احمد صابری همدانی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۵۸ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (removed Category:پروژه شاگردان; added Category:مقاله‌های ارزیابی‌شده/پروژه شاگردان using HotCat)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


احمد صابری همدانی، از شاگردان درس اخلاق و خارج فقه امام‌خمینی.

احمد صابری همدانی
احمد صابری همدانی.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد۱۳۰۲ش
زادگاهروستای بیوک‌آباد از توابع همدان
تاریخ وفات۱۳۹۶ش
محل دفنقم
شهر وفاتقم
اطلاعات علمی
استادانهاشم قزوینی، سیداحمد خوانساری، سیدحسین بروجردی، امام‌خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و...
محل تحصیلحوزه‌های علمیه همدان، مشهد و قم
تألیفاتکتب و مقالات متعدد مانند کتاب از فیضیه ۴۲ تا فیضیه ۵۷ و تاریخ مفصل همدان
سایرتبلیغ و تدریس
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیحمایت از نهضت امام‌خمینی
اجتماعینماینده مجلس خبرگان رهبری و نمایندگی امام‌خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای در باکو

خاندان

احمد صابری همدانی در سال ۱۳۰۲ش در روستای بیوک‌آباد از توابع همدان به دنیا آمد. نسب او از طرف مادر به محمد شفیع بیوک‌آبادی، صاحب رساله‌ای در عرفان می‌رسد.

تحصیل

صابری همدانی تحصیلات خود را از مکتب‌خانه آغاز کرد و پس از آن به دبستان رفت. دوره دبیرستان را تا کلاس چهارم گذراند. در سال ۱۳۱۹ش به حوزه علمیه همدان عزیمت کرد و در مدرسه آخوند دروس مقدمات و سطح خود را در حوزه علمیه همدان در محضر استادانی چون سیدمصطفی هاشمی، حاج میرزا محمدعلی دامغانی، شیخ محمدحسین بهاری، میرزا ابوالقاسم ربانی شاهنجرانی، میرزا اسدالله حجت و شیخ علی انصاری به پایان برد. سپس به علت تعطیلی حوزه علمیه همدان، به مشهد رفت و در حوزه علمیه مشهد با کمک شیخ کاظم دامغانی، در مدرسه دامغانی مقیم شد. در مدت کوتاهی که در مشهد حضور داشت، به درس شیخ هاشم قزوینی رفت.

صابری همدانی در سال ۱۳۲۵ش به حوزه علمیه قم وارد شد.[۱] و در همان سال در درس اخلاق امام‌خمینی شرکت کرد. وی درباره تأثیر این درس می‌گوید:

«اولین باری که به محضر امام رفتم، در جلسه درس اخلاق ایشان بود که نزدیکی‌های‎ ‏غروب در مدرسه فیضیه، زیر کتابخانه برقرار بود. آن درس به‌قدری در تهذیب و‎ ‏تزکیه نفس طلبه‌ها مؤثر بود که نمی‌توان بیان کرد. اولین جملاتی که آن روز از ایشان‎ ‏شنیدم، هنوز یادم است. امام به دیوار مدرسه فیضیه اشاره کردند که آفتاب بر آن‎ ‏تابیده بود و روشن بود؛ و فرمودند: «ما حالا نگاه می‌کنیم به این دیوار، می‌بینیم‎ ‏روشن است. چون آفتاب را نمی‌بینیم، خیال می‌کنیم این دیوار روشن است. در‎ ‏صورتی که این روشنایی از منبع دیگری است که ما آن را نمی‌بینیم. هستی در جهان‎ ‏هم همین‌جور است؛ ما خیال می‌کنیم مثلاً خودمان هستیم، علم داریم، کمال‎ ‏داریم، جمال داریم، جلال داریم، در صورتی که همه اینها از مبدأ دیگری است.‎ ‏مثل همان دیواری که آدم خیال می‌کند خودش نورانی است، در صورتی که این نور‎ ‏از جای دیگری است». این جملات امام به‌قدری در مغز و قلب من اثر داشت که‎ ‏دیگر بعدها درس اخلاق ایشان را ترک نکردم».[۲]

او هم‌زمان در درس سطح سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی شرکت کرد. در زمینه علوم عقلی نیز به محضر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی رفت. همچنین در سال‌های تحصیل خود در دروس اخلاق امام‌خمینی، آقا حسین قمی، سیدرضا بهاءالدینی و... شرکت می‌کرد. همچنین همنشینی با سیداسدالله مدنی در شکل‌گیری شخصیت او بسیار مؤثر بود. سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس‌های آیات سیداحمد خوانساری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، امام‌خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدمحمد محقق داماد بهره برد.[۳] او از اواخر دهه ۱۳۲۰ش، در درس خارج اصول امام‌خمینی که در مسجد محمدیه قم برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد. وی درباره حضور در درس خارج اصول می‌گوید:

