راغبی، زینالعابدین؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. زینالعابدین راغبی یکی از شاگردان امام خمینی است که اطلاعات زیادی درباره او در دست نیست. او در خانوادهای روحانی به دنیا آمد، ولی اطلاعاتی درباره خانوادهاش در منابع مکتوب به دست نیامد. درباره تحصیلات راغبی هم پیش از ورود به درس امام خمینی اطلاعاتی وجود ندارد. با استناد به مصاحبهای از او، درجشده در فصلنامه حضور، میتوان گفت که در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰ ش در قم حضور داشته است. او در همان زمان در درس خارج فقه و اصول امام خمینی در مسجد سلماسی شرکت میکرد. راغبی درباره حضورش در آن درس میگوید: «من یک طلبهای بودم که در خانواده روحانی نشو و نما کرده و فوقالعاده عقیدهمند و باایمان بودم و در کودکی هم کتاب معراجالسعاده را خوانده و خصوصیات و اوصاف علما را در آنجا دیده بودم و در ذهن من تصویری نقش بسته بود و برای فرد روحانی پیش خودم معیارهایی داشتم و به خدمت بسیاری از علمای بزرگوار هم رسیده و کموبیش علقهها و احیاناً دلزدگیهایی ایجاد شده بود. درس اول را در محضر حضرت امام (س) که وارد مسجد سلماسی شدم، خدا شاهد است وقتی که توجه به ایشان پیدا کردم، دیدم ایشان سر درس دوزانو مینشست. ایشان فوقالعاده یک حالت زیبایی داشت که نمیدانم آن را چه تعبیر کنم و در هیچیک از آقایان که برخورد کردم، ندیدم. آن جلسه اول من از درس هیچ نفهمیدم، فقط حواسم توی چهره و وضع قیافه ایشان بود، اصلاً حواسم نبود. خلاصه این درس اول بود. بعد از مدتی به ایشان علاقه پیدا کردم، بهطوری که از مدرسه فیضیه و راه دور برای نماز مغرب و عشا خدمت ایشان میرفتیم» («چند خاطرۀ کوتاه»، ۳۲۲-۳۲۳؛ سلسله موی دوست، ۱۰۲-۱۰۳). راغبی به بیت امام خمینی در قم هم تردد میکرد و با استناد به خاطرات او، میتوان گفت که امام خمینی شناختی از شاگرد خویش داشت. راغبی درباره دیدارش با امام خمینی میگوید: «روزی از روزهای سالهای ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۸ برای زیارت ایشان به منزلشان مراجعه کردم. در زدم. خادم منزل گفتند فلانی است. گفتند بیایید بالا. دیدم ایشان یک حالتی بود که اگر خود من آن حالت را داشته باشم کسی را نمیپذیرم. ایشان مشغول اصلاح سر و صورت خود بودند. لنگ انداخته بودند و ماشین و قیچی و سایر لوازم و داشتند محاسن خود را اصلاح میکردند. در آن حال به من فرمودند که هیچ انسانی نباید ریشش را دست کسی بسپارد و یک مزاحی هم فرموده و ایشان گرم اصلاح و ما هم مدتی را در خدمتشان سرگرمِ صحبت و گفتگو بودیم» («چند خاطرۀ کوتاه»، ۳۲۲-۳۲۳). با استناد به این خاطره میتوان گفت که او پیش از تاریخ فوق در درس امام خمینی شرکت میکرد و همچنین امام خمینی هم بهواسطه شناختی که از راغبی داشت، در چنان وضعیتی او را به حضور پذیرفته بود. درباره دیگر فعالیتهای راغبی پیش از سال ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش اطلاعاتی وجود ندارد. با استناد به اسناد انقلاب اسلامی میتوان گفت که او در سالهای ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش از روحانیان تهران بود و همراه با روحانیان مبارز تهران، اعلامیههایی را در پشتیبانی از امام خمینی و همچنین در انتقاد از حکومت پهلوی امضا میکرد و میتوان نام راغبی را ذیل اغلب آن اعلامیهها و نامهها دید (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۲۵۲، ۳۲۴، ۳۸۶، ۴۱۲، ۴۳۷، ۴۵۵، ۴۷۰، ۴۸۵، ۵۰۰، ۵۱۱، ۵۱۶) و همین موارد نشان از فعالیتهای سیاسی راغبی در آن سالها دارد. درباره دیگر فعالیتهای او و همچنین وضعیت کنونی او اطلاعاتی در دست نیست. منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «چند خاطرۀ کوتاه» (۱۳۷۵)، فصلنامه حضور، شماره ۱۸؛ سلسله موی دوست: خاطرات دوران تدریس امام خمینی (س) به نقل از شاگردان، دوستان و منسوبین (۱۳۸۳)، به کوشش مجتبی فراهانی، با مقدمه عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).