احمد جنتی، روحانی مبارز، شاگرد امامخمینی، نماینده مجالس مجلس خبرگان قانون اساسی و خبرگان رهبری، عضو شورای نگهبان و شورای بازنگری قانون اساسی.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | احمد جنتی لادانی |
زادروز | سال ۱۳۰۵ |
شهر تولد | روستای لادان استان اصفهان |
کشور تولد | ایران |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | عضو دادگاه انقلاب اسلامی، شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری، امامجمعه اهواز، امامجمعه موقت قم، کرمانشاه و تهران |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | امامخمینی، محمد صدوقی یزدی، عبدالکریم تهرانی، حسینعلی منتظری، روحالله کمالوند، سیدرضا بهاءالدینی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدزینالعابدین کاشانی، سیدحسین بروجردی، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت و سیدمحمدرضا گلپایگانی |
تالیفات | ترجمه کتابهای اثبات الهدایه، تحف العقول و المواعظ العددیه |
زندگینامه
احمد جنتی لادانی در سوم اسفند ۱۳۰۵ در روستای لادان واقع در سه کیلومتری غرب شهر اصفهان به دنیا آمد.[۱] پدرش هاشم و جدش احمد از علمای زمان خود بودند. هاشم مدتها در مدرسه جده بزرگ و مدرسه چهارباغ اصفهان ساکن بود و به تدریس و تبلیغ دین و پاسخگویی به مراجعات و حل اختلافات مردم میپرداخت.[۲] مادر جنتی، فاطمه نیز زن فاضلی بود که علاوه بر خانهداری، قرآن و برخی کتابهای دینی را آموزش میداد و بعضی جلسات مذهبی را نیز اداره میکرد.[۳]
وضعیت خانوادگی جنتی از لحاظ اقتصادی بسیار فقیرانه و درآمد پدرش تنها از وجوه شرعی و منبر بود. وی که تنها فرزند خانواده بود، تحصیلات خود را از مکتبخانه آغاز کرد.[۴] و از هشتسالگی در مکتبخانه سیدحسن در روستای کوهانستان که در نزدیک زادگاهش بود، خواندن قرآن کریم و خواندن و نوشتن فارسی را آغاز کرد[۵] و بهطور متفرقه مقداری دروس جدید را نیز خواند؛[۶] سپس به اصفهان رفت و در مدرسه جده بزرگ به تحصیل پرداخت. او در مدت چهار سال تحصیل خود در این مدرسه ادبیات عرب، شرح معالم و قسمتی از شرح لمعه را نزد استادان چندی فرا گرفت.[۷]
جنتی پانزده سال از عمر خود را در زمان رضاشاه پهلوی و اقدامات ضد دینی او گذراند و خود شاهد بود که مأموران پهلوی با خشونت چادر از سر مادرش برداشتند و پدرش نیز ناچار پالتو و کلاه پهلوی میپوشید و مدتی از ترس اجبار بهرفتن به سربازی به شهر و مدرسه نمیرفت.[۸] وی پس از سقوط رضاشاه، برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۲۴ به قم رفت و در مدرسه فیضیه و سپس حجتیه ساکن شد. او باقیمانده شرح لمعه را نزد محمد صدوقی یزدی و درسهای سطح را نزد علمایی چون عبدالکریم تهرانی، حسینعلی منتظری، روحالله کمالوند، سیدرضا بهاءالدینی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی و سیدزینالعابدین کاشانی فرا گرفت و سپس در درس خارج فقه و اصول سیدحسین بروجردی، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت، امامخمینی و سیدمحمدرضا گلپایگانی شرکت کرد.[۹]
وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه قم تدریس میکرد و از سال ۱۳۴۲ بهدعوت سیدمحمد حسینی بهشتی به مدرسه منتظریه (حقانی) رفت و به مدت چهارده سال به تدریس دروس مختلف دوره مقدمات و سطح پرداخت و در اداره مدرسه نیز که برنامه آموزشی خاصی داشت، همکاری میکرد.[۱۰]
