تدریس امامخمینی
تدریس امامخمینی، آموزش علوم مختلف اسلامی از سوی امامخمینی.
مقدمه
تدریس در اسلام، سابقهای دیرینه و جایگاهی ویژه دارد. هرچند پیامبر اکرم(ص) در مسجد به تعلیم میپرداخت، اما از سده دوم امامباقر(ع) و امامصادق(ع) به صورت عمومی، تدریس را آغاز کردند[۱] و سپس در حوزههای علوم دینی که نهادی آموزشی، تحقیقی و تبلیغی بهشمار میآید، در رشتههای ادبیات عرب، طبیعیات، منطق، الهیات، اعتقادات، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، عرفان و غیره ادامه یافت.
در حوزههای علوم اسلامی در گذشته گزینش طلاب علوم دینی، با نظارت و مدیریت سنتی بود.[۲] انتخاب درس و استاد و مدت تحصیل بر عهده خود طلاب بود و با وجود اینکه مدارس استادمحور بودند،[۳] استادان معمولاً از امتیاز مادی برخوردار نبودند و حقالتدریس دریافت نمیکردند. در این شیوه آموزشی، طلاب پس از مدتی تحصیل، آموختههای خود را به افراد رتبههای پایینتر آموزش میدادند. امامخمینی نیز دهها سال در حوزه علمیه قم و نجف در زمینههای گوناگونی چون فلسفه، عرفان، فقه، اصول و اخلاق در سطوح مختلف کرسی تدریس داشته و شاگردان بسیاری را بهویژه در فقه و اصول پرورش داده است.
ویژگیهای تدریس
امامخمینی با همان روش متداول در مدارس علوم دینی تدریس میکرد که در آن استاد در مدرسه یا مسجدی بر منبر و کرسی تدریس مینشست و بدون استفاده از وسایل کمکآموزشی، تنها به توضیح و تبیین متن درسی میپرداخت.[۴]
بیان قابل فهم
ایشان خوشبیان و قابل فهم تدریس میکرد. در آغاز درس، موضوع بحث را به خوبی تبیین میکرد، به گفتههای علما اشاره و ادله قائلان را نقل و نقد میکرد،[۵] به گونهای که شاگرد آزاد و مستقل تربیت میشد.[۶]
تقویت تفکر نقادانه
ایشان روح تحقیق را در شاگردان میپروراند، به گونهای که تفکرش بر تتبعاش غلبه داشت. افزون بر این نقد و ایراد به مباحث درس را به شاگردان هم سفارش میکرد و آنان را تشویق و تشجیع میکرد[۷]؛ از همینرو آنان را به طرح اشکالهای بجا و پرهیز از سکوت بیجا در درس تشویق میکرد و اشکال آنان را پاسخ میگفت. ایشان از شاگردان خود میخواست برای صاحبنظرشدن، با نظر استاد نقادانه برخورد کنند و سخنان ایشان را تعبدی نپذیرند[۸] و بر این عقیده بود که اگر در درسی اعتراض نباشد، آن مجلس به مجلس مرثیهخوانی شبیه است[۹]؛ بر همین اساس، نه تنها از تقریرنویسان میخواست تنها به تقریر درس استاد بسنده نکنند؛ بلکه آنها را به نگارش نقدها تشویق میکرد.[۱۰] گاه نیز برخی از شاگردان را به سبب طرح اشکال و سؤال، بهطور ویژه تشویق میکرد.[۱۱]
مجتهدپروری
درس امامخمینی مجتهدپرور بود و چگونگی ورود و خروج ایشان در بحثهای فقهی، اصولی و فلسفی، راهگشای استنباط شاگردان و باعث پرورش روحیه تحقیق و شکوفایی و باروری استعدادهای خفته آنان و جدیت زیاد میگردید.[۱۲] تربیت جمع زیادی از شاگردان شایسته، فاضل، محقق، صاحبنظر و آگاه به زمان از مهمترین خدمتهای ایشان به حوزههای علمیه و امت اسلامی بود.[۱۳]
دقت بالا
امامخمینی همواره برای تدریس خود مطالعه میکرد و در همه ابعاد درس با آمادگی کامل وارد بحث میشد.[۱۴] سعی ایشان بر این بود که خود در آغاز مطلب را بهدرستی درک و سپس آن را تدریس کند.[۱۵] تدریس ایشان از دقت بسیاری برخوردار بود، به گونهای که گاهی باعث طولانیشدن کلاس بیش از حد زمان معمول میشد.[۱۶]
تدریس اقناعی