«در بحث اصول به درس مرحوم محقق داماد می‌رفتیم که شنیدیم‎ ‏مرحوم امام ـ قدس سره ـ درس اصولشان به طلب و اراده رسیده؛ چون این‎ ‏بحث بسیار مهم بود و با مسائل فلسفه و کلام ارتباط داشت و بسیاری از‎ ‏بزرگان چون مرحوم آخوند فرموده‌اند: «قلم اینجا رسیدو سر بشکست». با‎ ‏چند نفر از فضلای درس مرحوم داماد گفتیم خوب است این بحث را از آقای‎ ‏حاج‌آقا روح‌الله خمینی استفاده کنیم و مشکل را حل نماییم. بالاخره به درس‎ ‏طلب و اراده امام رفتیم و استفاده نمودیم. بعد از چند روز امام مطلب را به‎ ‏اینجا رساندند که عقوبت بر افعالِ اختیاریه است و افعال اختیاریه هم آن است‎ ‏که مسبوق به اراده ماست و افعال مکلفین هم از روی اراده صادر می‌شود. من‎ ‏اعتراض کردم، گفتم شما برای ما اصطلاح را بیان فرمودید، ولی ما‎ ‏می‌خواهیم بدانیم اراده ما از کجا است که افعال ما مسبوق به آن می‌شود؟ ما‎ ‏کاری به‌اصطلاح نداریم. اشکال و اعتراض تکرار شد، ولی جواب قانع‌کننده‎ ‏داده نشد.‏. اشکال من سبب شد یک‎ ‏هفته بحث طول کشید..‏.»‏.[۴]

وی پس از پایان این درس، فرصت حضور در درس امام‌خمینی را به سبب مسافرت از دست داد، ولی مدت‌ها بعد، بار دیگر در درس خارج اصول امام‌خمینی که عصرگاهان در مسجد سلماسی قم برگزار می‌شد، شرکت جست.[۵] به نظر می‌رسد حضور او در درس امام‌خمینی تا سال ۱۳۴۳ش استمرار داشته است. وی در آن سال، به درخواست جمعی از مسلمانان ایرانی مقیم استانبول از آیت‌الله گلپایگانی برای اعزام روحانی به آن شهر، به دستور آن مرجع راهی ترکیه شد و امامت جماعت مسجد شیعیان استانبول را بر عهده گرفت و به وعظ و خطابه پرداخت.

فعالیت مبارزاتی و حمایت از امام‌خمینی

صابری همدانی همواره در صحنه‌های گوناگون مبارزه با حکومت شاه حضور فعال داشت. او که در جوانی با شخصیت سیدمجتبی نواب صفوی و سیدعبدالحسین واحدی آشنا شده بود، همواره می‌کوشید روحیه آن مبارزان را در خود بپروراند و حماسه دینی و مذهبی را با علم توأمان سازد.

یکی از تألیفات صابری همدانی، کتاب از فیضیه ۴۲ تا فیضیه ۵۷ است که تاریخ انقلاب اسلامی را از حمله مأموران به مدرسه فیضیه تا پیروزی انقلاب اسلامی، به قلمی روان نوشته است.[۶] او در ترکیه بود که امام‌خمینی به ترکیه تبعید شد و وی مکاتباتی با ایشان داشت. او تا سال ۱۳۵۱ش در ترکیه حضور داشت و در آن سال، به سبب ممانعت حکومت پهلوی از ادامه حضورش در استانبول، به کشور بازگشت. در سال ۱۳۵۷ش از سوی آیت‌الله گلپایگانی مأمور شد به وضعیت حوزه‌های علمیه سوریه، پاکستان و هند رسیدگی کند و به همین منظور به آن کشورها رفت. همچنین پس از استقرار امام‌خمینی در نوفل‌لوشاتو، از سوی آیت‌الله گلپایگانی راهی فرانسه شد و در نوفل‌لوشاتو با امام‌خمینی دیدار کرد. در مسیر بازگشت به ایران، در انگلستان توقف داشت و در همان‌جا، نامه‌ای را از سوی مسلمانان مقیم آن کشور به رئیس‌جمهور فرانسه ارسال کرد و خواستار رعایت حال و احترام امام‌خمینی شد.[۷]

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب

مسؤولیت رسیدگی به وضع طلاب غیرایرانی، عضویت در شورای مدیریت حوزه علمیه قم، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری در دوره‌های دوم و سوم از استان همدان، عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نمایندگی امام‌خمینی در استانبول و نمایندگی مقام معظم رهبری در باکو ازجمله مسئولیت‌های او در دوران جمهوری اسلامی بود. تأسیس دفتر سرپرستی طلاب غیرایرانی در حوزه علمیه قم و تأسیس مدرسه جعفریه در قم از فعالیت‌های اوست.

صابری همدانی از نخستین سال‌های تحصیل خود در حوزه علمیه همدان و قم، به امر تدریس اشتغال داشت و کتب دوره مقدمات و سطح را تدریس کرد. همچنین در ایام تبلیغ، به مناطق گوناگون کشور سفر می‌کرد و ضمن ارشاد گروه‌های گوناگون مردم، در بسیاری از مناطق مسجد یا حسینیه بنا کرده است. همچنین برای تبلیغ به کشورهای استرالیا، آذربایجان، ترکیه، انگلستان، اسپانیا، ایتالیا، یونان، آلمان، هلند، ژاپن، چین، پاکستان، هندوستان و روسیه سفر کرده و در مجامع گوناگون به سخنرانی پرداخته است.

تألیفات

صابری همدانی تألیفات گوناگونی را به زبان فارسی، عربی، ترکی و آذری منتشر کرده که برخی از آنها به شرح زیر است:

محمد و زمامداران، از فیضیه ۴۲ تا فیضیه ۵۷، زندگینامه مدرس مازندرانی و جمعی از علمای طبرستان و حادثه بابی‌ها در بابل، الطریق المسلوک فی حکم اللباس المشکوک (تقریر درس آیت‌الله العظمی بروجردی)، ادب الحسین، کتاب الحج در سه جلد، المهدی علی لسان الحسین(ع)، شخصیت امام صادق(ع) در اسلام و مذهب او، راه اهل‌بیت در اسلام، روز شهیدان، امامت و خلافت در اسلام، مسیحیت کنونی، سلاحی که هرگز نمی‌پوسد، نصایح الآباء للابناء، طوبی الاخبار، جواهرالاخبار، قاعدة لاضرر، الهدایة الی من له الولایة؛ احب الاعمال، زندگی بلال حبشی، رساله‌ای در مفاهیم و نهی در عبادات، رساله‌ای در فرق بین حکم و حق، تاریخ مفصل همدان در سه جلد، زندگینامه عبدالجبار، ترجمه کتاب السبعین فی فضائل امیرالمؤمنین، رساله‌ای درباره امام زمان(عج) و سازندگی‌های اخلاقی امام حسین.[۸]

او همچنین مقالات فراوانی به زبان‌های گوناگون و در زمینه‌های مختلف نگاشته که برخی در مجله حکومت اسلامی به چاپ رسیده است. وی تقریرات زیادی از استادانش نوشته که به چاپ رسیده است. همچنین اشعاری به عربی و فارسی سروده است. بسیاری از این تألیفات به زبان‌های لاتین و روسی ترجمه شده است.[۹]

درگذشت

احمد صابری همدانی در سال ۱۳۹۶ش در شهر قم درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. صابری همدانی، تاریخ مفصل همدان، ص۵-۶.
  2. پابه‌پای آفتاب، ج۴، ص۲۶۹.
  3. صابری همدانی، تاریخ مفصل همدان، ص۶.
  4. صحیفه دل، ص۱۰۶؛ پابه‌پای آفتاب، ج۴، ص۲۷۰.
  5. پابه‌پای آفتاب، ج۴، ص۱۰۷.
  6. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاکنون، ج۳، ص۲۶۹-۲۷۰.
  7. صابری همدانی، تاریخ مفصل همدان، ص۶.
  8. صابری همدانی، تاریخ مفصل همدان، ص۷-۹.
  9. صابری همدانی، تاریخ مفصل همدان، ص۷-۹.

منابع

  • پابه‌پای آفتاب: گفته‌ها و ناگفته‌ها از زندگی امام‌خمینی (۱۳۹۱)، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره.
  • جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاکنون (۱۳۸۵)، تدوین: سیدمحسن صالح، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • خاطرات آیت‌الله صابری همدانی (۱۳۸۳)، تدوین: مصطفی صادقی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • صابری همدانی، احمد (۱۳۸۱)، تاریخ مفصل همدان، ج ۱، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی شاکر.
  • صحیفه دل، خاطرات مکتوب از شاگردان امام‌خمینی(س) (۱۳۷۹)، ج۱، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم و نشرآثار امام‌خمینی(س).