فعالیتهای سیاسی
جنتی فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را همزمان با نهضت امامخمینی از سال ۱۳۴۲ آغاز کرد.[۱۱] وی با شناخت کامل و شوق و علاقهای که به امامخمینی داشت، با سخنرانیکردن و تهیه و توزیع اعلامیه در نشر و ترویج اندیشههای انقلابی ایشان میکوشید.[۱۲] او که در مهر ۱۳۴۱ به عضویت هیئت مدرسین (جامعه مدرسین) درآمده بود، با اوجگیری مبارزات در کنار دیگر اعضا با برنامهریزی برای برپایی راهپیماییها، نوشتن اعلامیهها و برقراری ارتباط با مراکز انقلابی و مرتبط با نهضت امامخمینی تلاش میکرد؛[۱۳] و برای دیدار با روحانیان تبعید شده به دست رژیم پهلوی، به شهرهای مختلف سفر میکرد.[۱۴]
امضای وی در پای بسیاری از نامهها و اعلامیههایی که در حمایت از نهضت امامخمینی و اعتراض به رژیم پهلوی یا در جهت روشنگری مردم بود دیده میشود؛[۱۵] ازجمله نامه سرگشادهای که علمای اصفهان در ۲۶/۱۲/۱۳۴۳ در اعتراض به تبعید امامخمینی به ترکیه به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت نوشتند و خواستار الغای تصویبنامههای ضد دینی و آزادی زندانیان سیاسی شدند.[۱۶] و نیز نامه جمعی از علما به هویدا در ۱۲/۱/۱۳۴۴ که دربارهٔ اطلاعنداشتن از حال امامخمینی اظهار نگرانی کرده بودند.[۱۷]
در خرداد ۱۳۴۴ عدهای از مبارزان برای اعتراض به ادامه تبعید امامخمینی و اطلاعرسانی نکردن دربارهٔ وضعیت ایشان، در خانه سیدشهابالدین مرعشی نجفی تحصن کردند. جنتی در جمع معترضان حضور یافت و برای آنان که به احکام دادگاههای رژیم پهلوی در محکومیت برخی اعضای هیئتهای هیئت مؤتلفه اسلامی پس از ترور حسنعلی منصور نیز اعتراض داشتند، سخنرانی کرد.[۱۸] وی در سال ۱۳۴۵ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت و در زندان قزل قلعه تهران زندانی شد و پس از حدود صد روز از زندان آزاد گشت.[۱۹] او در ۲۰/۳/۱۳۴۹ اعلامیه علما و استادان حوزه علمیه قم را که در پاسخ به نظرخواهی گروهی از طلاب مبارز دربارهٔ مرجعیت امامخمینی صادر کرده بودند، امضا کرد و به سبب آن تحت تعقیب قرار گرفت.[۲۰]
جنتی برای تبلیغ اسلام و فعالیتهای مبارزاتی بیشتر به مناطق مرکزی و جنوبی کشور مانند اهواز و آبادان و جزیره خارک سفر میکرد.[۲۱] و چند بار در این مناطق بازداشت و زندانی شد.[۲۲] وی در سال ۱۳۵۰ به اتهام مراجعه به علما و دعوت از آنان برای پیگیری آزادی افراد محکوم به اعدام، بازداشت و در قزل قلعه زندانی شد و پس از یک ماه آزاد گردید.[۲۳] همچنین در سال ۱۳۵۱ بهاتهام همکاری با اعضای برخی گروههای مسلح بازداشت، ولی به سبب نبودن دلایل کافی آزاد شد.[۲۴] وی بر اساس تصمیم کمیسیون امنیت اجتماعی قم در سال ۱۳۵۲ بههمراه ۲۵ تن دیگر از علمای مبارز قم ازجمله حسینعلی منتظری، محمد منتظری، احمد آذری قمی و حسین حقانی به تبعید محکوم شدند.[۲۵] وی که در آن هنگام برای تبلیغ به جزیره خارک رفته بود، در همانجا بازداشت و به مدت سه سال به شهرستان اسدآباد همدان تبعید شد.[۲۶] او در اسدآباد با اینکه از منبررفتن منع شده بود، به تبلیغات اسلامی و فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد و با آگاهیبخشی، مبارزات مردم آن منطقه را سامان داد.[۲۷]
پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ جنت[[ی به همراه گروهی از علمای مبارز ازجمله حسین نوری همدانی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، یوسف صانعی، ناصر مکارم شیرازی، علیاکبر مشکینی،[۲۸] محمد فاضل لنکرانی و یحیی انصاری شیرازی با فرستادن پیامی در ۲۲/۸/۱۳۵۶ درگذشت وی را به امامخمینی تسلیت گفتند.[۲۹] وی در همان سال برای دیدن فرزند خود علی جنتی که در خارج از کشور علیه رژیم پهلوی مبارزه میکرد، به سوریه و سپس برای دیدن امامخمینی به نجف رفت.[۳۰]
جنتی که تا آخرین ماههای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تحت تعقیب و پیگرد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) قرار داشت،[۳۱] در خرداد ۱۳۵۷ به جرم تدارک برگزاری مراسم سالگرد پانزده خرداد، بازداشت و زندانی شد و تا ۵/۴/۱۳۵۷ در زندان به سر برد.[۳۲]
جنتی در سال ۱۳۵۷ در جلساتی که بهپیشنهاد سیدمحمد حسینی بهشتی و شرکت جمعی از علمای مبارز مانند محمدرضا مهدوی کنی، علیاکبر مشکینی و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی برای تنظیم اساسنامه برای تأسیس حزب جمهوری اسلامی تشکیل میشد شرکت میکرد.[۳۳] در سال ۱۳۵۷ به دنبال اعتصاب کارکنان صنعت نفت در اعتراض به رژیم پهلوی، جنتی و جمعی از فضلای مبارز حوزه با صدور اعلامیهای از آنان حمایت کردند و روز سهشنبه ۱۴/۹/۱۳۵۷ را روز همبستگی ملت ایران با کارگران اعتصابی صنعت نفت نامیدند و تعطیل عمومی اعلام کردند.[۳۴] (ببینید: اعتصاب کارکنان صنعت نفت)
وی اعلامیه مهم جامعه مدرسین دربارهٔ خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت را که در ۲۹/۹/۱۳۵۷ صادر شده بود، امضا کرد.[۳۵] همچنین در تحصن عدهای از علمای مبارز در مسجد دانشگاه تهران که در اعتراض به جلوگیری دولت شاپور بختیار از بازگشت امامخمینی به ایران در ۸/۱۲/۱۳۵۷ انجام شد، شرکت کرد.[۳۶]
عضویت در دادگاه انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جنتی نخست با حکم امامخمینی در دادگاه انقلاب اسلامی مشغول به کار شد و با همکاری علی قدوسی و سیدمحمد حسینی بهشتی به تدوین و اصلاح ساختار قضایی کشور پرداخت.[۳۷] در بیستم آبان ۱۳۵۸ امامخمینی در حکمی وی را به امامت جمعه شهر اهواز منصوب کرد.[۳۸] که تا بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۵۹ ادامه یافت[۳۹] او همزمان ریاست دادگاه انقلاب اسلامی استان خوزستان را نیز عهدهدار بود.[۴۰] از مسئولیتهای مهم جنتی، عضویت در شورای نگهبان قانون اساسی است. وی باسابقهترین عضو فقهای این شوراست که پس از منصوبشدن به حکم امامخمینی در چهارم اسفند ۱۳۵۸[۴۱] در تمام دورههای شورای نگهبان حضور داشتهاست.[۴۲]
امامخمینی در ۲۵/۱۱/۱۳۵۹ در پاسخ به نامه محمد امامی کاشانی در معرفی جنتی و اعضای دیگر شورای عالی تبلیغات اسلامی، با عضویت وی در این شورا موافقت کرد.[۴۳] در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجمن حجتیه بدون توجه به مسیر انقلاب و آرمانهای امامخمینی، با تغییر رویکرد و نامهنگاری به برخی مراجع و علما میکوشید از سویی کارهای انجمن را توجیه کند و از سوی دیگر، پستهای حساسی مانند مرکز اسناد ساواک و مراکز اطلاعاتی را در اختیار بگیرد. جنتی ازجمله افرادی بود که بهشدت از آنان انتقاد کرد و با طرح هفت پرسش در خطبههای نماز جمعه قم مواضع و اهداف آنان را به چالش کشید.[۴۴]
