتظام امور، مراقبت از شخصیت‌های انقلاب در برابر تروریست‌ها
سایر
ساختار	فرمانده کل، جانشین، معاونت‌ها
وضعیت	فعال

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادی نظامی برای پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن.

پیشینه

دولت موقت جمهوری اسلامی ایران که یک هفته پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ پانزدهم بهمن ۱۳۵۷ با حکم امام‌خمینی به مهدی بازرگان شکل گرفت، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، تأسیس نیرویی مسلح و مردمی را به نام «گارد ملی» با تأیید امام‌خمینی، تصویب کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در نهم اسفند ۱۳۵۷ نیرویی با همین نام به مسئولیت حسن لاهوتی و همکاری ابراهیم یزدی به عنوان معاونت نخست‌وزیر در امور انقلاب تشکیل شد. چند گروهِ باسابقه اسلامی ـ انقلابی همچون گروه محمد منتظری و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، به موازات کمیته انقلاب اسلامی نیز به‌طور پراکنده در تهران به فعالیت‌های انقلابی مشغول بودند. امام‌خمینی و شورای انقلاب، اکبر هاشمی رفسنجانی را مأمور کردند تا گروه‌های نظامی طرفدار نظام را هماهنگ کند. سرانجام گروه جدیدی با شورای فرماندهی سیدمحمد غرضی، اصغر صباغیان، محسن رفیق‌دوست، یوسف کلاهدوز، عباس دوزدوزانی، جواد منصوری، عباس آقازمانی، محمد بروجردی، مرتضی الویری، محسن رضایی، یوسف فروتن و محسن سازگارا تشکیل شد. محسن رضایی، محسن رفیق‌دوست و عباس دوزدوزانی نمایندگان این تشکل جدید در اواخر فروردین ۱۳۵۸ با هدف تأسیس سپاه به دیدار امام‌خمینی به قم رفتند.

تأسیس

پس از مراحل یادشده، امام‌خمینی دستور داد نیرویی مسلح و مکتبی مستقل از دولت موقت زیر نظر شورای انقلاب تأسیس شود و سپاه پاسداران از میان نیروهای یادشده و بخشی از نیروهای کمیته‌های انقلاب اسلامی شکل گرفت. از محمد منتظری و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی نیز به عنوان طراح و بنیان‌گذار سپاه یادشده است. از مشکلات سپاه در آغاز تشکیل سازماندهی نیروهای جوان انقلابی در قالب نیرویی نظامی با حفظ ارزش‌ها و فرهنگ مردمی و تعیین تکلیف داوطلبان وابسته به سازمان‌های سیاسی مسلح و علاقه‌مند به حفظ انقلاب بود که با تدبیر و مدارای مسئولان سپاه حل شد.

نخستین مسئولان

مسئولیت‌های سپاه، در آغاز تأسیس، بر عهده این افراد بود: جواد منصوری فرمانده، یوسف کلاهدوز مسئول آموزش، علی محمد بشارتی مسئول اطلاعات و تحقیقات، سیداسماعیل داوودی مسئول اداری و مالی، مرتضی الویری مسئول روابط عمومی، یوسف فروتن معاون روابط عمومی، عباس آقازمانی معروف به ابوشریف مسئول واحد عملیات، محسن رضایی مسئول سازمان اطلاعات، محسن رفیق‌دوست مسئول تدارکات و سیدمهدی هاشمی مسئول واحد نهضت‌های آزادی‌بخش سپاه. مدتی پس از تشکیل سپاه، عباس دوزدوزانی به سفارش امام‌خمینی فرماندهی سپاه را بر عهده گرفت. در سوم خرداد ۱۳۵۹ سیدابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور وقت و فرمانده کل قوا، ابوشریف را به فرماندهی سپاه برگزید. امام‌خمینی در ۲۸ تیر ۱۳۵۹ مرتضی رضایی که بنی‌صدر او را پس از ابوشریف برای فرماندهی سپاه معرفی کرده بود تأیید و به وی سفارش کرد مقررات اسلامی را در سپاه به اجرا گذارد. امام‌خمینی در شهریور ۱۳۶۰ محسن رضایی را به فرماندهی سپاه نصب کرد و وی تا رحلت ایشان این مسئولیت را بر عهده داشت.

