مجتبی محمدی عراقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:


== زادگاه و خاندان ==
== زادگاه و خاندان ==
مجتبی محمدی عراقی در سال ۱۲۹۶ش در کرهرود اراک <ref>(«عالم جلیل حاج...»، ص۱۷)</ref> در خانواده‌ای با پیشینه درخشان علمی زاده شد. پدرش حاج‌آقا محمدی عراقی و جدش محمدباقر عراقی معروف به حاج‌آقا کبیر، از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری بود که به دستور شیخ مرتضی انصاری به شهرستان کنگاور رفت و به تبلیغ دین در آن سامان پرداخت و به همین سبب نیز فرزندان او اغلب مقیم کنگاور بودند <ref>(شریف‌رازی، ج۶، ص۳۸۹؛ سلیمانی آشتیانی، ص۱۲۰-۱۲۱؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳.)</ref> همچنین نسب جده مادری او به آخوند ملا محمود عراقی، از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری و صاحب تقریرات درس ایشان موسوم به قوامع، لوامع و جوامع <ref>(«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳؛ «درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۳۲)</ref> و از طریق ایشان به میثم تمار می‌رسد <ref>(سلیمانی آشتیانی، ص۱۲۲).</ref>  
مجتبی محمدی عراقی در سال ۱۲۹۶ش در کرهرود اراک.<ref>«عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.</ref> در خانواده‌ای با پیشینه درخشان علمی زاده شد. پدرش حاج‌آقا محمدی عراقی و جدش محمدباقر عراقی معروف به حاج‌آقا کبیر، از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری بود که به دستور شیخ مرتضی انصاری به شهرستان کنگاور رفت و به تبلیغ دین در آن سامان پرداخت و به همین سبب نیز فرزندان او اغلب مقیم کنگاور بودند.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۳۸۹؛ سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۰-۱۲۱؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳..</ref> همچنین نسب جده مادری او به آخوند ملا محمود عراقی، از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری و صاحب تقریرات درس ایشان موسوم به قوامع، لوامع و جوامع.<ref>«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳؛ «درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۳۲.</ref> و از طریق ایشان به میثم تمار می‌رسد.<ref>سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۲.</ref>  


== تحصیل ==
== تحصیل ==
مجتبی محمدی عراقی در ۱۴ سالگی همراه پدرش به شهر کنگاور رفت و مقدمات دروس حوزوی را در آن شهر و نزد پدرش آغاز کرد <ref>(«عالم جلیل حاج...»، ص۱۷).</ref> در سال ۱۳۰۸ش رضاشاه فرمان اتحاد لباس را صادر کرد و استفاده از لباس روحانیت منوط به قبولی در آزمون گردید. مجتبی محمدی عراقی همراه با شیخ حبیب‌الله اراکی (عموزاده‌اش) تنها افرادی بودند که در آزمون فوق در کرمانشاه موفق به دریافت اجازه استفاده از لباس روحانیت شدند <ref>(کرباسچی، ص۴۹-۵۰؛ پابه‌پای آفتاب، ج۴، ص۳۵۳؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳).</ref> محمدی عراقی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی اراک شد و در مدرسه علمیه حاج محمدابراهیم خوانساری مقدار زیادی از مکاسب و همچنین بخشی از شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نزد آقا کاظم گلپایگانی آموخت و کفایه‌الاصول را هم پیش شیخ محمد سلطان العلما صاحب حاشیه بر کفایه و آقا سیدمحسن هفته‌ای فراگرفت <ref>(شریف‌رازی، ج۲، ص۱۹۹؛ سلیمانی آشتیانی، ص۱۲۲-۱۲۳).</ref> او در سال ۱۳۱۴ ش به قم رفت و در حوزه علمیه قم بخشی از منظومه ملاهادی سبزواری را نزد آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری خواند <ref>(«مصاحبه با استاد حاج...»).</ref>
مجتبی محمدی عراقی در ۱۴ سالگی همراه پدرش به شهر کنگاور رفت و مقدمات دروس حوزوی را در آن شهر و نزد پدرش آغاز کرد.<ref>«عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.</ref> در سال ۱۳۰۸ش [[رضا پهلوی|رضاشاه]] فرمان اتحاد لباس را صادر کرد و استفاده از لباس روحانیت منوط به قبولی در آزمون گردید. مجتبی محمدی عراقی همراه با [[حبیب‌الله اراکی|شیخ حبیب‌الله اراکی]] (عموزاده‌اش) تنها افرادی بودند که در آزمون فوق در کرمانشاه موفق به دریافت اجازه استفاده از لباس روحانیت شدند.<ref>کرباسچی، ص۴۹-۵۰؛ پابه‌پای آفتاب، ج۴، ص۳۵۳؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳.</ref> محمدی عراقی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی اراک شد و در مدرسه علمیه حاج محمدابراهیم خوانساری مقدار زیادی از مکاسب و همچنین بخشی از شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نزد آقا کاظم گلپایگانی آموخت و کفایه‌الاصول را هم پیش شیخ محمد سلطان‌العلما صاحب حاشیه بر کفایه و آقا سیدمحسن هفته‌ای فراگرفت.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۹۹؛ سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref> او در سال ۱۳۱۴ ش به [[قم]] رفت و در [[حوزه علمیه قم]] بخشی از منظومه ملاهادی سبزواری را نزد [[سیدمحمدتقی خوانساری|آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری]] خواند.<ref>«مصاحبه با استاد حاج...».</ref>


