حلم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ بهمن ۱۴۰۱
ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''حلم'''، صفتی پسندیده و بازدارنده از [[خشم]]، هنگام دشواری‌ها.
'''حلم'''، صفتی پسندیده و بازدارنده از [[خشم]]، هنگام دشواری‌ها.
==واژه‌شناسی==
حلم، به معنای مهارکردن [[نفس]] هنگام هیجان و [[غضب]] و شتاب‌نکردن در مجازات عمل زشت است <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۲/۱۴۶؛ طریحی، مجمع البحرین، ۶/۴۸ ـ ۴۹؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۶/۱۶۷؛ دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۰۶۴ ـ ۸۰۶۵.</ref> و در مقابل آن «سفه» به معنای نابردباری <ref>زبیدی، تاج العروس، ۱۹/۴۴.</ref> و یا صفت غضب قرار دارد که کیفیتی نفسانی است و سبب حرکت و هیجان نفس برای غلبه و پیروزی می‌شود و مبدأ آن شهوت انتقام‌جویی است <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۸۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۳۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|غضب}}. حلم در [[علم اخلاق]]، اطمینان و آرامش نفس به گونه‌ای است که قوه غضب انسان را تحریک نکند و او را در سختی‌های روزگار مضطرب نسازد <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۴۱.</ref>. [[امام‌خمینی]]، همانند [[ابن‌مسکویه]] <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷.</ref>، حلم را صفتی نفسانی می‌داند که از شعب اعتدال در قوه غضب است. این صفت، کنترل نفس را در ناملایمات و اموری که با نفس سازگاری ندارند، به دست می‌گیرد و باعث به آرامش آن می‌شود <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷.</ref>. در برخی روایات، صفت «سفه»، به معنای سبک‌مغزی و [[جهالت]]، در برابر حلم قرار گرفته است <ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۱.</ref>. امام‌خمینی، این بیان از روایت را، موافق اعتبار و ریشه لغوی آن می‌داند؛ زیرا کسی که بر حفظ قوه غضبیه قدرت و بردباری ندارد، دارای سبک‌مغزی و جهالت است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۸.</ref>.


از صفات نزدیک به حلم، «کظم غیظ» (فروبردن خشم) و صبر است. در کظم غیظ شخص با مجاهدت در جایی که غضب او شدت می‌گیرد، نفس خود را مهار می‌کند؛ اما شخص حلیم، بدون رنج و مجاهدت این کار را انجام می‌دهد <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۹۷، ۱۱۲ و ۹/۱۰۹.</ref>. امام‌خمینی صبر را نیز اظهارنکردن شکایت هنگام ناگواری در عین کراهت باطنی می‌داند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۴۰۹ ـ ۴۱۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|صبر}}؛ اما حلم آرامش و طمأنینه‌ای است که نفس با آن از اعتدال بیرون نمی‌رود <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷.</ref>. همچنین صبر، نسبت به حلم معنایی اعم دارد و صبر در مصیبت و معصیت و مانند آن را شامل می‌شود؛ اما حلم، تنها به صبر در حال غضب گفته می‌شود <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۲۸۰.</ref>.