عضوگیری و گسترش

عضوگیری پاسداران از مساجد آغاز شد. صلاحیت‌های مکتبی و نظامی و وابسته‌نبودن به گروه‌های سیاسی منحرف از معیارهای اصلی گزینش بود. پس از تثبیت تشکیلات مرکزی سپاه، واحدهای شهرستان‌ها به‌طور خودجوش و به کمک روحانیان و معتمدان و روشنفکران محل تشکیل شد. سپاهیان در آغاز بدون تشریفات و درجه در کنار هم فعالیت می‌کردند و همه لباسی سبزرنگ بر تن داشتند. شمار اعضای سپاه به‌تدریج افزایش یافت. سخنگوی سپاه در خرداد ۱۳۵۸، تعداد افراد سپاه را جزو اسرار نظامی خواند و نیروی ذخیره آن را نیروهای مردمی و بسیجی و بیش از چند میلیون نفر شمرد.

در سال ۱۳۶۸ و پایان دفاع مقدس، سپاه پاسداران ۱۵ لشکر در اختیار داشت. گروهی از زنان نیز با حفظ ارزش‌های اسلامی در سپاه به خدمت مشغول شدند و در امور فرهنگی، امنیتی و هدایت کمک‌های مردمی و پشتیبانی جبهه‌ها فعالیت می‌کردند. در آغاز تشکیل سپاه در سال ۱۳۵۸ مرضیه حدیدچی (دباغ) در شورای فرماندهی سپاه شرکت می‌کرد. وی در سازمان‌دادن به سپاه غرب کشور نقش ایفا کرد و فرمانده سپاه پاسداران انقلاب همدان شد (ببینید: مرضیه دباغ).

پیش از تبدیل سپاه به وزارتخانه، هواداران انقلاب اسلامی به‌طور داوطلبانه به سپاه کمک می‌کردند. بنیاد مستضعفان، شورای انقلاب و نخست‌وزیر نیز در تأمین بودجه سپاه کمک می‌کردند و به افراد رسمی حقوق ماهیانه پرداخت می‌شد. ارتش نیز در تهیه لوازم نظامی مورد نیاز، به سپاه یاری می‌رساند. پس از مدتی بودجه این نهاد، وابسته به دولت شد.

جایگاه و هدف

سپاه پاسداران مهم‌ترین بازوی انقلاب و نظام اسلامی است. بنا بر اصل ۱۵۰ قانون اساسی نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن مهم‌ترین فلسفه وجودی این نهاد ذکر شده‌است. امام‌خمینی پاسداری از اسلام و قرآن، دفاع از دستاوردهای نهضت اسلامی، پاسداری از جمهوری اسلامی و مبارزه با توطئه‌های دشمنان اسلام، پاسداری از استقلال کشور و انتظام امور و مراقبت از شخصیت‌های انقلاب در برابر تروریست‌ها را از انتظارات خود از پاسداران انقلاب شمرده و از آنان خواسته ضمن هماهنگی با نیروهای دیگر، در رفع نابسامانی‌های عمومی به دیگر قوا یاری رسانند. مسئولان نظام نیز پاسداری از مهم‌ترین انقلاب دینی و ضد استبدادیِ تاریخِ معاصر و صیانت از دستاوردهای آن در برابر رقبای داخلی و خارجی در شرایط آماده‌نبودن ارتش و پلیس و تربیت نیرویی آماده، کارآزموده، متخلق به اخلاق انقلابی و اسلامی را از اهداف تشکیل سپاه پاسداران برشمرده‌اند.

