خواجهعبدالله انصاری
خواجهعبدالله انصاری
عبداللهبنمحمد انصاری هروی در سال ۳۹۶ق در هرات زاده شد و در سال ۴۸۱ق درگذشت و در «گازرگاه» هرات به خاک سپرده شد.[۱] پدرش ابومنصور انصاری از نوادگان ابوایوب انصاری است که پیامبر اکرم(ص) هنگام هجرت از مکه به مدینه در خانه او فرود آمد.[۲] خواجهعبدالله از همان دوران نوجوانی، نبوغ خود را در فهم و درک مسائل دینی نشان داد. او حدود هفتاد هزار بیت شعر فارسی و عربی حفظ کرده بود.[۳] استاد او ابوالحسن خرقانی است که رموز تصوف و حقیقت را به او آموخت.[۴]
آثار و تألیفات
خواجهعبدالله آثار فراوانی، ازجمله اربعین، انوار التحقیق فی المواعظ، شرح کتاب تعرف، علل مقامات، تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار، طبقات الصوفیه، الهینامه، صد میدان، قلندرنامه، مناجاتنامه، کنز السالکین، محبتنامه[۵] و منازل السائرین دارد. وی کتاب منازل السائرین را در واپسین سالهای زندگی خویش و در ۸۱سالگی تألیف کرد. صد میدان او در بیان مقامات و منازل اهل سیر و سلوک و به زبان فارسی است. این کتاب برای مبتدیان طریق تصوف و منازل السائرین برای منتهیان تنظیم و تألیف شده است.[۶] یکی از نشانههای اهتمام بزرگان عرفان و تصوف به کتاب منازل السائرین، شرحهای پرشماری است که بر آن نوشته شده است و محققان تصوف اسلامی، این کتاب را مهمترین اثر خواجهعبدالله در تصوف دانستهاند.[۷]
نگاه و نقد امامخمینی
امامخمینی از خواجهعبدالله با عناوینی چون عارف کامل،[۸] عارف محقق مشهور[۹] و عارف حکیم سالک[۱۰] یاد کرده است. ایشان در عرفان عملی خود به مقامات توجه داشته، آنها را به اعتبارات گوناگون و رویکردهای متفاوتی بیان کرده است.
ایشان در برخی آثار خود همسو با خواجهعبدالله به اقسام صدگانه مقامات اشاره کرده، در مواردی با توجه به مبانی معرفتی، مقامات را چهار قسم کرده، در مواردی با توجه به لطایف سبعه، به اقسام مقامات پرداخته است (ببینید: مقامات) و با توجه به آثار خواجهعبدالله، برخی مقامات را بررسی کرده است و در مواردی نیز سخنان وی را نقد کرده است؛ ازجمله:
- شکر: امامخمینی با نقل کلام خواجهعبدالله، به تبیین حقیقت و ماهیت شکر پرداخته[۱۱] و نظر خواجه را دربارهٔ مقام شکر که آن را از مراتب عامه مردم دانسته، درست نمیداند و مراتب نهایی آن را برای اولیای کمّل میداند که دارای مرتبهای جامع و حافظ همه مراتب ظاهری و باطنی هستند[۱۲]
- صبر: امامخمینی همسو با خواجهعبدالله[۱۳] مراتب صبر را به عامه، متوسطان و صبر اهل سلوک تقسیم میکند.[۱۴] ایشان صبر «لله» را برخلاف نظر خواجهعبدالله، از مقامات نازله سالکان میداند و معتقد است سالک تا از انانیت نفس خارج نشده و شروع به سفر الی الله نکند، صبر او در این مقام صبر لله نخواهد بود[۱۵]
- رضا: خواجهعبدالله جایگاه رضا را پس از منزل صبر و پیش از منزل شکر میداند[۱۶]؛ اما امامخمینی مرتبه رضا را از بزرگترین مقامات اهل محبت و فوق مقام تسلیم و پایینتر از مقام فنا میداند.[۱۷] ایشان تعریف خواجهعبدالله از مقام رضا[۱۸] را نادرست میداند و معتقد است اگر مراد وی از توقف اراده بنده در برابر مراد حق، فنای اراده بنده باشد، این مقام، اول مقام فناست و ربطی به مقام رضا ندارد و اگر مقصود عدم اراده بنده در برابر اراده حق باشد، این مقام تسلیم خواهد بود که پایینتر از مقام رضاست[۱۹]
- توکل: امامخمینی با توجه به سخن خواجهعبدالله معتقد است سالک الی الله برای تصحیح مقام توکل باید به نور معرفت، از اسباب ظاهر منقطع شده و از اسباب ظاهر حاجت طلب نکند؛ نه اینکه عمل را ترک کند[۲۰]؛ از اینرو طلب و سعی در حاجات خود و مؤمنان، با توکل منافات ندارد[۲۱]
- ↑ جامی، نفحات الانس، ۴۰۰.
- ↑ جامی، نفحات الانس، ۳۳۶؛ بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۴۳.
- ↑ بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۴۴.
- ↑ مدرس، میرزامحسن، آیین رهروان، ۱/۲۰۲.
- ↑ بیدارفر، مقدمه شرح منازل السائرین، ۴۴–۴۶.
- ↑ انصاری، قاسم، مقدمه کتاب صد میدان، ۱۲.
- ↑ زرینکوب، جستجو در تصوف ایران، ۷۷.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۱۸.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۶۰؛ امامخمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۰.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۲۸ و ۴۷۳؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۶۱؛ امامخمینی، مصباح الهدایه، ۸۶.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۴۴.
- ↑ امامخمینی، چهل حدیث، ۳۴۶؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۸۴.
- ↑ خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۷۰.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۴۱۲–۴۲۰؛ امامخمینی، چهل حدیث، ۲۶۷.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۴۱۸.
- ↑ خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۶۹–۷۲.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۶۱.
- ↑ خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۷۰.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۱۶۲.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۱۴.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۱۵.