== واژه‌شناسی ==
==پیشینه==
حلم، به معنای مهارکردن [[نفس]] هنگام هیجان و [[غضب]] و شتاب‌نکردن در مجازات عمل زشت است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۲/۱۴۶؛ طریحی، مجمع البحرین، ۶/۴۸–۴۹؛ زبیدی، تاج العروس، ۱۶/۱۶۷؛ دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۰۶۴–۸۰۶۵.</ref> و در مقابل آن «سفه» به معنای نابردباری<ref>زبیدی، تاج العروس، ۱۹/۴۴.</ref> یا صفت غضب قرار دارد که کیفیتی نفسانی است و سبب حرکت و هیجان نفس برای غلبه و پیروزی می‌شود و مبدأ آن شهوت انتقام‌جویی است<ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۲۸۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۳۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|غضب}}. حلم در [[علم اخلاق]]، اطمینان و آرامش نفس به گونه‌ای است که قوه غضب انسان را تحریک نکند و او را در سختی‌های روزگار مضطرب نسازد.<ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۴۱.</ref> [[امام‌خمینی]]، همانند [[ابن‌مسکویه]]،<ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷.</ref> حلم را صفتی نفسانی می‌داند که از شعب اعتدال در قوه غضب است. این صفت، کنترل نفس را در ناملایمات و اموری که با نفس سازگاری ندارند، به دست می‌گیرد و باعث به آرامش آن می‌شود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷.</ref> در برخی روایات، صفت «سفه»، به معنای سبک‌مغزی و [[جهالت]]، در برابر حلم قرار گرفته است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۲۱.</ref> امام‌خمینی، این بیان از روایت را، موافق اعتبار و ریشه لغوی آن می‌داند؛ زیرا کسی که بر حفظ قوه غضبیه قدرت و بردباری ندارد، دارای سبک‌مغزی و جهالت است.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۸.</ref>
حلم از صفات پسندیده‌ای است که خداوند خود را به آن وصف کرده است <ref>بقره، ۲۲۵؛ حج، ۵۹.</ref>. این صفت در آموزه‌های ادیان سابق نیز، مدح و ستایش شده است <ref>‌کتاب مقدس، مزامیر، ب۳۷، ۱۱؛ همان، عهد جدید، متی ب۵، ۵ و ب۱۱، ۲۹.</ref>. [[قرآن کریم]] از [[حضرت ابراهیم(ع)]] با صفت حلیم یاد کرده و او را ستوده است <ref>هود(ع)، ۷۵.</ref>. در منابع روایی نیز بابی به آن اختصاص داده شده است <ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۳۹۷.</ref>.


افزون بر ابن‌مسکویه، از علمای اخلاق قرن پنجم که به این صفت حمیده توجه داشته، در کتاب خود <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۳.</ref> به آن پرداخته است، احیاء‌ علوم الدین [[غزالی]] <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۹ ـ ۱۲۴.</ref> و اخلاق محتشمی [[خواجه‌نصیرالدین طوسی]] <ref>خواجه‌نصیر، اخلاق محتشمی، ۲۶۱ ـ ۲۷۱.</ref> را می‌توان از نخستین کتاب‌های اخلاقی دانست که بابی به این موضوع اختصاص داده‌اند و با استناد به برخی آیات و روایات، آن را بررسی کرده‌اند. علمای بعدی نیز به بحث و بررسی آن پرداخته‌اند <ref>کاشانی، ۳۵۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۳۱؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۴۱ ـ ۲۴۶.</ref>. امام‌خمینی نیز به این موضوع توجه داشته، عمده مطالب آن را در کتاب [[شرح حدیث جنود عقل و جهل]] <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷ ـ ۳۸۵.</ref> ذکر کرده است. ایشان پس از تعریف حلم و صفت مقابل آن <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷ ـ ۳۶۸.</ref>، راه تحصیل این صفت <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۹ ـ ۳۸۲.</ref> و ذکر فضایل آن را از طریق آیات و روایات بیان می‌کند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۲ ـ ۳۸۴.</ref>.