شیوه ایشان در تدریس، اقناعی بود[۱۷] و از دشواری و اصطلاحات غیر متعارف و پیچیده موجود در بعضی از دروس حوزه به دور بود.[۱۸] ارائه شاخهها و ابعاد بحث، بررسی ادله و پرداختن به اقوال مختلف را از ویژگیهای تدریس ایشان دانستهاند.[۱۹]
شیوه تدریس امامخمینی در درسهای متنمحور، اینگونه بوده است که ایشان نخست چند سطر از عبارت را میخوانده و سپس مبحث مورد نظر را خیلی خوب بیان میکرده است، به گونهای که از اصطلاحات گیجکننده پرهیز میکرد و در نتیجه بیشتر افراد مطالب را میفهمیدند؛ آنگاه توضیحات را بر عبارات تطبیق میکرد.[۲۰]
ایشان در درسهای خارج فقه و اصول که به صورت اجتهادی برگزار میشود، نخست اصل بحث را در موضوع مربوطه با توجه به ادله روشن میکرد؛ سپس به دیدگاه دیگران میپرداخت و در صورت مخالفت با دیدگاه آنان، با رعایت کامل ادب به رد نظریاتشان میپرداخت.[۲۱] دقت در رعایت قلمرو مباحث، از ویژگیهای درسهای ایشان یادشده است؛ به گونهای که نگاه عرفی از نگاه فلسفی در مباحث فقهی و اصولی بهخوبی تفکیک میشد.[۲۲]
امامخمینی مباحث درس هر روز را شب پیش مطالعه میکرد و از آن یادداشت برمیداشت[۲۳] و درس خود را که محتوای عمیقی داشت، با بیانی زیبا و عباراتی ساده و روان و منظم ارائه میکرد.[۲۴] ایشان پس از درس به خانه برمیگشت و حدود یک ساعت، کسی را نمیپذیرفت تا مباحث مطرحشده را بنویسد.[۲۵] ایشان مباحث را هرچند به زبان عربی نگاشته، همه آنها را به زبان فارسی درس گفته است.
وقتشناسی
ایشان در تدریس، بسیار وقتشناس بود، به گونهای که گفته شده برخی از شاگردان ساعت کار خود را با درس او تنظیم میکردند.[۲۶] ایشان سعی داشت شاگردان خود را به نظم در درس و زندگی عادت دهد؛ ازجمله روزی با تأثر از دیرآمدن برخی از شاگردان، به جای درس از ضرورت منظم درسخواندن سخن گفت و یاد آورشد صاحب جواهر حتی در روز وفات فرزندش تا پیش از جمعشدن طلاب برای تشییع جنازه، نصف صفحه از کتاب جواهر را نوشت.[۲۷] وی هیچگاه حاضر به تعطیلی درس نمیشد؛ در حدی که گفتهاند در طول یک دوره چهارونیم ساله درس اصول، به جز روزهای متداول تعطیلی، تنها دو روز درس خود را تعطیل کرد.[۲۸]
میزان دروس
امامخمینی جریانِ آموختن را وظیفه خود طلاب میدانست که باید در فهم مطالب درسی کوشا باشند. ایشان شرکت در بیش از دو درس در یک روز را روا نمیدانست و معتقد بود طلبه باید تنها یک درس اصلی را همراه با تحقیق نزد استاد بیاموزد و درس دیگر را به صورت درس جنبی برگزیند و درس اصلی خود را فدای درس جنبی نکند و نباید عمری را صرف آموختن نزد استاد سازد.[۲۹] ایشان خود طی سالهای تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم هر روز یک درس فقه و یک درس اصول داشت و در سالهای تدریس در نجف، روزی تنها یک درس خارج فقه بیان میکرد؛ البته در زمانی که دروس عرفان، فلسفه، فقه و اصول را در مقطع سطح تدریس میکرد، روزانه درسهای متعددی میگفت. چیزی با عنوان درسهای ایام تعطیلی از امامخمینی گزارش نشده است.
متون درسی
امامخمینی یکی از دانشآموختههای حوزههای علمیه و مدارس دینی سنتی است که به تدریس ادبیات و فقه و اصول در چهار مقطع: مقدمات، سطوح متوسط، سطوح عالی و خارج پرداخته است. علاوه بر این دروس، فلسفه، عرفان و اخلاق را تدریس کرده است. این دروس در مکانهای مختلفی بوده است (ببینید: اماکن تحصیل و تدریس امامخمینی).