وی در ۲۲/۳/۱۳۶۲ عضو شورای فقهای حزب جمهوری اسلامی شد.[۴۵] و با حکم امامخمینی در ۳۱/۵/۱۳۶۳ وی و گروهی از علمای دیگر، برای تأسیس مکتب خواهران قم «جامعة الزهرا(س)» انتخاب شدند.[۴۶] (ببینید: مکتب خواهران)
عضویت در شورای نگهبان
در سال ۱۳۶۴ پس از اختلاف میان علمای شیراز و ایجاد بحران در این شهر، امامخمینی در حکمی پس از تقدیر از زحمات جنتی در طول انقلاب، به وی مأموریت داد تا با سفر به آن منطقه به حل و فصل اختلافات بپردازد.[۴۷] همچنین ایشان در ۲۲/۳/۱۳۶۵ ضمن تمدید عضویت سه تن از اعضای فقهای شورای نگهبان ازجمله جنتی در شورای نگهبان تأکید کرد که آنان در مدت طولانی خدمت به مسائل جاری آشنایی زیادی پیدا کرده و لیاقت و تعهدشان آشکار است[۴۸] همچنین وی در چهار دوره مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی مردم استان خوزستان و مردم استان تهران انتخاب شدهاست.[۴۹] وی در سال ۱۳۶۷ با حکم امامخمینی، مأموریت یافت مشکلات بهوجودآمده در انتخابات مجلس شورای اسلامی در گرگان را بهطور کامل بررسی کند،[۵۰] نیز با تصویب جلسه سران قوا برای رفع اختلاف میان جنبش امل و حزبالله لبنان به بیروت سفر کرد.[۵۱]
همچنین امامخمینی در ۱۴/۱/۱۳۶۸ به درخواست شورای عالی سازمان تبلیغات اسلامی در حکمی وی را به ریاست این سازمان منصوب کرد.[۵۲] و به وی اجازه داد وجوه شرعی را که به دست میآورد، در راه تبلیغات اسلامی هزینه کند.[۵۳] ایشان در ۴/۲/۱۳۶۸ نیز او را عضو شورای بازنگری قانون اساسی کرد.[۵۴]
جنتی از علاقهمندان و ارادتمندان امامخمینی بودهاست. او معتقد است کار امامخمینی معجزه تاریخ بود، در زمانی که اسلام در حال احتضار بود و دشمنان اسلام آن را افیون ملتها و موجب مردگی و عقبماندگی میدانستند، امامخمینی اسلام را زنده کرد و نشان داد اسلام توانایی ایجاد شجاعت، شهامت و قدرت در میان مردم و نیز توانایی مبارزه با کفر و استعمار و استبداد و نابودی آن را دارد.[۵۵] وی با اشاره به اینکه امامخمینی هیچچیزی غیر از خدا در دلش نبود و از هیچکس و هیچچیز غیر از خدا نمیترسید، تأکید کردهاست که ایشان حامی مظلومان و مستضعفان و دشمن ظالمان و مستکبران بود و همواره بر کمک به فقرا و پابرهنگان تأکید میکرد[۵۶]
امامخمینی نیز جنتی را از اشخاص بزرگ و لایق برای همه مسائل،[۵۷] فردی آشنا و مورد اعتماد[۵۸] و دارای سابقه طولانی در مبارزات و متدین و خوب شمردهاست که عمری را در حوزههای علمیه سپری کرده و تواناییهایی دارد که میتواند خدمات ارزندهای به اسلام و انقلاب ارائه کند.[۵۹]
جنتی مسئولیتهای دیگری نیز مانند دبیری شورای نگهبان، دبیری شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، نماینده امامخمینی در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، امامجمعه اهواز، امامجمعه موقت قم، کرمانشاه و تهران، عضویت در شورای پشتیبانی جنگ و عضویت در هیئت تحقیق مجلس خبرگان را بر عهده داشتهاست.[۶۰]
از جنتی چند اثر منتشر شدهاست که بیشتر آنها ترجمه برخی از کتابهای حدیثی مانند اثبات الهدایه، تحف العقول و المواعظ العددیه است.[۶۱] وی دارای چهار پسر بوده و پسر بزرگش حسین جنتی که عضو سازمان مجاهدین خلق بود، در ۲۳ خرداد ۱۳۶۱ در هنگام حمله مأموران به خانه تیمیِ آنان در درگیری کشته شد.[۶۲] و پسر دیگرش علی که سابقه مبارزاتی طولانی در رژیم پهلوی دارد، در جمهوری اسلامی ایران دارای مسئولیتهای چندی ازجمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودهاست.
