سیدمرتضی عسگری

نسخهٔ تاریخ ‏۷ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۵ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (added Category:پروژه شاگردان3 using HotCat)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عسگری، سید مرتضی؛ از شاگردان درس کلام امام خمینی. سید مرتضی عسگری معروف به علامه عسگری در ۱۳ اردیبهشت ۱۲۹۳ ش در سامرا به دنیا آمد. پدرش، سید محمداسماعیل عسگری از علمای فاضل و داماد میرزا محمدشریف عسگری تهرانی معروف به «خاتمةالمحدثین» بود. نیاکان سید مرتضی عسگری در عصر صفویه بنا به درخواست مردم ساوه، از سبزوار به آن شهر هجرت کردند و در منصب شیخ‌الاسلامی، محل رجوع و استفتای مردم قرار گرفتند. به همین سبب نام خانوادگی آنان شیخ‌الاسلام بود، ولی سید مرتضی عسگری به سبب تولد در سامرا، به عسگری معروف شد و همین شهرت هم به‌عنوان نام خانوادگی او انتخاب گردید (ادیبی لاریجانی، ۶۱). سید مرتضی عسگری پس از یادگیری خواندن و نوشتن در مکتب‌خانه، در ۱۰ سالگی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مقدمات و ادبیات عرب را در زادگاهش آموخت. او در سال ۱۳۱۰ ش در دوران مرجعیت آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی برای تکمیل دروس حوزوی، رهسپار قم شد. وی در آنجا، دروس عالی سطح را در حوزه علمیه قم نزد آیات سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، شیخ علی‌اصغر کرمانی، محمدعلی ادیب تهرانی (ریحان یزدی، ۳۸۱؛ ادیبی لاریجانی، ۷۷-۷۸) و شیخ محمدحسین شریعتمداری ساوجی خواند (ساعدی، ۵۳۵) و آن درس‌ها را با شیخ مرتضی حائری یزدی مباحثه می‌کرد. او درس‌های کلام (شرح باب حادی عشر) را هم در یکی از حجره‌های مدرسه فیضیه پیش امام خمینی خواند (ادیبی لاریجانی، ۷۹). وی از سال ۱۳۱۰-۱۳۱۳ در درس کلام امام خمینی شرکت می‌کرد (صبوحی، ۵۷) بنابراین مدت سه سال از درس ایشان بهره‌مند شد. در تفسیر قرآن از شاگردان حاج میرزا خلیل کمره‌ای بود و در درس‌های اخلاق حاج شیخ مهدی پایین‌شهری و آیت‌الله سید محمدتقی موسوی خوانساری در حوزه علمیه قم شرکت می‌جست (همان، ۸۰-۸۱؛ صبوحی، ۵۶). سید مرتضی عسگری در مدت ۴ سال اقامت در قم، با سید محمود طالقانی آشنا شد و کارهای خویش را با مشورت و هم‌فکری او شروع کرد. آن دو به همفکری درباره تحصیل و تعلیم «تفسیر و علوم قرآن» و «احادیث غیرفقهی» و «بحث‌های عقاید» در حوزه و یافتن شیوه‌های درست «تبلیغ دین» پرداختند و سپس گروه ۹ نفره‌ای تشکیل دادند و این بحث‌ها را در حوزه قم مطرح کردند. البته مباحث آنان تازگی داشت و حوزه، تحمل این حرف‌ها و این فعالیت‌ها را نداشت و کار ایشان با مخالفت مدیر وقت حوزه مواجه شد؛ به همین علت از حوزه قم قهر کردند و همین مسئله سبب شد وی به سامرا هجرت کند. علامه عسگری در سامرا از درس خارج فقه و اصول حبیب‌الله اشتهاردی (مدرس عسگری) و سید احمد مرعشی شوشتری بهره برد (ادیبی لاریجانی، ۸۲) و به درجه اجتهاد دست یافت. وی در سال ۱۳۲۳ ش قبل از پایان