محمد بروجردی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
او در سال ۱۲۸۹ ش در بروجرد و در خانواده‌ای روحانی زاده شد. پدرش ملا عبدالله از مدرسان دروس حوزوی در بروجرد و از استادان آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بود. محمد بروجردی در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی برادر همنام خود قرار گرفت. او دوره ابتدایی را در دبستان جمال بروجرد به پایان رساند و سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. مقدمات را در حوزه علمیه بروجرد و نزد شیخ حسین ابو خواند. آنگاه رهسپار قم شد و از ۱۳۰۵ ش، در حوزه علمیه نوبنیاد قم نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی و شیخ علی‌اصغر صالحی کرمانی مقدمات را تکمیل کرد. سپس در درس شرح لمعه آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی شرکت کرد و در رسایل هم از شاگردان آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی بود. مکاسب را نزد آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری فراگرفت و کفایه‌الاصول را هم در محضر میرزا محمد همدانی آموخت. آنگاه در درس خارج فقه آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی حضور یافت. سپس از دروس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی خوانساری و شیخ محمدعلی اراکی بهره‌مند شد. وی هم‌زمان به فراگیری دروس حکمت و فلسفه هم می‌پرداخت و ابتدا در محضر درس حکمت و اخلاق آیات محمدعلی شاه‌آبادی و روح‌الله کمالوند حضور یافت و سپس در درس فلسفه امام‌خمینی و همچنین میرزا خلیل کمره‌ای شرکت کرد <ref>(جواهرکلام، ۱۱۵-۱۱۶).</ref> او سپس به بروجرد بازگشت و از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی در بروجرد استفاده کرد <ref>(رازی، ج ۲، ۲۲۱).</ref>
او در سال ۱۲۸۹ ش در بروجرد و در خانواده‌ای روحانی زاده شد. پدرش ملا عبدالله از مدرسان دروس حوزوی در بروجرد و از استادان آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بود. محمد بروجردی در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی برادر همنام خود قرار گرفت. او دوره ابتدایی را در دبستان جمال بروجرد به پایان رساند و سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. مقدمات را در حوزه علمیه بروجرد و نزد شیخ حسین ابو خواند. آنگاه رهسپار قم شد و از ۱۳۰۵ ش، در حوزه علمیه نوبنیاد قم نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی و شیخ علی‌اصغر صالحی کرمانی مقدمات را تکمیل کرد. سپس در درس شرح لمعه آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی شرکت کرد و در رسایل هم از شاگردان آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی بود. مکاسب را نزد آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری فراگرفت و کفایه‌الاصول را هم در محضر میرزا محمد همدانی آموخت. آنگاه در درس خارج فقه آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی حضور یافت. سپس از دروس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی خوانساری و شیخ محمدعلی اراکی بهره‌مند شد. وی هم‌زمان به فراگیری دروس حکمت و فلسفه هم می‌پرداخت و ابتدا در محضر درس حکمت و اخلاق آیات محمدعلی شاه‌آبادی و روح‌الله کمالوند حضور یافت و سپس در درس فلسفه امام‌خمینی و همچنین میرزا خلیل کمره‌ای شرکت کرد <ref>(جواهرکلام، ۱۱۵-۱۱۶).</ref> او سپس به بروجرد بازگشت و از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی در بروجرد استفاده کرد <ref>(رازی، ج ۲، ۲۲۱).</ref>