از صفات نزدیک به حلم، «کظم غیظ» (فروبردن خشم) و صبر است. در کظم غیظ شخص با مجاهدت در جایی که غضب او شدت می‌گیرد، نفس خود را مهار می‌کند؛ اما شخص حلیم، بدون رنج و مجاهدت این کار را انجام می‌دهد.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۹۷، ۱۱۲ و ۹/۱۰۹.</ref> امام‌خمینی صبر را نیز اظهارنکردن شکایت هنگام ناگواری در عین کراهت باطنی می‌داند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۴۰۹–۴۱۰.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|صبر}}؛ اما حلم آرامش و طمأنینه‌ای است که نفس با آن از اعتدال بیرون نمی‌رود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷.</ref> همچنین صبر، نسبت به حلم معنایی اعم دارد و صبر در مصیبت و معصیت و مانند آن را شامل می‌شود؛ اما حلم، تنها به صبر در حال غضب گفته می‌شود.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۲۸۰.</ref>
==فضیلت حلم==
صفت حلم، از صفات پسندیده انسانی است که در قرآن <ref>صافات، ۱۰۱.</ref> و روایات <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۸۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۴۲۸.</ref>، بسیار ستایش شده است. این صفت از صفات خداوند <ref>اسراء، ۴۴؛ احزاب، ۵۱.</ref>، پیامبران الهی(ع) <ref>هود، ۷۵.</ref> و بندگان برجسته خداوند است <ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۰۲.</ref>. البته حلم در خداوند از اوصاف کمالیه و از کمالات مطلق وجود است؛ اما در بندگان از صفات نفسانی است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۲.</ref>. در بعضی روایات نیز حلم کمال عقل <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۸۶.</ref> و رفیق و وزیر مؤمن <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۴/۴۲۳.</ref> شمرده شده است. [[امام‌باقر(ع)]] نیز شخص حلیم را محبوب خدا معرفی می‌کند <ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۲.</ref>.


علمای اخلاق، حلم را ازجمله شریف‌ترین کمالات انسانی، زینت انسان و سنت پیامبران(ع) می‌دانند <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۳۲.</ref>. امام‌خمینی نیز فضیلت حلم را از صفات کمال و از نظر عقل، معلوم و ثابت دانسته است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۲.</ref>؛ البته ایشان حلم را در مواردی که به اقدام و شدت نیاز است، مانند [[ظلم]] ظالمان و [[فساد]] در جامعه در جایی که باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کرد، همچنین در [[جهاد]] و مبارزه، امری ناپسند و از صفات رذیله و ناهنجار می‌شمارد که در حقیقت، این همان صفت خمودی است <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۹.</ref>.
== پیشینه ==
==راه تحصیل==
حلم از صفات پسندیده‌ای است که خداوند خود را به آن وصف کرده است.<ref>بقره، ۲۲۵؛ حج، ۵۹.</ref> این صفت در آموزه‌های ادیان سابق نیز، مدح و ستایش شده است.<ref>‌کتاب مقدس، مزامیر، ب۳۷، ۱۱؛ همان، عهد جدید، متی ب۵، ۵ و ب۱۱، ۲۹.</ref> [[قرآن کریم]] از [[حضرت ابراهیم(ع)]] با صفت حلیم یاد کرده و او را ستوده است.<ref>هود(ع)، ۷۵.</ref> در منابع روایی نیز بابی به آن اختصاص داده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۳۹۷.</ref>
علمای اخلاق، با استناد به بعضی روایات <ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۲.</ref>، راه تحصیل حلم و بردباری را وادارکردن خود به صبر و بردباری دانسته‌اند تا به‌تدریج در نفس ملکه شود <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۹ ـ ۱۱۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۴۳.</ref>. امام‌خمینی معتقد است در [[شریعت]]، بر تحصیل کمالات اخلاقی تأکید شده است و این‌چنین نیست که صفات فطری و جبلی باشند و قابل تغییر نباشند؛ چنان‌که بعضی <ref>← غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۰۰.</ref> به آن معتقدند. ایشان با استفاده از تحلیل فلسفی، در تبیین این موضوع کوشیده و معتقد است شدت ارتباط میان بدن و [[روح]]، به گونه‌ای است که صفات هر یک به دیگری سرایت می‌کنند. بنابراین اگر کسی بر حرکات و سکنات خویش مراقبت کند و با آرامش رفتار کند، کم‌کم این حالت ظاهری به روح سرایت می‌کند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۹ ـ ۳۸۱.</ref>. ایشان با استناد به روایاتی <ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۲، حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۵/۲۶۸.</ref>، بر این باور است که اگر کسی برای مدتی کظم غیظ کند و با زحمت خود را حلیم نشان دهد، سرانجام حلیم شده، این امر تکلّفی و اجباری، برای نفس عادی می‌شود <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۱ ـ ۳۸۲.</ref>. البته ایشان استفاده از راه‌های نامتعارف در تحصیل صفات پسندیده یا رفع صفات ناپسند را نمی‌پذیرد؛ چنان‌که برخی برای دورکردن صفت خوف و سستی از نفس، خود را در مواضع خطر قرار می‌دهند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۹.</ref>.
