امام‌خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ بهمن ۱۴۰۱
تا سیره اخلاقی و رفتاری
(تا اندیشه های کلامی بررسی شد.)
(تا سیره اخلاقی و رفتاری)
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''امام‌خمینی'''، زندگی، شخصیت، ‌اندیشه و عمل.
'''امام‌خمینی'''، زندگی، شخصیت، ‌اندیشه و عمل.
==مقدمه==
==مقدمه==
شخصیت جامع ـ امام‌خمینی از یک سو برخاسته از ده‌ها سال تلاش علمی و اجتهادی و‌اندیشه‌ورزی در ابعاد [[اسلام]] و علوم مختلف عقلی و نقلی است و از سوی دیگر ریشه در [[تهذیب نفس]] و سلوک عرفانی و دستیابی به حقایق هستی و [[دین]]، از راه سیر عملی دارد. آنچه بر این جامعیت افزوده، تجربه عمری دراز، ارتباطات گسترده و رهبری نهضت اسلامی تا [[انقلاب اسلامی|انقلاب]] و از انقلاب تا پیروزی و دوران ده‌ساله پس از پیروزی با همه رویدادهای تلخ و شیرین آن بوده است.
شخصیت جامع ـ امام‌خمینی از یک سو برخاسته از ده‌ها سال تلاش علمی و اجتهادی و‌اندیشه‌ورزی در ابعاد [[اسلام]] و علوم مختلف عقلی و نقلی است و از سوی دیگر ریشه در [[تهذیب نفس]] و [[سیر و سلوک|سلوک عرفانی]] و دستیابی به حقایق هستی و [[دین]]، از راه سیر عملی دارد. آنچه بر این جامعیت افزوده، تجربه عمری دراز، ارتباطات گسترده و رهبری نهضت اسلامی تا [[انقلاب اسلامی|انقلاب]] و از انقلاب تا پیروزی و دوران ده‌ساله پس از پیروزی با همه رویدادهای تلخ و شیرین آن بوده است.
شخصیتی که از نگاه زندگی شخصی، الگویی مثال‌زدنی در تاریخ است، از نگاه اندیشه‌ورزی، مکتبی بزرگ و پرلایه از دانش‌های عقلی و نقلی است، و از چشم‌انداز عمل و نقش‌آفرینی در جامعه و تاریخ، یک رهبر دینی بزرگ است؛ ازهمین‌رو کاربرد لقب «امام» برای ایشان در ۸ آبان ۱۳۵۶، با استقبال عمومی مردم روبه‌رو شد؛ کاربردی که بی‌سابقه نبود و پیش از این تاریخ هم در برخی سندها آمده است.{{ببینید|متن=ببینید|رهبری}}  
شخصیتی که از نگاه زندگی شخصی، الگویی مثال‌زدنی در تاریخ است، از نگاه اندیشه‌ورزی، مکتبی بزرگ و پرلایه از دانش‌های عقلی و نقلی است، و از چشم‌انداز عمل و نقش‌آفرینی در [[جامعه]] و تاریخ، یک رهبر دینی بزرگ است؛ ازهمین‌رو کاربرد لقب «امام» برای ایشان در ۸ آبان ۱۳۵۶، با استقبال عمومی مردم روبه‌رو شد؛ کاربردی که بی‌سابقه نبود و پیش از این تاریخ هم در برخی سندها آمده است.{{ببینید|متن=ببینید|رهبری}}  


تبیین و تفسیر چنین شخصیتی به مطالعه دست‌کم یک قرن تاریخ، در کنار شناخت صد‌ها شخصیت که در پیوند با او بوده‌اند و صدها اثر علمی که به دست او یا درباره او نگاشته شده است، نیازمند است و بی‌شک سخن‌گفتن از چنین شخصیتی، حتی در سطح و حجم یک دانشنامه بزرگ کاری آسان نیست.
تبیین و تفسیر چنین شخصیتی به مطالعه دست‌کم یک قرن تاریخ، در کنار شناخت صد‌ها شخصیت که در پیوند با او بوده‌اند و صدها اثر علمی که به دست او یا درباره او نگاشته شده است، نیازمند است و بی‌شک سخن‌گفتن از چنین شخصیتی، حتی در سطح و حجم یک دانشنامه بزرگ کاری آسان نیست.
در [[دانشنامه امام‌خمینی]] تلاش شده است تا افزون بر شناساندن خاندان، زندگی خانوادگی، تحصیل و تدریس، آثار و شاگردان، مراتب فقاهت و [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] و [[سیره اخلاقی امام‌خمینی|سیره اخلاقی و رفتاری امام‌خمینی]]، به تبیین اندیشه‌ها و دیدگاه‌های قرآنی و تفسیری، کلامی، فلسفی، اخلاقی و تربیتی، عرفانی، اصولی، حدیثی و رجالی، فقهی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شخصیت پرداخته شود و گزارشی از تاریخ مبارزات سیاسی و رهبری نهضت اسلامی و پیروزی آن، برپایی نظام اسلامی و هدایت آن در طول ده سال [[رهبری امام‌خمینی]] به دست داده شود؛ نیز مواضع ایشان در برابر گروه‌ها و جریان‌های مختلف فکری و سیاسی، نهادها و سازمان‌های مختلف، شخصیت‌های مختلف علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی بیان شود و آنچه درباره ایشان در قالب‌های مختلف گفتاری و نوشتاری منتشر شده گزارش گردد و شرحی نیز از بیماری و ارتحال ایشان بیاید.
در [[دانشنامه امام‌خمینی]] تلاش شده است تا افزون بر شناساندن خاندان، زندگی خانوادگی، تحصیل و [[تدریس امام‌خمینی|تدریس]]، [[تألیفات و آثار امام‌خمینی|آثار]] و [[شاگردان امام‌خمینی|شاگردان]]، مراتب فقاهت و [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] و [[اخلاق و سیره امام‌خمینی|سیره اخلاقی و رفتاری امام‌خمینی]]، به تبیین اندیشه‌ها و دیدگاه‌های [[قرآن|قرآنی]] و [[تفسیر قرآن|تفسیری]]، [[کلام|کلامی]]، [[فلسفه|فلسفی]]، [[اخلاق|اخلاقی]] و [[تربیت|تربیتی]]، [[عرفان|عرفانی]]، [[اصول فقه|اصولی]]، [[حدیث|حدیثی]] و [[علم رجال|رجالی]]، [[فقه|فقهی]]، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این شخصیت پرداخته شود و گزارشی از تاریخ مبارزات سیاسی و رهبری نهضت اسلامی و پیروزی آن، برپایی [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام اسلامی]] و هدایت آن در طول ده سال [[رهبری امام‌خمینی]] به دست داده شود؛ نیز مواضع ایشان در برابر گروه‌ها و جریان‌های مختلف فکری و سیاسی، نهادها و سازمان‌های مختلف، شخصیت‌های مختلف علمی، دینی، فرهنگی، سیاسی و مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی بیان شود و آنچه درباره ایشان در قالب‌های مختلف گفتاری و نوشتاری منتشر شده گزارش گردد و شرحی نیز از [[بیماری امام‌خمینی|بیماری]] و [[ارتحال امام‌خمینی|ارتحال]] ایشان بیاید.
آنچه در اینجا به عنوان نخستین مدخل دانشنامه امام‌خمینی، به صورت جداگانه و با شیوه متفاوت از سایر مدخل‌ها آمده، گزیده‌ای در‌ اندازه ـ چهار درصد از محتوای مقاله‌های دانشنامه است که با عطف توجه به مسائل مهم‌تر و گزینش آنچه به صورت مستقیم پیوند با امام‌خمینی دارد، نگاشته و تدوین شده است؛ با این هدف که نمایی کلی و اجمالی از زندگی، شخصیت،‌ اندیشه و عمل امام‌خمینی را که در مقاله‌های دانشنامه به تفصیل آمده، نشان دهد و خواننده بتواند با مطالعه آن، افزون بر آگاهی از شاکله کلی محتوای دانشنامه، از نزدیک با مدخل‌های آن آشنا گردد؛ نیز کسانی که مجال مطالعه همه مقاله‌ها را ندارند، امکان مطالعه گزیده‌ای کلی را داشته باشند و با ارجاع‌هایی که صورت گرفته است، در صورت نیاز به مقاله مورد نظر مراجعه کنند؛ از این رو، ویژگی این مدخل از نظر شیوه بیان و گزارش مطالب و مباحث این است که به جای ذکر مستندهای مطالب، همه آنها به مقاله‌های مربوط در اصل دانشنامه پیوند داده شده است.
آنچه در اینجا به عنوان نخستین مدخل دانشنامه امام‌خمینی، به صورت جداگانه و با شیوه متفاوت از سایر مدخل‌ها آمده، گزیده‌ای در‌ اندازه ـ چهار درصد از محتوای مقاله‌های دانشنامه است که با عطف توجه به مسائل مهم‌تر و گزینش آنچه به صورت مستقیم پیوند با امام‌خمینی دارد، نگاشته و تدوین شده است؛ با این هدف که نمایی کلی و اجمالی از زندگی، شخصیت،‌ اندیشه و عمل امام‌خمینی را که در مقاله‌های دانشنامه به تفصیل آمده، نشان دهد و خواننده بتواند با مطالعه آن، افزون بر آگاهی از شاکله کلی محتوای دانشنامه، از نزدیک با مدخل‌های آن آشنا گردد؛ نیز کسانی که مجال مطالعه همه مقاله‌ها را ندارند، امکان مطالعه گزیده‌ای کلی را داشته باشند و با ارجاع‌هایی که صورت گرفته است، در صورت نیاز به مقاله مورد نظر مراجعه کنند؛ از این رو، ویژگی این مدخل از نظر شیوه بیان و گزارش مطالب و مباحث این است که به جای ذکر مستندهای مطالب، همه آنها به مقاله‌های مربوط در اصل دانشنامه پیوند داده شده است.
این مدخل که در سنجش با سایر مقاله‌های دانشنامه، بسی طولانی است، در ۳۰ محور کلی تدوین شده است؛ اما از آنجا که گزینش و نگارش مطالب تنها بر اساس مقاله‌های موجود دانشنامه امام‌خمینی بوده است و یکی از اصول این کار، دادن ساختاری کلی و استفاده از سرفصل‌های کلی و جزئی بر پایه همین مقاله‌ها بوده است، ممکن است برخی سرفصل‌ها از نگاه چینش و پیکره‌بندی مطالب، چندان دقیق و جامع، نباشد؛ اما عذر این کاستی همین محدودیت و حداکثر تلاش برای گزارش از همه مقاله‌ها و مطالب بوده است.
این مدخل که در سنجش با سایر مقاله‌های دانشنامه، بسی طولانی است، در ۳۰ محور کلی تدوین شده است؛ اما از آنجا که گزینش و نگارش مطالب تنها بر اساس مقاله‌های موجود [[دانشنامه امام‌خمینی]] بوده است و یکی از اصول این کار، دادن ساختاری کلی و استفاده از سرفصل‌های کلی و جزئی بر پایه همین مقاله‌ها بوده است، ممکن است برخی سرفصل‌ها از نگاه چینش و پیکره‌بندی مطالب، چندان دقیق و جامع، نباشد؛ اما عذر این کاستی همین محدودیت و حداکثر تلاش برای گزارش از همه مقاله‌ها و مطالب بوده است.
در گزینش و نگارش این مدخل، این افراد مشارکت داشته‌اند:
در گزینش و نگارش این مدخل، این افراد مشارکت داشته‌اند:
* محمدصادق مزینانی: «خاندان، زندگی خانوادگی»، «تحصیل و تدریس»، «آثار و شاگردان»، «فقاهت و مرجعیت» و «سیره اخلاقی و رفتاری»؛
* محمدصادق مزینانی: «خاندان، زندگی خانوادگی»، «تحصیل و تدریس»، «آثار و شاگردان»، «فقاهت و مرجعیت» و «سیره اخلاقی و رفتاری»؛
* باقر صاحبی: «اندیشه‌های قرآنی و تفسیری»، «اندیشه‌های کلامی»، «اندیشه‌های فلسفی»، «اندیشه‌های اخلاقی و تربیتی»، «اندیشه‌های عرفانی» و «شخصیت‌های علمی گذشته»؛
* باقر صاحبی: «اندیشه‌های قرآنی و تفسیری»، «اندیشه‌های کلامی»، «اندیشه‌های فلسفی»، «اندیشه‌های اخلاقی و تربیتی»، «اندیشه‌های عرفانی» و «شخصیت‌های علمی گذشته»؛
* پروین‌سادات قوامی: «اندیشه‌های فرهنگی»، «اندیشه‌های اجتماعی»، «اندیشه‌های سیاسی»، ـ «شخصیت‌های دینی و علمی معاصر»، «شخصیت‌های سیاسی معاصر» و «شخصیت‌های انقلاب و نظام» و خلاصه‌سازی نهایی همه مدخل؛
* پروین‌سادات قوامی: «اندیشه‌های فرهنگی»، «اندیشه‌های اجتماعی»، «اندیشه‌های سیاسی»، ـ «شخصیت‌های دینی و علمی معاصر»، «شخصیت‌های سیاسی معاصر» و «شخصیت‌های انقلاب و نظام» و خلاصه‌سازی نهایی همه مدخل؛
* مهدی پورحسین: «مبارزات سیاسی و رهبری نهضت»، «اوجگیری نهضت و پیروزی»، «برپایی نظام اسلامی»، «رهبری انقلاب و نظام اسلامی»، «جنگ تحمیلی عراق علیه ایران»، «گروه‌ها و جریان‌ها»، «نهادها و سازمان‌ها»، «بیماری، رحلت و خاکسپاری» و «تبیین و بزرگداشت شخصیت و‌ اندیشه»؛
* مهدی پورحسین: «مبارزات سیاسی و رهبری نهضت»، «اوجگیری نهضت و پیروزی»، «برپایی نظام اسلامی»، «رهبری انقلاب و نظام اسلامی»، «[[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]]»، «گروه‌ها و جریان‌ها»، «نهادها و سازمان‌ها»، «بیماری، رحلت و خاکسپاری» و «تبیین و بزرگداشت شخصیت و‌ اندیشه»؛
* سیدضیاء مرتضوی: «اندیشه‌های اصولی»، «اندیشه‌های حدیثی و رجالی» و «اندیشه‌های فقهی» و نهایی‌سازی همه بخش‌های این مدخل.
* سیدضیاء مرتضوی: «اندیشه‌های اصولی»، «اندیشه‌های حدیثی و رجالی» و «اندیشه‌های فقهی» و نهایی‌سازی همه بخش‌های این مدخل.
==خاندان==
==خاندان==
امام‌خمینی با نام شناسنامه‌ای «سیدروح‌الله مصطفوی» در ۱۸ یا ۲۰ جمادی‌الثانی ۱۳۲۰ق برابر با ۲۹ یا ۳۱ شهریور ۱۲۸۱ش، در [[خمین|شهر خمین]] به دنیا آمد. در شناسنامه ایشان که سال ۱۳۰۴ صادر شده است، تولد ۱۲۷۹ و بدون ذکر روز و ماه آمده است که همانند بسیاری از شناسنامه‌ها که در آن دوره صادر می‌شد، است و دقیق نیست. خاندان امام‌خمینی از خانواده‌های اصیل در خمین و اطراف آن بوده‌اند. بسیاری از بزرگان این خاندان از علمای دین بوده‌ و زندگی آنان از راه [[کشاورزی]] می‌گذشته است. پدر ایشان [[سیدمصطفی موسوی|سیدمصطفی]] و مادر،‌ [[هاجر آغاخانم]] نام داشتند و هر دو از خاندانی شناخته‌شده به شمار می‌روند.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
امام‌خمینی با نام شناسنامه‌ای «سیدروح‌الله مصطفوی» در ۱۸ یا ۲۰ جمادی‌الثانی ۱۳۲۰ق برابر با ۲۹ یا ۳۱ شهریور ۱۲۸۱ش، در [[خمین|شهر خمین]] به دنیا آمد. در شناسنامه ایشان که سال ۱۳۰۴ صادر شده است، تولد ۱۲۷۹ و بدون ذکر روز و ماه آمده است که همانند بسیاری از شناسنامه‌ها که در آن دوره صادر می‌شد، است و دقیق نیست. خاندان امام‌خمینی از خانواده‌های اصیل در خمین و اطراف آن بوده‌اند. بسیاری از بزرگان این خاندان از علمای دین بوده‌ و زندگی آنان از راه [[کشاورزی]] می‌گذشته است. پدر ایشان [[سیدمصطفی موسوی|سیدمصطفی]] و مادر،‌ [[هاجر آغاخانم]] نام داشتند و هر دو از خاندانی شناخته‌شده به شمار می‌روند.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
===خاندان پدری===
===خاندان پدری===
نسب نیاکان امام‌خمینی به امام‌ هفتم، [[حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع)]] می‌رسد و بیشتر آنان از مردان فاضل و مبلغ دین بوده‌اند که گاه در این راه به [[شهادت]] رسیده‌اند؛ اما به‌ دلیل کمبود منابع، بیان خصوصیات زندگی همه آنان شدنی نیست و تنها به برخی از موارد اشاره می‌شود:
نسب نیاکان امام‌خمینی به امام‌ هفتم، [[امام‌کاظم(ع)|حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع)]] می‌رسد و بیشتر آنان از مردان فاضل و مبلغ دین بوده‌اند که گاه در این راه به [[شهادت]] رسیده‌اند؛ اما به‌ دلیل کمبود منابع، بیان خصوصیات زندگی همه آنان شدنی نیست و تنها به برخی از موارد اشاره می‌شود:
====پدر====
====پدر====
پدر امام‌خمینی سیدمصطفی مجتهد کمره‌ای فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ش در محله رازی خمین زاده شد. وی پس از تحصیل در زادگاهش و [[اصفهان]] به [[نجف]] رفت و به [[درجه اجتهاد]] رسید. سپس به خمین بازگشت و مرجع امور دینی مردم شد. او ملقب به «فخرالمجتهدین» بود و در زادگاه خود در کنار فعالیت‌های تبلیغی و اجتماعی و درس و بحث، کشاورزی و باغداری می‌کرد. وی با مردم رفتاری کریمانه داشت، با بزرگان منطقه و تهران و سران [[قاجاریه|قاجار]] ارتباط داشت و در برابر تعدیات والیان و اشرار و یاغیان می‌ایستاد. اقتدار و شیوه زندگی او دشمنی اربابان منطقه و سرانجام شهادت او را در پی داشت. قاتلان او دو تن از خان‌های آن منطقه به نام‌های جعفرقلی‌خان و رضاقلی‌سلطان بودند.
پدر امام‌خمینی سیدمصطفی مجتهد کمره‌ای فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ش در محله رازی خمین زاده شد. وی پس از تحصیل در زادگاهش و [[اصفهان]] به [[نجف]] رفت و به [[درجه اجتهاد]] رسید. سپس به خمین بازگشت و مرجع امور دینی مردم شد. او ملقب به «فخرالمجتهدین» بود و در زادگاه خود در کنار فعالیت‌های تبلیغی و اجتماعی و درس و بحث، کشاورزی و باغداری می‌کرد. وی با مردم رفتاری کریمانه داشت، با بزرگان منطقه و تهران و سران [[قاجاریه|قاجار]] ارتباط داشت و در برابر تعدیات والیان و اشرار و یاغیان می‌ایستاد. اقتدار و شیوه زندگی او دشمنی اربابان منطقه و سرانجام شهادت او را در پی داشت. قاتلان او دو تن از خان‌های آن منطقه به نام‌های جعفرقلی‌خان و رضاقلی‌سلطان بودند.
امام‌خمینی هنگام شهادت پدر، کودکی شش‌ماهه بود. با پی‌گیری‌های [[صاحبه‌خانم]]، خواهر سیدمصطفی، به همراه همسرش هاجر و عموی همسرش [[فضل‌الله رجایی]]، جعفرقلی‌خان در چهارم ربیع‌الاول ۱۳۲۳ق در میدان توپخانه [[تهران]] [[قصاص]] شد، اما رضاقلی پیش از بازداشت مرده بود. امام‌خمینی در برخی نوشته‌ها، خود را «ابن‌الشهید» نامیده است.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی |خمین}}
امام‌خمینی هنگام شهادت پدر، کودکی شش‌ماهه بود. با پی‌گیری‌های صاحبه‌خانم، خواهر سیدمصطفی، به همراه همسرش هاجر و عموی همسرش [[فضل‌الله رجایی]]، جعفرقلی‌خان در چهارم ربیع‌الاول ۱۳۲۳ق در میدان توپخانه [[تهران]] [[قصاص]] شد، اما رضاقلی پیش از بازداشت مرده بود. امام‌خمینی در برخی نوشته‌ها، خود را «ابن‌الشهید» نامیده است.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی |خمین}}
====نسب====
====نسب====
برخی نسب امام‌خمینی را از سوی پدر چنین برشمرده‌اند: سیدروح‌الله فرزند سیدمصطفی، فرزند سیداحمد، فرزند سیددین‌علی‌شاه، فرزند سیدصفدر، فرزند سیدامیرالدین، فرزند سیدحسن، فرزند سیدیحیی، فرزند سیدعبدالهادی، فرزند سیدنوروز شهید، فرزند سیدحسن، فرزند سیدعبدالغنی، فرزند سیدمحمد جبل عاملی، فرزند سیدحیدر موسوی صفوی نیشابوری از نسل سیدحمزه، فرزند امام‌موسی‌بن‌جعفر(ع).
برخی نسب امام‌خمینی را از سوی پدر چنین برشمرده‌اند: سیدروح‌الله فرزند سیدمصطفی، فرزند سیداحمد، فرزند سیددین‌علی‌شاه، فرزند سیدصفدر، فرزند سیدامیرالدین، فرزند سیدحسن، فرزند سیدیحیی، فرزند سیدعبدالهادی، فرزند سیدنوروز شهید، فرزند سیدحسن، فرزند سیدعبدالغنی، فرزند سیدمحمد جبل عاملی، فرزند سیدحیدر موسوی صفوی نیشابوری از نسل سیدحمزه، فرزند [[امام‌کاظم(ع)|امام‌موسی‌بن‌جعفر(ع)]].
