پرش به محتوا

سیدمرتضی عسگری

از ویکی امام خمینی
سیدمرتضی عسگری
اطلاعات فردی
نام کاملسیدمرتضی عسگری
لقبعلامه عسگری
تاریخ تولد۱۳ اردیبهشت ۱۲۹۳
زادگاهسامرا
تاریخ وفات۲۵ شهریور ۱۳۸۶
محل دفنحرم حضرت معصومه(س)، قم
شهر وفاتتهران
خویشاوندان
سرشناس
سیدمحمداسماعیل عسگری (پدر)
اطلاعات علمی
استادانامام‌خمینی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، علی‌اصغر کرمانی، محمدعلی ادیب تهرانی، محمدحسین شریعتمداری ساوجی، میرزا خلیل کمره‌ای، مهدی پایین‌شهری، سیدمحمدتقی خوانساری
محل تحصیلحوزه علمیه قم، حوزه علمیه سامرا
تألیفاتادیان آسمانی و مسئله تحریف، نقش ائمه(ع) در احیای دین، نقش عایشه در تاریخ اسلام، یکصد و پنجاه صحابی ساختگی، در راه وحدت، عبدالله بن سبا، المنهج المفتوح، عقاید الاسلام من القرآن الکریم، القرآن الکریم و روایات المدرستین، شهید احیای دین، نگاهی به سرگذشت حدیث، احادیث ام‌المؤمنین، اسناد و فوائد حدیث کساء، القرآن الکریم فی عصر الرسول(ص) و ما بعده، القرآن الکریم فی مدرسه اهل‌البیت علیهم‌السلام، القرآن الکریم فی مدرسه الخلفاء، تعلیم اسلامی، احکام اسلام، الآداب الاسلامیه، السیاسه فی الاسلام و الاحکام السلطانیه، بحوث المدرستین حول الصحابه و الامامه، بحوث المدرستین فی المصادر الشریعه الاسلامیه، اثر قیام الامام الحسین(ع) فی احیاء سنة الرسول(ص)، انتشار افکار المدرستین و موقفهما من حمله المغول، رواة مختلفون، انواع الاختلاق و اصناف المختلقون، الروایات الاسرائیلیه و روایات الزنادقه و الغلاه، من سیره الرسول و اهل‌بیته، تراجم الصحابه (رجال)، سقیفه، بر گستره کتاب و سنت، ترجمه مبانی اندیشه‌های اسلامی، ترجمه معالم المدرستین (مبانی اندیشه‌های اسلامی در دیدگاه شیعه و سنی)
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیمبارزه با حکومت پهلوی، همراهی با نهضت امام‌خمینی، فعالیت‌های سیاسی در عراق و لبنان
اجتماعیتأسیس مدارس و دبیرستان‌ها در عراق، تأسیس درمانگاه «الرعایه الاسلامیه» در بغداد، تأسیس دانشکده اصول دین در بغداد، تأسیس مجمع علمی اسلامی در تهران، تأسیس دانشکده اصول دین در قم، تهران و دزفول


سیدمرتضی عسگری، از شاگردان درس کلام امام‌خمینی.

زادگاه و خاندان

سیدمرتضی عسگری معروف به علامه عسگری در ۱۳ اردیبهشت ۱۲۹۳ش در سامرا به دنیا آمد. پدرش، سیدمحمداسماعیل عسگری از علمای فاضل و داماد میرزا محمدشریف عسگری تهرانی معروف به «خاتمةالمحدثین» بود.

نیاکان سیدمرتضی عسگری در عصر صفویه بنا به درخواست مردم ساوه، از سبزوار به آن شهر هجرت کردند و در منصب شیخ‌الاسلامی، محل رجوع و استفتای مردم قرار گرفتند. به همین سبب نام خانوادگی آنان شیخ‌الاسلام بود، ولی سیدمرتضی عسگری به سبب تولد در سامرا، به عسگری معروف شد و همین شهرت هم به‌عنوان نام خانوادگی او انتخاب گردید.[۱]

تحصیل

سیدمرتضی عسگری پس از یادگیری خواندن و نوشتن در مکتب‌خانه، در ۱۰ سالگی به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مقدمات و ادبیات عرب را در زادگاهش آموخت.

