حسن بصیری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== زادگاه و تحصیل == | == زادگاه و تحصیل == | ||
او در سال ۱۲۹۸ش در خانوادهای تبریزیالاصل در شهر خوی استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد و سپس در بازار خوی به کسبوکار مشغول شد. پس از سه سال حضور در بازار، به تشویق سیدعلیاصغر صادقی خویی، از روحانیان برجسته خوی، به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در سال ۱۳۲۰ش وارد مدرسه علمیه نمازی خوی شد. او مقدمات علوم دینی را نزد حاج شیخ علی مجتهدی، حاج شیخ علی تسوجی، ملّا حسین صادقی بدلآبادی، حاجی میرعلی محدث و شیخ محمدعلی دیلمقانی خواند. بخشی از دروس سطح را هم نزد سید علیاصغر صادقی خویی و شیخ جابر فاضلی فراگرفت و در دروس حکمت و کلام از شاگردان شیخ عبدالحسین اعلمی بود. آنگاه به [[قم]] رفت و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] کفایهالاصول را نزد [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی|آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] آموخت و آنگاه از درس خارج فقه آیتالله سیدمحمدصادق حسینی روحانی بهرهمند گردید. سپس در درس خارج اصول امامخمینی در [[مسجد نو]] و [[مسجد سلماسی]] شرکت کرد <ref> | او در سال ۱۲۹۸ش در خانوادهای تبریزیالاصل در شهر خوی استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد و سپس در بازار خوی به کسبوکار مشغول شد. پس از سه سال حضور در بازار، به تشویق سیدعلیاصغر صادقی خویی، از روحانیان برجسته خوی، به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در سال ۱۳۲۰ش وارد مدرسه علمیه نمازی خوی شد. او مقدمات علوم دینی را نزد حاج شیخ علی مجتهدی، حاج شیخ علی تسوجی، ملّا حسین صادقی بدلآبادی، حاجی میرعلی محدث و شیخ محمدعلی دیلمقانی خواند. بخشی از دروس سطح را هم نزد سید علیاصغر صادقی خویی و شیخ جابر فاضلی فراگرفت و در دروس حکمت و کلام از شاگردان شیخ عبدالحسین اعلمی بود. آنگاه به [[قم]] رفت و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] کفایهالاصول را نزد [[سیدشهابالدین مرعشی نجفی|آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی]] آموخت و آنگاه از درس خارج فقه آیتالله سیدمحمدصادق حسینی روحانی بهرهمند گردید. سپس در درس خارج اصول امامخمینی در [[مسجد نو]] و [[مسجد سلماسی]] شرکت کرد.<ref>الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۷؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۷-۱۵۸؛ نصیری و عاشرزاده، ۸۹.</ref> درباره سال حضور او در درس امامخمینی گزارشی دقیقی در دست نیست، ولی به احتمال زیاد در سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ در آن درس که در مسجد نو و مسجد سلماسی برگزار میشد، شرکت میکرد. الوانساز خویی در زندگینامه او بر حضور کوتاهمدت بصیری خویی در قم تأکید دارد.<ref>الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۸؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۸)</ref> بنابراین به نظر میرسد مدت حضور او در درس امامخمینی هم کوتاه بوده است. | ||