محمد بروجردی سپس به تبلیغ دین و ترویج احکام در بروجرد پرداخت (همان). مدتی بعد به عراق رفت و در حوزه علمیه نجف اشرف، در درس خارج فقه آیت‌الله میرزا عبدالهادی حسینی شیرازی شرکت کرد <ref>(جواهرکلام، ۱۱۵-۱۱۶).</ref> پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی در زادگاهش مقیم شد (شریف رازی، ج ۳، ۱۹۹) و به اقامه نماز جماعت در مسجد رنگینه و سپس مسجد جامع آن شهر پرداخت. هم‌زمان با برگزاری جلسات تدریس نهج‌البلاغه و دیگر دروس حوزوی، جوانان را با معارف دینی آشنا می‌کرد <ref>(جواهرکلام، ۱۱۵ ـ ۱۱۶).</ref> او در کنار فعالیت‌های تبلیغی ـ علمی، به حمایت از نهضت امام‌خمینی نیز می‌پرداخت و به همین سبب ساواک در سال ۱۳۴۴ ش نام او در فهرست روحانیان افراطی قرار داد <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ۲۰۲-۲۰۳)</ref> و در همان سال توسط ساواک و همراه با ده‌ها روحانی و واعظ دیگر ممنوع‌المنبر شد؛<ref>(سلیمی، ۳۱۴)</ref> ساواک از شهربانی کل کشور خواسته بود از سخنرانی او در ماه رمضان آن سال جلوگیری شود <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ۲۰۲).</ref>
محمد بروجردی سپس به تبلیغ دین و ترویج احکام در بروجرد پرداخت (همان). مدتی بعد به عراق رفت و در حوزه علمیه نجف اشرف، در درس خارج فقه آیت‌الله میرزا عبدالهادی حسینی شیرازی شرکت کرد <ref>(جواهرکلام، ۱۱۵-۱۱۶).</ref> پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی در زادگاهش مقیم شد (شریف رازی، ج ۳، ۱۹۹) و به اقامه نماز جماعت در مسجد رنگینه و سپس مسجد جامع آن شهر پرداخت. هم‌زمان با برگزاری جلسات تدریس نهج‌البلاغه و دیگر دروس حوزوی، جوانان را با معارف دینی آشنا می‌کرد <ref>(جواهرکلام، ۱۱۵ ـ ۱۱۶).</ref> او در کنار فعالیت‌های تبلیغی ـ علمی، به حمایت از نهضت امام‌خمینی نیز می‌پرداخت و به همین سبب ساواک در سال ۱۳۴۴ ش نام او در فهرست روحانیان افراطی قرار داد <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ۲۰۲-۲۰۳)</ref> و در همان سال توسط ساواک و همراه با ده‌ها روحانی و واعظ دیگر ممنوع‌المنبر شد؛<ref>(سلیمی، ۳۱۴)</ref> ساواک از شهربانی کل کشور خواسته بود از سخنرانی او در ماه رمضان آن سال جلوگیری شود <ref>(یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ۲۰۲).</ref>


شیخ محمد بروجردی در بهمن ۱۳۵۳ در جریان تأسیس کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی در قم، کمک‌های مردمی را جمع‌آوری و به آن مرجع ارسال می‌کرد (آیت‌الله‌العظمی سید...، ج ۳، ۲۴۷). او پس از سرکوبی تظاهرات مردم خرم‌آباد در مهر ۱۳۵۷، نامه‌ای به روحانیان خرم‌آباد ارسال و سرکوبی تظاهرات مردم آن شهر را محکوم کرد <ref>(دالوند، ۱۹۸ ـ ۱۹۹).</ref> در ۸ آبان نیز اعلامیه‌ای درباره پرهیز از تخریب اموال عمومی و عدم موافقت مراجع تقلید با آن اقدام در بروجرد منتشر کرد <ref>(همان، ۲۳۳).</ref>
شیخ محمد بروجردی در بهمن ۱۳۵۳ در جریان تأسیس کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی در قم، کمک‌های مردمی را جمع‌آوری و به آن مرجع ارسال می‌کرد (آیت‌الله‌العظمی سید...، ج ۳، ۲۴۷). او پس از سرکوبی تظاهرات مردم خرم‌آباد در مهر ۱۳۵۷، نامه‌ای به روحانیان خرم‌آباد ارسال و سرکوبی تظاهرات مردم آن شهر را محکوم کرد <ref>(دالوند، ۱۹۸ ـ ۱۹۹).</ref> در ۸ آبان نیز اعلامیه‌ای درباره پرهیز از تخریب اموال عمومی و عدم موافقت مراجع تقلید با آن اقدام در بروجرد منتشر کرد <ref>(همان، ۲۳۳).</ref>