وضع [[اجداد امام‌خمینی]] تا [[سیددین‌علی‌شاه]] اجمالاً روشن است؛ اما روشن نیست که دین‌علی‌شاه هندی بوده یا از [[ایران]] به [[هند]] رفته است. برادر امام‌خمینی، [[سیدمرتضی پسندیده]] یادآور شده جد اعلای وی در هندوستان ساکن بوده است و از نام پدریِ او و نیز برادران و خواهرانش اطلاعی در دست نیست. وی از علمای [[کشمیر]] بوده و در همان جا نیز به [[شهادت]] رسیده است؛ ولی به نقل برخی دیگر، سیددین‌علی‌شاه اصالتاً نیشابوری بوده که در قرن سیزدهم هجری به کشمیر هجرت کرده است. بر اساس گزارش دیگر، سیدشرف‌الدین موسوی معروف به [[بلبل‌شاه]] (م۷۲۷)، از اجداد امام‌خمینی، نخستین شخص از این خاندان بلکه نخستین نفر از آل‌ابی‌طالب بود که در قرن هشتم وارد کشمیر شد.{{ببینید|متن=ببینید|اجداد امام‌خمینی}}
وضع [[اجداد امام‌خمینی]] تا [[سیددین‌علی‌شاه]] اجمالاً روشن است؛ اما روشن نیست که دین‌علی‌شاه هندی بوده یا از [[ایران]] به [[هند]] رفته است. برادر امام‌خمینی، [[سیدمرتضی پسندیده]] یادآور شده جد اعلای وی در هندوستان ساکن بوده است و از نام پدریِ او و نیز برادران و خواهرانش اطلاعی در دست نیست. وی از علمای [[کشمیر]] بوده و در همان جا نیز به [[شهادت]] رسیده است؛ ولی به نقل برخی دیگر، سیددین‌علی‌شاه اصالتاً نیشابوری بوده که در قرن سیزدهم هجری به کشمیر هجرت کرده است. بر اساس گزارش دیگر، سیدشرف‌الدین موسوی معروف به [[بلبل‌شاه]] (م۷۲۷)، از [[اجداد امام‌خمینی]]، نخستین شخص از این خاندان بلکه نخستین نفر از آل‌ابی‌طالب بود که در قرن هشتم وارد کشمیر شد.{{ببینید|متن=ببینید|اجداد امام‌خمینی}}
====عمو و عمه‌ها====
====عمو و عمه‌ها====
امام‌خمینی یک عمو و سه عمه داشت: سیدآقا (سیدمرتضی) عموی امام‌خمینی، حدود سال‌های ۱۲۸۷/ ۱۲۸۸ق، در جوانی در حدود ۲۲ یا ۲۳ سالگی، پیش از ازدواج درگذشت. عمه‌های امام‌خمینی عبارت بودند از: «سلطان‌خانم» که با کریم‌خان از مردم خمین [[ازدواج]] کرد و ثمره آن چهار فرزند بود. «آغابانو‌خانم» که با شکرالله از مردم خمین ازدواج کرد و پس از فوت شوهر، با آخوند [[ملامحمدجواد کمره‌ای]] از علمای خمین ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب سه پسر شد. «صاحبه‌خانم» که با شکرالله‌خان از ایل بربرود ازدواج کرد و پس از فوت وی به همسری شوهرِ خواهر متوفای خود، آغابانوخانم، ملامحمدجواد کمره‌ای درآمد. وی بانویی شایسته بود و پس از شهادت برادرش سیدمصطفی، به همراه‌هاجرخانم برای قصاص قاتل تلاش کرد. از وی فرزندی بر جای نماند.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
امام‌خمینی یک عمو و سه عمه داشت: سیدآقا (سیدمرتضی) عموی امام‌خمینی، حدود سال‌های ۱۲۸۷/ ۱۲۸۸ق، در جوانی در حدود ۲۲ یا ۲۳ سالگی، پیش از ازدواج درگذشت. عمه‌های امام‌خمینی عبارت بودند از: «سلطان‌خانم» که با کریم‌خان از مردم خمین [[ازدواج]] کرد و ثمره آن چهار فرزند بود. «آغابانو‌خانم» که با شکرالله از مردم خمین ازدواج کرد و پس از فوت شوهر، با آخوند [[ملامحمدجواد کمره‌ای]] از علمای خمین ازدواج کرد و از این ازدواج صاحب سه پسر شد. «صاحبه‌خانم» که با شکرالله‌خان از ایل بربرود ازدواج کرد و پس از فوت وی به همسری شوهرِ خواهر متوفای خود، آغابانوخانم، ملامحمدجواد کمره‌ای درآمد. وی بانویی شایسته بود و پس از شهادت برادرش سیدمصطفی، به همراه‌هاجرخانم برای قصاص قاتل تلاش کرد. از وی فرزندی بر جای نماند.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
خط ۶۹: خط ۶۹:
امام‌خمینی چهار دایی داشته است و برخی از آنان در شکل‌گیری شخصیت ایشان نقش داشته‌اند:
امام‌خمینی چهار دایی داشته است و برخی از آنان در شکل‌گیری شخصیت ایشان نقش داشته‌اند:
* «میرزامحمدمهدی احمدی»، دایی بزرگ امام‌خمینی است و خواهرزادگان وی ازجمله امام‌خمینی به او احترام می‌گذاشتند و او به گردن امام‌خمینی حق استادی داشت. وی به جای پدر خود در خمین نماز جماعت می‌خواند. فرزندش [[علی‌اصغر احمدی]] از حامیان امام‌خمینی و وکیل ایشان در [[امور حسبه]] و اخذ [[وجوه شرعی]] بود.{{ببینید|متن=ببینید|استادان امام‌خمینی}}
* «میرزامحمدمهدی احمدی»، دایی بزرگ امام‌خمینی است و خواهرزادگان وی ازجمله امام‌خمینی به او احترام می‌گذاشتند و او به گردن امام‌خمینی حق استادی داشت. وی به جای پدر خود در خمین نماز جماعت می‌خواند. فرزندش [[علی‌اصغر احمدی]] از حامیان امام‌خمینی و وکیل ایشان در [[امور حسبه]] و اخذ [[وجوه شرعی]] بود.{{ببینید|متن=ببینید|استادان امام‌خمینی}}
* «میرزاعبدالحسین احمدی» دایی دوم امام‌خمینی است که عالمی اجتماعی و از مخالفان [[مشروطه]] بود و یک بار برای مقابله با حاکم ستمگر خمین، در [[حرم عبدالعظیم حسنی]]، در [[شهر ری]] بست نشست. [[سیدمرتضی پسندیده]] از ایشان به عنوان نخستین نماینده خمین در [[مجلس شورای ملی]] یاد کرده است.
* «میرزاعبدالحسین احمدی» دایی دوم امام‌خمینی است که عالمی اجتماعی و از مخالفان [[نهضت مشروطه|مشروطه]] بود و یک بار برای مقابله با حاکم ستمگر خمین، در [[حرم عبدالعظیم حسنی]]، در [[شهر ری]] بست نشست. [[سیدمرتضی پسندیده]] از ایشان به عنوان نخستین نماینده خمین در [[مجلس شورای ملی]] یاد کرده است.
* «میرزازین‌العابدین» دایی دیگر امام‌خمینی است که او نیز روحانی و محل رجوع مردم برای پاسخ به مسائل شرعی و رفع اختلاف و انجام معاملات بوده و دستی نیز در [[سیاست]] داشته است. وی در سال ۱۳۳۲ درگذشت و در صحن امامزاده ابوطالب خمین به خاک سپرده شد.
* «میرزازین‌العابدین» دایی دیگر امام‌خمینی است که او نیز روحانی و محل رجوع مردم برای پاسخ به مسائل شرعی و رفع اختلاف و انجام معاملات بوده و دستی نیز در [[سیاست]] داشته است. وی در سال ۱۳۳۲ درگذشت و در صحن امامزاده ابوطالب خمین به خاک سپرده شد.
* «آقاحبیب‌الله» آخرین دایی امام‌خمینی است که دارای تحصیلات عربی، ادب فارسی و علوم شرعی بود. وی سردفتر ازدواج و میان مردم محترم بود و با نام ملاحبیب‌الله شناخته می‌شد. نواده‌اش محمدمهدی در [[تظاهرات]] و درگیری‌های مردم انقلابی خمین با ماموران [[رژیم پهلوی]] در سال ۱۳۵۷ به شهادت رسید.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* «آقاحبیب‌الله» آخرین دایی امام‌خمینی است که دارای تحصیلات عربی، ادب فارسی و علوم شرعی بود. وی سردفتر ازدواج و میان مردم محترم بود و با نام ملاحبیب‌الله شناخته می‌شد. نواده‌اش محمدمهدی در [[تظاهرات]] و درگیری‌های مردم انقلابی خمین با ماموران [[رژیم پهلوی]] در سال ۱۳۵۷ به شهادت رسید.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
خط ۸۰: خط ۸۰:
* «مولود آغاخانم»، دختر بزرگ خانواده، در ۱۸ جمادی‌الثانی ۱۳۰۵ق/ ۱۲۶۶ش در نجف زاده شد. وی با پسرعمه خود میرزارضا نجفی، فرزند ملامحمدجواد ازدواج کرد. او در ۲۴ رجب ۱۳۴۳ق/ ۲۹ بهمن ۱۳۰۳ به علت بیماری درگذشت و در امامزاده احمد، واقع در خاکفرج قم، کنار قبر مادر و عمه خود دفن شد.
* «مولود آغاخانم»، دختر بزرگ خانواده، در ۱۸ جمادی‌الثانی ۱۳۰۵ق/ ۱۲۶۶ش در نجف زاده شد. وی با پسرعمه خود میرزارضا نجفی، فرزند ملامحمدجواد ازدواج کرد. او در ۲۴ رجب ۱۳۴۳ق/ ۲۹ بهمن ۱۳۰۳ به علت بیماری درگذشت و در امامزاده احمد، واقع در خاکفرج قم، کنار قبر مادر و عمه خود دفن شد.
* «فاطمه‌خانم» متولد شوّال ۱۳۱۲ق/ ۱۲۷۳ش که با باقر، پسر شمس‌العلما از سادات امام‌زاده یوجان ازدواج کرد. از فرزندان و تاریخ درگذشت وی اطلاعی در دست نیست.
* «فاطمه‌خانم» متولد شوّال ۱۳۱۲ق/ ۱۲۷۳ش که با باقر، پسر شمس‌العلما از سادات امام‌زاده یوجان ازدواج کرد. از فرزندان و تاریخ درگذشت وی اطلاعی در دست نیست.
* «سیدمرتضی پسندیده»، سومین فرزند سیدمصطفی، در ۱۷ شوّال ۱۳۱۳ق/ ۱۲۷۵ش در خمین زاده شد. او در ۲۷سالگی با دختر غلامحسین‌خان جلال‌لشگر به نام همدم هندی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، دو پسر و سه دختر بود. پسندیده که وکیل تام‌الاختیار امام‌خمینی بود در ۲۳ آبان ۱۳۷۵ از دنیا رفت و در [[مسجد بالاسر]] [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد..{{ببینید|متن=ببینید|سیدمرتضی پسندیده}}
* «[[سیدمرتضی پسندیده]]»، سومین فرزند سیدمصطفی، در ۱۷ شوّال ۱۳۱۳ق/ ۱۲۷۵ش در خمین زاده شد. او در ۲۷سالگی با دختر غلامحسین‌خان جلال‌لشگر به نام همدم هندی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، دو پسر و سه دختر بود. پسندیده که وکیل تام‌الاختیار امام‌خمینی بود در ۲۳ آبان ۱۳۷۵ از دنیا رفت و در [[مسجد بالاسر]] [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد..{{ببینید|متن=ببینید|سیدمرتضی پسندیده}}
* «[[سیدنورالدین هندی]]»، چهارمین فرزند سیدمصطفی در ۲۷ رمضان ۱۳۱۵ق/ ۱۲۷۶ش در خمین زاده شد و پس از تحصیلات اولیه در زادگاه خود، در سال ۱۳۶۷ق/۱۳۲۶ش در [[مدرسه ملاعبدالله اصفهان]] به درس ادامه داد. وی در سال ۱۳۴۰ق ازدواج کرد که ثمره آن یک پسر و دو دختر بود. هندی با زنی دیگر از خانواده مستوفی خمین نیز ازدواج کرد که از این ازدواج هم چهار پسر و یک دختر داشت. وی با [[کشاورزی]] زندگی می‌گذراند و در دوره‌ای نیز ریاست دادگستری خمین را بر عهده داشت. [[رضاشاه پهلوی]] وی را به دلیل ارتباط نزدیک با بختیاری‌ها، از ایلات قدرتمند مخالف پهلوی، تحت پیگرد قرار داد و در سال ۱۳۰۳ مدتی در تهران بازداشت شد. بعدها به‌ناگزیر دادگستری را ترک کرد و به عنوان وکیل دادگستری در تهران مشغول به کار شد و تا آخر عمر در این شغل ماند.
* «[[سیدنورالدین هندی]]»، چهارمین فرزند سیدمصطفی در ۲۷ رمضان ۱۳۱۵ق/ ۱۲۷۶ش در خمین زاده شد و پس از تحصیلات اولیه در زادگاه خود، در سال ۱۳۶۷ق/۱۳۲۶ش در [[مدرسه ملاعبدالله اصفهان]] به درس ادامه داد. وی در سال ۱۳۴۰ق ازدواج کرد که ثمره آن یک پسر و دو دختر بود. هندی با زنی دیگر از خانواده مستوفی خمین نیز ازدواج کرد که از این ازدواج هم چهار پسر و یک دختر داشت. وی با [[کشاورزی]] زندگی می‌گذراند و در دوره‌ای نیز ریاست دادگستری خمین را بر عهده داشت. [[رضاشاه پهلوی]] وی را به دلیل ارتباط نزدیک با بختیاری‌ها، از ایلات قدرتمند مخالف پهلوی، تحت پیگرد قرار داد و در سال ۱۳۰۳ مدتی در تهران بازداشت شد. بعدها به‌ناگزیر دادگستری را ترک کرد و به عنوان وکیل دادگستری در تهران مشغول به کار شد و تا آخر عمر در این شغل ماند.
هندی در تیر ۱۳۵۵ در بیمارستانی در لندن از دنیا رفت و پیکر وی به ایران منتقل و در قبرستان باغ‌بهشت قم دفن شد. ماموران [[ساواک]] از ترس مطرح‌شدن نام امام‌خمینی به بازماندگان اجازه نوشتن آگهی تسلیت و مجلس ختم مناسب وی ندادند و تنها مجلسی مختصر در قم و خمین برگزار شد. امام‌خمینی نیز در [[مسجد شیخ انصاری نجف]] برای وی مراسم ختم برگزار کرد. امام‌خمینی پس از [[پیروزی انقلاب]] بر سر قبر وی حاضر شده است.
هندی در تیر ۱۳۵۵ در بیمارستانی در لندن از دنیا رفت و پیکر وی به [[ایران]] منتقل و در قبرستان باغ‌بهشت قم دفن شد. ماموران [[ساواک]] از ترس مطرح‌شدن نام امام‌خمینی به بازماندگان اجازه نوشتن آگهی تسلیت و مجلس ختم مناسب وی ندادند و تنها مجلسی مختصر در قم و خمین برگزار شد. امام‌خمینی نیز در [[مسجد شیخ انصاری نجف]] برای وی مراسم ختم برگزار کرد. امام‌خمینی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]] بر سر قبر وی حاضر شده است.
* «آغازاده‌خانم» متولد ۱۳۱۸ق/ ۱۲۷۹ش، با میرزاباقرخان مستوفی در ۱۵ ذیقعده ۱۳۳۱ق ازدواج کرد که ثمره آن چهار فرزند بود.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* «آغازاده‌خانم» متولد ۱۳۱۸ق/ ۱۲۷۹ش، با میرزاباقرخان مستوفی در ۱۵ ذیقعده ۱۳۳۱ق ازدواج کرد که ثمره آن چهار فرزند بود.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
===خانواده===
===خانواده===
امام‌خمینی تنها یک بار ازدواج کرده و از همسر خود دارای هشت فرزند شده است:
امام‌خمینی تنها یک بار ازدواج کرده و از همسر خود دارای هشت فرزند شده است:
====همسر====
====همسر====
همسر امام‌خمینی [[خدیجه ثقفی]] معروف به «قدس ایران»، دختر [[میرزامحمد ثقفی تهرانی]]، در سال ۱۲۹۲، در تهران زاده شد. وی استعدادی ذاتی و حافظه‌ای نیرومند داشت و به تحصیل دانش علاقه‌مند بود. امام‌خمینی به وی علاقه داشت و به او احترام می‌گذاشت. او افزون بر امور جاری خانه و تربیت فرزندان، همراه امام‌خمینی در دشواری‌های دوران مبارزه و تبعید حرکت کرد. ثقفی در ماه‌های پایانی زندگی بیمار شد و در اول فروردین ۱۳۸۸ درگذشت و در [[مرقد امام‌خمینی|حرم امام‌خمینی]]، نزدیک قبر ایشان به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|خدیجه ثقفی |خانواده امام‌خمینی}}
همسر امام‌خمینی [[خدیجه ثقفی]] معروف به «قدس ایران»، دختر [[میرزامحمد ثقفی تهرانی]]، در سال ۱۲۹۲، در تهران زاده شد. وی استعدادی ذاتی و حافظه‌ای نیرومند داشت و به تحصیل دانش علاقه‌مند بود. امام‌خمینی به وی علاقه داشت و به او احترام می‌گذاشت. او افزون بر امور جاری خانه و تربیت فرزندان، همراه امام‌خمینی در دشواری‌های دوران مبارزه و [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]] حرکت کرد. ثقفی در ماه‌های پایانی زندگی بیمار شد و در اول فروردین ۱۳۸۸ درگذشت و در [[مرقد امام‌خمینی|حرم امام‌خمینی]]، نزدیک قبر ایشان به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|خدیجه ثقفی |خانواده امام‌خمینی}}
====فرزندان====
====فرزندان====
* سیدمصطفی در ۲۱رجب ۱۳۴۹ق/ آذر ۱۳۰۹ش زاده شد. او از پانزده‌سالگی وارد [[حوزه علمیه]] شد و در ۲۷ سالگی به [[درجه اجتهاد]] رسید. وی با [[معصومه حائری]]، دختر [[مرتضی حائری یزدی]] فرزند استادِ امام‌خمینی، {{ببینید|متن=ببینید|عبدالکریم حائری}} ازدواج کرد و ثمره آن سه فرزند است. سیدمصطفی خمینی از آغاز نهضت اسلامی در مبارزه علیه رژیم پهلوی و در دوران تبعید در [[ترکیه]] و [[عراق]] همراه امام‌خمینی بود. او در اول آبان ۱۳۵۶ به گونه مشکوک در [[نجف اشرف]] درگذشت و در [[حرم امیرالمؤمنین علی(ع)]] دفن شد.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمصطفی خمینی}}
* سیدمصطفی در ۲۱رجب ۱۳۴۹ق/ آذر ۱۳۰۹ش زاده شد. او از پانزده‌سالگی وارد [[حوزه علمیه]] شد و در ۲۷ سالگی به [[درجه اجتهاد]] رسید. وی با [[معصومه حائری]]، دختر [[مرتضی حائری یزدی]] فرزند استادِ امام‌خمینی، {{ببینید|متن=ببینید|عبدالکریم حائری یزدی}} ازدواج کرد و ثمره آن سه فرزند است. سیدمصطفی خمینی از آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] در مبارزه علیه رژیم پهلوی و در دوران تبعید در [[ترکیه]] و [[عراق]] همراه امام‌خمینی بود. او در اول آبان ۱۳۵۶ به گونه مشکوک در [[نجف اشرف]] درگذشت و در [[حرم امیرالمؤمنین علی(ع)]] دفن شد.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمصطفی خمینی}}
* [[سیدعلی خمینی|سیدعلی]] فرزند دوم در سال ۱۳۱۲ به دنیا آمد و در سه‌سالگی به نوعی بیماری نخاع مبتلا شد و درگذشت.
* سیدعلی فرزند دوم در سال ۱۳۱۲ به دنیا آمد و در سه‌سالگی به نوعی بیماری نخاع مبتلا شد و درگذشت.
