۲۱٬۳۲۴
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
حفاظت از شخصیتهای مذهبی، سیاسی و علمی در همه جوامع امری لازم و پذیرفتهشدهاست. [[پیامبر اکرم(ص)]] با دشمنان کینهتوزی از [[کفار]] و [[منافقان]] و افراد متعصب جاهلی روبهرو میشد و از اینرو محافظت از ایشان ضروری بود<ref>انفال، ۳۰.</ref> و مسلمانان حفاظت از آن حضرت را وظیفه خود میشمردند و مراقبت از وی را بر جان خود مقدم میداشتند. در محاصره مسلمانان در [[شعب ابوطالب]] در [[مکه]] به دست کفار قریش، [[ابوطالب]] عموی پیامبر (ص) گروهی از افراد [[قبیله بنیهاشم]] را مأمور حفاظت از آن حضرت کرد و گاهی شبها برای رعایت مسائل امنیتی حضرت را به نقطهای دیگر میبردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۱؛ بیهقی، دلائل النبوه، ۲/۳۱۲؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱/۱۲۵.</ref> [[حضرت علی(ع)]] نیز محافظ پیامبر (ص) بود؛ چنانکه در شب [[هجرت]] آن حضرت از مکه به [[مدینه]] برای حفاظت از جان ایشان در خانه و بستر آن حضرت خوابید.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۴۴۲–۴۴۳.</ref> | حفاظت از شخصیتهای مذهبی، سیاسی و علمی در همه جوامع امری لازم و پذیرفتهشدهاست. [[پیامبر اکرم(ص)]] با دشمنان کینهتوزی از [[کفار]] و [[منافقان]] و افراد متعصب جاهلی روبهرو میشد و از اینرو محافظت از ایشان ضروری بود<ref>انفال، ۳۰.</ref> و مسلمانان حفاظت از آن حضرت را وظیفه خود میشمردند و مراقبت از وی را بر جان خود مقدم میداشتند. در محاصره مسلمانان در [[شعب ابیطالب|شعب ابوطالب]] در [[مکه]] به دست کفار قریش، [[ابوطالب]] عموی پیامبر (ص) گروهی از افراد [[قبیله بنیهاشم]] را مأمور حفاظت از آن حضرت کرد و گاهی شبها برای رعایت مسائل امنیتی حضرت را به نقطهای دیگر میبردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۱؛ بیهقی، دلائل النبوه، ۲/۳۱۲؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱/۱۲۵.</ref> [[حضرت علی(ع)]] نیز محافظ پیامبر (ص) بود؛ چنانکه در شب [[هجرت]] آن حضرت از مکه به [[مدینه]] برای حفاظت از جان ایشان در خانه و بستر آن حضرت خوابید.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۴۴۲–۴۴۳.</ref> | ||
پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه و تشکیل حکومت، دشمنیها علیه آن حضرت بیشتر شد و محافظت از ایشان اهمیت بیشتری پیدا کرد. نامگذاری ستونی در [[مسجد پیامبر(ص)]] به نام «حرس» یا «محرس» بدان جهت است که علی (ع) در محل آن میایستاد و از آن حضرت حراست میکرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱/۵۵؛ سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ۲/۴۴۸.</ref> [[حذیفه]] نیز از پیامبر اکرم (ص) محافظت کردهاست.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱/۶۵۳.</ref> [[امامحسین(ع)]] نیز پس از مرگ [[معاویه]] در سال شصت هجری هنگامی که از سوی [[ولیدبنعقبه]] فرماندار مدینه برای بیعت با [[یزید]] فرا خوانده شد، عدهای از بنیهاشم را برای حفاظت از خود در برابر خطرهای احتمالی آماده کرد.<ref>ابناعثم، الفتوح، ۵/۱۳؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۲–۳۳.</ref> | پس از [[هجرت پیامبر (ص) به مدینه]] و تشکیل حکومت، دشمنیها علیه آن حضرت بیشتر شد و محافظت از ایشان اهمیت بیشتری پیدا کرد. نامگذاری ستونی در [[مسجد پیامبر(ص)]] به نام «حرس» یا «محرس» بدان جهت است که علی (ع) در محل آن میایستاد و از آن حضرت حراست میکرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱/۵۵؛ سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، ۲/۴۴۸.</ref> [[حذیفه]] نیز از پیامبر اکرم (ص) محافظت کردهاست.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱/۶۵۳.</ref> [[امامحسین(ع)]] نیز پس از مرگ [[معاویه]] در سال شصت هجری هنگامی که از سوی [[ولیدبنعقبه]] فرماندار مدینه برای بیعت با [[یزید]] فرا خوانده شد، عدهای از بنیهاشم را برای حفاظت از خود در برابر خطرهای احتمالی آماده کرد.<ref>ابناعثم، الفتوح، ۵/۱۳؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۲–۳۳.</ref> | ||