در نخستین اطلاعیه شورای فرماندهی سپاه وظایف سپاه کمک به اجرای امور انتظامی امنیتی و دستگیری عناصر ضدانقلاب، مبارزه مسلحانه با جریان‌های برانداز و مخالف جمهوری اسلامی، دفاع از کشور در برابر اشغالگران بیگانه، همکاری با نیروهای مسلح، کمک به اجرای دستورهای دادگستری، حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش جهان اسلام با نظارت رهبری و استفاده از نیروهای انسانی سپاه برای مقابله با حوادث طبیعی و کمک به طرح‌های جمهوری اسلامی شمرده شده‌است.

مقابله با گروه‌های ضدانقلاب و کارشکنی‌های طرفداران رژیم پهلوی از نخستین کارهای این نهاد بود. برخی از گروه‌های سیاسی و عمدتاً از احزاب چپ که تشکیل سپاه پاسداران را با برنامه‌های خود در تعارض می‌دیدند، با آن به مخالفت برخاستند. سازمان مجاهدین خلق ایران ضمن مخالفت با بقای ارتش، در برابر اعلان تأسیس سپاه پاسداران نیز واکنش نشان داد و آن را به «حرس القومی» کشورهای عربی برای نابودی انقلابیان تشبیه کرد. شیوه برخورد با هواداران رژیم پهلوی از موارد اختلاف دولت موقت با سپاه بود. بنی‌صدر رئیس‌جمهور وقت نیز با سپاه همراهی نمی‌کرد و مخالفان برای تحریک دیگر قوای مسلح علیه سپاه، آن را شبه‌نظامیان نامنظم، احساساتی و رقیب ارتش می‌خواندند.

امام‌خمینی در برابر حمله مخالفان، از سپاه حمایت کرد و با اعلان اینکه سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارد، از آن راضی است و به هیچ‍رو نظر ایشان از آنها برنمی‌گردد، تصریح کرد اگر سپاه نبود، کشور هم نبود. ایشان هراس دشمنان داخلی و خارجی از این نهاد و حمله آنان به سپاه و روحانیت را نشانه قدرتمندی و سودمندی این دو نهاد برای کشور خواند و ریشه مخالفت با سپاه را مخالفت با اسلام دانست. ایشان برای تشویق پاسداران و برای حمایت مردم از این نهاد نوپا، شغل پاسداری را حرفه‌ای شریف و سنگین شمرد. همچنین سپاه را از نهادهای بنیادین و جوشیده از متن ملت و مدافع ارزش‌های الهی نظام اسلامی خواند و تضعیف آن را خیانت به کشور برشمرد.

امام‌خمینی عملکرد سپاه را در دفاع از ارزش‌های اسلام و انقلاب، مثبت و پاسداران را خدمتگزار و نیرویی کارآمد برای کشور دانست و با اشاره به نقش این نهاد در امنیت مردم انقلاب را نیازمند وجود یکایک پاسداران برشمرد و با اشاره به ضرورت وجود این نیرو برای پاسداری از کشور به علما و امامان جمعه سفارش کرد این نهاد را تقویت کنند و از سخنان و خطبه‌های آنان تضعیف سپاه استفاده نشود. روحانیان و امامان جمعه و جماعات نیز تقویت سپاه را وظیفه خود شمردند. سیدمحمود طالقانی امام‌جمعه تهران با تأکید بر نقش مثبت سپاه و کمیته‌های انقلاب، تضعیف این دو نهاد را محکوم کرد. سیدعلی خامنه‌ای نماینده امام‌خمینی در شورای عالی دفاع نیز از این نهاد حمایت و با مخالفان آن مقابله کرد و بعدها آن را یکی از دو بازوی نیرومند نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران دانست.

