محمد حکیمی: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
جز (added Category:پروژه شاگردان2 using HotCat) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
او پس از استقرار در مشهد، گروهی تحقیقاتی تشکیل داد و ضمن تدریس کتابهای اقتصادنا و اقتصاد الحیاة، نگارش کـتاب پدیدهشناسی فقر و توسعه را آغاز کرد. از نظر حکیمی، این کتاب جامعترین و بهترین کتاب در مسائل توسعه و فقر و عقبماندگی است، بهویژه بخش اسلامی آن که از اعجازهای علمی قرآن و حدیث است و جدیدترین مسائل اقتصاد، یعنی «اقتصاد توسعه» به صورت کلی در آنها تبیین شده است. پس از اتمام این کار، طرح تکمیلی و استدراکی بخش اسلامی این کتاب به نام «فقر و توسعه در منابع دینی» تدوین گردید. او سپس کارگروهی دیگری را در «بنیاد پژوهشهای اسلامی» تشکیل داد و به موضوع تهاجم به حقوق زن در اسلام پرداختند که حاصل مطالعات آن گروه، کـتاب زن بود. در ادامه این طرح، نگارش کتاب زن از دیدگاه دین را آغاز کرد و این کتاب بیشتر بـه مـسائل اصلی حقوق زن در اسلام و پاسخ به اشکالات در این زمینهها پرداخته است («شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی»، ۲۷۴-۲۷۸). علاوه بر آن مقالاتی را در نشریات مختلف انتشار داده است که از آن جمله میتوان به «تندیس و پارسایی» درباره استاد محمدرضا حکیمی (حکیمی، «تندیس دانش و پارسایی»، ۳۰-۳۷)، فقر بینوایان و سورۀ یاسین (حکیمی، «فقر بینوایان...»، ۳۱-۳۴)، «قرآن و عدالت اقتصادی» (حکیمی، «قرآن و...»، ۵-۱۰)، «انسانمداری در الحیاة» (حکیمی، «انسانمداری...»، ۲۱۱-۲۱۶)، «جهانیسازی اسلامی، جهانیسازی غربی» (حکیمی، « انسانمداری در الحیاة»، ۱۱۵-۱۲۴)، «امام علی (ع)، عدل و تعادل»(حکیمی، «عدل و تعادل»، ۶۸-۱۱۸) و... اشاره کرد. | او پس از استقرار در مشهد، گروهی تحقیقاتی تشکیل داد و ضمن تدریس کتابهای اقتصادنا و اقتصاد الحیاة، نگارش کـتاب پدیدهشناسی فقر و توسعه را آغاز کرد. از نظر حکیمی، این کتاب جامعترین و بهترین کتاب در مسائل توسعه و فقر و عقبماندگی است، بهویژه بخش اسلامی آن که از اعجازهای علمی قرآن و حدیث است و جدیدترین مسائل اقتصاد، یعنی «اقتصاد توسعه» به صورت کلی در آنها تبیین شده است. پس از اتمام این کار، طرح تکمیلی و استدراکی بخش اسلامی این کتاب به نام «فقر و توسعه در منابع دینی» تدوین گردید. او سپس کارگروهی دیگری را در «بنیاد پژوهشهای اسلامی» تشکیل داد و به موضوع تهاجم به حقوق زن در اسلام پرداختند که حاصل مطالعات آن گروه، کـتاب زن بود. در ادامه این طرح، نگارش کتاب زن از دیدگاه دین را آغاز کرد و این کتاب بیشتر بـه مـسائل اصلی حقوق زن در اسلام و پاسخ به اشکالات در این زمینهها پرداخته است («شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی»، ۲۷۴-۲۷۸). علاوه بر آن مقالاتی را در نشریات مختلف انتشار داده است که از آن جمله میتوان به «تندیس و پارسایی» درباره استاد محمدرضا حکیمی (حکیمی، «تندیس دانش و پارسایی»، ۳۰-۳۷)، فقر بینوایان و سورۀ یاسین (حکیمی، «فقر بینوایان...»، ۳۱-۳۴)، «قرآن و عدالت اقتصادی» (حکیمی، «قرآن و...»، ۵-۱۰)، «انسانمداری در الحیاة» (حکیمی، «انسانمداری...»، ۲۱۱-۲۱۶)، «جهانیسازی اسلامی، جهانیسازی غربی» (حکیمی، « انسانمداری در الحیاة»، ۱۱۵-۱۲۴)، «امام علی (ع)، عدل و تعادل»(حکیمی، «عدل و تعادل»، ۶۸-۱۱۸) و... اشاره کرد. | ||
