احمد جنتی، روحانی مبارز، شاگرد امامخمینی، نماینده مجالس مجلس خبرگان قانون اساسی و خبرگان رهبری، عضو شورای نگهبان و شورای بازنگری قانون اساسی.
زندگینامه
احمد جنتی لادانی در سوم اسفند 1305 در روستای لادان واقع در سه کیلومتری غرب شهر اصفهان به دنیا آمد.[۱] پدرش هاشم و جدش احمد از علمای زمان خود بودند. هاشم مدتها در مدرسه جده بزرگ و مدرسه چهارباغ اصفهان ساکن بود و به تدریس و تبلیغ دین و پاسخگویی به مراجعات و حل اختلافات مردم میپرداخت.[۲] مادر جنتی، فاطمه نیز زن فاضلی بود که علاوه بر خانهداری، قرآن و برخی کتابهای دینی را آموزش میداد و بعضی جلسات مذهبی را نیز اداره میکرد.[۳] وضعیت خانوادگی جنتی از لحاظ اقتصادی بسیار فقیرانه و درآمد پدرش تنها از وجوه شرعی و منبر بود. وی که تنها فرزند خانواده بود، تحصیلات خود را از مکتبخانه آغاز کرد.[۴] و از هشتسالگی در مکتبخانه سیدحسن در روستای کوهانستان که در نزدیک زادگاهش بود، خواندن قرآن کریم و خواندن و نوشتن فارسی را آغاز کرد[۵] و به طور متفرقه مقداری دروس جدید را نیز خواند؛[۶] سپس به اصفهان رفت و در مدرسه جده بزرگ به تحصیل پرداخت. او در مدت چهار سال تحصیل خود در این مدرسه ادبیات عرب، شرح معالم و قسمتی از شرح لمعه را نزد استادان چندی فرا گرفت.[۷] جنتی پانزده سال از عمر خود را در زمان رضاشاه پهلوی و اقدامات ضد دینی او گذراند و خود شاهد بود که مأموران پهلوی با خشونت چادر از سر مادرش برداشتند و پدرش نیز ناچار پالتو و کلاه پهلوی میپوشید و مدتی از ترس اجبار بهرفتن به سربازی به شهر و مدرسه نمیرفت.[۸] وی پس از سقوط رضاشاه، برای ادامه تحصیل در سال 1324 به قم رفت و در مدرسه فیضیه و سپس حجتیه ساکن شد. او باقیمانده شرح لمعه را نزد محمد صدوقی یزدی و درسهای سطح را نزد علمایی چون عبدالکریم تهرانی، حسینعلی منتظری، روحالله کمالوند، سیدرضا بهاءالدینی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و سیدزینالعابدین کاشانی فرا گرفت و سپس در درس خارج فقه و اصول سیدحسین بروجردی، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت، امامخمینی و سیدمحمدرضا گلپایگانی شرکت کرد.[۹] وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه قم تدریس میکرد و از سال 1342 بهدعوت سیدمحمد حسینی بهشتی به مدرسه منتظریه (حقانی) رفت و به مدت چهارده سال به تدریس دروس مختلف دوره مقدمات و سطح پرداخت و در اداره مدرسه نیز که برنامه آموزشی خاصی داشت، همکاری میکرد.[۱۰]
فعالیتهای سیاسی
جنتی فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را همزمان با نهضت امامخمینی از سال 1342 آغاز کرد.[۱۱] وی با شناخت کامل و شوق و علاقهای که به امامخمینی داشت، با سخنرانیکردن و تهیه و توزیع اعلامیه در نشر و ترویج اندیشههای انقلابی ایشان میکوشید.[۱۲] او که در مهر 1341 به عضویت هیئت مدرسین (جامعه مدرسین) در آمده بود، با اوجگیری مبارزات در کنار دیگر اعضا با برنامهریزی برای برپایی راهپیماییها، نوشتن اعلامیهها و برقراری ارتباط با مراکز انقلابی و مرتبط با نهضت امامخمینی تلاش میکرد؛[۱۳] و برای دیدار با روحانیان تبعید شده به دست رژیم پهلوی، به شهرهای مختلف سفر میکرد.