او در سال ۱۳۱۰ش در دوران مرجعیت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی برای تکمیل دروس حوزوی، رهسپار قم شد. وی در آنجا، دروس عالی سطح را در حوزه علمیه قم نزد آیات سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، شیخ علی‌اصغر کرمانی، محمدعلی ادیب تهرانی[۲] و شیخ محمدحسین شریعتمداری ساوجی خواند[۳] و آن درس‌ها را با شیخ مرتضی حائری یزدی مباحثه می‌کرد.

او درس‌های کلام (شرح باب حادی عشر) را هم در یکی از حجره‌های مدرسه فیضیه پیش امام‌خمینی خواند.[۴] وی از سال ۱۳۱۰-۱۳۱۳ در درس کلام امام‌خمینی شرکت می‌کرد.[۵] بنابراین مدت سه سال از درس ایشان بهره‌مند شد.

در تفسیر قرآن از شاگردان حاج میرزا خلیل کمره‌ای بود و در درس‌های اخلاق حاج شیخ مهدی پایین‌شهری و آیت‌الله سیدمحمدتقی موسوی خوانساری در حوزه علمیه قم شرکت می‌جست.[۶]

سیدمرتضی عسگری در مدت ۴ سال اقامت در قم، با سیدمحمود طالقانی آشنا شد و کارهای خویش را با مشورت و هم‌فکری او شروع کرد. آن دو به همفکری درباره تحصیل و تعلیم «تفسیر و علوم قرآن» و «احادیث غیرفقهی» و «بحث‌های عقاید» در حوزه و یافتن شیوه‌های درست «تبلیغ دین» پرداختند و سپس گروه ۹ نفره‌ای تشکیل دادند و این بحث‌ها را در حوزه قم مطرح کردند. البته مباحث آنان تازگی داشت و حوزه، تحمل این حرف‌ها و این فعالیت‌ها را نداشت و کار ایشان با مخالفت مدیر وقت حوزه مواجه شد؛ به همین علت از حوزه قم قهر کردند و همین مسئله سبب شد وی به سامرا هجرت کند. علامه عسگری در سامرا از درس خارج فقه و اصول حبیب‌الله اشتهاردی (مدرس عسگری) و سیداحمد مرعشی شوشتری بهره برد[۷] و به درجه اجتهاد دست یافت.

فعالیت سیاسی و اجتماعی قبل از پیروزی انقلاب

وی در سال ۱۳۲۳ش قبل از پایان جنگ جهانی دوم، به بغداد رفت و همراه احمد امین صاحب کتاب التکامل فی الاسلام تصمیم به تأسیس مدرسه ابتدایی در سال ۱۳۶۳ق گرفتند.

احمد امین خود تصدی این طرح را بر عهده گرفت و عسگری اجرای کار را به او سپرد و خود به حمایت از وی پرداخت؛ او سپس به تأسیس مدرسه «منتدی النشر» در کاظمیه اقدام کرد که وابسته به «جمعیت منتدی نشر» در نجف اشرف بود. وقتی‌که عسگری از تأسیس این مدرسه مطمئن شد، بار دیگر به سامرا بازگشت و البته دلیل دیگر بازگشت ایشان به سامرا آن بود که می‌خواست دانشکده اسلامی یا حوزه نوین هم راه بیندازند، ولی مخالفت افراد متنفذ او را از عملی کردن آن تصمیم بازداشت؛ بنابراین به سامرا پناه برد.

