یدالله پورهادی: تفاوت میان نسخهها
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
جز (added Category:پروژه شاگردان2 using HotCat) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
پورهادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی هم در هیئتامنای اوقاف استان خوزستان عضویت داشت. مدتی نماینده امام خمینی در بنیاد مسکن استان خوزستان بود و سپس به همکاری با سازمان بهزیستی پرداخت. همکاری با کمیته امداد امام خمینی و همکاری با دیگر نهادها ازجمله هلال احمر از دیگر فعالیتهای او در خوزستان بود. وی در جریان جنگ تحمیلی هم در استان خوزستان حضور داشت و یکی از فرزندانش در عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید. او در سال ۱۳۶۱ ش به سمت امامت جمعه موقت اهواز انتخاب شد. احداث دبستانی در اهواز، رسیدگی به مستمندان در همان شهر، کمک به مرمت خانههای روستایی، کمک به جنگزدگان و ساخت مسجد الهادی و یک گرمابه در اهواز از اقدامات اجتماعی او در آن شهر است. پورهادی در چهارم مهر ۱۳۷۴ امامت جمعه شهرستان نجفآباد را بر عهده گرفت و تا سال ۱۳۷۹ ش در آن سمت بود. در آن سال از سمت فوق استعفا داد و به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی ادامه داد. ازجمله اقدامات او در نجفآباد میتوان به اداره حوزه علمیه نجفآباد و مجهز کردن آن حوزه علمیه اشاره کرد. او همچنین کتابخانهای را در کنار مصلای نجفآباد دایر کرد (کاظمینی، ج ۱، ۱۷۸). | پورهادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی هم در هیئتامنای اوقاف استان خوزستان عضویت داشت. مدتی نماینده امام خمینی در بنیاد مسکن استان خوزستان بود و سپس به همکاری با سازمان بهزیستی پرداخت. همکاری با کمیته امداد امام خمینی و همکاری با دیگر نهادها ازجمله هلال احمر از دیگر فعالیتهای او در خوزستان بود. وی در جریان جنگ تحمیلی هم در استان خوزستان حضور داشت و یکی از فرزندانش در عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید. او در سال ۱۳۶۱ ش به سمت امامت جمعه موقت اهواز انتخاب شد. احداث دبستانی در اهواز، رسیدگی به مستمندان در همان شهر، کمک به مرمت خانههای روستایی، کمک به جنگزدگان و ساخت مسجد الهادی و یک گرمابه در اهواز از اقدامات اجتماعی او در آن شهر است. پورهادی در چهارم مهر ۱۳۷۴ امامت جمعه شهرستان نجفآباد را بر عهده گرفت و تا سال ۱۳۷۹ ش در آن سمت بود. در آن سال از سمت فوق استعفا داد و به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی ادامه داد. ازجمله اقدامات او در نجفآباد میتوان به اداره حوزه علمیه نجفآباد و مجهز کردن آن حوزه علمیه اشاره کرد. او همچنین کتابخانهای را در کنار مصلای نجفآباد دایر کرد (کاظمینی، ج ۱، ۱۷۸). | ||
منابع: صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ خاطرات حجتالاسلام پورهادی (۱۳۸۲)، تدوین: عبدالرضا احمدی و سیده معصومه حسینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۱، تهران، برگ رضوان؛ مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | منابع: صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ خاطرات حجتالاسلام پورهادی (۱۳۸۲)، تدوین: عبدالرضا احمدی و سیده معصومه حسینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۱، تهران، برگ رضوان؛ مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. | ||
[[رده:پروژه شاگردان2]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۱۱
پورهادی، یدالله؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. یدالله پورهادی معروف به پورهادی نجفآبادی در ۱۳۰۳ ش در نجفآباد به دنیا آمد. او خواندن و نوشتن را در مدرسهای که در حسینیه نجفآباد و توسط عالمی به نام ملا حسینعلی مدیر دایر شده بود، فراگرفت. دوران ابتدایی را همانجا گذراند (خاطرات حجتالاسلام پورهادی، ۱۷-۱۸) و پس از حضور در درس غلامحسین منصور در نجفآباد، به تشویق او به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و در سال ۱۳۱۸ ش راهی قم شد (همان، ۲۷-۲۸). پورهادی مدت دو سال به تحصیل در قم پرداخت، ولی درباره استادان خود در آن مدت اطلاعاتی نداده است. او سپس به سبب بیماری راهی تهران شد و در مدرسه حاجی ابوالحسن آن شهر مقیم شد و در همانجا تدریس بعضی از دروس را آغاز کرد و مورد تشویق آیتالله سید محمد بهبهانی قرار گرفت. آیتالله بهبهانی، شهریهای را برای طلاب آن مدرسه دایر کرد و پس از امتحان از پورهادی، شهریهای را هم برای او مقرر کرد و همین مسئله باعث رسمیت یافتن درس پورهادی شد. او در سال ۱۳۲۱ ش رهسپار عراق شد و در نجف اشرف در درس شرح لمعه سید اسدالله مدنی تبریزی شرکت کرد. بخش دیگری از لمعه را هم پیش مدرسی به نام سید نصرالله در شهر سامرا خواند. وی در سال ۱۳۲۵ ش به کشور بازگشت و بار دیگر در قم مقیم شد (همان، ۳۱-۴۲) و دروس سطح را در همان حوزه و نزد آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی و شیخ روحالله کمالوند خرمآبادی تکمیل کرد. همزمان در درسهای فلسفه و همچنین تفسیر قرآن علامه سید محمدحسین طباطبایی حضور مییافت (کاظمینی، ج ۱، ۱۷۷-۱۷۸).
