اجتهاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اجتهاد'''، ملکه و توان استنباط احکام شرعی از دلایل تفصیلی آن.
'''اجتهاد'''، ملکه و توان استنباط احکام شرعی از دلایل تفصیلی آن.


[[امام‌خمینی]]، اجتهاد را ملکه و قوّه‌ای دانسته‌ که صاحب آن، توانایی به دست آوردن حجّت بر حکم شرعی را داشته باشد.


امام‌خمینی، اجتهاد را ملکه و قوّه‌ای دانسته‌ که صاحب آن، توانایی به دست آوردن [[حجّت]] بر حکم شرعی را داشته باشد.
امام‌خمینی، معتقد است اجتهاد به معنای استنباط احکام بر پایه نصوص و ظواهر [[قرآن]] و [[احادیث]] در میان اصحاب ائمه(ع) رواج داشته‌است و امامان(ع) قواعدی به اصحاب آموختند تا احکام را از منابع دینی به دست آورند.
 
امام‌خمینی، معتقد است اجتهاد به معنای استنباط احکام بر پایه نصوص و ظواهر [[قرآن]] و احادیث در میان اصحاب ائمه(ع) رواج داشته‌است و امامان(ع) قواعدی به اصحاب آموختند تا احکام را از [[منابع دینی]] به دست آورند.


امام‌خمینی مقدماتی برای اجتهاد مطرح می‌کند ازجمله: آگاهی به ادبیات عرب، [[علم رجال]] و [[اصول فقه]] و مهم‌ترین پیش‌نیاز اجتهاد را قرآن‌شناسی و سنت‌شناسی و انس با روایات اهل بیت(ع) می‌داند.
امام‌خمینی مقدماتی برای اجتهاد مطرح می‌کند ازجمله: آگاهی به ادبیات عرب، [[علم رجال]] و [[اصول فقه]] و مهم‌ترین پیش‌نیاز اجتهاد را قرآن‌شناسی و سنت‌شناسی و انس با روایات اهل بیت(ع) می‌داند.


ایشان تجزی در اجتهاد را می‌پذیرد و نظر مجتهد متجزی را حجت دانسته و تقلید از مجتهد متجزی را جایز می‌شمارد و منصب‌هایی، مانند [[قضاوت]] و [[حکومت اسلامی|حکومت]] در زمان غیبت را برای مجتهد متجزی نیز ثابت می‌داند.
ایشان تجزی در اجتهاد را می‌پذیرد و نظر مجتهد متجزی را حجت دانسته و [[تقلید]] از مجتهد متجزی را جایز می‌شمارد و منصب‌هایی، مانند [[قضاوت]] و [[حکومت اسلامی|حکومت]] در [[زمان غیبت]] را برای مجتهد متجزی نیز ثابت می‌داند.


امام‌خمینی، اجتهاد مصطلح را ضروری دانسته ولی آن‌ را برای اداره جامعه کافی نمی‌داند، همچنین زمان و مکان را دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهاد می‌داند. ایشان نخستین فقیهی است که این بحث را با نگاهی ویژه مطرح کرده‌است. چگونگی و گستره تأثیر و [[نقش زمان و مکان در اجتهاد]] به شکل‌های مختلفی تبیین شده چون: تأثیر در روش اجتهاد، تغییر در موضوع و تغییر در ملاک.
امام‌خمینی، اجتهاد مصطلح را ضروری دانسته ولی آن‌ را برای اداره [[جامعه]] کافی نمی‌داند، همچنین زمان و مکان را دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهاد می‌داند. ایشان نخستین فقیهی است که این بحث را با نگاهی ویژه مطرح کرده‌است. چگونگی و گستره تأثیر و [[نقش زمان و مکان در اجتهاد]] به شکل‌های مختلفی تبیین شده چون: تأثیر در روش اجتهاد، تغییر در موضوع و تغییر در ملاک.


== معنای لغوی و اصطلاحی ==
== معنای لغوی و اصطلاحی ==

نسخهٔ ‏۱۷ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۰

اجتهاد، ملکه و توان استنباط احکام شرعی از دلایل تفصیلی آن.