وی در زمان مرجعیت آیت‌الله سیدحسین طباطبایی بروجردی به قم بازگشت و طرح راه‌اندازی «مدرسه نوین علوم اسلامی» را با ایشان در میان گذاشت. هرچند این طرح با استقبال آن مرجع بزرگ روبه‌رو شد، ولی به دلیل ملی شدن صنعت نفت ایران عملی نگردید. از این رو دوباره به عراق بازگشت و در کاظمین استقرار یافت و به تأسیس حوزه علمیه در آنجا اقدام کرد. هرچند در آنجا به سبب مخالفت بعضی از افراد موفق نشد و پس از آن به طرح دیگری پرداخت و آن تأسیس مدرسه امام کاظم(ع) بود که تا بعد از انقلاب تموز ۱۹۵۸م/۱۳۳۶ش ادامه داشت.

عسگری طی سال‌های حضور در عراق، به‌عنوان نماینده آیت‌الله سیدمحسن طباطبایی حکیم، فعالیت‌های اجتماعی گسترده‌ای را در بغداد آغاز کرد و تبلیغ و تدریس را نیز پی گرفت. او سلسله مدارسی را بنیان نهاد، ازجمله مدارس امام جواد(ع) در کراره شرقیه بغداد، مدارس بغداد الجدیده، روضة الزهرا(س) برای کودکان و مدارس الزهرا برای دختران در کاظمین که زیر نظر شهیده بنت‌الهدی صدر قرار داشت. همچنین مدارس امام صادق(ع) در بصره، دبیرستان امام باقر(ع) در حله، دبیرستان امام حسن(ع) در ایوانیه و مرکز تعلیم دختران در نهمانیه واقع در شهر کوت.

سیدمرتضی عسگری در سال ۱۳۳۳ش ریاست «جمعیت صندوق خیریه اسلامی» را که آیت‌الله هبةالدین شهرستانی بنیان نهاده بود، بر عهده گرفت و خدمات بزرگی را در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و مبارزه با استعمار بریتانیا در عراق به انجام رساند.

فعالیت مبارزاتی

از آغاز نهضت اسلامی به مبارزه با حکومت پهلوی نیز پرداخت. او پس از فاجعه مدرسه فیضیه قم در نوروز ۱۳۴۲ و حمله مأموران حکومت پهلوی به این مدرسه، در عراق به مدت ۳ شب برای شهدای آن واقعه، مجلس ختم برگزار کرد و خود نیز در پشتیبانی از نهضت اسلامی، جلسه‌های سخنرانی ترتیب داد.[۸] وقتی امام‌خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر و در تهران زندانی شد، همراه با روحانیان کاظمین تلگرافی را با عنوان «آیت‌الله مجاهد خمینی» خطاب به ایشان ارسال کردند.[۹]

عسگری پس از تبعید حضرت امام‌خمینی به ترکیه، در تلگرافی به رئیس‌جمهور این کشور از وی خواست که ضمن رعایت احترام امام، به نحو احسن از ایشان پذیرایی شود. سپس همراه با جمعی دیگر از علمای بغداد و کاظمین، در نامه‌ای به آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، تأثر خود را از «ظلم فاحش» در تبعید امام‌خمینی از کشور ابراز کردند.[۱۰] افزون بر آن، هنگامی‌که امام‌خمینی از ترکیه به عراق آمد، وی و دو تن از دوستانش، نخستین گروه دیدارکننده با امام‌خمینی بودند.

در جریان ورود امام‌خمینی به عراق در سال ۱۳۴۴ش، همراه با جمعی از طلاب و روحانیان در استقبال از ایشان حضور داشت. همچنین هنگامی‌که محمدرضا ناصری، از روحانیان مبارز در سفر حج به سبب پخش اعلامیه به زندان افتاد، به همراه گروهی از علمای ایران و عراق که در حج بودند، به دیدار فیصل، ولیعهد سعودی، رفتند و خواستار آزادی ناصری شدند. وی همچنین در نجف به‌طور پنهانی با امام‌خمینی در ارتباط بود و تا پیروزی انقلاب اسلامی، به حمایت و پشتیبانی از امام‌خمینی ادامه داد. به علت مبارزه‌های سیاسی و مخالفت با حزب بعث عراق، از سوی حکومت بغداد تحت پیگرد قرار گرفت و در نتیجه در سال ۱۳۴۹ش به لبنان رفت. وی در آنجا همراه سیدموسی صدر، سیدمحمدحسین فضل‌الله و شیخ مهدی شمس‌الدین به مبارزه علیه حکومت بعث عراق ادامه داد. هنگامی که عوامل حکومت عراق قصد ربودن وی را داشتند، لبنان را ترک کرد و به ایران آمد.[۱۱]