اساسنامه و ساختار

در اندیشه امام‌خمینی فرماندهی نیروهای مسلح و اعلان جنگ و امور حکومتی بر عهده حاکم اسلامی است. سپاه در آغاز تأسیس به فرمان امام‌خمینی زیر نظر شورای انقلاب قرار گرفت و شورای انقلاب برای آن اساسنامه‌ای در ۹ ماده و ۹ تبصره در ۲/۲/۱۳۵۸ تصویب کرد و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی را رابط میان دولت و سپاه در نظر گرفت. این مسئولیت بعدها بر عهده سیدعلی خامنه‌ای قرار گرفت. وی تا ۵/۱۲/۱۳۵۸ این مسئولیت را بر عهده داشت. اساسنامه سپاه در ۱۵/۶/۱۳۶۱، در ۴۹ ماده و ۱۶ تبصره به تصویب نهایی مجلس شورای اسلامی رسید. مجلس تغییراتی را در اساسنامه اعمال کرد؛ ازجمله فرماندهی شورایی و بخش نهضت‌های آزادی‌بخش از آن حذف شد. سپاه پاسداران بنابر اساسنامه، تحت فرماندهی مقام رهبری به هدف نگهبانی از انقلاب و کوشش در راه تحقق حاکمیت قانون خدا برابر قوانین جمهوری اسلامی و تقویت بنیه دفاعی آن قرار دارد. مجلس در ۱۹/۱۱/۱۳۵۹ بسیج را زیرمجموعه سپاه قرار داد؛ بنابراین همه امکانات دولتی و غیردولتی مرتبط با آن، در اختیار این نهاد قرار گرفت (ببینید: بسیج مستضعفین).

ارکان تشکیلاتی سپاه

برابر ماده ۱۳ اساسنامه، ارکان تشکیلاتی سپاه عبارت‌اند از: فرماندهی کل سپاه، وزارت سپاه پاسداران و شورای عالی سپاه. سپاه در سال ۱۳۶۱ دارای وزارتخانه شد و محسن رفیق‌دوست نخستین وزیر سپاه معرفی شد. این وزارتخانه که در جنگ نقش تدارکات را ایفا می‌کرد، در شورای بازنگری قانون اساسی حذف شد و فرماندهی سپاه پاسداران بنا بر اصل ۱۱۰ قانون اساسی زیر نظر فرمانده کل قوا قرار گرفت. سپاه تا سال ۱۳۶۴ تنها نیروی زمینی داشت. امام‌خمینی در ۲۶ شهریور این سال با توجه به اصل ۱۵۰ قانون اساسی در ضرورت آمادگی همه‌جانبه سپاه در پاسداری از انقلاب، دستور داد این نهاد با نیروی زمینی و هوایی و دریایی مجهز شود.

نمایندگان امام‌خمینی

حسن لاهوتی نخستین نماینده امام‌خمینی در سپاه بود و امام‌خمینی در ۲۵ شهریور ۱۳۵۸ از وی خواست در جلسات شورای عالی هماهنگی سپاه شرکت و شرح کارها را هر هفته به ایشان گزارش کند. لاهوتی پس از چند ماه از این سمت استعفا کرد و سیدعلی خامنه‌ای مسئولیت‌های وی را بر عهده گرفت. امام‌خمینی در ۲۸ خرداد ۱۳۵۹ فضل‌الله محلاتی را به نمایندگی خود در سپاه برگزید و به وی سفارش کرد سازمانی را برای بازرسی نیروهای مسلح با همکاری نمایندگان رهبری در دیگر قوای مسلح تأسیس کند و به‌طور هفتگی از فعالیت خود گزارش دهند (ببینید: فضل‌الله محلاتی).

امام‌خمینی در اول تیر ۱۳۵۹ در دیدار با مسئولان اطلاعات و تحقیقات سپاه از آنان خواست برای حفظ اسلامیت سپاه و جلوگیری از انحراف فکری و عملی پاسداران و رعایت حق و حقوق مردم و مسائل مورد نیاز به حسینعلی منتظری، علی مشکینی و حسین راستی کاشانی مراجعه کنند و از آنان دستور بگیرند. گستردگی سپاه به‌ویژه توجه به مسئله عقیدتی و فکری پاسداران موجب شد امام‌خمینی نماینده دیگری نیز در سپاه منصوب کند و از این‌رو در ۲۳ آذر ۱۳۶۰ سیدحسن طاهری خرم‌آبادی را به نمایندگی در سپاه برگزید و از وی خواست با کمال دقت، در تطبیق قوانین و تصمیمات شورای سپاه پاسداران با احکام اسلام کوشش کند و بر خط فکری و اعتقادی سپاه در سراسر ایران نظارت دقیق داشته باشد و با کمال قاطعیت از انحرافات و تخلفات جلوگیری کند.