امام‌خمینی، اجتهاد را ملکه و قوّه‌ای دانسته‌ که صاحب آن، توانایی به دست آوردن حجّت بر حکم شرعی را داشته باشد.

امام‌خمینی، معتقد است اجتهاد به معنای استنباط احکام بر پایه نصوص و ظواهر قرآن و احادیث در میان اصحاب ائمه(ع) رواج داشته‌است و امامان(ع) قواعدی به اصحاب آموختند تا احکام را از منابع دینی به دست آورند.

امام‌خمینی مقدماتی برای اجتهاد مطرح می‌کند ازجمله: آگاهی به ادبیات عرب، علم رجال و اصول فقه و مهم‌ترین پیش‌نیاز اجتهاد را قرآن‌شناسی و سنت‌شناسی و انس با روایات اهل بیت(ع) می‌داند.

ایشان تجزی در اجتهاد را می‌پذیرد و نظر مجتهد متجزی را حجت دانسته و تقلید از مجتهد متجزی را جایز می‌شمارد و منصب‌هایی، مانند قضاوت و حکومت در زمان غیبت را برای مجتهد متجزی نیز ثابت می‌داند.

امام‌خمینی، اجتهاد مصطلح را ضروری دانسته ولی آن‌ را برای اداره جامعه کافی نمی‌داند، همچنین زمان و مکان را دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهاد می‌داند. ایشان نخستین فقیهی است که این بحث را با نگاهی ویژه مطرح کرده‌است. چگونگی و گستره تأثیر و نقش زمان و مکان در اجتهاد به شکل‌های مختلفی تبیین شده چون: تأثیر در روش اجتهاد، تغییر در موضوع و تغییر در ملاک.

معنای لغوی و اصطلاحی

اجتهاد از ریشه «جهد» و به معنای به‌کارگیری نهایت کوشش برای انجام هر کاری است.[۱] در تبیین معنای اصطلاحی اجتهاد، تعریف‌های گوناگونی به دست داده‌اند که از میان آنها دو تعریف مورد توجه بوده‌است. برخی فقیهان اجتهاد را به‌کاربستن نهایت تلاش و کوشش برای به دست آوردن حکم شرعی از دلایل فقهی معنا کرده‌اند[۲] و برخی دیگر آن را ملکه و قوّه‌ای دانسته‌اند که صاحب آن، توانایی به دست آوردن حجّت بر حکم شرعی را داشته باشد.[۳] از کلام امام‌خمینی بر می‌آید که نظر ایشان موافق با تعریف دوم است.[۴]

پیشینه

پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و انقطاع وحی، بیشتر مسلمانان در رویارویی با پدیده‌ها و نیازهای جدید که حکم شرعی آنها مشخص نبود، به قیاس و استحسان و مصالح مرسله پناه می‌بردند و به تشخیص خود عمل می‌کردند.[۵] این امر اجتهاد به رای خوانده شد[۶] و اجتهاد بدین معنا مورد نکوهش شدید امامان(ع) شیعه بود.[۷] شیعه به پیروی امامان خویش، اجتهاد به معنای قیاس و استحسان را مردود می‌دانست[۸] و انکار اجتهاد از سوی عالمان شیعی در گذشته ناظر به همین تعریف از اجتهاد است.[۹] به باور سیدمحمدباقر صدر، نکوهش و انکار این نوع اجتهاد پیوسته در میان علما متداول بود[۱۰] تا اینکه محقق حلی با به کار بردن واژه اجتهاد در معنای استخراج احکام شرعی از منابعی غیر از ظواهر نصوص،[۱۱] موجب شکل‌گیری تعریف جدیدی از اجتهاد گردید و به مرور به معنای اصطلاحی نزد شیعه تبدیل شد.[۱۲] امام‌خمینی، همانند سایر فقهای شیعه، معتقد است اجتهاد به معنای استنباط احکام بر پایه نصوص و ظواهر قرآن و احادیث در میان اصحاب ائمه(ع) رواج داشته‌است و امامان شیعه اصول و قواعدی به اصحاب خویش آموختند تا در رویارویی با نیازهای جدید و عدم دسترسی به ایشان بتوانند احکام مورد نیاز را از منابع دینی به دست آورند.[۱۳] گواه ایشان احادیث متعددی است که مفاد آنها بیان قواعد کلی فقهی یا اصولی است که در استنباط احکام فرعی به کار گرفته می‌شود[۱۴] و احادیثی که بر چگونگی ترجیح یک روایت بر روایت دیگر در هنگام تعارض دلالت می‌کنند[۱۵] و همچنین احادیثی که در آن، مردم به فقهای عصر خویش ارجاع شده‌اند.[۱۶] با توجه به این احادیث، مشروعیت اصل اجتهاد نیز ثابت می‌شود و نپذیرفتن اجتهاد و ادعای حرمت تقلید از سوی عالمان اخباری، وجهی ندارد.[۱۷]