منابع: حکیمی، امیرمهدی (۱۳۸۲) «سیر تدوین الحیات»، نشریه بینات، شماره ۳۸-۳۷؛ حکیمی، محمد (۱۳۹۱) «فقر بینوایان و سورۀ یاسین»، مجله بینات، سال نوزدهم، شماره ۷۵، پاییز؛ حکیمی، محمد «تندیس دانش و پارسایی» (۱۳۸۷)، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۵۹، اردیبهشت؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۴)، «قرآن و عدالت اقتصادی»، مجله گلستان قرآن، شماره ۲۱۵، مهر؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۲)، «انسانمداری در الحیاة»، مجله بینات، شماره ۳۹ و ۴۰، پاییز و زمستان؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۱) «جهانیسازی اسلامی، جهانیسازی غربی»، مجله کتاب نقد، شماره ۲۴ و ۲۵، پاییز و زمستان؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۰)، «امام علی: عدل و تعادل»، مجله کتاب نقد، شماره ۱۹، تابستان؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ «سیر تدوین الحیات: «شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی» (۱۳۸۲)، نشریه بینات، شماره ۳۷ و ۳۸، بهار و تابستان؛ مشهد از مقاومت تا پیروزی (بررسی مبارزات علما و مردم مشهد از ۱۳۴۱-۱۳۵۷) (۱۳۹۳)، جمعی از نویسندگان، تهران، مؤسسه فرهنگی و هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ فردوسیپور، اسماعیل (۱۳۸۷)، خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین اسماعیل فردوسیپور، تدوین فرامرز شعاع حسینی، رحیم روحبخش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج. | منابع: حکیمی، امیرمهدی (۱۳۸۲) «سیر تدوین الحیات»، نشریه بینات، شماره ۳۸-۳۷؛ حکیمی، محمد (۱۳۹۱) «فقر بینوایان و سورۀ یاسین»، مجله بینات، سال نوزدهم، شماره ۷۵، پاییز؛ حکیمی، محمد «تندیس دانش و پارسایی» (۱۳۸۷)، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۵۹، اردیبهشت؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۴)، «قرآن و عدالت اقتصادی»، مجله گلستان قرآن، شماره ۲۱۵، مهر؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۲)، «انسانمداری در الحیاة»، مجله بینات، شماره ۳۹ و ۴۰، پاییز و زمستان؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۱) «جهانیسازی اسلامی، جهانیسازی غربی»، مجله کتاب نقد، شماره ۲۴ و ۲۵، پاییز و زمستان؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۰)، «امام علی: عدل و تعادل»، مجله کتاب نقد، شماره ۱۹، تابستان؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ «سیر تدوین الحیات: «شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی» (۱۳۸۲)، نشریه بینات، شماره ۳۷ و ۳۸، بهار و تابستان؛ مشهد از مقاومت تا پیروزی (بررسی مبارزات علما و مردم مشهد از ۱۳۴۱-۱۳۵۷) (۱۳۹۳)، جمعی از نویسندگان، تهران، مؤسسه فرهنگی و هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ فردوسیپور، اسماعیل (۱۳۸۷)، خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین اسماعیل فردوسیپور، تدوین فرامرز شعاع حسینی، رحیم روحبخش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج. | ||