محمدی عراقی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیداحمد موسوی خوانساری و درس خارج اصول آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد. وی پس از رحلت آیت‌الله حائری یزدی، همراه با جمعی از روحانیان که شیخ محمد صدوقی یزدی در رأس آنان قرار داشت، تصمیم گرفتند آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری را از حالت انزوا خارج کنند. آنان به آیت‌الله خوانساری پیشنهاد دادند که بقیه درس خارج صلوه آیت‌الله حائری یزدی را ادامه دهد. آیت‌الله خوانساری این پیشنهاد را پذیرفت و با تشکیل آن درس، محمدی عراقی در آن حضور یافت و آن مباحث را تحت عنوان قوله اقول نوشت <ref>(«مصاحبه با استاد حاج...»).</ref> محمدی عراقی که در سال ۱۳۰۹ش و در مدرسه ملا محمدابراهیم اراک با امام‌خمینی آشنا شده بود <ref>(پابه‌پای آفتاب، ج ۴، ص۳۵۴ و ۳۵۶)</ref> از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی بود. او در مصاحبه با کیهان فرهنگی تأکید می‌کند که «سال‌ها توانستم از محضر درس آیت‌الله محمدتقی خوانساری، آیت‌الله سیداحمد موسوی خوانساری و حضرت امام [خمینی] استفاده کنم» <ref>(«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳).</ref> وی در آن مصاحبه صرفاً به حضور در درس امام‌خمینی بسنده می‌کند، بدون این‌که مشخص کند در چه درسی از محضر امام‌خمینی استفاده می‌کرده است، ولی در مصاحبه‌ای دیگر، بر حضور در درس فلسفه امام‌خمینی تصریح می‌کند: «حتی قبل از اینکه برای فراگیری فلسفه خدمت حضرت امام‌خمینی رحمه‌الله علیه برسم، مقداری از منظومه را خدمت مرحوم آقا سیدمحمدتقی خوانساری خواندم» <ref>(«مصاحبه با استاد حاج...»)</ref>؛ بنابراین می‌توان احتمال داد که در خلال سال‌های ۱۳۱۴ ش که وارد قم شد تا سال ۱۳۱۸ش که آن شهر را ترک کرد، در درس فلسفه امام‌خمینی حضور می‌یافته است.
محمدی عراقی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، [[سیداحمد خوانساری|سیداحمد موسوی خوانساری]] و درس خارج اصول [[عبدالکریم حائری یزدی|آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] شرکت کرد. وی پس از رحلت آیت‌الله حائری یزدی، همراه با جمعی از روحانیان که [[محمد صدوقی|شیخ محمد صدوقی یزدی]] در رأس آنان قرار داشت، تصمیم گرفتند آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری را از حالت انزوا خارج کنند. آنان به آیت‌الله خوانساری پیشنهاد دادند که بقیه درس خارج صلوه آیت‌الله حائری یزدی را ادامه دهد. آیت‌الله خوانساری این پیشنهاد را پذیرفت و با تشکیل آن درس، محمدی عراقی در آن حضور یافت و آن مباحث را تحت عنوان قوله اقول نوشت.<ref>«مصاحبه با استاد حاج...».</ref> محمدی عراقی که در سال ۱۳۰۹ش و در مدرسه ملا محمدابراهیم اراک با امام‌خمینی آشنا شده بود.<ref>پابه‌پای آفتاب، ج ۴، ص۳۵۴ و ۳۵۶.</ref> از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی بود. او در مصاحبه با کیهان فرهنگی تأکید می‌کند که «سال‌ها توانستم از محضر درس آیت‌الله محمدتقی خوانساری، آیت‌الله سیداحمد موسوی خوانساری و حضرت امام [خمینی] استفاده کنم».<ref>«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳.</ref> وی در آن مصاحبه صرفاً به حضور در درس امام‌خمینی بسنده می‌کند، بدون این‌که مشخص کند در چه درسی از محضر امام‌خمینی استفاده می‌کرده است، ولی در مصاحبه‌ای دیگر، بر حضور در درس فلسفه امام‌خمینی تصریح می‌کند: <blockquote>«حتی قبل از اینکه برای فراگیری فلسفه خدمت حضرت امام‌خمینی رحمه‌الله علیه برسم، مقداری از منظومه را خدمت مرحوم آقا سیدمحمدتقی خوانساری خواندم».<ref>«مصاحبه با استاد حاج...».</ref></blockquote>بنابراین می‌توان احتمال داد که در خلال سال‌های ۱۳۱۴ ش که وارد قم شد تا سال ۱۳۱۸ش که آن شهر را ترک کرد، در درس فلسفه امام‌خمینی حضور می‌یافته است.