به دنبال مسافرت طاهری در مهر ۱۳۶۱ به پاکستان، محمدرضا فاکر مسئولیت‌های وی را از طرف امام‌خمینی بر عهده گرفت. وی ده ماه در این مسئولیت به کار مشغول بود و پس از آن طاهری دوباره به حکم امام‌خمینی نمایندگی ایشان در سپاه را از سر گرفت. پس از شهادت فضل‌الله محلاتی در ۱۹ بهمن ۱۳۶۶، محمود محمدی عراقی تا انتصاب عبدالله نوری، به عنوان جانشین نماینده ایشان در سپاه انجام وظیفه می‌کرد. امام‌خمینی در ۱۸ اسفند ۱۳۶۷ نوری را که نمایندگی ایشان در جهاد سازندگی را بر عهده داشت، به نمایندگی خود در سپاه نیز برگزید (ببینید: عبدالله نوری).

توصیه‌های امام‌خمینی

سپاه پاسداران در حراست از دستاوردهای نظام و امنیت داخلی و حفاظت از شخصیت‌های انقلاب نقش کلیدی داشت؛ از این‌رو امام‌خمینی دربارهٔ پایبندی این نیرو بر اهداف خود حساس بود. ایشان به پاسداران سفارش می‌کرد با حفظ روحیه رزمی، خدا را در نظر بگیرند و جهات معنوی خود را تقویت کنند، بیش از آنکه با بدن و بازو حامی انقلاب باشند، از طریق عمل و اخلاق و ایمان به اسلام خدمت کنند، در رفتار و مأموریت‌ها از حدود و مرزهای شریعت تجاوز نکنند و رفتارشان چنان باشد که مردم با دیدن آنان احساس امنیت، و اشرار و اوباش و ضدانقلاب احساس ترس کنند و موجب امنیت شهرها و محله باشند.

توجه به اخلاق اسلامی پاسداران از سفارش‌های مداوم امام‌خمینی به مسئولان سپاه بود. ایشان به پاسداران یادآور می‌شد افزون بر همبستگی با یکدیگر با دیگر نیروهای نظامی نیز وحدت داشته باشند و رفتار فرماندهان و زیردستان چنان برادرانه باشد که افراد در نماز به فرمانده‌شان اقتدا کنند. امام‌خمینی ضمن سفارش پاسداران به همکاری با دولت موقت به آنان توصیه می‌کرد کارها را با صداقت و امانت انجام دهند و با توجه به نقش سپاه و روحانیان در جامعه به آنان هشدار می‌داد انحراف روحانیان و پاسداران به اسلام ضربه خواهد زد و چهره اسلام را لکه‌دار خواهد کرد. ایشان پاسداران را از تندروی و پیروی از شیوه‌های مأموران ساواک و بازداشت خودسرانه افراد یا مصادره اموال افراد پرهیز می‌داد و اصرار داشت از این نهاد انقلابی حراست و از نفوذ افراد منحرف در آن جلوگیری شود و افرادی که نتوانند خود را با ضوابط سپاه همراه کنند، از آن تصفیه شوند. ایشان در پیام نوروزی ۱۳۵۹ به نیروها دربارهٔ نظم و رعایت سلسله‌مراتب و اطاعت از مافوق سفارش کرد. با توجه به اهداف و مأموریت‌های مشترک میان سپاه و کمیته‌های انقلاب، ایشان تأکید می‌کرد میان سپاه و کمیته‌های انقلاب اختلاف نباشد و با الهام از اصل قرآنی «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» کارها را برادرانه انجام دهند.

