نهضت تحریم تنباکو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات واقعه | {{جعبه اطلاعات واقعه | ||
|عنوان = نهضت تحریم تنباکو | |عنوان = نهضت تحریم تنباکو | ||
|تصویر = | |تصویر = نهضت تحریم تنباکو.jpg | ||
|اندازه تصویر= | |اندازه تصویر= | ||
|توضیح تصویر = | |توضیح تصویر = | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
[[رده:مقالههای تأییدشده]] | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه امامخمینی]] | [[رده:مقالههای جلد دهم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای دارای تصویر]] | ||
[[رده:مقالههای نیازمند جعبه اطلاعات]] | [[رده:مقالههای نیازمند جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] |
نسخهٔ ۱۹ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۳
نهضت تحریم تنباکو، جنبشی عمومی به رهبری مرجعیت دینی برای لغو قرارداد تنباکو میان دولت ایران با شرکتی انگلیسی، ۱۲۷۰ش/ ۱۳۰۹ق.
پیشینه
در قرن سیزده هجری برابر با نوزده میلادی، ایران صحنه رقابتهای سیاسی و اقتصادی میان دو دولت روس و انگلیس بود. هر یک از دو دولت میکوشیدند با گرفتن امتیازها و انحصارهای گوناگون، نفوذ خود را در ایران گسترش دهند.[۱] از جمله این امتیازها، انحصار بازرگانی توتون و تنباکو بود که به عرصهای برای ابراز نارضایتی عمومی از حکومت و مخالفت علمای دینی با نفوذ بیگانگان تبدیل شد.
در سفر سوم ناصرالدینشاه به اروپا(۱۳۰۷ق/ ۱۸۹۰م) با وساطت «سر هنری درامند ولف» وزیرمختار انگلستان در ایران، مذاکراتی میان شاه و میرزاعلیاصغر اتابک معروف به «امینالسلطان» نخستوزیر وقت با «ماژور جرالد تالبوت» دربارهٔ امتیاز تجارت توتون و تنباکو صورت گرفت.[۲] پس از بازگشت ناصرالدینشاه به ایران، تالبوت به تهران آمد و با پرداخت ۲۵ هزار لیره رشوه به شاه در ۲۸ رجب ۱۳۰۷ق/ ۲۰ مارس ۱۸۹۰م قراردادی در پانزده فصل به امضای او رساند.[۳] بر اساس این قرارداد کشت، خرید و فروش توتون و تنباکو به مدت پنجاه سال در اختیار شرکت انگلیسی قرار گرفت و تاجران و بازرگانان حق صادرات و حمل و نقل توتون و تنباکو بدون اجازه صاحب امتیاز جز به اندازه مصرف خود را نداشتند. افزون بر این، صاحبان این امتیازنامه میتوانستند تمام حقوق و امتیازها و تعهدهای خود را به غیر واگذار کنند و همه وسایل وارداتی آنان، از عوارض گمرک و غیره تا پایان قرارداد معاف باشد.[۴] این قرارداد در ایران به قرارداد «رژی» (رژی در زبان فرانسه به معنای انحصار در معاملات بازرگانی است) و شرکت عامل آن نیز به کمپانی رژی معروف شد.[۵]
به موجب قرارداد رژی که به امضای سر هنری ولف وزیرمختار انگلستان نیز رسید، شاه ایران در برابر دریافت سالانه پانزده هزار لیره و یکچهارم سود خالص سالانه، این امتیاز را واگذار کرد. تالبوت برای گرفتن این امتیاز علاوه بر شاه، مبالغی گزاف به صدر اعظم و نایبالسلطنه و تنی چند از درباریان رشوه داد.[۶] پیشبینی میشد سود خالص رژی از این امتیاز بیش از پانصد هزار پوند (لیره) باشد. دولت عثمانی در واگذاری این امتیاز به رژی۶۳۰ هزار پوند (لیره) دریافت کرد و ایران تنها پانزده هزار پوند (لیره).[۷] روسیه نخستین واکنش را به این امتیاز نشان داد و آن را مخالف اصل آزادی تجارت که در معاهده ترکمنچای بود شمرد؛ ولی ایران و انگلستان این ادعا را رد کردند.[۸]