[[امامخمینی]] پیش از نهضت اسلامی مانند دیگر مراجع تقلید بدون محافظ رسمی بود. نقش ایشان در هدایت و رهبری نهضت و مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و [[آمریکا]] ایجاب میکرد از ایشان محافظت شود.<ref>مصطفوی، زهرا، فانی در وجود پدر، ۵۶؛ مصطفوی، زهرا، با یادگار امام، ۱۰–۱۱.</ref> [[پیروزی انقلاب اسلامی]] بر ضرورت این مهم افزود. وجود امامخمینی در جایگاه [[رهبر]] و هدایتگر انقلاب، مایه آرامش مردم بود و دشمنان انقلاب به دنبال فروپاشی و شکست نظام جمهوری اسلامی پس از ایشان بودند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۹۴۵–۹۴۶.</ref> و آسیب به ایشان موجب آسیبرسیدن به نظام اسلامی میگردید. تهدیدهای جدی دشمنان انقلاب و تحرکات گسترده تروریستی و کشتن هزاران نفر از مسئولان و مردم انقلابی به دست گروههای تروریستیِ مورد حمایت دشمنان {{ببینید|متن=ببینید|ترور| سازمان مجاهدین خلق ایران}}، جای هیچ تردید یا ابهامی دربارهٔ ضرورت تشدید رعایت مسائل امنیتی و حفاظتیِ امامخمینی باقی نمیگذاشت.<ref>مخبر، مصاحبه، ۵؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۴۱–۴۳.</ref> یاران امامخمینی بهویژه ائمه جمعه حفاظت از ایشان را بالاترین [[عبادت]] و دارای اجر نزد خداوند دانستند و مسئولیت محافظان ایشان را سنگین و آنان را نمایندگان مردم در حفظ ایشان شمردند.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۱۲۱.</ref> برخی از مسئولان نظام اسلامی نیز برخلاف خواست خود، برای امنیت بیشتر به منطقه حفاظتشده [[جماران]] منتقل شدند.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۲۳–۳۲۴.</ref> | [[امامخمینی]] پیش از نهضت اسلامی مانند دیگر مراجع تقلید بدون محافظ رسمی بود. نقش ایشان در هدایت و رهبری نهضت و مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و [[آمریکا]] ایجاب میکرد از ایشان محافظت شود.<ref>مصطفوی، زهرا، فانی در وجود پدر، ۵۶؛ مصطفوی، زهرا، با یادگار امام، ۱۰–۱۱.</ref> [[پیروزی انقلاب اسلامی]] بر ضرورت این مهم افزود. وجود امامخمینی در جایگاه [[رهبری|رهبر]] و هدایتگر انقلاب، مایه آرامش مردم بود و دشمنان انقلاب به دنبال فروپاشی و شکست [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] پس از ایشان بودند<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۲/۹۴۵–۹۴۶.</ref> و آسیب به ایشان موجب آسیبرسیدن به نظام اسلامی میگردید. تهدیدهای جدی دشمنان انقلاب و تحرکات گسترده تروریستی و کشتن هزاران نفر از [[مسئولان و کارگزاران|مسئولان]] و مردم انقلابی به دست گروههای تروریستیِ مورد حمایت دشمنان {{ببینید|متن=ببینید|ترور| سازمان مجاهدین خلق ایران}}، جای هیچ تردید یا ابهامی دربارهٔ ضرورت تشدید رعایت مسائل امنیتی و حفاظتیِ امامخمینی باقی نمیگذاشت.<ref>مخبر، مصاحبه، ۵؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۴۱–۴۳.</ref> یاران امامخمینی بهویژه [[امامان جمعه منصوب امامخمینی|ائمه جمعه]] حفاظت از ایشان را بالاترین [[عبادت]] و دارای اجر نزد خداوند دانستند و مسئولیت محافظان ایشان را سنگین و آنان را نمایندگان مردم در حفظ ایشان شمردند.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۱۲۱.</ref> برخی از مسئولان نظام اسلامی نیز برخلاف خواست خود، برای [[امنیت]] بیشتر به منطقه حفاظتشده [[جماران]] منتقل شدند.<ref>هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۲۳–۳۲۴.</ref> | ||
از سوی دیگر، امامخمینی خود برای محافظت از مسئولان نظام اهتمام داشت؛ چنانکه پس از ترور [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] عضو [[شورای انقلاب]] به دست [[گروه فرقان]] در خرداد ۱۳۵۸ | از سوی دیگر، امامخمینی خود برای محافظت از مسئولان نظام اهتمام داشت؛ چنانکه پس از ترور [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] عضو [[شورای انقلاب]] به دست [[گروه فرقان]] در خرداد ۱۳۵۸ در پیامی به [[مردم]] و مسئولان سفارش کرد که رفت و آمدهای مشکوک را زیر نظر بگیرند و از شخصیتهای انقلاب، گرچه خود بدان رضایت نداشته باشند، محافظت کنند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۹۵–۴۹۶.</ref> و پس از بهشهادترسیدن [[محمد صدوقی]] امامجمعه یزد در ۱۱/۰۴/۱۳۶۱<ref>مرکز بررسی اسناد، یاران امام، ۴.</ref> سفارش کرد در حفاظت شخصیتها بیشتر دقت شود و سوابق محافظان نیز بررسی گردد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۷۴.</ref>؛ همچنین ایشان دستور داد امنیت زمینی و هوایی محل برگزاری [[مجلس خبرگان رهبری]] تأمین گردد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۲.</ref> و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] را موظف کرد برای حفاظت از هواپیماها و برخورد با هواپیماربایان اقدام کند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۱۵.</ref> | ||
== حفاظت در دوران نهضت == | == حفاظت در دوران نهضت == | ||