[[رده:پروژه شاگردان2]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۷:۴۹
حکیمی، محمد؛ از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی. او در سال ۱۳۱۸ ش در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد. در ۶ سالگی به مکتب رفت و قرائت قرآن را آموخت. دوره ابتدایی را هم در دبستانهای مشهد به پایان رساند. سپس در کلاسهای عربی مهدیه عـابدزاده در مشهد شرکت کرد و مقدمات را تـا صـمدیّه شیخ بهایی پیش او طی کرد. پس از آن، صمدیه، سیوطی و مقداری از مغنی را نزد برادرش استاد محمدرضا حکیمی خواند. از شهریور ۱۳۳۲ ش به درس ادیب نیشابوری راه یافت و ۴ سال در درس ادبیات او شرکت کرد و علاوه بر خواندن دوباره مغنی، سیوطی و خواندن حاشیه، در درسهای شرح نظام در صرف و مـقامات حـریری او هم حضور یافت. در دوران حضور در درس استاد ادیب نیشابوری، همزمان کتابهایی را نـزد اخـویاش محمدرضا حکیمی مـیخواند از آن جمله: بخشهایی از تفسیر جلالین که تفسیری صرفی و نحوی بر قرآن است و تفسیر کشاف که بـیشتر بـه جهات فصاحت و بلاغت میپردازد و شرح معلقات سبع، قصیده امرئ القیس، و کتاب انـوار الرّبـیع فی علم البدیع. آنگاه درسهای منطق (رهبر خرد، شرح شمسیه، اشکال المیزان، لئالی حاج مـلاهادی سـبزواری و بخشهایی از منطق الاشارات ابنسینا) و معالمالاصول را پیش برادرش آموخت. سپس در درس شرح لمعه مـیرزا احمد مـدرس حاضر شد که حـدود ۲ سال به درازا کشید. در این دوره، مـطالعه در ادبـیات فارسی، نثرهای نمونه و کتابهای زیبا و اسـتوار آغاز شـد و ایـن کـار سالهای سال ادامـه یـافت. کمکم نوشتن را نیز آغاز کرد و در همان روزها مقاله «آخرین افق» را به مناسبت نیمه شعبان نوشت که در روزنـامه خـراسان آن روز چاپ شد. همزمان در درس درر الاصول حاج شیخ مجتبی قزوینی شرکت میکرد. پس از آن در درس رسایل و مکاسب شیخ هاشم قزوینی حضور یافت و بخشهایی از رسایل را هم نزد شیخ کاظم دامغانی و مکاسب محرمه را نزد حاج میرزا احمد مدرّس خواند. جـلد اول کـفایه را نیز نزد شیخ هاشم قزوینی و جلد دوم کفایه را در محضر شیخ مجتبی قزوینی خواند. مقارن با رسایل و مکاسب، خواندن فلسفه نیز آغاز کرد و در درس منظومه حاج ملاهادی سـبزواری استاد شیخ مجتبی قزوینی شرکت میکرد. همزمان در درسهای معارف اسلامی حاج شیخ مجتبی قزوینی حضور مییافت. از بحثهای بسیار مهم آن دوره، بحث «توحید» و مبانی و روش خـداشناسی قـرآنی و «مـعاد» و «نبوت» و بحث نفس و روح در مکاتب الهی و مادی و… بود. در بـحث تـوحید، ردّ مبانی مادّیین و منطق دیالکتیک و اثبات ادراکات عقلی و معنا و روح و ماورای مادّه بهطور مشروح صورت میگرفت. در سال ۱۳۴۰ ش شیخ حسین وحید خراسانی از نجف به مشهد آمد و بنا بر تقاضای شاگردان حـاج شـیخ هـاشم قزوینی، مکاسب و کفایه شروع را کرد و محمد حکیمی در درسهای ایـشان حـضور یافت و برای بار دوم کفایه و بخشهای بسیاری از مباحث مکاسب را نزد او خواند. این درسها با تبعید امام خمینی به خارج از کشور و مهاجرت وحید خراسانی به عراق ناتمام ماند («شرححال حجتالاسلاموالمسلمین، استاد محمد حکیمی»، ۲۵۸-۲۶۴). محمد حکیمی در سال ۱۳۴۴ ش راهی عراق شد و در آنجا مدت چهار سال در درس خارج فقه امام خمینی