عباس واعظ طبسی، روحانی مبارز، نماینده امامخمینی در استان خراسان، تولیت آستان قدس رضوی و عضو مجلس خبرگان رهبری.
شناسنامه | |
---|---|
زادروز | ۱۳۱۴ش |
شهر تولد | مشهد |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | تولیت آستان قدس رضوی؛ عضو مجلس خبرگان رهبری؛ نماینده ولی فقیه در استان خراسان؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ مدیر حوزه علمیه مشهد |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | محمد تقی ادیب نیشابوری؛ احمد مدرس یزدی؛ مجتبی قزوینی؛ هاشم قزوینی؛ سید محمد هادی میلانی؛ فقیه سبزواری؛ بروجردی |
وبگاه رسمی | پایگاه اطلاعرسانی آیتالله واعظ طبسی |
معرفی و تحصیلات
عباس واعظ طبسی در بهمن ۱۳۱۴ در شهر مشهد به دنیا آمد.[۱] پدرش غلامرضا طبسی از علما و واعظان مشهور خراسان بود.[۲] واعظ طبسی پیش از پایان دوره دبیرستان در شانزدهسالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد[۳] و مقدمات علوم دینی را نزد استادانی چون علی خالقی، عباس جاویدی و محمدتقی ادیب نیشابوری (ادیب دوم) فرا گرفت.[۴] وی دروس متوسطه حوزه را نزد میرزااحمد مدرس یزدی، مجتبی قزوینی، هاشم قزوینی و میرزاجوادآقا تهرانی آموخت و دروس خارج حوزه را نزد سیدمحمدهادی میلانی و میرزاحسین فقیه سبزواری گذراند.[۵] وی همزمان با تحصیل به تدریس نیز پرداخت و در طول تدریس در سطوح مقدماتی و متوسطه حوزه علمیه به تربیت طلاب و فضلای جوان مبارز همت گماشت.[۶]
فعالیت سیاسی
واعظ طبسی از سالهای نخست طلبگی در دهه سی با حضور در سخنرانیهای سیدمجتبی نواب صفوی در مدرسه نواب مشهد، به مسائل سیاسی و مبارزه گرایش پیدا کرد[۷] و از سال ۱۳۳۵ با سخنرانیهای انتقادی به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت؛ به گونهای که در اواخر دهه ۱۳۳۰ سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) شاخه مشهد، هفت ماه او را از منبر منع کرد.[۸]
آشنایی واعظ طبسی با امامخمینی به سال ۱۳۳۹ بر میگردد.[۹] وی با آغاز مبارزات علنی امامخمینی جذب و دلبسته ایشان گشت و پس از آن تا سال ۱۳۴۳ این پیوند عمیقتر شد.[۱۰] پس از درگذشت سیدحسین بروجردی در سال ۱۳۴۰ و نیز سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ واعظ طبسی همراه سیدعلی خامنهای از معدود افرادی بود که در مشهد مرجعیت امامخمینی را تبلیغ و خود را مقلد امامخمینی معرفی میکردند.[۱۱]
از آغاز نهضت امامخمینی در سال ۱۳۴۱، وی در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتیِ رژیم پهلوی ضمن سخنرانی اعتراضی در مشهد، بازداشت و به تهران منتقل شد و پس از مدتی آزاد شد[۱۲] و پس از اعتراض امامخمینی به همهپرسی رژیم پهلوی و تحریم جشنهای نوروز ۱۳۴۲،[۱۳] طبسی نیز با سخنرانی انتقادی در خانه سیدحسن قمی از مراجع تقلید مشهد، در پنجم فروردین ۱۳۴۲ بازداشت و تحویل ساواک خراسان شد و در پانزده خرداد آزاد شد.[۱۴] وی از سال ۱۳۴۳ به همراه سیدعبدالکریم هاشمینژاد، محمدرضا محامی و سیدعلی خامنهای در مشهد از شخصیتهای محوری مبارزات بودند.[۱۵] وی پس از آزادی امامخمینی از حصر در تهران، همراه تعدادی از علما، طلاب و دیگر مبارزان مشهد به دیدار ایشان رفت و در حضور ایشان سخنرانی کرد[۱۶]؛ همچنین در سخنانی با امامخمینی بعضی مسائل روز ازجمله موضوع طلبههایی که با اقبال به سمت سازمانیشدن، موجب بدبینی مردم میشوند را مطرح کرد.[۱۷] پس از این دیدار و به هنگام بازگشت، ساواک وی را در ایستگاه راهآهن قم بازداشت کرد و از این پس، نام وی در ردیف واعظان سیاسی ثبت شد.[۱۸] حکم دستور دستگیری طبسی در قم، پیش از دیدار او با امامخمینی و سخنرانی در حضور ایشان صادر شده بود.[۱۹]