* صدیقه در تیر ۱۳۱۵ در قم به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۰ با شهاب‌الدین اشراقی ازدواج کرد. اشراقی از فضلای حوزه و معتمد و وکیل تام‌الاختیار امام‌خمینی پس از تبعید به عراق بود و از همراهان و مبارزان پیش از انقلاب اسلامی به شمار می‌آمد. وی در سال ۱۳۶۰ بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت و در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|شهاب‌الدین اشراقی}} ثمره ازدواج صدیقه و اشراقی چهار فرزند دختر و سه فرزند پسر است.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* صدیقه در تیر ۱۳۱۵ در قم به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۰ با [[شهاب‌الدین اشراقی]] ازدواج کرد. اشراقی از فضلای حوزه و معتمد و وکیل تام‌الاختیار امام‌خمینی پس از تبعید به عراق بود و از همراهان و مبارزان پیش از انقلاب اسلامی به شمار می‌آمد. وی در سال ۱۳۶۰ بر اثر سکته مغزی از دنیا رفت و در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|شهاب‌الدین اشراقی}} ثمره ازدواج صدیقه و اشراقی چهار فرزند دختر و سه فرزند پسر است.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* فریده در سال ۱۳۱۷ در قم به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۲ با [[محمدحسن اعرابی]]، متولد ۱۳۰۳ فرزند [[محمدجواد مجتهد قمی]]، ازدواج کرد و ثمره آن یک فرزند دختر است. فریده پس از گرفتن دیپلم، به تحصیل [[علوم حوزوی]] مشغول شد و نیز به فعالیت‌های اجتماعی روی آورد. اعرابی، همسر فریده، در نهضت امام‌خمینی مشارکت داشته است و مسئول امور مالی ایشان در قم در دوره تبعید بود، در ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ درگذشت و در صحن [[امامزاده علی‌بن‌جعفر]] قم به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* فریده در سال ۱۳۱۷ در قم به دنیا آمد و در سال ۱۳۳۲ با [[محمدحسن اعرابی]]، متولد ۱۳۰۳ فرزند [[محمدجواد مجتهد قمی]]، ازدواج کرد و ثمره آن یک فرزند دختر است. فریده پس از گرفتن دیپلم، به تحصیل علوم حوزوی مشغول شد و نیز به فعالیت‌های اجتماعی روی آورد. اعرابی، همسر فریده، در نهضت امام‌خمینی مشارکت داشته است و مسئول امور مالی ایشان در قم در دوره تبعید بود، در ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ درگذشت و در صحن امامزاده علی‌بن‌جعفر قم به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* زهرا (فهیمه) در سال ۱۳۱۹ متولد شد و در سوم آذر۱۳۴۰ در ۲۱ سالگی با [[محمود بروجردی]]، فرزند [[محمدحسین بروجردی]]، از دوستان امام‌خمینی ازدواج کرد. وی که تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه داد، استاد دانشگاه، نویسنده و فعّال سیاسی است و دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی بوده است. همسر او پس از پیروزی انقلاب اسلامی دارای مسئولیت‌هایی بود و در هفتم اسفند ۱۳۸۹ به سبب بیماری از دنیا رفت و در حرم امام‌خمینی به خاک سپرده شد. یک دختر و یک پسر، ثمره این ازدواج است.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* زهرا (فهیمه) در سال ۱۳۱۹ متولد شد و در سوم آذر۱۳۴۰ در ۲۱ سالگی با [[محمود بروجردی]]، فرزند [[محمدحسین بروجردی]]، از دوستان امام‌خمینی ازدواج کرد. وی که تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه داد، استاد دانشگاه، نویسنده و فعّال سیاسی است و دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی بوده است. همسر او پس از پیروزی انقلاب اسلامی دارای مسئولیت‌هایی بود و در هفتم اسفند ۱۳۸۹ به سبب بیماری از دنیا رفت و در [[مرقد امام‌خمینی|حرم امام‌خمینی]] به خاک سپرده شد. یک دختر و یک پسر، ثمره این ازدواج است.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
* سعیده در سال ۱۳۲۱، به دنیا آمد و در هفت‌ماهگی بر اثر بیماری از دنیا رفت.
* سعیده در سال ۱۳۲۱، به دنیا آمد و در هفت‌ماهگی بر اثر بیماری از دنیا رفت.
* سیداحمد در سال ۱۳۲۴ متولد شد و پس از پایان دوره دبیرستان، وارد [[حوزه‌های علمیه|حوزه علمیه]] شد. وی هم‌زمان با تحصیل، ازجمله شرکت در درس خارج فقه و اصول، رابط افراد مبارز با امام‌خمینی بود و در مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] نقش داشت. وی در سال ۱۳۴۹ با [[فاطمه طباطبایی]] فرزند سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی ازدواج کرد و ثمره آن سه فرزند پسر است. وی در ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ از دنیا رفت و در کنار قبر پدر خود امام‌خمینی به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خمینی}} همسر وی که مورد عنایت امام‌خمینی بود، تحصیلات خود را تا دکتری ادامه داد و از استادان [[پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی]] بوده است.{{ببینید|متن=ببینید|سیده‌فاطمه طباطبایی}} ایشان سلطانی طباطبایی، پدر عروس خود را نیز به سبب خصلت‌های روحی و اخلاقی‎‌اش ستوده است.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی}}
* سیداحمد در سال ۱۳۲۴ متولد شد و پس از پایان دوره دبیرستان، وارد [[حوزه‌های علمیه|حوزه علمیه]] شد. وی هم‌زمان با تحصیل، ازجمله شرکت در درس خارج فقه و اصول، رابط افراد مبارز با امام‌خمینی بود و در مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] نقش داشت. وی در سال ۱۳۴۹ با [[فاطمه طباطبایی]] فرزند سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی ازدواج کرد و ثمره آن سه فرزند پسر است. وی در ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ از دنیا رفت و در کنار قبر پدر خود امام‌خمینی به خاک سپرده شد.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خمینی}} همسر وی که مورد عنایت امام‌خمینی بود، تحصیلات خود را تا دکتری ادامه داد و از استادان [[پژوهشکده امام‌خمینی و انقلاب اسلامی]] بوده است.{{ببینید|متن=ببینید|سیده‌فاطمه طباطبایی}} ایشان سلطانی طباطبایی، پدر عروس خود را نیز به سبب خصلت‌های روحی و اخلاقی‎‌اش ستوده است.{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی}}
سیدحسن خمینی، فرزند سیداحمد، در اول مرداد ۱۳۵۱ در قم به دنیا آمد و از سال ۱۳۶۸ به تحصیل علوم حوزوی در قم پرداخت و پس از درگذشت سیداحمد خمینی، تولیت [[مرقد مطهر امام‌خمینی]] و [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] را برعهده گرفت. وی با [[سیده‌فاطمه موسوی بجنوردی]] فرزند [[سیدمحمد موسوی بجنوردی]] ازدواج کرده است و ثمرۀ آن دو دختر و دو پسر است.{{ببینید|متن=ببینید|سیدحسن خمینی}}
سیدحسن خمینی، فرزند سیداحمد، در اول مرداد ۱۳۵۱ در قم به دنیا آمد و از سال ۱۳۶۸ به تحصیل علوم حوزوی در قم پرداخت و پس از درگذشت سیداحمد خمینی، تولیت [[مرقد امام‌خمینی|مرقد مطهر امام‌خمینی]] و [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی]] را برعهده گرفت. وی با [[سیده‌فاطمه موسوی بجنوردی]] فرزند [[سیدمحمد موسوی بجنوردی]] ازدواج کرده است و ثمرۀ آن دو دختر و دو پسر است.{{ببینید|متن=ببینید|سیدحسن خمینی}}
* لطیفه آخرین فرزند امام‌خمینی است که در سال ۱۳۲۶ به دنیا آمد و در سه‌سالگی بر اثر خفگی در حوض آب خانه درگذشت.
* لطیفه آخرین فرزند امام‌خمینی است که در سال ۱۳۲۶ به دنیا آمد و در سه‌سالگی بر اثر خفگی در حوض آب خانه درگذشت.
امام‌خمینی رابطه عاطفی و صمیمی زیادی با خانواده و فرزندان و بستگان خود داشت. نامه‌های ایشان به اعضای خانواده در دوران [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]]، علاقه و توجه ایشان به مسائل گوناگون خانواده را روشن می‌کند.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
امام‌خمینی رابطه عاطفی و صمیمی زیادی با خانواده و فرزندان و بستگان خود داشت. نامه‌های ایشان به اعضای خانواده در دوران [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]]، علاقه و توجه ایشان به مسائل گوناگون خانواده را روشن می‌کند.{{ببینید|متن=ببینید|خانواده امام‌خمینی}}
===محل زندگی و سکونت===
===محل زندگی و سکونت===
امام‌خمینی در طول زندگی در شهرها و مکان‌های گوناگونی در ایران ازجمله در [[خمین]]، [[اصفهان]]، [[اراک]]، [[قم]] و دیگر شهرها و دیگر کشورها ازجمله [[لبنان]]، ترکیه، عراق و [[فرانسه]] سکونت داشته یا به آنها سفر کرده است{{ببینید|متن=ببینید|اقامتگاه‌ها‌}} و در اینجا تنها به قم، نجف و تهران که عمده آنهاست، اشاره می‌شود:
امام‌خمینی در طول زندگی در شهرها و مکان‌های گوناگونی در ایران ازجمله در [[خمین]]، [[اصفهان]]، [[اراک]]، [[قم]] و دیگر شهرها و دیگر کشورها ازجمله [[لبنان]]، ترکیه، عراق و [[فرانسه]] سکونت داشته یا به آنها سفر کرده است{{ببینید|متن=ببینید|اقامتگاه‌های امام‌خمینی}} و در اینجا تنها به قم، نجف و تهران که عمده آنهاست، اشاره می‌شود:
====قم====
====قم====
امام‌خمینی در آغاز ورود به قم در سال ۱۳۰۱ حدود هشت سال در دو [[مدرسه فیضیه]] و [[دارالشفا]] ساکن شد و پس از ازدواج در سال ۱۳۰۸ در تهران، نزدیک پامنار و در خانه‌ای استیجاری، زندگی مشترک خود را آغاز کرد.{{ببینید|متن=ببینید|اقامتگاه‌ها‌}} ایشان پس از پایان تعطیلی حوزه، با همسر خود به قم رفت و در خانه‌ای استیجاری، در خیابان ارم، به مدت دو سال ساکن شد؛ سپس به خانه استیجاری دیگری در محله عشقعلی، منتقل شد که به علت گرانی اجاره، پس از سه ماه از آنجا به خانه چهارم نقل مکان کرد و پنجمین خانه نیز نزدیک تکیه ملامحمود بود که هشت سال در آن زندگی کرد. خانه ششم در گذر جَدّا، کوچه شادقلی‌خان قرار داشت که سه سال در آن به سر برد و مدتی نیز خانه‌ای را در پارک اتابکی (کامران‌میرزا) کنار [[مدرسه حجتیه]] اجاره کرد و سیداحمد خمینی در این خانه متولد شد.
امام‌خمینی در آغاز ورود به قم در سال ۱۳۰۱ حدود هشت سال در دو [[مدرسه فیضیه]] و [[دارالشفا]] ساکن شد و پس از ازدواج در سال ۱۳۰۸ در تهران، نزدیک پامنار و در خانه‌ای استیجاری، زندگی مشترک خود را آغاز کرد.{{ببینید|متن=ببینید|اقامتگاه‌های امام‌خمینی}} ایشان پس از پایان تعطیلی حوزه، با همسر خود به قم رفت و در خانه‌ای استیجاری، در خیابان ارم، به مدت دو سال ساکن شد؛ سپس به خانه استیجاری دیگری در محله عشقعلی، منتقل شد که به علت گرانی اجاره، پس از سه ماه از آنجا به خانه چهارم نقل مکان کرد و پنجمین خانه نیز نزدیک تکیه ملامحمود بود که هشت سال در آن زندگی کرد. خانه ششم در گذر جَدّا، کوچه شادقلی‌خان قرار داشت که سه سال در آن به سر برد و مدتی نیز خانه‌ای را در پارک اتابکی (کامران‌میرزا) کنار [[مدرسه حجتیه]] اجاره کرد و [[سیداحمد خمینی]] در این خانه متولد شد.
خانه هشتم امام‌خمینی در قم در محله یخچال‌قاضی واقع شده است. امام‌خمینی در بهار ۱۳۲۵ در این خانه استیجاری ساکن شد و پس از مدتی آن را خرید و این خانه محل زندگی دایمی ایشان شد و اینک نیز به عنوان بیت ایشان معروف است و به ثبت ملی رسیده است.{{ببینید|متن=ببینید|خانه امام‌خمینی}}؛
خانه هشتم امام‌خمینی در قم در محله یخچال‌قاضی واقع شده است. امام‌خمینی در بهار ۱۳۲۵ در این خانه استیجاری ساکن شد و پس از مدتی آن را خرید و این خانه محل زندگی دایمی ایشان شد و اینک نیز به عنوان بیت ایشان معروف است و به ثبت ملی رسیده است.{{ببینید|متن=ببینید|خانه امام‌خمینی}}؛
امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ به قم برگشت و نخست در خانه حاج‌قاسم دخیلی در خیابان بهار ساکن شد؛ ولی پس از چند روز بنا بر برخی ملاحظات، به خانه [[محمد یزدی]] در همان نزدیکی منتقل شد و پس از بیماری قلبی در بهمن ۱۳۵۸ به بیمارستان قلب تهران منتقل شد.
امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۰ اسفند ۱۳۵۷ به قم برگشت و نخست در خانه حاج‌قاسم دخیلی در خیابان بهار ساکن شد؛ ولی پس از چند روز بنا بر برخی ملاحظات، به خانه [[محمد یزدی]] در همان نزدیکی منتقل شد و پس از بیماری قلبی در بهمن ۱۳۵۸ به بیمارستان قلب تهران منتقل شد.
====نجف اشرف====
====نجف اشرف====
امام‌خمینی پیش از تبعید به عراق و در جریان سفر حج برای زیارت عتبات به عراق رفت و چند روزی در نجف اشرف، در خانه [[نصرالله خلخالی]] ساکن شد؛ نیز پس از تبعید به عراق، در خانه‌ای که خلخالی در میانه خیابان «الرسول»، کوچه شُربه‌ای‌ها برای ایشان اجاره کرده بود و از هر دو سمت به مرکز شهر و حرم مطهر راه داشت، ساکن شد. ایشان به همراه همسر خود تا هنگام [[هجرت امام‌خمینی به فرانسه|هجرت به فرانسه]] به مدت ۱۳ سال در این خانه زندگی کرد.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه نجف}}
امام‌خمینی پیش از [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]] به عراق و در جریان سفر حج برای زیارت عتبات به عراق رفت و چند روزی در نجف اشرف، در خانه [[نصرالله خلخالی]] ساکن شد؛ نیز پس از تبعید به عراق، در خانه‌ای که خلخالی در میانه خیابان «الرسول»، کوچه شُربه‌ای‌ها برای ایشان اجاره کرده بود و از هر دو سمت به مرکز شهر و حرم مطهر راه داشت، ساکن شد. ایشان به همراه همسر خود تا هنگام [[هجرت امام‌خمینی به فرانسه|هجرت به فرانسه]] به مدت ۱۳ سال در این خانه زندگی کرد.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه نجف}}
====تهران====
====تهران====
امام‌خمینی افزون بر زمان‌هایی که پیش از تبعید، ازجمله در آغاز ازدواج و نیز در دوران بازداشت و حصر به صورت موقت در تهران به سر برده است، پس از بازگشت از تبعید در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و پیش از رفتن به قم، مدتی را در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه]] و سپس مدرسه علوی اقامت داشت.{{ببینید|متن=ببینید|مدرسه رفاه مدرسه علوی}} ایشان همچنین پس از بیماری از ۳/۱۱/۱۳۵۸ به مدت ۳۹ روز در بیمارستان قلب تهران بستری بود و پس از آن به دلیل توصیه پزشکان، نخست در خانه محمدرضا مشرف، در منطقه دربند تهران ساکن شد و پس از آن در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ به جماران رفت و تا زمان رحلت در ۱۳/۳/۱۳۶۸ در همان‌جا اقامت داشت و در این مدت از جماران خارج نشد.{{ببینید|متن=ببینید|اقامتگاه‌ها}} خانه جماران به غیر از‌ اندرونی که محل زندگی [[خانواده امام‌خمینی]] بود، شامل مجموعه [[حسینیه]]، محل اقامت و [[دفتر امام‌خمینی|دفتر]] ایشان بود. به دلیل بیماری قلبی امام‌خمینی و لزوم بی‌خبرماندن رسانه‌های [[بیگانه]] از آن، بیمارستانی عمومی به نام بقیةالله(ع) در نزدیکی محل سکونت ایشان ساخته شد.{{ببینید|متن=ببینید|جماران}}
امام‌خمینی افزون بر زمان‌هایی که پیش از تبعید، ازجمله در آغاز ازدواج و نیز در دوران بازداشت و حصر به صورت موقت در تهران به سر برده است، پس از بازگشت از تبعید در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و پیش از رفتن به قم، مدتی را در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه]] و سپس مدرسه علوی اقامت داشت.{{ببینید|متن=ببینید|مدرسه رفاه و مدرسه علوی}} ایشان همچنین پس از بیماری از ۳/۱۱/۱۳۵۸ به مدت ۳۹ روز در بیمارستان قلب تهران بستری بود و پس از آن به دلیل توصیه پزشکان، نخست در خانه محمدرضا مشرف، در منطقه دربند تهران ساکن شد و پس از آن در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ به جماران رفت و تا زمان [[ارتحال امام‌خمینی|رحلت]] در ۱۳/۳/۱۳۶۸ در همان‌جا اقامت داشت و در این مدت از [[جماران]] خارج نشد.{{ببینید|متن=ببینید|اقامتگاه‌های امام‌خمینی}} خانه جماران به غیر از‌ اندرونی که محل زندگی [[خانواده امام‌خمینی]] بود، شامل مجموعه حسینیه، محل اقامت و [[دفتر امام‌خمینی|دفتر]] ایشان بود. به دلیل بیماری قلبی امام‌خمینی و لزوم بی‌خبرماندن رسانه‌های [[بیگانه]] از آن، بیمارستانی عمومی به نام بقیةالله(ع) در نزدیکی محل سکونت ایشان ساخته شد.{{ببینید|متن=ببینید|جماران}}
==تحصیل و تدریس==
==تحصیل و تدریس==
امام‌خمینی از هفت‌سالگی تحصیلات خود را در خمین و از مکتبخانه آغاز کرد و پس از آن در اصفهان، اراک و قم ادامه داد. ایشان افزون بر استعداد و هوش فوق‌العاده و محیط خانوادگی مناسب، از معلمان و استادان ممتاز و شایسته‌ای نیز بهره گرفت که هر یک به تناسب، در شخصیت علمی و فکری‌ ایشان اثرگذار بوده‌اند. ایشان سطوح مختلف حوزه را نیز تدریس کرده و شاگردان بسیاری پرورانده است.{{ببینید|متن=ببینید|اماکن تحصیل و تدریس |استادان امام‌خمینی |تدریس امام‌خمینی}} مکان‌های تحصیلی، استادان و درس‌های خوانده‌شده، نیز تدریس امام‌خمینی محورهای مورد توجه در این بخش است:
امام‌خمینی از هفت‌سالگی تحصیلات خود را در خمین و از مکتبخانه آغاز کرد و پس از آن در اصفهان، اراک و قم ادامه داد. ایشان افزون بر استعداد و هوش فوق‌العاده و محیط خانوادگی مناسب، از معلمان و استادان ممتاز و شایسته‌ای نیز بهره گرفت که هر یک به تناسب، در شخصیت علمی و فکری‌ ایشان اثرگذار بوده‌اند. ایشان سطوح مختلف حوزه را نیز تدریس کرده و شاگردان بسیاری پرورانده است.{{ببینید|متن=ببینید|اماکن تحصیل و تدریس |استادان امام‌خمینی |تدریس امام‌خمینی}} مکان‌های تحصیلی، استادان و درس‌های خوانده‌شده، نیز تدریس امام‌خمینی محورهای مورد توجه در این بخش است:
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
* امام‌خمینی در مدرسه احمدیه نیز درس خوانده است و تنها اطلاعی که درباره این مدرسه در دست است، نقل قولی از حسن مستوفی، پسرخاله، هم‌درس و هم‌بازی امام‌خمینی است که در خاطرات خود به همراهی با ایشان در مدرسه‌ای جدید اشاره کرده است؛ مدرسه‌ای که به سبک مدارس فرانسوی دارای میز و صندلی بود.
* امام‌خمینی در مدرسه احمدیه نیز درس خوانده است و تنها اطلاعی که درباره این مدرسه در دست است، نقل قولی از حسن مستوفی، پسرخاله، هم‌درس و هم‌بازی امام‌خمینی است که در خاطرات خود به همراهی با ایشان در مدرسه‌ای جدید اشاره کرده است؛ مدرسه‌ای که به سبک مدارس فرانسوی دارای میز و صندلی بود.
====اصفهان====
====اصفهان====
امام‌خمینی در سال ۱۲۹۹ش/ ۱۳۳۸ق، به حوزه علمیه اصفهان و مدرسه ملاعبدالله رفت؛ اما پس از گذشت شش ماه و با اطلاع از شهرت علمی [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی]] در اراک، حوزه اصفهان را ترک کرد.
امام‌خمینی در سال ۱۲۹۹ش/ ۱۳۳۸ق، به [[حوزه علمیه اصفهان]] و مدرسه ملاعبدالله رفت؛ اما پس از گذشت شش ماه و با اطلاع از شهرت علمی [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی]] در اراک، حوزه اصفهان را ترک کرد.
====اراک====
====اراک====
امام‌خمینی در نوزده‌سالگی ۱۳۰۰ش/ ۱۳۳۹ق به اراک هجرت کرد و در مدرسه سپهد‌ار ساکن شد و حدود یک سال در حجره‌ای در کنار ایوان ضلع شرقی، در طبقه هم‌‌کفِ مدرسه به سر برد.
امام‌خمینی در نوزده‌سالگی ۱۳۰۰ش/ ۱۳۳۹ق به اراک هجرت کرد و در مدرسه سپهد‌ار ساکن شد و حدود یک سال در حجره‌ای در کنار ایوان ضلع شرقی، در طبقه هم‌‌کفِ مدرسه به سر برد.
====قم====
====قم====
عمده تحصیلات امام‌خمینی در حوزه علمیه قم بوده است.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه قم |قم}} ایشان در بیست‌سالگی و چهار ماه پس از مهاجرت حائری یزدی به قم، در [[نوروز]] ۱۳۰۱/ رجب ۱۳۴۰ق، به این شهر هجرت کرد و در جاهای مختلف قم، به کسب علوم دینی پرداخت:
عمده تحصیلات امام‌خمینی در حوزه علمیه قم بوده است.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه قم |قم}} ایشان در بیست‌سالگی و چهار ماه پس از مهاجرت حائری یزدی به قم، در [[نوروز]] ۱۳۰۱/ رجب ۱۳۴۰ق، به این شهر هجرت کرد و در جاهای مختلف قم، به کسب علوم دینی پرداخت:
* امام‌خمینی در آغاز ورود به قم، تحصیل خود را در مدرسه «فیضیه» آغاز کرد. ایشان برای مدتی در حجره‌ شماره ۲۳ واقع در ضلع شمال غربی این مدرسه ساکن شد و بخشی از کتاب [[مطوّل]] و [[فقه]] را خواند.{{ببینید|متن=ببینید|مدرسه فیضیه}}
* امام‌خمینی در آغاز ورود به قم، تحصیل خود را در مدرسه «فیضیه» آغاز کرد. ایشان برای مدتی در حجره‌ شماره ۲۳ واقع در ضلع شمال غربی این مدرسه ساکن شد و بخشی از کتاب مطوّل و [[فقه]] را خواند.{{ببینید|متن=ببینید|مدرسه فیضیه}}
* امام‌خمینی کتاب [[المکاسب]]، بخش «غنا» را در خانه استاد خود [[محمدرضا مسجدشاهی]] خواند؛ همچنین روزهای تعطیل، عروض، قوافی، فلسفه غرب و نقد فلسفه تکاملی داروین را در این خانه، نزد وی فرا‌گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|استادان امام‌خمینی |اماکن تحصیل و تدریس}} اطلاعی از مکان این خانه در دست نیست.