 
==آثار==
افزون بر ابن‌مسکویه، از علمای اخلاق قرن پنجم که به این صفت حمیده توجه داشته، در کتاب خود<ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۱۰۳.</ref> به آن پرداخته است، احیاء علوم الدین [[غزالی]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۹–۱۲۴.</ref> و اخلاق محتشمی [[خواجه‌نصیرالدین طوسی]]<ref>خواجه‌نصیر، اخلاق محتشمی، ۲۶۱–۲۷۱.</ref> را می‌توان از نخستین کتاب‌های اخلاقی دانست که بابی به این موضوع اختصاص داده‌اند و با استناد به برخی آیات و روایات، آن را بررسی کرده‌اند. علمای بعدی نیز به بحث و بررسی آن پرداخته‌اند.<ref>کاشانی، ۳۵۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۳۱؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۴۱–۲۴۶.</ref> امام‌خمینی نیز به این موضوع توجه داشته، عمده مطالب آن را در کتاب [[شرح حدیث جنود عقل و جهل]]<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷–۳۸۵.</ref> ذکر کرده است. ایشان پس از تعریف حلم و صفت مقابل آن،<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷–۳۶۸.</ref> راه تحصیل این صفت<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۹–۳۸۲.</ref> و ذکر فضایل آن را از طریق آیات و روایات بیان می‌کند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۲–۳۸۴.</ref>
حلم در قرآن و روایات، سبب آمرزش گناهان <ref>مائده، ۲۷.</ref>، عزت و وقار <ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۸۷.</ref> و پیروزی بر دشمن <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۴۲۸.</ref> شمرده شده است. علمای اخلاق نیز به آثار حلم توجه کرده، حلم را موجب رضوان الهی، عزت مؤمنان <ref>خواجه‌نصیر، اخلاق محتشمی، ۲۶۱ ـ ۲۷۳.</ref> و افزایش دوستان و یاران <ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۳۲.</ref> دانسته‌اند. بعضی معتقدند فضیلت حلم به دنبال خود، فضیلت [[شجاعت]] و فضیلت [[عدالت]] را به همراه می‌آورد <ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷.</ref>. امام‌خمینی به صورت پراکنده، به بیان ثمره‌های قوه غضبیه و اعتدال در آن پرداخته است. ایشان حلم را سبب حصول وقار در انسان می‌داند <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷ ـ ۳۶۸.</ref> و معتقد است در صورتی که قوه غضبیه، بر پایه [[عقل]] و [[شرع]] تربیت شود، یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است و موجب سعادت انسان و حفظ نظام عالم و بقای شخص و نوع انسانی می‌گردد؛ زیرا موجب می‌شود انسان در برابر ناملایمات طبیعت، از خود حفاظت و دفاع کند؛ اما اگر این قوه به خمودی گرایش پیدا کند، سبب سستی و اقدام‌نکردن در مواقع ضروری می‌شود و در مقابل، زیاده‌روی و افراط در قوه غضبیه نیز موجب ارتکاب معاصی و سقوط در مهالک و در نهایت شقاوت ابدی می‌گردد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۸ ـ ۳۶۹.</ref>. حلم از صفاتی است که سبب می‌شود انسان دارای سکون و طمأنینه گردد و هیجان غضب خود را کنترل کرده، در صورتی که بر خلاف میل نفسانی او چیزی رخ دهد، از حد اعتدال خارج نگردد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷.</ref>. به اعتقاد ایشان به ‌دست‌ آوردن کمالات روحانی، سبب سعادت انسان می‌شود؛ البته ایشان کسب این کمالات برای نفس را مقصد اصلی نمی‌داند و تنها مقدمه تحصیل توحید و روی‌آوردن به خداوند می‌شمارد <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۰.</ref>.