از آثار برجای‌مانده از عالمان شیعه مشخص می‌شود روش فقها در زمان‌های مختلف یکسان نبوده‌است. از قرون نخست، کتاب مشخصی در دست نیست؛ اما در قرن چهارم، متن احادیث بدون ذکر سند به عنوان فتوا نقل می‌شد. کتاب شرائع علی‌بن‌بابویه را می‌توان نخستین کتابی دانست که با این سبک نگارش یافته‌است؛ اما به مرور با گسترش نیازها و رویارویی با مسائل جدید و ضرورت پاسخگویی به آنها، فقه و اجتهاد دستخوش تحول گردید و کتاب‌های فقهی و اصولی استدلالی نوشته شد.[۱۸] پس از ابن‌ابی‌عقیل عمانی و ابن‌جنید اسکافی که در عصر محدثان می‌زیسته‌اند، می‌توان از شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی به عنوان پیشگامان اجتهاد نام برد.[۱۹] سرانجام پیچیده‌ترشدن روش‌ها و بحث‌های مطرح در اجتهاد، این دانش را در زمره دشوارترین تخصص‌های علمی و دینی قرار داد.

از آنجاکه برخی احکام مهم شرعی مبتنی بر اجتهاد بود و با مسائلی، مانند تقلید و قضاوت و ولایت فقیه ارتباط داشت، به عنوان یک موضوع علمی در لابه‌لای مباحث فقهی و اصولی و گاهی در قالب رساله‌ای مستقل در کنار بحث تقلید مطرح شد[۲۰] و در آن به بحث‌هایی، چون تعریف اجتهاد و مقدمات لازم در رسیدن به مقام اجتهاد و امکان تجزی در آن پرداخته شد.

بحث اجتهاد را امام‌خمینی در درس خارج خویش مطرح کرد و برخی شاگردان ایشان، آن را به رشته تحریر درآوردند.[۲۱] خود ایشان نیز رساله مستقلی با عنوان الاجتهاد و التقلید نگاشته‌است که بیشتر مطالب آن دربارهٔ شئون مجتهد است.[۲۲]

امام‌خمینی همانند فقیهان دیگر، مقدمات بسیاری برای اجتهاد مطرح می‌کند و آگاهی به علوم ادبیات عرب، علم منطق، علم رجال و علم اصول فقه ازجمله مقدمات لازم آن است. ایشان با تأکید بیشتری، انس با محاورات عرفی و شناخت موضوعات عرفی به منظور جلوگیری از خلط معانی عرفی با اصطلاحات علمی و جستجو در کلمات فقیهان، به‌ویژه قدمای آنها را از شرایط لازم کسب اجتهاد می‌شمارد و مهم‌ترین پیش‌نیاز اجتهاد را قرآن‌شناسی و سنت‌شناسی و انس با روایات اهل بیت(ع) می‌داند.[۲۳]

یکی از مباحث مطرح در ماهیت اجتهاد مسئله تجزی یعنی توانایی استنباط در برخی ابواب علم فقه، نه همه آن است که پیوسته در کلام دانشمندان شیعی مطرح بوده‌است.[۲۴] برخی علما تجزی در اجتهاد را ناممکن دانسته‌اند[۲۵]؛ ولی بیشتر آن را امری ممکن شمرده‌اند و تحقق خارجی آن را پذیرفته‌اند.[۲۶] بر این اساس نظر مجتهد متجزی حجت است و در مسائلی که در آنها مجتهد است، حق رجوع به غیر را ندارد؛ زیرا در احکامی که استنباط کرده، عالم است و دلایل جواز تقلید مربوط به رجوع جاهل به عالم است که شامل وی نمی‌شود.[۲۷]