او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیت‌های تبلیغی در بروجرد ادامه داد و به تدریس هم اهتمام جدی داشت و در سال‌های پایانی حیاتش به تدریس درس خارج می‌پرداخت. او کتابی موسوم به زندگی فردی ناشناخته نگاشت که آن را بدون نام مؤلف در سال ۱۴۰۱ ق/ ۱۳۶۰ ش در ۱۷۲ صفحه وزیری در قم به چاپ رساند و در مقدمه آن نوشت: «زندگی فردی ناشناخته را بخوانید و با اوضاع دینی، اجتماعی سیاسی اقتصادی برهه‌ای از تاریخ آشنا شوید». او در پایان این زندگینامه نیز چنین نوشته است: «این یک از زندگی فرد ناشناخته‌ای است که برای ارائه دادن شئونات مختلف در این سرزمین معروض شده است. امید است بتوانیم با موفقیت و پیروزی کامل تاریخ بقیه زندگی خویش را به موقع معروض داریم والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته، فردی ناشناخته». محمد بروجردی در این کتاب گزارشی ناب و خواندنی از وضعیت حوزه علمیه قم در زمان رضاخان و اقدامات حاج شیخ عبدالکریم حائری در حفظ و صیانت از حوزه علمیه قم و مسئله خدمت سربازی طلاب و چگونگی امتحانات و زعامت حوزه پس از درگذشت شیخ عبدالکریم حائری و آیت‌الله بروجردی و آیات ثلاث آورده است. همچنین خاطرات او از قیام مسجد گوهرشاد، امربه‌معروف مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و کراماتی از ایشان و دیدار با شیخ علی‌اکبر نهاوندی و سفر به عتبات عالیات نوشته شده است <ref>(صفری، ۵).</ref>  
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیت‌های تبلیغی در بروجرد ادامه داد و به تدریس هم اهتمام جدی داشت و در سال‌های پایانی حیاتش به تدریس درس خارج می‌پرداخت. او کتابی موسوم به زندگی فردی ناشناخته نگاشت که آن را بدون نام مؤلف در سال ۱۴۰۱ ق/ ۱۳۶۰ ش در ۱۷۲ صفحه وزیری در قم به چاپ رساند و در مقدمه آن نوشت: «زندگی فردی ناشناخته را بخوانید و با اوضاع دینی، اجتماعی سیاسی اقتصادی برهه‌ای از تاریخ آشنا شوید». او در پایان این زندگینامه نیز چنین نوشته است: «این یک از زندگی فرد ناشناخته‌ای است که برای ارائه دادن شئونات مختلف در این سرزمین معروض شده است. امید است بتوانیم با موفقیت و پیروزی کامل تاریخ بقیه زندگی خویش را به موقع معروض داریم والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته، فردی ناشناخته». محمد بروجردی در این کتاب گزارشی ناب و خواندنی از وضعیت حوزه علمیه قم در زمان رضاخان و اقدامات حاج شیخ عبدالکریم حائری در حفظ و صیانت از حوزه علمیه قم و مسئله خدمت سربازی طلاب و چگونگی امتحانات و زعامت حوزه پس از درگذشت شیخ عبدالکریم حائری و آیت‌الله بروجردی و آیات ثلاث آورده است. همچنین خاطرات او از قیام مسجد گوهرشاد، امربه‌معروف مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و کراماتی از ایشان و دیدار با شیخ علی‌اکبر نهاوندی و سفر به عتبات عالیات نوشته شده است <ref>(صفری، ۵).</ref>  


دیگر تألیفات او عبارت است از: ۱- اخلاق جاویدان. ۲- اصول فقه (مخطوط). ۳- رساله توضیح احکام. ۴- مغنی المغنی فی الفقه علی المذاهب الخمسه ( حاشیه‌ای است بر المغنی فی الفقه علی المذاهب الاربعه موفق‌الدین شیخ عبدالله بن احمد معروف به ابن قدامه) (جواهرکلام، ۱۱۶). یکی از مهم‌ترین اقدامات او تأسیس کتابخانه‌ای در بروجرد بود. این کتابخانه در دو طبقه در ۹۰۰ متر دایر شد و در سال ۱۳۶۸ رسماً افتتاح گردید <ref>(«کتابخانه آیت‌الله حاج شیخ...»، ۵۰).</ref> تأسیس دانشکده پرستاری در اسلام‌آباد بروجرد و تأسیس درمانگاه خیریه در بروجرد از دیگر اقدامات اوست <ref>(جواهرکلام، ۱۱۶).</ref>
دیگر تألیفات او عبارت است از: ۱- اخلاق جاویدان. ۲- اصول فقه (مخطوط). ۳- رساله توضیح احکام. ۴- مغنی المغنی فی الفقه علی المذاهب الخمسه ( حاشیه‌ای است بر المغنی فی الفقه علی المذاهب الاربعه موفق‌الدین شیخ عبدالله بن احمد معروف به ابن قدامه) (جواهرکلام، ۱۱۶). یکی از مهم‌ترین اقدامات او تأسیس کتابخانه‌ای در بروجرد بود. این کتابخانه در دو طبقه در ۹۰۰ متر دایر شد و در سال ۱۳۶۸ رسماً افتتاح گردید <ref>(«کتابخانه آیت‌الله حاج شیخ...»، ۵۰).</ref> تأسیس دانشکده پرستاری در اسلام‌آباد بروجرد و تأسیس درمانگاه خیریه در بروجرد از دیگر اقدامات اوست <ref>(جواهرکلام، ۱۱۶).</ref>

نسخهٔ ‏۱۸ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۴۴

محمد بروجردی
اطلاعات فردی
اطلاعات علمی


محمد بروجردی، از شاگردان درس فلسفه امام‌خمینی.