پیامدهای این قرارداد باعث نفوذ بیگانگان به داخل کشور بود و استقلال کشور و حکومت را در سرزمین خود زیر سلطه قرار میداد.[۹] انگلیسیها با ورود به ایران به تمام شهرهای کشور، مأموران خود را که مسلّح هم بودند، فرستادند تا قرارداد را اجرا کنند و دولت ایران هم به حاکمان خود در شهرها دستور داد تا با شعبههای کمپانی انگلیسی همکاری کنند.[۱۰]
قرارداد رژی افزون بر بهیغمابردن داراییهای مردم سبب ورود دهها هزار تن از اتباع انگلیس به ایران شد. فساد و فحشا و بازار مسکرات و لهو و لعب رواج یافت و زنان و مردان بسیاری در خانههای کارگزاران رژی به خدمت مشغول و تحقیر و ضرب و جرح شدند.[۱۱] در بسیاری از شهرهای ایران بهویژه تهران، کشیشان و دعوتگران مسیحی با اقتدار و استقلال با شیوههای گوناگون در صدد جذب مردم به مسیحیت بودند. و در این راستا ایجاد کلیساهای عمومی و خانهای و بهکارگیری هزاران نفر ایرانی به کارگری کمپانی از آن جمله بود.[۱۲] همچنین بذل و بخششهای هدفدار سبب شده بود که گروهی از مسلمانان مستضعف همهروزه در کلیساها و دعوتخانهها حاضر شوند و انجیل و آیین مسیحیت را فرا بگیرند و به آیین مسیحی پرستش کنند.[۱۳]
واکنش مردم و علما
نارضایتی مردم از حکومت و امتیازهای واگذارشده به خارجیان، سبب تحرک و تمرکز آنان بر این قرارداد شد.[۱۴] امینالدوله از دولتمردان ناصرالدینشاه به نمایندگی از طرف بازرگانان با شاه دیدار کرد و مخالفت آنان را با امتیاز تنباکو به وی اطلاع داد.[۱۵] بازرگانان ایران ضمن دادخواستی به شاه اعلام کردند حاضرند بیش از مبلغی که شرکت انگلیسی برای قرارداد پرداخت کرده، پرداخت کنند تا این قرارداد لغو شود؛ اما او حاضر به لغو قرارداد نشد.[۱۶] در ۱۵ اسفند ۱۲۶۹، بازرگانانِ توتون و تنباکو در حرم عبدالعظیم(ع) بست نشستند و طی دادخواستی اعلام کردند به هیچ عنوان با رژی کنار نخواهند آمد.[۱۷] در همین وقت شبنامهای در مساجد و مدارس تهران منتشر شد که به گفته عباسمیرزا ملکآرا، برادر شاه، مضمون آن ترغیب و تشجیع مردم به خروج و خلع شاه از مقام سلطنت بود.[۱۸] اعتراضهای علنی و عمومی را بازرگانان و بازاریان در شیراز که از مراکز توتون و تنباکو بود، آغاز کردند و با همراهشدن سیدعلیاکبر فالاسیری از علمای شیراز و سخنرانی شدیداللحن وی به اوج خود رسید. او پس از چند روز بازداشت شد و با وضع زنندهای به بوشهر تبعید گردید.[۱۹] مردم شیراز در اعتراض به تبعید فالاسیری، در حرم امامزاده احمدبنموسی(ع) در شیراز گرد آمدند و به شعار علیه دولت پرداختند و سه یا چهار تن کشته و تعدادی زخمی شدند.[۲۰]
به دنبال اعتراضهای مردم شیراز، اجتماعات و اعتراضها و انتقادهای مردم و علما در دیگر شهرها مانند اصفهان، تبریز، مشهد، کرمان و تهران آغاز شد.[۲۱] مردم و علما با نوشتن نامهها و تلگرامها به دولت، خطاهای آنان را متذکر میشدند؛ ازجمله علمای تبریز طی نامهای اعلام کردند پادشاه ایران همه مسلمانان را مثل اسیران به کافران فروخته است؛ ولی آنان ترجیح میدهند بمیرند، اما زیر سلطه کافران نباشند.[۲۲]