او در ایران هم به مبارزه با حکومت پهلوی ادامه داد و به همین علت در سال ۱۳۵۵ ش ممنوع‌المنبر شد.[۱۲]

فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب

عسگری پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت‌های علمی در ایران ادامه داد و به‌ویژه با حساسیت خاصی در برابر خرافه‌پرستی و بدعت‌آفرینی واکنش نشان می‌داد. او افزون بر تدریس، پژوهش و نگارش، برخی فعالیت‌های اجتماعی نیز به انجام رساند که تأسیس و اداره مدارس و دبیرستان‌های گوناگون در عراق، تأسیس درمانگاه «الرعایه الاسلامیه» در سال ۱۳۴۸ش در بغداد، تأسیس دانشکده اصول دین در سال ۱۳۴۸ش در بغداد، تأسیس مجمع علمی اسلامی در سال ۱۳۵۸ش در تهران، تأسیس دانشکده اصول دین در شهرهای قم، تهران و دزفول از سال ۱۳۷۵ش و اداره آنجا، و انتشار کتاب‌های درسی علوم اسلامی برای بهره‌برداری طلاب ازجمله فعالیت‌های اجتماعی او بود.[۱۳]

یکی از مهم‌ترین اقدامات و دلمشغولی‌های سیدمرتضی عسگری، توجه و اهتمام او به نقد منابع و متون تاریخی و حدیثی بود. او با روش‌های توصیفی تاریخی، تحلیلی، مقایسه‌ای و تکیه بر اسناد، منابع و مراجع را جست‌وجو و تحقیق و کنترل می‌کرد و سپس در پرتو قرآن و سنت صحیح درباره آنها داوری می‌نمود و به نکات بدیعی دست می‌یافت.[۱۴] نگاهی به تألیفات او گویای این رویکرد انتقادی است.

تالیفات

مهم‌ترین تألیفات او عبارت است از: ادیان آسمانی و مسئله تحریف (بررسی تحریف در ادیان آسمانی و اسلام)، نقش ائمه (ع) در احیای دین (تحریف در اسلام)، نقش عایشه در تاریخ اسلام (بررسی و مطالعه زندگی عایشه)، یکصد و پنجاه صحابی ساختگی (بررسی ۱۵۰ تن از صحابی ساختگی سیف بن عمرو)، در راه وحدت (بررسی و نقد اختلافات شیعه و سنی)، عبدالله بن سبا (ارزیابی ۱۵ سلسله از روایات سیف بن عمر)، المنهج المفتوح (روش تعلیم و تربیت در حوزه‌های علمیه)، عقاید الاسلام من القرآن الکریم، القرآن الکریم و روایات المدرستین (حدیثی و تاریخی)، شهید احیای دین (بررسی علل و آثار قیام حضرت سیدالشهدا(ع))، نگاهی به سرگذشت حدیث، احادیث ام‌المؤمنین (حدیثی و تاریخی)، اسناد و فوائد حدیث کساء، القرآن الکریم فی عصر الرسول (ص) و ما بعده، القرآن الکریم فی مدرسه اهل‌البیت علیهم‌السلام، القرآن الکریم فی مدرسه الخلفاء، تعلیم اسلامی، احکام اسلام، الآداب الاسلامیه، السیاسه فی الاسلام و الاحکام السلطانیه، بحوث المدرستین حول الصحابه و الامامه، بحوث المدرستین فی المصادر الشریعه الاسلامیه، اثر قیام الامام الحسین(ع) فی احیاء سنة الرسول (ص)، انتشار افکار المدرستین و موقفهما من حمله المغول، رواة مختلفون، انواع الاختلاق و اصناف المختلقون، الروایات الاسرائیلیه و روایات الزنادقه و الغلاه، من سیره الرسول و اهل‌بیته، تراجم الصحابه (رجال)، ۴ جلد، سقیفه، بر گستره کتاب و سنت در ۱۵ جلد و ترجمه مبانی اندیشه‌های اسلامی، ترجمه معالم المدرستین (مبانی اندیشه‌های اسلامی در دیدگاه شیعه و سنی) در ۲ جلد. برخی از مقالات او هم عبارت است از: توضیح پاره‌ای از اصطلاحات قرآنی، روزنامه جمهوری اسلامی، نقش بدعت‌ها و تحریفات در منع نشر اسلام و احکام آن، روزنامه رسالت، تخصصی بودن علوم مکتب امام جعفر صادق(ع)، پیام حوزه، دیدگاه آیت‌الله حکیم درباره مالیات اسلامی، پیام حوزه و...[۱۵]