محمدی عراقی که از بیشتر استادان و مراجع قم و نجف اجازه روایت، اجتهاد و امور حسبیه داشت <ref>(شریف‌رازی، ج۲، ص۲۰۰)</ref>، در سال ۱۳۱۸ش پس از رحلت پدرش به کنگاور بازگشت و با اجازه و کمک آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی مسجدی باشکوه موسوم به مسجد نو در آن شهر بنا نهاد <ref>(سلیمانی آشتیانی، ص۱۲۳-۱۲۴)</ref> و به تألیف آثار علمی پرداخت. پس از هشت سال اقامت در کنگاور دوباره به قم بازگشت <ref>(«عالم جلیل حاج...»، ص۱۷)</ref> و در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی حاضر شد <ref>(شریف‌رازی، ج۲، ص۱۹۹).</ref> سپس به عضویت هیئت استفتای آیت‌الله بروجردی درآمد <ref>(شبیری زنجانی، ج۳، ص۴۹۹؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳).</ref> او که به تدریس در حوزه علمیه قم می‌پرداخت <ref>(«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۴)</ref>، مورد اعتماد آیت‌الله بروجردی بود و در بهمن ۱۳۳۶ (رجب ۱۳۷۷) با حکم ایشان به مدیریت کتابخانه مدرسه فیضیه منصوب شد. محمدی عراقی پس از آن همه وقت خود را صرف تجهیز آن کتابخانه کرد و به آنجا سروسامان بخشید؛ به این صورت که ابتدا کتاب‌های غیرضروری و بلااستفاده را خارج و کتاب‌های ضروری را تهیه کرد و آنگاه وسایل استفاده از آن کتابخانه را برای جمع کثیری از طلاب علوم حوزوی آماده نمود، به‌گونه‌ای که به یکی از کتابخانه‌های مهم تبدیل شد <ref>(«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳-۴؛ «مصاحبه با استاد حاج...»).</ref> او همچنین از سوی آیت‌الله بروجردی اداره کتابخانه مسجد اعظم قم را هم بر عهده گرفت <ref>(«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۶).</ref> سپس از طرف ایشان مأمور اداره مدرسه خان قم شد. در پی آن دستور، مدرسه فوق را تعمیر کرد <ref>(«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۵).</ref> همچنین تولیت مدرسه آیت‌الله بروجردی را هم بر عهده گرفت و مسئولیت رسیدگی به امور طلاب مشمول نیز به عهده وی نهاده شد <ref>(شریف‌رازی، ج۲، ص۱۹۹؛ «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷).</ref> هم‌زمان با اداره امور مشمولان حوزه علمیه قم و نیز مدیریت کتابخانه و مدارس مذکور، به درخواست جمعی از مؤمنان تهران و به دستور آیت‌الله بروجردی به تهران می‌رفت و به سخنرانی در هیئت بنی‌زهرا(س) در آن شهر می‌پرداخت. در شهریور ۱۳۳۴ش (محرم ۱۳۷۵) در سخنانی در آن هیئت از دخالت‌های آمریکا در امور ایران انتقاد کرد و پس از آن به ساواک احضار شد (کرباسچی، ص۱۴۴-۱۴۶). او همچنین در تهیه ضریح برای مرقد حضرت رقیه(س) در دمشق نقش داشت و پس از انتقال ضریح به دمشق، در دیدار با رئیس‌جمهور وقت سوریه (شکری القوتلی)، درخواست کرد زمینی در اختیار شیعیان گذاشته شود. با پذیرش این درخواست، وی به کمک جمعی از متدینان، درصدد تأسیس جامع علوی در کنار مرقد حضرت رقیه(س) برآمد. این اقدام با استقبال آیت‌الله بروجردی مواجه شد، ولی پس از بازگشت محمدی عراقی به کشور و درگذشت آیت‌الله بروجردی، این اقدام عملی نشد <ref>(کرباسچی، ص۱۴۴-۱۴۶؛ سلیمانی آشتیانی، ص۱۲۷-۱۲۸).</ref> علاوه بر آن، وقتی در سال ۱۳۳۷ش ابوالقاسم خزعلی به سبب سخنرانی در کرمان محکوم شد، از سوی آیت‌الله بروجردی برای بررسی به اتهام منتسب به او به کرمان رفت <ref>(سلیمانی آشتیانی، ص۱۲۶).</ref>
محمدی عراقی که از بیشتر استادان و مراجع قم و نجف اجازه روایت، اجتهاد و امور حسبیه داشت.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۰۰.</ref> در سال ۱۳۱۸ش پس از رحلت پدرش به کنگاور بازگشت و با اجازه و کمک آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی مسجدی باشکوه موسوم به مسجد نو در آن شهر بنا نهاد.<ref>سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref> و به تألیف آثار علمی پرداخت. پس از هشت سال اقامت در کنگاور دوباره به قم بازگشت.<ref>«عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.</ref> و در درس خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی]] حاضر شد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۹۹.</ref> سپس به عضویت هیئت استفتای آیت‌الله بروجردی درآمد.<ref>شبیری زنجانی، جرعه از دریا، ج۳، ص۴۹۹؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳.</ref> او که به تدریس در [[حوزه علمیه قم]] می‌پرداخت.<ref>«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۴.</ref> مورد اعتماد آیت‌الله بروجردی بود و در بهمن ۱۳۳۶ (رجب ۱۳۷۷) با حکم ایشان به مدیریت کتابخانه مدرسه فیضیه منصوب شد. محمدی عراقی پس از آن همه وقت خود را صرف تجهیز آن کتابخانه کرد و به آنجا سروسامان بخشید؛ به این صورت که ابتدا کتاب‌های غیرضروری و بلااستفاده را خارج و کتاب‌های ضروری را تهیه کرد و آنگاه وسایل استفاده از آن کتابخانه را برای جمع کثیری از طلاب علوم حوزوی آماده نمود، به‌گونه‌ای که به یکی از کتابخانه‌های مهم تبدیل شد.<ref>«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳-۴؛ «مصاحبه با استاد حاج...».</ref> او همچنین از سوی آیت‌الله بروجردی اداره کتابخانه مسجد اعظم قم را هم بر عهده گرفت.<ref>«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۶.</ref> سپس از طرف ایشان مأمور اداره مدرسه خان قم شد. در پی آن دستور، مدرسه فوق را تعمیر کرد.<ref>«گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۵.</ref> همچنین تولیت مدرسه آیت‌الله بروجردی را هم بر عهده گرفت و مسئولیت رسیدگی به امور طلاب مشمول نیز به عهده وی نهاده شد.<ref>شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۹۹؛ «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.</ref> هم‌زمان با اداره امور مشمولان حوزه علمیه قم و نیز مدیریت کتابخانه و مدارس مذکور، به درخواست جمعی از مؤمنان تهران و به دستور آیت‌الله بروجردی به تهران می‌رفت و به سخنرانی در هیئت بنی‌زهرا(س) در آن شهر می‌پرداخت. در شهریور ۱۳۳۴ش (محرم ۱۳۷۵) در سخنانی در آن هیئت از دخالت‌های آمریکا در امور ایران انتقاد کرد و پس از آن به ساواک احضار شد.<ref>کرباسچی، ص۱۴۴-۱۴۶.</ref> او همچنین در تهیه ضریح برای مرقد حضرت رقیه(س) در دمشق نقش داشت و پس از انتقال ضریح به دمشق، در دیدار با رئیس‌جمهور وقت سوریه (شکری القوتلی)، درخواست کرد زمینی در اختیار [[شیعه|شیعیان]] گذاشته شود. با پذیرش این درخواست، وی به کمک جمعی از متدینان، درصدد تأسیس جامع علوی در کنار مرقد حضرت رقیه(س) برآمد. این اقدام با استقبال آیت‌الله بروجردی مواجه شد، ولی پس از بازگشت محمدی عراقی به کشور و درگذشت آیت‌الله بروجردی، این اقدام عملی نشد.<ref>کرباسچی، ص۱۴۴-۱۴۶؛ سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref> علاوه بر آن، وقتی در سال ۱۳۳۷ش [[ابوالقاسم خزعلی]] به سبب سخنرانی در کرمان محکوم شد، از سوی آیت‌الله بروجردی برای بررسی به اتهام منتسب به او به کرمان رفت.<ref>سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۶.</ref>