امامخمینی، پس از دستگیری طبسی، در پیامی به ساواک قم، با تکذیب هر سخن خلافی از طبسی، دربارهٔ دستگیری بیدلیل او سؤال کرد. ایشان همچنین پس از پاسخ ساواک که دستگیری وی را با این دیدار بیارتباط خوانده بود، همزمانی این دیدار و دستگیری وی را موجب ایجاد شائبه و مصلحت را در آزادی او دانست.[۲۰] در اردیبهشت ۱۳۴۳، امامخمینی در تلگرامی به سیدحسن قمی، از بیخبری دربارهٔ وضع طبسی، ابراز نگرانی کرد[۲۱] و نیز در پاسخ نامه سیدمحمدهادی میلانی، با تشریح وضعیت نگرانکننده کشور و دستهای مرموزی که در کار تحریک مردماند، دستگیری علمایی چون طبسی را در همین راستا و با هدف تحریک مردم، شمرد.[۲۲]
واعظ طبسی همچنین با هاشمینژاد و خامنهای همپیمان شد برای رهایی مردم از استبداد، مثلث مقاومتی را بهوجود آورند و تمام نیروی خود را در راه پیروزی انقلاب بهکار گیرند و وفادار به امامخمینی باشند. در این راستا پنجشنبهها پیش از ظهر، جلسه خصوصی داشتند و دربارهٔ مسائل سیاسی و مبارزاتی بحث میکردند.[۲۳]
پس از تبعید امامخمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، واعظ طبسی به همراه گروهی از روحانیان اقدام به انتشار اعلامیه اعتراضی کردند که موجب بازداشت دوباره وی شد.[۲۴] در حمایت از حرکت طلاب مدرسه فیضیه در سالگرد قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ در سال ۱۳۵۴ و اعتراض به حمله رژیم پهلوی به این مدرسه، طلاب مشهد نیز به تشویق واعظ طبسی و هاشمینژاد دست به تحصن زدند که به همین دلیل هر دو دستگیر و زندانی شدند.[۲۵] در تیر ۱۳۵۴ در آستانه دیدار فرح دیبا همسر محمدرضا پهلوی از شهر مشهد، ساواک، واعظ طبسی را همراه چند تن از روحانیان مبارز مشهد در هجدهم تیر ۱۳۵۴ بازداشت و زندانی کرد.[۲۶] این دوره زندان او بیش از یک سال طول کشید و در اول بهمن ۱۳۵۵ آزاد شد.[۲۷] وی پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، در خانه خود مجلس یادبود گرفت و در چهاردهم آبان همراه با دیگر علما و طلاب تلگرام تسلیت برای امامخمینی به نجف فرستاد.[۲۸]
در ۱۷ دی ۱۳۵۶ انتشار مقاله اهانت به امامخمینی در روزنامه اطلاعات اعتراض گسترده روحانیان و مجامع مذهبی را در پی داشت[۲۹] (ببینید: نوزده دی) در نوزدهم دی، عباس واعظ طبسی به همراه گروهی از مدرسان و طلاب حوزه علمیه مشهد در اعتراض به انتشار این مقاله، یک هفته جلسات درس و برگزاری نماز جماعت را تعطیل کردند و دست به تحصن زدند.[۳۰] در اردیبهشت ۱۳۵۷، وی بار دیگر به اتهام اقدام علیه امنیت کشور بازداشت شد[۳۱] و سپس در چهاردهم آذر ۱۳۵۷، پس از سخنرانی وی، تظاهرکنندگان مجسمه محمدرضا پهلوی را در جلوی شرکت نفت مشهد پایین کشیده، خرد کردند[۳۲]؛ اما با توجه به اوجگیری انقلاب، ساواک به ممنوعیت سخنرانی ایشان بسنده کرد.[۳۳]