امام‌خمینی مانند بیشتر علما، تجزی در اجتهاد را می‌پذیرد و نظر مجتهد متجزی را حجت می‌داند و باید چنین فردی طبق نظر خود عمل کند.[۲۸] ایشان تقلید از مجتهد متجزی را جایز می‌شمارد[۲۹] و منصب‌هایی، مانند قضاوت و افتا (فتوادادن) و حکومت در زمان غیبت که برای مجتهد مطلق وجود دارد،[۳۰] برای مجتهد متجزی نیز می‌تواند ثابت باشد.[۳۱] گرچه ایشان در مقام فتوا احتیاط کرده و چنین منصب‌هایی را برای چنین مجتهد جایز ندانسته و گفته‌است تنها در صورت نبود مجتهد مطلق، مجتهد متجزی، اگر در باب قضا مجتهد باشد، می‌تواند عهده‌دار قضاوت شود.[۳۲] ایشان به‌تفصیل به بحث از منصب‌ها و شئون فقها پرداخته که یکی از آنها منصب قضاوت است و برای اثبات این منصب به احادیثی استناد کرده‌است.[۳۳] (ببینید: قضاوت) منصب دیگر مجتهد، حکومت بر مردم و نفوذ حکم وی در مسائل سیاسی و اجتماعی است.[۳۴] (ببینید: ولایت فقیه) جواز افتا نیز یکی از مناصب مجتهد است که بر اساس آن مکلفان در احکام و فروع دینی به فقیه مراجعه می‌کنند.[۳۵] (ببینید: تقلید)

عدم کفایت اجتهاد مصطلح

در میان مباحث علمی اجتهاد، آنچه از همه مهم‌تر به نظر می‌رسد، دیدگاهی است که می‌توان آن را متأثر از بینش جامع و عالم به زمان‌بودن امام‌خمینی دانست که در پیام‌ها و بیانات ایشان انعکاس یافته‌است. از نظر ایشان، وجود اجتهاد مصطلح، یعنی اجتهاد رایج در حوزه‌های علوم دینی که در طول قرن‌ها به بالندگی رسیده‌است و آشنایی با اصول و مبانی اجتهاد جواهری (به روش کتاب جواهر الکلام از بزرگ‌ترین کتب فقه استدلالی شیعه تألیف محمدحسن نجفی)، برای حفظ فقه اسلام و ارکان پژوهش و دقت فقهی بسیار ضروری است و تخطی از ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزه‌ها و انحراف از طریقه فقهای بزرگ جایز نیست[۳۶] (ببینید: فقه)؛ ولی از سوی دیگر، اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست و مجتهدی که در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم‌گیری باشد، در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی‌تواند زمام جامعه را به دست بگیرد.[۳۷]

از دیدگاه امام‌خمینی آشنایی با روش برخورد با حیله‌ها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و نگاه اقتصادی، اطلاع از چگونگی برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاست‌ها و حتی سیاسیون و فرمول‌های دیکته‌شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف مکاتب مهم و اثرگذار اقتصادی جهان که ترسیم‌گر استراتژی حکومت بر جهان و نسل امروز است، از ویژگی‌های یک مجتهد جامع است[۳۸]؛ بنابراین مجتهد باید ضمن به‌کارگیری روش اجتهادی رایج، به مصلحت‌ها و ضرورت‌های به‌وجودآمده بر اثر تغییرات اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی توجه کند.[۳۹] ایشان روایت «اما الحوادث الواقعه…» را که در توقیع امام زمان(ع) آمده‌است و در بروز پاره‌ای حوادث، مکلفان را به راویان احادیث ارجاع داده‌است،[۴۰] به مسائل و حوادث سیاسی معنا کرده‌است.[۴۱]