ناصرالدینشاه در برابر اعتراضهای مردم و علما همه را تهدید به کیفر و مجازات کرد و قرارداد امضاشده را تا قیامت به قوت خود باقی دانست و یادآور شد کسی حق بازپسگیری آن را ندارد.[۲۳] در برابر این تهدیدها، مردم و علما به اعتراضهای خود ادامه دادند که به درگیری با نظامیان انجامید و نتیجه آن تبعید عدهای از علما و سخنرانان، کشته و زخمیشدن مردان و زنان و کودکان در شهرهای تبریز، اصفهان، مشهد و دیگر شهرها بود.[۲۴]
درپی تهدیدها و کشتار مردم و تبعید علما فالاسیری از بوشهر به بصره رفت و در این شهر با سیدجمالالدین اسدآبادی دیدار کرد[۲۵] و اسدآبادی در نامهای به میرزامحمدحسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی بزرگ، مرجع نخست شیعیان که در آن زمان در سامرای عراق ساکن بود، از ظلم دربار به خود و مملکت و پیامدهای قرارداد تنباکو نوشت.[۲۶] پس از آن فالاسیری و منیرالدین از علمای اصفهان با میرزای شیرازی دیدار کردند و پیامدهای قرارداد استعماری تنباکو را یادآور شدند و نامه اسدآبادی را نیز به وی دادند.[۲۷] میرزای شیرازی از باب نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، ضمن تلگرامی به شاه در ۲۷ ذیالحجه ۱۳۰۸ رفت و آمدهای اتباع خارجی به کشور و دخالت در امور داخلی و اجرای قراردادهای تنباکو و راهآهن و بانک را بر خلاف دستورهای قرآنی و اهانت به استقلال دولت و اخلال در نظم مملکت دانست و آن را برای مردم رنجآور شمرد و از واقعه شیراز و کشتن عدهای از مردم و هتک حرمت حرم امامزاده احمدبنموسی(ع) و تبعید فالاسیری بهشدت گلایه کرد.[۲۸]
ناصرالدینشاه در تلگرامی در هفتم محرم ۱۳۰۹ق/ ۵ اوت ۱۸۹۱م به میرزای شیرازی یادآور شد در حفظ استقلال کشور و حمایت از مردم کوتاهی نخواهد کرد و از میرزامحمودخان مشیرالوزرا نماینده ایران در بغداد نیز خواست قرارداد تنباکو را برای میرزای شیرازی توجیه کند.[۲۹] میرزا در دیدار نماینده ایران بر لغو قرارداد تأکید کرد و متذکر شد اگر دولت از عهده فسخ برنمیآید، آن را به ملت واگذار کند و او به مشیت الهی آن را باطل خواهد کرد.[۳۰] میرزای شیرازی در نامه دیگری برای شاه (اوایل ربیعالثانی ۱۳۰۹ق/ نیمه آبان ۱۲۷۰ش) او را از پیآمدهای خطرناک این قرارداد که باعث عدم استقلال حکومت، تفرقه، ذلت و فساد عقیده مردم و همچنین اختلال نظام شریعت اسلامی میشد، آگاه ساخت و مفاسد آن را بهمراتب بیشتر از منافع آن دانست.[۳۱]
ناصرالدینشاه همچنان بر اجرای حتمی قرارداد پافشاری میکرد و کشتار مردم و تبعید علما به دست کارفرمایان او انجام میگرفت و تذکرها و نامههای علما در تهران و شهرستانها همچون میرزاحسن آشتیانی از تهران، میرزاجواد مجتهد تبریزی از تبریز، محمدتقی آقانجفی، محمدعلی و ملاباقر فشارکی از اصفهان و دیگر عالمان و حتی نصیحت خیرخواهانه میرزای شیرازی و اعتراضهای بازاریان خللی در اراده شاه پدید نیاورد.[۳۲] همه این مسائل میرزای شیرازی را بر آن داشت تا برای حفظ کیان کشور اسلامی در اول جمادیالاولی ۱۳۰۹ق/ ۱۲ آذر ۱۲۷۰ش حکم تحریم تنباکو را با جمله «الیوم استعمال توتون و تنباکو بأیّ نحو کان در حکم محاربه با امام زمان(ع) است» صادر کند.[۳۳]