واعظ طبسی در مجموع شش بار بازداشت شد که طی آن شکنجهها و آزارهای ناگواری را تحمل کرد.[۳۴] وی مورد وثوق و مشورت مراجع و علمای انقلابی مشهد بود و در نوشتن و صدور برخی اعلامیههای انقلابی خراسان شرکت داشت. امضای او در اعلامیههای علما و طلاب مشهد موجود است.[۳۵] او علاوه بر مبارزات سیاسی، به مبارزات عقیدتی با مخالفان دین و مذهب نیز میپرداخت. وی در ۱۳۵۶ با جمعی از علما و روحانیان مبارز همچون سیدعلی خامنهای، هاشمینژاد، محمدرضا محامی، سیدهادی خامنه ای و چند نفر دیگر، از علل گرایش و انحرافات جوانان مسلمان به مکتب مارکسیست بحث و گفتگو کرد[۳۶] و در همین راستا با انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور نیز ارتباط برقرار کرد.[۳۷] وی از سال ۱۳۵۶ به دعوت سیدمحمد حسینی بهشتی جزء اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران قرار گرفت و از بدو تشکیل حزب جمهوری اسلامی، ۲۹/۱۱/۱۳۵۷، عضو شورای مرکزی آن بود.[۳۸]
واعظ طبسی در میان خطبای مشهد در ترویج پیامهای امامخمینی سخنرانیهای تندی علیه حکومت پهلوی داشت.[۳۹] به گفته ساواکِ مشهد از نظر واعظ طبسی، تبلیغ امامخمینی واجب است.[۴۰] وی پس از تبعید ایشان نیز با کمک بعضی از علمای مشهد اقدام به توزیع شهریه ایشان میکرد.[۴۱]
پس از کشتار هفدهم شهریور ۱۳۵۷ توسط رژیم پهلوی، در میدان ژاله تهران بر اثر فشار رژیم، حکومت عراق برای امامخمینی محدودیت ایجاد کرد.[۴۲] واعظ طبسی در اعتراض به این امر همراه با گروهی از روحانیان مشهد ازجمله محمدرضا محامی، حسنعلی مروارید و علی خالقی در خانه میرزاجوادآقا تهرانی اجتماع کردند و تصمیم بر تعطیلی روز ۹/۷/۱۳۵۷ گرفتند.[۴۳] همچنین وی جزء تحصنکنندگان در حرم امامرضا(ع) در ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ برای بازگشت هرچه سریعتر امامخمینی به وطن بود.[۴۴]
امامخمینی به واعظ طبسی و پدرش احترام میگذاشت.[۴۵] در فروردین ۱۳۴۳ که ساواک قم واعظ طبسی را دستگیر کرد، امامخمینی ضمن اعتراض، داماد خود شهابالدین اشراقی را مأمور پیگیری این امر کرد.[۴۶] پس از انتقال وی به تهران، امامخمینی در ۲۵/۲/۱۳۴۳ طی نامهای به سیدحسن قمی و سیدمحمدهادی میلانی، ضمن ابراز نگرانی تأکید کرد در بازداشت سیدعبدالحسین دستغیب در شیراز، سیدحسین آیتاللهی در جهرم، سیدعلی قاضی طباطبایی در قم و واعظ طبسی در مشهد دستهای مرموزی در کار است که لطمه به کشور وارد میکند و از وی خواست در این زمینه فکری کند یا به اولیای امور متذکر شود که دستزدن به کارهای تحریکآمیز در این موقعیت، خطرناک است، گرچه تذکر به دولتها در این وضع بینتیجه است.[۴۷] اصرار امامخمینی و نیز پیگیریهای شهابالدین اشراقی، به حدی بود که رئیس ساواک قم طی نامهای به ساواک تهران از حسن پاکروان رئیس ساواک درخواست کرد که واعظ طبسی آزاد شود.[۴۸]