بر اساس مدارک موجود، امامخمینی در دو مقطع اول، برای همسر خود جامع المقدمات، کتاب سیوطی و بخشی از شرح لمعه را درس گفته است.[۳۰] دربارهٔ دروس سطح، مدرکی بر تدریس امامخمینی در دست نیست، اما بنابر قاعده کسی که در سطوح عالی تدریس میکند، پیش از آن در مراحل پایینتر نیز تدریس کرده است و به همین دلیل بایستی امامخمینی دروس مقدماتی را نیز در حوزه تدریس کرده باشد. تدریس کتابهای رسائل، مکاسب و کفایة الاصول از ایشان گزارش شده است.[۳۱] غالب گزارشهای تدریس ایشان، مربوط به سطوح عالی، خارج فقه و اصول، فلسفه، عرفان و اخلاق است.
فلسفه
امامخمینی پس از آنکه فلسفه صدرایی و حکمت متعالیه را نزد سیدابوالحسن رفیعی قزوینی آموخت،[۳۲] تدریس آن را آغاز کرد.
شرح منظومه و اسفار
هرچند تاریخ دقیق آغاز تدریس فلسفه ایشان روشن نیست، اما بهطور مسلم ایشان پیش از سال ۱۳۴۸ق/ ۱۳۰۸ش در مدرسه دارالشفا قم علوم عقلی تدریس میکرده[۳۳] و تدریس فلسفه ایشان، چنانکه خود ذکر کرده است، پس از وفات عبدالکریم حائری یزدی نیز ادامه یافته است و تا پیش از آمدن سیدحسین بروجردی به حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۳، یکی از اشتغالات اصلی علمی ایشان تدریس علوم عقلی بوده است[۳۴]؛ این تدریس تا سال ۱۳۲۸ ادامه پیدا کرد.[۳۵] بنابراین ایشان دستکم به مدت بیست سال شرح منظومه و اسفار تدریس کرده است[۳۶] و درسهای رسمی ایشان در علوم عقلی حدود سالهای ۱۳۲۸ پایان یافته و پس از آن گزارشی از تدریس عمومی فلسفه ایشان ملاحظه نشده است[۳۷]؛ ولی سیدمصطفی خمینی بخشهایی از اسفار را در سال ۱۳۷۴ق/۱۳۳۴ش نزد پدر خود در تهران آموخت.[۳۸] تقریرات فلسفه نوشته سیدعبدالغنی موسوی اردبیلی نیز به سالهای ۱۳۲۳–۱۳۲۸ مربوط است.[۳۹]
دلایل تعطیلشدن
دلایل مختلفی برای تعطیلشدن دروس عقلی امامخمینی ذکر کردهاند.[۴۰] ایشان خود میگوید پس از آمدن سیدحسین بروجردی به قم در سال ۱۳۲۳، به تقاضای کسانی مانند مرتضی مطهری، به تدریس خارج مشغول شده است و از علوم عقلی بازمانده است[۴۱]؛ اما اینکه امامخمینی در سالهای ۱۳۲۴–۱۳۲۷ با ورود میرزامهدی آشتیانی به قم، به احترام وی درس فلسفه خود را تعطیل کرد[۴۲] یا پس از هجرت سیدمحمدحسین طباطبایی (۱۲۸۱–۱۳۶۰) به قم تعطیل شده است،[۴۳] نمیتواند درست باشد؛ زیرا بر اساس مدارک موجود تدریس عمومی فلسفه ایشان تا سال ۱۳۲۸ ادامه داشته است[۴۴] و ورود آشتیانی و طباطبایی به قم، مربوط به سالها پیش از این تاریخ میباشد؛ چنانکه این ادعا که یکی از دلایل تعطیلی درس فلسفه ایشان، مخالفت برخی حوزویان بوده است؛ به گونهای که حتی ایشان را به سبب درسهای فلسفه تکفیر میکردند،[۴۵] نیز درست نیست؛ زیرا امامخمینی این وقایع را مربوط به دوره خردسالی فرزند خود سیدمصطفی خمینی میداند[۴۶] که در سال ۱۳۰۹ زاده شده است و سالها پیش از اتمام تدریس فلسفه ایشان میباشد.