واکنشها در برابر حکم تحریم
تحریم تنباکو جنبشی سراسری و گسترده در میان مردم بود که سلطه خارجی و استبداد را به گونهای مستقیم و همزمان نشانه میگرفت.[۳۴] تمام طبقات مردم حکم تحریم تنباکو را با شور و هیجان، سرعت و دقت و انضباط کامل به کار بستند[۳۵] و این حرکت به نماد همبستگی ملی تبدیل گردید. کسانی که چندان پایبند رعایت احکام شرعی نبودند و در منظر خاص و عام مرتکب هر نوع گناه میشدند،[۳۶] اقلیتهای مذهبی،[۳۷] درباریان و دولتمردان[۳۸] و حتی همسران ناصرالدینشاه،[۳۹] نیز با التزام کامل، حکم تحریم را رعایت کردند. اعتمادالسلطنه پس از ستایش از میرزای شیرازی، تأثیر قلم و حکم ایشان را از سرنیزه دولت ایران بیشتر دانست.[۴۰] گزارش لاسلز، وزیرمختار انگلستان در تهران به سالیسبوری، نخستوزیر انگلستان نیز بیانگر اهمیت حکم است. وی در این گزارش میگوید کسانی که مدت زیادی در ایران اقامت دارند، به او گفتهاند آنان از این تنفیذ قدرت ملایان (روحانیان)، هم از جهت مخالفت با دولت و هم از جهت اطاعت بیچون و چرای مردم از اوامر آنان در موردی که شرع آن را حرام شمرده، دچار شگفتی شدهاند.[۴۱]
ناصرالدینشاه به مأموران حکومتی دستور داد از انتشار حکم در میان مردم جلوگیری کنند. در برابر، مردم بهویژه علما و روحانیان در نشر و پخش آن کوشش فراوان کردند و همین باعث تظاهرات و راهپیماییهای مردمی علیه حکومت و شاه شد. جنبش اعتراضی به دربار شاه هم نفوذ پیدا کرد. درباریان قلیانها و چُپُقها را شکستند و بازاریان و کاسبان دکانهای خود را بستند و افراد متدین و غیر متدین با توجه به حکم میرزا که آن را جنگ با امام زمان(ع) میدانست، از استفاده دخانیات اجتناب کردند.[۴۲] این جنبش اعتراضی به گفته فووریه پزشک فرانسوی، بهطور کل در اختیار روحانیت قرار گرفت.[۴۳] ناصرالدینشاه در برابر این اعتراضها، به شایعه جعلیبودن حکم میرزای شیرازی دست زد؛ ولی این اقدام نیز نتوانست از ادامه اعتراضها جلوگیری کند.[۴۴]
یک هفته پس از صدور حکم تحریم، به دستور ناصرالدینشاه مجلسی از علمای بزرگ تهران و امینالسلطان و مردان حکومتی تشکیل شد تا راه حلی برای پایان ماجرا پیدا کنند. میرزاحسن آشتیانی حاضر به شرکت در این جلسه نشد[۴۵] اما علمای حاضر در جلسه سخت در برابر دولت ایستادند و به امینالسلطان و کسانی که از انگلیسیها رشوه گرفته بودند، حمله کردند. سرانجام مقرر شد امینالسلطان برای لغو قرارداد بکوشد و علما نیز پس از لغو قرارداد جواز استفاده از دخانیات را صادر کنند.[۴۶]
حکم تحریم تنباکو، به انقلابی علیه دولت و شخص ناصرالدینشاه تبدیل شد.[۴۷] همین امر شاه را بر آن داشت تا پس از دو هفته از صدور حکم تحریم تنباکو، به لغو انحصاری داخلی قرارداد تنباکو، رأی صادر کند؛ ولی علما و مردم با مقاومت خویش خواستار لغو کامل امتیاز تنباکو و فسخ قرارداد شدند.[۴۸] شاه خواستار تشکیل جلسهای دیگر با حضور علمای بزرگ و برخی از دولتیان شد؛ ولی علمای حاضر در جلسه ازجمله میرزاحسن آشتیانی، سیدعلیاکبر تفرشی، شیخفضلالله نوری، میرسیدزینالعابدین امامجمعه، سیدمحمدرضا طباطبایی، سیدعبدالله بهبهانی و ملامحمدتقی کاشانی،[۴۹] بر فسخ کامل قرارداد پافشاری کردند.[۵۰] دولت که از عقبنشینیهای خود نتیجه نگرفته بود به آشتیانی اعلام کرد یا در انظار مردم قلیان بکشد یا شهر را ترک کند.[۵۱]
