محمدجواد باهنر، شاگرد امامخمینی، روحانی مبارز، عضو شورای انقلاب، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، وزیر آموزش و پرورش و نخستوزیر.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | محمدجواد باهنر |
زادروز | پنجم اسفند ۱۳۱۲ |
شهر تولد | کرمان |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | هشتم شهریور ۱۳۶۰ |
شهر درگذشت | تهران |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | بهشت زهرا(س) |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | وزیر آموزش و پرورش، عضو شورای انقلاب فرهنگی، عضو شورای عالی تبلیغات، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، نخستوزیر، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، عضو شورای انقلاب |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | میرزامحمد مجاهدی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدحسین بروجردی، سیدمحمدحسین طباطبایی |
تالیفات | آشنایی با اسلام، شناخت اسلام، بایدها و نبایدهای انقلاب، دینشناسی تطبیقی، انسان و خودسازی، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، اسلام برای نوجوانان، گفتارهای تربیتی، مواضع ما در ولایت و رهبری، رابطه علم و دین، نقش قیامتی انقلاب اسلامی، گذرگاههای الحاد، اصول دین و احکام برای خانواده، سیری در عقاید و اخلاق اسلامی، گسترش نهضت حسینی، جهان در عصر بعثت (با همکاری اکبر هاشمی رفسنجانی). |
محمدجواد باهنر در سال ۱۳۱۲ در کرمان به دنیا آمد. او در یازده سالگی تحصیلات حوزوی خود را در مدرسه معصومیه کرمان آغاز کرد و پس از ده سال روانه حوزه علمیه قم شد و از درسهای اساتید بزرگ آن چون سیدحسین بروجردی، امامخمینی و محمدحسین طباطبائی بهرههای زیادی برد. چنانکه تحصیلات دانشگاهی را تا مقطع دکترا گذراند.
باهنر پیش از نهضت امامخمینی هم سخنرانیهای سیاسی – مبارزاتی داشت و هم در رویکرد فرهنگی خود، در تهیه مجله مکتب تشیع نقش اساسی داشت. وی از سال ۵۲ تا ۵۷ پنج بار دستگیر و ممنوعالمنبر شد.
وی در ماههای اوجگیری مبارزات با حکم امام به عضویت شورای انقلاب منصوب شد و یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی با دوستان مبارز خود حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کرد. او در دولت محمدعلی رجائی سمت وزارت آموزش و پرورش را عهدهدار شد و در ادامه، نخستوزیر او شد تا اینکه هر دو در حادثه هشتم شهریور ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند.
آشنائی با اسلام، شناخت اسلام، دینشناسی تطبیقی، رابطه علم و دین بعضی از کتابهایی است که محمدجواد باهنر نوشته است.
ولادت و نسب
محمدجواد باهنر پنجم اسفند ۱۳۱۲ در کرمان به دنیا آمد.[۱] پدر او علیاصغر، پیشهورِ سادهای بود.[۲]
تحصیلات
باهنر در پنجسالگی به مکتبخانه رفت و قرآن آموخت و با ادبیات عربی و فارسی آشنا شد و در یازدهسالگی به مدرسه معصومیه کرمان رفت.[۳] وی ضمن فراگرفتن علوم حوزوی در این مدرسه، به درسهای غیر حوزوی نیز اشتغال داشت.[۴] در مهر ۱۳۳۲ به قم هجرت کرد و در مدرسه فیضیه ساکن شد.[۵] پس از گذراندنِ درسهای سطح، نزد میرزامحمد مجاهدی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، از سال ۱۳۳۳، به مدت هفت سال از درس خارج فقه و اصول امامخمینی بهره برد. او درس ایشان را با شوق و عشق زیاد دنبال میکرد؛ چنانکه این دوره را از خاطرهانگیزترین دوره زندگی خود دانسته است.[۶] همچنین درس فقه سیدحسین بروجردی را تا زمان رحلت ایشان پی گرفت. وی نزد سیدمحمدحسین طباطبایی، به مدت شش سال، فلسفه، بهویژه کتاب اسفار خواند.[۷] همزمان از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۷ دروس دانشگاهی را در مقطع کارشناسی، رشته معقول و منقول، کارشناسی ارشد، رشته علوم تربیتی و دکترا رشته الهیات دانشگاه تهران گذراند.[۸]