حساسیت دربارهٔ شرکتکنندگان
ایشان خود از همان آغاز تدریس علوم عقلی، حساسیت ویژهای به شرکتکنندگان در درس فلسفه داشت و گاهی از کسانی که اهل علوم دقیقه نبودند، میخواست تا در درس وی شرکت نکنند و گاهی نیز به سبب مخالفتهای بیرونی، درس فلسفه را موقت و از سر مصلحت تعطیل میکرد. ایشان حتی به علنی و گستردهکردن درسهای فلسفه در حوزه اعتراض میکرد.[۴۷] برای شرکت در درس فلسفه ایشان که به صورت خصوصی برگزار میشد، قابلیت شاگردان باید از سوی یکی از اساتید تأیید میشد؛ چنانکه پس از مدتی شرکت در درس از شاگردان خواسته بود آن را بنویسند و به جهت ملاحظه ایشان تحویل دهند و تنها در صورت تأیید میتوانستند شرکت در درس را ادامه دهند.[۴۸]
عرفان
امامخمینی همزمان با تدریس فلسفه در سالهای ۱۳۱۰–۱۳۲۰، برای افراد خاصی کتاب منازل السائرین را در عرفان عملی[۴۹] و برای برخی در عرفان نظری، شرح قیصری بر فصوص الحکم را تدریس میکرد.[۵۰] از دو اجازه عرفانی ایشان برای دو تن از شاگردان درسهای عرفان در سالهای ۱۳۱۴ و ۱۳۱۷[۵۱] میتوان برداشت کرد که ایشان در آن سالها برای گروهی کتابهای عرفان نظری را تدریس کرده است. البته فضای عمومی حوزه علمیه قم چنان بوده که امکان علنیشدن درس عرفان وجود نداشت و امامخمینی نیز تدریس علنی عرفان را به منزله خودکشی میدانست[۵۲] و در ادامه تدریس، این درس را رها کرد. اتهام «درس صوفیه» دانستن درسهای ایشان[۵۳] گواه همین برداشت ایشان است. سیدهفاطمه طباطبایی-عروس امامخمینی-نیز در سالهای اقامت ایشان در جماران، به سبب اشتغال به تحصیلات دانشگاهی در رشته فلسفه غرب، به صورت خصوصی و غیررسمی از امامخمینی در زمینه عرفان استفاده علمی کرده است.[۵۴]
فقه و اصول
تدریس سطوح عالی اصول و فقه، در بازه زمانیِ پیش از آمدن سیدحسین بروجردی به قم، یکی از عمده کارهای علمی امامخمینی بود.[۵۵] گفته شده تدریس ایشان در سطح عالی اصول و فقه در حدود سال ۱۳۱۲ بوده است[۵۶]؛ اما زمان آغاز تدریس ایشان در مقطع خارج، پس از ورود بروجردی به قم در سال ۱۳۲۳ است که به تقاضای برخی از فضلا ازجمله مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری تدریس خارج را آغاز کرده است.[۵۷] ایشان پس از آزادی از زندان، در خانه قم، محله یخچال قاضی، برای مدتی مسائل مستحدثه فقه را درس میداده است.[۵۸] امامخمینی از حدود سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۴۳ به صورت مداوم در قم به تدریس درس اصول و فقه در مقطع سطوح عالی و خارج مشغول بوده است.[۵۹] ایشان در طول این سالها بیش از دو دوره خارج اصول و ابوابی از فقه را تدریس کرده است.[۶۰]
ادوار تدریس
دوره نخست اصول از ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۰، شامل مباحث أمارات و اصول عملیه، دوره دوم از ۱۳۳۰–۱۳۳۷ مشتمل بر کل مباحث اصول، دوره سوم از ۱۳۳۷–۱۳۴۲ از اول اصول تا مبحث حدیث رفع از مباحث اصول عملیه[۶۱] را درس گفته است که این دوره با آغاز مبارزات و زندانی و تبعیدشدن ایشان ناتمام ماند.[۶۲]