او که از آیات سیدمحمد حجت کوهکمری، [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]]، سیدعبدالهادی شیرازی، شیخ محمدتقی بهجت، [[سیدمحمدهادی میلانی|سیدمحمدهادی حسینی میلانی]]، [[محمد فاضل لنکرانی|شیخ محمد فاضل لنکرانی]]، میرزا جواد آقا تبریزی، میرزاعلی غروی تبریزی و سیدمحمدصادق روحانی اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود <ref> | او که از آیات سیدمحمد حجت کوهکمری، [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم موسوی خویی]]، سیدعبدالهادی شیرازی، شیخ محمدتقی بهجت، [[سیدمحمدهادی میلانی|سیدمحمدهادی حسینی میلانی]]، [[محمد فاضل لنکرانی|شیخ محمد فاضل لنکرانی]]، میرزا جواد آقا تبریزی، میرزاعلی غروی تبریزی و سیدمحمدصادق روحانی اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود.<ref>الوانساز خویی، ج ۱، ۱۸۷-۱۸۸)</ref> پس از سالها تحصیل در [[حوزه علمیه قم]]، به خوی بازگشت و به اقامه [[نماز جماعت]] در مساجد سیدالشهدا و حاجی میرزایحیی پرداخت. هفت سال هم در قره ضیاءالدین در نزدیکی خوی به تبلیغ دین اهتمام ورزید.<ref>شریفرازی، ج ۴، ۸۶.</ref> | ||
== فعالیت سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب == | == فعالیت سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب == | ||
بصیری در سال ۱۳۴۲ش در انتقال اعلامیههای روحانیان مبارز به خوی فعال بود. همچنین بر اساس گزارش [[ساواک]] در مهر ۱۳۴۳، در توزیع نشریه داخلی طلاب حوزه علمیه قم در شهر خوی نقش داشت <ref> | بصیری در سال ۱۳۴۲ش در انتقال اعلامیههای روحانیان مبارز به خوی فعال بود. همچنین بر اساس گزارش [[ساواک]] در مهر ۱۳۴۳، در توزیع نشریه داخلی طلاب حوزه علمیه قم در شهر خوی نقش داشت.<ref>قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۳۷۱.</ref> او آن اعلامیهها را همراه با شیخ محمد رسولزاده و شیخ ذبیحالله متولی در خوی توزیع میکرد و این اقدامات باعث شد در ۱۳۴۳ش ساواک با خروج او از کشور (به قصد حج) مخالفت کند<ref>(دادرسی، ۱۶۵.</ref> اداره کل سوم ساواک در دوم دی ۱۳۴۴ و در آستانه ماه مبارک رمضان، در نامهای به شهربانی کل کشور، اسامی «وعاظ ناراحت» را اعلام کرد و دستور داد ممنوعالمنبر شوند. در این نامه که به ادارات کل ساواک در استانها نیز ارسال شده بود، نام حسن بصیری هم به چشم میخورد.<ref>سلیمی، ۳۱۳-۳۱۵.</ref> وی به مبارزات خود علیه [[حکومت پهلوی]] ادامه داد و به همین سبب ساواک در ۱۳۵۴ نام او را در فهرست روحانیان «ناراحت» خوی قرار داد.<ref>دادرسی، ۱۶۵.</ref> | ||
حسن بصیری پس از [[توهین روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در دی ۱۳۵۶، در برگزاری تظاهرات مردم خوی علیه آن اقدام نقش داشت <ref> | حسن بصیری پس از [[توهین روزنامه اطلاعات به امامخمینی]] در دی ۱۳۵۶، در برگزاری تظاهرات مردم خوی علیه آن اقدام نقش داشت.<ref>همان، ۱۸۰.</ref> پس از آن با ایراد سخنرانیهای انتقادی به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت. به این علت در ۱۷ خرداد ۱۳۵۷ توسط ساواک آذربایجان غربی دستگیر و زندانی شد.<ref>انقلاب اسلامی به...