گذشت

سیدمرتضی عسگری در ۲۵ شهریور ۱۳۸۶ ش در تهران از دنیا رفت و پیکرش پس از تشییع در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۱۶]

پانویس

  1. ادیبی لاریجانی، مرزدار مکتب اهل‌بیت(ع)، ص۶۱.
  2. ریحان‌یزدی، آیینه دانشوران، ص۳۸۱؛ ادیبی لاریجانی، مرزدار مکتب اهل‌بیت(ع)، ص۷۷-۷۸.
  3. ساعدی، موسوعه اعلام الدعوه و الوحده و الاصلاح، ص۵۳۵.
  4. ادیبی لاریجانی، مرزدار مکتب اهل‌بیت(ع)، ص۷۹.
  5. صبوحی، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ص۵۷.
  6. صبوحی، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ص۵۶.
  7. ادیبی لاریجانی، مرزدار مکتب اهل‌بیت(ع)، ص۸۲.
  8. صبوحی، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ص۵۷.
  9. صبوحی، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ص۵۷.
  10. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.
  11. صبوحی، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ص۵۶.
  12. سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۷، ص۳۸۹.
  13. صبوحی، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ص۵۶-۵۷.
  14. محمدی، «علامه سیدمرتضی عسگری و نقد متون تاریخ اسلام»، ص۲۶۶.
  15. صبوحی، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ص۵۹؛ ادیبی لاریجانی، مرزدار مکتب اهل‌بیت(ع)، ص۱۶۸-۱۷۱.
  16. جنتی، درگذشتگان: علامه عسگری، ص۱۵۵.

منابع

  • ادیبی لاریجانی، محمدباقر (۱۳۸۷)، مرزدار مکتب اهل‌بیت(ع)، قم، دانشکده اصول الدین.
  • اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • جنتی، یدالله (۱۳۸۶)، درگذشتگان: علامه عسگری، دوماهنامه آینه پژوهش، دوره ۱۸، شماره ۱۰۵-۱۰۶، پاییز.
  • ریحان‌یزدی، سیدعلیرضا (۱۳۷۲)، آیینه دانشوران، با مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله‌العظمی مرعشی نجفی.
  • ساعدی، محمد (۱۴۳۱ق)، موسوعه اعلام الدعوه و الوحده و الاصلاح، تهران، المجمع العالمی للتقریب المذاهب الاسلامیه، المعاونیه الثقافیه.
  • سیر مبارزات یاران امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک (۱۳۹۳)، ج۷، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • روحانی صدر، حسین (۱۳۸۹)، «عسگری، سیدمرتضی»، فرهنگنامه روحانیان مبارز عصر امام‌خمینی، ج۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  • صبوحی، حسین (۱۳۸۰)، «علامه عسگری پاسدار حریم ولایت»، ماهنامه کیهان فرهنگی، شماره ۱۷۴، فروردین.
  • محمدی، رمضان (۱۳۸۲)، «علامه سیدمرتضی عسگری و نقد متون تاریخ اسلام»، پژوهش حوزه، سال چهارم، شماره ۱۳ و ۱۴، بهار و تابستان.