دهه ۱۳۳۰ اوج تدریس امامخمینی در مقطع خارج فقه و اصول بوده است. ایشان در سالهای ۱۳۲۴–۱۳۴۳ خارج اصول تدریس کرده است که با محوریت کفایة الاصول آغاز شده و هر دوره از درس حدود شش تا هفت سال بوده است.[۶۳]
امامخمینی در سالهای ۱۳۲۴–۱۳۴۲ خارج فقه نیز تدریس کرده است. نخستین درس خارج فقه ایشان، مبحث خیارات از کتاب مکاسب محرمه شیخمرتضی انصاری بوده که به پایان نرسیده است.[۶۴] درس خارج دوم در خانه ایشان با حضور چهار-پنج نفر برپا بوده که خارج زکات را درس میگفته و حدود دو ماه ادامه داشته است.[۶۵] ایشان از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۷ مبحث طهارت را درس گفته است. پس از آن مباحث مکاسب محرمه و بیع را تدریس کرده است.[۶۶] تعداد شاگردان درس ایشان در این برهه از تاریخ، پرتعداد گزارش شده است.[۶۷]
پس از تبعید امامخمینی به نجف، درس فقه ایشان در آنجا از اول ربیعالاول ۱۳۸۵ق/ ۱۳۴۴ش آغاز شد و ایشان در مدت چهارده سال تبعید، دوازده سال مکاسب محرمه و مباحث بیع و خیارات را تدریس کرد.[۶۸] ایشان پس از پایانیافتن بیع، در دو سال آخر تبعید در عراق یعنی سال ۱۳۵۵–۱۳۵۷، بحثهای مربوط به خلل در نماز (ببینید: الخلل فی الصلاة) را تدریس میکرد.[۶۹]
مبانی اصولی
مبانی اصولی امامخمینی برگرفته از استاد ایشان، عبدالکریم حائری یزدی بوده است و در درس اصول، عمدتاً به نظریات محمدحسین اصفهانی، میرزامحمدحسین نایینی و ضیاءالدین عراقی نظر داشته است.[۷۰] در این درسها، به سبب شیوایی بیان، افراد بسیاری شرکت میکردند.[۷۱] امامخمینی در تدریس خارج فقه با مطرحکردن گفتهها و نظریات علما و مطرحکردن آیات و روایات به بحث و بررسی مسائل میپرداخت. ایشان اجماع یا نظریات مشهور را نیز در مسائل مطرح میکرد.[۷۲] شیوه درس ایشان را به گونهای دانستهاند که شاگردان در آن، به مقام اجتهاد میرسیدند و گفتهاند که از این درسها بسیاری از شاگردان به درجه اجتهاد رسیدهاند[۷۳] (ببینید: شاگردان امامخمینی).
تالیف دروس
نزدیک به همه درسهای امامخمینی در مباحث فقهی و اصولی، به قلم خود ایشان نوشته شده است.[۷۴] کتابهایی به قلم ایشان و محصول تدریس فقه و اصول ایشان است و بیشتر آنها در کنار تدریس، نگاشته شدهاند: کتاب الطهاره، ۴ جلد؛ المکاسب المحرمه، ۲ جلد؛ کتاب البیع، ۵ جلد؛ الخلل فی الصلاة، ۱ جلد؛ ولایت فقیه، ۱ جلد؛ مناهج الوصول الی علم الأصول، ۲ جلد؛ انوار الهدایة فی التعیلقة علی الکفایه، ۲ جلد؛ الإستصحاب، ۱ جلد؛ التعادل و الترجیح و الإجتهاد و التقلید، ۱ جلد؛ قاعدۀ لاضرر، ۱ جلد؛ بدائع الدرر فی قاعدة لاضرر و رسالۀ طلب و اراده، ۱ جلد؛ رسالهای در تقیه و چندین رساله فقهی-اصولی مختصر دیگر (ببینید: تألیفات و آثار امامخمینی). تقریرات درسهای مختصری نیز در برخی از موضوعات فقهی از امامخمینی بر جای مانده که حاکی از تدریس ایشان در این مباحث است، مانند فروع اجمالی، نماز مسافر و قضای نمازهای میت.
