شهیدی، عبدالله؛ از شاگردان درس خارج فقه و اصول امام خمینی. عبدالله شهیدی در سال ۱۳۰۰ ش در قزوین به دنیا آمد. پدرش شیخ عبدالحسین امام جمعه، از عالمان نامی قزوین و مؤلف کتاب منهجالاجتهاد بود که نسبش با سه واسطه به شیخ محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث میرسد که در قزوین و پس از مبارزه با بهاییت، به قتل رسید و به شهید ثالث موسوم شد و به همین علت فرزندان او هم به شهیدی معروف شدند. عبدالله شهیدی دوره ابتدایی و سه سال اول متوسطه را در قزوین گذراند. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و به مدرسه صالحیه قزوین رفت و مقدمات و بخشی از درس سطح را در آنجا و پیش پدرش و دیگر استادان آن حوزه خواند. او در سال ۱۳۲۱ ش راهی قم شد و تحصیل را در حوزه علمیه آن شهر پی گرفت. درباره استادان او در دوره سطح در حوزه علمیه قم گزارشی در دست نیست. شهیدی سپس به فراگیری دروس خارج فقه و اصول پرداخت و در درسهای خارج آیات سید محمد حجت کوهکمری و سید حسین طباطبایی بروجردی حاضر شد. وی سپس در درسهای خارج فقه و اصول امام خمینی شرکت کرد (سیفی، ۱۸۴-۱۸۶؛ صمدیها، ۲۰۲). درباره سالهای حضور او در درسهای امام خمینی گزارش دقیقی در دست نیست. صمدیها در فرزانگان علم و سخن قزوین از حضور او در درس خارج امام خمینی، پس از رحلت آیات سید محمد حجت و بروجردی سخن گفته است. به نظر میرسد منظور، رحلت آیتالله حجت است و در صورت صحت این احتمال، میتوان گفت که وی از سال ۱۳۳۱ ش (سال رحلت آیتالله حجت) تا تبعید امام خمینی به خارج از کشور در سال ۱۳۴۳ ش، در درسهای خارج فقه و اصول ایشان شرکت میکرده است. او همچنین درسهای امام خمینی را تقریر کرد (سیفی، ۱۸۸)، ولی اطلاعی از این تقریرها در دست نیست. وی همزمان در درس خارج فقه و اصول آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی هم شرکت میجست و متجاوز از ده سال، از اصحاب ایشان (شریف رازی، ج ۲، ۱۸۱) و از اعضای لجنه تحقیق و پژوهش درباره کتاب احقاق الحق بود که زیر نظر آیتالله مرعشی نجفی فعالیت میکرد (سیفی، ۱۸۷). او در آن زمان، پرداخت شهریه آیتالله مرعشی نجفی به طلاب علوم حوزوی را بر عهده داشت و سایر امور محوله از طرف ایشان را انجام میداد (صمدیها، ۲۰۳). سید عبدالله شهیدی که داماد آیتالله حجت بود (شریف رازی، ج ۲، ۱۸۱) از روحانیان مورد اعتماد مراجع تقلید بود و از برخی از آنان ازجمله امام خمینی (صحیفه امام، ج ۱، ۴۷۸)، بروجردی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمود حسینی شاهرودی، شیخ عبدالنبی عراقی، سید عبدالهادی شیرازی، سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید ابوالحسن رفیعی، سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، نجفی مرعشی و سید علی سیستانی اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه دریافت کرده بود. وی سپس به زادگاهش بازگشت و به تدریس دروس حوزوی پرداخت. همزمان به اقامه نماز جماعت در مسجد شهید ثالث و آستانه امامزاده سلطان محمد میپرداخت و سرپرستی جامعه محمدی، از مهمترین تشکلهای مذهبی قزوین را بر عهده داشت (سیفی، ۱۸۶-۱۹۲). سید عبدالله شهیدی ازجمله روحانیانی بود که از نخستین روزهای آغاز نهضت اسلامی، به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت. او در سال ۱۳۴۱ ش و در جریان انتخاب نمایندهای از حوزه علمیه قم برای مذاکره با دولت درباره پارهای مسائل انتخاب شد و نظر مخالف مراجع عظام تقلید را به دولت امیر اسدالله علم ابلاغ کرد و در این زمینه سه بار با نمایندگان دولت دیدار کرد و به ادعای سیفی، مورد تجلیل امام خمینی هم قرار گرفت. در تیر ۱۳۴۲ و پس از مهاجرت علمای سراسر کشور به تهران در اعتراض به دستگیری و حبس امام خمینی، به تهران رفت و در اجتماع روحانیان مبارز سراسر کشور شرکت کرد. او در سال ۱۳۴۶ ش پس رحلت پدرش شیخ عبدالحسین امام جمعه، امام جمعه قزوین، و تأیید آیات نجفی مرعشی و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، به زادگاهش بازگشت. یکی از انگیزههای او در پذیرش این دعوت، جلوگیری از انتصاب یکی از روحانیان وابسته به حکومت پهلوی به سمت امامت جمعه قزوین بود (سیفی، ۱۹۳-۱۹۴). شهیدی پس از بازگشت به قزوین، به عضویت هیئت علمیه آن شهر منصوب شد و در جلسات هیئت علمیه قزوین شرکت میکرد (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب ۲، ۲). وی رابط بین علمای قم و قزوین بود (همان، ۱۹۳-۱۹۵). در آن زمان، به دیدار علمای تبعیدی در سراسر کشور میرفت و ازجمله با سید مرتضی پسندیده در انارک یزد دیدار نمود (صمدیها، ۱۹۴). وقتی آیتالله مرعشی نجفی در سال ۱۳۵۳ ش تصمیم گرفت با خرید سینمای قم، آنجا را به کتابخانه تبدیل کند، شهیدی ازجمله افرادی بود که در این مسیر آن مرجع را مساعدت کرد (آیتاللهالعظمی سید شهابالدین...، ج ۳، ۲۴۹). او پس از رحلت مشکوک سید مصطفی خمینی، در برگزاری مجلس ترحیم برای آن مرحوم فعال بود (شیرخانی، ۱۶۵) و پس از سرکوبی تظاهرات مردم قم، در تعطیلی نماز جماعت علمای قزوین در اعتراض به حکومت پهلوی نقشی مؤثر داشت (همان، ۱۶۹). در اردیبهشت ۱۳۵۷ و در پی یورش مأموران حکومت پهلوی به بیوت مراجع تقلید در قم، نامههایی را همراه با علمای قزوین به مراجع تقلید ارسال کرد و اقدام حکومت پهلوی را محکوم و حمایت و پشتیبانی خود را از مبارزات آنان اعلام کرد (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳٬۲۹۳؛ شیرخانی، ۱۸۵-۱۸۶). پس از دستگیری سید عباس ابوترابی و هادی باریکبین، همراه با روحانیان مبارز قزوین، اعلامیهای را در تقبیح آن اقدام صادر کردند (انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، ج ۳، ۳۲۳-۳۲۴) و در شکلگیری تحصن اعتراضی مردم قزوین علیه آن نقش داشت (همان، ۲۳۹). تداوم این فعالیتها باعث شد حکومت پهلوی، درصدد آتش زدن خانه او بهعنوان یکی از مراکز انقلاب اسلامی در قزوین برآید که افشا شد و فرصت انجام نیافت. او بهعنوان یکی از روحانیان شاخص قزوین، در اتخاذ اغلب تصمیمهای مهم شرکت داشت (سیفی، ۱۹۶-۱۹۸). عبدالله شهیدی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اقامه نماز جمعه در قزوین منصوب شد و مدت دو سال در آن سمت بود. همچنین در رأس هیئت علمیه قزوین، به امور شهر قزوین رسیدگی میکرد. وی پس از مدتی و در پی پارهای اتفاقات در قزوین، به قم رفت و مسئولیت مدارس وابسته به آیتالله مرعشی نجفی (مرعشیه، مؤمنیه، شهابیه و مهدیه) را بر عهده گرفت و با وجود اصرارها، از بازگشت به قزوین خودداری کرد (۱۹۸-۲۰۰). وی در کنار فعالیتهای فوق، به تحقیق و پژوهش هم میپرداخت که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تحقیق و پژوهش درباره احقاق الحق اثر قاضی نورالله شوشتری، تفسیر سوره اسراء، یک دفتر در تفسیر سوره مبارکه حمد، سه دفتر در سوره مبارکه بقره، یک دفتر اصلی و دو دفتر الحاقی در سوره مبارکه اسراء و دو دفتر در تفسیر سوره مبارکه یوسف (ع)، حدود سی دفتر دستنویس نیز در موضوعات متنوع (کلام و اعتقادات، احکام، مواعظ و اخلاقیات و مناقب)، تقریرات دروس خارج فقه و اصول آیات بروجردی و امام خمینی، مجموعه یادداشتهای متفرقه در موضوعات طب قدیم، خاطرات انقلاب و وقایع نهضت. او همچنین به فعالیتهای اجتماعی اهتمام میورزید که از آن جمله میتوان به تجدید بنا، مرمت و تعمیر اساسی آستانه امامزاده سلطان محمد و تأسیس حسینیهای در جوار آن امامزاده، تجدید بنا و احیای مسجد اجدادیشان «شهید ثالث»، احداث درمانگاه خیریه جنب مسجد شهید ثالث و خرید زمین و شروع به ساخت حسینیه قزوینیها در مشهد با همکاری تعدادی از خیران اشاره کرد ( صمدیها؛ ۲۰۲-۲۰۳؛ سیفی، ۱۹۱). شهیدی در ۱۸ فروردین ۱۳۷۳ ش در قم درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط آیتالله محمد فاضل لنکرانی، در مقبره علمای باغ بهشت آن شهر و در جوار علی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد (سیفی، ۲۰۱؛ جواهرکلام، ج ۲، ۳۰۹). منابع: اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان قزوین (۱۳۹۳)، ج ۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، ج ۲، قم، انصاریان؛ حضرت آیتاللهالعظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۸)، ج ۳، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات؛ سیفی، محمدرضا (۱۳۷۸)، «میرزا عبدالله شهیدی، تندیس خدمت»، ستارگان حرم، ج ۶، گروهی از نویسندگان ماهنامه کوثر، قم: زائر؛ شریف رازی، محمد (۱۳۵۲)؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، تهران، اسلامیه؛ جواهرکلام، عبدالحسین (۱۳۸۲)، تربت پاکان قم، ج ۲، قم، انصاریان؛ شیرخانی، علی (۱۳۸۸)، انقلاب اسلامی در قزوین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ صمدیها، (۱۳۷۹)، فرزانگان علم و سخن قزوین، قزوین، بحرالعلوم؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۵۱، آیتالله سید عباس ابوترابی (۱۳۹۲)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.