محسن غروی قوچانی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۵ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

غروی قوچانی، محسن؛ از شاگردان درس خارج فقه امام خمینی. محسن غروی قوچانی در سال ۱۳۰۳ ش در شهر مشهد و در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. پدرش شیخ محمد غروی قوچانی معروف به شیخ محمد کبیر از عالمان برجسته نجف بود که در سال ۱۳۰۳ ش به کشور بازگشت و در مشهد مقیم شد و در همان سال محسن غروی در مشهد به دنیا آمد. محسن غروی یک‌ساله بود که خانواده‌اش به قوچان رفت و او در همان شهر نشو و نما یافت. محسن غروی قوچانی دوران ابتدایی را در قوچان گذراند. سپس زیر نظر پدرش به فراگیری دروس حوزوی پرداخت و مقدمات (قرائت قرآن، احکام، معانی و بیان و صرف) را در قوچان و زیر نظر پدرش خواند. سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و مدت دو سال از درس استادان حوزه علمیه آنجا بهره برد و لمعتین را آنجا خواند، ولی در زندگینامه او اشاره‌ای به نام استادانش نشده است. محسن غروی آنگاه رهسپار عراق شد و در حوزه علمیه نجف اشرف در درس‌های رسایل، مکاسب و کفایتین آقایان شیخ عبدالحسین زنجانی، سید اسدالله مدنی تبریزی و آیت‌الله آل راضی شرکت کرد. او سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و ابتدا در درس آیت‌الله سید عبدالاعلی سبزواری حضور یافت و سپس از درس‌های خارج فقه و اصول آیات سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمود حسینی شاهرودی و سید عبدالهادی شیرازی بهره برد. با ورود امام خمینی به نجف اشرف، در درس خارج فقه (بیع مکاسب) امام خمینی حضور یافت ((قوچانی، ۱۴۸-۱۵۰). درباره سال‌های دقیق حضور او در درس امام خمینی گزارشی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که با آغاز درس خارج فقه امام خمینی در مسجد شیخ انصاری (مسجد ترک‌ها) در آن درس حضور یافته و احتمالاً دو سال از آن درس بهره برده است، چراکه با حکم آیت‌الله خویی (شرف‌الدین، ۱۹۰)، در ۱۳۴۵ ش (سیر مبارزات...، ج ۹، ۳۷۴) به لبنان رفت و در منطقه جبل عامل آن کشور به تبلیغ دین پرداخت (شرف‌الدین، ۱۹۰). غروی قوچانی در نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی فعال بود و در مجالسی که به مناسبت‌هایی چون اعتراض علیه حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه در نوروز ۱۳۴۲ ش، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش و... برگزار می‌شد، حضور می‌یافت و به سخنرانی می‌پرداخت. در سال ۱۳۴۴ ش و در جریان مهاجرت امام خمینی به عراق، به استقبال ایشان شتافت و پس از آن هم در سلک یاران ایشان درآمد و به همین علت مدتی توسط ساواک از بازگشت به کشور منع شد (قوچانی، ۱۵۱). در سال ۱۳۴۵ ش برخی از بزرگان شهر قماطیه در جبل عامل لبنان از آیت‌الله خویی درخواست کردند تا امام جماعتی را برای مسجد جدیدالتأسیس آن شهر اعزام کند و آیت‌الله خویی هم از محسن غروی قوچانی خواست که با عزیمت به لبنان، امامت آن مسجد را عهده‌دار شود. در پی این دستور، غروی قوچانی راهی قماطیه شد و به تبلیغ دین در آنجا پرداخت (قوچانی، ۱۵۲-۱۵۳). او که در ۱۶ فروردین ۱۳۴۶ اجازه تصدی در امور حسبیه و شرعیه از امام خمینی دریافت کرده بود (صحیفه امام، ج۲، ۱۱۹)، مدت ۲۰ سال در منطقه قماطیه در جبل عامل به فعالیت‌های تبلیغی اشتغال داشت (شرف‌الدین، ۱۹۰) و در آن مدت، گزارش‌هایی از فعالیت‌های خود را به امام خمینی ارسال می‌کرد که امام خمینی در پاسخ یکی از نامه‌های او نوشت: «علی المحکی وضع ترویج‎ ‏جنابعالی بحمدالله‌تعالی خوب و روز به روز بهتر می‌شود. امید است ان‌شاءالله موفق به‎ ‏ترویج دیانت مقدسه بوده و مرفه الحال باشید» (صحیفه امام، ج ۲، ۱۹۰). یکی از اقدامات او در لبنان حضور در مدارس و آموزش مسائل شرعی برای نوجوانان و جوانان بود. همچنین با تلاش‌های او حسینیه‌ای در همانجا تأسیس شد. او برای جذب کمک‌های لازم به کویت رفت و با جذب کمک‌های شیعیان آن کشور، حسینیه فوق را بنیان نهاد. سپس کلاس‌ها و برنامه‌هایی را برای زنان و کودکان دایر کرد و حسینیه فوق را به صورت مرکزی برای ترویج شعائر مذهبی درآورد (قوچانی، ۱۵۳). غروی قوچانی در پی درگیری‌ها و جنگ‌های داخلی در لبنان در سال ۱۳۵۵ ش، به سوریه رفت و پس از مشورت با امام خمینی و به دستور ایشان، به کشور بازگشت و ابتدا در شهر قم به تدریس و بحث پرداخت. کتاب‌هایی که او در حوزه علمیه قم تدریس می‌کرد عبارت بود از لمعتین و مکاسب. همچنین جلسات آموزش فن خطابه برگزار می‌کرد. سپس با دعوت مردم شهر سرپل ذهاب عازم غرب کشور شد (قوچانی، ۱۵۴). غروی قوچانی در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش رهبری مبارزات مردم آن شهر را علیه حکومت پهلوی بر عهده داشت و به همین علت برخی از مخالفان نهضت اسلامی درصدد قتل او برآمدند (حیدری، ۲۱۰ ـ ۲۱۱). بر اساس گزارش‌های ساواک، او در نیمه شعبان ۱۳۵۷ ش و در اعتراض به حکومت پهلوی، جشن میلاد امام زمان (عج) را تحریم کرد. به همین سبب ساواک از او به‌عنوان یکی از روحانیان مخالف نام برده بود که «به‌طور ضمنی با فعالیت‌های متعصبین و افراطیون مذهبی و عناصر ناراحت موافق است« (انقلاب اسلامی به...، ج ۷، ۳۵۳). همچنین چاپ و انتشار اعلامیه‌های امام خمینی در همان شهر با نظارت او صورت می‌گرفت (سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج ۱۴، ۵۳). محسن غروی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سرپل ذهاب کمیته‌های انقلاب اسلامی را تشکیل داد و کنترل اوضاع حساس شهر و همچنین روستاهای اطراف ازجمله روستاهای هم‌مرز با عراق را بر عهده گرفت. علاوه بر آن در تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی در سرپل ذهاب نقش داشت (قوچانی، ۱۵۴-۱۵۵). او پس از سال‌ها حضور در سرپل ذهاب به تهران رفت و مدتی به اقامه نماز جماعت و تبلیغ دین در مساجد آن شهر پرداخت. ازجمله امامت مساجد امام علی و حضرت زهرا را بر عهده گرفت (حیدری، ۲۱۰ ـ ۲۱۱). سپس به لبنان رفت و مدتی هم در آن کشور به تبلیغ دین اشتغال داشت. او در سال ۱۳۷۹ ش در مرکزی که در بیروت تأسیس کرده بود درگذشت و پیکرش پس از انتقال به کشور در مقبره العلمای قبرستان باغ بهشت قم به خاک سپرده شد (قوچانی، ۱۵۵). منابع: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۹)، ج ۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حیدری، علی (۱۳۷۸)، رجال و مشاهیر قوچان، مشهد، مؤلف؛ سیر مبارزات یاران امام خمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۲ و ۳، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ شرف‌الدین، محمد (۱۳۸۷)، «علائم تاریخیه ایرانیه فی لبنان»، دو فصلنامه¬ العلاقات الایرانیه الدولیه، سال دوم، شماره¬ ۳ ـ ۴، تابستان و پاییز؛ صحیفه¬ امام (۱۳۷۸)، ج ۲ و ۳، تهران، مؤسسه¬ تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ قوچانی، صادق (۱۳۷۷)، «آیت‌الله شیخ محسن غروی قوچانی مجاهد بصیر»، ستارگان حرم، ج ۲۹، قم، زائر.