او سپس برای شرکت در درس خارج، در امتحان درس خارج شرکت کرد (خاطرات حجتالاسلام پورهادی، ۳۵-۴۲) و از سال ۱۳۳۱ ش به فراگیری دروس خارج فقه و اصول نزد آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی پرداخت. پورهادی در خاطرات خود درباره سال حضور در درس امام خمینی سخنی نگفته است، ولی در زندگینامه او در دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور که حاصل مصاحبه با وی است، از حضور در درسهای امام خمینی از سال ۱۳۳۲ ش سخن گفته است (کاظمینی، ج ۱، ۱۷۷-۱۷۸). پورهادی نخست در درس خارج فقه امام خمینی (مکاسب) در مسجد محمدیه قم شرکت کرد (خاطرات حجتالاسلام پورهادی، ۴۲) و تأکید او بر حضور تعداد کمی از طلاب (ده نفر) در آن درس (همان، ۴۳) نشان میدهد که او احتمالاً پیش از آن تاریخ، در درس امام خمینی حضور مییافته است. او در کنار حضور در درس خارج فقه (مکاسب) امام خمینی، مدت یک دوره و نیم هم در درس خارج اصول ایشان شرکت کرد (همان) و همین گزارش نشان میدهد که وی از سالهای میانی دهه ۱۳۲۰ ش تا تبعید ایشان به خارج از کشور، در درسهای امام خمینی حضور مییافته است. او درباره ویژگیهای شخصیتی امام خمینی در جلسات تدریس میگوید: «حضرت امام، هنگام نشستن، بسیار مؤدب و باوقار مینشست و همیشه در کلاسهایشان، از ابتدا تا انتهای درس، دو زانو مینشست... زمانی که درس حضرت امام در مسجد سلماسی برگزاری میشد، برای خیلی از طلاب، این مسیر طولانی و دور بود. این بود که تقاضاهای زیادی مبنی بر تغییر محل کلاس به ایشان ابراز میشد و طلاب خواستار آن بودند که ایشان به مسجد بیایند و کلاس درس در آنجا که تقریباً مرکز شهر بود، تشکیل شود. امام خمینی نیز پذیرفتند و کلاس در مسجد امام برگزار شد، اما فردای آن روز دیگر به آن مسجد نیامدند و کلاس مانند سابق در مسجد سلماسی برگزار شد. علت آن امر این بود که در اواخر درس امام، یکی از ائمه جماعات به مسجد آمده بود که مشغول نماز شود، اما یکی از شاگردان حضرت امام به ایشان اعتراض میکند و همان شب، یکی از آنان که ظاهراً مرحوم فیض بوده، ماجرا را به حضرت امام گفته و گله کرده بودند که فلان شاگرد شما اینطور با من صحبت کرده است» (همان، ۷۶-۷۹). او درباره نظم حاکم بر درس امام خمینی هم میگوید: «دروس حضرت امام در زمان مبارزه بهطور مرتب برقرار میشد و به یاد ندارم که ایشان درس را تعطیل کرده باشند، حتی در مواقعی که سایر علما و مراجع، به مناسبتی درس را تعطیل میکردند، ایشان درسشان را برگزار میکردند. بعد از بازگشت از زندان قیطریه نیز درسشان به روال سابق برقرار شد. ایشان به طلاب سفارش میکردند که در کارهایشان مرتب و منظم باشند و اول درس در کلاس حاضر شوند و اگر نمیتوانند اول وقت حاضر شوند، بهتر است در کلاس شرکت نکنند، چراکه ممکن است ایشان مبتدا را گفته باشند و آنهایی که دیر آمدهاند ندانند که موضوع صحبت چیست، لذا وقتشان هدر میرود» (همان، ۱۶۹).