او در سال ۱۲۸۹ ش در بروجرد و در خانواده‌ای روحانی زاده شد. پدرش ملا عبدالله از مدرسان دروس حوزوی در بروجرد و از استادان آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی بود. محمد بروجردی در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی برادر همنام خود قرار گرفت. او دوره ابتدایی را در دبستان جمال بروجرد به پایان رساند و سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت. مقدمات را در حوزه علمیه بروجرد و نزد شیخ حسین ابو خواند. آنگاه رهسپار قم شد و از ۱۳۰۵ ش، در حوزه علمیه نوبنیاد قم نزد میرزا محمدعلی ادیب تهرانی و شیخ علی‌اصغر صالحی کرمانی مقدمات را تکمیل کرد. سپس در درس شرح لمعه آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی شرکت کرد و در رسایل هم از شاگردان آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی بود. مکاسب را نزد آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری فراگرفت و کفایه‌الاصول را هم در محضر میرزا محمد همدانی آموخت. آنگاه در درس خارج فقه آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی حضور یافت. سپس از دروس خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی خوانساری و شیخ محمدعلی اراکی بهره‌مند شد. وی هم‌زمان به فراگیری دروس حکمت و فلسفه هم می‌پرداخت و ابتدا در محضر درس حکمت و اخلاق آیات محمدعلی شاه‌آبادی و روح‌الله کمالوند حضور یافت و سپس در درس فلسفه امام‌خمینی و همچنین میرزا خلیل کمره‌ای شرکت کرد [۱] او سپس به بروجرد بازگشت و از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی در بروجرد استفاده کرد [۲]

محمد بروجردی سپس به تبلیغ دین و ترویج احکام در بروجرد پرداخت (همان). مدتی بعد به عراق رفت و در حوزه علمیه نجف اشرف، در درس خارج فقه آیت‌الله میرزا عبدالهادی حسینی شیرازی شرکت کرد [۳] پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی در زادگاهش مقیم شد (شریف رازی، ج ۳، ۱۹۹) و به اقامه نماز جماعت در مسجد رنگینه و سپس مسجد جامع آن شهر پرداخت. هم‌زمان با برگزاری جلسات تدریس نهج‌البلاغه و دیگر دروس حوزوی، جوانان را با معارف دینی آشنا می‌کرد [۴] او در کنار فعالیت‌های تبلیغی ـ علمی، به حمایت از نهضت امام‌خمینی نیز می‌پرداخت و به همین سبب ساواک در سال ۱۳۴۴ ش نام او در فهرست روحانیان افراطی قرار داد [۵] و در همان سال توسط ساواک و همراه با ده‌ها روحانی و واعظ دیگر ممنوع‌المنبر شد؛[۶] ساواک از شهربانی کل کشور خواسته بود از سخنرانی او در ماه رمضان آن سال جلوگیری شود [۷]

شیخ محمد بروجردی در بهمن ۱۳۵۳ در جریان تأسیس کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی در قم، کمک‌های مردمی را جمع‌آوری و به آن مرجع ارسال می‌کرد (آیت‌الله‌العظمی سید...، ج ۳، ۲۴۷). او پس از سرکوبی تظاهرات مردم خرم‌آباد در مهر ۱۳۵۷، نامه‌ای به روحانیان خرم‌آباد ارسال و سرکوبی تظاهرات مردم آن شهر را محکوم کرد [۸] در ۸ آبان نیز اعلامیه‌ای درباره پرهیز از تخریب اموال عمومی و عدم موافقت مراجع تقلید با آن اقدام در بروجرد منتشر کرد [۹]