پس از تصمیم میرزای آشتیانی برای ترک شهر، مردم و علما با تجمع و حمایت از میرزای آشتیانی ناصرالدینشاه را بر آن داشتند تا تبعید ایشان را لغو و در پنجم جمادیالثانی ۱۳۰۹ق (شانزده دی ۱۲۷۰) لغو کامل قرارداد امتیاز توتون و تنباکو را امضا و ابلاغ کند.[۵۲] پس از لغو قرار داد و اطمینان میرزای شیرازی از لغو کامل آن، وی در ۲۵ جمادیالثانی ۱۳۰۹ق/ ۶ بهمن ۱۲۷۰ حکم به حلالبودن استفاده از توتون و تنباکو داد.[۵۳]
ارزیابی و تحلیل امامخمینی
امامخمینی به میرزامحمدحسن شیرازی و نهضت تنباکو عنایت ویژهای داشته و در مواردی گوناگون به ابعاد و زوایای مختلف نهضت تنباکو و جایگاه میرزای شیرازی پرداخته است:
رهبری نهضت
تاریخنگاران، روحانیت و در رأس آن میرزامحمدحسن شیرازی را رهبر اصلی نهضت تنباکو معرفی کردهاند.[۵۴] امامخمینی نیز پس از اشاره به شخصیت میرزامحمدحسن شیرازی از جهت علمی و عملی و عقلی یادآور میشود ایشان برای حفظ و آرامش کشور و اصلاح امور تلاش بسیار میکرد و کارهایی که برای اسلام و استقلال کشور مضر و خطرناک میدانست گوشزد میکرد. ایشان میافزاید شیرازی در قضیه تنباکو پس از آنکه دید نصیحت تأثیری ندارد به تحریم تنباکو و مقابله با استعمار و استبداد حکم کرد[۵۵] و با این حکم استقلال و آرامش کشور را حفظ و دست بیگانگان را از کشور کوتاه کرد.[۵۶]
ماهیت و اهمیت حکم
امامخمینی استقلال کشور ایران را در آن مقطع مدیون حکم میرزای شیرازی دانسته و یادآور شده است آن نیمسطر میرزای شیرازی که استفاده از دخانیات را حرام و در حکم مبارزه با امام زمان(ع) دانست، کشور ایران را از حلقوم استعمار بیرون کشید[۵۷] و همه قوای داخل و خارج در رویارویی با آن مجبور به عقبنشینی شدند. این حکم به دربار شاه راه یافت؛ حتی حرمسرای شاه از این حکم پیروی کردند و قلیانها را شکستند. تاجران بسیاری نیز تنباکوهای خود را که قیمت گرانی هم داشت در میدانها آتش زدند.[۵۸] از نگاه ایشان حکم میرزای شیرازی حکمی سیاسی و حکومتی بود که بر اساس مصالح مسلمانان صادر شده است[۵۹]؛ بنابراین بر همه فقها اطاعت از چنین حکمی واجب بود و از آنجاکه احکام دایرمدار مصالح و مفاسدند، هر زمانی که عنوانِ حکم برداشته شود، حکم هم برداشته میشود.[۶۰]
مخالفان حکم تحریم
استعمار انگلیس و رژیم شاه از مخالفان حکم تحریم بودند.[۶۱] مخالفان تصمیم گرفتند از علمای بانفوذ چند نفر را با خود همراه کنند؛ ولی موفق نشدند. امامخمینی مخالفان حکم میرزا را شیاطینی خواند که تعداد اندکی از اهل علم را نیز فریب دادند؛ ولی به علت قدرت و نفوذ فوقالعاده میرزای شیرازی نتوانستند از نفوذ کلام وی جلوگیری کنند. افزون بر آن میرزای شیرازی طرفداران قدرتمند و بااستقامتی همانند میرزای آشتیانی داشت.[۶۲]
عوامل پیروزی
