علیاکبر مسعودی خمینی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۳۱۰ش |
زادگاه | خمین |
اطلاعات علمی | |
استادان | جعفر سبحانی، امامموسی صدر، میرزا جواد تبریزی، علیاکبر مشکینی، محمد مجاهدی تبریزی، سیدرضا بهاءالدینی، عبدالجواد جبلعاملی، حسین نوری همدانی، محمد فکور یزدی، سیدرضا صدر، مسلم ملکوتی، سیدجلالالدین آشتیانی، علامه طباطبایی، سیدحسین بروجردی، امامخمینی و... |
تألیفات | کتاب طهارت امامخمینی |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | مبارزه با رژیم پهلوی و حمایت از نهضت امامخمینی |
اجتماعی | تولیت آستانه حضرت معصومه(س)، اداره مدرسه رضویه، همکاری با بازرسی کشور و مأموریت از طرف امامخمینی برای رسیدگی به کمیتههای انقلاب اسلامی، غائله ترکمنصحرا و وضعیت زندان در استانهای مختلف |
تولد و تحصیل
علیاکبر مسعودی خمینی در سال ۱۳۱۰ش در شهر خمین دیده به جهان گشود.[۱] او خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را به مدت دو سال در مکتبخانه ملا ابوالقاسم خمین آموخت. سپس وارد دبستانی در خمین شد، ولی به سبب روحیه مذهبی پدرش، در کلاس پنجم ابتدایی تحصیل در آنجا را رها کرد و به فراگیری دروس حوزوی روی آورد.[۲] و صمدیه را نزد شیخ احمد آل طاهر خواند. سپس به اراک رفت و در مدرسه ملا ابراهیم آن شهر مقیم شد و حاشیه ملا عبدالله (در منطق) را نزد سیدعلی اراکی فراگرفت. بخشی از کتاب معالم را هم نزد شیخ قنبرعلی آموخت.[۳] و آنگاه در سال ۱۳۲۶-۱۳۲۷ش راهی قم شد.[۴] او در حوزه علمیه قم، معالم را نزد شیخ جعفر سبحانی و شرح لمعه را پیش سیدموسی صدر و میرزا جواد تبریزی خواند. آنگاه در درس رسایل و مکاسب میرزا علیاکبر مشکینی شرکت کرد و سپس از درس رسایل میرزا محمد مجاهدی تبریزی و سیدرضا بهاءالدینی بهره برد. بخش دیگری از مکاسب و همچنین کفایهالاصول را هم نزد شیخ عبدالجواد جبلعاملی اصفهانی فراگرفت.[۵] همچنین از درس قوانینالاصول میرزا حسین نوری همدانی استفاده کرد و بخش دیگری از آن را نزد سیدرضا صفی (عمادالدینی) خواند.[۶]
مسعودی خمینی همزمان به تحصیل شرح منظومه ملاهادی سبزواری نزد شیخ محمد فکور یزدی، سیدرضا صدر و مسلم ملکوتی پرداخت و منطق را هم خدمت سیدجلالالدین آشتیانی فراگرفت. در درس اسفار اربعه و شفای ابوعلی سینا هم از شاگردان علامه سیدمحمدحسین طباطبایی بود.[۷] مدتی هم از درسهای اخلاق سیدرضا صدر[۸] و سیدحسین فاطمی بهره برد.[۹]
مسعودی خمینی سپس به فراگیری درس خارج فقه و اصول پرداخت و از درس خارج سیدحسین طباطبایی بروجردی و امامخمینی استفاده کرد.[۱۰] او از سال ۱۳۳۷ش در درس خارج فقه امامخمینی و اصول که در مسجد سلماسی و سپس مسجد اعظم قم تشکیل میشد، حضور یافت.[۱۱] و کتاب مکاسب را از ابتدا تا اواسط یا انتهای مبحث فضولی پیش ایشان خواند.[۱۲] در تابستان ۱۳۴۳ش نیز در درس مسائل مستحدثه امامخمینی که در بیت امام برگزار میشد، شرکت داشت.[۱۳] وی درباره ویژگیهای درس خارج امامخمینی میگوید:
«شیوه تدریس امام به این صورت بود که ابتدا مسئلهای را مطرح میکردند و میفرمودند. این مسئله دارای مقدماتی است. بعد از ذکر مقدمات، در خلال صحبتهایشان اقوال علمایی همچون مرحوم نائینی و آخوند خراسانی را مطرح میکردند و بعد به نقد آنها میپرداختند. معمولاً کسی نمیتوانست مقابل ایشان ایستادگی کند... نکته دیگر اینکه وقتی امام در محفل درس، اقوال و آرای دیگران را مطرح میکردند، احدی از شاگردان حق اظهار نظر نداشت، ولی وقتی نوبت به موضعگیری خودشان میرسید فضا را باز گذاشته بود که طلبهها انتقاد کنند... ایشان چنان افکار شاگردانش را به درس و بحث گره میزد و درگیر میکرد که کسی خوابش نمیبرد و نیز هنگام تدریس به تمام جزئیات جلسه و حالات شاگردان اشراف داشت».[۱۴]