پورهادی سپس به تدریس در حوزه علمیه قم پرداخت و در سالهای ۱۳۴۳-۱۳۴۴ ش، از استادان حوزه علمیه قم بود. پورهادی از آیات امام خمینی (صحیفه امام، ج ۱)، سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید کاظم شریعتمداری، سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید عبدالهادی شیرازی، سید علی موسوی بهبهانی، سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، سید علی حسینی سیستانی و سپس از آیات سید علی حسینی خامنهای، محمد فاضل لنکرانی و محمدتقی بهجت اجازاتی در امور شرعیه دریافت کرد (کاظمینی، ج ۱، ۱۷۷-۱۷۸). پورهادی نجفآبادی در سالهای نهضت اسلامی ازجمله روحانیانی بود که به مبارزه با حکومت پهلوی میپرداخت. در اواخر بهمن ۱۳۴۳ همراه با جمعی از روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم، در نامهای به امیرعباس هویدا، از سیاست دولتهای سابق در برخورد با مخالفان حکومت پهلوی که توأم با دستگیری و تبعید آنان بود انتقاد کردند. آنان در آن نامه از امام خمینی با عنوان «زعیم ملی و فداکار» نام برده و دستگیری و تبعید ایشان از کشور را برخلاف قانون و اصل مصونیت مراجع قید کرده بودند. امضاکنندگان در پایان خواستار آزادی و بازگرداندن ایشان به کشور و آزادی دیگر زندانیان شده بودند (آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک، ۵۷). همچنین وی ازجمله روحانیانی بود که پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به حرم حضرت معصومه (س) در بهمن ۱۳۴۳ به سبب برگزاری دعای توسل روحانیان، اعلامیهای را علیه حکومت پهلوی امضا و از سیاست دولت در برخورد قهری با مخالفان و همچنین هتک حرمت حرم مذکور انتقاد کردند (همان، ۵۹). پس از دستگیری و حبس جمعی از روحانیان مبارز چون آقایان حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی و احمد آذری قمی در زندان قزلقلعه تهران، همراه با جمعی از استادان حوزه علمیه قم در نامهای به آنان، تأثر خود را از اقدام حکومت پهلوی در بازداشت آنان ابراز کردند (همان، ۱۱۵). وی در کنار تدریس در حوزه علمیه قم، به تبلیغ دین هم میپرداخت و ازا وایل دهه ۱۳۴۰ برای تبلیغ به شهر اهواز میرفت. همچنین مدتی هم در روستای شهرستانک در نزدیکی کرج به تبلیغ دین میپرداخت (خاطرات حجتالاسلام پورهادی، ۴۴-۴۵). در سال ۱۳۴۴ ش و پس از سختگیری حکومت پهلوی علیه آیتالله سید حسن طباطبایی قمی و دستگیری یکی از فرزندان آن عالم مبارز، همراه با برخی از روحانیان و مدرسان حوزه علمیه قم به ایشان نامه نوشتند و ضمن تجلیل از مجاهدتهای آیتالله قمی، تأثرات خود را از پیشامدها علیه ایشان ازجمله دستگیری فرزندشان اعلام کردند (مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک، ۱۷۲). پورهادی در سال ۱۳۴۵ ش در مسجد آیتالله بهبهانی در تهران به منبر میرفت و در یکی از این سخنرانیها بود که به سبب انتقاد از حکومت پهلوی دستگیر شد و به شهربانی انتقال یافت و در نهایت با پادرمیانی یکی از افراد، آزاد شد. پورهادی از سال ۱۳۴۷ ش در اهواز مستقر شد و در همانجا به اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین ادامه داد. در آن شهر، به سبب دعوت از برخی از روحانیان برای ایراد سخنرانی، به ساواک احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت (خاطرات حجتالاسلام پورهادی، ۴۴-۴۶). او در اهواز، به تدریس تفسیر قرآن میپرداخت. همچنین در آن شهر با بهاییان مبارزه میکرد (همان، ۲۰۱-۲۰۵). در سال ۱۳۴۸ با معرفی آیت الله حسینعلی منتظری اجازهای در حسبیه از امام خمینی دریافت کرد (صحیفه امام، ج۱، ۴۹۵). پورهادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی هم در هیئتامنای اوقاف استان خوزستان عضویت داشت. مدتی نماینده امام خمینی در بنیاد مسکن استان خوزستان بود و سپس به همکاری با سازمان بهزیستی پرداخت. همکاری با کمیته امداد امام خمینی و همکاری با دیگر نهادها ازجمله هلال احمر از دیگر فعالیتهای او در خوزستان بود. وی در جریان جنگ تحمیلی هم در استان خوزستان حضور داشت و یکی از فرزندانش در عملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید. او در سال ۱۳۶۱ ش به سمت امامت جمعه موقت اهواز انتخاب شد. احداث دبستانی در اهواز، رسیدگی به مستمندان در همان شهر، کمک به مرمت خانههای روستایی، کمک به جنگزدگان و ساخت مسجد الهادی و یک گرمابه در اهواز از اقدامات اجتماعی او در آن شهر است. پورهادی در چهارم مهر ۱۳۷۴ امامت جمعه شهرستان نجفآباد را بر عهده گرفت و تا سال ۱۳۷۹ ش در آن سمت بود. در آن سال از سمت فوق استعفا داد و به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی ادامه داد. ازجمله اقدامات او در نجفآباد میتوان به اداره حوزه علمیه نجفآباد و مجهز کردن آن حوزه علمیه اشاره کرد. او همچنین کتابخانهای را در کنار مصلای نجفآباد دایر کرد (کاظمینی، ج ۱، ۱۷۸). منابع: صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج ۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ خاطرات حجتالاسلام پورهادی (۱۳۸۲)، تدوین: عبدالرضا احمدی و سیده معصومه حسینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ج ۱، تهران، برگ رضوان؛ مدرسه فیضیه به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.