، ج ۶، ۲۹۶)</ref> و یک ماه بعد با قرار وثیقه از زندان آزاد گردید.<ref>همان، ج ۷، ۴۸.</ref> در دوران تبعید [[ناصر مکارم شیرازی]] در مهاباد، همراه با جمعی از روحانیان و فعالان سیاسی خوی به آن شهر رفت و با او دیدار کرد.<ref>آیتاللهالعظمی ناصر...، ج ۲، ۵۶۰.</ref> پس از [[هجرت امامخمینی به پاریس]]، همراه با روحانیون مبارز شهرستان خوی، با ارسال تلگرافی، ضمن محکومیت اقدام حکومت پهلوی در تبعید ایشان، بر حمایت و پشتیبانی خود از منویات امامخمینی تأکید کرد.<ref>«تلگرام علمای خوی»، ۷.</ref> او در ۱۳ آذر ۱۳۵۷ در مسجد میرزا یحیی خوی به سخنرانی پرداخت و از حکومت پهلوی انتقاد کرد و آن را با حکومت «چنگیزی» مقایسه و اعلام کرد که تا جان در بدن دارد برای تغییر رژیم فعالیت خواهد کرد.<ref>انقلاب اسلامی به...، ج ۱۸، ۲۸۰.</ref> در ۱۸ آذر ۱۳۵۷ نیز سخنرانی انتقادی علیه حکومت پهلوی در مسجد میرزا یحیی خوی ایراد نمود که ساواک گزارشی از این سخنرانی تهیه کرد.<ref>همان، ج ۱۹، ۱۹۸.</ref> | ||
او در ۲۴ آذر ۱۳۵۷ در سخنانی در مسجد میرزا یحیی شهر خوی، به اقدام رژیم پهلوی در تجهیز اهالی برخی از روستاهای اطراف خوی برای حمله به آن شهر هشدار داد و خواستار آمادگی مردم شهر برای مقابله با آنان شد. سپس از سیاست خرید ۲۱ میلیارد دلاری تجهیزات نظامی محمدرضاشاه از آمریکا و واگذاری آن تجهیزات به [[رژیم اشغالگر قدس]] انتقاد کرد. ساواک در گزارشی، او را از روحانیان افراطی نامید که در تحریک مردم نقش دارد <ref> | او در ۲۴ آذر ۱۳۵۷ در سخنانی در مسجد میرزا یحیی شهر خوی، به اقدام رژیم پهلوی در تجهیز اهالی برخی از روستاهای اطراف خوی برای حمله به آن شهر هشدار داد و خواستار آمادگی مردم شهر برای مقابله با آنان شد. سپس از سیاست خرید ۲۱ میلیارد دلاری تجهیزات نظامی محمدرضاشاه از آمریکا و واگذاری آن تجهیزات به [[رژیم اشغالگر قدس]] انتقاد کرد. ساواک در گزارشی، او را از روحانیان افراطی نامید که در تحریک مردم نقش دارد.<ref>همان، ج ۲۰، ۳۵۴.</ref> | ||
== فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | == فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی == | ||
وی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به اقامه [[نماز جماعت]] و تبلیغ دین در مساجد خوی ادامه داد. او از افراد خیر شهرستان خوی بود و کتابهای نفیس خطّی و اشیاء قدیمی به موزه خوی و کتابخانه مدرسه نمازیه و پانزده خرداد خوی و چند جلد قرآن مجید خطی نیز به موزه امام رضا(ع) مشهد مقدس و موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) در قم تقدیم کرده است<ref>بصیری و عاشرزاده، ص۸۹.</ref> همچنین برای تبلیغات اسلامی به کشورهای خارجی سفر میکرد. ازجمله دو بار به روسیه، یک بار به ترکیه و یک بار نیز به آلمان مسافرت نمود <ref> | وی پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]] به اقامه [[نماز جماعت]] و تبلیغ دین در مساجد خوی ادامه داد. او از افراد خیر شهرستان خوی بود و کتابهای نفیس خطّی و اشیاء قدیمی به موزه خوی و کتابخانه مدرسه نمازیه و پانزده خرداد خوی و چند جلد قرآن مجید خطی نیز به موزه امام رضا(ع) مشهد مقدس و موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) در قم تقدیم کرده است<ref>بصیری و عاشرزاده، ص۸۹.</ref> همچنین برای تبلیغات اسلامی به کشورهای خارجی سفر میکرد. ازجمله دو بار به روسیه، یک بار به ترکیه و یک بار نیز به آلمان مسافرت نمود.<ref>همان.</ref> | ||
== تألیفات == | == تألیفات == | ||
تألیفات او عبارت است از: ۱ ـ دیوان اشعار با عنوان ارمغان مور در ۱۲ مجلد. ۲ ـ آیینه بصیرت یا آرامبخش روح. ۳ ـ کتاب قضایا ۴- کرامات و حکایات پندآموز. ۵-کشکول. ۶- بصیرتنامه. ۷- خم. ۸- نصایح و توسلات. ۹- شعر و مناجات. ۱۰- رسالهای در ترجمه منظوم احادیث از هر امام معصوم (خطی). ۱۱- رسالهای منظوم در نام و یاد شهدای خوی. | تألیفات او عبارت است از: ۱ ـ دیوان اشعار با عنوان ارمغان مور در ۱۲ مجلد. ۲ ـ آیینه بصیرت یا آرامبخش روح. ۳ ـ کتاب قضایا ۴- کرامات و حکایات پندآموز. ۵-کشکول. ۶- بصیرتنامه. ۷- خم. ۸- نصایح و توسلات. ۹- شعر و مناجات. ۱۰- رسالهای در ترجمه منظوم احادیث از هر امام معصوم (خطی). ۱۱- رسالهای منظوم در نام و یاد شهدای خوی. | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
بصیری خویی در ۲۳ آذر ۱۳۸۶ ش در خوی درگذشت و پیکرش در مزار شهدای آن شهر به خاک سپرده شد <ref> | بصیری خویی در ۲۳ آذر ۱۳۸۶ ش در خوی درگذشت و پیکرش در مزار شهدای آن شهر به خاک سپرده شد.<ref>الوانساز خویی، ج ۱، ۱۹۰.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۸ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۲۳
اطلاعات فردی | |
---|---|
اطلاعات علمی |
حسن بصیری، از شاگردان درس خارج اصول امامخمینی.
زادگاه و تحصیل
او در سال ۱۲۹۸ش در خانوادهای تبریزیالاصل در شهر خوی استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاهش طی کرد و سپس در بازار خوی به کسبوکار مشغول شد. پس از سه سال حضور در بازار، به تشویق سیدعلیاصغر صادقی خویی، از روحانیان برجسته خوی، به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و در سال ۱۳۲۰ش وارد مدرسه علمیه نمازی خوی شد. او مقدمات علوم دینی را نزد حاج شیخ علی مجتهدی، حاج شیخ علی تسوجی، ملّا حسین صادقی بدلآبادی، حاجی میرعلی محدث و شیخ محمدعلی دیلمقانی خواند. بخشی از دروس سطح را هم نزد سید علیاصغر صادقی خویی و شیخ جابر فاضلی فراگرفت و در دروس حکمت و کلام از شاگردان شیخ عبدالحسین اعلمی بود. آنگاه به قم رفت و در حوزه علمیه آن شهر کفایهالاصول را نزد آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی آموخت و آنگاه از درس خارج فقه آیتالله سیدمحمدصادق حسینی روحانی بهرهمند گردید. سپس در درس خارج اصول امامخمینی در مسجد نو و مسجد سلماسی شرکت کرد.[۱] درباره سال حضور او در درس امامخمینی گزارشی دقیقی در دست نیست، ولی به احتمال زیاد در سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ در آن درس که در مسجد نو و مسجد سلماسی برگزار میشد، شرکت میکرد. الوانساز خویی در زندگینامه او بر حضور کوتاهمدت بصیری خویی در قم تأکید دارد.[۲] بنابراین به نظر میرسد مدت حضور او در درس امامخمینی هم کوتاه بوده است.
او که از آیات سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدابوالقاسم موسوی خویی، سیدعبدالهادی شیرازی، شیخ محمدتقی بهجت، سیدمحمدهادی حسینی میلانی، شیخ محمد فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، میرزاعلی غروی تبریزی و سیدمحمدصادق روحانی اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود.[۳] پس از سالها تحصیل در حوزه علمیه قم، به خوی بازگشت و به اقامه نماز جماعت در مساجد سیدالشهدا و حاجی میرزایحیی پرداخت. هفت سال هم در قره ضیاءالدین در نزدیکی خوی به تبلیغ دین اهتمام ورزید.[۴]
فعالیت سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب
بصیری در سال ۱۳۴۲ش در انتقال اعلامیههای روحانیان مبارز به خوی فعال بود. همچنین بر اساس گزارش ساواک در مهر ۱۳۴۳، در توزیع نشریه داخلی طلاب حوزه علمیه قم در شهر خوی نقش داشت.[۵] او آن اعلامیهها را همراه با شیخ محمد رسولزاده و شیخ ذبیحالله متولی در خوی توزیع میکرد و این اقدامات باعث شد در ۱۳۴۳ش ساواک با خروج او از کشور (به قصد حج) مخالفت کند[۶] اداره کل سوم ساواک در دوم دی ۱۳۴۴ و در آستانه ماه مبارک رمضان، در نامهای به شهربانی کل کشور، اسامی «وعاظ ناراحت» را اعلام کرد و دستور داد ممنوعالمنبر شوند. در این نامه که به ادارات کل ساواک در استانها نیز ارسال شده بود، نام حسن بصیری هم به چشم میخورد.[۷] وی به مبارزات خود علیه حکومت پهلوی ادامه داد و به همین سبب ساواک در ۱۳۵۴ نام او را در فهرست روحانیان «ناراحت» خوی قرار داد.[۸]
حسن بصیری پس از توهین روزنامه اطلاعات به امامخمینی در دی ۱۳۵۶، در برگزاری تظاهرات مردم خوی علیه آن اقدام نقش داشت.[۹] پس از آن با ایراد سخنرانیهای انتقادی به انتقاد از حکومت پهلوی پرداخت. به این علت در ۱۷ خرداد ۱۳۵۷ توسط ساواک آذربایجان غربی دستگیر و زندانی شد.[۱۰] و یک ماه بعد با قرار وثیقه از زندان آزاد گردید.[۱۱] در دوران تبعید ناصر مکارم شیرازی در مهاباد، همراه با جمعی از روحانیان و فعالان سیاسی خوی به آن شهر رفت و با او دیدار کرد.[۱۲] پس از هجرت امامخمینی به پاریس، همراه با روحانیون مبارز شهرستان خوی، با ارسال تلگرافی، ضمن محکومیت اقدام حکومت پهلوی در تبعید ایشان، بر حمایت و پشتیبانی خود از منویات امامخمینی تأکید کرد.[۱۳] او در ۱۳ آذر ۱۳۵۷ در مسجد میرزا یحیی خوی به سخنرانی پرداخت و از حکومت پهلوی انتقاد کرد و آن را با حکومت «چنگیزی» مقایسه و اعلام کرد که تا جان در بدن دارد برای تغییر رژیم فعالیت خواهد کرد.[۱۴] در ۱۸ آذر ۱۳۵۷ نیز سخنرانی انتقادی علیه حکومت پهلوی در مسجد میرزا یحیی خوی ایراد نمود که ساواک گزارشی از این سخنرانی تهیه کرد.[۱۵]
او در ۲۴ آذر ۱۳۵۷ در سخنانی در مسجد میرزا یحیی شهر خوی، به اقدام رژیم پهلوی در تجهیز اهالی برخی از روستاهای اطراف خوی برای حمله به آن شهر هشدار داد و خواستار آمادگی مردم شهر برای مقابله با آنان شد. سپس از سیاست خرید ۲۱ میلیارد دلاری تجهیزات نظامی محمدرضاشاه از آمریکا و واگذاری آن تجهیزات به رژیم اشغالگر قدس انتقاد کرد. ساواک در گزارشی، او را از روحانیان افراطی نامید که در تحریک مردم نقش دارد.[۱۶]
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین در مساجد خوی ادامه داد. او از افراد خیر شهرستان خوی بود و کتابهای نفیس خطّی و اشیاء قدیمی به موزه خوی و کتابخانه مدرسه نمازیه و پانزده خرداد خوی و چند جلد قرآن مجید خطی نیز به موزه امام رضا(ع) مشهد مقدس و موزه آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) در قم تقدیم کرده است[۱۷] همچنین برای تبلیغات اسلامی به کشورهای خارجی سفر میکرد. ازجمله دو بار به روسیه، یک بار به ترکیه و یک بار نیز به آلمان مسافرت نمود.[۱۸]
تألیفات
تألیفات او عبارت است از: ۱ ـ دیوان اشعار با عنوان ارمغان مور در ۱۲ مجلد. ۲ ـ آیینه بصیرت یا آرامبخش روح. ۳ ـ کتاب قضایا ۴- کرامات و حکایات پندآموز. ۵-کشکول. ۶- بصیرتنامه. ۷- خم. ۸- نصایح و توسلات. ۹- شعر و مناجات. ۱۰- رسالهای در ترجمه منظوم احادیث از هر امام معصوم (خطی). ۱۱- رسالهای منظوم در نام و یاد شهدای خوی.