امامخمینی با اشاره به خدمات بیشمار عالمان دین به کشورهای اسلامی در طول تاریخ، نجات کشور ایران را از سقوط قطعی و وابستگی، مرهون تلاشهای میرزای شیرازی و علمای ایران دانسته و یادآور شده حوزههای علمیه همیشه حافظ استقلال و تمامیت کشورهای اسلامی بودهاند؛ بنابراین بیگانگان و عوامل خائن آنان همواره برای آسانشدن غارتگری و عیاشی خود در سرزمینهای اسلامی در صدد نابودی این سنگر بودهاند.[۶۳] ایشان از پیشتازی روحانیان در حرکتهای اجتماعی و مبارزات سیاسی در تاریخ معاصر یاد کرده[۶۴] و یادآور شده است در نهضت تنباکو حکم از میرزای شیرازی، قیام و عمل از علمای تهران و پیروی مردم از آنان بود.[۶۵] ایشان در سخنی دیگر علت اصلی پیروزی نهضت تنباکو را قدرت روحانیت که در رهبری میرزای شیرازی بزرگ و علمای ایران جمع آمده بود دانسته است[۶۶] و در دیدار سیدرضی شیرازی از نوادگان میرزای شیرازی با ایشان یادآور شده است برخی از نشریهها با هدف انکار خدمات روحانیت در تاریخ، در انتساب حکم تحریم تنباکو به میرزای شیرازی تشکیک کردهاند؛ در حالیکه نهضت تنباکو و تاریخ آن منتسب به روحانیت است و روحانیت از آن زمان به بعد نیز خدمات زیادی انجام داده است.[۶۷]
در سخنان امامخمینی دربارهٔ نهضت تنباکو، افزون بر نقش روحانیت به نقش گروههای تأثیرگذار دیگر نیز اشاره شده است. ایشان مردم و بازاریان را نیز پشتوانهای محکم برای اسلام و روحانیت دانسته است که با عمل به حکم و قیام در برابر حکومت در مثل قضیه تنباکو، یک امپراتوری را شکست دادند.[۶۸] ایشان در دیدار با بازاریان تهران و سراسر کشور از پیشگامی آنان در نهضتهای اسلامی ازجمله نهضت تنباکو یاد کرده و یادآور شده است حتی برخی از بازاریان اصفهان برای پیشبرد نهضت، تنباکوهای خود را آتش زدند و دیگر شهرها نیز در این ماجرا همکاری و شهدایی نیز تقدیم کردند.[۶۹] ایشان با اشاره به نقش زنان در حرکتهای تاریخ معاصر و حل مشکلات کشور، به فعالیت آنان در جنبش تنباکو و نهضت مشروطیت همدوش با مردان نیز پرداخته است.[۷۰]
پیامدها
امامخمینی تأثیر جنبش تنباکو و انقلاب مشروطیت را در نهضت اسلامی مردم ایران مهم میداند[۷۱] و بر این باور است این جنبش سبب شد مردم و روحانیان در سالیان بعد نیز علیه سلاطین مستبد قیام کنند.[۷۲] تاریخنگاران نیز نهضت تنباکو را نخستین مقاومت فراگیر و در عین حال موفق مردم ایران در برابر سلطه خارجی و قدرت مطلقه سلطنت قاجار و زمینه اصلی و پیشدرآمد نهضت مشروطیت و انقلاب اسلامی ایران بهشمار آوردهاند.[۷۳]
از سوی دیگر، چنانکه امامخمینی یادآور شده نفوذ اسلام و روحانیت و در رأس آن مرجعیت شیعه در میان مردم و بهخطرافتادن منافع انگلیس سبب شد آنان برای تضعیف و نابودی روحانیت ازجمله در زمان رضاخان برنامهریزی کنند.[۷۴] ایشان معتقد بود شاهان و استعمارگران از نفوذ کلام علما و مراجع بیخبر بودند؛ ولی با حکم میرزای شیرازی در قضیه تنباکو، به نفوذ علما و مراجع تقلید حتی در حرمسرای ناصرالدینشاه پی بردند.[۷۵] تبلیغ استعمارگران و عوامل داخلیِ آنان دربارهٔ جدایی دین از سیاست از دیگر پیامدهای این ماجرا بود. آنان سعی کردند نفوذ روحانیت را از میان ببرند و آنان را از مجاری امور کنار بگذارند.[۷۶]
پانویس
- ↑ بهار، میراثخوار، ۵۱۲–۵۱۵؛ کدی، تحریم تنباکو، ۴۰–۴۵.