از آغاز مبارزه امامخمینی با رژیم | از آغاز مبارزه امامخمینی با [[رژیم پهلوی]]، مراقبتِ لازم از ایشان صورت میگرفت. [[سیدمصطفی خمینی]] مراقب حضور و رفتار افراد ناشناسِ دیدارکننده با امامخمینی بود.<ref>گروه فرهنگی، ۵۱.</ref> [[مهدی عراقی]] و برخی دیگر نیز از ایشان در میان جمعیت و هنگام سخنرانی در [[فیضیه]] حفاظت میکردند.<ref>محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۲۷۶.</ref> پیش از [[قیام پانزده خرداد|پانزده خرداد ۱۳۴۲]] اهالی روستای [[جمکران]] گروهی را برای حفاظت از امامخمینی تشکیل داده بودند؛ ولی در موقع بازداشت ایشان جز دو نفر کسی همراه ایشان نبود.<ref>ابوترابی، خاطرات، ۲۴۹–۲۵۰.</ref> در دوره تبعید نیز افزون بر مراقبت دولتهای میزبان،<ref>رجایینژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری، ۲۵۸.</ref> سیدمصطفی خمینی از ایشان محافظت میکرد.<ref>رجایینژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری، ۲۶۳–۲۶۴.</ref> پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید امامخمینی به نجف]]، افزون بر سیدمصطفی خمینی، [[محیالدین فرقانی]] از فضلای افغانی نیز برای حفاظت و مراقبت همراه ایشان بود.<ref>طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۲۲۶.</ref> پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی در آبان ۱۳۵۶ مبارزان احساس کردند ضربهای سنگین به پیکر مبارزه وارد شدهاست<ref>حدیدچی، خاطرات، ۱۴۷–۱۴۸.</ref> و در سال ۱۳۵۷ دولت [[عراق]] به بهانه حفاظت از امامخمینی، بیت ایشان را محصور کرد<ref>فردوسیپور، خاطرات سالهای نجف، ۲/۱۲۷–۱۲۸؛ ← امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۲۶–۲۲۷.</ref>؛ اما پس از مذاکره با [[حزب بعث عراق|بعثیها]] قرار شد حفاظت از ایشان در بیت و حرم و محل تدریس بر عهده همراهان امامخمینی باشد.<ref>فردوسیپور، خاطرات سالهای نجف، ۲/۱۲۸.</ref> | ||
از سوی دیگر، [[سیداحمد خمینی]] همواره مراقب امامخمینی بود و لحظهای از حفاظت جان ایشان و مراقبت از سلامتی ایشان غافل نبود.<ref>مرکز بررسی اسناد، یادگار امام، مقدمه و ۳۸؛ غفوری، مشاور امین، ۱۳۴.</ref> در جریان [[سفر امامخمینی به فرانسه]] نیز وی و دیگر همراهان مواظب امنیت ایشان بودند.<ref>غفوری، مشاور امین، ۱۳۴–۱۳۵.</ref> در روزهای حضور امامخمینی در پاریس، چنانکه خود ایشان اشاره کردهاست، دولت فرانسه برای حفاظت، تعداد زیادی پلیس در نوفل لوشاتو مستقر کرده بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۱؛ فردوسیپور، خاطرات، ۲۰۳–۲۰۴.</ref> افزون بر آن مهدی عراقی مسئولیت محافظت از ایشان را بر عهده داشت.<ref>معادیخواه، شهید عراقی و روحانیت، ۳۶، ۴۳؛ بهاریفرد، مصاحبه، ۸۹–۹۰.</ref> امنیت اندرونی بیت نیز بر عهده مرضیه | از سوی دیگر، [[سیداحمد خمینی]] همواره مراقب امامخمینی بود و لحظهای از حفاظت جان ایشان و مراقبت از سلامتی ایشان غافل نبود.<ref>مرکز بررسی اسناد، یادگار امام، مقدمه و ۳۸؛ غفوری، مشاور امین، ۱۳۴.</ref> در جریان [[هجرت امامخمینی به فرانسه|سفر امامخمینی به فرانسه]] نیز وی و دیگر همراهان مواظب [[امنیت]] ایشان بودند.<ref>غفوری، مشاور امین، ۱۳۴–۱۳۵.</ref> در روزهای حضور امامخمینی در پاریس، چنانکه خود ایشان اشاره کردهاست، دولت فرانسه برای حفاظت، تعداد زیادی پلیس در [[نوفل لوشاتو]] مستقر کرده بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۸۱؛ فردوسیپور، خاطرات، ۲۰۳–۲۰۴.</ref> افزون بر آن مهدی عراقی مسئولیت محافظت از ایشان را بر عهده داشت.<ref>معادیخواه، شهید عراقی و روحانیت، ۳۶، ۴۳؛ بهاریفرد، مصاحبه، ۸۹–۹۰.</ref> امنیت اندرونی بیت نیز بر عهده [[مرضیه دباغ|مرضیه حدیدچی]] بود. وی برای جلوگیری از خطر، نخست نامههای رسیده را باز میکرد<ref>حدیدچی، خاطرات، ۱۵۸–۱۵۹ و ۱۶۱.</ref> و انتظامات بیت بر عهده [[سیدسراجالدین موسوی]] بود<ref>حدیدچی، خاطرات، ۱۶۱–۱۶۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|نوفل لوشاتو}}. سیداحمد خمینی نیز مراقبتهای لازم در برابر غذاهای مسموم یا آبهای آلوده را انجام میداد.<ref>غفوری، مشاور امین، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> وی اقدامات حفاظتی لازم برای سفر امامخمینی به [[ایران]]، همچون انتخاب همراهان و کنترل و مراقبت را انجام داد<ref>مرکز بررسی اسناد، یادگار امام، مقدمه و ۳۸.</ref>؛ حتی هنگام بازگشت به ایران در داخل هواپیما با اصرار وی برای امنیت بیشتر، امامخمینی جلیقه ضد گلوله پوشید<ref>رجایی نژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری، ۳۶۳.</ref> که به علت سنگینی، آن را از تن درآورد.<ref>توکلیبینا، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> مدیریت و حفاظت درون هواپیما نیز بر عهده مهدی عراقی بود.<ref>بهاریفرد، مصاحبه، ۹۰.</ref> | ||