جنگ جهانی دوم، به بغداد رفت و همراه احمد امین صاحب کتاب التکامل فی الاسلام تصمیم به تأسیس مدرسه ابتدایی در سال ۱۳۶۳ ق گرفتند. احمد امین خود تصدی این طرح را بر عهده گرفت و عسگری اجرای کار را به او سپرد و خود به حمایت از وی پرداخت؛ او سپس به تأسیس مدرسه «منتدی النشر» در کاظمیه اقدام کرد که وابسته به «جمعیت منتدی نشر» در نجف اشرف بود. وقتی‌که عسگری از تأسیس این مدرسه مطمئن شد، بار دیگر به سامرا بازگشت و البته دلیل دیگر بازگشت ایشان به سامرا آن بود که می‌خواست دانشکده اسلامی یا حوزه نوین هم راه بیندازند، ولی مخالفت افراد متنفذ او را از عملی کردن آن تصمیم بازداشت؛ بنابراین به سامرا پناه برد. وی در زمان مرجعیت آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی به قم بازگشت و طرح راه‌اندازی «مدرسه نوین علوم اسلامی» را با ایشان در میان گذاشت. هرچند این طرح با استقبال آن مرجع بزرگ روبه‌رو شد، ولی به دلیل ملی شدن صنعت نفت ایران عملی نگردید. از این رو دوباره به عراق بازگشت و در کاظمین استقرار یافت و به تأسیس حوزه علمیه در آنجا اقدام کرد. هرچند در آنجا به سبب مخالفت بعضی از افراد موفق نشد و پس از آن به طرح دیگری پرداخت و آن تأسیس مدرسه امام کاظم (ع) بود که تا بعد از انقلاب تموز ۱۹۵۸ / ۱۳۳۶ ش ادامه داشت. عسگری طی سال‌های حضور در عراق، به‌عنوان نماینده آیت‌الله سید محسن طباطبایی حکیم، فعالیت‌های اجتماعی گسترده‌ای را در بغداد آغاز کرد و تبلیغ و تدریس را نیز پی گرفت. او سلسله مدارسی را بنیان نهاد، ازجمله مدارس امام جواد (ع) در کراره شرقیه بغداد، مدارس بغداد الجدیده، روضة الزهرا (س) برای کودکان و مدارس الزهرا برای دختران در کاظمین که زیر نظر شهیده بنت‌الهدی صدر قرار داشت. همچنین مدارس امام صادق (ع) در بصره، دبیرستان امام باقر (ع) در حله، دبیرستان امام حسن (ع) در ایوانیه و مرکز تعلیم دختران در نهمانیه واقع در شهر کوت. سید مرتضی عسگری در سال ۱۳۳۳ ش ریاست «جمعیت صندوق خیریه اسلامی» را که آیت‌الله هبةالدین شهرستانی بنیان نهاده بود، بر عهده گرفت و خدمات بزرگی را در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و مبارزه با استعمار بریتانیا در عراق به انجام رساند. از آغاز نهضت اسلامی به مبارزه با حکومت پهلوی نیز پرداخت. او پس از فاجعه مدرسه فیضیه قم در نوروز ۱۳۴۲ و حمله مأموران حکومت پهلوی به این مدرسه، در عراق به مدت ۳ شب برای شهدای آن واقعه، مجلس ختم برگزار کرد و خود نیز در پشتیبانی از نهضت اسلامی، جلسه‌های سخنرانی ترتیب داد (صبوحی، ۵۷). وقتی امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر و در تهران زندانی شد، همراه با روحانیان کاظمین تلگرافی را با عنوان «آیت‌الله مجاهد خمینی» خطاب به ایشان ارسال کردند (همان). عسگری پس از تبعید حضرت امام خمینی (ره) به ترکیه، در تلگرافی به رئیس‌جمهور این کشور از وی خواست که ضمن رعایت احترام امام، به نحو احسن از ایشان پذیرایی شود. سپس همراه با جمعی دیگر از علمای