* امام‌خمینی کتاب المکاسب، بخش «غنا» را در خانه استاد خود [[محمدرضا مسجدشاهی]] خواند؛ همچنین روزهای تعطیل، عروض، قوافی، فلسفه غرب و نقد فلسفه تکاملی داروین را در این خانه، نزد وی فرا‌گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|استادان امام‌خمینی |اماکن تحصیل و تدریس}} اطلاعی از مکان این خانه در دست نیست.
* [[مسجد امام‌حسن عسکری(ع)]] نیز یکی از محل‌های تحصیل امام‌خمینی در دوره سطح۱۳۰۱ ۱۳۰۶ش/۱۳۴۰ ۱۳۴۵ق}} است. ایشان بخشی از فقه را در همین مسجد آموخت و در نمازهای جمعه این مسجد، شرکت می‌کرد.
* [[مسجد امام‌حسن عسکری(ع)]] نیز یکی از محل‌های تحصیل امام‌خمینی در دوره سطح۱۳۰۱ ۱۳۰۶ش/۱۳۴۰ ۱۳۴۵ق است. ایشان بخشی از فقه را در همین مسجد آموخت و در [[نماز جمعه|نمازهای جمعه]] این مسجد، شرکت می‌کرد.
* امام‌خمینی در سال‌های ۱۳۰۷-۱۳۱۴ش/ ۱۳۴۷-۱۳۵۴ق شب‌های پنجشنبه، در [[مسجد عشقعلی]] درس اخلاق فرامی‌گرفت.
* امام‌خمینی در سال‌های ۱۳۰۷-۱۳۱۴ش/ ۱۳۴۷-۱۳۵۴ق شب‌های پنجشنبه، در [[مسجد عشقعلی]] درس اخلاق فرامی‌گرفت.
* یکی از مکان‌های مهم تحصیل و تدریس امام‌خمینی، [[مدرسه دارالشفا]] در کنار مدرسه فیضیه است. حجره یک‌نفره در طبقه‌ فوقانی ضلع غربی مدرسه دارالشفا، مکان بعدی اقامت ایشان بود که تا زمان ازدواج در سال ۱۳۰۸ش/ ۱۳۴۸ق ادامه یافت.
* یکی از مکان‌های مهم تحصیل و تدریس امام‌خمینی، [[مدرسه دارالشفا]] در کنار مدرسه فیضیه است. حجره یک‌نفره در طبقه‌ فوقانی ضلع غربی مدرسه دارالشفا، مکان بعدی اقامت ایشان بود که تا زمان ازدواج در سال ۱۳۰۸ش/ ۱۳۴۸ق ادامه یافت.
===استادان===
===استادان===
امام‌خمینی در طول دوران تحصیل، از بیش از بیست ‌و پنج معلم و استاد بهره برده است. ایشان احترام ویژه‌ای برای استادان خود قائل بود{{ببینید|متن=ببینید|میرزامحمدعلی شاه‌آبادی |عبدالکریم حائری یزدی}} و دقت بسیار در انتخاب استاد داشت: {{ببینید|متن=ببینید|استادان امام‌خمینی}}
امام‌خمینی در طول دوران تحصیل، از بیش از بیست ‌و پنج معلم و استاد بهره برده است. ایشان احترام ویژه‌ای برای استادان خود قائل بود{{ببینید|متن=ببینید|میرزامحمدعلی شاه‌آبادی |عبدالکریم حائری یزدی}} و دقت بسیار در انتخاب استاد داشت: {{ببینید|متن=ببینید|استادان امام‌خمینی}}
* دوره مکتب‌خانه: امام‌خمینی در پنج‌سالگی به مکتب رفت و [[قرآن]] و [[ادبیات فارسی]] را در خمین فراگرفت. در این مقطع از چند معلم و مربی مانند: ملاابوالقاسم بهشتی، شیخ‌جعفر (پسرعموی مادر امام‌خمینی)، میرزامحمد معروف به افتخارالعلما، فضل‌الله رجایی و حمزه محلاتی بهره برد.
* دوره مکتب‌خانه: امام‌خمینی در پنج‌سالگی به مکتب رفت و [[قرآن]] و ادبیات فارسی را در خمین فراگرفت. در این مقطع از چند معلم و مربی مانند: ملاابوالقاسم بهشتی، شیخ‌جعفر (پسرعموی مادر امام‌خمینی)، میرزامحمد معروف به افتخارالعلما، فضل‌الله رجایی و حمزه محلاتی بهره برد.
* دوره مقدمات: امام‌خمینی در ده‌سالگی تحصیلات حوزوی خود را با درس‌های دوره مقدمات که معمولاً ادبیات عرب، منطق و اصول عقاید است، آغاز کرد. استادان ایشان در این مقطع [[میرزامحمدمهدی نجفی]]، [[سیدمرتضی پسندیده]] (برادر بزرگ امام‌خمینی)، [[محمدرضا نجفی]]، [[محمد گلپایگانی]]، [[محمدعلی بروجردی]] و [[محمدعلی ادیب]] بودند.
* دوره مقدمات: امام‌خمینی در ده‌سالگی تحصیلات حوزوی خود را با درس‌های دوره مقدمات که معمولاً ادبیات عرب، منطق و اصول عقاید است، آغاز کرد. استادان ایشان در این مقطع [[میرزامحمدمهدی نجفی]]، [[سیدمرتضی پسندیده]] (برادر بزرگ امام‌خمینی)، [[محمدرضا نجفی]]، [[محمد گلپایگانی]]، [[محمدعلی بروجردی]] و [[محمدعلی ادیب]] بودند.
* دوره سطح: در [[حوزه‌های علمیه|حوزه علمیه]] پس از گذراندن ادبیات عرب و منطق، در فقه کتاب‌هایی چون [[شرح لمعه]] و [[المکاسب|مکاسب]] و در [[اصول فقه]] آثاری چون [[معالم الاصول]]، [[قوانین الاصول|قوانین]]، [[فرائد الاصول|رسائل]] و [[کفایة الاصول]] خوانده می‌شود. امام‌خمینی در این درس‌ها از: [[عباس اراکی ادریس‌آبادی]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سیدعلی یثربی]] بهره برده است. ایشان استاد درس معالم الاصول خود را بسیار محجوب و کمرو شمرده است؛ تا جایی که شرم و حیای او مانع از استفاده کامل از وی می‌شد، اما نام وی معلوم نیست.
* دوره سطح: در [[حوزه‌های علمیه|حوزه علمیه]] پس از گذراندن ادبیات عرب و منطق، در فقه کتاب‌هایی چون شرح لمعه و مکاسب و در [[اصول فقه]] آثاری چون [[معالم الاصول]]، [[قوانین الاصول|قوانین]]، [[فرائد الاصول|رسائل]] و [[کفایة الاصول]] خوانده می‌شود. امام‌خمینی در این درس‌ها از: [[عباس اراکی ادریس‌آبادی]]، [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سیدعلی یثربی]] بهره برده است. ایشان استاد درس معالم الاصول خود را بسیار محجوب و کمرو شمرده است؛ تا جایی که شرم و حیای او مانع از استفاده کامل از وی می‌شد، اما نام وی معلوم نیست.
* دوره خارج فقه و اصول: مرحله عالی درس فقه و اصول که مسئله‌محور است، نه متن‌محور و استاد دیدگاه‌های خود را نیز مطرح می‌کند، درس خارج گفته می‌شود. امام‌خمینی در این مقطع از [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی]]، [[محمدرضا مسجدشاهی]]، [[میرمحمدصادق خاتون‌آبادی]] و [[سیدحسین بروجردی]] بهره گرفته است.
* دوره خارج فقه و اصول: مرحله عالی درس [[فقه]] و [[اصول عملیه|اصول]] که مسئله‌محور است، نه متن‌محور و استاد دیدگاه‌های خود را نیز مطرح می‌کند، درس خارج گفته می‌شود. امام‌خمینی در این مقطع از [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی]]، [[محمدرضا مسجدشاهی]]، [[میرمحمدصادق خاتون‌آبادی]] و [[سیدحسین بروجردی]] بهره گرفته است.
* [[فلسفه]]، [[ریاضیات]] و [[هیئت]]: با وجود فضای ضد فلسفه در قم در عصر امام‌خمینی، استادانی در حوزه مشغول تدریس فلسفه بودند. امام‌خمینی در فلسفه خود را شاگرد [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|رفیعی قزوینی]] می‌داند؛ هرچند گفته شده است که ایشان بخش‌هایی از فلسفه و ریاضیات و هیئت را نیز نزد [[میرزاعلی‌اکبر حکمی یزدی]] و [[محمدعلی حکیم ایمانی]] خوانده است.
* [[فلسفه]]، ریاضیات و هیئت: با وجود فضای ضد فلسفه در قم در عصر امام‌خمینی، استادانی در حوزه مشغول تدریس فلسفه بودند. امام‌خمینی در فلسفه خود را شاگرد [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|رفیعی قزوینی]] می‌داند؛ هرچند گفته شده است که ایشان بخش‌هایی از فلسفه و ریاضیات و هیئت را نیز نزد [[میرزاعلی‌اکبر حکمی یزدی]] و [[محمدعلی حکیم ایمانی]] خوانده است.
* [[اخلاق]] و [[عرفان]]: امام‌خمینی به مدت هفت سال بخش‌هایی از [[فصوص الحکم]]، [[مصباح الانس]]، [[الفتوحات المکیه]] و [[منازل السائرین]] را نزد شاه‌آبادی خواند و معتقد بوده او همواره حرف‌های تازه‌ای داشته است.{{ببینید|متن=ببینید|میرزامحمدعلی شاه‌آبادی}} برخی گفته‌اند امام‌خمینی از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳/ ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ق در درس خصوصی اخلاق و [[نماز جماعت]] [[میرزاجواد ملکی تبریزی]] در مسجد بالاسر فاطمه معصومه(س) شرکت کرده است؛ اما به گفته خود ایشان، تنها دو جلسه در درس وی شرکت کرده و آن را نپسندیده است. البته ایشان برای ملکی تبریزی جایگاه ویژه‌ای قائل بود و از وی با عناوین «برخی از اعاظم مشایخ از اهل [[سیر و سلوک]] و معرفت» و «شیخ جلیل القدر» و «عارف بالله» یاد کرده است. ایشان مدت کوتاهی نیز در درس [[‌ابوالقاسم کبیر قمی]] شرکت داشت و کمی از [[تفسیر صافی]] را نزد [[محمدعلی اراکی|اراکی]] درس گرفت.
* [[اخلاق]] و [[عرفان]]: امام‌خمینی به مدت هفت سال بخش‌هایی از [[فصوص الحکم]]، [[مصباح الانس]]، [[الفتوحات المکیه]] و [[منازل السائرین]] را نزد شاه‌آبادی خواند و معتقد بوده او همواره حرف‌های تازه‌ای داشته است.{{ببینید|متن=ببینید|میرزامحمدعلی شاه‌آبادی}} برخی گفته‌اند امام‌خمینی از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳/ ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ق در درس خصوصی اخلاق و [[نماز جماعت]] [[میرزاجواد ملکی تبریزی]] در مسجد بالاسر فاطمه معصومه(س) شرکت کرده است؛ اما به گفته خود ایشان، تنها دو جلسه در درس وی شرکت کرده و آن را نپسندیده است. البته ایشان برای ملکی تبریزی جایگاه ویژه‌ای قائل بود و از وی با عناوین «برخی از اعاظم مشایخ از اهل [[سیر و سلوک]] و معرفت» و «شیخ جلیل القدر» و «عارف بالله» یاد کرده است. ایشان مدت کوتاهی نیز در درس [[‌ابوالقاسم کبیر قمی]] شرکت داشت و کمی از [[تفسیر صافی]] را نزد [[محمدعلی اراکی|اراکی]] درس گرفت.
* اجازه نقل حدیث: امام‌خمینی از برخی استادان [[اجازه روایت]] دریافت کرده است؛ چنان‌که در آغاز کتاب [[شرح چهل حدیث]] اجازه روایت کافی را از طریق محمدرضا مسجدشاهی، [[شیخ‌عباس قمی]]، [[سیدمحسن امین عاملی]] و [[سیدابوالقاسم دهکردی اصفهانی]] به [[محمدباقر مجلسی]] و از طریق وی به [[محمدبن‌یعقوب کلینی]] صاحب [[کتاب کافی]] رسانده است. محمدعلی شاه‌آبادی نیز اجازه روایت مفصلی برای امام‌خمینی صادر کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|اجازات امام‌خمینی}}
* اجازه نقل حدیث: امام‌خمینی از برخی استادان [[اجازه روایت]] دریافت کرده است؛ چنان‌که در آغاز کتاب [[شرح چهل حدیث]] اجازه روایت کافی را از طریق محمدرضا مسجدشاهی، [[شیخ‌عباس قمی]]، [[سیدمحسن امین عاملی]] و [[سیدابوالقاسم دهکردی اصفهانی]] به [[محمدباقر مجلسی]] و از طریق وی به [[محمدبن‌یعقوب کلینی]] صاحب [[کتاب کافی]] رسانده است. محمدعلی شاه‌آبادی نیز اجازه روایت مفصلی برای امام‌خمینی صادر کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|اجازات امام‌خمینی}}
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
امام‌خمینی ده‌ها سال در [[حوزه علمیه قم]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف]] در موضوع‌های درسی مختلف مانند [[فلسفه]]، [[عرفان]]، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[اخلاق]] و در سطوح مختلف کرسی تدریس داشته و شاگردان بسیاری را به‌ویژه در فقه و اصول پرورش داده است:
امام‌خمینی ده‌ها سال در [[حوزه علمیه قم]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف]] در موضوع‌های درسی مختلف مانند [[فلسفه]]، [[عرفان]]، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[اخلاق]] و در سطوح مختلف کرسی تدریس داشته و شاگردان بسیاری را به‌ویژه در فقه و اصول پرورش داده است:
====ویژگی‌های تدریس====
====ویژگی‌های تدریس====
امام‌خمینی با همان روش متداول در مدارس علوم دینی تدریس می‌کرد که در آن استاد در مدرسه یا [[مسجد|مسجدی]] بر منبر و کرسی تدریس می‏نشست و تنها به توضیح و تبیین متن درسی می‏پرداخت. خوش‌بیانی و قابل فهم بودن مطالب گفته‌شده، ارائه شاخه‌ها و ابعاد بحث، بررسی ادله، پرداختن به اقوال مختلف و تشویق شاگردان به نقادی و تحقیق را از ویژگی‌های تدریس امام‌خمینی دانسته‏‌اند. همچنین ایشان در تدریس بسیار وقت‌شناس بود و شاگردان خود را نیز به نظم دعوت می‌کرد. درس ایشان مجتهد‌پرور بود و تربیت جمع زیادی از شاگردان فاضل، محقق و صاحب‌نظر، از مهم‌ترین خدمت‌های ایشان به [[حوزه‌های علمیه]] و امت اسلامی است.{{ببینید|متن=ببینید|تدریس امام‌خمینی |شاگردان امام‌خمینی}} ایشان شرکت در بیش از دو درس در یک روز را روا نمی‏دانست و خود نیز طی ‌سال‌های تدریس خارج فقه و اصول، به این قاعده عمل می‌کرد.
امام‌خمینی با همان روش متداول در مدارس علوم دینی تدریس می‌کرد که در آن استاد در مدرسه یا [[مسجد|مسجدی]] بر منبر و کرسی تدریس می‏‌نشست و تنها به توضیح و تبیین متن درسی می‏‌پرداخت. خوش‌بیانی و قابل فهم بودن مطالب گفته‌شده، ارائه شاخه‌ها و ابعاد بحث، بررسی ادله، پرداختن به اقوال مختلف و تشویق شاگردان به نقادی و تحقیق را از ویژگی‌های تدریس امام‌خمینی دانسته‏‌اند. همچنین ایشان در تدریس بسیار وقت‌شناس بود و شاگردان خود را نیز به نظم دعوت می‌کرد. درس ایشان مجتهد‌پرور بود و تربیت جمع زیادی از شاگردان فاضل، محقق و صاحب‌نظر، از مهم‌ترین خدمت‌های ایشان به [[حوزه‌های علمیه]] و امت اسلامی است.{{ببینید|متن=ببینید|تدریس امام‌خمینی |شاگردان امام‌خمینی}} ایشان شرکت در بیش از دو درس در یک روز را روا نمی‏دانست و خود نیز طی ‌سال‌های تدریس خارج فقه و اصول، به این قاعده عمل می‌کرد.
====متون درسی====
====متون درسی====
امام‌خمینی هر چند در سطوح مختلف تدریس داشته است، ولی بیشتر گزارش‌های تدریس ایشان، مربوط به سطوح عالی خارج فقه و اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق است:
امام‌خمینی هر چند در سطوح مختلف تدریس داشته است، ولی بیشتر گزارش‌های تدریس ایشان، مربوط به سطوح عالی خارج فقه و اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق است:
=====فلسفه=====
=====فلسفه=====
امام‌خمینی پس از آنکه [[فلسفه صدرا|فلسفه صدرایی]] و [[حکمت متعالیه]] را نزد [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|رفیعی قزوینی]] آموخت، تدریس آن را آغاز کرد. تاریخ دقیق آغاز تدریس فلسفه ایشان روشن نیست، اما به طور مسلم پیش از سال ۱۳۰۸ش/ ۱۳۴۸ق در مدرسه دارالشفا قم علوم عقلی تدریس می‌کرده و این تدریس تا سال ۱۳۲۸ ادامه پیدا کرد. از این‌رو ایشان دست‌کم به مدت بیست سال [[شرح منظومه]] و [[اسفار اربعه|اسفار]] تدریس کرده است. از این سال درس‌های رسمی ایشان در علوم عقلی پایان یافت که دلایل چندی نیز برای تعطیل‌شدن دروس عقلی ایشان ذکر شده است؛ البته [[سیدمصطفی خمینی]] بخش‌هایی از اسفار را در سال۱۳۳۴ش/ ۱۳۷۴ق نزد پدر خود در تهران آموخته است. تقریرات فلسفه نوشته سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی نیز به ‌سال‌های ۱۳۲۳-۱۳۲۸ مربوط است.{{ببینید|متن=ببینید|تقریرات فلسفه امام‌خمینی}}
امام‌خمینی پس از آنکه فلسفه صدرایی و [[حکمت متعالیه]] را نزد [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|رفیعی قزوینی]] آموخت، تدریس آن را آغاز کرد. تاریخ دقیق آغاز تدریس فلسفه ایشان روشن نیست، اما به طور مسلم پیش از سال ۱۳۰۸ش/ ۱۳۴۸ق در مدرسه دارالشفا قم علوم عقلی تدریس می‌کرده و این تدریس تا سال ۱۳۲۸ ادامه پیدا کرد. از این‌رو ایشان دست‌کم به مدت بیست سال [[شرح منظومه]] و اسفار تدریس کرده است. از این سال درس‌های رسمی ایشان در علوم عقلی پایان یافت که دلایل چندی نیز برای تعطیل‌شدن دروس عقلی ایشان ذکر شده است؛ البته [[سیدمصطفی خمینی]] بخش‌هایی از اسفار را در سال۱۳۳۴ش/ ۱۳۷۴ق نزد پدر خود در تهران آموخته است. تقریرات فلسفه نوشته [[سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی]] نیز به ‌سال‌های ۱۳۲۳-۱۳۲۸ مربوط است.{{ببینید|متن=ببینید|تقریرات فلسفه امام‌خمینی}}
=====عرفان=====
=====عرفان=====
امام‌خمینی هم‌زمان با تدریس فلسفه در ‌سال‌های ۱۳۱۰-۱۳۲۰، برای افراد خاصی کتاب منازل السائرین را در [[عرفان عملی]] و برای برخی شرح قیصری بر فصوص الحکم ـ را در [[عرفان نظری]] تدریس کرده است.
امام‌خمینی هم‌زمان با تدریس فلسفه در ‌سال‌های ۱۳۱۰-۱۳۲۰، برای افراد خاصی کتاب منازل السائرین را در عرفان عملی و برای برخی شرح قیصری بر فصوص الحکم ـ را در عرفان نظری تدریس کرده است.
=====فقه و اصول=====
=====فقه و اصول=====
امام‌خمینی از حدود سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۴۳ به صورت مداوم در قم به تدریس درس اصول و فقه در مقطع سطوح عالی و خارج مشغول بوده است و در طول این ‌سال‌ها بیش از دو دوره خارج اصول و ابوابی از فقه را تدریس کرده است. آغاز تدریس ایشان در مقطع خارج، پس از ورود [[آیت الله بروجردی|بروجردی]] به قم در سال ۱۳۲۳ و به تقاضای برخی از فضلای حوزه، ازجمله [[مرتضی مطهری]] و [[حسینعلی منتظری]] بود و اوج تدریس امام‌خمینی در مقطع خارج فقه و اصول، دهه ۱۳۳۰ است. محورهای تدریس خارج اصول فقه امام‌خمینی، کتاب کفایة الاصول و موضوع‌های فقه ایشان [[زکات]]، [[طهارت]] و پس از آن مباحث [[مکاسب محرمه]] و [[بیع]] و خیارات و خلل نماز بوده است.