[۱۴] امضای وی در پای بسیاری از نامهها و اعلامیههایی که در حمایت از نهضت امامخمینی و اعتراض به رژیم پهلوی یا در جهت روشنگری مردم بود دیده میشود؛[۱۵] ازجمله نامه سرگشادهای که علمای اصفهان در 26/12/1343 در اعتراض به تبعید امامخمینی به ترکیه به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت نوشتند و خواستار الغای تصویبنامههای ضد دینی و آزادی زندانیان سیاسی شدند.[۱۶] و نیز نامه جمعی از علما به هویدا در 12/1/1344 که درباره اطلاعنداشتن از حال امامخمینی اظهار نگرانی کرده بودند.[۱۷] در خرداد 1344 عدهای از مبارزان برای اعتراض به ادامه تبعید امامخمینی و اطلاعرسانی نکردن درباره وضعیت ایشان، در خانه سیدشهابالدین مرعشی نجفی تحصن کردند. جنتی در جمع معترضان حضور یافت و برای آنان که به احکام دادگاههای رژیم پهلوی در محکومیت برخی اعضای هیئتهای هیئت مؤتلفه اسلامی پس از ترور حسنعلی منصور نیز اعتراض داشتند، سخنرانی کرد.[۱۸] وی در سال 1345 به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت و در زندان قزل قلعه تهران زندانی شد و پس از حدود صد روز از زندان آزاد گشت.[۱۹] او در 20/3/1349 اعلامیه علما و استادان حوزه علمیه قم را که در پاسخ به نظرخواهی گروهی از طلاب مبارز درباره مرجعیت امامخمینی صادر کرده بودند، امضا کرد و به سبب آن تحت تعقیب قرار گرفت.[۲۰] جنتی برای تبلیغ اسلام و فعالیتهای مبارزاتی بیشتر به مناطق مرکزی و جنوبی کشور مانند اهواز و آبادان و جزیره خارک سفر میکرد.[۲۱] و چند بار در این مناطق بازداشت و زندانی شد.[۲۲] وی در سال 1350 به اتهام مراجعه به علما و دعوت از آنان برای پیگیری آزادی افراد محکوم به اعدام، بازداشت و در قزل قلعه زندانی شد و پس از یک ماه آزاد گردید.[۲۳] همچنین در سال 1351 بهاتهام همکاری با اعضای برخی گروههای مسلح بازداشت، ولی به سبب نبودن دلایل کافی آزاد شد.[۲۴] وی بر اساس تصمیم کمیسیون امنیت اجتماعی قم در سال 1352 بههمراه 25 تن دیگر از علمای مبارز قم ازجمله حسینعلی منتظری، محمد منتظری، احمد آذری قمی و حسین حقانی به تبعید محکوم شدند.[۲۵] وی که در آن هنگام برای تبلیغ به جزیره خارک رفته بود، در همانجا بازداشت و به مدت سه سال به شهرستان اسدآباد همدان تبعید شد.[۲۶] او در اسدآباد با اینکه از منبررفتن منع شده بود، به تبلیغات اسلامی و فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و با آگاهیبخشی، مبارزات مردم آن منطقه را سامان داد.[۲۷] پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان 1356 جنت[[ی به همراه گروهی از علمای مبارز ازجمله حسین نوری همدانی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، یوسف صانعی، ناصر مکارم شیرازی، علیاکبر مشکینی،[۲۸] محمد فاضل لنکرانی و یحیی انصاری شیرازی با فرستادن پیامی در 22/8/1356 درگذشت وی را به امامخمینی تسلیت گفتند.[۲۹] وی در همان سال برای دیدن فرزند خود علی جنتی که در خارج از کشور علیه رژیم پهلوی مبارزه میکرد، به سوریه و سپس برای دیدن امامخمینی به نجف رفت.