مسئولیتها پس از پیروزی انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی در نخستین حکم خود، در ۲۵/۱۱/۱۳۵۷ واعظ طبسی را به سرپرستی آستان قدس رضوی منصوب کرد و از وی خواست با کمال جدیت و بهطور دقیق حفاظت از متعلقات آنجا بهویژه کتابخانه و خزینه و محتویات ضریح مقدس و موقوفات و سایر آنچه مربوط به آن آستان مقدس است را به عهده بگیرد و از حیف و میل اموال جلوگیری کند[۴۹] و در ۱۵/۱/۱۳۵۹ ضمن قدردانی، ستایش و تأکید بر اینکه وی مورد اعتماد است، حکم انتصاب او به سمت تولیت آستان قدس رضوی را صادر و افزود هیچیک از نهادهای جمهوری اسلامی مانند جهاد سازندگی و همچنین وزارت ارشاد ملی یا اشخاص عادی، حق دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد.[۵۰] از اقدامات اساسی واعظ طبسی در دوره مدیریت خود در این سمت تلاش در بازسازی حرم امامرضا(ع) و ساماندهی اطراف آن ازجمله احداث صحن قدس و صحن جمهوری اسلامی در حرم رضوی، گسترش اطراف حرم، احداث بنای دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ساختمان کتابخانه مرکزی، مراکز فرهنگی و پژوهشی، دارویی و درمانی، احیای اراضی مزروعی و کشاورزی، عمرانی و آبادی رقبات موقوفه بود.[۵۱]
پس از ترور نافرجام واعظ طبسی در ۲۹/۱۱/۱۳۶۱، امامخمینی در ۳۰/۱۱/۱۳۶۱ ضمن شکرگزاری از خداوند که نقشه جنایتکارانه منحرفان را خنثی کرده، سلامت و سعادت وی را از خداوند خواستار شد و او را ازجمله متعهدان به اسلام و خدمتگزاران به جمهوری اسلامی دانست.[۵۲] امامخمینی در ۱۷/۳/۱۳۶۷ طی نامهای خطاب به واعظ طبسی، ضمن تأکید بر حفظ اموال و موقوفات آستان قدس رضوی، یادآور شد وی زحمتها و سختیهای فراوانی برای بهثمررسیدن انقلاب تحمل کرده و پس از انقلاب برای تثبیت نظام نوپای اسلامی تلاشهای زیادی کرده است. ایشان در ادامه افزود وی از چهرههای درخشان مدیریت و انقلاب اسلامی در ایران، بهخصوص در استان خراسان است.[۵۳]
پس از آغاز جنگ هشتساله عراق علیه ایران، امامخمینی با درخواست واعظ طبسی برای بازسازی شهر هویزه با هزینه آستان قدس رضوی موافقت کرد و آستان قدس و تولیت آن را در ترمیم خرابیها و بنای شهر دوستان امامرضا(ع) «اولی» دانست و در حکم موافقت، با ستایش از خدمات واعظ طبسی در مقام تولیت، خدای را شکر کرد که در این عصر مانند او به این سمت مقدس راه یافته و به جای «ظلمت»، «نور» و به جای «خیانت»، «امانت» جایگزین گردیده است.[۵۴] وی همچنین با حکم ایشان به تعمیر و مرمت بعضی از آثار و بناهای تاریخی و مذهبی مانند قبر سیدحسن مدرس اقدام کرد.[۵۵] واعظ طبسی در ۲۶/۳/۶۵ دربارهٔ موقوفات آستان قدس از امامخمینی استفتاء کرد که با پاسخ تفصیلی ایشان روبهرو شد[۵۶]؛ چنانکه وی در تاریخ ۲۰/۱/۶۸، خواستار معافیت آستان قدس رضوی و شرکتها و مؤسسات وابسته از پرداخت هر گونه مالیات شد که مورد موافقت امامخمینی قرار گرفت.[۵۷]
واعظ طبسی در ۱۴/۱۲/۱۳۹۴ در هشتادسالگی به دلیل مشکل تنفسی در بیمارستان امامرضا(ع) در مشهد درگذشت[۵۸] و پس از اقامه نماز توسط رهبر انقلاب بر پیکر او، در رواق توحید حرم امامرضا(ع) به خاک سپرده شد.[۵۹]
پانویس
- ↑ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۶۶.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجة، ۲/۱۳۶.
- ↑ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۶۶.
- ↑ مشایخی، پاسداران اسلام، ۲۷–۲۸؛ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۲.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، ۴۰؛ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۲.