فعالیتهای مبارزاتی
فعالیتهای مبارزاتی باهنر از سال ۱۳۳۷ آغاز شد و در این سال به سبب سخنرانی علیه رژیم پهلوی که اسرائیل را به رسمیت شناخته بود، دستگیر شد.[۹] همکاری جدی وی در انتشار مجلّه مکتب تشیع در سال ۱۳۳۸ از دیگر فعالیتهای وی بهشمار میرود.[۱۰] نوشتن سرمقاله در مکتب تشیع به عهده باهنر گذاشته شد؛ گرچه وی از سر تواضع از درج اسم خود پرهیز داشت[۱۱] همچنین سرمقاله نخستین شماره مجله بعثت را باهنر نوشت.[۱۲]
باهنر در سال ۱۳۴۱، از سوی برخی بزرگان حوزه علمیه قم، مأمور به تبلیغ در ژاپن شد؛ ولی به دلیل آغاز مبارزات در تهران ماند.[۱۳] در خرداد ۱۳۴۲، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) وی را به سبب سخنرانیهای ضد استبدادی در همدان دستگیر کرد؛ ولی به دنبال اعتراض مردم، آزاد و به تهران فرستاده شد.[۱۴] وی در اواخر اسفند همین سال در محکومساختن فاجعه فیضیه در مسجد جامع بازار تهران، بیاناتی ایراد کرد که منجر به بازداشت و زندانی شدن او تا خرداد ۱۳۴۳ شد.[۱۵] سخنرانی در مسجد هدایت و حسینیه ارشاد تهران، برگزاری جلسات هفتگی[۱۶] توزیع جزوههای درسهای نجف امامخمینی[۱۷] همکاری با هیئتهای مؤتلفه و تأسیس مسجد الجواد(ع)،[۱۸] از فعالیتهای او در این دوره بود.
باهنر در سال ۱۳۴۴، به آموزش و پرورش راه یافت و مبارزه فرهنگی مؤثری را آغاز کرد.[۱۹] او در طول سالهای حضور در آموزش و پرورش بههمراه تعدادی از شخصیتهای دینی ازجمله سیدمحمد حسینی بهشتی و علی گلزاده غفوری کتابهای درسی تعلیمات دینی را برای سالهای مختلف دبستان و دبیرستان و برای مراکز تربیت تألیف کرد.[۲۰]
باهنر با گروهی از علمای مبارز و یاران امامخمینی در تهران، پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، خطاب به امامخمینی اعلامیه تسلیت صادر و مجلس ختمی در مسجد ارک تهران برگزار کردند.[۲۱] همچنین اعلامیه وی با گروهی از روحانیان تهران به مناسبت یادبود حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در اسناد ساواک گزارش شده است.[۲۲] افزون بر آن وی برای همنوایی با امامخمینی عید نوروز ۱۳۵۷ را تحریم و بر مبارزه با استبداد تأکید کرد.[۲۳] در ضمن به مناسبتهای چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز،[۲۴] شهدای یزد،[۲۵] سالگرد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،[۲۶] جشنهای نیمه شعبان و فساد و استبداد رژیم پهلوی،[۲۷] محکومکردن سرکوب اعتصاب کارکنان صنعت نفت،[۲۸] محکومکردن محاصره خانه امامخمینی در نجف و هجرت ایشان به فرانسه،[۲۹] چهلمین روز فاجعه خونین ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ تهران،[۳۰] فراخوان مردم برای شرکت در راهپیمایی سرنوشتساز تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ تهران[۳۱] و پشتیبانی از اعتصاب بازاریان تهران[۳۲] با دیگر روحانیان مبارز اعلامیههای مهمی صادر و از مبارزات امامخمینی پشتیبانی کرد.
باهنر پس از دستگیرشدنِ سران هیئت مؤتلفه، به سبب ترور نخستوزیر وقت؛ حسنعلی منصور، برای ادامه مبارزه در ایجاد «بنیاد رفاه و تعاون اسلامی»، کانون توحید و دفتر نشر فرهنگ اسلامی نقش داشت.[۳۳] وی به همراه، سیدمحمد حسینی بهشتی و علی غفوری اعضای هیئت علمی دفتر نشر فرهنگ اسلامی را تشکیل میدادند[۳۴] راهاندازی نهادهای یادشده برای تقویت نهضت امامخمینی بود.[۳۵] به گزارش ساواک از جلسه ختم ناصر هندی (پسندیده)، برادرزاده امامخمینی، گروهی ازجمله باهنر هنگام سخنرانی محمدتقی فلسفی و نامبردن از امامخمینی، تکبیر گفتند.[۳۶]
باهنر طی سالهای ۱۳۵۲–۱۳۵۷، پنجبار دستگیر و در این سالها ممنوعالمنبر شد.[۳۷] در ۱۳۵۶، با عالمان همفکر خود «جامعه روحانیت مبارز تهران» را تأسیس کرد[۳۸] و در دیماه ۱۳۵۷، در تنظیم اعتصابها و طراحی راهپیماییها نقش مهمی داشت و از سوی امامخمینی، عضو منتخب کمیته ساماندهی اعتصابها گردید.[۳۹] او در تحصن روحانیان در دانشگاه تهران در اعتراض به جلوگیری شاپور بختیار از ورود امامخمینی به ایران شرکت داشت.[۴۰] در زمان بازگشت امامخمینی به تهران، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، عضو فعال کمیته استقبال از ایشان بود.[۴۱]
فعالیتها و سمتها بعد از انقلاب
باهنر ازجمله افرادی بود که امامخمینی اعتماد کامل به او داشت.[۴۲] وی با حکم امامخمینی عضو شورای انقلاب شد.[۴۳] همچنین در ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ از سوی ایشان، عضو کمیته بازگشایی و مدیریت واحدهای آموزشی کشور گردید.[۴۴] یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراه بهشتی و دیگر همفکران خود در اعلام تشکیل حزبِ جمهوری اسلامی مشارکت کرد. (ببینید: حزب جمهوری اسلامی)[۴۵] نقش باهنر در تهیه و تدوین اساسنامه حزب جمهوری اسلامی بسیار برجسته بود.[۴۶] وی سعی میکرد طیفهای روشنفکر، حزباللهی، جوانان و دانشجویان را به حزب جمهوری اسلامی پیوند بدهد و حزب را جامعیت ببخشد.[۴۷]
او در خرداد ۱۳۵۸، از جانب مردم کرمان به نمایندگی مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی برگزیده شد.[۴۸] در سال ۱۳۵۹ نیز به نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.[۴۹]
فعالیتهای مبارزاتی باهنر غالباً صبغه فرهنگی داشت؛ زیرا او به تحولات فرهنگی در عرصههای سیاسی معتقد بود.[۵۰] باهنر عشق و تلاش زیاد در احیای فرهنگ اسلام راستین داشت و معتقد بود تنها فرهنگ اصیل اسلام است که جوانان را به حرکت و رشد و کمال میرساند.[۵۱] او حتی در تشکیلات سیاسی یا گروههای مبارز میکوشید مسئولیت فرهنگی و فکری را بپذیرد. وی پس از پیروزی انقلاب نیز برای اسلامیکردن محیط آموزشی در دانشگاه و آموزش و پرورش و محوریشدنِ تزکیه و تربیت در این مراکز کوشید و معاونت امور تربیتی در وزارت آموزش و پرورش را بنیان گذاشت.[۵۲] با توجه به اختلاف شدید نیروهای مکتبی با ملیگرایان، وی با بردباری و منطق با مخالفان ازجمله سیدابوالحسن بنیصدر برخورد میکرد[۵۳] به همین دلیل مؤسسان حزب جمهوری اسلامی ازجمله باهنر نامههایی به امامخمینی نوشته و از کارشکنی و برخورد بنیصدر شکایت کردهاند.[۵۴]
امامخمینی از دیدگاه باهنر
باهنر به معنای حقیقی کلمه، مقلد و عاشق امامخمینی بود و هیچ وسیلهای باعث انحراف او از راه ایشان نمیشد.[۵۵] او خاطرنشان ساخته که امامخمینی به تربیت و تهذیب طلاب بیشتر توجه میکرد. (ببینید: طلاب) و طلبههایی که اهل فکر و تحقیق و کار بودند در درس ایشان شرکت میکردند. امامخمینی برای نظام جمهوری اسلامی کادرسازی کرد و اکثر علمای جوان شهرها یا ائمه جمعه، افراد شورای عالی قضایی، فقهای شورای نگهبان و شمار زیادی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی، از شاگردان امامخمینیاند.[۵۶] او بر نقش بیبدیل امامخمینی در انقلاب اسلامی تأکید کرده و معتقد بود اگر ایشان حضور نداشت، مردم اینگونه موج نمیآفریدند. به باور باهنر، پیامها و روشنگریهای امامخمینی مردم را زیر لوای اسلام گرد آورد و بر حول محور دیانت متحد کرد. چنانکه ایشان عاشورای حسینی را احیا کرد، قیام کربلا را وارد صحنههای سیاسی ساخت و بهموقع جامعه را هدایت کرد و راه را گشود و ملت را بسیج کرد. مردم نیز آگاهانه و با تمام وجودشان رهبری ایشان را پذیرفتند.[۵۷]
مسئولیتها
مسئولیت وزارت آموزش و پرورش در دولت محمدعلی رجایی،[۵۸] مسئولیت نهضت سوادآموزی،[۵۹] عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی،[۶۰] و عضویت در شورای عالی تبلیغات،[۶۱] دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی پس از شهادت بهشتی[۶۲] و نخستوزیری در دوران کوتاه ریاستجمهوری محمدعلی رجایی[۶۳] مسئولیتها و مناصب مهم باهنر بود. امامخمینی او را در برخی از این برنامهها به شایستگی و امانت و تدین و سادهزیستی ستوده و ضمن تأیید گزارشهای کاری و عملکرد او، وی و مسئولان همکار او را به ارائه و تبیین گزارش کاری خود برای افکار عمومی تشویق و توصیه کرده است.[۶۴]
شهادت
باهنر در سمت نخستوزیری در هشتم شهریور ۱۳۶۰ بر اثر انفجار ساختمان نخستوزیری به دست عوامل نفوذی سازمان مجاهدین خلق ایران به همراه رئیسجمهور وقت محمدعلی رجایی در ۴۸سالگی به شهادت رسید و در بهشت زهرا(س) در کنار قبر بهشتی و دیگر شهیدان حادثه هفتم تیر به خاک سپرده شد.[۶۵] (ببینید: هشت شهریور)
پیام تسلیت توصیف امام از باهنر
امامخمینی، محمدجواد باهنر را دانشمندی متعهد و برای ملت و نظام اسلامی، مفید و ارزنده، معرفی کرد و زندگی عادی و مردمیبودن وی را ستود. ایشان ازدستدادن باهنر را برای خود مشکل ولی مایه راحتی و رستگاری وی دانست و عزادارشدن یکپارچه ملت در شهادت او و رئیسجمهور رجایی را نشان پایگاه مردمی آنان دانست.[۶۶] به باور ایشان، باهنر در زمره مسئولانی بود که به دلیل قوت نفس، تحت تأثیر مقام و ریاست قرار نگرفت و این ویژگی را درسی برای دیگران دانست.[۶۷] ایشان در پاسخ تسلیت برخی از رؤسای دیگر کشورها، شهادت رجایی و باهنر را فاجعه جانگداز و دلخراش نامید[۶۸] و در سالگرد شهادت آنان نیز، باهنر را مردی دانشمند، متعهد و معلم معرفی کرد و ازدستدادن وی را مایه تأسف دانست و پایگاه مردمی و زیست ساده او را ستود.[۶۹]
آثار
باهنر علاوه بر نگارش یک دوره تعلیمات دینی برای دانشآموزان مقاطع مختلف تحصیلی آثارِ علمی فرهنگی زیادی برجا گذاشت که مهمترینِ آنها عبارتاند از: آشنایی با اسلام، شناخت اسلام، بایدها و نبایدهای انقلاب، دینشناسی تطبیقی، انسان و خودسازی، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، اسلام برای نوجوانان، گفتارهای تربیتی، مواضع ما در ولایت و رهبری، رابطه علم و دین، نقش قیامتی انقلاب اسلامی، گذرگاههای الحاد، اصول دین و احکام برای خانواده، سیری در عقاید و اخلاق اسلامی، گسترش نهضت حسینی، جهان در عصر بعثت (با همکاری اکبر هاشمی رفسنجانی).[۷۰]
پانویس