[۳۰] جنتی که تا آخرین ماههای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تحت تعقیب و پیگرد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) قرار داشت،[۳۱] در خرداد 1357 به جرم تدارک برگزاری مراسم سالگرد پانزده خرداد، بازداشت و زندانی شد و تا 5/4/1357 در زندان به سر برد.[۳۲] جنتی در سال 1357 در جلساتی که بهپیشنهاد سیدمحمد حسینی بهشتی و شرکت جمعی از علمای مبارز مانند محمدرضا مهدوی کنی، علیاکبر مشکینی و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی برای تنظیم اساسنامه برای تأسیس حزب جمهوری اسلامی تشکیل میشد شرکت میکرد.[۳۳] در سال 1357 به دنبال اعتصاب کارکنان صنعت نفت در اعتراض به رژیم پهلوی، جنتی و جمعی از فضلای مبارز حوزه با صدور اعلامیهای از آنان حمایت کردند و روز سهشنبه 14/9/1357 را روز همبستگی ملت ایران با کارگران اعتصابی صنعت نفت نامیدند و تعطیل عمومی اعلام کردند.[۳۴] (ببینید: اعتصاب کارکنان صنعت نفت) وی اعلامیه مهم جامعه مدرسین درباره خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت را که در 29/9/1357 صادر شده بود، امضا کرد.[۳۵] همچنین در تحصن عدهای از علمای مبارز در مسجد دانشگاه تهران که در اعتراض به جلوگیری دولت شاپور بختیار از بازگشت امامخمینی به ایران در 8/12/1357 انجام شد، شرکت کرد.[۳۶]
عضویت در دادگاه انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جنتی نخست با حکم امامخمینی در دادگاه انقلاب اسلامی مشغول به کار شد و با همکاری علی قدوسی و سیدمحمد حسینی بهشتی به تدوین و اصلاح ساختار قضایی کشور پرداخت.[۳۷] در بیستم آبان 1358 امامخمینی در حکمی وی را به امامت جمعه شهر اهواز منصوب کرد.[۳۸] که تا بیست و هفتم اردیبهشت 1359 ادامه یافت[۳۹] او همزمان ریاست دادگاه انقلاب اسلامی استان خوزستان را نیز عهدهدار بود.[۴۰] از مسئولیتهای مهم جنتی، عضویت در شورای نگهبان قانون اساسی است. وی باسابقهترین عضو فقهای این شوراست که پس از منصوبشدن به حکم امامخمینی در چهارم اسفند 1358[۴۱] در تمام دورههای شورای نگهبان حضور داشته است.[۴۲] امامخمینی در 25/11/1359 در پاسخ به نامه محمد امامی کاشانی در معرفی جنتی و اعضای دیگر شورای عالی تبلیغات اسلامی، با عضویت وی در این شورا موافقت کرد.[۴۳] در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجمن حجتیه بدون توجه به مسیر انقلاب و آرمانهای امامخمینی، با تغییر رویکرد و نامهنگاری به برخی مراجع و علما میکوشید از سویی کارهای انجمن را توجیه کند و از سوی دیگر، پستهای حساسی مانند مرکز اسناد ساواک و مراکز اطلاعاتی را در اختیار بگیرد. جنتی ازجمله افرادی بود که بهشدت از آنان انتقاد کرد و با طرح هفت پرسش در خطبههای نماز جمعه قم مواضع و اهداف آنان را به چالش کشید.[۴۴] وی در 22/3/1362 عضو شورای فقهای حزب جمهوری اسلامی شد.[۴۵] و با حکم امامخمینی در 31/5/1363 وی و گروهی از علمای دیگر، برای تأسیس مکتب خواهران قم «جامعة الزهرا(س)» انتخاب شدند.[۴۶] (ببینید: مکتب خواهران)
عضویت در شورای نگهبان