- ↑ ناطق، بازرگانان، ۸۶.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۲۹–۳۲؛ زنجانی، تحریم تنباکو، ۲۵–۲۹؛ آقابزرگ، هدایة الرازی، ۲۳۲–۲۳۶.
- ↑ زنجانی، تحریم تنباکو، ۲۵–۲۶؛ آقابزرگ، هدایة الرازی، ۲۳۲–۲۳۶؛ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱/۳۸–۳۹.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۶۵–۶۸.
- ↑ فووریه، سه سال در دربار ایران، ۲۲۰؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۲۸.
- ↑ فوران، مقاومت شکننده، ۲۵۰–۲۵۱.
- ↑ فوران، مقاومت شکننده، ۲۵۱.
- ↑ آقابزرگ، هدایة الرازی، ۲۳۸.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۸۳؛ زنجانی، تحریم تنباکو، ۳۹؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۴۳.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۷۱–۷۴؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۳۷–۳۸.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۷۱–۷۲.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۷۴.
- ↑ کدی، تحریم تنباکو، ۵۶.
- ↑ براون، انقلاب ایران، ۴۸.
- ↑ فوران، مقاومت شکننده، ۲۵۱.
- ↑ فوران، مقاومت شکننده، ۲۵۱.
- ↑ ملکآرا، شرح حال، ۱۱۳.
- ↑ زنجانی، تحریم تنباکو، ۳۶؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۹۰–۹۲.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۹۳–۹۴؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۷۲.
- ↑ آدمیت، شورش، ۴۲ و ۶۵؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۸۹، ۹۵ و ۱۲۱.
- ↑ اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۷۶۵–۷۶۶.
- ↑ کدی، تحریم تنباکو، ۱۱۸–۱۱۹؛ آقابزرگ، هدایة الرازی، ۲۴۲.
- ↑ آدمیت، شورش، ۴۵–۴۸؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۷۴–۷۵؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۹۵.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۷۱–۷۲.
- ↑ اسدآبادی، نامههای تاریخی، ۴۶–۵۳؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۷۲.
- ↑ آدمیت، شورش، ۲۷–۲۸؛ فوران، مقاومت شکننده، ۲۵۲.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۸۸؛ کدی، تحریم تنباکو، ۱۱۶؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۸۷–۸۸.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۸۹–۹۰؛ زنجانی، تحریم تنباکو، ۴۷.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۹۳؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۹۰؛ طلوعی، داستان انقلاب، ۲۵.
- ↑ زنجانی، تحریم تنباکو، ۴۶–۴۷؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۱۱؛ طلوعی، داستان انقلاب، ۲۷.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۹۵–۱۰۸؛ طلوعی، داستان انقلاب، ۲۵–۲۶.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۰۳؛ زنجانی، تحریم تنباکو، ۵۵؛ آدمیت، شورش، ۷۴؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۹.
- ↑ فوران، مقاومت شکننده، ۲۴۹–۲۵۰.
- ↑ فووریه، سه سال در دربار ایران، ۲۳۱.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۰۸–۱۱۰.
- ↑ کدی، تحریم تنباکو، ۱۲۷؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۰۸.
- ↑ ملکآرا، شرح حال، ۱۱۶.
- ↑ فووریه، سه سال در دربار ایران، ۲۳۱؛ اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۷۸۱.
- ↑ اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۷۹۱.
- ↑ کدی، تحریم تنباکو، ۱۳۰.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۰۴؛ آدمیت، شورش، ۷۵.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۰۴–۱۰۵.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۱۲.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۲۱.
- ↑ کدی، تحریم تنباکو، ۱۲۸؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۲۱–۱۲۵؛ صفایی، اسناد سیاسی، ۳۷.