== حفاظت پس از بازگشت به ایران == | == حفاظت پس از بازگشت به ایران == | ||
حفاظت از امامخمینی مهمترین دغدغه شورای انقلاب پس از بازگشت ایشان به ایران بود،<ref>روزیطلب، صخره سخت، ۱۹.</ref> بهویژه مراقبت از ایشان در فرودگاه و در مسیر تا بهشت زهرا (س) حساسترین بخش کار بود.<ref>قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۲–۹۳؛ فردوسیپور، خاطرات، ۲۱۸–۲۱۹.</ref> برای استقبال از امامخمینی و تأمین امنیت ایشان [[کمیته استقبال]] تشکیل شد.<ref>دانشمنفرد، خاطرات ۷۴.</ref> این کمیته پیشنهاد دولت [[شاپور بختیار]] برای مأموریت پنج هزار نیرو با لباس شخصی و مجهز به بالگرد برای حفاظت از امامخمینی را نپذیرفت و اعلام کرد مسئله حفاظت از ایشان مربوط به ملت است و مأموران امنیتی نیز باید با این کمیته هماهنگ باشند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۲.</ref> [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و گروههای دیگری چون صف و موحدین که آشنایی با فنون نظامی داشتند، خواهان بر عهدهگرفتن مسئولیت حفاظت از امامخمینی بودند.<ref>قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۷–۹۸.</ref> [[مرتضی مطهری]] و [[محمد بروجردی]] با شرکتکردن سازمان مجاهدین خلق برای محافظت از ایشان مخالفت کردند<ref>روزیطلب، صخره سخت، ۲۸، رفیقدوست، خاطرات، ۱۳۳–۱۳۴.</ref> و در نهایت به پیشنهاد شاخه تدارکات و انتظامات کمیته استقبال،<ref>قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۷–۹۸.</ref> حفاظت از ایشان به [[محسن رفیقدوست]] واگذار شد.<ref>رفیقدوست، خاطرات، ۱۳۳.</ref> رفیقدوست نیز پس از برنامهریزی از محمد بروجردی مسئول گروه توحیدی صف، برای پذیرش این مسئولیت دعوت کرد و او حدود پنجاه فرد مسلح را برای حفاظت از امامخمینی فراهم آورد.<ref>قاسملو و آقاجانپور، تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امامخمینی، ۶۵–۶۶.</ref> افزون بر آن کمیته استقبال نیرویی با معرفی روحانیان مساجد با عنوان انتظامات برای تأمین امنیت و برقراری نظم در زمان ورود امامخمینی تشکیل داد.<ref>محلاتی، خاطرات و مبارزات، ۱۰۷.</ref> [[علیاکبر براتی]] و بروجردی نیروها را در حسینیه انصار واقع در حد فاصل خیابان ری و هفده شهریور تهران آموزش میدادند<ref>کریمی، روزنامه رسالت، ۱۷؛ قاسملو و آقاجانپور، تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امامخمینی، ۷۰–۷۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|کمیته استقبال}}. | حفاظت از امامخمینی مهمترین دغدغه [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] پس از بازگشت ایشان به ایران بود،<ref>روزیطلب، صخره سخت، ۱۹.</ref> بهویژه مراقبت از ایشان در فرودگاه و در مسیر تا بهشت زهرا (س) حساسترین بخش کار بود.<ref>قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۲–۹۳؛ فردوسیپور، خاطرات، ۲۱۸–۲۱۹.</ref> برای استقبال از امامخمینی و تأمین امنیت ایشان [[کمیته استقبال از امامخمینی|کمیته استقبال]] تشکیل شد.<ref>دانشمنفرد، خاطرات ۷۴.</ref> این کمیته پیشنهاد دولت [[شاپور بختیار]] برای مأموریت پنج هزار نیرو با لباس شخصی و مجهز به بالگرد برای حفاظت از امامخمینی را نپذیرفت و اعلام کرد مسئله حفاظت از ایشان مربوط به ملت است و مأموران امنیتی نیز باید با این کمیته هماهنگ باشند.<ref>اطلاعات، روزنامه، ۲.</ref> [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و گروههای دیگری چون صف و موحدین که آشنایی با فنون نظامی داشتند، خواهان بر عهدهگرفتن مسئولیت حفاظت از امامخمینی بودند.<ref>قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۷–۹۸.</ref> [[مرتضی مطهری]] و [[محمد بروجردی]] با شرکتکردن سازمان مجاهدین خلق برای محافظت از ایشان مخالفت کردند<ref>روزیطلب، صخره سخت، ۲۸، رفیقدوست، خاطرات، ۱۳۳–۱۳۴.</ref> و در نهایت به پیشنهاد شاخه تدارکات و انتظامات کمیته استقبال،<ref>قاسمپور، دهه سرنوشتساز، ۹۷–۹۸.</ref> حفاظت از ایشان به [[محسن رفیقدوست]] واگذار شد.<ref>رفیقدوست، خاطرات، ۱۳۳.</ref> رفیقدوست نیز پس از برنامهریزی از [[محمد بروجردی]] مسئول گروه توحیدی صف، برای پذیرش این مسئولیت دعوت کرد و او حدود پنجاه فرد مسلح را برای حفاظت از امامخمینی فراهم آورد.<ref>قاسملو و آقاجانپور، تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امامخمینی، ۶۵–۶۶.</ref> افزون بر آن کمیته استقبال نیرویی با معرفی روحانیان مساجد با عنوان انتظامات برای تأمین امنیت و برقراری نظم در زمان ورود امامخمینی تشکیل داد.<ref>محلاتی، خاطرات و مبارزات، ۱۰۷.</ref> [[علیاکبر براتی]] و بروجردی نیروها را در حسینیه انصار واقع در حد فاصل خیابان ری و هفده شهریور تهران آموزش میدادند<ref>کریمی، روزنامه رسالت، ۱۷؛ قاسملو و آقاجانپور، تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امامخمینی، ۷۰–۷۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|کمیته استقبال}}. | ||