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیت‌های تبلیغی در بروجرد ادامه داد و به تدریس هم اهتمام جدی داشت و در سال‌های پایانی حیاتش به تدریس درس خارج می‌پرداخت. او کتابی موسوم به زندگی فردی ناشناخته نگاشت که آن را بدون نام مؤلف در سال ۱۴۰۱ ق/ ۱۳۶۰ ش در ۱۷۲ صفحه وزیری در قم به چاپ رساند و در مقدمه آن نوشت: «زندگی فردی ناشناخته را بخوانید و با اوضاع دینی، اجتماعی سیاسی اقتصادی برهه‌ای از تاریخ آشنا شوید». او در پایان این زندگینامه نیز چنین نوشته است: «این یک از زندگی فرد ناشناخته‌ای است که برای ارائه دادن شئونات مختلف در این سرزمین معروض شده است. امید است بتوانیم با موفقیت و پیروزی کامل تاریخ بقیه زندگی خویش را به موقع معروض داریم والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته، فردی ناشناخته». محمد بروجردی در این کتاب گزارشی ناب و خواندنی از وضعیت حوزه علمیه قم در زمان رضاخان و اقدامات حاج شیخ عبدالکریم حائری در حفظ و صیانت از حوزه علمیه قم و مسئله خدمت سربازی طلاب و چگونگی امتحانات و زعامت حوزه پس از درگذشت شیخ عبدالکریم حائری و آیت‌الله بروجردی و آیات ثلاث آورده است. همچنین خاطرات او از قیام مسجد گوهرشاد، امربه‌معروف مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و کراماتی از ایشان و دیدار با شیخ علی‌اکبر نهاوندی و سفر به عتبات عالیات نوشته شده است [۱۰]

دیگر تألیفات او عبارت است از: ۱- اخلاق جاویدان. ۲- اصول فقه (مخطوط). ۳- رساله توضیح احکام. ۴- مغنی المغنی فی الفقه علی المذاهب الخمسه ( حاشیه‌ای است بر المغنی فی الفقه علی المذاهب الاربعه موفق‌الدین شیخ عبدالله بن احمد معروف به ابن قدامه) (جواهرکلام، ۱۱۶). یکی از مهم‌ترین اقدامات او تأسیس کتابخانه‌ای در بروجرد بود. این کتابخانه در دو طبقه در ۹۰۰ متر دایر شد و در سال ۱۳۶۸ رسماً افتتاح گردید [۱۱] تأسیس دانشکده پرستاری در اسلام‌آباد بروجرد و تأسیس درمانگاه خیریه در بروجرد از دیگر اقدامات اوست [۱۲]

درگذشت

شیخ محمد بروجردی در ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ ش در بروجرد از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع، در کنار پدرش در مسجد رنگینه آن شهر به خاک سپرده شد [۱۳]

منابع

  • آیت‌الله‌العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۸)، ج۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  • جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۷۷)، «درگذشت آیت‌الله شیخ محمد بروجردی»، نشریه آینه پژوهش، شماره ۵۲، مهر.
  • دالوند، حمیدرضا (۱۳۸۵)، انقلاب اسلامی در لرستان، ج۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • رازی، محمد (۱۳۳۲)، آثار الحجه یا اولین دائره‌المعارف حوزه علمیه قم، قم، کتابفروشی برقعی.
  • سلیمی، حشمت‌الله (۱۳۸۶)، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • صفری، علی‌اکبر (۱۳۹۴)، «سنجه کتاب»، فصلنامه میراث شهاب، شماره ۸۱ و ۸۲، پاییز و زمستان.
  • شریف‌رازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۳، تهران، اسلامیه؛ «کتابخانه آیت‌الله حاج شیخ محمد بروجردی» (۱۳۷۶)، فصلنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی، دوره اول، شماره ۱، پاییز.
  • یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، کتاب ۵۴: حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدحسین انزابی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
  1. (جواهرکلام، ۱۱۵-۱۱۶).
  2. (رازی، ج ۲، ۲۲۱).
  3. (جواهرکلام، ۱۱۵-۱۱۶).
  4. (جواهرکلام، ۱۱۵ ـ ۱۱۶).
  5. (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ۲۰۲-۲۰۳)
  6. (سلیمی، ۳۱۴)
  7. (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۵۴، ۲۰۲).
  8. (دالوند، ۱۹۸ ـ ۱۹۹).
  9. (همان، ۲۳۳).
  10. (صفری، ۵).
  11. («کتابخانه آیت‌الله حاج شیخ...»، ۵۰).
  12. (جواهرکلام، ۱۱۶).
  13. (همان).