اخلاق
امامخمینی در کنار تدریس علوم عقلی و نقلی برای طلاب، اخلاق نیز درس گفته است. ایشان همواره به اخلاق و تزکیه نفس اهمیت ویژهای داده و هم به صورت مستقل و هم در کنار دیگر درسها، موضوعات اخلاقی را مطرح کرده است. این درسها در سالهای متمادی در حوزه علمیه قم جریان داشته است. برخی زمان آغاز این درس را پس از درگذشت حائری یزدی و به مدت هشت سال برآورد کردهاند.[۷۵] این درسها بر اساس آیات قرآن کریم و احادیث معصومان(ع) بوده[۷۶] و برخی هم منبع آن را کتاب شرح منازل السائرین، تألیف کمالالدین عبدالرزاق کاشانی معرفی کردهاند.[۷۷] درس اخلاق ایشان در آغاز، به صورت محدود برگزار میشد؛ اما به تدریج گسترش یافت و به صورت عمومی درآمد، به گونهای که افراد غیر طلبه نیز در آن شرکت میکردند.[۷۸]
درس اخلاق امامخمینی در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، و آنچنان برخی از شاگردان را به وجد میآورد که تا چند روز تحت تأثیر آن بودند[۷۹] و تا چند روزی، حوزه حال و هوای دیگری داشت.[۸۰] استقبال از درس اخلاق ایشان به حدی بود که حساسیت دستگاه امنیتی حکومت وقت را برانگیخت، به گونهای که در صدد تعطیلی آن برآمدند؛ زیرا در این درسها، تنها مواعظ و پند و اندرز اخلاقی گفته نمیشد بلکه درس سیاست هم بود.[۸۱]
درسهای اخلاقی امامخمینی نخست در مدرسه فیضیه و یک ساعت به غروب دایر میشد. زمان این درسها به گفته برخی روز جمعه و در مدرسه فیضیه گزارش شده[۸۲] و برخی دیگر زمان آن را هر پنجشنبه و جمعه ذکر کردهاند[۸۳]؛ البته با فشارهای دستگاه امنیتی، مکان آن از مدرسه فیضیه به مدرسه حاجملاصادق معروف به مدرسه حاجی انتقال یافت و در نهایت به دست شهربانی قم به تعطیلی کشیده شد.[۸۴] کتاب شرح چهل حدیث را میتوان محصول بخشی از درسهای اخلاق ایشان در حوزه علمیه قم دانست.[۸۵] از آنجا که امامخمینی گاهی در آغاز درسهای دیگر خود به موعظههای اخلاقی میپرداخت، نکات گردآمده در کتاب جهاد با نفس یا جهاد اکبر نیز گردآوری شده از درسها و موعظههای اخلاقی ایشان در حوزه علمیه نجف است.[۸۶]
سایر
گزارشهای پراکنده نشان میدهد امامخمینی در برخی علوم دیگر نیز تدریس داشته است؛ ازجمله تدریس «شرح شمسیه» در منطق و نیز بخش منطق شرح منظومه سبزواری[۸۷] و تدریس «شوارق الالهام» در دانش کلام که برای چند نفر محدود ازجمله محمدصادق خلخالی و حسن نوری به صورت خصوصی برگزار میشده است[۸۸]؛ همچنین پنج جلسه تفسیر گفتاری و شفاهی سوره حمد نیز در قالب درس با حضور افرادی انجام شده که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در قم، ضبط و از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش عمومی گردید. (ببینید: تفسیر سوره حمد)
پانویس
- ↑ رضایی، شیوههای تحصیل، ۲۹ و ۳۲
- ↑ ← ضوابطی، پژوهشی در نظام طلبگی، ۳۲، ۸۷، ۲۰۰ و ۲۰۱
- ↑ شریعتی، روش شناخت اسلام، ۴۵۹–۴۶۱
- ↑ ← فراهانی، سلسله موی دوست، ۳۳، ۴۶، ۸۴، ۸۷ و ۱۷۶
- ↑ امینی، خاطرات، ۸۹
- ↑ جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۲۷
- ↑ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۴ و ۲۰۷؛ معرفت، آیینهداران حقیقت، ۱/۶۲۵
- ↑ خزعلی، مصاحبه، ۴/۳۸
- ↑ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۷–۲۰۸
- ↑ ← رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۵/۸۴
- ↑ ←رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۵/۸۵ و ۸۶
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۱۲۶؛ معرفت، آیینهداران حقیقت، ۱/۳۲
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۹؛ هاشمی رفسنجانی، امام به روایت، امام به روایت، ۲۵۵
- ↑ ← رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۵/۷۱–۷۲
- ↑ عمید زنجانی، پابهپای آفتاب، ۵/۱۲
- ↑ فاضل، حوزه، ۱۲۹
- ↑ عمید زنجانی، حوزه، ۱۱۲
- ↑ فاضل، پابهپای آفتاب، ۵/۱۲۱؛ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۸
- ↑ گرامی، خاطرات، ۱۷۵–۱۷۶؛ امینی، خاطرات، ۸۹
- ↑ منتظری، خاطرات، ۱/۹۱–۹۲
- ↑ انتشاری، خاطرات، ۳۵؛ امینی، خاطرات، ۹۰
- ↑ ناصری، خاطرات، ۲۴۲
- ↑ بنیفضل، خاطرات، ۱۱۲
- ↑ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۸