امامخمینی پس از ورود به ایران و سخنرانی در بهشت زهرا (س) در مدرسه رفاه و علوی مستقر شد {{ببینید|متن=ببینید|بازگشت امامخمینی}}. [[حبیبالله عسکراولادی | امامخمینی پس از ورود به ایران و سخنرانی در بهشت زهرا (س) در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه رفاه و علوی]] مستقر شد {{ببینید|متن=ببینید|بازگشت امامخمینی}}. [[حبیبالله عسکراولادی]] مسلمان، [[ابوالفضل توکلیبینا]]<ref>توکلیبینا، شاهد یاران، ۳۶/۳۹.</ref> و رفیقدوست مسئول حفاظت از امامخمینی در مدرسه رفاه و علوی بودند.<ref>رفیقدوست، خاطرات، ۱۳۳.</ref> حمیدرضا نقاشیان،<ref>روزیطلب، صخره سخت، ۴۱.</ref> سیدعلیاکبر مصطفوی از نیروهای ویژه ارتش،<ref>مصطفوی، سیدعلیاکبر، ۴۶–۴۹.</ref> حسن سلیمی<ref>سلیمی، مصاحبه، ۲۱۸.</ref> و محمدرضا طالقانی نیز در شمار محافظان امامخمینی قرار داشتند.<ref>ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۵۵.</ref> | ||
== حفاظت در قم == | == حفاظت در قم == | ||
امامخمینی در ۱۰/۱۲/۱۳۵۷ از [[تهران]] به [[قم]] رفت. خانه ایشان در یخچال قاضی و کوچه منتهی به آن ظرفیت هزاران دیدارکننده را نداشت؛ از اینرو ایشان در خانه متعلق به [[محمد یزدی]] در جنوب شرقی پل حجتیه منتقل شد.<ref>یزدی، مصاحبه، ۲۸۰–۲۸۱.</ref> حفاظت از امامخمینی در آغاز بر عهده [[کمیته انقلاب اسلامی]]<ref>رحیمی، مصاحبه، ۱.</ref> و گروه اعزامی از تهران بود و پس از مدتی این مسئولیت به سپاه پاسداران قم به مسئولیت حشمتالله کریمی واگذار شد.<ref>روزیطلب، صخره سخت، ۴۱.</ref> این نهاد تیمی را مأمور حفاظت از امامخمینی کرد.<ref>سلیمی، مصاحبه، ۲۱۸.</ref> | امامخمینی در ۱۰/۱۲/۱۳۵۷ از [[تهران]] به [[قم]] رفت. خانه ایشان در یخچال قاضی و کوچه منتهی به آن ظرفیت هزاران دیدارکننده را نداشت؛ از اینرو ایشان در خانه متعلق به [[محمد یزدی]] در جنوب شرقی پل حجتیه منتقل شد.<ref>یزدی، مصاحبه، ۲۸۰–۲۸۱.</ref> حفاظت از امامخمینی در آغاز بر عهده [[کمیته انقلاب اسلامی]]<ref>رحیمی، مصاحبه، ۱.</ref> و گروه اعزامی از تهران بود و پس از مدتی این مسئولیت به سپاه پاسداران قم به مسئولیت [[حشمتالله کریمی]] واگذار شد.<ref>روزیطلب، صخره سخت، ۴۱.</ref> این نهاد تیمی را مأمور حفاظت از امامخمینی کرد.<ref>سلیمی، مصاحبه، ۲۱۸.</ref> | ||
== حفاظت در جماران == | == حفاظت در جماران == | ||
پس از بیماری امامخمینی و انتقال ایشان به تهران و بستریشدن در بیمارستان قلب تهران در ۳/۱۱/۱۳۵۸، مسئولیت حفاظت بر عهده فتحالله جعفری از محافظان امامخمینی در قم، قرار گرفت.<ref>جعفری، مصاحبه، ۶.</ref> پس از آنکه امامخمینی در جماران مستقر شد، دفتر ایشان در جماران تصمیم گرفت جهات حفاظتی و امنیتی بیت امامخمینی بر عهده سیدسراجالدین موسوی از افراد باسابقه انقلابی باشد و در ۳/۵/۱۳۵۹ در نامهای به مرتضی رضایی فرمانده وقت سپاه | پس از [[بیماری امامخمینی]] و انتقال ایشان به تهران و بستریشدن در [[بیمارستان قلب تهران]] در ۳/۱۱/۱۳۵۸، مسئولیت حفاظت بر عهده فتحالله جعفری از محافظان امامخمینی در قم، قرار گرفت.<ref>جعفری، مصاحبه، ۶.</ref> پس از آنکه امامخمینی در [[جماران]] مستقر شد، دفتر ایشان در جماران تصمیم گرفت جهات حفاظتی و امنیتی [[بیت امامخمینی]] بر عهده [[سیدسراجالدین موسوی]] از افراد باسابقه انقلابی باشد و در ۳/۵/۱۳۵۹ در نامهای به مرتضی رضایی فرمانده وقت [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]، از وی خواست دستور لازم را دراینباره صادر و وسایل مورد نیاز را در اختیار موسوی قرار دهد.<ref>دفتر اقامتگاه امامخمینی.</ref> | ||