محمدی عراقی پس از تأسیس دارالتبلیغ اسلامی توسط آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، مدیریت آنجا را هم بر عهده گرفت <ref>(پرتو آفتاب: خاطرات آیت‌الله...، ص۳۳۸).</ref> همچنین مدیریت مدرسه فیضیه قم را بر عهده داشت (پرتو آفتاب: خاطرات آیت‌الله...، ص۳۵۳؛ موسوی تبریزی، ص۴۲۱). او در تابستان ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علمای سراسر کشور در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی به تهران رفت و در نشست علمای مهاجر شرکت و همراه با آنان اعلامیه‌هایی در حمایت از امام‌خمینی امضا کرد <ref>(اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص۸۷).</ref> درباره فعالیت‌های او در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۵۷ ش گزارشی در دست نیست و به نظر می‌رسد به اداره کتابخانه‌ها و مدارس مذکور در فوق می‌پرداخت.
محمدی عراقی پس از تأسیس [[دارالتبلیغ اسلامی]] توسط [[سیدکاظم شریعتمداری|آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری]]، مدیریت آنجا را هم بر عهده گرفت.<ref>پرتو آفتاب: خاطرات آیت‌الله...، ص۳۳۸.</ref> همچنین مدیریت [[مدرسه فیضیه|مدرسه فیضیه قم]] را بر عهده داشت..<ref>پرتو آفتاب: خاطرات آیت‌الله...، ص۳۵۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی، ص۴۲۱.</ref> او در تابستان ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علمای سراسر کشور در اعتراض به [[دستگیری امام‌خمینی]] به تهران رفت و در نشست علمای مهاجر شرکت و همراه با آنان اعلامیه‌هایی در حمایت از [[امام‌خمینی]] امضا کرد.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۷.</ref> درباره فعالیت‌های او در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۵۷ ش گزارشی در دست نیست و به نظر می‌رسد به اداره کتابخانه‌ها و مدارس مذکور در فوق می‌پرداخت.


او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت در کتابخانه مدرسه فیضیه ادامه داد و فهرستی از نسخ خطی آن کتابخانه را با عنوان فهرست کتب کتابخانه مدرسه مبارکه فیضیه در دو جلد تهیه کرد. دیگر تألیفات او عبارت است از: همراه با خورشید (خاطراتش از آیت‌الله بروجردی)، علمای گمنام (شرح احوال اجداد و علمای کرهرود اراک)، شرح زندگانی آیت‌الله حاج سیدمحمدتقی خوانساری (چاپ شده در ویژه‌نامه مجله حکمت)، دومین بشر یا علی بن الحسین الاکبر علیه‌السلام (و شرح‌حال رجال بنی ثقیف) (خطی)، لیلة القدر و اثبات آنکه شب قدر شب ۲۳ ماه رمضان است (خطی)، وقایع الایام (خطی).
=== فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ===
او پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به فعالیت در [[کتابخانه مدرسه فیضیه]] ادامه داد و فهرستی از نسخ خطی آن کتابخانه را با عنوان فهرست کتب کتابخانه مدرسه مبارکه فیضیه در دو جلد تهیه کرد.