او درباره سالهای حضور در درس خارج فقه یا اصول امامخمینی در خاطراتش سخنی نگفته است، ولی میتوان احتمال داد که در دهه ۱۳۳۰ش در آن درسها حاضر میشد و تا تبعید امامخمینی به خارج از کشور در آبان ۱۳۴۳ در آن درس شرکت میکرد. وی یک سال و نیم هم در درس خارج فقه (خیارات) سیدمحمدرضا گلپایگانی شرکت کرد و مدتی هم در درس خارج سیدمحمد محقق داماد استفاده کرد. آنگاه مدت هشت سال در درس خارج محمدتقی بهجت حضور یافت.[۱۵] در تعطیلات تابستانی هم به اراک میرفت و در درس خارج محمد امامی اراکی شرکت میکرد.[۱۶] همزمان با تحصیل، به تدریس درسهایی چون جامعالمقدمات، صمدیه و عوامل ملامحسن در حوزه علمیه قم میپرداخت و آنگاه تدریس حاشیه ملا عبدالله را در مسجد محمدیه شروع کرد و سپس به تدریس شرح لمعه، رسایل و... در حوزه علمیه قم ادامه داد.[۱۷] او از امامخمینی.[۱۸] و گلپایگانی، محمدتقی بهجت و شیخ محمدعلی اراکی اجازاتی در امور شرعیه دریافت کرد.[۱۹]
فعالیت سیاسی و مبارزاتی
مسعودی خمینی از نخستین روزهای ورود به قم به خانه امامخمینی تردد داشت و یک بار نیز واسطه انتقال وجهی از سیدمرتضی پسندیده به ایشان شد.[۲۰] او که در دوران تحصیل در قم با جمعیت فدائیان اسلام آشنا شده و تحت تأثیر مبارزات آنان قرارگرفته بود.[۲۱] با آغاز نهضت اسلامی به فعالیت علیه حکومت پهلوی پرداخت و در سال ۱۳۴۲ش به جرم دفاع از امامخمینی در خمین دستگیر و سپس از سخنرانی در آنجا منع شد.[۲۲] پس از دستگیری امامخمینی در ۱۵ خرداد، در تجمع اعتراضی طلاب در حرم حضرت معصومه(س) شرکت داشت.[۲۳] سپس در همان سال به جرم تردد به بیت امامخمینی دستگیر و به ساواک قم منتقل شد و مدتی بعد آزاد گردید[۲۴] همچنین در سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۳ش همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، اعلامیههایی را امضا میکرد.[۲۵] یکی از نامههایی که توسط او امضا شد، ارسال نامه همراه با جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم به سیدمحمدهادی میلانی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی در موسم تبلیغ (رمضان ۱۳۴۳ش) بود. آنان در این نامه، با اشاره به موسم تبلیغ و سختگیریهای حکومت پهلوی علیه امامخمینی، خواستار اظهار نظر آن مراجع درباره تجلیل از امامخمینی، علیرغم این سختگیریها شدند. آیات میلانی و مرعشی نجفی هم در پاسخ، بر تجلیل از امامخمینی و تکرار مطالبه علما درباره بازگشت امامخمینی به کشور تأکید کردند.[۲۶] همچنین او در انتشار نشریات بعثت و انتقام مشارکت داشت. علاوه بر آن، در تشکیل جمعیت سرّی با هدف اصلاح حوزه علمیه قم و تبیین معارف دینی نقش داشت.[۲۷]
مسعودی خمینی در سال ۱۳۴۶ش به نجف رفت.[۲۸] و در آنجا امامخمینی به او پیشنهاد داد برای تبلیغ دین به سیرجان برود. پیرو این دستور، او راهی سیرجان شد و مورد استقبال اهالی آن شهر قرار گرفت. امامخمینی پس از اطلاع از این قضیه، در نامهای خوشحالی خود را از موفقیت وی در آنجا ابراز کرد.[۲۹] مسعودی خمینی چند سال در سیرجان به فعالیتهای تبلیغی پرداخت و ازجمله اقدامات او در سیرجان، برگزاری جلساتی با جوانان بود که با کمک آنان، یکی از سینماهای آنجا و همچنین کتابخانه شاهنشاهی به آتش کشیده شد. به همین سبب و نیز به خاطر دفاع از امامخمینی، توسط ساواک بازداشت و به کرمان اعزام گردید و مدت سه روز در زندان بود و سپس به قم بازگردانده شد.[۳۰] او پس از بازگشت به قم، به تدریس در حوزه علمیه قم ادامه داد و در هیئت مدرسان حوزه علمیه قم عضویت یافت و در اغلب جلسات آنان شرکت میکرد.[۳۱] و همراه با آنان اعلامیههایی در حمایت از امامخمینی یا انتقاد از حکومت پهلوی امضا میکرد و امضای او زیر اغلب اعلامیهها دیده میشود.[۳۲]
فعالیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی
مسعودی خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه رفاه در خدمت امامخمینی بود.[۳۳] سپس در ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ با حکم امامخمینی و همراه با ابراهیم امینی، به استان هرمزگان رفت و به کمیتههای انقلاب اسلامی در آن استان رسیدگی کرد.[۳۴] پس از دو ماه بررسی مشکلات کمیتههای انقلاب اسلامی در هرمزگان، گزارشی از آن به امامخمینی ارائه کرد.[۳۵] در هشتم آبان ۱۳۵۸ نیز از سوی امامخمینی و همراه با ابراهیم امینی، به ترکمنصحرا در استان گلستان اعزام شد تا به اختلافات ایجادشده در آن منطقه رسیدگی کند.[۳۶] پس از بازگشت از مأموریت فوق، به بوشهر اعزام و مأمور رسیدگی به وضعیت زندانهای آن استان شد. مدتی هم در بازرسی کل کشور مشغول به فعالیت گردید. آنگاه با اجازه امامخمینی به قم بازگشت و مسئولیت اداره مدرسه رضویه را بر عهده گرفت و به تدریس در آنجا نیز پرداخت. مدتی هم در هیئت داوران حج که برای رسیدگی به مشکلات میان زوار تشکیل شده بود، عضویت یافت.[۳۷] وی در سال ۱۳۷۱ش به سمت متولی آستانه حضرت معصومه(س) منصوب شد و تا سال ۱۳۸۹ش در آن سمت بود [۳۸]