امام‌خمینی برای سلامت قوای نظامی کشور و کشیده‌نشدن جریان‌ها و دسته‌بندی‌های سیاسی به درون قوای نظامی، بارها سفارش و تأکید کرد نیروهای نظامی به‌ویژه سپاه پاسداران در احزاب سیاسی وارد نشوند و در امور و مناقشات سیاسی دخالت نکنند و جهات و افکار سیاسی وارد نیروهای مسلح ازجمله سپاه نشود. به دنبال منع اکید امام‌خمینی از عضویت نظامیان در سازمان‌های سیاسی، در اسفند ۱۳۶۰ پاسدارانِ عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از سازمان استعفا کردند. امام‌خمینی در وصیتنامه سیاسی‌الهی خود نیز از قوای مسلح چه نظامی و انتظامی و چه پاسدار و بسیج خواست در هیچ حزب و گروهی وارد نشوند و خود را از بازی‌های سیاسی دور نگه دارند؛ زیرا تنها در این صورت است که می‌توانند قدرت نظامی خود را حفظ کنند و از اختلاف برکنار باشند. ایشان فرماندهان را نیز مکلف کرد افراد زیر فرمان خود را از ورود در احزاب منع کنند و افزود چون انقلاب از آنِ همه ملت است، حفظ آن نیز بر همگان لازم است. ایشان مسئولان کشوری و لشکری و مردم را موظف می‌دانست اگر قوای مسلح خواستند در احزاب یا بازی‌های سیاسی وارد شوند با آن مخالفت کنند.

عملکرد سپاه

سپاه پاسداران در همه مأموریت‌ها، از تأمین امنیت داخلی و دفاع مقدس و کارهای فرهنگی تا سازندگی، کارنامه قابل توجهی داشته‌است. در نگاه امام‌خمینی کارهای این نیرو مثبت و در میان نهادهای انقلابی نقش اول را در پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی بر عهده داشته و بقای کشور در گرو فعالیت‌های آن بوده‌است. دیگر مسئولان نظام نیز از عملکرد سپاه در رفع مشکلات انقلاب رضایت داشته‌اند. بخش مهمی از امنیت داخلی کشور مدیون فداکاری پاسداران بوده‌است؛ چنان‌که در آغاز انقلاب این نهاد کار وزارت اطلاعات را نیز انجام می‌داد. این نیرو در سرکوب و دستگیری نیروهای ضدانقلاب اعم از تروریست‌ها مانند گروه فرقان خان‌های یاغی و حامیان رژیم پهلوی و گروه‌های معارض و حل بحران‌های قومی مشارکت جدی داشت و در هر نقطه که ضدانقلاب اعلان حضور می‌کرد حاضر بود و در مبارزه با تجزیه‌طلبان و حفظ یکپارچگی ایران موفق عمل کرد.

سپاه پاسداران موفق شد در سال ۱۳۵۸ غائله قومی و نظامی سازمان خلق عرب را در خرمشهر با هماهنگی ارتش از میان بردارد (ببینید: خلق عرب). ازمیان‌بردن فتنه و آشوب چریک‌های فدایی خلق ایران در سال ۱۳۵۸ در ترکمن‌صحرا با همراهی ارتش جمهوری اسلامی (ببینید: ترکمن‌صحرا)، مبارزه با غائله پاوه (ببینید: پاوه) و کردستان (ببینید: کردستان) از دیگر فعالیت‌های سپاه بود.

خنثی‌سازی و دستگیری عوامل کودتای نوژه در سال ۱۳۵۹ با همکاری دیگر نهادهای امنیتی در کارنامه سپاه جای دارد (ببینید: کودتای نوژه). این نیرو در خاموش‌کردن فتنه حزب خلق مسلمان نیز نقش داشت (ببینید: حزب جمهوری خلق مسلمان) و با رصدکردن کودتای صادق قطب‌زاده وزیر امور خارجه دولت موقت علیه جمهوری اسلامی از فاجعه‌ای بزرگ پیشگیری کرد. نیز با همراهی دیگر نیروهای امنیتی توانست توطئه حزب توده علیه جمهوری اسلامی را با آن سابقه طولانی تشکیلاتی و اطلاعاتی و جاسوسی در سال ۱۳۶۱ خنثی سازد.