پانویس
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۴۹؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۱؛ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۱.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۴۹ـ۱۵۰؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۱؛ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، ۱۰۵.
- ↑ محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۲۱۹؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۱.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۱؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۴۹ـ۱۵۰.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، ۱/۱۰۵.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۵۰.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۵۰؛ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۱؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۲.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۵۸ـ۱۵۹.
- ↑ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۵۰ـ۱۵۱؛ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۱؛ محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۲۲۰.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۱؛ جنتی، احمد، پیام انقلاب، ۲۹؛ محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۲۲۰.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۱.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۳؛ جنتی، احمد، پیام انقلاب، ۲۹.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۱/۳۳، ۵۳، ۷۷ و ۳/۱۱۳.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۱/۴۵۵، ۴۵۸ و ۴۹۳.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، ۲۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۴/۳۹۴ـ۳۹۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۴/۴۱۴.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، ۴۴؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۱/۲۰۸ـ۲۱۱.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ـ۵/۱۷۶؛ جنتی، احمد، پیام انقلاب، ۲۵؛ جنتی، علی، خاطرات، ۳۹ـ۴۰.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، ۱/۱۰۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۱/۳۷۹.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، ۲۰.
- ↑ محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۲۲۱.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، ۱/۱۰۶.
- ↑ سیفی، جنتی، چاپشده در فرهنگنامه، ۱/۱۰۶.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، ۳۸ـ۴۰.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۶/۵۵۷.
- ↑ جنتی، احمد، پیام انقلاب، ۲۵.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۶/۶۹؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۱/۱۱۲ـ۱۱۳.
- ↑ جنتی، احمد، پیام انقلاب، ۲۶.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۲۶.
- ↑ مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۲۰ـ۴۲۱؛ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۶/۱۶۴.
- ↑ مهدوی کنی، خاطرات، ۱۸۶.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸ـ۷/۴۹۹ـ۵۰۲.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۱/۵۶۲ـ۵۶۴؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۸۲.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۱/۶۰۹.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۴؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۵۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۰۰.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، ۱۷۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۹.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۲/۷۰۹ و ۳/۱۱۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۱۰.
- ↑ علوینیک و علیانسب، ۳۰؛ باقی، ۲۲۰ـ۲۲۷.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۱۳۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷.
- ↑ ۱۹/۳۰۶؛ هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۱۸۰.
- ↑ ۲۰/۵۹.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۲/۵۹۵ و ۶۱۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۳.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۸۰، ۱۰۷ و ۱۳۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۳۹ـ۳۴۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۸۲.
- ↑ . امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳ـ۳۶۴.
- ↑ خبرگزاری فارس.
- ↑ خبرگزاری فارس.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۲۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۳۹.
- ↑ صالح، جامعه مدرسین حوزه، ۳/۱۱۴ـ۱۱۵؛ دبیرخانه، خبرگان ملت، ۱/۱۵۵.
- ↑ محبوب، رجال سیاسی شوراها، ۱/۲۲۰؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۶۷.
- ↑ جنتی، علی، خاطرات، ۱۹.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- باقی، عمادالدین، در شناخت حزب قاعدین زمان، قم، دانش اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۶۵ش.
- دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- جنتی، احمد، سخنرانی، پایگاه اطلاعرسانی خبر گزاری فارس، ۱۹/۱۲/۱۳۹۵ش.
- جنتی، احمد، مجله پیام انقلاب، شماره ۵۶، ۱۳۶۱ش.
- جنتی% علی، خاطرات علی جنتی، تدوین سعید فخرزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- درازی، علی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- علوینیک، سلمان و سیدضیاءالدین علیانسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، قم، وثوق، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- محبوب، علی، رجال سیاسی شوراها، نظامها، مفاهیم و اندیشههای سیاسی، تهران، آموزش و سنجش، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- سیفی، محمدمهدی، جنتی، (احمد آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاب اول، ۱۳۸۹ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مشکینی، علی، آیتالله حاج شیخمیرزاعلیاکبر فیض مشکینی اردبیلی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجهسروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، به کوشش مهدی هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۴، امید و دلواپسی، به اهتمام سارا لاهوتی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
پیوند به بیرون
پروینسادات قوامی، دانشنامه امامخمینی، ج۴، ص۱۴۶–۱۵۱.