امام‌خمینی از حدود سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۴۳ به صورت مداوم در قم به تدریس درس اصول و فقه در مقطع سطوح عالی و خارج مشغول بوده است و در طول این ‌سال‌ها بیش از دو دوره خارج اصول و ابوابی از فقه را تدریس کرده است. آغاز تدریس ایشان در مقطع خارج، پس از ورود [[آیت الله بروجردی|بروجردی]] به قم در سال ۱۳۲۳ و به تقاضای برخی از فضلای حوزه، ازجمله [[مرتضی مطهری]] و [[حسینعلی منتظری]] بود و اوج تدریس امام‌خمینی در مقطع خارج فقه و اصول، دهه ۱۳۳۰ است. محورهای تدریس خارج اصول فقه امام‌خمینی، کتاب کفایة الاصول و موضوع‌های فقه ایشان [[زکات]]، [[طهارت]] و پس از آن مباحث مکاسب محرمه و [[بیع]] و خیارات و خلل نماز بوده است.
پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به نجف، درس فقه ایشان از اول ربیع‌الاول ۱۳۸۵ق/ ۱۳۴۴ش آغاز شد. ایشان در این مدت مباحث بیع، ازجمله بحث مهم [[ولایت فقیه]]، خیارات و در دو سال آخر بحث‌های مربوط به خلل در نماز{{ببینید|متن=ببینید|الخلل فی الصلاة}} را تدریس ‌کرده است.
پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به نجف، درس فقه ایشان از اول ربیع‌الاول ۱۳۸۵ق/ ۱۳۴۴ش آغاز شد. ایشان در این مدت مباحث بیع، ازجمله بحث مهم [[ولایت فقیه]]، خیارات و در دو سال آخر بحث‌های مربوط به خلل در نماز{{ببینید|متن=ببینید|الخلل فی الصلاة}} را تدریس ‌کرده است.
=====اخلاق=====
=====اخلاق=====
امام‌خمینی در کنار تدریس علوم، [[درس اخلاق]] نیز به صورت مستقل یا در کنار درس‌های دیگر داشت. برخی آغاز تدریس اخلاق ایشان را پس از درگذشت حائری یزدی و به مدت هشت سال برآورد کرده‌اند. این درس‌ها بر اساس آیات [[قرآن کریم]] و احادیث [[معصومان(ع)]] بوده و برخی نیز منبع آن را کتاب [[شرح منازل السائرین]]، تالیف [[کمال‌الدین عبدالرزاق کاشانی]] شمرده‌اند. درس اخلاق ایشان که در آغاز، محدود بود، به‌‌تدریج گسترش یافت؛ به‏‌گونه‌‏ای که افراد غیر طلبه نیز در آن شرکت می‏‌کردند. با فشارهای دستگاه‌ امنیتی، مکان این درس از [[مدرسه فیضیه]] به [[مدرسه حاج‌ملاصادق]] معروف به مدرسه حاجی انتقال یافت و سرانجام به ‌دست شهربانی قم تعطیل شد.
امام‌خمینی در کنار تدریس علوم، [[درس اخلاق]] نیز به صورت مستقل یا در کنار درس‌های دیگر داشت. برخی آغاز تدریس اخلاق ایشان را پس از درگذشت [[عبدالکریم حائری یزدی|حائری یزدی]] و به مدت هشت سال برآورد کرده‌اند. این درس‌ها بر اساس آیات [[قرآن کریم]] و [[حدیث|احادیث معصومان(ع)]] بوده و برخی نیز منبع آن را کتاب [[شرح منازل السائرین]]، تالیف [[کمال‌الدین عبدالرزاق کاشانی]] شمرده‌اند. درس اخلاق ایشان که در آغاز، محدود بود، به‌‌تدریج گسترش یافت؛ به‏‌گونه‌‏ای که افراد غیر طلبه نیز در آن شرکت می‏‌کردند. با فشارهای دستگاه‌ امنیتی، مکان این درس از [[مدرسه فیضیه]] به [[مدرسه حاج‌ملاصادق]] معروف به مدرسه حاجی انتقال یافت و سرانجام به ‌دست شهربانی قم تعطیل شد.
=====سایر موضوع‌ها=====
=====سایر موضوع‌ها=====
گزارش‌های پراکنده نشان می‌دهد امام‌خمینی در برخی علوم دیگر نیز تدریس داشته است؛ ازجمله تدریس «[[شرح شمسیه]]» در منطق و نیز بخش منطق شرح منظومه سبزواری و تدریس «شوارق الالهام» در دانش کلام که به‌صورت خصوصی برگزار ‌شده است. همچنین پنج جلسه [[تفسیر]] گفتاری و شفاهی سوره حمد در قالب درس، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در [[قم]]، ضبط و از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر سوره حمد}}
گزارش‌های پراکنده نشان می‌دهد امام‌خمینی در برخی علوم دیگر نیز تدریس داشته است؛ ازجمله تدریس «[[شرح شمسیه]]» در منطق و نیز بخش منطق شرح منظومه سبزواری و تدریس «شوارق الالهام» در دانش کلام که به‌صورت خصوصی برگزار ‌شده است. همچنین پنج جلسه [[تفسیر]] گفتاری و شفاهی سوره حمد در قالب درس، که پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، در [[قم]]، ضبط و از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر سوره حمد}}
===محل‌های تدریس===
===محل‌های تدریس===
امام‌خمینی در مکان‌های گوناگونی تدریس کرده است. مدرسه فیضیه، [[مدرسه دارالشفا]]، مدرسه حاج‌ملاصادق، یکی از حجره‌های صحن نو، [[مسجد محمدیه]]، [[مسجد بالاسر]] در حرم، [[مسجد سلماسی]] و [[مسجد اعظم]] ازجمله این مکان‌ها در قم است. همچنین ایشان برخی از درس‌ها مانند فلسفه و آغاز تدریس فقه و اصول در حد سطح را به مقتضای شرایط در خانه خود تدریس می‌کرد.{{ببینید|متن=ببینید|اماکن تحصیل و تدریس}} ایشان با انتقال به [[نجف اشرف]] نیز به مدت سیزده سال در [[مسجد شیخ‌انصاری نجف]]، تدریس داشت.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه نجف}}
امام‌خمینی در مکان‌های گوناگونی تدریس کرده است. مدرسه فیضیه، [[مدرسه دارالشفا]]، مدرسه حاج‌ملاصادق، یکی از حجره‌های صحن نو، [[مسجد محمدیه]]، [[مسجد بالاسر]] در حرم، [[مسجد سلماسی]] و [[مسجد اعظم]] ازجمله این مکان‌ها در قم است. همچنین ایشان برخی از درس‌ها مانند فلسفه و آغاز تدریس فقه و اصول در حد سطح را به مقتضای شرایط در خانه خود تدریس می‌کرد.{{ببینید|متن=ببینید|اماکن تحصیل و تدریس}} ایشان با انتقال به [[نجف اشرف]] نیز به مدت سیزده سال در [[مسجد شیخ‌انصاری نجف]]، تدریس داشت.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه نجف}}
==تالیف‌ها و شاگردان==
==تالیف‌ها و شاگردان==
تدریس امام‌خمینی در سال‌های طولانی، تربیت جمع بسیاری از شاگردان شایسته، فاضل و محقق، در تالیف، تصنیف و حاشیه‌نگاری و تقریرنویسی را موجب شده است. تنوع و ابعاد نوشته‏‌های ایشان نیز نشان از احاطه علمی و جامعیت ایشان در [[علوم اسلامی]] دارد:
تدریس امام‌خمینی در سال‌های طولانی، تربیت جمع بسیاری از شاگردان شایسته، فاضل و محقق، در تالیف، تصنیف و حاشیه‌نگاری و تقریرنویسی را موجب شده است. تنوع و ابعاد نوشته‏‌های ایشان نیز نشان از احاطه علمی و جامعیت ایشان در علوم اسلامی دارد:
===آثار و تالیف‌ها===
===آثار و تالیف‌ها===
ورود امام‌خمینی در علوم مختلف و تحصیل و تدریس این علوم، موجب نگارش آثار گوناگون در موضوعات مختلف شده است. شرح آثار نگارشی امام‌خمینی به تفکیک موضوع چنین است:
ورود امام‌خمینی در علوم مختلف و تحصیل و تدریس این علوم، موجب نگارش آثار گوناگون در موضوعات مختلف شده است. شرح آثار نگارشی امام‌خمینی به تفکیک موضوع چنین است:
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
امام‌خمینی در سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۴ق/ ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ش، یعنی از ۲۷ تا ۳۴ سالگی، بر دو کتاب شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، هم‌زمان با فراگیری آن نزد شاه‌آبادی، تعلیقاتی به عربی نوشته است که با عنوان «تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس» منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تعلیقات علی شرح فصوص الحکم |تعلیقات علی مصباح الانس}} «سرّ الصلاة یا معراج السالکین و صلاة العارفین» نوشته دیگری برای خواص از اهل عرفان و [[سیر و سلوک|سلوک]] است که امام‌خمینی آن را به زبان فارسی در سال۱۳۵۸ق/ ۱۳۱۸ش نگاشته و در آن به بیان اسرار معنوی نماز پرداخته است.{{ببینید|متن=ببینید|سرّ الصلاة}} «آداب الصلاة» نیز کتابی اخلاقی ـ عرفانی درباره آداب نماز و نمازگزاران است که ایشان در سال۱۳۶۱ق/ ۱۳۲۱ش به زبان فارسی نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|آداب الصلاة}}
امام‌خمینی در سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۴ق/ ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ش، یعنی از ۲۷ تا ۳۴ سالگی، بر دو کتاب شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، هم‌زمان با فراگیری آن نزد شاه‌آبادی، تعلیقاتی به عربی نوشته است که با عنوان «تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس» منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تعلیقات علی شرح فصوص الحکم |تعلیقات علی مصباح الانس}} «سرّ الصلاة یا معراج السالکین و صلاة العارفین» نوشته دیگری برای خواص از اهل عرفان و [[سیر و سلوک|سلوک]] است که امام‌خمینی آن را به زبان فارسی در سال۱۳۵۸ق/ ۱۳۱۸ش نگاشته و در آن به بیان اسرار معنوی نماز پرداخته است.{{ببینید|متن=ببینید|سرّ الصلاة}} «آداب الصلاة» نیز کتابی اخلاقی ـ عرفانی درباره آداب نماز و نمازگزاران است که ایشان در سال۱۳۶۱ق/ ۱۳۲۱ش به زبان فارسی نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|آداب الصلاة}}
====فلسفه و کلام====
====فلسفه و کلام====
«کشف اسرار» کتابی انتقادی، کلامی و اجتماعی است که امام‌خمینی در آن به شبه‌های کتاب اسرار هزارساله پاسخ داده است. این کتاب در سال ۱۳۲۳ و به زبان فارسی نوشته و بدون ذکر نام نویسنده و ناشر، منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|کشف اسرار}} امام‌خمینی در زمان تدریس دوره دوم اصول فقه، رساله «الطلب و الاراده» را با موضوع [[جبر و تفویض]]، به صورت مستقل و به زبان عربی نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|الطلب و الاراده}} «[[رسالة الزوراء]]» رساله‌‏ای است که ایشان آن را استنساخ کرده است. این رساله در مباحث فلسفی و عرفانی است و در چهاردهم ربیع‌الاول ۱۳۴۹ق/ مرداد ۱۳۰۹ش به انجام رسیده است. از ایشان تعلیقه‏‌ای بر دیدگاه [[ملاصدرا]] در اسفار درباره حدیث «ما تردّدتُ فی شیءٍ انا فاعله کتردّدی فی قبض روح عبدی المؤمن» نیز گزارش شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تالیفات و آثار}}
«کشف اسرار» کتابی انتقادی، کلامی و اجتماعی است که امام‌خمینی در آن به شبه‌های کتاب اسرار هزارساله پاسخ داده است. این کتاب در سال ۱۳۲۳ و به زبان فارسی نوشته و بدون ذکر نام نویسنده و ناشر، منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|کشف اسرار}} امام‌خمینی در زمان تدریس دوره دوم اصول فقه، رساله «الطلب و الاراده» را با موضوع [[جبر و تفویض]]، به صورت مستقل و به زبان عربی نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|الطلب و الاراده}} «[[رسالة الزوراء]]» رساله‌‏ای است که ایشان آن را استنساخ کرده است. این رساله در مباحث فلسفی و عرفانی است و در چهاردهم ربیع‌الاول ۱۳۴۹ق/ مرداد ۱۳۰۹ش به انجام رسیده است. از ایشان تعلیقه‏‌ای بر دیدگاه [[ملاصدرا]] در اسفار درباره حدیث «ما تردّدتُ فی شیءٍ انا فاعله کتردّدی فی قبض روح عبدی المؤمن» نیز گزارش شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تالیفات و آثار امام‌خمینی}}
====اخلاق====
====اخلاق====
«اربعین حدیث یا شرح چهل حدیث» در تبیین و تفسیر چهل حدیث از معصومان(ع) است که به رسم اربعین‌نویسی، به زبان فارسی نگاشته شده و در سال۱۳۵۸ق/ ۱۳۱۸ش پایان یافته است.{{ببینید|متن=ببینید|شرح چهل حدیث |رساله لقاء‌الله}} «شرح حدیث جنود عقل و جهل» نیز اثری عرفانی ـ اخلاقی به زبان فارسی است که امام‌خمینی نگارش آن را در ۲ رمضان سال ۱۳۶۳ق/ ۳۰ مرداد ۱۳۲۳ش در شهر محلات پایان برده است.{{ببینید|متن=ببینید|شرح حدیث جنود عقل و جهل}} به جز آثار تخصصی در موضوع اخلاق، برخی سخنان اخلاقی امام‌خمینی در حوزه عمومی نیز به دست [[شاگردان امام‌خمینی|شاگردان ایشان]] جمع‌آوری و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|جهاد اکبر}}
«اربعین حدیث یا شرح چهل حدیث» در تبیین و تفسیر چهل حدیث از معصومان(ع) است که به رسم اربعین‌نویسی، به زبان فارسی نگاشته شده و در سال۱۳۵۸ق/ ۱۳۱۸ش پایان یافته است.{{ببینید|متن=ببینید|شرح چهل حدیث |رساله لقاءالله}} «شرح حدیث جنود عقل و جهل» نیز اثری عرفانی ـ اخلاقی به زبان فارسی است که امام‌خمینی نگارش آن را در ۲ رمضان سال ۱۳۶۳ق/ ۳۰ مرداد ۱۳۲۳ش در شهر محلات پایان برده است.{{ببینید|متن=ببینید|شرح حدیث جنود عقل و جهل}} به جز آثار تخصصی در موضوع اخلاق، برخی سخنان اخلاقی امام‌خمینی در حوزه عمومی نیز به دست [[شاگردان امام‌خمینی|شاگردان ایشان]] جمع‌آوری و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|جهاد اکبر}}
====اصول فقه====
====اصول فقه====
کتاب «انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه» دربردارنده دیدگاه‌های امام‌خمینی در [[اصول فقه|علم اصول فقه]]، به زبان عربی و در نقد مباحث عقلی کتاب کفایة الاصول [[محمدکاظم خراسانی]] است که در سال‌های ۱۳۶۴تا ۱۳۶۸ق/ ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۸ش هم‌زمان با تدریس نوشته شده است.{{ببینید|متن=ببینید|انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه}} دو جلد کتاب «مناهج الوصول الی علم الاصول» اثر اصولی دیگر ایشان است که آن را هم‌زمان با تدریس دوره دوم اصول فقه در ‌سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۴ق/ ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۴ش به ترتیب کفایة الاصول و به زبان عربی نگاشته است.{{ببینید|متن=ببینید|مناهج الوصول الی علم الاصول}} کتاب دیگر که به کوشش [[مجتبی تهرانی]] انتشار یافته، «الرسائل» است که در سال۱۳۸۴ق/ ۱۳۴۳ش به چاپ رسیده و شامل این رساله‌ها است: «رسالة فی التعادل و الترجیح»، «رسالة فی الاجتهاد و التقلید»، «رسالة فی الاستصحاب» و «رسالة فی قاعدة لا ضرر» و «رسالة فی التقیه». این رساله‌ها تا پیش از۱۳۷۰ق/ ۱۳۳۰ش هم‌زمان با تدریس این مباحث و به زبان عربی نوشته شده‌اند.{{ببینید|متن=ببینید|الرسائل}}
کتاب «[[انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه (کتاب)|انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه]]» دربردارنده دیدگاه‌های امام‌خمینی در [[اصول فقه|علم اصول فقه]]، به زبان عربی و در نقد مباحث عقلی کتاب کفایة الاصول [[محمدکاظم خراسانی]] است که در سال‌های ۱۳۶۴تا ۱۳۶۸ق/ ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۸ش هم‌زمان با تدریس نوشته شده است.{{ببینید|متن=ببینید|انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه}} دو جلد کتاب «مناهج الوصول الی علم الاصول» اثر اصولی دیگر ایشان است که آن را هم‌زمان با تدریس دوره دوم [[اصول فقه]] در ‌سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۴ق/ ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۴ش به ترتیب کفایة الاصول و به زبان عربی نگاشته است.{{ببینید|متن=ببینید|مناهج الوصول الی علم الاصول}} کتاب دیگر که به کوشش [[مجتبی تهرانی]] انتشار یافته، «[[الرسائل العشره|الرسائل]]» است که در سال۱۳۸۴ق/ ۱۳۴۳ش به چاپ رسیده و شامل این رساله‌ها است: «[[التعادل و الترجیح (کتاب)|رسالة فی التعادل و الترجیح]]»، «[[الاجتهاد و التقلید (کتاب)|رسالة فی الاجتهاد و التقلید]]»، «[[الاستصحاب (کتاب)|رسالة فی الاستصحاب]]» و «[[رسالة فی قاعدة لا ضرر]]» و «[[رسالة فی التقیه]]». این رساله‌ها تا پیش از۱۳۷۰ق/ ۱۳۳۰ش هم‌زمان با تدریس این مباحث و به زبان عربی نوشته شده‌اند.{{ببینید|متن=ببینید|الرسائل}}
امام‌خمینی همچنین رساله‏‌های «قاعدة من ملک شیئاً ملک الاقرار به»، «[[فی تداخل الاسباب]]»، «قیاس الاوامر التشریعیة بالعلل التکوینیة و ما یترتب علیه»، «[[فی موضوع علم الاصول]]»، «فی التکلم فی بعض جهات ما نقل عن رسول‌الله(ص) من قوله علی الید ما اخذت حتّی تؤدی» را در موضوع [[قواعد فقهی]] و اصولی به زبان عربی نگاشته و با عنوان «الفوائد الخمسه» منتشر شده است. همچنین رساله‌های کوتاهی از ایشان با موضوع‌های گوناگون فقهی وجود دارد که در الرسائل العشره و نیز [[موسوعة الامام‌الخمینی]] منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|الرسائل العشره |فی حال الشروط المخالفة للکتاب و المباحث المتعلق بها |فی شرح حال العقود و الایقاعات |قاعدة علی الید}} همچنین کتاب «لمحات الاصول» حاصل درس‌‌های اصول فقه [[سیدحسین بروجردی]] است که در سال‌های۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰ق/ ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ش تدریس شده و امام‌خمینی آن را تقریر کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|لمحات الاصول}} ایشان مباحث اصولی استاد پیشین خود، ـ حائری یزدی را نیز با نام «[[الفوائد]]» تقریر کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|تالیفات و آثار}}
امام‌خمینی همچنین رساله‏‌های «[[قاعدة من ملک شیئا ملک الاقرار به (رساله)|قاعدة من ملک شیئاً ملک الاقرار به]]»، «[[فی تداخل الاسباب]]»، «قیاس الاوامر التشریعیة بالعلل التکوینیة و ما یترتب علیه»، «[[فی موضوع علم الاصول]]»، «فی التکلم فی بعض جهات ما نقل عن رسول‌الله(ص) من قوله علی الید ما اخذت حتّی تؤدی» را در موضوع [[قواعد فقهی]] و اصولی به زبان عربی نگاشته و با عنوان «الفوائد الخمسه» منتشر شده است. همچنین رساله‌های کوتاهی از ایشان با موضوع‌های گوناگون فقهی وجود دارد که در الرسائل العشره و نیز [[موسوعة الامام‌الخمینی]] منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|الرسائل العشره |فی حال الشروط المخالفة للکتاب و المباحث المتعلقة بها (رساله)|فی شرح حال العقود و الایقاعات |قاعدة علی الید}} همچنین کتاب «لمحات الاصول» حاصل درس‌‌های اصول فقه [[سیدحسین بروجردی]] است که در سال‌های۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰ق/ ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰ش تدریس شده و امام‌خمینی آن را تقریر کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|لمحات الاصول}} ایشان مباحث اصولی استاد پیشین خود، ـ حائری یزدی را نیز با نام «[[الفوائد]]» تقریر کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|تالیفات و آثار امام‌خمینی}}
====فقه====
====فقه====
رویکرد استدلالی یا فتوایی آثار امام‌خمینی در موضوع فقه، این آثار را در دو دسته قرار می‌دهد:
رویکرد استدلالی یا فتوایی آثار امام‌خمینی در موضوع فقه، این آثار را در دو دسته قرار می‌دهد:
=====آثار در فقه استدلالی=====
=====آثار در فقه استدلالی=====