در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف شرکت کرد. او درباره درس امام خمینی میگوید: «درس امام خمینی(ره) از دو جهت از جاذبه ویژهای برخوردار بود؛ یکی آنگاه که ایشان به مناسبتهایی به هدایت طلاب میپرداختند که درس حال و هوای دیگری به خود مـیگرفت. دوم هنگامیکه ایشان در طرح مسائل فقهی افقهای تازهای میگشود و دگرگونیهایی در مبانی فقهی پدید میآورد. به خاطر دارم که در درس ایشان هرگاه به چنین نگرشهایی برمیخوردم، آن را بالای صفحه دفتری که درس را در آن مینوشتم، یـادداشـت میکردم که برجستگی و اهمیت آن، از مطالب درس تمایز یابد و بیشتر به خاطر بماند. در این ارتباط اشاره کنم به این فراز از سخن ایشان که در همان درس خارج فقه (مکاسب) گفتند: فقها در بـاب دماء و فـروج به اصل احتیاط معتقدند و بر این اصل به «تضییق اسباب» فتوی میدهند؛ لیکن از نظر من، قاعده احتیاط در اینجا موجب «توسعه اسباب» است نه «تـضییق.» بـرای این اصل محوری، به صـیغه عـقد نکاح مثال زدند که طبق نظر آقایان، احتیاط اقتضا دارد که در مدخلیت هرچه شک کنیم آن را بیاوریم؛ بنابراین اگر شک کنیم که صیغه عقد بـاید عـربی باشد یا فارسی هـم کـافی است، احتیاط میگوید باید عربی باشد و… این معیار را ایشان تغییر دادند و گفتند: اصل احتیاط موجب توسعه اسباب است. بنابراین اگر عربیدانی نبود و ازدواجی پیش آمد، به فارسی نیز صـحیح اسـت و ناموس در پرتو توسعه اسباب نکاح حفظ میشود نه در سختگیری و تضییق اسباب….» و این موضوعی حکیمانه و خردپسند است. بحث ولایتفقیه و طرح حکومت اسلامی نیز از همین دست مطالب بود که در آن دوره مطرح گردید و شور و آگاهی پدید آورد» (همان، ۲۶۷-۲۷۲). او در دوران حضور در درس امام خمینی، مورد توجه ایشان بود و معنا و اسـتنباط فـقهی خود درباره نظر شیخ مجتبی قزوینی را طی نامهای به امام خمینی نوشت (همان). علاوه بر آن، نامهای انتقادی خدمت امام خمینی نگاشت که البته با استقبال ایشان مواجه شد (فردوسیپور، ۱۶۱-۱۶۲). همچنین امام خمینی به یکی از افرادی که توسط او و شیخ مهدی مروارید معرفی شده بودند، اجازه تصدی در امور شرعیه داده بود (صحیفه امام، ج ۱، ۴۹۶). او در آبان ۱۳۴۸، در نامهای قطعه شعری از آزرم را که درباره امام خمینی و مبارزات ایشان سروده بود به امام خمینی ارسال کرد و ایشان در پاسخ، بر ضرورت بیداری ملت ایران برای مقابله با استبداد و ظلم و جور تأکید کرد (همان، ج ۲، ۲۵۳). گفتنی است در صحیفه امام بهاشتباه، محمدرضا حکیمی بهعنوان مخاطب امام خمینی قید شده است.
همزمان در درسهای خارج فقه و اصول آیتالله سید ابوالقاسم موسوی خـویی حضور مییافت. همچنین در درس وحید خراسانی و چند مـاهی در درس مـیرزا باقر زنجانی شرکت کرد. مدتی هم در بـحث ربـای آیتالله شهید سید محمدباقر صدر شرکت کرد. آیتالله صدر به پیـروی از بحثهای امام خمینی، بحث خود را در ربا و ردّ نظریه تـخلص از ربـا، مـطرح کرده و راههای تخلّص از ربا و فـلسفه تـشریع این حکم را به بررسی مجدد گذاشته بود. کسالتهای مـزاجی کـه از آبوهوای عراق پدید آمد و ناسازگاری با آن جغرافیای طبیعی، محمد حکیمی را مجبور کرد در سال ۱۳۴۸ ش به سرانجام به ایران بازگردد («شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی»، ۲۶۷-۲۶۸).