نقش زمان و مکان در اجتهاد

امام‌خمینی معتقد است زمان و مکان دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهاد، به‌ویژه در دنیای کنونی است و ممکن است موضوعی که در قدیم دارای حکمی بوده‌است، در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، حکم جدیدی پیدا کند؛ بدین معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اول که به‌ظاهر با قدیم فرق نکرده، واقعاً موضوع جدیدی شده‌است که قهراً حکم جدیدی می‌طلبد.[۴۲] ایشان نخستین فقیهی است که این بحث را با عنایت خاص و نگاهی ویژه مطرح کرده‌است.[۴۳] چگونگی و گستره تأثیر و نقش زمان و مکان در اجتهاد را فقیهان و محققان معاصر به شکل‌های مختلفی تبیین و ترسیم کرده‌اند که برخی نظرهای مهم عبارت‌اند از:

  • تأثیر در روش اجتهاد: برخی محققان معاصر، در تبیین مقصود امام‌خمینی گفته‌اند روابط اجتماعی و شرایط آن‌که در طول زمان‌ها و مکان‌های گوناگون متغیر است، در قواعد و روش فقاهت و اجتهاد تأثیرگذار است و بر اساس آن ممکن است نتایج فقهی تغییر یابد.[۴۴]
  • تغییر در فهم مجتهد: از نظر برخی دیگر، مجتهد بر اثر تأثیر زمان و مکان و آگاهی از قوانین مدنی و نظام‌های قضایی مدنی موجود در جهان و اطلاعات عمومی گسترده، روایات را دقیق‌تر می‌فهمد[۴۵]؛ بنابراین استنباط فقیه دستخوش تغییر می‌شود و زمان و مکان افق فکر فقیه را توسعه می‌دهد و در فهم مطالب اثر می‌گذارد.[۴۶]
  • تغییر در موضوع: برخی گفته‌اند موضوع تحت تأثیر تغییر زمان و مکان دگرگون و به موضوع جدیدی تبدیل می‌شود و در نتیجه این تغییر، حکم نیز تغییر می‌کند[۴۷]؛ برای مثال شطرنج تحت تأثیر تغییر زمان و مکان، از ابزار قماربودن که موضوع حکم حرمت است، خارج می‌شود؛ در نتیجه حکم نیز تغییر می‌کند.[۴۸] (ببینید: شطرنج) برخی بر این باورند که این قسم بدون شک مورد نظر امام‌خمینی بوده‌است.[۴۹]
  • تغییر در ملاک: از نظر برخی ملاک حکم، اگر قابل درک باشد، ممکن است تحت تأثیر تغییر زمان و مکان متحول شود[۵۰]؛ برای مثال خرید و فروش خون در زمان سابق مصلحت نداشت؛ اما اینک دارای مصلحت است و ابزار نجات جان بیماران است.[۵۱]

دیدگاه امام‌خمینی در خصوص نقش زمان و مکان در اجتهاد، پس از وی مورد توجه اندیشمندان حوزوی قرار گرفت[۵۲] و کتاب‌ها و مقالات متعددی در تبیین و تحلیل علمی آن به رشته تحریر درآمد. دراین‌باره کنگره‌ای با نام کنگره بررسی مبانی فقهی امام‌خمینی، «نقش زمان و مکان در اجتهاد» در سال ۱۳۷۴ برگزار شد که دستاورد آن در چهارده جلد انتشار یافت. (ببینید: همایش‌های درباره امام‌خمینی) تلاش‌های علمی و عملی امام‌خمینی سبب شد فقه از نگاه فردی که بیشتر به حوزه عبادات و معاملات می‌پرداخت، خارج شود و نگاه حکومتی و اجتماعی یابد و دیدگاه جدیدی در اجتهاد مطرح گردد و باب مسائل جدید نیز در فقه گشوده شود. (ببینید: فقه حکومتی) علاوه بر این، توجه به زمان و مکان موجب رشد و شکوفایی بیشتر فقه می‌شود و احکام اسلام را به متن زندگی مردم می‌آورد و آن را از تشریفات مذهبی صرف به نیاز جامعه تبدیل می‌کند.[۵۳]