او همچنین یکی از پیشگامان تحقیق و چاپ کتاب‌های پیشینیان بود و برخی از آثار چاپ‌شده عبارت است از: غوالی اللئالی ابن ابی جمهور احسائی (۴ جلد) (برنده جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۶۲ش)، تفسیر کنز الدقائق محمد بن مشهدی قمی در ۱۴ جلد، مجمع الفائدة و البرهان محقق اردبیلی در ۱۴ جلد (با همکاری برخی از علما و کتاب سال ۱۳۶۳ ش)، المهذب البارع ابن فهد حلی (برنده جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۶۶ش) <ref>(سلیمانی آشتیانی، ص۱۲۸-۱۳۳؛ «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷).</ref> او همچنین در ۱۳۴۸ش نشریه سیمای اسلام را در قم همراه با سیدهادی خسروشاهی، رضا گلسرخی و علی حجتی کرمانی منتشر می‌کرد (سلیمانی آشتیانی، ص۱۳۴).
دیگر تألیفات او عبارت است از: همراه با خورشید (خاطراتش از آیت‌الله بروجردی)، علمای گمنام (شرح احوال اجداد و علمای کرهرود اراک)، شرح زندگانی آیت‌الله حاج سیدمحمدتقی خوانساری (چاپ شده در ویژه‌نامه مجله حکمت)، دومین بشر یا علی بن الحسین الاکبر علیه‌السلام (و شرح‌حال رجال بنی‌ثقیف) (خطی)، لیلة القدر و اثبات آنکه شب قدر شب ۲۳ ماه رمضان است (خطی)، وقایع الایام (خطی).
 
او همچنین یکی از پیشگامان تحقیق و چاپ کتاب‌های پیشینیان بود و برخی از آثار چاپ‌شده عبارت است از:  
 
غوالی اللئالی ابن ابی‌جمهور احسائی (۴ جلد) (برنده جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۶۲ش)، تفسیر کنز الدقائق محمد بن مشهدی قمی در ۱۴ جلد، مجمع الفائدة و البرهان محقق اردبیلی در ۱۴ جلد (با همکاری برخی از علما و کتاب سال ۱۳۶۳ ش)، المهذب البارع ابن فهد حلی (برنده جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۶۶ش).<ref>سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۸-۱۳۳؛ «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.</ref> او همچنین در ۱۳۴۸ش نشریه سیمای اسلام را در قم همراه با [[سیدهادی خسروشاهی]]، [[رضا گلسرخی]] و [[علی حجتی کرمانی]] منتشر می‌کرد.<ref>سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۳۴.</ref>
==درگذشت==
==درگذشت==
محمدی عراقی در ۲۴ فروردین ۱۳۷۹ ش از دنیا رفت و پیکر پاکش پس از اقامه نماز به امامت محمدتقی بهجت، در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به خاک سپرده شد <ref>(«درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۳۲).</ref> یکی از فرزندان او محمدتقی محمدی که دانشجوی مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف بود، در ۱۳۶۱ش در دهلاویه به شهادت رسید<ref>(سلیمانی آشتیانی، ص۱۳۴).</ref>
محمدی عراقی در ۲۴ فروردین ۱۳۷۹ ش از دنیا رفت و پیکر پاکش پس از اقامه نماز به امامت محمدتقی بهجت، در [[حرم حضرت فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>«درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۳۲.</ref> یکی از فرزندان او محمدتقی محمدی که دانشجوی مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف بود، در ۱۳۶۱ش در دهلاویه به [[شهادت]] رسید.<ref>سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۳۴.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منابع ==
== منابع ==
اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ پابه‌پای آفتاب: گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام‌خمینی (۱۳۹۱)، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره؛ پرتو آفتاب (خاطرات حضرت آیت‌الله حاج شیخ علی عراقچی) (۱۳۸۹)، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج؛ «درگذشتگان: آیت‌الله محمدی عراقی» (۱۳۸۰)، ماهنامه آینه پژوهش، ش ۶۷، فروردین و اردیبهشت؛ سلیمانی آشتیانی، مهدی (۱۳۸۶)، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ستارگان حرم، ج ۲۲، ق، زائر ـ آستانه مقدسه قم؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج ۶ و ۲، تهران، اسلامیه؛ شبیری زنجانی، سیدموسی (۱۳۹۳)، جرعه از دریا، ج ۳، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه (موسسه التراث الشیعه)؛ «عالم جلیل حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۷۷)، کتاب ماه دین، شماره ۶ ـ ۷، فروردین و اردیبهشت؛ کرباسچی، غلامحسین (۱۳۸۱)، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاریخ حوزه علمیه قم)، تهران، مرکز انقلاب اسلامی با همکاری بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی؛ «گفتگویی با عالم جلیل حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۶۶)، ماهنامه کیهان فرهنگی، شماره ۴۸، زمستان؛ «مصاحبه با استاد حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۶۸)، ماهنامه حوزه، دوره ۶، شماره ۳۶، بهمن و اسفند؛ موسوی تبریزی، سیدحسین (۱۳۸۴)، خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
{{منابع}}
محمد جمالو
* اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
 