- ↑ بنیفضل، خاطرات، ۱۱۲
- ↑ غیوری، مصاحبه، ۵/۹۲
- ↑ رودباری، خاطرات، ۱/۷۰–۷۱
- ↑ رودباری، خاطرات، ۱/۷۰–۷۱
- ↑ ← رجایی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۵/۸۳–۸۴
- ↑ ثقفی، مصاحبه، ۱/۵۱
- ↑ منتظری، سلسله موی دوست، ۲۱۷ و ۲۱۸؛ احمدی، خاطرات، ۱۲، ۲۶؛ امینی، خاطرات، ۲۷ و ۳۲؛ سبحانی، سلسله موی دوست، ۱۲۷
- ↑ ضیایی، نهضت فلسفی امامخمینی، ۱۱
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷
- ↑ ← مؤسسه تنظیم، مقدمه تقریرات فلسفه، ۱/۱۳
- ↑ آشتیانی، سلسله موی دوست، ۲؛ آشتیانی، پابهپای آفتاب، ۳/۱۹۵؛ آشتیانی، در رثای امام، ۴
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه تقریرات فلسفه، ۱/۱۳
- ↑ خمینی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، ۵۹۷
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه تقریرات فلسفه، ۱/۱۷
- ↑ ← فراهانی، سلسله موی دوست، ۵۱، ۵۲، ۲۱۴ و ۲۱۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷
- ↑ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۹؛ ملکوتی، خاطرات، ۳۴–۳۵
- ↑ دوانی، امامخمینی در آئینه خاطرهها، ۴۶؛ طباطبایی، بررسیهای اسلامی، ۲/۲۸۲
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه تقریرات فلسفه، ۱/۱۳
- ↑ بدلا، هفتاد سال خاطره، ۲۳۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹
- ↑ دوانی، امامخمینی در آئینه خاطرهها، ۹۲
- ↑ ملکوتی، خاطرات، ۳۲
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۵–۵۶
- ↑ آشتیانی، پابهپای آفتاب، ۳/۱۹۵؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴ و ۱۴
- ↑ آشتیانی، سلسله موی دوست، ۲–۳
- ↑ موسوی اردبیلی، خاطرات، ۲۲۱
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۲–۴۵۷؛ ۱۹/۹۰، ۹۱؛ ۲۰/۱۶۴–۱۶۸ و ۲۱/۲۳۷، ۲۳۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱/۵۹۰
- ↑ ←امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷
- ↑ مرتضوی، مصاحبه، ۵/۱۹۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷–۴۲۸
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه جواهر الاصول، ۱/۶
- ↑ سبحانی، مقدمه لمحات الاصول، ۳۱–۳۳
- ↑ سبحانی، سلسله موی دوست، ۱۲۸
- ↑ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۰؛ سبحانی، مقدمه لمحات الاصول، ۳۲
- ↑ صابری همدانی، خاطرات، ۴۹–۵۰
- ↑ منتظری، خاطرات، ۱/۱۹۳–۱۹۴
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه الخلل، ۹؛ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۰
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۳۸
- ↑ موسوی بجنوردی، مصاحبه، ۴/۲۰۵
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه الخلل، ۹
- ↑ گرامی، خاطرات، ۱۷۲–۱۷۳
- ↑ آشتیانی، پابهپای آفتاب، ۳/۱۹۴–۱۹۵؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۸
- ↑ عراقچی، خاطرات، ۱۷۱–۱۷۲
- ↑ آشتیانی، پابهپای آفتاب، ۳/۱۹۵؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۸
- ↑ بنیفضل، خاطرات، ۱۱۲
- ↑ ذاکری، طلوع خورشید، ۲۶۱–۲۶۳؛ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۹۵
- ↑ امینیان، سلسله موی دوست، ۳۲؛ سبحانی، سلسله موی دوست، ۱۲۸
- ↑ خوانساری، خاطرات، ۹۲–۹۳
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۶؛ امینیان، سلسله موی دوست، ۳۲؛ ملکوتی، خاطرات، ۳۵
- ↑ مطهری، ۱/۴۴۱؛ جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۲۸
- ↑ شبیری زنجانی، جماران
- ↑ بدلا، سلسله موی دوست، ۴۸؛ یثربی، خاطرات، ۲۵۵
- ↑ امینیان، سلسله موی دوست، ۳۲
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱/۴۴۱
- ↑ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۴/۲۰۳
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه چهل حدیث، ۱
- ↑ مؤسسه تنظیم، مقدمه جهاد اکبر، ۸
- ↑ صبوری قمی، مصاحبه، ۱۴
- ↑ امینیان، رخ نگار، ۱۴۰
منابع
- آشتیانی، سیدجلالالدین، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- آشتیانی، سیدجلالالدین، در رثای امام عارفان، مجله کیهان اندیشه، شماره ۲۴، ۱۳۶۸ش.