- ↑ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۲.
- ↑ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۳.
- ↑ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۳؛ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، ۴۰.
- ↑ واعظ طبسی، پاسداران اسلام، ۲۰.
- ↑ واعظ طبسی، پاسداران اسلام، ۲۰.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، ۳۴۰–۳۴۱.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، ۴۰؛ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۸.
- ↑ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۳؛ جلالی، مشهد در بامداد، ۱۵۷ و ۲۶۵.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، ۱۹۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۴۲.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۲۱۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۴۰ و ۴۲؛ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۳.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۴۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۴۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۷۸ و ۸۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۲۵۴–۲۵۵.
- ↑ زنگنه، مشاهیری، ۳۶۰–۳۶۱؛ واعظ طبسی، هاشمینژاد و انقلاب، ۸.
- ↑ جلالی، تقویم، ۱۹۹.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، ۵۳۶.
- ↑ جلالی، تقویم، ۲۴۸–۲۴۹.
- ↑ جلالی، تقویم، ۲۵۳.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، ۵۶۸–۵۶۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۶/۵۲.
- ↑ سلیمی، مبارزات روحانیون، ۱۳۸.
- ↑ هاشمینژاد، یاران امام، ۷۱۰.
- ↑ جلالی، تقویم، ۲۶۹.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، ۶۲۴.
- ↑ جلالی، تقویم، ۳۰۶.
- ↑ شمسآبادی، نقش علمای مشهد، ۴۰؛ واعظ طبسی، پاسداران اسلام، ۲۲.
- ↑ جلالی، تقویم، ۲۷۳، ۳۱۲ و ۳۲۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۱۱/۵۶۶.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۱۲/۲۳۶.
- ↑ اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۳۷ و ۶۶.
- ↑ جلالی، مشهد در بامداد، ۱۵۰ و ۲۲۲.
- ↑ خامنهای، شرح اسم، ۴۰۹.
- ↑ جلالی، تقویم، ۲۷۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۵۱۶.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۱۱/۵۸۹.
- ↑ جلالی، تقویم، ۳۲۸–۳۲۹.
- ↑ شخصینگار، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۲/۴۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۲۶–۳۲۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۲/۴۲۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام، ۳/۴۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۹؛ جلالی، واعظ طبسی، ۱/۴۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۷۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۴۷–۳۴۸.
- ↑ خراسان، روزنامه، ۱.
- ↑ همدلی، روزنامه، ۱.
منابع
- اسماعیلی، خیرالله، حزب جمهوری اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- شخصینگار، پایگاه اطلاعرسانی، ۵/۷/۱۳۹۴ش.
- جلالی، غلامرضا، تقویم تاریخ خراسان از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- جلالی، غلامرضا، مشهد در بامداد نهضت امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- جلالی، غلامرضا، واعظ طبسی، عباس (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- خامنهای، سیدعلی، شرح اسم (زندگینامه آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای، ۱۳۱۸–۱۳۵۷)، تدوین هدایتالله بهبودی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم، ۱۳۹۲ش.
- خراسان، روزنامه، ۱۵/۱۲/۱۳۹۴ش.
- زنگنه، ابراهیم، مشاهیری مدفون در حرم رضوی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اوّل، ۱۳۸۲ش.
- سلیمی، حشمتالله، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرة المعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۳۲ش.
- شمسآبادی، حسن، نقش علمای مشهد در انقلاب اسلامی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- مشایخی، پاسداران اسلام (واعظ طبسی)، مجله پیام انقلاب اسلامی، شماره ۸۱، ۱۳۶۲ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- واعظ طبسی، عباس، مصاحبه، پاسداران اسلام، مجله پیام انقلاب اسلامی، شماره ۸۲، ۲۷/۱/۱۳۶۲ش.
- واعظ طبسی، عباس، مصاحبه، هاشمینژاد و انقلاب اسلامی، مجله شاهد یاران، شماره ۳۵، ۱۳۸۷ش.
- هاشمینژاد، سیدعبدالکریم، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- همدلی، روزنامه، ۱۶/۱۲/۱۳۹۴ش.
پیوند به بیرون
- محمد رجائینژاد، عباس واعظ طبسی، دانشنامه امامخمینی، ج۱۰، ص ۲۲۹–۲۳۴.