وی ۱۳۱۰ش به فعالیتهای علمی در قم اشتغال دارد. یکی از مهمترین آثار او، مشارکت در انتشار کتاب طهارت امامخمینی است.[۳۹]
پانویس
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۴.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۸-۳۱.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۲۱.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۳۲-۳۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۵۷.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۳۲-۳۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۴۲-۴۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۵۷.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۳۳.
- ↑ مصاحبه حجتالاسلاموالمسلمین تقوی با....
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۱۷۰.
- ↑ مصاحبه حجتالاسلاموالمسلمین تقوی با....
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۱۶۸-۱۷۱.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۳۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۵۲.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۶۰-۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۱۸۲.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۶۳-۶۴.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۳۴-۳۵.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۶۹)،
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۶۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۶۵.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۶۸).
- ↑ سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۸۰-۸۳، ۲۱۴-۲۱۵، ۲۳۳-۲۳۶؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۶، ۱۱۰، ۱۳۰، ۱۴۵، ۱۶۳، ۱۶۵، ۱۷۳، ۱۸۸، ۱۹۶، ۱۹۹.
- ↑ آیتاللهالعظمی سید...، ص۲۶۵ـ۲۶۹؛ روحانی، ج۲، ص۳۵-۳۷؛ دوانی، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ج۵، ص۸۲-۸۴.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۲۷۸-۲۸۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۳۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۲۴۲.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۳۳۱-۳۳۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۴۰۳.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۳۹، ۲۵۱، ۲۶۸، ۲۷۲، ۲۹۹، ۳۲۲، ۳۳۱، ۴۰۵، ۴۲۰، ۴۲۷، ۴۳۴، ۴۳۹، ۴۴۴، ۴۵۰، ۴۵۲، ۴۶۲، ۴۷۳، ۴۷۶، ۴۷۹، ۴۸۲، ۴۹۱، ۴۹۸، ۵۰۵، ۵۲۵، ۵۲۹، ۵۳۴.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۶۴-۶۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۳۷۳.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۵-۶۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۳۹۷.
- ↑ خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، ص۶۴-۶۷.
- ↑ مروار، «مسعودی خمینی، علیاکبر»، ص۳۵۲.
- ↑ مصاحبه حجتالاسلاموالمسلمین تقوی با....
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاکنون (۱۳۸۵)، ج۳ (زندگینامه اعضا)، تدوین: سیدمحسن صالح، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- خاطرات آیتالله مسعودی خمینی (۱۳۸۳)، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۲، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- مروار، محمد (۱۳۸۹)، «مسعودی خمینی، علیاکبر»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تألیف: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- مصاحبه شفاهی حجتالاسلاموالمسلمین محمدکاظم تقوی با آیتالله مسعودی خمینی.