* پابه‌پای آفتاب: گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام‌خمینی (۱۳۹۱)، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره.
* پرتو آفتاب (خاطرات حضرت آیت‌الله حاج شیخ علی عراقچی) (۱۳۸۹)، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
* «درگذشتگان: آیت‌الله محمدی عراقی» (۱۳۸۰)، ماهنامه آینه پژوهش، ش ۶۷، فروردین و اردیبهشت.
* سلیمانی آشتیانی، مهدی (۱۳۸۶)، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ستارگان حرم، ج۲۲، ق، زائر ـ آستانه مقدسه قم.
* شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۶ و ۲، تهران، اسلامیه.
* شبیری زنجانی، سیدموسی (۱۳۹۳)، جرعه از دریا، ج۳، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه (موسسه التراث الشیعه).
* «عالم جلیل حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۷۷)، کتاب ماه دین، شماره ۶ ـ ۷، فروردین و اردیبهشت.
* کرباسچی، غلامحسین (۱۳۸۱)، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاریخ حوزه علمیه قم)، تهران، مرکز انقلاب اسلامی با همکاری بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی.
* «گفتگویی با عالم جلیل حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۶۶)، ماهنامه کیهان فرهنگی، شماره ۴۸، زمستان.
* «مصاحبه با استاد حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۶۸)، ماهنامه حوزه، دوره ۶، شماره ۳۶، بهمن و اسفند.
* موسوی تبریزی، سیدحسین (۱۳۸۴)، خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
{{پایان}}
[[رده:پروژه شاگردان]]
[[رده:پروژه شاگردان]]

نسخهٔ ‏۳ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۵

مجتبی محمدی عراقی
مجتبی محمدی عراقی.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۲۹۶ش
زادگاهکرهرود اراک
اطلاعات علمی
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
وبگاه رسمی 


مجتبی محمدی عراقی، از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی.

زادگاه و خاندان

مجتبی محمدی عراقی در سال ۱۲۹۶ش در کرهرود اراک.[۱] در خانواده‌ای با پیشینه درخشان علمی زاده شد. پدرش حاج‌آقا محمدی عراقی و جدش محمدباقر عراقی معروف به حاج‌آقا کبیر، از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری بود که به دستور شیخ مرتضی انصاری به شهرستان کنگاور رفت و به تبلیغ دین در آن سامان پرداخت و به همین سبب نیز فرزندان او اغلب مقیم کنگاور بودند.[۲] همچنین نسب جده مادری او به آخوند ملا محمود عراقی، از شاگردان آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری و صاحب تقریرات درس ایشان موسوم به قوامع، لوامع و جوامع.[۳] و از طریق ایشان به میثم تمار می‌رسد.[۴]

تحصیل

مجتبی محمدی عراقی در ۱۴ سالگی همراه پدرش به شهر کنگاور رفت و مقدمات دروس حوزوی را در آن شهر و نزد پدرش آغاز کرد.[۵] در سال ۱۳۰۸ش رضاشاه فرمان اتحاد لباس را صادر کرد و استفاده از لباس روحانیت منوط به قبولی در آزمون گردید. مجتبی محمدی عراقی همراه با شیخ حبیب‌الله اراکی (عموزاده‌اش) تنها افرادی بودند که در آزمون فوق در کرمانشاه موفق به دریافت اجازه استفاده از لباس روحانیت شدند.[۶] محمدی عراقی سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی اراک شد و در مدرسه علمیه حاج محمدابراهیم خوانساری مقدار زیادی از مکاسب و همچنین بخشی از شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نزد آقا کاظم گلپایگانی آموخت و کفایه‌الاصول را هم پیش شیخ محمد سلطان‌العلما صاحب حاشیه بر کفایه و آقا سیدمحسن هفته‌ای فراگرفت.[۷] او در سال ۱۳۱۴ ش به قم رفت و در حوزه علمیه قم بخشی از منظومه ملاهادی سبزواری را نزد آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری خواند.[۸]

محمدی عراقی سپس در درس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، سیداحمد موسوی خوانساری و درس خارج اصول آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد. وی پس از رحلت آیت‌الله حائری یزدی، همراه با جمعی از روحانیان که شیخ محمد صدوقی یزدی در رأس آنان قرار داشت، تصمیم گرفتند آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری را از حالت انزوا خارج کنند. آنان به آیت‌الله خوانساری پیشنهاد دادند که بقیه درس خارج صلوه آیت‌الله حائری یزدی را ادامه دهد. آیت‌الله خوانساری این پیشنهاد را پذیرفت و با تشکیل آن درس، محمدی عراقی در آن حضور یافت و آن مباحث را تحت عنوان قوله اقول نوشت.[۹] محمدی عراقی که در سال ۱۳۰۹ش و در مدرسه ملا محمدابراهیم اراک با امام‌خمینی آشنا شده بود.[۱۰] از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی بود. او در مصاحبه با کیهان فرهنگی تأکید می‌کند که «سال‌ها توانستم از محضر درس آیت‌الله محمدتقی خوانساری، آیت‌الله سیداحمد موسوی خوانساری و حضرت امام [خمینی] استفاده کنم».[۱۱] وی در آن مصاحبه صرفاً به حضور در درس امام‌خمینی بسنده می‌کند، بدون این‌که مشخص کند در چه درسی از محضر امام‌خمینی استفاده می‌کرده است، ولی در مصاحبه‌ای دیگر، بر حضور در درس فلسفه امام‌خمینی تصریح می‌کند:

«حتی قبل از اینکه برای فراگیری فلسفه خدمت حضرت امام‌خمینی رحمه‌الله علیه برسم، مقداری از منظومه را خدمت مرحوم آقا سیدمحمدتقی خوانساری خواندم».[۱۲]

بنابراین می‌توان احتمال داد که در خلال سال‌های ۱۳۱۴ ش که وارد قم شد تا سال ۱۳۱۸ش که آن شهر را ترک کرد، در درس فلسفه امام‌خمینی حضور می‌یافته است.