او پس از بازگشت از نجف به فعالیتهای علمی پرداخت. همزمان به فعالیتهای سیاسی نیز میپرداخت و به همین علت در شهریور ۱۳۵۰، به ۱۸ ماه حبس محکوم شد (همان، ۲۷۴). پس از آزادی، به فعالیتهای سیاسی ادامه داد. در پاییز ۱۳۵۷ و پس از مهاجرت امام خمینی به فرانسه، همراه با جمعی از روحانیان، نامهای به ایشان ارسال کردند (مشهد از مقاومت تا پیروزی، ۳۱۷) و اقدام دولت عراق در سختگیری علیه ایشان را محکوم و تأکید کردند که این هجرت، مقدمهای برای تحرکی نو و نیروی تازه مسلمانان است (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۱۲، ۴۶۳). او همراه با برادرانش محمدرضا و محمود حکیمی، مجموعه قـرآنی ـ حـدیثی را تدوین کردند که در قالب کتاب الحیات انتشار یافت. محمد حکیمی دستیار تألیف کتاب الحیات بود و به باور او، «این تألیف و ظرافتهای علمی و فنی آن به دست اخوان بهویژه اخوی بزرگ (محمدرضا حکیمی) انجام یافته اسـت». پس از تنظیم شکل نخستین الحیات، جلدهای ۱ و ۲، با کوششهای محمدرضا حکیمی منتشر شد. او که در اواسط دهه ۱۳۵۰ ش در قم مقیم شده بود، بقیه الحیات را در آنجا و همراه با دو برادر دیگرش نگاشت («شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی»، ۲۷۴-۲۷۵). وی میگوید پس از دوره گرفتاری در زندان و لمس بیشتر خفقان حاکم بر جامعه، دیگر امکان نشر مسائل روشنگر اسلامی نبود و کتابهای اصولی با موانعی روبهرو میشد. از این رو به اخوی محمدرضا در تهران نامهای نوشتیم که در حال حاضر و با این سانسور شدید چه باید کرد؟ و با چه زبانی حقایق دین خدا را در این دوران خفقان به ذهنیت جامعه رساند؟ پس از آن درخواست، ایشان طی نامهای نوشتند که به تهران بیایید و… طرحی به ذهنم رسیده است که آن را نوعی توفیق میدانم. پس از آن نامه به تهران رفتیم و چند روزی با ایشان به مذاکره پرداختیم. ایشان گفتند که روایات را جمعآوری کنید و به صورت یک ایدئولوژی مدون درآورید و آخرین تعبیری که کردند این بود که بروید روایات خاکی، خونی را جمعآوری کنید و این نقطه، نقطه آغازین الحیات است. پس از بازگشت از تهران کار بر روی روایات به صورت جدی و منظم آغاز و یکیک روایات کتاب شریف بحارالانوار مطالعه شد. منابع دیگر نیز بررسی شد و همین سیر در آنها نیز صورت گرفت. منابعی چون تحفالعقول، وسائلالشیعه، کافی، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و بسیاری از کتابهای روایی دیگر، مطالعه و بررسی قرآن کریم پس از بررسی اجمالی احادیث انجام شد، زیرا که مجموعه گفتار پیامبر و امامان معصوم در شناخت و تبیین محتوا و مواضع آیات قرآنی نقش اصولی دارد. سپس فراز روایات مورد تأمل قرار گرفت و تقسیمبندی شد و فیشبرداری صورت گرفت و هر فراز از روایات در ذیل عنوان و موضوعی خاص جای گرفت و در سنگ بنای آغاز این برداشتها نهاده شد (حکیمی، ۱۳-۱۵). محمد حکیمی همچنین در قم با برخی مراکز فرهنگی اسلامی و برخی مجلات جدید حوزه همکاری داشت. در همان دورهها رساله حضرت معصومه و شهر قم را نوشت و سپس معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی و عصر زندگی که درباره امام مهدی(عج) و چگونگی آینده انسان و اسلام است نگاشت و کـتاب، برگزیده جشنواره برترینهای فرهنگ مهدویت شد. پس ازآ ن، کتاب وقف و بهرهمندی همگانی را نوشت که نخست در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید و سپس از طرف معاونت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه به صورت کتابی منتشر گردید. کتاب دفاع از حقوق زن نیز پس از تهاجم شدید برخی