پانویس

  1. فراهیدی، کتاب العین، ۳/۳۸۶؛ جوهری، الصحاح، ۲/۴۶۱؛ ابن‌اثیر ۱/۳۲۰.
  2. آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۴۶۳–۴۶۴؛ عراقی، مقالات الاصول، ۲/۴۹۱؛ خویی، دراسات، ۴/۴۲۱.
  3. بهایی عاملی، زبدة الاصول، ۱۵۹؛ اصفهانی غروی، بحوث فی الاصول، ۳/۳.
  4. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۳/۵۶۵ و ۵۷۳–۵۷۴؛ امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۶؛ امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۸۷.
  5. صدر، سیدرضا، الاجتهاد و التقلید، ۲۷.
  6. صدر، سیدرضا، الاجتهاد و التقلید، ۳۴.
  7. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۷ و ۳۵–۶۱.
  8. مغنیه، فقه الامام‌الصادق، ۶/۳۶۷.
  9. ← کاشف‌الغطاء، النور الساطع، ۱/۱۵۲–۱۵۳.
  10. ← طوسی، العدة، ۱/۸–۹؛ ابن‌ادریس، السرائر، ۲/۱۵۷.
  11. حلی، محقق، معارج الاصول، 253.
  12. صدر، سیدمحمدباقر، ۱/۵۶–۶۰.
  13. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۰–۷۱؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۳/۶۱۲.
  14. کلینی، الکافی، ۳/۳۵۲ و ۵/۲۹۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۱۵/۳۶۹.
  15. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۷/۱۳۶–۱۳۷.
  16. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۷/۱۳۹.
  17. آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۴۶۴؛ فیروزآبادی، عنایة الاصول، ۶/۱۶۶–۱۶۷.
  18. سبحانی، مقدمة کتاب المهذب، ۲۱–۲۵.
  19. گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۴۲–۱۸۲.
  20. آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۱/۲۷۰–۲۷۳.
  21. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۳/۵۵۹–۶۹۰.
  22. ← امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۵–۱۱۷.
  23. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۹–۱۷.
  24. عاملی، معالم الدین، ۲۳۹؛ اردبیلی، مجمع الفائدة، ۷/۵۴۷.
  25. نراقی، مستند الشیعة، ۱۷/۲۹.
  26. نجفی، جواهر الکلام، ۴۰/۳۴؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۴۶۶؛ خویی، مصباح الاصول، ۲/۵۲۹–۵۳۰.
  27. اصفهانی غروی، بحوث فی الاصول، ۳/۷.
  28. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۸۸ و ۶۰۳–۶۰۴؛ امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۲۴.
  29. امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۱/۲۶.
  30. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۳۸.
  31. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۳۲ و ۴۶–۴۷.
  32. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۷۸.
  33. ← امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۲۶–۳۹.
  34. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۸؛ امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۴۶–۶۴۷؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۶–۷۷.
  35. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۷.
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۳ و ۲۱/۲۸۹، ۳۸۰، ۴۲۵.
  37. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۷۷–۱۷۸ و ۲۹۲.
  38. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۹.
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۹.
  40. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۷/۱۴۰.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۸۶.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۹.
  43. هاشمی شاهرودی، بررسی مبانی فقهی، ۱۴/۱۴–۱۵.
  44. هاشمی شاهرودی، فقه و زمان، ۳/۲۵.
  45. بجنوردی، نقش زمان و مکان، ۱۴/۹۳–۹۵.
  46. حائری، قلمرو تأثیر زمان و مکان در اجتهاد، ۱۴/۱۰۳–۱۰۴.
  47. مکارم شیرازی، نقش زمان و مکان، ۱۴/۳۶۴؛ حائری، قلمرو تأثیر زمان و مکان در اجتهاد، ۱۴/۱۰۲–۱۰۳؛ آصفی، نقش زمان و مکان در تحول فقه، ۱۴/۳۸–۳۹.
  48. بجنوردی، نقش زمان و مکان، ۱۴/۸۹؛ جناتی، قلمرو نقش زمان و مکان، ۱۴/۱۴۶.
  49. حائری، قلمرو تأثیر زمان و مکان در اجتهاد، ۱۴/۱۰۲؛ جناتی، قلمرو نقش زمان و مکان، ۱۴/۱۴۶.
  50. جناتی، قلمرو نقش زمان و مکان، ۱۴/۱۴۶؛ فاضل، زمان و مکان و علم فقه، ۳/۷۳.
  51. فاضل، زمان و مکان و علم فقه، ۳/۷۳.
  52. مرعشی نجفی، القول الرشید، ۱/۱۲۷–۱۳۶؛ سبحانی، مصادر الفقه الاسلامی، ۳۱۹–۳۳۶؛ مکارم شیرازی، بحوث، ۲۴۸–۲۵۴.
  53. موسوی کاشمری، نقش زمان و مکان در اجتهاد و ادله اعتبار آن، ۳/۳۹۴.