محمدی عراقی که از بیشتر استادان و مراجع قم و نجف اجازه روایت، اجتهاد و امور حسبیه داشت.[۱۳] در سال ۱۳۱۸ش پس از رحلت پدرش به کنگاور بازگشت و با اجازه و کمک آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی مسجدی باشکوه موسوم به مسجد نو در آن شهر بنا نهاد.[۱۴] و به تألیف آثار علمی پرداخت. پس از هشت سال اقامت در کنگاور دوباره به قم بازگشت.[۱۵] و در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی حاضر شد.[۱۶] سپس به عضویت هیئت استفتای آیت‌الله بروجردی درآمد.[۱۷] او که به تدریس در حوزه علمیه قم می‌پرداخت.[۱۸] مورد اعتماد آیت‌الله بروجردی بود و در بهمن ۱۳۳۶ (رجب ۱۳۷۷) با حکم ایشان به مدیریت کتابخانه مدرسه فیضیه منصوب شد. محمدی عراقی پس از آن همه وقت خود را صرف تجهیز آن کتابخانه کرد و به آنجا سروسامان بخشید؛ به این صورت که ابتدا کتاب‌های غیرضروری و بلااستفاده را خارج و کتاب‌های ضروری را تهیه کرد و آنگاه وسایل استفاده از آن کتابخانه را برای جمع کثیری از طلاب علوم حوزوی آماده نمود، به‌گونه‌ای که به یکی از کتابخانه‌های مهم تبدیل شد.[۱۹] او همچنین از سوی آیت‌الله بروجردی اداره کتابخانه مسجد اعظم قم را هم بر عهده گرفت.[۲۰] سپس از طرف ایشان مأمور اداره مدرسه خان قم شد. در پی آن دستور، مدرسه فوق را تعمیر کرد.[۲۱] همچنین تولیت مدرسه آیت‌الله بروجردی را هم بر عهده گرفت و مسئولیت رسیدگی به امور طلاب مشمول نیز به عهده وی نهاده شد.[۲۲] هم‌زمان با اداره امور مشمولان حوزه علمیه قم و نیز مدیریت کتابخانه و مدارس مذکور، به درخواست جمعی از مؤمنان تهران و به دستور آیت‌الله بروجردی به تهران می‌رفت و به سخنرانی در هیئت بنی‌زهرا(س) در آن شهر می‌پرداخت. در شهریور ۱۳۳۴ش (محرم ۱۳۷۵) در سخنانی در آن هیئت از دخالت‌های آمریکا در امور ایران انتقاد کرد و پس از آن به ساواک احضار شد.[۲۳] او همچنین در تهیه ضریح برای مرقد حضرت رقیه(س) در دمشق نقش داشت و پس از انتقال ضریح به دمشق، در دیدار با رئیس‌جمهور وقت سوریه (شکری القوتلی)، درخواست کرد زمینی در اختیار شیعیان گذاشته شود. با پذیرش این درخواست، وی به کمک جمعی از متدینان، درصدد تأسیس جامع علوی در کنار مرقد حضرت رقیه(س) برآمد. این اقدام با استقبال آیت‌الله بروجردی مواجه شد، ولی پس از بازگشت محمدی عراقی به کشور و درگذشت آیت‌الله بروجردی، این اقدام عملی نشد.[۲۴] علاوه بر آن، وقتی در سال ۱۳۳۷ش ابوالقاسم خزعلی به سبب سخنرانی در کرمان محکوم شد، از سوی آیت‌الله بروجردی برای بررسی به اتهام منتسب به او به کرمان رفت.[۲۵]

محمدی عراقی پس از تأسیس دارالتبلیغ اسلامی توسط آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، مدیریت آنجا را هم بر عهده گرفت.[۲۶] همچنین مدیریت مدرسه فیضیه قم را بر عهده داشت..[۲۷] او در تابستان ۱۳۴۲ ش همراه با جمعی از علمای سراسر کشور در اعتراض به دستگیری امام‌خمینی به تهران رفت و در نشست علمای مهاجر شرکت و همراه با آنان اعلامیه‌هایی در حمایت از امام‌خمینی امضا کرد.[۲۸] درباره فعالیت‌های او در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۵۷ ش گزارشی در دست نیست و به نظر می‌رسد به اداره کتابخانه‌ها و مدارس مذکور در فوق می‌پرداخت.

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت در کتابخانه مدرسه فیضیه ادامه داد و فهرستی از نسخ خطی آن کتابخانه را با عنوان فهرست کتب کتابخانه مدرسه مبارکه فیضیه در دو جلد تهیه کرد.