بغداد و کاظمین، در نامه‌ای به آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری، تأثر خود را از «ظلم فاحش» در تبعید امام خمینی از کشور ابراز کردند (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۲۰-۱۲۱). افزون بر آن، هنگامی‌که امام خمینی از ترکیه به عراق آمد، وی و دو تن از دوستانش، نخستین گروه دیدارکننده با امام خمینی (ره) بودند. در جریان ورود امام خمینی به عراق در سال ۱۳۴۴ ش، همراه با جمعی از طلاب و روحانیان در استقبال از ایشان حضور داشت. همچنین هنگامی‌که محمدرضا ناصری، از روحانیان مبارز در سفر حج به سبب پخش اعلامیه به زندان افتاد، به همراه گروهی از علمای ایران و عراق که در حج بودند، به دیدار فیصل، ولیعهد سعودی، رفتند و خواستار آزادی ناصری شدند. وی همچنین در نجف به‌طور پنهانی با امام خمینی در ارتباط بود و تا پیروزی انقلاب اسلامی، به حمایت و پشتیبانی از امام خمینی ادامه داد. به علت مبارزه‌های سیاسی و مخالفت با حزب بعث عراق، از سوی حکومت بغداد تحت پیگرد قرار گرفت و در نتیجه در سال ۱۳۴۹ ش به لبنان رفت. وی در آنجا همراه سید موسی صدر، سید محمدحسین فضل‌الله و شیخ مهدی شمس‌الدین به مبارزه علیه حکومت بعث عراق ادامه داد. هنگامی که عوامل حکومت عراق قصد ربودن وی را داشتند، لبنان را ترک کرد و به ایران آمد (صبوحی، ۵۶ ). او در ایران هم به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و به همین علت در سال ۱۳۵۵ ش ممنوع‌المنبر شد (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۷، ۳۸۹). عسگری پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های علمی در ایران ادامه داد و به‌ویژه با حساسیت خاصی در برابر خرافه‌پرستی و بدعت‌آفرینی واکنش نشان می‌داد. او افزون بر تدریس، پژوهش و نگارش، برخی فعالیت‌های اجتماعی نیز به انجام رساند که تأسیس و اداره مدارس و دبیرستان‌های گوناگون در عراق، تأسیس درمانگاه «الرعایه الاسلامیه» در سال ۱۳۴۸ ش در بغداد، تأسیس دانشکده اصول دین در سال ۱۳۴۸ ش در بغداد، تأسیس مجمع علمی اسلامی در سال ۱۳۵۸ ش در تهران، تأسیس دانشکده اصول دین در شهرهای قم، تهران و دزفول از سال ۱۳۷۵ ش و اداره آنجا، و انتشار کتاب‌های درسی علوم اسلامی برای بهره‌برداری طلاب ازجمله فعالیت‌های اجتماعی او بود (صبوحی، ۵۶-۵۷ ). یکی از مهم‌ترین اقدامات و دلمشغولی‌های سید مرتضی عسگری، توجه و اهتمام او به نقد منابع و متون تاریخی و حدیثی بود. او با روش‌های توصیفی تاریخی، تحلیلی، مقایسه‌ای و تکیه بر اسناد، منابع و مراجع را جست‌وجو و تحقیق و کنترل می‌کرد و سپس در پرتو قرآن و سنت صحیح درباره آنها داوری می‌نمود و به نکات بدیعی دست می‌یافت (محمدی، ۲۶۶). نگاهی به تألیفات او گویای این رویکرد انتقادی است. مهم‌ترین تألیفات او عبارت است از: ادیان آسمانی و مسئله تحریف (بررسی تحریف در ادیان آسمانی و اسلام)، نقش ائمه (ع) در احیای دین (تحریف در اسلام)، نقش عایشه در تاریخ اسلام (بررسی و مطالعه زندگی عایشه)، یکصد و پنجاه