- ↑ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۴۰–۱۴۶.
- ↑ آقابزرگ، هدایة الرازی، ۲۶۱–۲۶۲.
- ↑ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۲۵–۱۲۷؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۵۵.
- ↑ ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱/۳۷–۳۸؛ آقابزرگ، هدایة الرازی، ۲۶۲.
- ↑ اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۷۸۵.
- ↑ اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ۷۸۶–۷۸۷؛ فووریه، سه سال در دربار ایران، ۲۳۶–۲۳۹؛ آدمیت، شورش، ۱۲۰؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۵۰؛ اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۹۵–۱۹۶.
- ↑ آدمیت، شورش، ۱۲۵؛ زنجانی، تحریم تنباکو، ۱۳۰–۱۳۱؛ تیموری، قرارداد ۱۸۹۰، ۱۹۲.
- ↑ فوران، مقاومت شکننده، ۲۵۴–۲۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۱۳–۱۱۴ و ۲/۳۹۶–۳۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۱۳–۱۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۵۳۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۷–۳۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۷؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۲۴.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۷؛ کدی، تحریم تنباکو، ۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۴۱ و ۱۸/۱۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۷–۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۷۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۷۱.
- ↑ شیرازی، خبرگزاری انلاین.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۵۱–۴۵۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۲۵، ۵۲۷ و ۱۷/۲۷۰–۲۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۸۳ و ۲۰/۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۸۶ و ۶/۱۵۹–۱۶۰.
- ↑ فوران، مقاومت شکننده، ۲۴۹–۲۵۰ و ۲۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۵۱–۴۵۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۷–۳۵۸ و ۵/۲۸۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۹ و ۲۰/۱۱۷.
منابع
- آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامه رژی، تهران، پیام، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
- آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، میرزای شیرازی، هدایة الرازی الی الامام الشیرازی، ترجمه اداره کل تبلیغات و انتشارات، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
- اسدآبادی، سیدجمالالدین، نامههای تاریخی و سیاسی سیدجمالالدین اسدآبادی، به کوشش ابوالحسن جمالی اسدآبادی، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۰ش.
- اصفهانی کربلایی، شیخحسن، تاریخ دخانیه، به کوشش رسول جعفریان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۲۵۳۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
- براون، ادوارد، انقلاب ایران، ترجمه احمد پژوه، تهران، کانون معرفت، چاپ اول، ۱۳۳۹ش.
- بهار، مهدی، میراثخوار استعمار، تهران، امیرکبیر، چاپ شانزدهم، ۱۳۵۷ش.
- تیموری، ابراهیم، قرارداد ۱۸۹۰ رژی تحریم تنباکو اولین مقاومت منفی در ایران، تهران، سقراط، بیتا؛ زنجانی، محمدرضا، تحریم تنباکو، بیجا، بینا، ۱۳۳۳ش.
- شیرازی، سیدرضی، خبرگزاری انلاین، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۴/۲/۱۳۹۰ش.
- صفایی، ابراهیم، اسناد سیاسی دوران قاجاریه، تهران، ۱۳۵۵ش.
- طلوعی، محمود، داستان انقلاب، تهران، علم، چاپ پنجم، ۱۳۷۷ش.
- فوران، جان، مقاومت شکننده، ترجمه احمد تدین، تهران، رسا، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- فووریه، ژان باتیست، سه سال در دربار ایران، ترجمه عباس اقبال آشتیانی، تهران، انتشارات کتابخانه علیاکبر علمی، چاپ اول، ۱۳۲۶ش.
- کدی، نیکی آر، تحریم تنباکو در ایران، ترجمه شاهرخ قائممقامی، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپ دوم، ۱۳۵۸ش.
- ملکآرا، عباسمیرزا، شرح حال عباسمیرزا ملکآرا، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، شرکت سهامی چاپ اول، ۱۳۲۵ش.
- ناطق، هما، بازرگانان در داد و ستد با بانک شاهی و رژی تنباکو، تهران، طوس، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
- ناظمالاسلام کرمانی، میرزامحمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
پیوند به بیرون
- محمدصادق مزینانی، نهضت تحریم تنباکو، دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص ۱۹۰–۱۹۲.