دیگر تألیفات او عبارت است از: همراه با خورشید (خاطراتش از آیت‌الله بروجردی)، علمای گمنام (شرح احوال اجداد و علمای کرهرود اراک)، شرح زندگانی آیت‌الله حاج سیدمحمدتقی خوانساری (چاپ شده در ویژه‌نامه مجله حکمت)، دومین بشر یا علی بن الحسین الاکبر علیه‌السلام (و شرح‌حال رجال بنی‌ثقیف) (خطی)، لیلة القدر و اثبات آنکه شب قدر شب ۲۳ ماه رمضان است (خطی)، وقایع الایام (خطی).

او همچنین یکی از پیشگامان تحقیق و چاپ کتاب‌های پیشینیان بود و برخی از آثار چاپ‌شده عبارت است از:

غوالی اللئالی ابن ابی‌جمهور احسائی (۴ جلد) (برنده جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۶۲ش)، تفسیر کنز الدقائق محمد بن مشهدی قمی در ۱۴ جلد، مجمع الفائدة و البرهان محقق اردبیلی در ۱۴ جلد (با همکاری برخی از علما و کتاب سال ۱۳۶۳ ش)، المهذب البارع ابن فهد حلی (برنده جایزه بهترین کتاب سال ۱۳۶۶ش).[۲۹] او همچنین در ۱۳۴۸ش نشریه سیمای اسلام را در قم همراه با سیدهادی خسروشاهی، رضا گلسرخی و علی حجتی کرمانی منتشر می‌کرد.[۳۰]

درگذشت

محمدی عراقی در ۲۴ فروردین ۱۳۷۹ ش از دنیا رفت و پیکر پاکش پس از اقامه نماز به امامت محمدتقی بهجت، در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۳۱] یکی از فرزندان او محمدتقی محمدی که دانشجوی مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف بود، در ۱۳۶۱ش در دهلاویه به شهادت رسید.[۳۲]

پانویس

  1. «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.
  2. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۶، ص۳۸۹؛ سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۰-۱۲۱؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳..
  3. «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳؛ «درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۳۲.
  4. سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۲.
  5. «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.
  6. کرباسچی، ص۴۹-۵۰؛ پابه‌پای آفتاب، ج۴، ص۳۵۳؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳.
  7. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۹۹؛ سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۲-۱۲۳.
  8. «مصاحبه با استاد حاج...».
  9. «مصاحبه با استاد حاج...».
  10. پابه‌پای آفتاب، ج ۴، ص۳۵۴ و ۳۵۶.
  11. «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳.
  12. «مصاحبه با استاد حاج...».
  13. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۲۰۰.
  14. سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۳-۱۲۴.
  15. «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.
  16. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۹۹.
  17. شبیری زنجانی، جرعه از دریا، ج۳، ص۴۹۹؛ «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳.
  18. «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۴.
  19. «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۳-۴؛ «مصاحبه با استاد حاج...».
  20. «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۶.
  21. «گفتگویی با عالم جلیل...»، ص۵.
  22. شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۹۹؛ «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.
  23. کرباسچی، ص۱۴۴-۱۴۶.
  24. کرباسچی، ص۱۴۴-۱۴۶؛ سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۷-۱۲۸.
  25. سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۶.
  26. پرتو آفتاب: خاطرات آیت‌الله...، ص۳۳۸.
  27. پرتو آفتاب: خاطرات آیت‌الله...، ص۳۵۳؛ موسوی تبریزی، خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی، ص۴۲۱.
  28. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۸۷.
  29. سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۲۸-۱۳۳؛ «عالم جلیل حاج...»، ص۱۷.
  30. سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۳۴.
  31. «درگذشتگان: آیت‌الله...»، ص۱۳۲.
  32. سلیمانی آشتیانی، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ص۱۳۴.

منابع

  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • پابه‌پای آفتاب: گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام‌خمینی (۱۳۹۱)، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره.
  • پرتو آفتاب (خاطرات حضرت آیت‌الله حاج شیخ علی عراقچی) (۱۳۸۹)، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.
  • «درگذشتگان: آیت‌الله محمدی عراقی» (۱۳۸۰)، ماهنامه آینه پژوهش، ش ۶۷، فروردین و اردیبهشت.
  • سلیمانی آشتیانی، مهدی (۱۳۸۶)، «آقا مجتبی محمدی عراقی، پژوهشگر مدبر»، ستارگان حرم، ج۲۲، ق، زائر ـ آستانه مقدسه قم.
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۶ و ۲، تهران، اسلامیه.
  • شبیری زنجانی، سیدموسی (۱۳۹۳)، جرعه از دریا، ج۳، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی شیعه (موسسه التراث الشیعه).
  • «عالم جلیل حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۷۷)، کتاب ماه دین، شماره ۶ ـ ۷، فروردین و اردیبهشت.
  • کرباسچی، غلامحسین (۱۳۸۱)، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاریخ حوزه علمیه قم)، تهران، مرکز انقلاب اسلامی با همکاری بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی.
  • «گفتگویی با عالم جلیل حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۶۶)، ماهنامه کیهان فرهنگی، شماره ۴۸، زمستان.
  • «مصاحبه با استاد حاج شیخ مجتبی عراقی» (۱۳۶۸)، ماهنامه حوزه، دوره ۶، شماره ۳۶، بهمن و اسفند.
  • موسوی تبریزی، سیدحسین (۱۳۸۴)، خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.