صحابی ساختگی (بررسی ۱۵۰ تن از صحابی ساختگی سیف بن عمرو)، در راه وحدت (بررسی و نقد اختلافات شیعه و سنی)، عبدالله بن سبا (ارزیابی ۱۵ سلسله از روایات سیف بن عمر)، المنهج المفتوح (روش تعلیم و تربیت در حوزه‌های علمیه)، عقاید الاسلام من القرآن الکریم، القرآن الکریم و روایات المدرستین (حدیثی و تاریخی)، شهید احیای دین (بررسی علل و آثار قیام حضرت سیدالشهدا (ع))، نگاهی به سرگذشت حدیث، احادیث ام‌المؤمنین (حدیثی و تاریخی)، اسناد و فوائد حدیث کساء، القرآن الکریم فی عصر الرسول (ص) و ما بعده، القرآن الکریم فی مدرسه اهل‌البیت علیهم‌السلام، القرآن الکریم فی مدرسه الخلفاء، تعلیم اسلامی، احکام اسلام، الآداب الاسلامیه، السیاسه فی الاسلام و الاحکام السلطانیه، بحوث المدرستین حول الصحابه و الامامه، بحوث المدرستین فی المصادر الشریعه الاسلامیه، اثر قیام الامام الحسین (ع) فی احیاء سنة الرسول (ص)، انتشار افکار المدرستین و موقفهما من حمله المغول، رواة مختلفون، انواع الاختلاق و اصناف المختلقون، الروایات الاسرائیلیه و روایات الزنادقه و الغلاه، من سیره الرسول و اهل‌بیته، تراجم الصحابه (رجال)، ۴ جلد، سقیفه، بر گستره کتاب و سنت در ۱۵ جلد و ترجمه مبانی اندیشه‌های اسلامی، ترجمه معالم المدرستین (مبانی اندیشه‌های اسلامی در دیدگاه شیعه و سنی) در ۲ جلد. برخی از مقالات او هم عبارت است از: توضیح پاره‌ای از اصطلاحات قرآنی، روزنامه جمهوری اسلامی، نقش بدعت‌ها و تحریفات در منع نشر اسلام و احکام آن، روزنامه رسالت، تخصصی بودن علوم مکتب امام جعفر صادق (ع)، پیام حوزه، دیدگاه آیت‌الله حکیم درباره مالیات اسلامی، پیام حوزه و...(صبوحی، ۵۹؛ ادیبی لاریجانی، ۱۶۸-۱۷۱). سید مرتضی عسگری در ۲۵ شهریور ۱۳۸۶ ش در تهران از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد (جنتی، ۱۵۵). منابع: ادیبی لاریجانی، محمدباقر (۱۳۸۷)، مرزدار مکتب اهل بیت (علیهم‌السلام)، قم، دانشکده اصول الدین؛ اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جنتی، یدالله (۱۳۸۶)، درگذشتگان: علامه عسگری، دوماهنامه آینه پژوهش، دوره ۱۸، شماره ۱۰۵-۱۰۶، پاییز؛ ریحان یزدی، سید علیرضا (۱۳۷۲)، آیینه دانشوران، با مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی؛ ساعدی، محمد (۱۴۳۱ ق)، موسوعه اعلام الدعوه و الوحده و الاصلاح، تهران، المجمع العالمی للتقریب المذاهب الاسلامیه، المعاونیه الثقافیه؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک (۱۳۹۳)، ج ۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ روحانی صدر، حسین (۱۳۸۹)، «عسگری، سید مرتضی»، فرهنگنامه روحانیان مبارز عصر امام خمینی، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صبوحی، حسین (۱۳۸۰)، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ماهنامه کیهان فرهنگی، شماره ۱۷۴، فروردین؛ محمدی، رمضان (۱۳۸۲)، «علامه سید مرتضی عسگری و نقد متون تاریخ اسلام»، پژوهش حوزه، سال چهارم، شماره ۱۳ و ۱۴، بهار و تابستان.