«کتاب الطهاره» در چهار جلد که دستاورد تدریس امام‌خمینی از سال ۱۳۳۰-۱۳۳۷‌‌ش و به زبان عربی است.{{ببینید|متن=ببینید|کتاب الطهاره}} «المکاسب المحرمه» در دوجلد و «کتاب البیع» در پنج جلد دو عنوان دیگر از آثار فقهی استدلالی‌اند که به زبان عربی است. امام‌خمینی این دو اثر را در ‌سال‌های ۱۳۳۸-۱۳۵۵ش در [[حوزه علمیه قم]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف اشرف]] تدریس و هم‌زمان تالیف کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|المکاسب المحرمه |کتاب البیع}} «رسالۀ فی التقیه» نوشته‏ استدلالی دیگر ایشان درباره [[تقیه]] و احکام و مبانی آن است که در سال ۱۳۷۳ق/ ۱۳۳۳ش به رشته تحریر درآمده است.{{ببینید|متن=ببینید|رسالۀ فی التقیه}} «[[فی لزوم تبین الفجر فعلا فی اللیالی المقمرة|فائدة فی لزوم التبیّن الفعلی للفجر فی اللیالی المقمره]]» پنجمین فائده از مجموعه «الفوائد الخمسه» می‌باشد که امام‌خمینی آنها را در جوانی نوشته و شاید از نخستین تالیفات استدلالی ایشان در فقه باشد.{{ببینید|متن=ببینید|طلوع فجر}} همچنین رساله «فروع العلم الاجمالی» در ۱۳۷۵ق/ ۱۳۳۵ش نگاشته شده و در آن هفت مسئله از فروع فقهی علم اجمالی بر اساس کتاب العروة الوثقی بررسی شده است.{{ببینید|متن=ببینید|فروع العلم الاجمالی}} این سه رساله نیز به زبان عربی نگاشته شده‌اند. «الخلل فی الصلاة» کتابی است که امام‌خمینی مباحث آن را در ‌سال‌های ۱۳۹۶-۱۳۹۸ق/ ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش در نجف تدریس کرده و هم‌زمان به عربی نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|الخلل فی الصلاة}} «ولایت فقیه یا حکومت اسلامی» نام کتابی در فقه سیاسی و به زبان فارسی است که با استناد به آیات و روایات، به نظریه فقهی ولایت فقیه پرداخته است.{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه (۲)}}
«کتاب الطهاره» در چهار جلد که دستاورد تدریس امام‌خمینی از سال ۱۳۳۰-۱۳۳۷‌‌ش و به زبان عربی است.{{ببینید|متن=ببینید|کتاب الطهاره}} «المکاسب المحرمه» در دوجلد و «کتاب البیع» در پنج جلد دو عنوان دیگر از آثار فقهی استدلالی‌اند که به زبان عربی است. امام‌خمینی این دو اثر را در ‌سال‌های ۱۳۳۸-۱۳۵۵ش در [[حوزه علمیه قم]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف اشرف]] تدریس و هم‌زمان تالیف کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|المکاسب المحرمه (کتاب)|کتاب البیع}} «رسالۀ فی التقیه» نوشته‏ استدلالی دیگر ایشان درباره [[تقیه]] و احکام و مبانی آن است که در سال ۱۳۷۳ق/ ۱۳۳۳ش به رشته تحریر درآمده است.{{ببینید|متن=ببینید|رسالة فی التقیه}} «[[فی لزوم تبین الفجر فعلا فی اللیالی المقمرة|فائدة فی لزوم التبیّن الفعلی للفجر فی اللیالی المقمره]]» پنجمین فائده از مجموعه «الفوائد الخمسه» می‌باشد که امام‌خمینی آنها را در جوانی نوشته و شاید از نخستین تالیفات استدلالی ایشان در فقه باشد.{{ببینید|متن=ببینید|طلوع فجر}} همچنین رساله «فروع العلم الاجمالی» در ۱۳۷۵ق/ ۱۳۳۵ش نگاشته شده و در آن هفت مسئله از فروع فقهی علم اجمالی بر اساس کتاب العروة الوثقی بررسی شده است.{{ببینید|متن=ببینید|فروع العلم الاجمالی}} این سه رساله نیز به زبان عربی نگاشته شده‌اند. «الخلل فی الصلاة» کتابی است که امام‌خمینی مباحث آن را در ‌سال‌های ۱۳۹۶-۱۳۹۸ق/ ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش در نجف تدریس کرده و هم‌زمان به عربی نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|الخلل فی الصلاة}} «ولایت فقیه یا حکومت اسلامی» نام کتابی در فقه سیاسی و به زبان فارسی است که با استناد به آیات و روایات، به نظریه فقهی ولایت فقیه پرداخته است.{{ببینید|متن=ببینید|ولایت فقیه (کتاب)}}
=====آثار در فقه فتوایی=====
=====آثار در فقه فتوایی=====
«تعلیقة علی وسیلة النجاة» نخستین اثری است که امام‌خمینی در مدت هفت سال از ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲ق/ ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۲ش در حاشیه کتاب فتوایی [[سیدابوالحسن اصفهانی]] نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|تعلیقة علی وسیلة النجاة}} «التعلیقة علی العروة الوثقی» اثر فتوایی دیگری است که ایشان دیدگاه‌های فقهی خود را به صورت تعلیقه بر کتاب العروة الوثقی، اثر [[سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی]] نگاشته و در ۱۳۷۵ق/ ۱۳۳۵ش به پایان برده است.{{ببینید|متن=ببینید|التعلیقة علی العروة الوثقی}} این دو تعلیقه به زبان عربی نگاشته شده‌اند. «حاشیه بر کتاب رساله ارث ملا‌هاشم خراسانی» نیز فتاوای امام‌خمینی در مسائل [[ارث]] است که به زبان فارسی و در عبارت‌های کوتاه در پاورقی کتاب یاد‌شده ثبت گردیده است.{{ببینید|متن=ببینید|حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانی}}
«تعلیقة علی وسیلة النجاة» نخستین اثری است که امام‌خمینی در مدت هفت سال از ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۲ق/ ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۲ش در حاشیه کتاب فتوایی [[سیدابوالحسن اصفهانی]] نوشته است.{{ببینید|متن=ببینید|تعلیقة علی وسیلة النجاة}} «التعلیقة علی العروة الوثقی» اثر فتوایی دیگری است که ایشان دیدگاه‌های فقهی خود را به صورت تعلیقه بر کتاب العروة الوثقی، اثر [[سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی]] نگاشته و در ۱۳۷۵ق/ ۱۳۳۵ش به پایان برده است.{{ببینید|متن=ببینید|التعلیقة علی العروة الوثقی}} این دو تعلیقه به زبان عربی نگاشته شده‌اند. «حاشیه بر کتاب رساله ارث ملا‌هاشم خراسانی» نیز فتاوای امام‌خمینی در مسائل [[ارث]] است که به زبان فارسی و در عبارت‌های کوتاه در پاورقی کتاب یاد‌شده ثبت گردیده است.{{ببینید|متن=ببینید|حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانی}}
«نجاة العباد» نخستین رساله عملیه امام‌خمینی به زبان فارسی و در واقع ترجمه بخش‌هایی از حواشی ایشان بر [[وسیلة النجاة]] و [[العروة الوثقی]] است.{{ببینید|متن=ببینید|رسالة نجاة العباد}} «زبدة الاحکام» فارسی نیز خلاصه کتاب نجاة العباد است که در آغاز [[مرجعیت امام‌خمینی]] در اختیار مقلدان گذاشته شده است.{{ببینید|متن=ببینید|زبدة ‌الاحکام (۱)}} کتاب دیگری با همین عنوان به عربی منتشر شده است که گزیده‌ای از [[تحریر الوسیله]] ایشان است و در نجف تهیه و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|زبدة ‌الاحکام (۲)}} «رساله مناسک حج» نگاشته‌شده در سال ۱۳۸۴ق/ ۱۳۴۳ش و «رساله توضیح المسائل» دو اثر فقهی فتوایی دیگر از امام‌خمینی و به زبان فارسی است.{{ببینید|متن=ببینید|مناسک حج |رساله توضیح المسائل}} «حاشیه رساله توضیح المسائل» حواشی فارسی ایشان بر رساله توضیح المسائل بروجردی است.{{ببینید|متن=ببینید|حاشیه بر رساله توضیح المسائل}}
«نجاة العباد» نخستین رساله عملیه امام‌خمینی به زبان فارسی و در واقع ترجمه بخش‌هایی از حواشی ایشان بر [[وسیلة النجاة]] و [[العروة الوثقی]] است.{{ببینید|متن=ببینید|رسالة نجاة العباد}} «زبدة الاحکام» فارسی نیز خلاصه کتاب نجاة العباد است که در آغاز [[مرجعیت امام‌خمینی]] در اختیار مقلدان گذاشته شده است.{{ببینید|متن=ببینید|زبدة الاحکام (فارسی)}} کتاب دیگری با همین عنوان به عربی منتشر شده است که گزیده‌ای از [[تحریر الوسیله]] ایشان است و در نجف تهیه و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|زبدة الاحکام (عربی)}} «رساله مناسک حج» نگاشته‌شده در سال ۱۳۸۴ق/ ۱۳۴۳ش و «رساله توضیح المسائل» دو اثر فقهی فتوایی دیگر از امام‌خمینی و به زبان فارسی است.{{ببینید|متن=ببینید|مناسک حج |رساله توضیح المسائل}} «حاشیه رساله توضیح المسائل» حواشی فارسی ایشان بر رساله توضیح المسائل بروجردی است.{{ببینید|متن=ببینید|حاشیه بر رساله توضیح المسائل}}
«تحریر الوسیله» کتاب فتوایی اصلی امام‌خمینی و به زبان عربی است. ایشان جلد نخست این کتاب را در زمان تبعید در [[بورسا ترکیه|بورسای ترکیه]] در سال۱۳۸۴ق/ ۱۳۴۳ش و جلد دوم را در نجف اشرف نوشته است. کتاب «استفتائات» نیز مجموعه پاسخ‌های ایشان به پرسش‌های شرعی است که عمده آن به زبان فارسی است. این کتاب در ده جلد، نخست در [[مجموعه موسوعة الامام‌الخمینی]] منتشر شده و سپس به صورت جداگانه نیز به چاپ رسیده است.{{ببینید|متن=ببینید|استفتائات |موسوعة الامام‌الخمینی}} مجموعه چهارجلدی رساله نوین نیز بر اساس کتاب‌های فتوایی ایشان تنظیم و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|رساله نوین}}
«تحریر الوسیله» کتاب فتوایی اصلی امام‌خمینی و به زبان عربی است. ایشان جلد نخست این کتاب را در زمان تبعید در [[بورسا|بورسای ترکیه]] در سال۱۳۸۴ق/ ۱۳۴۳ش و جلد دوم را در نجف اشرف نوشته است. کتاب «استفتائات» نیز مجموعه پاسخ‌های ایشان به پرسش‌های شرعی است که عمده آن به زبان فارسی است. این کتاب در ده جلد، نخست در مجموعه موسوعة الامام‌الخمینی منتشر شده و سپس به صورت جداگانه نیز به چاپ رسیده است.{{ببینید|متن=ببینید|استفتائات |موسوعة الامام‌الخمینی}} مجموعه چهارجلدی رساله نوین نیز بر اساس کتاب‌های فتوایی ایشان تنظیم و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|رساله نوین}}
امام‌خمینی پاره‏ای از مباحث فقهی استادان خود، مانند درس نکاح حائری یزدی را نیز تقریر کرده است.
امام‌خمینی پاره‏ای از مباحث فقهی استادان خود، مانند درس نکاح حائری یزدی را نیز تقریر کرده است.
====تفسیر و حدیث====
====تفسیر و حدیث====
امام‌خمینی در کتاب «[[سر الصلاة|سرّ الصلاة]]» با اشاره‌هایی اجمالی سوره‌های حمد و توحید را به مشرب عرفانی تفسیر کرده و در کتاب «[[آداب الصلاة]]» علاوه بر این دو سوره، به تفسیر سوره قدر پرداخته است. تفسیر گفتاری آیات اول سوره حمد نیز از ایشان است که در سال ۱۳۵۸ از برنامه «با قرآن در صحنه» تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر سوره حمد}} ایشان همچنین به تفسیر «بسمله»، توجه ویژه‌ای داشت و در موارد گوناگون با رویکردی عرفانی، اخلاقی و کلامی به تفسیر این آیه پرداخته است.{{ببینید|متن=ببینید|بسم الله الرحمن الرحیم}} مجموعه این تفاسیر، در اثری با عنوان «تفسیر و شواهد قرآنی» گردآوری، تدوین و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر و شواهد قرآنی}} «آیات الاحکام» نیز با موضوع آیات فقهی موجود در آثار ایشان، از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|آیات الاحکام فی تراث الامام‌الخمینی}} مجموعة «تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام‌خمینی»، افزون بر جمع‌آوری مطالب و شواهد تفسیری، مکتب تفسیر عرفانی امام‌خمینی را نیز بررسی کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر قرآن مجید}} تصحیح و چاپ و انتشار جلد «غدیر» از کتاب [[عبقات الانوار]]، نوشته [[میرحامد حسین هندی]] نیز ازجمله آثار امام‌خمینی است.
امام‌خمینی در کتاب «[[سر الصلاة|سرّ الصلاة]]» با اشاره‌هایی اجمالی سوره‌های حمد و توحید را به مشرب عرفانی تفسیر کرده و در کتاب «[[آداب الصلاة]]» علاوه بر این دو سوره، به تفسیر سوره قدر پرداخته است. تفسیر گفتاری آیات اول سوره حمد نیز از ایشان است که در سال ۱۳۵۸ از برنامه «با قرآن در صحنه» تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر سوره حمد}} ایشان همچنین به تفسیر «بسمله»، توجه ویژه‌ای داشت و در موارد گوناگون با رویکردی عرفانی، اخلاقی و کلامی به تفسیر این آیه پرداخته است.{{ببینید|متن=ببینید|بسم الله الرحمن الرحیم}} مجموعه این تفاسیر، در اثری با عنوان «تفسیر و شواهد قرآنی» گردآوری، تدوین و منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر و شواهد قرآنی}} «آیات الاحکام» نیز با موضوع آیات فقهی موجود در آثار ایشان، از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|آیات الاحکام فی تراث الامام‌الخمینی}} مجموعة «تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام‌خمینی»، افزون بر جمع‌آوری مطالب و شواهد تفسیری، مکتب تفسیر عرفانی امام‌خمینی را نیز بررسی کرده است.{{ببینید|متن=ببینید|تفسیر قرآن مجید}} تصحیح و چاپ و انتشار جلد «غدیر» از کتاب [[عبقات الانوار]]، نوشته [[میرحامد حسین هندی]] نیز ازجمله آثار امام‌خمینی است.
====پیام‌ها و نامه‌ها====
====پیام‌ها و نامه‌ها====
امام‌خمینی گفتارها و نوشتارهایی در زمینه‏‌های گوناگون فکری و سیاسی دارد که به صورت نامه، بیانیه، سخنرانی و اظهارنظر است.{{ببینید|متن=ببینید|پیام‌ها و اعلامیه‌ها |سخنرانی‌ها |نامه‌ها}} این بخش افزون بر عرضه در شکل‌ها و قالب‌های مستقل، مانند [[بانگ آزادی]]، آوای توحید، منشور روحانیت، منشور برادری، منشور استقامت، [[محضر نور]]، نخست در مجموعه ۲۲جلدی «[[صحیفه نور]]»، مجموعه سه‌جلدی [[کوثر]] و سپس در مجموعه کامل‌تر «[[صحیفه امام]]» در ۲۲ جلد منتشر شده است. از نخستین آثاری که دربارۀ بیانات امام‌خمینی به تفکیک موضوع، منتشر شد، در جستجوی راه از کلام امام و مجموعه تبیان بود{{ببینید|متن=ببینید|در جستجوی راه از کلام امام |تبیان}}؛ چنان‌که بخش‌های باقی‌مانده از اشعار ایشان نیز با عنوان «دیوان امام» منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|دیوان امام‌}}
امام‌خمینی گفتارها و نوشتارهایی در زمینه‏‌های گوناگون فکری و سیاسی دارد که به صورت نامه، بیانیه، سخنرانی و اظهارنظر است.{{ببینید|متن=ببینید|پیام‌ها و اعلامیه‌ها |سخنرانی‌ها |نامه‌های امام خمینی}} این بخش افزون بر عرضه در شکل‌ها و قالب‌های مستقل، مانند [[بانگ آزادی]]، آوای توحید، منشور روحانیت، منشور برادری، منشور استقامت، [[محضر نور]]، نخست در مجموعه ۲۲جلدی «[[صحیفه نور]]»، مجموعه سه‌جلدی [[کوثر (کتاب)|کوثر]] و سپس در مجموعه کامل‌تر «[[صحیفه امام]]» در ۲۲ جلد منتشر شده است. از نخستین آثاری که دربارۀ بیانات امام‌خمینی به تفکیک موضوع، منتشر شد، در جستجوی راه از کلام امام و مجموعه تبیان بود{{ببینید|متن=ببینید|در جستجوی راه از کلام امام (کتاب)|تبیان}}؛ چنان‌که بخش‌های باقی‌مانده از اشعار ایشان نیز با عنوان «دیوان امام» منتشر شده است.{{ببینید|متن=ببینید|دیوان امام‌‌خمینی}}
====تقریرات اصولی و فقهی====
====تقریرات اصولی و فقهی====
افزون بر [[تقریرات فلسفه امام‌خمینی|تقریرات درس فلسفه امام‌خمینی]]، تقریرهای پرشماری از درس‌های اصول فقه و فقه ایشان نیز به قلم شاگردان نوشته شده است و بیشتر به عربی و برخی به فارسی‌اند:
افزون بر [[تقریرات فلسفه امام‌خمینی|تقریرات درس فلسفه امام‌خمینی]]، تقریرهای پرشماری از درس‌های [[اصول فقه]] و [[فقه]] ایشان نیز به قلم شاگردان نوشته شده است و بیشتر به عربی و برخی به فارسی‌اند:


یکم. تقریرات اصولی: [[تهذیب الاصول و لب الاثر فی الجبر و القدر]]، تقریر [[جعفر سبحانی]]؛ [[تنقیح الاصول]]، تقریر [[حسین تقوی اشتهاردی]]؛ [[معتمد الاصول]]، تقریر [[محمد فاضل لنکرانی]]؛ [[جواهر الاصول]]، تقریر [[سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی]]؛ [[محاضرات فی الاصول]]، تقریر [[حسینعلی منتظری]] و [[تحریرالاصول]]، تقریر [[عبدالله جوادی آملی]] که منتشر شده است و برخی دیگر نیز منتشر نشده یا در دوره خفقان [[رژیم پهلوی]] از میان رفته‌اند.
یکم. تقریرات اصولی: [[تهذیب الاصول و لب الاثر فی الجبر و القدر]]، تقریر [[جعفر سبحانی]]؛ [[تنقیح الاصول]]، تقریر [[حسین تقوی اشتهاردی]]؛ [[معتمد الاصول]]، تقریر [[محمد فاضل لنکرانی]]؛ [[جواهر الاصول]]، تقریر [[سیدمحمدحسن مرتضوی لنگرودی]]؛ [[محاضرات فی الاصول]]، تقریر [[حسینعلی منتظری]] و [[تحریرالاصول]]، تقریر [[عبدالله جوادی آملی]] که منتشر شده است و برخی دیگر نیز منتشر نشده یا در دوره خفقان [[رژیم پهلوی]] از میان رفته‌اند.
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
شمار شاگردان امام‌خمینی بسیار است و ثبت اسامی همه آنها امکان‌پذیر نیست.
شمار شاگردان امام‌خمینی بسیار است و ثبت اسامی همه آنها امکان‌پذیر نیست.
برخی شمار شاگردان درس خارج فقه ایشان در قم را بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زده‌اند که در اواخر به حدود هزار تن افزایش یافته است.
برخی شمار شاگردان درس خارج فقه ایشان در قم را بین چهارصد تا پانصد تن تخمین زده‌اند که در اواخر به حدود هزار تن افزایش یافته است.
پس از درگذشت بروجردی و به دلیل افزایش شمار شاگردان، درس خارج اصول و فقه امام‌خمینی، به شبستان مسجد اعظم منتقل شد. شمار شاگردان ایشان در این زمان که هم‌زمان با واکنش امام‌خمینی به طرح [[لایحه‌ انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] و آغاز نهضت بود، به ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ تن می‌رسید. پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به نجف نیز تعداد شاگردان با وجود افت‌وخیز، افزایش چشمگیری داشت. برخی، شمار شاگردان درس‌ فقه ایشان در این حوزه را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته‌اند. نخستین فهرست از بخشی از شاگردان امام‌خمینی در علوم معقول و منقول را که شامل ۱۸۹ نفر است، [[سیدحمید روحانی]] در سال ۱۳۵۶ در چاپ نخست کتاب بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی منتشر کرد و در ویرایش دوم به ۲۷۲ نفر افزایش داد؛ با این تاکید دوباره که این فهرست تنها شامل بخشی از شاگردان است. در [[دانشنامه امام‌خمینی]]، فهرستی شامل ۹۵۵ تن از شاگردانی که هر چند زمانی کوتاه در یکی از درس‌های ایشان شرکت کرده‌اند، آمده است.
پس از درگذشت بروجردی و به دلیل افزایش شمار شاگردان، درس خارج اصول و فقه امام‌خمینی، به شبستان مسجد اعظم منتقل شد. شمار شاگردان ایشان در این زمان که هم‌زمان با واکنش امام‌خمینی به طرح [[انجمن‌های ایالتی و ولایتی|لایحه‌ انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] و آغاز نهضت بود، به ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ تن می‌رسید. پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به نجف نیز تعداد شاگردان با وجود افت‌وخیز، افزایش چشمگیری داشت. برخی، شمار شاگردان درس‌ فقه ایشان در این حوزه را سیصد تا ۳۵۰ تن دانسته‌اند. نخستین فهرست از بخشی از [[شاگردان امام‌خمینی]] در علوم معقول و منقول را که شامل ۱۸۹ نفر است، [[سیدحمید روحانی]] در سال ۱۳۵۶ در چاپ نخست کتاب بررسی و تحلیلی از نهضت امام‌خمینی منتشر کرد و در ویرایش دوم به ۲۷۲ نفر افزایش داد؛ با این تاکید دوباره که این فهرست تنها شامل بخشی از شاگردان است. در [[دانشنامه امام‌خمینی]]، فهرستی شامل ۹۵۵ تن از شاگردانی که هر چند زمانی کوتاه در یکی از درس‌های ایشان شرکت کرده‌اند، آمده است.