 
==سیره عملی امام‌خمینی==
== فضیلت حلم ==
صفت حلم چنان‌که در سخن [[امیرالمؤمنین(ع)]] آمده یکی از صفات لازم و ضروری برای رهبری یک جامعه یا گروه است <ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۳ ـ ۴۵۴.</ref>. امام‌خمینی به عنوان یک رهبر سیاسی دارای این فضیلت بود <ref>بنی‌فضل، مصاحبه، ۳/۳۰۵.</ref> و حلم ایشان، در بین شاگردان و اطرافیانش از او رهبر و الگویی عملی ساخته بود؛ آنچنان‌که در مقابل اهانت‌ها و جسارت‌های دیگران سکوت می‌کرد <ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۴۰ ـ ۴۱؛ توسلی، خاطره، ۳/۳۳۱؛ رجایی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۳/۳۳۱ ـ ۳۳۲.</ref>. این صفت در برابر مخالفان و کسانی که ایشان را با بدترین آزارهای روحی، تهمت‌ها و توهین‌ها خطاب می‌کردند، به گونه‌ای چشمگیر، نمایان بود <ref>فرقانی، خاطره، ۳/۳۲۵ ـ ۳۲۷ و ۳۳۱؛ بدلا، خاطره، ۳۲۷.</ref>. موارد پرشماری از موضع‌گیری‌های امام‌خمینی، بیانگر صبر و حلم ایشان در برابر بحران‌های سیاسی ـ اقتصادی و عدم نگرانی از وقایع رخ داده بوده است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۳ ـ ۲۳۴ و ۱۳/۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref> و از فراوانی حلم چنان بود که اگر صد نفر در مجلس شورا سخنانی می‌گفتند که ایشان قبول نمی‌داشت، تا لازم نمی‌شد، حرفی نمی‌زد و در برابر آن سکوت می‌کرد <ref>خامنه‌ای، او که بود، ۲۰ ـ ۲۱.</ref>. ایشان در محیط خانواده نیز با بردباری و [[محبت]] با اعضای خانواده به‌ویژه کودکان، برخورد می‌کرد <ref>مصطفوی، خاطره، ۱/۱۶ ـ ۱۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اخلاق و سیره امام‌خمینی}}.
صفت حلم، از صفات پسندیده انسانی است که در قرآن<ref>صافات، ۱۰۱.</ref> و روایات،<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۸۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۴۲۸.</ref> بسیار ستایش شده است. این صفت از صفات خداوند،<ref>اسراء، ۴۴؛ احزاب، ۵۱.</ref> پیامبران الهی(ع)<ref>هود، ۷۵.</ref> و بندگان برجسته خداوند است.<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۰۲.</ref> البته حلم در خداوند از اوصاف کمالیه و از کمالات مطلق وجود است؛ اما در بندگان از صفات نفسانی است.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۲.</ref> در بعضی روایات نیز حلم کمال عقل<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۸۶.</ref> و رفیق و وزیر مؤمن<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۷۴/۴۲۳.</ref> شمرده شده است. [[امام‌باقر(ع)]] نیز شخص حلیم را محبوب خدا معرفی می‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۲.</ref>
==پانویس ==
 
{{پانویس}}
علمای اخلاق، حلم را ازجمله شریف‌ترین کمالات انسانی، زینت انسان و سنت پیامبران(ع) می‌دانند.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۳۲.</ref> امام‌خمینی نیز فضیلت حلم را از صفات کمال و از نظر عقل، معلوم و ثابت دانسته است<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۲.</ref>؛ البته ایشان حلم را در مواردی که به اقدام و شدت نیاز است، مانند [[ظلم]] ظالمان و [[فساد]] در جامعه در جایی که باید [[امر به معروف و نهی از منکر]] کرد، همچنین در [[جهاد]] و مبارزه، امری ناپسند و از صفات رذیله و ناهنجار می‌شمارد که در حقیقت، این همان صفت خمودی است.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۹.</ref>
==منابع==
 
== راه تحصیل ==