مقابله با اقدامات ضد امنیتی سازمان مجاهدین خلق ایران ازجمله جاسوسی برای بیگانگان، کشف خانه‌های تیمی و مقابله با عملیات مسلحانه این گروه علیه نظام جمهوری اسلامی از دیگر برنامه‌های سپاه بود (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران). پس از انفجار تروریستی نخست‌وزیری و به شهادت رسیدن محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در ۸/۶/۱۳۶۰ (ببینید: هشت شهریور) امنیت مجلس و ریاست‌جمهوری و مکان‌های حساس به سپاه پاسداران سپرده شد و این نیرو توانست با هماهنگی با کمیته‌های انقلاب اسلامی و دادستانی انقلاب و دیگر نیروهای امنیتی با فداکاری، گروه‌های کوچک و بزرگ چنان‌که امام‌خمینی اشاره کرده‌است ضد انقلاب را قلع و قمع کند و امنیت پرواز هواپیماها را تأمین کند.

احزاب سیاسی و مخالف با نظام اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شعار خودمختاری به هدف تجزیه کردستان از ایران و با حمایت بیگانگان، منطقه را ناامن کردند. اشغال پادگان‌های نظامی، ترور و ترساندن افراد بومی و غیر بومیِ طرفدار نظام، مصادره و به‌آتش‌کشیدن اموال دولتی و گرفتن مالیات از مردم ازجمله اقدامات این سازمان‌ها بود. تلاش دولت و نمایندگان امام‌خمینی برای مذاکره با گروه‌های سیاسی و نظامی مخالفان نظام به جایی نرسید. امام‌خمینی از قوای انتظامی و سپاه خواست برای نجات مردم به پاوه و کردستان بروند (ببینید: پاوه).

سپاه با همراهی دیگر نیروها و تشکیل گروه‌های ضربت توانست از سقوط شهرهای کردستان به دست ضد انقلاب جلوگیری کند و امنیت راه‌ها را برقرار سازد. شورشیان خود را در میان مردم پنهان کردند و پاسداران بدون آسیب‌رساندن به مردم با فعالیت‌های تروریستیِ گروه‌ها مقابله کردند و در این مبارزه شهدای بسیاری را تقدیم انقلاب و تمامیت ارضی کشور کردند که بخشی از آنان را بانوان بسیجی حوزه‌های علوم دینی تشکیل می‌دادند. سپاه با پیروی از رهنمودهای امام‌خمینی بر حل مسئله از طریق مردم، با خدمت به مردم و کارهای فرهنگی و عمرانی و نظامی در آذربایجان غربی و کردستان توانست ماهیت گروه‌های ضد انقلاب را به مردم نشان دهد و پایگاه مردمی را از تجزیه‌طلبان بگیرد. سپاه افزون بر هدایت افراد ناآگاه، با فعالیت‌های مثبت توانست مردم بومی منطقه را به خود جذب کند و با مسلح‌کردن آنان امنیت را در منطقه برقرار سازد (ببینید: کردستان).