- ↑ ترکچی، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، ۱۷؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، ۱۹.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۱.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۲؛ باهنر، مصاحبه با پدر شهید باهنر، ۲/۵۷۴.
- ↑ باهنر، مصاحبه با پدر شهید باهنر، ۲/۵۷۴.
- ↑ حجتی کرمانی، مصاحبه، ۱۴۱.
- ↑ باهنر، محمدجواد، زندگینامه، ۳۲؛ حجتی کرمانی، مصاحبه، ۱۴۴؛ ایرانمنش، مصاحبه، ۲/۵۹۸.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۳؛ ایرانمنش، مصاحبه، ۲/۵۹۸.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۴.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۵؛ باهنر، یاران امام، ۱۳–۱۴؛ ایرانمنش، مصاحبه، ۲/۶۰۰.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۵–۳۴؛ خامنهای، مصاحبه، ۲/۶۳۲.
- ↑ حجتی کرمانی، مصاحبه، ۱۴۶–۱۴۷.
- ↑ دعایی، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، ۵۹.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۶؛ ترکچی، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، ۳۰–۳۱.
- ↑ باهنر، یاران امام، ۱۴؛ ایرانمنش، مصاحبه، ۲/۶۰۱.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۶–۳۷؛ ایرانمنش، مصاحبه، ۲/۶۰۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۳۳۱ و ۳۴۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۳۵۴.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۴۰.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ۱۴/۴۰۰؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، ۴۱.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۷–۳۹؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، ۳۶–۳۹.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۲۳۱–۲۳۳؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ۶/۳۸۰–۳۸۱.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ۱۱/۵۸۳ و ۶۰۹–۶۱۱.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۲۵۵.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۲۶۴.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۲۸۱.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۳۰۸.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۳۲۳–۳۲۴.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۳۸۵–۳۸۶ و ۴۵۴.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۳۸۷، ۳۹۰ و ۳۹۶.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۴۱۱–۴۱۲.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۴۶۷–۴۶۹ و ۴۸۳–۴۸۵.
- ↑ مرکز اسناد، مصاحبه، ۳/۵۰۹.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۴۰–۴۱؛ باهنر، یاران امام، ۱۶؛ ترکچی، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، ۲۰–۲۷.
- ↑ حجتی کرمانی، مصاحبه، ۱۴۵–۱۴۶.
- ↑ باهنر، مصاحبه، ۸۲.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ۱۵/۴۶۱–۴۶۲.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۴۲؛ باهنر، یاران امام، ۲۶.
- ↑ خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، دوره اول، ۵۸ و ۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۹۵.
- ↑ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، ۴۳.
- ↑ حجتی کرمانی، مصاحبه، ۱۵۶.
- ↑ پرورش، مصاحبه، ۱۶۲–۱۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۴۲.
- ↑ بصیری، خورشید کویر، سرگذشتنامه شهید باهنر، ۲۲۰–۲۲۱؛ دهقانی، سرگذشت مسافر کویر، ۸۸–۸۹.
- ↑ بصیری، خورشید کویر، سرگذشتنامه شهید باهنر، ۲۲۳؛ موحدی کرمانی، مصاحبه، ۲/۷۰۸.
- ↑ موسوی، مصاحبه، ۱۳۲؛ موسوی اردبیلی، مصاحبه، ۲/۶۵۲.
- ↑ ترکچی، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، ۸۵.
- ↑ ترکچی، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، ۸۵.
- ↑ باهنر، مواضع ما، ۶۳؛ هاشمی رفسنجانی، شهید دکتر باهنر، ۲/۶۵۹.
- ↑ جمهوری اسلامی، ۸/۶/۱۳۶۳، ۱۱.
- ↑ پاسدار اسلام، ۴۴–۴۵.
- ↑ باهنر، مصاحبه، ۶۷؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۸۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۳۶۱ و ۴۹۵–۴۹۹.
- ↑ امامی کاشانی، مصاحبه، ۲۰۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، ۱۰/۹۷.
- ↑ باهنر، زندگینامه، ۳۳.
- ↑ باهنر، مباحثی، ۳۶۵؛ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، ۲۷۸–۲۷۹.
- ↑ نعمتی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، ۱۸۳.
- ↑ ترکچی، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، ۷۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۱۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۱۸۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۴۱–۲۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۸۹ و ۱۵/۱۲۰–۱۲۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۵۹ و ۲۶۳؛ نظری، بنیصدر از ظهور تا سقوط، ۳۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵، ۱۳۷، ۱۶۴ و ۲۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴۵ و۲۰/۱۲۴–۱۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۱–۱۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۷۷.
- ↑ ترکچی، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، ۳۲–۳۸؛ دهقانی، سرگذشت مسافر کویر، ۸۹–۹۰.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامی کاشانی، محمد، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- ایرانمنش، علی، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
- باهنر، علیاصغر، مصاحبه با پدر شهید باهنر، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
- باهنر، محمدجواد، زندگینامه شهید باهنر از زبان خودشان، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- باهنر، محمدجواد، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش.
- باهنر، محمدجواد، مواضع ما در ولایت و رهبری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۷ش.
- باهنر، محمدجواد، یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- باهنر، محمدرضا، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- باهنر، ناصر، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- بصیری، محمدصادق و دیگران، خورشید کویر، سرگذشتنامه شهید باهنر، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- پاسدار اسلام، مجله، شماره ۲۰۱، ۱۳۷۷ش.
- پرورش، علیاکبر، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- ترکچی، فاطمه، شهید حجتالاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر به روایت اسناد، تهران، مرکز بررسی اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ویژهنامه سومین سالگرد شهادت رجایی و باهنر، ۸/۶/۱۳۶۳ش.
- حجتی کرمانی، محمدجواد، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- خامنهای، سیدعلی، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
- خوشزاد، اکبر، مجلس شورای اسلامی، دوره اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- دعایی، سیدمحمود، گوشهای از خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمود دعایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- دهقانی، محمدعلی، سرگذشت مسافر کویر، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ اول، ۱۳۷۹شمرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- موحدی کرمانی، محمدعلی، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آیینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
- موسوی، میرحسین، مصاحبه، چاپشده در خورشید کویر، تدوین محمدصادق بصیری و دیگران، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- نظری کهره، فاطمه، بنیصدر از ظهور تا سقوط، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- نعمتی زرگران، مرتضی، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مبارزات، مواضع و دیدگاهها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، مصاحبه، چاپشده در شهید دکتر باهنر الگوی مقاومت، تهران، واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
پیوند به بیرون
- غلامرضا گلی زواره، «محمدجواد باهنر»، دانشنامه امامخمینی، ج۲، ص۵۸۱–۵۸۶.