علمای اخلاق، با استناد به بعضی روایات،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۲.</ref> راه تحصیل حلم و بردباری را وادارکردن خود به صبر و بردباری دانسته‌اند تا به‌تدریج در نفس ملکه شود.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۹–۱۱۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۲۴۳.</ref> امام‌خمینی معتقد است در [[شریعت]]، بر تحصیل کمالات اخلاقی تأکید شده است و این‌چنین نیست که صفات فطری و جبلی باشند و قابل تغییر نباشند؛ چنان‌که بعضی<ref>← غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۱۰۰.</ref> به آن معتقدند. ایشان با استفاده از تحلیل فلسفی، در تبیین این موضوع کوشیده و معتقد است شدت ارتباط میان بدن و [[روح]]، به گونه‌ای است که صفات هر یک به دیگری سرایت می‌کنند؛ بنابراین اگر کسی بر حرکات و سکنات خویش مراقبت کند و با آرامش رفتار کند، کم‌کم این حالت ظاهری به روح سرایت می‌کند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۹–۳۸۱.</ref> ایشان با استناد به روایاتی،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۱۲، حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۵/۲۶۸.</ref> بر این باور است که اگر کسی برای مدتی کظم غیظ کند و با زحمت خود را حلیم نشان دهد، سرانجام حلیم شده، این امر تکلّفی و اجباری، برای نفس عادی می‌شود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۱–۳۸۲.</ref> البته ایشان استفاده از راه‌های نامتعارف در تحصیل صفات پسندیده یا رفع صفات ناپسند را نمی‌پذیرد؛ چنان‌که برخی برای دورکردن صفت خوف و سستی از نفس، خود را در مواضع خطر قرار می‌دهند.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۹.</ref>
 
== آثار ==
حلم در قرآن و روایات، سبب آمرزش گناهان،<ref>مائده، ۲۷.</ref> عزت و وقار<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۲۸۷.</ref> و پیروزی بر دشمن<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۸/۴۲۸.</ref> شمرده شده است. علمای اخلاق نیز به آثار حلم توجه کرده، حلم را موجب رضوان الهی، عزت مؤمنان<ref>خواجه‌نصیر، اخلاق محتشمی، ۲۶۱–۲۷۳.</ref> و افزایش دوستان و یاران<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۳۳۲.</ref> دانسته‌اند. بعضی معتقدند فضیلت حلم به دنبال خود، فضیلت [[شجاعت]] و فضیلت [[عدالت]] را به همراه می‌آورد.<ref>ابن‌مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ۹۷.</ref> امام‌خمینی به صورت پراکنده، به بیان ثمره‌های قوه غضبیه و اعتدال در آن پرداخته است. ایشان حلم را سبب حصول وقار در انسان می‌داند<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷–۳۶۸.</ref> و معتقد است در صورتی که قوه غضبیه، بر پایه [[عقل]] و [[شرع]] تربیت شود، یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است و موجب سعادت انسان و حفظ نظام عالم و بقای شخص و نوع انسانی می‌گردد؛ زیرا موجب می‌شود انسان در برابر ناملایمات طبیعت، از خود حفاظت و دفاع کند؛ اما اگر این قوه به خمودی گرایش پیدا کند، سبب سستی و اقدام‌نکردن در مواقع ضروری می‌شود و در مقابل، زیاده‌روی و افراط در قوه غضبیه نیز موجب ارتکاب معاصی و سقوط در مهالک و در نهایت شقاوت ابدی می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۸–۳۶۹.</ref> حلم از صفاتی است که سبب می‌شود انسان دارای سکون و طمأنینه گردد و هیجان غضب خود را کنترل کرده، در صورتی که بر خلاف میل نفسانی او چیزی رخ دهد، از حد اعتدال خارج نگردد.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۷.</ref> به اعتقاد ایشان به دست آوردن کمالات روحانی، سبب سعادت انسان می‌شود؛ البته ایشان کسب این کمالات برای نفس را مقصد اصلی نمی‌داند و تنها مقدمه تحصیل توحید و روی‌آوردن به خداوند می‌شمارد.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۰.</ref>
 