روزنامهها به مبانی حقوق زن در اسلام نوشته شد و در سال ۱۳۸۷ ش برنده جایزه رتبه یکم کتب حوزه شد. آینده سرمایهداری، اصلاحات، انسانگرایی اسلامی، جلد چهارم شهدای روحانیت، رساله امام علی علیهالسلام (عدل و تعادل)، آئین و روش تبلیغ و... از دیگر تألیفات اوست. او پس از استقرار در مشهد، گروهی تحقیقاتی تشکیل داد و ضمن تدریس کتابهای اقتصادنا و اقتصاد الحیاة، نگارش کـتاب پدیدهشناسی فقر و توسعه را آغاز کرد. از نظر حکیمی، این کتاب جامعترین و بهترین کتاب در مسائل توسعه و فقر و عقبماندگی است، بهویژه بخش اسلامی آن که از اعجازهای علمی قرآن و حدیث است و جدیدترین مسائل اقتصاد، یعنی «اقتصاد توسعه» به صورت کلی در آنها تبیین شده است. پس از اتمام این کار، طرح تکمیلی و استدراکی بخش اسلامی این کتاب به نام «فقر و توسعه در منابع دینی» تدوین گردید. او سپس کارگروهی دیگری را در «بنیاد پژوهشهای اسلامی» تشکیل داد و به موضوع تهاجم به حقوق زن در اسلام پرداختند که حاصل مطالعات آن گروه، کـتاب زن بود. در ادامه این طرح، نگارش کتاب زن از دیدگاه دین را آغاز کرد و این کتاب بیشتر بـه مـسائل اصلی حقوق زن در اسلام و پاسخ به اشکالات در این زمینهها پرداخته است («شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی»، ۲۷۴-۲۷۸). علاوه بر آن مقالاتی را در نشریات مختلف انتشار داده است که از آن جمله میتوان به «تندیس و پارسایی» درباره استاد محمدرضا حکیمی (حکیمی، «تندیس دانش و پارسایی»، ۳۰-۳۷)، فقر بینوایان و سورۀ یاسین (حکیمی، «فقر بینوایان...»، ۳۱-۳۴)، «قرآن و عدالت اقتصادی» (حکیمی، «قرآن و...»، ۵-۱۰)، «انسانمداری در الحیاة» (حکیمی، «انسانمداری...»، ۲۱۱-۲۱۶)، «جهانیسازی اسلامی، جهانیسازی غربی» (حکیمی، « انسانمداری در الحیاة»، ۱۱۵-۱۲۴)، «امام علی (ع)، عدل و تعادل»(حکیمی، «عدل و تعادل»، ۶۸-۱۱۸) و... اشاره کرد. منابع: حکیمی، امیرمهدی (۱۳۸۲) «سیر تدوین الحیات»، نشریه بینات، شماره ۳۸-۳۷؛ حکیمی، محمد (۱۳۹۱) «فقر بینوایان و سورۀ یاسین»، مجله بینات، سال نوزدهم، شماره ۷۵، پاییز؛ حکیمی، محمد «تندیس دانش و پارسایی» (۱۳۸۷)، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۲۵۹، اردیبهشت؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۴)، «قرآن و عدالت اقتصادی»، مجله گلستان قرآن، شماره ۲۱۵، مهر؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۲)، «انسانمداری در الحیاة»، مجله بینات، شماره ۳۹ و ۴۰، پاییز و زمستان؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۱) «جهانیسازی اسلامی، جهانیسازی غربی»، مجله کتاب نقد، شماره ۲۴ و ۲۵، پاییز و زمستان؛ حکیمی، محمد (۱۳۸۰)، «امام علی: عدل و تعادل»، مجله کتاب نقد، شماره ۱۹، تابستان؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۱۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ «سیر تدوین الحیات: «شرححال حجتالاسلاموالمسلمین استاد محمد حکیمی» (۱۳۸۲)، نشریه بینات، شماره ۳۷ و ۳۸، بهار و تابستان؛ مشهد از مقاومت تا پیروزی (بررسی مبارزات علما و مردم مشهد از ۱۳۴۱-۱۳۵۷) (۱۳۹۳)، جمعی از نویسندگان، تهران، مؤسسه فرهنگی و هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱ و ۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ فردوسیپور، اسماعیل (۱۳۸۷)، خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین اسماعیل فردوسیپور، تدوین فرامرز شعاع حسینی، رحیم روحبخش، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج.