سیدمحمد صدر

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۵۱ توسط P.mahdi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سیدمحمد صدر
سیدمحمدصدر.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۷ ربیع الاول ۱۳۶۲ق
زادگاهنجف
تاریخ وفات۲ ذیقعده ۱۴۱۹ ق
شهر وفاتنجف
خویشاوندان
سرشناس
سیدمقتدی صدر (فرزند)
اطلاعات علمی
استادانسیدمحمدصادق صدر، سیدمحمدتقی حکیم و محمدتقی ایروانی، محمدرضا مظفر، سیدمحمدباقر صدر، صدرالدین بادکوبه‌ای، سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی، سیداسماعیل صدر، امام‌خمینی و...
محل تحصیلنجف
اجازه روایت ازآقابزرگ تهرانی، سیدمحمدصادق صدر، مرتضی آل‌یاسین، سیدحسین خادم‌الشریعه، سیدعبدالرزاق مقرّم، سیدحسن خرسان، سیدعبدالاعلی سبزواری، سیدرضا صدر، حسین علی محفوظ و...
اجازه اجتهاد ازسیدمحمدباقر صدر و سیدابوالقاسم خویی
تألیفاتنظرات الاسلامیة فی اعلان حقوق الانسان، نقد و بررسی لایحه حقوق بشر از دیدگاه اسلام، القانون الاسلامی، موسوعة الامام مهدی، ماوراء الفقه، فقه الاخلاق، أضواء علی ثورة الحسین(ع) و...
سایرتدریس در مدرسه العلوم الاسلامیه و برگزاری جلسات تفسیر
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با رژیم بعث عراق
اجتماعیاحیای اقامه نماز جمعه

سیدمحمد صدر، از شاگردان درس خارج فقه امام‌خمینی.

تولد و خاندان

سیدمحمد صدر در ۱۷ ربیع‌الاول ۱۳۶۲ق در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش، سیدمحمدصادق صدر از عالمان نجف و منتسب به خاندان صدر و مادرش صبیه شیخ محمدرضا آل یاسین، از مراجع تقلید وقت در نجف اشرف بود.[۱] او تنها فرزند خانواده بود.[۲]

تحصیل

صدر یازده‌سالگی نزد پدر و جدش خواندن و نوشتن را آموخت. در سال ۱۳۷۳ق وارد حوزه علمیه نجف شد و مقدمات را در آنجا نزد پدرش سیدمحمدصادق صدر، سیدطالب رفاعی، شیخ حسن طرّاد عاملی، سیدمحمدتقی حکیم و شیخ محمدتقی ایروانی خواند. او در سال ۱۳۷۹ق وارد دانشکده فقه نجف شد و در آنجا فلسفه را پیش شیخ محمدرضا مظفر، اصول و فقه مقارن را نزد سیدمحمدتقی حکیم و فقه استدلالی را پیش محمدتقی ایروانی فراگرفت. دیگر استادان او در آن دانشگاه عبارت بودند از: سیدعبدالوهاب کربلایی (زبان انگلیسی)، حاتم کعبی (روان‌شناسی) و فاضل حسین (تاریخ).[۳]

پس از چهار سال تحصیل در دانشگاه فقه نجف اشرف، در ۱۳۸۳ق فارغ‌التحصیل شد و به حوزه علمیه نجف بازگشت و دروس حوزوی را پیش استادان آنجا ادامه داد. وی در این دوره، کتاب کفایه‌الاصول را نزد پسرعمویش سیدمحمدباقر صدر و کتاب مکاسب را نزد سیدمحمدتقی حکیم آموخت. همچنین بخشی از کتاب مکاسب را نزد شیخ صدرالدین بادکوبه‌ای خواند. با پایان یافتن دروس سطح، در درس خارج فقه و اصول شرکت کرد و یک دوره کامل اصول و کتاب طهارت در فقه را نزد سیدمحمدباقر صدر فراگرفت. وی یکی از شاگردان مبرز صدر و یکی از چهار نفری بود (آیت‌الله سیدمحمود هاشمی، سیدکاظم حائری و شیخ زهیری) که درس‌های ایشان را تقریر می‌کرد. مدتی هم در درس خارج فقه (مضاربه) سیدمحسن طباطبایی حکیم شرکت داشت. او یک دوره کامل اصول و مباحثی از خارج فقه را هم پیش سیدابوالقاسم خویی فراگرفت. مدتی هم از درس خارج فقه سیداسماعیل صدر بهره‌مند شد. با تشکیل درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام‌خمینی.[۴] در مدرسه شیخ انصاری نجف اشرف از سال ۱۳۴۴ش، در آن درس هم شرکت کرد. درباره سال‌های حضور او در درس امام‌خمینی گزارش دقیقی در دست نیست، ولی تا آخرین روز حضور امام‌خمینی در نجف اشرف، در درس ایشان شرکت می‌کرد.[۵] وی به استادش امام‌خمینی بسیار احترام می‌گذاشت و از او با رمز أبی احمد یاد می‌کرد. امام‌خمینی تأثیر زیادی در اندیشه فقهی سیدمحمد صدر داشت و از امام‌خمینی در کنار آیات سیدمحمدباقر صدر، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خویی به‌عنوان افرادی که ایشان تحت تأثیر آنان بود یاد می‌شود.[۶] وی درس‌های امام‌خمینی را که به زبان فارسی ایراد می‌شد، به زبان عربی برگرداند و در یازده مجلد نگاشت.[۷] فاطمه صدر، دختر آیت‌الله صدر در مصاحبه‌ای بر این باور است که ایشان نیمی از درس امام‌خمینی را نگاشت. به تصریح وی، این مجلدات در دست خاندان آیت‌الله صدر است.[۸]

استادان اجازه روایت و اجتهاد

سیدمحمد صدر از بزرگانی اجازه روایت دریافت کرده بود، ازجمله آیات شیخ آقابزرگ تهرانی، سیدمحمدصادق صدر، دایی‌اش شیخ مرتضی آل یاسین، پسرعمویش سیدحسین خادم‌الشریعه، سیدعبدالرزاق مقرّم (صاحب کتاب مقتل الحسین(ع))، سیدحسن خرسان، سیدعبدالاعلی سبزواری، سیدرضا صدر و حسین علی محفوظ. سپس از سیدمحمدباقر صدر و سیدابوالقاسم خویی اجازه اجتهاد دریافت نمود .[۹]

تدریس در مدرسه العلوم الاسلامیه

سیدمحمد صدر سپس به تدریس در مدرسه العلوم الاسلامیه که توسط آیت‌الله حکیم تأسیس شده بود پرداخت.[۱۰] جایگاه علمی در فقه و اصول، باعث شهرت علمی او بین طلاب شد. ازاین‌رو در سال ۱۳۹۶ق به درخواست جمعی از طلاب و فضلای حوزه علمیه نجف، تدریس خارج فقه و اصول را شروع کرد. او در همان سال، درس استدلالی خارج فقه را بر اساس متن باب طهارت از کتاب المختصر النافع آغاز کرد. در سال ۱۴۱۰ق دور جدیدی از درس خارج را شروع کرد که تا آخر عمرش ادامه داشت. درس خارج اصول او بر اساس متن کتاب کفایه‌الاصول و خارج فقه او هماهنگ با متن کتاب شرایع‌الاسلام اثر محقق حلی بود.

برگزاری جلسات تفسیر

وی هم‌زمان با تدریس فقه و اصول، روزهای پنج‌شنبه و جمعه هر هفته، همچنین ایام تعطیل حوزه، جلسات تفسیر قرآن برگزار می‌کرد. نواندیشی و جرئت در نقد آرای مفسران گذشته و تفسیر قرآن از آخر قرآن (سوره ناس) از ویژگی‌های تفسیری او بود. او در کنار فعالیت‌های علمی و فقهی، معارف الهی، علم، اخلاق و سیر و سلوک عرفانی را نزد یکی از کاسب‌های نجف به نام حاج عبدالزّهره گرعاوی، از شاگردان شیخ محمدجواد انصاری همدانی فراگرفت.[۱۱]

فعالیت سیاسی و مبارزاتی

صدر در کنار تدریس و تحقیق، نماز جمعه را در مسجد کوفه اقامه می‌کرد. همچنین وکلای شرعی در شهرهای مختلف عراق تعیین کرده بود.[۱۲] وی به مبارزه با حکومت بعث عراق می‌پرداخت و به سبب افکار انقلابی و نزدیکی فکری و خویشاوندی با سیدمحمدباقر صدر، سه بار توسط حکومت بعثی عراق دستگیر و زندانی شد؛ اولین بار، سال ۱۳۵۱ش، بار دوم در سال ۱۳۵۳ش و همراه با ۱۵۰ نفر از شاگردان سیدمحمدباقر صدر و برخی از اعضای حزب الدعوة الاسلامیه و یک بار در ۱۳۷۰ش. پس از انتفاضه مردم عراق معروف به انتفاضه شعبانیه به خاطر فعالیت‌های فرهنگی و سخنرانی‌های آتشین علیه حکومت بعث عراق به همراه ۱۰۶ نفر دیگر از انقلابیون دستگیر و زندانی شد. او پس از آزادی از زندان، عُزلت و گوشه‌گیری اختیار کرد و وارد مسائل سیاسی نشد. همین امر باعث شد تا حکومت بعثی عراق او را به‌عنوان مرجع رسمی شیعیان عراق معرفی نماید و اداره حوزه علمیه نجف اشرف را به او واگذار کند. پذیرش مرجعیت از طرف وی، موجی از مخالفت‌ها را در پی داشت و بعضی او را به خاطر این اقدام سرزنش و او را وابسته و مرتبط با حکومت عراق معرفی کردند.[۱۳] برخی دیگر او را به جبن و ترس و حتی همراهی با حکومت بعث عراق متهم کردند،[۱۴] ولی ایشان هدف از قبول مرجعیت را نه مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم عراق بلکه رهبری مردم، اداره حوزه علمیه و کمک به فقرا و نیازمندان می‌دانست.

احیای اقامه نماز جمعه در شهرهای عراق

یکی از اقدامات ارزنده و مهم سیدمحمد صدر، احیای سنت فراموش‌شده نماز جمعه بود. وی هر هفته در مسجد بزرگ کوفه، به ایراد خطبه و اقامه نماز جمعه می‌پرداخت. این اقدام باعث شد در دیگر شهرهای عراق نیز نماز جمعه برپا شود. به‌تدریج در ۸۶ شهر بزرگ و کوچک دیگر عراق، توسط نمایندگان ایشان نماز جمعه برگزار شد. در خطبه‌ها علیه استعمارگران به‌خصوص آمریکا، انگلیس و اسرائیل افشاگری و مردم را از نقشه‌های آنان درباره ممالک اسلامی به‌خصوص عراق آگاه می‌کرد. او همچنین در این خطبه‌ها به مسائل و موضوعاتی پرداخت که از سوی دولت عراق، تجاوز از خط قرمز محسوب می‌شد و همین امر باعث تهدید وی از سوی حکومت بعثی عراق شد. ازجمله استفاده از کانال تلویزیون «الشباب» را که توسط «عدی» پسر صدام حسین اداره می‌شد و برنامه‌های فاسد و مبتذل پخش می‌کرد، تحریم کرد.

اعزام بیش از ۸۰ روحانی به‌عنوان وکیل و امام جمعه به مناطق مختلف عراق از دیگر فعالیت‌های او بود. این حرکت و اقدام باعث رشد، آگاهی و برپایی سنت حسنه نماز جمعه شد. از دیگر اقدامات وی تشکیل دادگاه اسلامی در مقابل دادگاه دولتی بود. رأی این دادگاه بر اساس حکم شرع بود نه قانون مصوب دولت. او همچنین با مشاهده بعضی از آداب و رسوم عشایر که با موازین اسلامی منطبق نبود، فقه عشایر را تدوین کرد و در آن مواردی را که رسوم عشایری با فرهنگ اسلامی منافات داشت، توضیح داد. او برای تدوین فقه عشایر مدتی در میان آنان حضور یافت و در این مدت سعی کرد مشکلات فرهنگی و مادی آنان را برطرف کند. این اقدام وی تا آن زمان بین علمای عراق بی‌سابقه بود. وی همچنین جامعه الصدر را در نجف اشرف بنیان نهاد و در کنار دروس متداول حوزوی، بعضی از درس‌ها چون زبان انگلیسی و فارسی، ریاضی، فیزیک و... را گنجاند. همچنین در احیا و بازسازی برخی از مدارس دینی در نجف اشرف نقش داشت.[۱۵]

همچنین مجله الهدی را انتشار می‌داد که شامل مسائل سیاسی، اجتماعی و حوزوی بود و توسط ایشان بین جوانان انقلابی و مراکز دینی عراق توزیع می‌شد.

تألیفات

تألیفات صدر عبارت است از: نظرات الاسلامیة فی اعلان حقوق الانسان، نقد و بررسی لایحه حقوق بشر از دیدگاه اسلام، القانون الاسلامی، وجوده، صعوباته، منهجه، أشعه من عقاید الاسلام، بررسی بعضی از جوانب اصول دین، فلسفة الحج و مصالحه فی الاسلام، موسوعة الامام مهدی (تاکنون چهار جلد از این کتاب به نام‌های تاریخ الغیبة الصغری، تاریخ الغیبة الکبری، الیوم الموعود بین الفکر المادی و الدینی و تاریخ ما بعدالظهور به چاپ رسیده است)، ماوراء الفقه (موسوعه فقهی در ۱۰ جزء)، فقه الاخلاق (مشتمل بر یک دوره فقه «احکام اخلاقی و مستحبات»)، أضواء علی ثورة الحسین(علیه‌السلام)، منة المنان فی الدفاع عن القرآن، بحوث کثیرة حول الکذب، بحوث کثیرة حول الرجعه، بحوث کثیرة حول البداء، الصراط القویم، رساله عملیه، منهج الصالحین ۵ جزء.

آثار خطی ایشان هم عبارت است از: دوره الکاملة فی علم الاصول، بحث خارج استدلالی آیت‌الله خویی، دوره الکاملة فی علم الاصول، بحث خارج استدلالی آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر، مباحث من کتاب الطهارة، شرح عروة الوثقی از تقریرات شهید سیدمحمدباقر صدر، تقریرات درس آیت‌الله خویی، بحث المکاسب الاستدلالی (ترجمه سلسله درس‌های خارج فقه امام‌خمینی در یازده مجلد)، اللمعة فی احکام صلات الجمعه، منهج الاصول، شذرات من فلسفة الامام الحسین، فقه الطب، فقه العشایر، مسائل فی حرمة الغنا، صلات اللیل.[۱۶]

انتقاد از رژیم بعث در بستن راه زائران امام حسین

سیدمحمد صدر در ۱۵ شعبان ۱۴۱۹ ق قصد داشت همراه شیعیان و مریدان خود از نجف برای زیارت امام حسین(ع) به کربلا مشرف شود که با مخالفت رژیم بعث عراق روبه‌رو شد.[۱۷] وی در جمعه همان هفته (۱۹ شعبان (۱۴۱۹ق) خطبه‌ای تاریخی ایراد کرد و در این سخنرانی، رژیم صدام‌حسین رئیس‌جمهور عراق را خادم و نوکر اسرائیل معرفی کرد و سپس در ادامه سخنرانی اقدام صدام در بستن راه زائران را به اقدام متوکل عباسی تشبیه کرد و در پایان خطبه‌ها از عالمانی که در برابر این واقعه سکوت کردند، انتقاد کرد. صدام‌حسین که از خطبه‌های آتشین هفته‌های اخیر سید ناراحت و عصبانی بود، از آیت‌الله صدر خواست از برپایی نماز جمعه خودداری کند، ولی ایشان این پیشنهاد را رد کرد و آن را تکلیف شرعی خود دانست.

درگذشت

صدر در شب‌های جمعه در منطقه «البرانی» در شهر نجف اشرف همراه دو فرزندش در مجلس تعزیه و عزاداری شرکت می‌کرد. در شامگاه ۲ ذیقعده ۱۴۱۹ ق برابر با ۳۰بهمن ۱۳۷۷ پس از پایان مجلس به همراه فرزندانش مصطفی و مؤمّل در مسیر راه در ابتدای منطقه «الحنانه» و در نزدیکی میدان معروف «ثورة العشرین» ترور شد و همراه دو فرزندش به شهادت رسید. جسد ایشان و فرزندانش فردای آن روز در وادی‌السلام نجف اشرف به خاک سپرده شد.[۱۸]

سیدمقتدی صدر، فرزند او کتابی با عنوان العشق الابدی و سیره والدی درباره زندگی و آرای او نگاشته و افکار ایشان را شرح داده است.[۱۹]

پانویس

  1. موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۴؛ الوندی، سرو قامتان، ص۳-۴.
  2. غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.
  3. الوندی، سرو قامتان، ص۱۳-۱۴.
  4. موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۴-۷.
  5. الوندی، سرو قامتان، ص۱۷.
  6. موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۸.
  7. موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۲۳-۲۴؛ الوندی، سرو قامتان، ص۱۷.
  8. صدر، «آیت‌الله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، ص۱۲۰.
  9. موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۱۰-۱۶.
  10. الوندی، سرو قامتان، ص۱۸.
  11. الوندی، سرو قامتان، ص۸۷.
  12. غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.
  13. صدر، «آیت‌الله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، ص۱۱۵-۱۱۶.
  14. غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، ص۵۴۴.
  15. صدر، «آیت‌الله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، ص۱۱۶-۱۱۹.
  16. موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۲۰-۲۶.
  17. تونه‌ای، موعودنامه، ص۷۰۵.
  18. موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر، ص۲۵-۲۶.
  19. صدر، العشق الابدی و سیره والدی، اغلب صفحات.

منابع

  • احمدی، علی (۱۳۸۴)، «اسوه شجاعت: آیت‌الله سیدمحمد صدر»، گلشن ابرار، ج۴، قم، پژوهشکده باقرالعلوم.
  • الوندی، هادی (۱۳۹۱)، سرو قامتان، قم، محبین.
  • تونه‌ای، مجتبی (۱۳۸۷)، موعودنامه: فرهنگ الفبایی مهدویت، قم، میراث ماندگار.
  • صدر، مقتدی (۱۴۳۳)، العشق الابدی و سیره والدی، بیروت، دار و مکتبه البصائر.
  • غروی، محمد (۱۴۲۰)، مع علماء النجف الاشرف، ج۲، بیروت، دارالثقلین.
  • صدر، فاطمه (۱۳۸۲)، «آیت‌الله سیدمحمد صدر و اداره حوزه نجف»، فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۱۶، زمستان.
  • غروی، محمد (۱۴۲۰ ق)، مع علماء النجف الاشرف، بیروت، دارالثقلین.
  • موجز عن حیاۀ آیت‌الله‌العظمی السیدالشهید محمد الصدر (بی‌نا)، بی‌جا، مؤسسه المنتظر لاحیاء تراث آل الصدر.