- آشتیانی، سیدجلالالدین، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(س)، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- احمدی، حمید، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امینی، ابراهیم، خاطرات آیتالله ابراهیم، حاجامینی نجفآبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- امینیان، محمدعلی، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- امینیان، محمدعلی، رخ نگار در صفای آستانه، خاطرات آیتالله محمدعلی امینیان، تدوین محمدهادی فلاح، تهران مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
- انتشاری، علی، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- بدلا، حسین، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- بدلا، حسین، هفتاد سال خاطره از آیتالله سیدحسین بدلا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- بنیفضل، مرتضی، خاطرات آیتالله مرتضی بنیفضل، به کوشش عبدالرحیم اباذری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- ثقفی، خدیجه، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- جوادی آملی، عبدالله، بنیان مرصوص، امامخمینی قدس سره در بیان و بنان آیتالله جوادی آملی، قم، اسراء، چاپ هشتم، ۱۳۸۴ش.
- خزعلی، ابوالقاسم، مصاحبه، چاپشده در پابهپایآفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- خمینی، سیدمصطفی، تعلیقات علی الحکمة المتعالیه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- خوانساری، سیدمصطفی، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- دوانی، علی، امامخمینی در آئینه خاطرهها، تهران، مطهر، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
- رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- رضایی اصفهانی، محمدعلی، شیوههای تحصیل و تدریس در حوزههای علمیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
- رودباری، مجتبی، خاطرات، چاپشده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرتمنش و دیگران، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- سبحانی، جعفر، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- سبحانی، جعفر، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- سبحانی، جعفر، مقدمه کتاب لمحات الاصول، تقریر امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- شبیری زنجانی، سیدموسی، پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، ۱۸/۱/۱۳۹۸.
- شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعهای از دریا، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- شریعتی، علی، روش شناخت اسلام، تهران، چاپخش، چاپ چهارم، ۱۳۷۹ش.
- صابری همدانی، احمد، خاطرات آیتالله صابری همدانی، تدوین سیدمصطفی سیدصادقی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- صبوری قمی، جعفر، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۸۴، ۱۳۷۶ش.
- ضوابطی، مهدی، پژوهشی در نظام طلبگی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش.
- ضیایی، علیاکبر، نهضت فلسفی امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- عراقچی، علی، پرتو آفتاب، خاطرات حضرت آیتالله حاج شیخعلی عراقچی، به کوشش عبدالرحیم اباذری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، بررسیهای اسلامی، به کوشش سیدهادی خسروشاهی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین عباسعلی عمید زنجانی، تدوین و پژوهش حاجیبیگی کندری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۸–۳۷، ۱۳۶۹ش.
- غیوری، سیدعلی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- فاضل لنکرانی، محمد، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۶۸ش.
- فراهانی، مجتبی، سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- گرامی، محمدعلی، خاطرات آیتالله محمدعلی گرامی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- محتشمیپور، سیدعلیاکبر، خاطرات سیاسی، تهران، حوزه هنری ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- محمدی گیلانی، محمد، ملازم ولی خدا، مجله شاهد یاران، شماره ۱۶، ۱۳۵۸ش.
- مرتضوی لنگرودی، سیدمحمدحسن، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش.
- معرفت، هادی، آیینهداران حقیقت، مصاحبههای مجله حوزه، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- ملکوتی، مسلم، خاطرات آیتالله مسلم ملکوتی، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- منتظری، حسینعلی، خاطرات آیتالله منتظری، قم، بینا، ۱۳۷۹ش.
- منتظری، حسینعلی، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب الخلل فی الصلوة، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب تقریرات فلسفه امامخمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب جهاد اکبر، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب جواهر الاصول، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب شرح چهل حدیث، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، مقدمه کتاب مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایه، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
- موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- موسوی بجنوردی، سیدمحمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- ناصری، محمدرضا، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، امام به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی، عبدالرزاق اهوازی، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- یثربی، مهدی، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات دوران تدریس امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
پیوند به بیرون
- محمد مرادی، تدریس امامخمینی، دانشنامه امامخمینی، ج۳، ص۲۹۱–۳۰۱.