در سال 1364 پس از اختلاف میان علمای شیراز و ایجاد بحران در این شهر، امامخمینی در حکمی پس از تقدیر از زحمات جنتی در طول انقلاب، به وی مأموریت داد تا با سفر به آن منطقه به حل و فصل اختلافات بپردازد.[۴۷] همچنین ایشان در 22/3/1365 ضمن تمدید عضویت سه تن از اعضای فقهای شورای نگهبان ازجمله جنتی در شورای نگهبان تأکید کرد که آنان در مدت طولانی خدمت به مسائل جاری آشنایی زیادی پیدا کرده و لیاقت و تعهدشان آشکار است[۴۸] همچنین وی در چهار دوره مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی مردم استان خوزستان و مردم استان تهران انتخاب شده است[۴۹] وی در سال 1367 با حکم امامخمینی، مأموریت یافت مشکلات بهوجودآمده در انتخابات مجلس شورای اسلامی در گرگان را به طور کامل بررسی کند[۵۰] نیز با تصویب جلسه سران قوا برای رفع اختلاف میان جنبش امل و حزبالله لبنان به بیروت سفر کرد[۵۱] همچنین امامخمینی در 14/1/1368 به درخواست شورای عالی سازمان تبلیغات اسلامی در حکمی وی را به ریاست این سازمان منصوب کرد. [۵۲] و به وی اجازه داد وجوه شرعی را که به دست مىآورد، در راه تبلیغات اسلامى هزینه کند.[۵۳] ایشان در 4/2/1368 نیز او را عضو شورای بازنگری قانون اساسی کرد.[۵۴] جنتی از علاقهمندان و ارادتمندان امامخمینی بوده است. او معتقد است کار امامخمینی معجزه تاریخ بود، در زمانی که اسلام در حال احتضار بود و دشمنان اسلام آن را افیون ملتها و موجب مردگی و عقبماندگی میدانستند، امامخمینی اسلام را زنده کرد و نشان داد اسلام توانایی ایجاد شجاعت، شهامت و قدرت در میان مردم و نیز توانایی مبارزه با کفر و استعمار و استبداد و نابودی آن را دارد.[۵۵] وی با اشاره به اینکه امامخمینی هیچچیزی غیر از خدا در دلش نبود و از هیچکس و هیچچیز غیر از خدا نمیترسید، تأکید کرده است که ایشان حامی مظلومان و مستضعفان و دشمن ظالمان و مستکبران بود و همواره بر کمک به فقرا و پابرهنگان تأکید میکرد[۵۶] امامخمینی نیز جنتی را از اشخاص بزرگ و لایق برای همه مسائل،[۵۷] فردی آشنا و مورد اعتماد[۵۸] و دارای سابقه طولانی در مبارزات و متدین و خوب شمرده است که عمری را در حوزههای علمیه سپری کرده و تواناییهایی دارد که میتواند خدمات ارزندهای به اسلام و انقلاب ارائه کند.[۵۹] جنتی مسئولیتهای دیگری نیز مانند دبیری شورای نگهبان، دبیری شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، نماینده امامخمینی در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، امامجمعه اهواز، امامجمعه موقت قم، کرمانشاه و تهران، عضویت در شورای پشتیبانی جنگ و عضویت در هیئت تحقیق مجلس خبرگان را بر عهده داشته است.[۶۰] از جنتی چند اثر منتشر شده است که بیشتر آنها ترجمه برخی از کتابهای حدیثی مانند اثبات الهدایه، تحف العقول و المواعظ العددیه است.[۶۱] وی دارای چهار پسر بوده و پسر بزرگش حسین جنتی که عضو سازمان مجاهدین خلق بود، در 23 خرداد 1361 در هنگام حمله مأموران به خانه تیمیِ آنان در درگیری کشته شد.[۶۲] و پسر دیگرش علی که سابقه مبارزاتی طولانی در رژیم پهلوی دارد، در جمهوری اسلامی ایران دارای مسئولیتهای چندی ازجمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است.