با گسترش ناامنیها و ترور گسترده کارگزاران نظام اسلامی، در سال ۱۳۶۰ ستاد مقابله با گروهها تصویب کرد ارگانها و نهادها مسئولیت اصلی حفاظت از شخصیتهای خود را برعهده گیرند؛ از اینرو در ۲۸/۶/۱۳۶۰ ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهی حفاظت، در نامهای به سیداحمد خمینی ابلاغ کرد از آنجا که حفاظت از امامخمینی امری حیاتی است، با صلاحدید خود فردی را به عنوان مسئول کل حفاظت برای هماهنگی و نظارت بر کل نیروهای مستقر در بیت اعم از سپاه و نیروهای انتظامی و خدماتی تعیین کنند و افراد سپاهی مستقر در بیت، موظف به اجرای دستورهای تعیینشده خواهند بود.<ref>ستاد مرکزی سپاه پاسداران؛ موسوی، گنجینه دل، ۴۶۹.</ref> سیداحمد خمینی مسئولیت حفاظت از امامخمینی را بر عهده گرفت.<ref>طباطبایی، گنجینه دل، ۶۶؛ روزیطلب، صخره سخت، ۴۱؛ میریان، خاطرات خادمان، ۶۶–۶۷.</ref> وی که در مراقبت و حفاظت فیزیکی و جسمانی و روحی امامخمینی بسیار فعال بود،<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۶۹؛ هاشمی رفسنجانی، امین مردم، ۳۵–۳۶.</ref> از علمای شهرها مانند محمد صدوقی از یزد، [[سیدجلالالدین طاهری]] از اصفهان،<ref>طباطبایی، گنجینه دل، ۶۶–۶۷.</ref> [[عباس واعظ طبسی]] از مشهد<ref>یزدی، مصاحبه، ۴.</ref> و [[سیدحسین موسوی تبریزی]] از تبریز<ref>هاشمی، مصاحبه، ۳.</ref> درخواست کرد افرادی امین، متعهد، مؤمن و قابل اعتماد را از میان پاسداران انقلاب برای حفاظت از امامخمینی معرفی کنند و بدین ترتیب شصت نفر را از سراسر ایران گرد آورد.<ref>طباطبایی، گنجینه دل، ۶۶–۶۷.</ref> وی، سیدسراجالدین موسوی را فرمانده نیروهای حفاظت معرفی کرد و قرار شد که او گزارش کارهای روزانه را به اطلاع وی برساند.<ref>خمینی، مجموعه آثار، ۲/۱؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۴۳ و ۷۴.</ref> | با گسترش ناامنیها و [[ترور]] گسترده کارگزاران نظام اسلامی، در سال ۱۳۶۰ ستاد مقابله با گروهها تصویب کرد ارگانها و نهادها مسئولیت اصلی حفاظت از شخصیتهای خود را برعهده گیرند؛ از اینرو در ۲۸/۶/۱۳۶۰ ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهی حفاظت، در نامهای به [[سیداحمد خمینی]] ابلاغ کرد از آنجا که حفاظت از امامخمینی امری حیاتی است، با صلاحدید خود فردی را به عنوان مسئول کل حفاظت برای هماهنگی و [[نظارت]] بر کل نیروهای مستقر در بیت اعم از سپاه و نیروهای انتظامی و خدماتی تعیین کنند و افراد سپاهی مستقر در بیت، موظف به اجرای دستورهای تعیینشده خواهند بود.<ref>ستاد مرکزی سپاه پاسداران؛ موسوی، گنجینه دل، ۴۶۹.</ref> سیداحمد خمینی مسئولیت حفاظت از امامخمینی را بر عهده گرفت.<ref>طباطبایی، گنجینه دل، ۶۶؛ روزیطلب، صخره سخت، ۴۱؛ میریان، خاطرات خادمان، ۶۶–۶۷.</ref> وی که در مراقبت و حفاظت فیزیکی و جسمانی و روحی امامخمینی بسیار فعال بود،<ref>موسوی، گنجینه دل، ۴۶۹؛ هاشمی رفسنجانی، امین مردم، ۳۵–۳۶.</ref> از علمای شهرها مانند [[محمد صدوقی]] از یزد، [[سیدجلالالدین طاهری اصفهانی|سیدجلالالدین طاهری]] از اصفهان،<ref>طباطبایی، گنجینه دل، ۶۶–۶۷.</ref> [[عباس واعظ طبسی]] از مشهد<ref>یزدی، مصاحبه، ۴.</ref> و [[سیدحسین موسوی تبریزی]] از تبریز<ref>هاشمی، مصاحبه، ۳.</ref> درخواست کرد افرادی امین، متعهد، مؤمن و قابل اعتماد را از میان پاسداران انقلاب برای حفاظت از امامخمینی معرفی کنند و بدین ترتیب شصت نفر را از سراسر ایران گرد آورد.<ref>طباطبایی، گنجینه دل، ۶۶–۶۷.</ref> وی، سیدسراجالدین موسوی را فرمانده نیروهای حفاظت معرفی کرد و قرار شد که او گزارش کارهای روزانه را به اطلاع وی برساند.<ref>خمینی، مجموعه آثار، ۲/۱؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۴۳ و ۷۴.</ref> | ||
موسوی علاوه بر مسئولیت یادشده وظیفه هماهنگی میان نیروهای حفاظت و اعضای بیت و دفتر را نیز بر عهده داشت<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۹۸.</ref> و برای نظم و امنیت جماران برنامهریزی کرد.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۴، ۱۵۷ و ۱۶۴.</ref> مختار کلانتری از فرماندهان ارشد کمیته انقلاب اسلامی معاونت فرماندهی را بر عهده گرفت<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۴.</ref> و عدهای از بانوان پاسدار نیز برای بازرسی زنان در واحد حفاظت مشغول به کار شدند.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۸–۷۹.</ref> مردم جماران نیز به حفاظت از امامخمینی کمک میکردند.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۴۵–۴۶.</ref> پس از مدتی از حضور امامخمینی در جماران مسئولیت حفاظت جماران بر عهده سپاه پاسداران به فرماندهی خسرو عروج قرار گرفت<ref>عروج، ۱۲/۳/۱۳۹۵؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۵؛ مشرق نیوز.</ref> و برای حفاظت بهتر، منطقه جماران به پنج حلقه یا کمربند امنیتی تقسیم شد.<ref>یزدی، مصاحبه، ۴.</ref> با بستریشدن امامخمینی در بیمارستان قلب برای بار دوم، در سال ۱۳۶۱ به پیشنهاد سیداحمد خمینی به جهت مسائل درمانی، سیاسی و امنیتی درمانگاهی در جماران در نزدیک محل اقامت ایشان به نام درمانگاه بقیةالله احداث شد.<ref>کهننسب، آنجا که بوی یار میدهد، ۱/۳۸۳–۳۸۴؛ میریان، خاطرات خادمان، ۴۱.