== سیره عملی امام‌خمینی ==
صفت حلم چنان‌که در سخن [[امیرالمؤمنین(ع)]] آمده یکی از صفات لازم و ضروری برای رهبری یک جامعه یا گروه است.<ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۳–۴۵۴.</ref> امام‌خمینی به عنوان یک رهبر سیاسی دارای این فضیلت بود<ref>بنی‌فضل، مصاحبه، ۳/۳۰۵.</ref> و حلم ایشان، در بین شاگردان و اطرافیانش از او رهبر و الگویی عملی ساخته بود؛ آنچنان‌که در مقابل اهانت‌ها و جسارت‌های دیگران سکوت می‌کرد.<ref>رحیمیان، در سایه آفتاب، ۴۰–۴۱؛ توسلی، خاطره، ۳/۳۳۱؛ رجایی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، ۳/۳۳۱–۳۳۲.</ref> این صفت در برابر مخالفان و کسانی که ایشان را با بدترین آزارهای روحی، تهمت‌ها و توهین‌ها خطاب می‌کردند، به گونه‌ای چشمگیر، نمایان بود.<ref>فرقانی، خاطره، ۳/۳۲۵–۳۲۷ و ۳۳۱؛ بدلا، خاطره، ۳۲۷.</ref> موارد پرشماری از موضع‌گیری‌های امام‌خمینی، بیانگر صبر و حلم ایشان در برابر بحران‌های سیاسی ـ اقتصادی و عدم نگرانی از وقایع رخ داده بوده است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۳۳–۲۳۴ و ۱۳/۲۶۵–۲۶۶.</ref> و از فراوانی حلم چنان بود که اگر صد نفر در مجلس شورا سخنانی می‌گفتند که ایشان قبول نمی‌داشت، تا لازم نمی‌شد، حرفی نمی‌زد و در برابر آن سکوت می‌کرد.<ref>خامنه‌ای، او که بود، ۲۰–۲۱.</ref> ایشان در محیط خانواده نیز با بردباری و [[محبت]] با اعضای خانواده به‌ویژه کودکان، برخورد می‌کرد<ref>مصطفوی، خاطره، ۱/۱۶–۱۷.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|اخلاق و سیره امام‌خمینی}}.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
خط ۲۸: خط ۳۶:
* ابن‌منظور، لسان العرب، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* ابن‌منظور، لسان العرب، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* بدلا، سیدحسین، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
* بدلا، سیدحسین، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
* بنی‌فضل، مرتضی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* بنی‌فضل، مرتضی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
خط ۴۳: خط ۵۱:
* کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایه، تصحیح جلال‌الدین همایی، تهران، هما، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ش.
* کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایه، تصحیح جلال‌الدین همایی، تهران، هما، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ش.
* فرقانی، محی‌الدین، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
* فرقانی، محی‌الدین، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
* کتاب مقدس، بی‌جا، ‌دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
* کتاب مقدس، بی‌جا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
خط ۵۱: خط ۵۹:
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
احمد فکور افشاگر، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/611/ حلم]»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۶۱۱.
==پیوند به بیرون==
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
*احمد فکور افشاگر، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/611/ حلم]»، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص۶۱۱.
[[رده:اخلاق]]
[[رده:اخلاق]]
[[رده:سبک زندگی امام خمینی]]
[[رده:سبک زندگی امام خمینی]]
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
۱۶٬۳۰۹

ویرایش