====سلوک تربیتی====
====سلوک تربیتی====
رابطه امام‌خمینی با شاگردان خود ممتاز بود. ایشان به شخصیت شاگردان احترام می‌گذاشت و برای برخی از شاگردان به سبب [[تقوا]]، فضل و نظم آنان احترام ویژه‌ای قایل بود؛ ازجمله [[مرتضی مطهری]] نزد ایشان احترام خاص داشت. امام‌خمینی گاه با شاگردان خود در مسائل علمی [[مشورت]] می‌کرد. ایشان روحیه تحقیق را در شاگردان می‌پروراند و شاگردان را به [[نقد]] و اشکال بر مطالب استاد تشویق می‌کرد. در درس ایشان تفاوتی میان استاد و شاگرد نبود و گاه ریاست جلسه را به یکی از آنان واگذار می‌کرد.
رابطه امام‌خمینی با شاگردان خود ممتاز بود. ایشان به شخصیت شاگردان احترام می‌گذاشت و برای برخی از شاگردان به سبب [[تقوا]]، فضل و نظم آنان احترام ویژه‌ای قایل بود؛ ازجمله [[مرتضی مطهری]] نزد ایشان احترام خاص داشت. امام‌خمینی گاه با شاگردان خود در مسائل علمی [[مشورت]] می‌کرد. ایشان روحیه تحقیق را در شاگردان می‌پروراند و شاگردان را به [[نقد]] و اشکال بر مطالب استاد تشویق می‌کرد. در درس ایشان تفاوتی میان استاد و شاگرد نبود و گاه ریاست جلسه را به یکی از آنان واگذار می‌کرد.
درس امام‌خمینی مجتهد‌پرور و راهگشای استنباط شاگردان بود. رفتار ایشان با شاگردان پدرانه بود و از شاگردان خود تفقد و از بیماران آنان عیادت می‌کرد؛ به‌ویژه با شاگردان مصیبت‌دیده همدردی نشان می‌داد و به نامه‌های شاگردان پاسخ می‌داد. امام‌خمینی از تذکر و پند شاگردان به خود نیز استقبال و به آن توصیه می‌کرد.
درس امام‌خمینی مجتهد‌پرور و راهگشای استنباط شاگردان بود. رفتار ایشان با شاگردان پدرانه بود و از شاگردان خود تفقد و از بیماران آنان عیادت می‌کرد؛ به‌ویژه با شاگردان مصیبت‌دیده همدردی نشان می‌داد و به نامه‌های شاگردان پاسخ می‌داد. امام‌خمینی از تذکر و پند شاگردان به خود نیز استقبال و به آن توصیه می‌کرد.
====ویژگی‌های شاگردان====
====ویژگی‌های شاگردان====
بسیاری از شاگردان امام‌خمینی [[جوان]]، خوش استعداد و پر تلاش بودند و در حوزه عمل به مسئولیت‌های اجتماعی، فعالانه حضور داشتند. بسیاری به درجه استادی در حوزه‌های علمیه شهرهای مختلف رسیده‌اند و برخی در شمار مراجع تقلید قرار گرفته‌اند. برخی از استادان حکمت نیز در [[حوزه]] و [[دانشگاه]] ازجمله مرتضی مطهری، [[مهدی حائری]] و [[محمد مفتح]] از شاگردان ایشان بوده‌اند. در زمینه تبلیغ نیز افراد بسیاری از آنان درخشیدند و بسیاری از آنان، اهل قلم نیز بوده‌اند. در دوران [[نهضت اسلامی]] نیز در عمل به رسالت اجتماعی خود موفق عمل کرده‌اند{{ببینید|متن=ببینید|شاگردان امام‌خمینی |مرجعیت امام‌خمینی}} و در بیشتر حوادث انقلاب، بار اصلی مبارزه را بر دوش داشتند. پس از پیروزی انقلاب نیز نقش اصلی در تثبیت انقلاب و شکل‌گیری نهادهای انقلاب و اداره کشور در تهران و شهرستان‌های مختلف بر عهده شاگردان ایشان بود یا در اداره آنها مشارکت داشتند.{{ببینید|متن=ببینید|منصوبان امام‌خمینی}}
بسیاری از شاگردان امام‌خمینی [[جوان]]، خوش استعداد و پر تلاش بودند و در حوزه عمل به مسئولیت‌های اجتماعی، فعالانه حضور داشتند. بسیاری به درجه استادی در حوزه‌های علمیه شهرهای مختلف رسیده‌اند و برخی در شمار مراجع تقلید قرار گرفته‌اند. برخی از استادان حکمت نیز در [[حوزه]] و [[دانشگاه]] ازجمله مرتضی مطهری، [[مهدی حائری یزدی|مهدی حائری]] و [[محمد مفتح]] از شاگردان ایشان بوده‌اند. در زمینه تبلیغ نیز افراد بسیاری از آنان درخشیدند و بسیاری از آنان، اهل قلم نیز بوده‌اند. در دوران [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] نیز در عمل به رسالت اجتماعی خود موفق عمل کرده‌اند{{ببینید|متن=ببینید|شاگردان امام‌خمینی |مرجعیت امام‌خمینی}} و در بیشتر حوادث انقلاب، بار اصلی مبارزه را بر دوش داشتند. پس از پیروزی انقلاب نیز نقش اصلی در تثبیت انقلاب و شکل‌گیری نهادهای انقلاب و اداره کشور در تهران و شهرستان‌های مختلف بر عهده شاگردان ایشان بود یا در اداره آنها مشارکت داشتند.{{ببینید|متن=ببینید|منصوبان امام‌خمینی}}
==فقاهت و مرجعیت==
==فقاهت و مرجعیت==
امام‌خمینی از گذشته در [[حوزه علمیه قم]]، به عنوان شاگرد شناخته‌شده حائری یزدی و ـ استادی برجسته در [[فلسفه]] و [[عرفان]] و نیز در [[اصول فقه]] و فقه، به شمار می‌رفت. جایگاه علمی ایشان به اضافه سال‌ها تدریس و داشتن شاگردان ممتاز در دوره مرجعیت بروجردی و جایگاه ممتاز نزد وی، ایشان را به‌ویژه از نظر فقهی، به عنوان یکی از گزینه‌های روشن مرجعیت تقلید پس از بروجردی قرار می‌داد.
امام‌خمینی از گذشته در [[حوزه علمیه قم]]، به عنوان شاگرد شناخته‌شده حائری یزدی و ـ استادی برجسته در [[فلسفه]] و [[عرفان]] و نیز در [[اصول فقه]] و [[فقه]]، به شمار می‌رفت. جایگاه علمی ایشان به اضافه سال‌ها تدریس و داشتن شاگردان ممتاز در دوره مرجعیت [[سیدحسین بروجردی|بروجردی]] و جایگاه ممتاز نزد وی، ایشان را به‌ویژه از نظر فقهی، به عنوان یکی از گزینه‌های روشن مرجعیت تقلید پس از بروجردی قرار می‌داد.
پس‌ از درگذشت‌ بروجردی‌ در فروردین‌ ۱۳۴۰، مهم‌ترین مسئله، آینده مرجعیت شیعیان بود. در این زمان کشمکش نیمه‌پنهانی میان حوزویان و رژیم پهلوی، درباره تعیین مرجع بعدی و نیز بقای مرجعیت در [[ایران]] یا انتقال آن به [[عراق]] درگرفت. [[محمدرضا پهلوی]] با این گمان که اگر مرجعیت از قم به عراق انتقال یابد، مانعی بر سر راه برنامه‌های خود نخواهد داشت، به [[سیدمحسن حکیم]] در [[نجف]] تسلیت گفت و این کار خواست رژیم درباره انتقال مرجعیت به نجف را روشن می‌کرد. [[روحانیت]] و حوزه علمیه قم به‌ویژه امام‌خمینی این کار را بی‌اعتنایی به مراجع قم و گام نخست در راه تضعیف روحانیت تلقی‌ کردند. برنامه بعدی رژیم، تجزیه مرجعیت و کم‌کردن قدرت آن بود؛ به گونه‌ای که اگر هم موفق به انتقال مرجعیت نشدند، دست‌کم مانع جمع‌شدن این مقام در یک فرد شوند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
پس‌ از درگذشت‌ بروجردی‌ در فروردین‌ ۱۳۴۰، مهم‌ترین مسئله، آینده مرجعیت شیعیان بود. در این زمان کشمکش نیمه‌پنهانی میان حوزویان و [[رژیم پهلوی]]، درباره تعیین مرجع بعدی و نیز بقای مرجعیت در [[ایران]] یا انتقال آن به [[عراق]] درگرفت. [[محمدرضا پهلوی]] با این گمان که اگر مرجعیت از قم به عراق انتقال یابد، مانعی بر سر راه برنامه‌های خود نخواهد داشت، به [[سیدمحسن حکیم]] در [[نجف]] تسلیت گفت و این کار خواست رژیم درباره انتقال مرجعیت به نجف را روشن می‌کرد. [[روحانیت]] و حوزه علمیه قم به‌ویژه امام‌خمینی این کار را بی‌اعتنایی به مراجع قم و گام نخست در راه تضعیف [[روحانیت]] تلقی‌ کردند. برنامه بعدی رژیم، تجزیه مرجعیت و کم‌کردن قدرت آن بود؛ به گونه‌ای که اگر هم موفق به انتقال مرجعیت نشدند، دست‌کم مانع جمع‌شدن این مقام در یک فرد شوند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
امام‌خمینی با نگاهی که به جایگاه مرجعیت داشت، {{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت}} با انتقال مرجعیت و نیز با تجزیه آن مخالف بود؛ ازهمین‌رو [[سیداحمد خوانساری]] را برای مرجعیت عامه پیشنهاد داد. ایشان در معرفی خوانساری، به [[تقوا]]، [[زهد]] و علمیت او اشاره کرد و شائبه مسائل شخصی را نیز از او دور دانست؛ اما در مجموع پیشنهاد ایشان پذیرفته نشد.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خوانساری}} نظر برخی از علما، بر انتخاب زعیم آینده حوزه، از میان علمای مقیم قم قرار گرفت که در واقع همان تجزیه مرجعیت بود و موجب کناره‌گیری امام‌خمینی از مشارکت در آن شد.
امام‌خمینی با نگاهی که به جایگاه مرجعیت داشت،{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت}} با انتقال مرجعیت و نیز با تجزیه آن مخالف بود؛ ازهمین‌رو [[سیداحمد خوانساری]] را برای مرجعیت عامه پیشنهاد داد. ایشان در معرفی خوانساری، به [[تقوا]]، [[زهد]] و علمیت او اشاره کرد و شائبه مسائل شخصی را نیز از او دور دانست؛ اما در مجموع پیشنهاد ایشان پذیرفته نشد.{{ببینید|متن=ببینید|سیداحمد خوانساری}} نظر برخی از علما، بر انتخاب زعیم آینده حوزه، از میان علمای مقیم قم قرار گرفت که در واقع همان تجزیه مرجعیت بود و موجب کناره‌گیری امام‌خمینی از مشارکت در آن شد.
===شکل‌گیری مرجعیت===
===شکل‌گیری مرجعیت===
در پی عملی‌نشدن پیشنهاد امام‌خمینی درباره تعیین خوانساری به عنوان مرجع، موضوع مرجعیت خود ایشان در کنار سایر گزینه‌ها از سوی علاقه‌مندان پی‌گیری می‌شد. ایشان با مقاومت در برابر این پیشنهادها، در یکی از جلسات درس نیز از شاگردان خود خواست برای مرجعیت ایشان اقدامی نکنند؛ اما در ادامه روند حوادث به‌گونه‌ای دیگر پیش رفت:
در پی عملی‌نشدن پیشنهاد امام‌خمینی درباره تعیین خوانساری به عنوان مرجع، موضوع مرجعیت خود ایشان در کنار سایر گزینه‌ها از سوی علاقه‌مندان پی‌گیری می‌شد. ایشان با مقاومت در برابر این پیشنهادها، در یکی از جلسات درس نیز از شاگردان خود خواست برای [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] ایشان اقدامی نکنند؛ اما در ادامه روند حوادث به‌گونه‌ای دیگر پیش رفت:
* جایگاه حوزوی و فقاهت: امام‌خمینی از استادان برجسته حوزه علمیه قم بود. تدریس ایشان در فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق مشهور بود{{ببینید|متن=ببینید|تدریس امام‌‎خمینی}}؛ چنان‌که [[محمد صدوقی]] از استادان برجسته حوزه قم، امام‌خمینی را در تدریس فلسفه، عرفان، فقه و اصول، استاد درجه اول حوزه شمرده است که پس از درس بروجردی پرشمارترین شاگردان را داشت. بسیاری از برجستگان علمی در درس ایشان حاضر می‌شدند. افزون بر اعتراف حوزویان، [[ساواک]] نیز در گزارشی در سال ۱۳۳۵، به شاگردان پرشمار ایشان اشاره کرده است که در مقایسه با دیگر فقها و بزرگان حوزه قم، قابل توجه بود.{{ببینید|متن=ببینید|شاگردان امام‌خمینی}} آثار اصولی و فقهی متعددی که امام‌خمینی خود نگاشته یا شاگردان از درس‌های ایشان فراهم ساخته‌اند، گواه گویایی بر مراتب بالای فقاهت ایشان است و این واقعیت در همان زمان آشکار بود.{{ببینید|متن=ببینید|تالیفات و آثار |تقریرات اصولی و فقهی}}
* جایگاه حوزوی و فقاهت: امام‌خمینی از استادان برجسته حوزه علمیه قم بود. تدریس ایشان در فقه، اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق مشهور بود{{ببینید|متن=ببینید|تدریس امام‌‎خمینی}}؛ چنان‌که [[محمد صدوقی]] از استادان برجسته حوزه قم، امام‌خمینی را در تدریس فلسفه، عرفان، فقه و اصول، استاد درجه اول حوزه شمرده است که پس از درس بروجردی پرشمارترین شاگردان را داشت. بسیاری از برجستگان علمی در درس ایشان حاضر می‌شدند. افزون بر اعتراف حوزویان، [[ساواک]] نیز در گزارشی در سال ۱۳۳۵، به شاگردان پرشمار ایشان اشاره کرده است که در مقایسه با دیگر فقها و بزرگان حوزه قم، قابل توجه بود.{{ببینید|متن=ببینید|شاگردان امام‌خمینی}} آثار اصولی و فقهی متعددی که امام‌خمینی خود نگاشته یا شاگردان از درس‌های ایشان فراهم ساخته‌اند، گواه گویایی بر مراتب بالای فقاهت ایشان است و این واقعیت در همان زمان آشکار بود.{{ببینید|متن=ببینید|تالیفات و آثار |تقریرات اصولی و فقهی}}
جایگاه علمی امام‌خمینی در برخی مطبوعات نیز مطرح بود؛ چنان‌که [[روزنامه کیهان]] در ۱۲ فروردین ۱۳۴۰، ایشان را با حدود چهارصد شاگرد که بیشتر آنان از فضلای تراز اول حوزه قم هستند، در صدر علمای صاحب صلاحیت برای جانشینی بروجردی آورده است.
جایگاه علمی امام‌خمینی در برخی مطبوعات نیز مطرح بود؛ چنان‌که [[روزنامه کیهان]] در ۱۲ فروردین ۱۳۴۰، ایشان را با حدود چهارصد شاگرد که بیشتر آنان از فضلای تراز اول حوزه قم هستند، در صدر علمای صاحب صلاحیت برای جانشینی بروجردی آورده است.
* آغاز مرجعیت: با شکل‌گیری مرجعیت امام‌خمینی، به‌تدریج نمایندگانی از ایشان اجازه [[امور حسبیه]] گرفتند. نخستین اجازه‌نامه به درخواست [[سیدسجاد حججی]] در فروردین ۱۳۴۰و به نام او صادر شد.{{ببینید|متن=ببینید|سیدسجاد حججی}} صدور اجازات بسیار تا آخر عمر ایشان در داخل و خارج ادامه داشت.{{ببینید|متن=ببینید|اجازات امام‌خمینی}} برخی شاگردان امام‌خمینی ازجمله حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری و مجتبی تهرانی، ایشان را قوی‌تر و اعلم‌ از دیگر فقهای موجود می‌دانستند. [[سیدابوالقاسم کاشانی]] نیز پس از فوت بروجردی، از مرجعیت امام‌خمینی حمایت کرد و ایشان را از خود و دیگر فقها برتر دانست.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* آغاز مرجعیت: با شکل‌گیری [[مرجعیت امام‌خمینی]]، به‌تدریج نمایندگانی از ایشان اجازه [[امور حسبیه]] گرفتند. نخستین اجازه‌نامه به درخواست [[سیدسجاد حججی]] در فروردین ۱۳۴۰و به نام او صادر شد.{{ببینید|متن=ببینید|سیدسجاد حججی}} صدور اجازات بسیار تا آخر عمر ایشان در داخل و خارج ادامه داشت.{{ببینید|متن=ببینید|اجازات امام‌خمینی}} برخی شاگردان امام‌خمینی ازجمله [[حسینعلی منتظری]]، [[مرتضی مطهری]] و [[مجتبی تهرانی]]، ایشان را قوی‌تر و اعلم‌ از دیگر فقهای موجود می‌دانستند. [[سیدابوالقاسم کاشانی]] نیز پس از فوت بروجردی، از مرجعیت امام‌خمینی حمایت کرد و ایشان را از خود و دیگر فقها برتر دانست.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}} با شکل‌گیری مرجعیت امام‌خمینی و اصرار شاگردان، رساله نجاة العباد به عنوان نخستین رساله عملیه امام‌خمینی تدوین شد.{{ببینید|متن=ببینید|رساله نجاة العباد}} پس از آن، نخست حاشیه بر توضیح المسائل بروجردی در [[شعبان]] ۱۳۸۱ق/ دی ۱۳۴۰ش{{ببینید|متن=ببینید|حاشیه بر رساله توضیح المسائل}} و سپس توضیح المسائل منتشر و جانشین رساله نجاة العباد شد.{{ببینید|متن=ببینید|رساله توضیح المسائل}}
با شکل‌گیری مرجعیت امام‌خمینی و اصرار شاگردان، رساله نجاة العباد به عنوان نخستین رساله عملیه امام‌خمینی تدوین شد.{{ببینید|متن=ببینید|رساله نجاة العباد}} پس از آن، نخست حاشیه بر توضیح المسائل بروجردی در [[شعبان]] ۱۳۸۱ق/ دی ۱۳۴۰ش{{ببینید|متن=ببینید|حاشیه بر رساله توضیح المسائل}} و سپس توضیح المسائل منتشر و جانشین رساله نجاة العباد شد.{{ببینید|متن=ببینید|رساله توضیح المسائل}}
 
* دوری از مرجعیت: امام‌خمینی همانند بسیاری از فقهای گذشته، پس از رحلت بروجردی، از پذیرش منصب مرجعیت گریزان بود و اقدام‌هایی را که مقدمه مرجعیت به شمار می‌آمدند، رد می‌کرد. ایشان حتی از حضور در تشییع پیکر بروجردی که می‌توانست به معنای قراردادن خود در معرض مرجعیت باشد، پرهیز کرد و مدتی در هیچ‌یک از مجالس بزرگداشت بروجردی شرکت نکرد. ایشان در سال‌های تبعید در عراق نیز برای کسی مجلس ترحیم برگزار نکرد و به‌شدت از برخی شئون رایج مرجعیت دوری می‌گزید.
* دوری از مرجعیت: امام‌خمینی همانند بسیاری از فقهای گذشته، پس از رحلت [[سیدحسین بروجردی|بروجردی]]، از پذیرش منصب مرجعیت گریزان بود و اقدام‌هایی را که مقدمه مرجعیت به شمار می‌آمدند، رد می‌کرد. ایشان حتی از حضور در تشییع پیکر بروجردی که می‌توانست به معنای قراردادن خود در معرض مرجعیت باشد، پرهیز کرد و مدتی در هیچ‌یک از مجالس بزرگداشت بروجردی شرکت نکرد. ایشان در سال‌های [[تبعید امام‌خمینی|تبعید]] در عراق نیز برای کسی مجلس ترحیم برگزار نکرد و به‌شدت از برخی شئون رایج مرجعیت دوری می‌گزید. امام‌خمینی پس از آنکه به شرایط اجتماعی تن داد و مسئولیت مرجعیت را پذیرفت در تبلیغ مرجعیت خود گامی برنداشت. ایشان همچنین با نشر کتاب‌های علمی و فقهی، که زمینه‌ساز مرجعیت است مخالف بود و تنها گاهی برخی از شاگردان، آثار ایشان را به صورت محدود، منتشر می‌کردند.
امام‌خمینی پس از آنکه به شرایط اجتماعی تن داد و مسئولیت مرجعیت را پذیرفت در تبلیغ مرجعیت خود گامی برنداشت. ایشان همچنین با نشر کتاب‌های علمی و فقهی، که زمینه‌ساز مرجعیت است مخالف بود و تنها گاهی برخی از شاگردان، آثار ایشان را به صورت محدود، منتشر می‌کردند.
 
* تثبیت مرجعیت: تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] و اعتراض گسترده به آن، به‌ویژه مقابله امام‌خمینی با رژیم پهلوی، به بازداشت ایشان در شب [[پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ و قیام پانزده خرداد انجامید. تهدید مقامات رژیم به محاکمه نظامی برخی پیشوایان دینی مرتبط با این اعتراضات، موجب نگرانی علما و مراجع شد. این علما که ازجمله [[سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[محمدتقی آملی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] از مراجع تقلید در میان آنان بودند، در حرکتی گروهی و به صورت کتبی به مرجعیت امام‌خمینی گواهی دادند. این حرکت رژیم پهلوی را از محاکمه ایشان منصرف کرد.{{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امام‌خمینی}} ادامه مبارزه امام‌خمینی با رژیم پهلوی به‌ویژه اعتراض شدید به [[کاپیتولاسیون|لایحه کاپیتولاسیون]]، موجب دستگیری و تبعید ایشان به [[ترکیه]] و پس از حدود یک‌ سال به نجف اشرف شد؛ با این تصور که مردم ترکیه اهل سنت‌اند و رژیم آن لائیک است و ایشان در آنجا منزوی خواهد شد{{ببینید|متن=ببینید|تبعید امام‌خمینی}} و در نجف نیز شخصیت ایشان، تحت‌الشعاع فقهای نجف قرار خواهد گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه نجف}} با این حال از سال ۱۳۴۷ جایگاه بالای امام‌خمینی در میان علمای نجف و گزارش نماز جماعت و درس ایشان، نگرانی ساواک را برانگیخت؛ چنان‌که این سازمان در گزارشی با ابراز نگرانی از وضع موجود، در صورت ادامه وضع به این شکل، به‌خصوص پس از درگذشت مراجع بزرگ نجف مرجعیت مطلق ایشان را پیش‌بینی کرد.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* تثبیت مرجعیت: تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] و اعتراض گسترده به آن، به‌ویژه مقابله امام‌خمینی با رژیم پهلوی، به بازداشت ایشان در شب پانزده خرداد ۱۳۴۲ و [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲|قیام پانزده خرداد]] انجامید. تهدید مقامات رژیم به محاکمه نظامی برخی پیشوایان دینی مرتبط با این اعتراضات، موجب نگرانی علما و مراجع شد. این علما که ازجمله [[سیدمحمدهادی میلانی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[محمدتقی آملی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] از مراجع تقلید در میان آنان بودند، در حرکتی گروهی و به صورت کتبی به مرجعیت امام‌خمینی گواهی دادند. این حرکت رژیم پهلوی را از محاکمه ایشان منصرف کرد.{{ببینید|متن=ببینید|دستگیری امام‌خمینی}} ادامه مبارزه امام‌خمینی با رژیم پهلوی به‌ویژه اعتراض شدید به [[کاپیتولاسیون|لایحه کاپیتولاسیون]]، موجب دستگیری و تبعید ایشان به [[ترکیه]] و پس از حدود یک‌ سال به نجف اشرف شد؛ با این تصور که مردم ترکیه اهل سنت‌اند و رژیم آن لائیک است و ایشان در آنجا منزوی خواهد شد{{ببینید|متن=ببینید|تبعید امام‌خمینی}} و در نجف نیز شخصیت ایشان، تحت‌الشعاع فقهای نجف قرار خواهد گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|حوزه علمیه نجف}} با این حال از سال ۱۳۴۷ جایگاه بالای امام‌خمینی در میان علمای نجف و گزارش [[نماز جماعت]] و درس ایشان، نگرانی ساواک را برانگیخت؛ چنان‌که این سازمان در گزارشی با ابراز نگرانی از وضع موجود، در صورت ادامه وضع به این شکل، به‌خصوص پس از درگذشت مراجع بزرگ نجف مرجعیت مطلق ایشان را پیش‌بینی کرد.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
===گسترش مرجعیت===
===گسترش مرجعیت===
* حمایت استادان و فضلا: پس از درگذشت حکیم در ۱۲ خرداد ۱۳۴۹ در نجف اشرف، [[محمدرضا پهلوی]] برای دورکردن مردم از امام‌خمینی، پیام تسلیتی برای [[سیداحمد خوانساری|خوانساری]] و [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] فرستاد. در برابر این اقدام، برخی از یاران امام‌خمینی در قم و دیگر شهرها، تلگرام‌های تسلیتی برای ایشان مخابره کردند که در آن گاه از تعبیر «مرجع بزرگ شیعه» یاد شده بود. [[ساواک]] از فرستادن این تلگرام‌ها جلوگیری کرد، اما در ایران پخش شد.
* حمایت استادان و فضلا: پس از درگذشت حکیم در ۱۲ خرداد ۱۳۴۹ در نجف اشرف، [[محمدرضا پهلوی]] برای دورکردن مردم از امام‌خمینی، پیام تسلیتی برای [[سیداحمد خوانساری|خوانساری]] و [[سیدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] فرستاد. در برابر این اقدام، برخی از یاران امام‌خمینی در قم و دیگر شهرها، تلگرام‌های تسلیتی برای ایشان مخابره کردند که در آن گاه از تعبیر «مرجع بزرگ شیعه» یاد شده بود. [[ساواک]] از فرستادن این تلگرام‌ها جلوگیری کرد، اما در ایران پخش شد.
در این حال، تلاش روحانیان مبارز در داخل و خارج ایران برای گسترش مرجعیت امام‌خمینی اوج گرفت؛ ازجمله دوازده تن از مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[حسین نوری]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[غلامرضا صلواتی]]، [[علی مشکینی]]، [[نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی]]، [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[محمد شاه‌آبادی]]، [[یحیی انصاری شیرازی]] و [[احمد جنتی]] در اعلامیه‌ای بر مرجعیت و اعلمیت امام‌خمینی تاکید کردند. همچنین منتظری و ربانی شیرازی، به صورت جداگانه نیز در اعلامیه‌ای مشترک و مفصل، امام‌خمینی را صالح‌ترین شخص برای تصدی مرجعیت تقلید معرفی و لزوم تقلید از ایشان را اعلام کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
در این حال، تلاش روحانیان مبارز در داخل و خارج ایران برای گسترش مرجعیت امام‌خمینی اوج گرفت؛ ازجمله دوازده تن از مدرسان [[حوزه علمیه قم]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[حسین نوری همدانی|حسین نوری]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[غلامرضا صلواتی]]، [[علی‌اکبر مشکینی|علی مشکینی]]، [[نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی]]، [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[ابراهیم امینی]]، [[محمد شاه‌آبادی]]، [[یحیی انصاری شیرازی]] و [[احمد جنتی]] در اعلامیه‌ای بر مرجعیت و اعلمیت امام‌خمینی تاکید کردند. همچنین منتظری و ربانی شیرازی، به صورت جداگانه نیز در اعلامیه‌ای مشترک و مفصل، امام‌خمینی را صالح‌ترین شخص برای تصدی مرجعیت تقلید معرفی و لزوم تقلید از ایشان را اعلام کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* حمایت علمای شهرستان‌ها: گزارش‌های ساواک در این روزها از فعالیت پیروان امام‌خمینی در شهرهای مختلف و ترویج و تبلیغ مرجعیت ایشان در سطح کشور حکایت دارد؛ ازجمله این اقدامات می‌توان به تلاش‌های دستغیب{{ببینید|متن=ببینید|سیدعبدالحسین دستغیب}} و علمای دیگر در شیراز، ـ مدنی در همدان، {{ببینید|متن=ببینید|سیداسدالله مدنی}} اشرفی اصفهانی در کرمانشاه{{ببینید|متن=ببینید|عطاءالله اشرفی اصفهانی}} و سعیدی در تهران{{ببینید|متن=ببینید|سیدمحمدرضا سعیدی}} اشاره کرد. در دیگر حوزه‌ها ازجمله [[حوزه علمیه مشهد]] نیز روحانیان طرفدار امام‌خمینی ازجمله خامنه‌ای، {{ببینید|متن=ببینید|سیدعلی خامنه‌ای}} واعظ طبسی، {{ببینید|متن=ببینید|عباس واعظ طبسی}}‌ هاشمی‌نژاد{{ببینید|متن=ببینید|سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد}} و محمدرضا محامی به تبلیغ مرجعیت ایشان پرداختند. بر اساس گزارش ساواک، حوزه‌های علمیه اصفهان، کاشان، شیراز و مشهد نیز ضمن تسلیت به امام‌خمینی، ایشان را مرجع تقلید معرفی کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* حمایت علمای شهرستان‌ها: گزارش‌های ساواک در این روزها از فعالیت پیروان امام‌خمینی در شهرهای مختلف و ترویج و تبلیغ مرجعیت ایشان در سطح کشور حکایت دارد؛ ازجمله این اقدامات می‌توان به تلاش‌های [[سیدعبدالحسین دستغیب|دستغیب]] و علمای دیگر در شیراز، ـ [[سیداسدالله مدنی|مدنی]] در همدان، [[عطاءالله اشرفی اصفهانی|اشرفی اصفهانی]] در کرمانشاه و [[سیدمحمدرضا سعیدی|سعیدی]] در تهران اشاره کرد. در دیگر حوزه‌ها ازجمله [[حوزه علمیه مشهد]] نیز روحانیان طرفدار امام‌خمینی ازجمله [[سیدعلی خامنه‌ای|خامنه‌ای]]، [[عباس واعظ طبسی|واعظ طبسی]]،  [[سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد|هاشمی‌نژاد]] و [[محمدرضا محامی]] به تبلیغ مرجعیت ایشان پرداختند. بر اساس گزارش ساواک، حوزه‌های علمیه اصفهان، کاشان، شیراز و مشهد نیز ضمن تسلیت به امام‌خمینی، ایشان را مرجع تقلید معرفی کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* حمایت در سایر کشورها: روحانیت برخی کشورهای شیعه‌نشین دیگر نیز با اعلام اعلمیت امام‌خمینی، مردم را به تقلید از ایشان فراخواندند: شریعت اصفهانی نماینده بروجردی در کراچی، {{ببینید|متن=ببینید|محمد شریعت اصفهانی}} [[طالب طاهری جوهری]]، رئیس دانشگاه امیه کراچی، مُهری در [[کویت]]، {{ببینید|متن=ببینید|سیدعباس مهری}} [[ابراهیم فاضل فردوسی]]{{ببینید|متن=ببینید|امامان جمعه}} و [[سیدهادی موسوی]] در [[بحرین]]، [[محمد مصطفی جوهر]] و سایر علمای شیعی هندوستان و علمای افغانستان ازجمله این عالمان بودند. برخی روزنامه‌ها و مجله‌ها نیز در [[افغانستان]] و [[پاکستان]]، {{ببینید|متن=ببینید|پاکستان}} امام‌خمینی را مرجع اعدل و اعلم دانستند. علما و فضلای افغانستان در نجف نیز با امام‌خمینی بیعت کردند و مردم شیعی افغانستان را به ایشان ارجاع دادند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* حمایت در سایر کشورها: روحانیت برخی کشورهای شیعه‌نشین دیگر نیز با اعلام اعلمیت امام‌خمینی، مردم را به تقلید از ایشان فراخواندند: [[محمد شریعت اصفهانی|شریعت اصفهانی]] نماینده بروجردی در کراچی، [[طالب طاهری جوهری]]، رئیس دانشگاه امیه کراچی، [[سیدعباس مهری|مُهری]] در [[کویت]]، [[ابراهیم فاضل فردوسی]]{{ببینید|متن=ببینید|امامان جمعه}} و [[سیدهادی موسوی]] در [[بحرین]]، [[محمد مصطفی جوهر]] و سایر علمای شیعی هندوستان و علمای افغانستان ازجمله این عالمان بودند. برخی روزنامه‌ها و مجله‌ها نیز در [[افغانستان]] و [[پاکستان]]، امام‌خمینی را مرجع اعدل و اعلم دانستند. علما و فضلای افغانستان در نجف نیز با امام‌خمینی بیعت کردند و مردم شیعی افغانستان را به ایشان ارجاع دادند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* مقابله رژیم پهلوی: با آغاز نهضت اسلامی و افزون‌تر شدن محبوبیت امام‌خمینی، مرجعیت ایشان نیز گسترش بیشتری پیدا کرد؛ حتی برخی گروه‌های سیاسی در دهه چهل، ازجمله نهضت آزادی و جبهه ملی نیز به‌ویژه پس از نقش فعال امام‌خمینی در مبارزه با رژیم، به مرجعیت ایشان متمایل شدند.
* مقابله رژیم پهلوی: با آغاز نهضت اسلامی و افزون‌تر شدن محبوبیت امام‌خمینی، مرجعیت ایشان نیز گسترش بیشتری پیدا کرد؛ حتی برخی گروه‌های سیاسی در دهه چهل، ازجمله [[نهضت آزادی ایران|نهضت آزادی]] و [[جبهه ملی ایران|جبهه ملی]] نیز به‌ویژه پس از نقش فعال امام‌خمینی در مبارزه با رژیم، به مرجعیت ایشان متمایل شدند.
رژیم پهلوی با همه توان، از تقلید و اقبال به مرجعیت امام‌خمینی، جلوگیری می‌کرد و مبلغان مرجعیت و اعلمیت ایشان را تهدید، دستگیر یا تبعید می‌کرد. ماموران ساواک در سایر کشورهای اسلامی و شیعه‌نشین نیز فعالیت‌های گسترده‌ای با هدف بدنام‌کردن امام‌خمینی و جلوگیری از تبلیغ ایشان دنبال می‌کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
رژیم پهلوی با همه توان، از تقلید و اقبال به مرجعیت امام‌خمینی، جلوگیری می‌کرد و مبلغان مرجعیت و اعلمیت ایشان را تهدید، دستگیر یا تبعید می‌کرد. ماموران ساواک در سایر کشورهای اسلامی و شیعه‌نشین نیز فعالیت‌های گسترده‌ای با هدف بدنام‌کردن امام‌خمینی و جلوگیری از تبلیغ ایشان دنبال می‌کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
رژیم پهلوی برای مقابله با مرجعیت امام‌خمینی، ذکر نام ایشان را در منابر و آثار و تالیفات، حتی [[شهریه]] ایشان را ممنوع اعلام کرد و بارها به دفتر ایشان در قم هجوم برد و افرادی که برای ایشان وجوه شرعی می‌فرستادند، پیگرد قضایی کرد. در این شرایط، [[میرزااحمد آشتیانی]]، که از نظر سنی متقدم بر امام‌خمینی بود، مسئولیت پرداختن شهریه ایشان در ایران را به نام خود به عهده گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|میرزااحمد آشتیانی}} رساله توضیح المسائل امام‌خمینی نیز پیش از انقلاب اسلامی، همانند دیگر آثار ایشان از کتاب‌های ممنوعه به شمار می‌رفت.
رژیم پهلوی برای مقابله با مرجعیت امام‌خمینی، ذکر نام ایشان را در منابر و آثار و تالیفات، حتی [[شهریه امام‌خمینی|شهریه]] ایشان را ممنوع اعلام کرد و بارها به دفتر ایشان در قم هجوم برد و افرادی که برای ایشان وجوه شرعی می‌فرستادند، پیگرد قضایی کرد. در این شرایط، [[میرزااحمد آشتیانی]]، که از نظر سنی متقدم بر امام‌خمینی بود، مسئولیت پرداختن شهریه ایشان در ایران را به نام خود به عهده گرفت.{{ببینید|متن=ببینید|میرزااحمد آشتیانی}} [[رساله توضیح المسائل امام خمینی|رساله توضیح المسائل امام‌خمینی]] نیز پیش از انقلاب اسلامی، همانند دیگر آثار ایشان از کتاب‌های ممنوعه به شمار می‌رفت.
* مرجعیت و [[مردم]]: امام‌خمینی یکی از مردمی‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران است. ویژگی‌هایی چون [[اخلاص]]، ایستادگی بر مواضع، شجاعت، طرفداری از محرومان و یکرنگی با مردم، از مهم‌ترین عوامل گرایش مردم به ایشان بود. امام‌خمینی فلسفه پیوند مردم با مراجع ازجمله خود را بدان جهت می‌داند که مردم دریافته‌اند مراجع دوستدار آنان و خواهان صلاح حال ملت و کشورند. بخش مهمی از اسناد پرونده امام‌خمینی در ساواک نیز مربوط به کنش‌ها و واکنش‌های مردمی و رفتار و عملکرد طرفداران و علاقه‌مندان ایشان است.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* مرجعیت و [[مردم]]: امام‌خمینی یکی از مردمی‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران است. ویژگی‌هایی چون [[اخلاص]]، ایستادگی بر مواضع، شجاعت، طرفداری از [[مستضعفان|محرومان]] و یکرنگی با مردم، از مهم‌ترین عوامل گرایش مردم به ایشان بود. امام‌خمینی فلسفه پیوند مردم با مراجع ازجمله خود را بدان جهت می‌داند که مردم دریافته‌اند مراجع دوستدار آنان و خواهان صلاح حال ملت و کشورند. بخش مهمی از اسناد پرونده امام‌خمینی در ساواک نیز مربوط به کنش‌ها و واکنش‌های مردمی و رفتار و عملکرد طرفداران و علاقه‌مندان ایشان است.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* دوران پیروزی انقلاب: پس از پیروزی انقلاب اسلامی مرجعیت امام‌خمینی گسترش فراوانی در داخل و خارج ایران پیدا کرد؛ چنان‌که فتاوای فقهی ایشان در بسیاری از موارد مبنای قانون و مقررات کشور به ویژه احکام قضایی قرار گرفت؛ در حالی که به جز امام‌خمینی چند مرجع تقلید دیگر، [[سیدابوالقاسم خویی]]، سیداحمد خوانساری، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] و برخی دیگر حضور داشتند.
* دوران پیروزی انقلاب: پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] مرجعیت امام‌خمینی گسترش فراوانی در داخل و خارج ایران پیدا کرد؛ چنان‌که فتاوای فقهی ایشان در بسیاری از موارد مبنای قانون و مقررات کشور به ویژه احکام قضایی قرار گرفت؛ در حالی که به جز امام‌خمینی چند مرجع تقلید دیگر، [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیداحمد خوانساری]]، [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] و [[سیدکاظم شریعتمداری]] و برخی دیگر حضور داشتند.
در سال ۱۳۶۱ بحث رجوع از مراجع دیگر به امام‌خمینی در محافل علمی و مذهبی مطرح شد. بر همین اساس، شش تن از عالمان و استادان برجسته حوزه علمیه: علی مشکینی، [[حسینعلی منتظری]]، محمد فاضل لنکرانی، [[عبدالله جوادی آملی]]، [[ابوالحسن شیرازی]] و [[محمدرضا مهدوی کنی]] با شش اعلام نظر موجز و جداگانه، بر اعلمیت و مرجعیت ایشان تاکید کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
در سال ۱۳۶۱ بحث رجوع از مراجع دیگر به امام‌خمینی در محافل علمی و مذهبی مطرح شد. بر همین اساس، شش تن از عالمان و استادان برجسته حوزه علمیه: [[علی‌اکبر مشکینی|علی مشکینی]]، [[حسینعلی منتظری]]، [[محمد فاضل لنکرانی]]، [[عبدالله جوادی آملی]]، [[ابوالحسن شیرازی]] و [[محمدرضا مهدوی کنی]] با شش اعلام نظر موجز و جداگانه، بر اعلمیت و مرجعیت ایشان تاکید کردند.{{ببینید|متن=ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}}
* شئون جاری مرجعیت: امام‌خمینی همانند دیگر مراجع تقلید، از آغاز مرجعیت تا زمان [[رحلت امام‌خمینی|رحلت]]، به استفتائات و پرسش‌های شرعی مقلدان، پاسخ داده است. ایشان در سال‌های نخست مرجعیت، خود شخصاً به استفتائات پاسخ می‌داد، اما پس از رحلت حکیم در سال ۱۳۴۹ و افزایش شمار استفتائات، «[[هیئت استفتائات]]» در نجف اشرف تشکیل شد و [[سیدعباس خاتم یزدی|خاتم یزدی]]، [[سیدجعفر کریمی|کریمی]]، [[حسین راستی کاشانی|راستی کاشانی]] و [[محمدحسن قدیری|قدیری]] وظیفه پاسخگویی را بر اساس فتاوای ایشان بر عهده گرفتند. پاسخ‌ها پس از تایید امام‌خمینی، به دست ایشان مُهر و برای سؤال‌کنندگان فرستاده می‌شد. با [[بازگشت امام‌خمینی به ایران]]، دفتر قدیمی ایشان در قم محل جلسات استفتا و پاسخگویی بود.{{ببینید|متن=ببینید|دفتر امام‌خمینی |دستخط امام‌خمینی}}
* شئون جاری مرجعیت: امام‌خمینی همانند دیگر مراجع تقلید، از آغاز مرجعیت تا زمان [[رحلت امام‌خمینی|رحلت]]، به استفتائات و پرسش‌های شرعی مقلدان، پاسخ داده است. ایشان در سال‌های نخست مرجعیت، خود شخصاً به استفتائات پاسخ می‌داد، اما پس از رحلت حکیم در سال ۱۳۴۹ و افزایش شمار استفتائات، «هیئت استفتائات» در نجف اشرف تشکیل شد و [[سیدعباس خاتم یزدی|خاتم یزدی]]، [[سیدجعفر کریمی|کریمی]]، [[حسین راستی کاشانی|راستی کاشانی]] و [[محمدحسن قدیری|قدیری]] وظیفه پاسخگویی را بر اساس فتاوای ایشان بر عهده گرفتند. پاسخ‌ها پس از تایید امام‌خمینی، به دست ایشان مُهر و برای سؤال‌کنندگان فرستاده می‌شد. با [[بازگشت امام‌خمینی به ایران]]، دفتر قدیمی ایشان در قم محل جلسات استفتا و پاسخگویی بود.{{ببینید|متن=ببینید|دفتر امام‌خمینی |دستخط امام‌خمینی}}
امام‌خمینی همچنین از سال ۱۳۴۲ با افزایش اقبال مردم به ایشان، پرداختن شهریه به طلاب و فضلا را در ایران آغاز کرد و سال‌های بعد نیز ادامه یافت. این امر در دوران تبعید نیز با وجود محدودیت‌های موجود ادامه یافت.{{ببینید|متن=ببینید|شهریه امام‌خمینی}}
امام‌خمینی همچنین از سال ۱۳۴۲ با افزایش اقبال مردم به ایشان، پرداختن شهریه به طلاب و فضلا را در ایران آغاز کرد و سال‌های بعد نیز ادامه یافت. این امر در دوران تبعید نیز با وجود محدودیت‌های موجود ادامه یافت.{{ببینید|متن=ببینید|شهریه امام‌خمینی}}
===رفتار با مراجع تقلید===
===رفتار با مراجع تقلید===
۱۵٬۸۸۰

ویرایش