منابع

  • آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • آصفی، محمدمهدی، نقش زمان و مکان در تحول فقه، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • ابن‌اثیر، النهایه، مبارک‌بن‌محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، تصحیح محمود محمد طناحی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش.
  • ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • اردبیلی، احمدبن‌محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، تحقیق مجتبی عراقی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • اصفهانی غروی، محمدحسین، بحوث فی الاصول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • بجنوردی، سیدمحمد، نقش زمان و مکان در تغییر روش استنباط احکام و تغییر احکام، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • بهایی عاملی، محمدبن‌حسین، زبدة الاصول، قم، مرصاد، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • جناتی، محمدابراهیم، قلمرو نقش زمان و مکان در استنباط ملاکات احکام، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • جوهری، الصحاح، اسماعیل‌بن‌حماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • حائری، سیدکاظم، قلمرو تأثیر زمان و مکان در اجتهاد، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حلی، محقق، جعفربن‌حسن، معارج الاصول، تحقیق سیدمحمدحسین رضوی، لندن، مؤسسه امام‌علی (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، دراسات فی علم الاصول، تقریر سیدعلی‌هاشمی شاهرودی، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • خویی، مصباح الاصول، تقریر سیدمحمدسرور بهسودی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام‌الخویی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • سبحانی، جعفر، مصادر الفقه الاسلامی و منابعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • سبحانی، جعفر، مقدمة کتاب المهذب، تألیف ابن‌براج، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • صدر، سیدرضا، الاجتهاد و التقلید، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۰ق.
  • صدر، سیدمحمدباقر، دروس فی علم الاصول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۸ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، العدة فی اصول الفقه، تحقیق محمدرضا انصاری، قم، محمدتقی علاقبندیان، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • عاملی، حسن‌بن‌زین‌الدین، معالم الدین و ملاذ المجتهدین، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، بی‌تا.
  • عراقی کزازی، آقاضیاءالدین علی‌بن‌آخوند، مقالات الاصول، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • فاضل لنکرانی، محمدجواد، زمان و مکان و علم فقه، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • فراهیدی، کتاب العین، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیروزآبادی، سیدمرتضی، عنایة الاصول فی شرح کفایة الاصول، قم، فیروزآبادی، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ق.
  • کاشف‌الغطاء، علی‌بن‌محمد، النور الساطع فی الفقه النافع، نجف، مطبعة الآداب، چاپ اول، ۱۳۸۱ق.
  • کلینی، الکافی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، سمت، چاپ سوّم، ۱۴۲۱ق.
  • مرعشی نجفی، سیدشهاب‌الدین، القول الرشید فی امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، تقریر سیدعادل علوی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • مغنیه، محمدجواد، فقه الامام‌الصادق علیه السلام، قم، انصاریان، چاپ دوّم، ۱۴۲۱ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، بحوث فقهیةهامة، قم، مدرسه امام‌علی‌بن‌ابی‌طالب (ع)، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، نقش زمان و مکان و حکم عقل در اجتهاد، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • موسوی کاشمری، نقش زمان و مکان در اجتهاد و ادله اعتبار آن، سیدمهدی، نقش زمان و مکان در اجتهاد و ادله اعتبار آن، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
  • نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی احکام الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، نقش زمان و مکان در اجتهاد، چاپ‌شده در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام‌خمینی، نقش زمان و مکان در اجتهاد، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • هاشمی شاهرودی، سیدمحمود، فقه و زمان، مجله فقه اهل بیت (ع)، شماره ۳، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون