اجداد پدری امام‌خمینی

نسخهٔ تاریخ ‏۵ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۲۱ توسط P.mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== اجداد پدری امام‌خمینی == پدر امام‌خمینی، سیدمصطفی فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ش در خمین متولد شد. او در حدود سال ۱۳۰۰ق با هاجرآغاخانم دختر میرزااحمد مجتهد خوانساری که ساکن خمین بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج شش فرزند...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اجداد پدری امام‌خمینی

پدر امام‌خمینی، سیدمصطفی فرزند سیداحمد در ۲۹ رجب ۱۲۷۸ق/ ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ش در خمین متولد شد. او در حدود سال ۱۳۰۰ق با هاجرآغاخانم دختر میرزااحمد مجتهد خوانساری که ساکن خمین بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج شش فرزند بود: مولودآغاخانم، سیدمرتضی پسندیده، سیدنورالدین هندی، فاطمه‌خانم، آغازاده‌خانم و سیدروح‌الله.[۱] سیدمصطفی مردم‌دار و مظلوم‌نواز بود و پناهگاه مردم در برابر اشرار و خان‌های زورگو به‌شمار می‌رفت. وی در بهمن یا اسفند ۱۲۸۱ش برابر با ذی‌القعده یا ذی‌الحجه ۱۳۲۰ق[۲] برای ارائه اصلاحاتی در امور منطقه به دیدار عضدالسلطان والی اراک می‌رفت که در میان راه به دست خان‌های ستمکار خمین به شهادت رسید و جنازه‌اش پس از مدتی به نجف منتقل و در قبرستان وادی‌السلام دفن شد.[۳] (ببینید: خانواده امام‌خمینی)

  • سیداحمد فرزند سیددین‌علی‌شاه: وی جد نخست امام‌خمینی، متولد کشمیر هند و عالم دینی بوده‌است. او در حدود سال‌های ۱۲۴۰–۱۲۵۰ق، به قصد زیارت و تجدید دیدار دوستان به کربلا و نجف رفت و در آنجا با یوسف‌خان از اهالی روستای فرفهان در نزدیکی خمین، آشنا شد. یوسف‌خان به نمایندگی از مردم در پی دعوت از عالمی وارسته و شجاع برای منطقه خمین،[۴] سیداحمد را در سال ۱۲۵۴ق/ ۱۲۱۷ش با خود به این شهر آورد.[۵] سیداحمد در گسترش فضیلت‌ها و مبارزه با منکرات جدی بود. یک بار در برابر قصد ناروای حاکم کمره در شکستن حریم خانواده‌ای ایستاد و بدون توجه به فراش‌های والی، او را تهدید به مجازات کرد.[۶] وی که مردی متمول و دارای آب و ملک بود،[۷] در خانه‌اش به روی همگان باز بود و محرومان در خانه‌اش اطعام می‌شدند. وی در قحطی سال ۱۲۸۳ق/ ۱۲۴۵ش، از ثروتمندان خواست مستمندان را از یاد نبرند.[۸] سیداحمد در هفدهم رمضان ۱۲۵۷ق/ ۱۱ آبان ۱۲۲۰ش با سکینه‌خانم، دختر محمدحسین بیک، خواهر یوسف‌خان، از روستای فرفهان ازدواج کرد و تصویری از عقدنامه آنان در دست است.[۹] در برخی از منابع به نقل سیدمصطفی خمینی آمده‌است سیداحمد با سکینه‌خانم دختر یوسف‌خان ازدواج کرد.[۱۰] حاصل این پیوند سه دختر به نام صاحبه‌خانم، آغابانوخانم و سلطان‌خانم و فرزند چهارم سیدمصطفی بود. او دو همسر دیگر به نام‌های شیرین‌خانم، دختر عابد گلپایگانی و بی‌بی‌جان‌خانم، دختر سبزعلی خمینی، داشته‌است[۱۱] و یکی از آن دو، فرزندی به نام سیدمرتضی داشته که در جوانی پیش از سال ۱۲۸۸ درگذشته است.[۱۲] سیداحمد در ۱۲۸۵ یا ۱۲۸۶ق در خمین درگذشت و پیکرش در کربلا دفن شد.[۱۳]
  • سیددین‌علی‌شاه فرزند سیدصفدر: جد دوم امام‌خمینی، معروف به سیدبزرگ، فرزند سیدصفدر بوده‌است. وی به همراه پدر از دولت‌آباد هند به لکهنو رفت. او یک بار به کشمیر رفت؛ ولی در غائله فرقه‌گرایان علیه شیعیان سرینگر زخمی شد و پس از بازگشت به لکهنو درگذشت و در کوله‌گنج دفن شد. سیددین‌علی‌شاه در نواحی شمالی هند نفوذ داشت و به ترویج دین مشغول بود و به دست مخالفان به شهادت رسید. وی افزون بر سیداحمد فرزندانی به نام سیدعبدالحکیم و سیدقاسم نیز داشته‌است.[۱۴]
  • سیدصفدر فرزند سیدامیرالدین: وی از طب سررشته داشت و در سال ۱۲۴۶ همراه با دو فرزندش از دولت‌آباد به لکنهو هجرت کرد و یکی از فرزندانش معلم حاکم لکنهو شد و دیگری مانند پدر طبابت می‌کرد.[۱۵]
  • سیدامیرالدین فرزند سیدحسین: نیای چهارم امام‌خمینی، عالمی دینی بوده و از شعر و ادب و حکمت نیز سررشته داشته‌است و برای شهدای کربلا مرثیه سروده و رساله‌هایی در حکمت نگاشته‌است.[۱۶]
  • سیدحسین فرزند سیدیحیی: وی در علم و عمل و زهد کم‌نظیر بوده‌است. شرح قانون بوعلی و کتاب ریاض‌الامه از آثار وی بوده و او کتاب مفتاح الفلاح شیخ بهایی را نیز به زبان اردو برگردانده است.[۱۷] در برخی از منابع از وی با عنوان سیدحسین موسوی یاد شده که به اصفهان، قم، نجف و سامرا سفر کرده و از شیخ‌یوسف بحرانی، الحدائق الناضره، اسماعیل خواجوی مازندرانی و محمد بهبهانی دارای اجازه بوده‌است. وی در کشمیر نماز جمعه و جماعت برپا کرده و سرانجام در مبارزه با بدعت در دین به شهادت رسیده‌است.[۱۸]
  • سیدیحیی فرزند سیدعبدالهادی: وی نیز عالمی زاهد و باتقوا بوده‌است.[۱۹]
  • سیدعبدالهادی فرزند سیدنوروز: از مردان پارسی‌گوی روزگار خود بوده و با حاکم کشمیر ارتباط داشته‌است.[۲۰]
  • سیدنوروز فرزند سیدحسن: از دعوتگران به دین و مکتب اهل بیت(ع) بوده و همراه با برادرش سیدباقر در راه تبلیغ دین شهید شده‌است.[۲۱]
  • سیدحسن فرزند سیدعبدالغنی: در حکمت و عرفان و فقه و حدیث عالم بوده و در راه مکتب تشیع به شهادت رسیده‌است.[۲۲]
  • سیدعبدالغنی فرزند سیدمحمد: وی در شمار عرفا بوده‌است و او را به علت کثرت سیر و سلوک «قدوة المرتاضین» و «سراج الملة و الحق» خوانده‌اند. سیدعبدالغنی در ساخت «امام‌باره» (نمادی به عنوان زیارتگاه ائمه (ع)) در جدی بال هند، با میرشمس‌الدین عراقی از سادات بزرگ هند در کشمیر همکاری داشته‌است[۲۳]؛ همچنین نخستین حسینیه در منطقه کشمیر در سرینگر با کوشش وی ساخته شد که هم‌اکنون نیز از مراکز مهم شیعه به‌شمار می‌آید.[۲۴] وی به هنگام نماز شب به دست مخالفان به شهادت رسید.[۲۵]
  • سیدمحمد جبل عاملی فرزند سیدحیدر: او از سالکان باتقوا بوده و در کشمیر زندگی می‌کرده و در سایه فرمانروایی سلطان زین‌العابدین حاکم کشمیر به ترویج دین مشغول بوده‌است. وی از سوی میرمحمد همدانی فرزند سیدعلی همدانی، برای ترویج دین به تبت و کاشغر سفر کرد و به برکت وجودش عده‌ای به مکتب اهل بیت (ع) گرویدند.[۲۶] وی مساجد و مدارس گوناگونی بنا کرد و در سفر به عتبات با ابن‌فهد حلی دیدار و ابن‌فهد نسخه‌ای از کتاب عدة الداعی را به وی تقدیم و در برگ اول آن از او با عناوینی چون «سیدسند» «حبر معتمد» و «مبلّغ شریعت» یاد کرد.[۲۷] بدخواهان فرقه‌گرا وجود وی را تحمل نکردند و او را به شهادت رساندند. وی در مالوه هند دفن شده‌است.[۲۸]
  • سیدحیدر موسوی: از عرفای برجسته دوره خود بوده‌است. مادر سیدحیدر خواهر سیدعلی همدانی بوده که گفته شده با شانزده واسطه به امام‌حسین(ع) می‌رسد.[۲۹] رساله نفحة العرفان و هدایة المسترشدین از تالیفات سیدحیدر بوده‌است. وی به «آینه‌دار معرفت» مشهور و به امر تبلیغ امامیه اشتغال داشت.[۳۰] او در سال ۷۶۶ از اردبیل[۳۱] و به گزارشی از نیشابور به نمایندگی از دایی و پدر همسرش سیدعلی همدانی،[۳۲] برای ترویج دین به هند رفت. امنیت نسبی و وجود حکمرانان پیرو مکتب اهل بیت (ع) در هند از دیگر انگیزه‌های این مهاجرت بوده‌است. علم و دانش و حسن معاشرت سیدحیدر با مردم، بوداییان و هندوان بسیاری را به دین اسلام هدایت کرد. سلطان اسکندر حاکم کشمیر به مبلغان اسلام احترام ویژه می‌گذاشت و به آنان کمک می‌کرد.[۳۳] سرانجام وی نیز در سرینگر هند در راه تبلیغ دین همراه سیدحسین کبروی به دست مخالفان به شهادت رسید و آن دو در منطقه «نمچه بل» دفن شدند. این منطقه بعدها به سیدحیدر پوره شهره شد.[۳۴]

امام‌خمینی در این سلسله، از اعقاب حمزه فرزند موسی‌بن‌جعفر (ع) است.[۳۵] مزار سیدحمزه در چند نقطه در ایران زیارت می‌شود؛ ازجمله در ری که عبدالعظیم حسنی(ع) به زیارت وی رفته و درباره‌اش گفته‌است صاحب قبر از فرزندان موسی‌بن‌جعفر (ع) است.[۳۶] در کاشمر خراسان[۳۷] و در قم نیز مزاری با عنوان مزار سیدحمزه وجود دارد.[۳۸] میرشمس‌الدین عراقی نیز از دانشوران برجسته این خاندان است که در قرن نهم هجری در روستای کند، نزدیک سُلفان متولد شده و برای تبلیغ دین به کشمیر رفته‌است.[۳۹] وی سرانجام در راه تبلیغ دین همراه سی نفر از دوستانش به شهادت رسید و در روستای چادوره کشمیر دارای مزار است و نوادگانش در کشمیر زندگی می‌کنند.[۴۰]

  1. پسندیده، خاطرات، ۷۱–۷۲.
  2. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۳۶.
  3. پسندیده، خاطرات، ۷۶–۷۷ و ۸۲.
  4. بابایی، ۲۴۲؛ پسندیده، خاطرات، ۴۲.
  5. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۳۶.
  6. پسندیده، خاطرات، ۴۵.
  7. مرادی‌نیا، خاندان امام‌خمینی به روایت اسناد، ۳۲–۵۷.
  8. قادری، زندگی امام‌خمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، ۱/۸۴.
  9. مرادی‌نیا، خاندان امام‌خمینی به روایت اسناد، ۲۶–۲۷.
  10. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۳۶.
  11. پسندیده، تاریخ خاندان امام، ۱۴–۱۶.
  12. پسندیده، پابه‌پای آفتاب، ۱/۱۸؛ اطلاعات هفتگی، ۹.
  13. مرادی‌نیا، خاندان امام‌خمینی، ۲۴.
  14. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۲–۲۶۳.
  15. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۲.
  16. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۲.
  17. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۲.
  18. حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۶۶.
  19. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۲.
  20. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۱–۲۶۲.
  21. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۱.
  22. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۱.
  23. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۱.
  24. حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۶۱.
  25. حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۶۱.
  26. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۰–۲۶۱.
  27. حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۶۱.
  28. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۱.
  29. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۰؛ ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۱۱۳ و ۱۱۵–۱۱۶.
  30. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۵۹–۲۶۰.
  31. حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۵۵.
  32. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۵۹–۲۶۰.
  33. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۰.
  34. حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۶۰.
  35. ریاضی یزدی، مختصری از شجره نامه خاندان حضرت امام، ۲۶۱؛ گلی زواره، امام‌زاده حمزه، ۱۳۳–۱۴۴.
  36. مجلسی، بحار الانوار، ۴۸/۳۱۳.
  37. ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، ۱/۱۷.
  38. ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۱۱۵–۱۱۶.
  39. اطهر رضوی، شیعه در هند، ۱/۲۷۵؛ هالیستر، تشیع در هند، ۱۶۱–۱۶۲؛ حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۶۲.
  40. رضوی، مصاحبه، ۵؛ حسینی کشمیری، خاندان امام‌خمینی در کشمیر، ۶۲.