</ref> امامخمینی چند بار در این درمانگاه بستری شد<ref>عارفی، مصاحبه، ۶۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی}}. | موسوی علاوه بر مسئولیت یادشده وظیفه هماهنگی میان نیروهای حفاظت و اعضای بیت و دفتر را نیز بر عهده داشت<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۹۸.</ref> و برای نظم و امنیت جماران برنامهریزی کرد.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۴، ۱۵۷ و ۱۶۴.</ref> مختار کلانتری از فرماندهان ارشد [[کمیته انقلاب اسلامی]] معاونت فرماندهی را بر عهده گرفت<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۴.</ref> و عدهای از بانوان پاسدار نیز برای بازرسی زنان در واحد حفاظت مشغول به کار شدند.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۸–۷۹.</ref> مردم جماران نیز به حفاظت از امامخمینی کمک میکردند.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۴۵–۴۶.</ref> پس از مدتی از حضور امامخمینی در جماران مسئولیت حفاظت جماران بر عهده سپاه پاسداران به فرماندهی خسرو عروج قرار گرفت<ref>عروج، ۱۲/۳/۱۳۹۵؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۵؛ مشرق نیوز.</ref> و برای حفاظت بهتر، منطقه جماران به پنج حلقه یا کمربند امنیتی تقسیم شد.<ref>یزدی، مصاحبه، ۴.</ref> با بستریشدن امامخمینی در بیمارستان قلب برای بار دوم، در سال ۱۳۶۱ به پیشنهاد سیداحمد خمینی به جهت مسائل درمانی، سیاسی و امنیتی درمانگاهی در جماران در نزدیک محل اقامت ایشان به نام درمانگاه بقیةالله احداث شد.<ref>کهننسب، آنجا که بوی یار میدهد، ۱/۳۸۳–۳۸۴؛ میریان، خاطرات خادمان، ۴۱.</ref> امامخمینی چند بار در این درمانگاه بستری شد<ref>عارفی، مصاحبه، ۶۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|بیماری امامخمینی}}. | ||
== تشدید حفاظت == | == تشدید حفاظت == | ||
تشدید توطئههای عوامل داخلی و خارجی علیه انقلاب و امامخمینی، بهویژه اعترافات کودتاچیان نوژه در هدف قراردادن جماران {{ببینید|متن=ببینید|کودتای نوژه}}، تداوم جنگ عراق علیه ایران و تلاش رژیم عراق برای بمباران مناطق مسکونی تهران بهویژه جماران<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۶۰ و ۱۱۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جنگ | تشدید توطئههای عوامل داخلی و خارجی علیه انقلاب و امامخمینی، بهویژه اعترافات کودتاچیان نوژه در هدف قراردادن جماران {{ببینید|متن=ببینید|کودتای نوژه}}، تداوم [[جنگ عراق علیه ایران]] و تلاش رژیم عراق برای بمباران مناطق مسکونی تهران بهویژه جماران<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۶۰ و ۱۱۲.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|جنگ عراق علیه ایران}} و خطر نفوذ گروههای تروریست،<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۱۷۶–۱۷۷.</ref> همچنین گزارشهایی دربارهٔ ورود نیروهای دشمن به جماران در میان دیدارکنندگان<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۷۹.</ref> سبب شد که همه منطقه جماران زیر نظر نیروهای حفاظتی قرار گیرد، در بالای کوه هم پست نگهبانی مستقر شود و نیروی هوایی ارتش مسئولیت پدافندهای منطقه را بر عهده گیرد.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۴۸ و ۱۹۷.</ref> همه افراد جز رؤسای قوا مانند [[سیدعلی خامنهای]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] بازرسی میشدند<ref>میریان، تسنیم؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۱۴۴.</ref> و به دلیل اهمیتِ حفاظت از امامخمینی، به دلخورشدن افراد از بازرسی توجهی نمیشد.<ref>طباطبایی، گنجینه دل، ۶۸.</ref> همه وسایل نقلیه وارد شده به منطقه نیز بازرسی میشد. | ||
ازجمله اقدامات مسئولان امنیتی کشور و محافظان امامخمینی در جماران خنثیکردن توطئه [[صادق قطبزاده]] در سال ۱۳۶۱ بود که گفته شده قصد داشت با هماهنگی سلطنتطلبان و مرتبطان با سازمان سیای آمریکا با حمل مواد منفجره به جماران، امامخمینی و اعضای شورای عالی دفاع را در یک سوء قصد از میان ببرد<ref>غضنفری، روزنامه کیهان، ۶؛ هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۴۶۶.</ref>؛ چنانکه در هفتم شهریور ۱۳۶۰ [[مسعود کشمیری]] دبیر شورای امنیت ملی<ref>خمینی، مجموعه آثار، ۲/۳۵۴–۳۵۵؛ خمینی، دلیل آفتاب، ۱۶۰؛ صوفی آبادی، مناسبتها، ۳۲۱–۳۲۲.</ref> همراه با [[محمدعلی رجایی]]، رئیسجمهور، برای دیدار با امامخمینی به جماران آمد و به بهانه محرمانهبودن محتوای کیف خود اجازه بازرسی به پاسداران نداد. محافظان نیز با وجود وساطت رجایی و باهنر اجازه ورود به وی ندادند. گفته شده روز بعد در هشتم شهریور، کشمیری با محتوای همان کیف، نخستوزیر و رئیسجمهور را به شهادت رساند<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۱۴۵–۱۴۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|هشت شهریور}} | ازجمله اقدامات مسئولان امنیتی کشور و محافظان امامخمینی در جماران خنثیکردن توطئه [[صادق قطبزاده]] در سال ۱۳۶۱ بود که گفته شده قصد داشت با هماهنگی سلطنتطلبان و مرتبطان با سازمان سیای آمریکا با حمل مواد منفجره به جماران، امامخمینی و اعضای [[شورای عالی دفاع ملی|شورای عالی دفاع]] را در یک سوء قصد از میان ببرد<ref>غضنفری، روزنامه کیهان، ۶؛ هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۴۶۶.</ref>؛ چنانکه در هفتم شهریور ۱۳۶۰ [[مسعود کشمیری]] دبیر شورای امنیت ملی<ref>خمینی، مجموعه آثار، ۲/۳۵۴–۳۵۵؛ خمینی، دلیل آفتاب، ۱۶۰؛ صوفی آبادی، مناسبتها، ۳۲۱–۳۲۲.</ref> همراه با [[محمدعلی رجایی]]، رئیسجمهور، برای دیدار با امامخمینی به جماران آمد و به بهانه محرمانهبودن محتوای کیف خود اجازه بازرسی به پاسداران نداد. محافظان نیز با وجود وساطت رجایی و [[محمدجواد باهنر|باهنر]] اجازه ورود به وی ندادند. گفته شده روز بعد در هشتم شهریور، کشمیری با محتوای همان کیف، نخستوزیر و رئیسجمهور را به [[شهادت]] رساند.<ref>رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۱۴۵–۱۴۸.</ref> {{ببینید|متن=ببینید|هشت شهریور}} | ||
== رابطه امامخمینی و محافظان == | == رابطه امامخمینی و محافظان == | ||
برخورد امامخمینی با محافظان مهربانانه بود و ایشان از محافظانِ خود دلجویی میکرد و توجه خاصی به پاسداران داشت و آنان را با اسم میشناخت.<ref>جعفری، مصاحبه، ۶.</ref> ایشان در هیچ شرایطی از احوال آنان غافل نبود و از آنان دلجویی میکرد.<ref>رودسری، پرتوی از خورشید، ۴۳؛ رحیمی، مصاحبه، ۱.</ref> ایشان به هنگام شهادتِ فرزند یکی از محافظان در جبهه، ضمن تسلیت و کمک مالی به خانواده شهید به سیداحمد خمینی نیز سفارش کرد در مجلس ترحیم وی شرکت کند.<ref>میریان، خاطرات خادمان، ۴۴.</ref> ایشان به محافظان اعتماد داشت و گاه دیدارهای مهم سیاسی در حضور آنان انجام میگرفت.<ref>سلیمی، مصاحبه، ۲۱۹.</ref> در موشکباران جماران در زمان جنگ تحمیلی به ایشان پیشنهاد شد که به پناهگاه برود که ایشان نپذیرفت و در برابر اصرار مسئولان نظامی تأکید کرد وقتی همسایگان و محافظان وی نمیتوانند از پناهگاه استفاده کنند، وی نیز از پناهگاه استفاده نخواهد کرد.<ref>رودسری، پرتوی از خورشید، ۱۶۸–۱۶۹؛ میریان، خاطرات خادمان، ۳۹–۴۰.</ref> | برخورد امامخمینی با محافظان مهربانانه بود و ایشان از محافظانِ خود دلجویی میکرد و توجه خاصی به پاسداران داشت و آنان را با اسم میشناخت.<ref>جعفری، مصاحبه، ۶.</ref> ایشان در هیچ شرایطی از احوال آنان غافل نبود و از آنان دلجویی میکرد.<ref>رودسری، پرتوی از خورشید، ۴۳؛ رحیمی، مصاحبه، ۱.</ref> ایشان به هنگام شهادتِ فرزند یکی از محافظان در جبهه، ضمن تسلیت و کمک مالی به خانواده شهید به [[سیداحمد خمینی]] نیز سفارش کرد در مجلس ترحیم وی شرکت کند.<ref>میریان، خاطرات خادمان، ۴۴.</ref> ایشان به محافظان اعتماد داشت و گاه دیدارهای مهم سیاسی در حضور آنان انجام میگرفت.<ref>سلیمی، مصاحبه، ۲۱۹.</ref> در موشکباران جماران در زمان [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] به ایشان پیشنهاد شد که به پناهگاه برود که ایشان نپذیرفت و در برابر اصرار مسئولان نظامی تأکید کرد وقتی همسایگان و محافظان وی نمیتوانند از پناهگاه استفاده کنند، وی نیز از پناهگاه استفاده نخواهد کرد.<ref>رودسری، پرتوی از خورشید، ۱۶۸–۱۶۹؛ میریان، خاطرات خادمان، ۳۹–۴۰.</ref> | ||
محافظان نیز شیفته و فدایی امامخمینی بودند.<ref>هاشمی، مصاحبه، ۴؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۶۹.</ref> در سال ۱۳۶۴ وقتی قرار شد مانیتوری برای قلب امامخمینی نصب شود، به پیشنهاد پزشکان برای اطمینان از بیخطربودن دستگاه لازم بود دستگاه روی فردی آزمایش شود. یکی از محافظان داوطلبانه و با علاقهای که به امامخمینی داشت خودش را برای آزمایش در اختیار پزشکان قرار داد.<ref>سلیمی، مصاحبه، ۲۲۹–۲۳۰.</ref> | محافظان نیز شیفته و فدایی امامخمینی بودند.<ref>هاشمی، مصاحبه، ۴؛ رضایی کوپایی، تشنه و دریا، ۶۹.</ref> در سال ۱۳۶۴ وقتی قرار شد مانیتوری برای قلب امامخمینی نصب شود، به پیشنهاد پزشکان برای اطمینان از بیخطربودن دستگاه لازم بود دستگاه روی فردی آزمایش شود. یکی از محافظان داوطلبانه و با علاقهای که به امامخمینی داشت خودش را برای آزمایش در اختیار پزشکان قرار داد.<ref>سلیمی، مصاحبه، ۲۲۹–۲۳۰.</ref> | ||