درگذشت
بصیری خویی در ۲۳ آذر ۱۳۸۶ ش در خوی درگذشت و پیکرش در مزار شهدای آن شهر به خاک سپرده شد.[۱۹]
پانویس
- ↑ الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۷؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۷-۱۵۸؛ نصیری و عاشرزاده، ۸۹.
- ↑ الوانساز خویی، ۱۳۹۴، ج ۱، ۱۸۸؛ همان، ۱۳۸۹، ۱۵۸)
- ↑ الوانساز خویی، ج ۱، ۱۸۷-۱۸۸)
- ↑ شریفرازی، ج ۴، ۸۶.
- ↑ قیام ۱۵ خرداد به...، ج ۶، ۳۷۱.
- ↑ (دادرسی، ۱۶۵.
- ↑ سلیمی، ۳۱۳-۳۱۵.
- ↑ دادرسی، ۱۶۵.
- ↑ همان، ۱۸۰.
- ↑ انقلاب اسلامی به...، ج ۶، ۲۹۶)
- ↑ همان، ج ۷، ۴۸.
- ↑ آیتاللهالعظمی ناصر...، ج ۲، ۵۶۰.
- ↑ «تلگرام علمای خوی»، ۷.
- ↑ انقلاب اسلامی به...، ج ۱۸، ۲۸۰.
- ↑ همان، ج ۱۹، ۱۹۸.
- ↑ همان، ج ۲۰، ۳۵۴.
- ↑ بصیری و عاشرزاده، ص۸۹.
- ↑ همان.
- ↑ الوانساز خویی، ج ۱، ۱۹۰.
منابع
- آیتاللهالعظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۵)، ج۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- الوانساز خویی، جعفر (۱۳۹۴)، گلشن ابرار آذربایجان، به کوشش عبدالصمد جودتی استیار، تهران، پژوهشکده باقرالعلوم.
- الوانساز خویی، جعفر (۱۳۸۹)، مزارات خوی، تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
- الوانساز خویی، محمد (۱۳۸۵)، «سیدعلیاصغر خویی مربی مبارز»، ستارگان حرم، ج۱۹، قم، زائر.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۸)، ج۶، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۹)، ج۷، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۴)، ج۱۸، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۴)، ج۱۹، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۵)، ج۲۰، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- بصیری، بهروز و زهرا عاشرزاده ۱۳۸۰، فرهنگ نامآوران خوی، خوی، قراقوش.
- «تلگرام علمای خوی» (۱۳۵۷)، روزنامه کیهان، شماره ۱۰۵۹۸، ۷ آبان.
- دادرسی، نقی (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی در خوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- سلیمی، حشمتالله (۱۳۸۶)، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- شریفرازی، محمد (۱۳۵۲)، گنجینه دانشمندان، ج۴، تهران، اسلامیه؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۲)، ج۶، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.