با توجه به تأکید امام‌خمینی بر تقویت بعد معنوی و اسلامی پاسداران و با توجه به ضرورت پرورش و آموزش اعضای آن طبق آموزه‌ها و موازین اسلامی در اساسنامه این نیرو برای ارتقا و نهادینه‌کردن ارزش‌های دینی در میان اعضای خود بسیار کوشید و با تشکیل جلسات آموزشی ـ عقیدتی و شرکت در سخنرانی‌های امام‌خمینی و نماز جمعه و دیگر مجالس معنوی و ایجاد دبیرستان‌های سپاه در شهرهای گوناگون به هدف تأمین نیروی فرهیخته برای سپاه و گسترش فرهنگ انقلابی و ایثار در کشور در تربیت و تهذیب نفوس و پراکنده‌کردن فضای معنویت و ایثار و دفاع از کشور فعال بود. افزون بر آن سپاه برابر اساسنامه با نشر صدها جزوه و کتاب آموزشی دربارهٔ عقاید و اخلاق و دفاع مقدس و دیگر مسائل اجتماعی و نشر نشریاتی مانند «پیام انقلاب» و «امید انقلاب» به گسترش فرهنگ معنویت و انقلابی در میان افراد جامعه کمک کرد. سپاه در دوره‌ای که هنوز ارگان‌های مسئول مستقر نشده بودند، وظایف آنان را نیز عهده‌دار بود. مبارزه با احتکار و گران‌فروشی، مبارزه با مواد مخدر، تأمین امنیت راهپیمایی‌های مردمی از فعالیت‌های سپاه بود.

حضور در جنگ تحمیلی

هشت سال جنگ تحمیلیِ عراق علیه ایران از نقاط عطف درخشندگی و پایمردی سپاه پاسداران به‌شمار می‌آمد. بیشتر نیروهای رزمنده از نیروهای تحت فرمان سپاه بودند و با مشارکت در طراحی و عملیات‌هایی مانند شکست حصر آبادان، عملیات طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس اندک‌اندک نبض جنگ را به دست گرفتند.

سپاه در طراحی عملیات‌های بزرگ و مهمی مانند نبرد فاو و خیبر علیه دشمن بعثی ابتکار عمل داشت و توانست با فعالیت‌های بازدارنده، نقش ممتازی در امنیت خلیج فارس و کشتی‌های تجاری ایجاد کند. سپاه به همراهی دیگر نیروهای مدافع کشور ازجمله کمیته‌های انقلاب نیروی هوایی ارتش و هوانیروز سازمان مجاهدین خلق ایران را در عملیات مرصاد زمین‌گیر کرد و توان آنان را برای ادامه فعالیت‌های بزرگ نظامی علیه کشور از میان برد. موفقیت‌های سپاه و ارتش در نبرد با ارتش متجاوز، قدردانی امام‌خمینی را در پی داشت. دیگر مسئولان دفاع مقدس نیر رشادت‌ها و فداکاری‌ها و ایمان و روحیه شهادت‌طلبی پاسداران در جبهه‌ها را ستودند.

بخش مهندسی رزمی سپاه در زمان جنگ موفق به احداث صدها کیلومتر جاده و راه ارتباطی در مناطق عملیاتی شد و تجارب ارزنده‌ای در این زمینه به دست آورد. سپاه با سازماندهی داوطلبان افزون بر کمک به مردمی‌شدن حکومت، از این نیروی بزرگ برای دفاع و امنیت داخلی کشور استفاده کرد. این نیرو در مبارزه با ناامنی‌های داخلی و جنگ تحمیلی، شهدای بسیاری را تقدیم انقلاب و تمامیت ارضی کشور کرده‌است و گروهی از فرماندهان این نیرو چون محمد جهان‌آرا، رضا چراغی، محمد بروجردی، محمود کاوه، ابراهیم همت، حسن باقری و حسین خرازی، در این راه به شهادت رسیدند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از پایان دفاع مقدس با تشکیل قرارگاه خاتم‌الانبیا از توان مهندسی رزمی خود در راه سازندگی کشور استفاده کرد. هم‌زمان با اجرای طرح‌های بزرگ سازمانی، تجهیزات و فن‌آوری نظامی و آموزش نیروهای انسانی نیز رشد و تکامل پیدا کرد و سپاه توان نظامی و رزمی‌اش را ارتقا داد و در حوزه سدسازی، ساخت اتوبان و فرودگاه، سازمان دریایی، کشاورزی، بازسازی مناطق جنگ‌زده و احیای جنگل‌ها و کارهای صنعتی فعالیت‌های مهمی را به انجام رساند.

پیوند به بیرون

• سیدعباس رضوی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشنامه امام‌خمینی، ج۶، ص۱۶۶–۱۷۶.