پانویس
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/149؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/111؛ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، 41.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/149ـ150؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/111؛ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، 105.
- ↑ محبوب، رجال سیاسی شوراها، 1/219؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/111.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/111؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/149ـ150.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، 1/105.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/150.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/150؛ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، 41؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/112.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/158ـ159.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/150ـ151؛ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، 41؛ محبوب، رجال سیاسی شوراها، 1/220.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، 41؛ جنتی، احمد، پیام انقلاب، 29؛ محبوب، رجال سیاسی شوراها، 1/220.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، 41.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/113؛ جنتی، احمد، پیام انقلاب، 29.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 1/33، 53، 77 و 3/113.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 1/455، 458 و 493.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، 28.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 4/394ـ395.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 4/414.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، 44؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 1/208ـ211.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، 6ـ5/176؛ جنتی، احمد، پیام انقلاب، 25؛ جنتی، علی، خاطرات، 39ـ40.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، 1/106؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 11/379.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، 20.
- ↑ محبوب، رجال سیاسی شوراها، 1/221.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، 1/106.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، 1/106.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، 38ـ40.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، 6/557.
- ↑ جنتی، احمد، پیام انقلاب، 25.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، 6/69؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، 1/112ـ113.
- ↑ جنتی، احمد، پیام انقلاب، 26.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، 426.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، 420ـ421؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، 6/164.
- ↑ مهدوی کنی، خاطرات، 186.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، 8ـ7/499ـ502.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 1/562ـ564؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، 282.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 1/609.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/114؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/153.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 11/40.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 12/300.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، 178.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 20/59.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 2/709 و 3/114.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 14/110.
- ↑ علوینیک و علیانسب، 30؛ باقی، 220ـ227.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، 133.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 19/17.
- ↑ 19/306؛ هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، 180.
- ↑ 20/59.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 2/595 و 613.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 21/43.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، 80، 107 و 133.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 21/339ـ340.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، 21/382.
- ↑ .امام خمینی، صحیفه، 21/363ـ364.
- ↑ خبرگزاری فارس.
- ↑ خبرگزاری فارس.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 7/264.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 14/110.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، 21/339.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، 3/114ـ115؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، 1/155.
- ↑ محبوب، رجال سیاسی شوراها، 1/220؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، 67.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، 19.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، 1389ش.
- باقی، عمادالدین، در شناخت حزب قاعدین زمان، قم، دانش اسلامی، چاپ پنجم، 1365ش.
- دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، چاپ اول، 1379ش.
- جنتی، احمد، سخنرانی، پایگاه اطلاعرسانی خبر گزاری فارس، 19/12/1395ش.
- جنتی، احمد، مجله پیام انقلاب، شماره 56، 1361ش.
- جنتی% علی، خاطرات علی جنتی، تدوین سعید فخرزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1381ش.
- درازی، علی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1391ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1377ش.
- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1385ش.
- علوینیک، سلمان و سیدضیاءالدین علیانسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، قم، وثوق، چاپ اول، 1388ش.
- محبوب، علی، رجال سیاسی شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، تهران، آموزش و سنجش، چاپ اول، 1389ش.
- سیفی، محمدمهدی، جنتی، (احمد آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاب اول، 1389ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، 1378ش.
- مشکینی، علی، آیتالله حاج شیخمیرزاعلیاکبر فیض مشکینی اردبیلی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، 1387ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، 1386ش.
- مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجهسروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1387ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال 1362، آرامش و چالش، به کوشش مهدی هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، 1381ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال 1367، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، 1390ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال 1364، امید و دلواپسی، به اهتمام سارا لاهوتی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، 1387ش.
پیوند به بیرون
پروینسادات قوامی، دانشنامه امامخمینی، ج4، ص146ـ151.